پیام کافکا آخرین اثر انتشاریافته هدایت و یکی از بلندترین نوشته های اوست که درآن شخصیت هنری کافکا و آثار او به تفصیل بررسی شده است ؛
شخصیتی که بیش از هر نویسنده دیگری هدایت نسبت به او ارادت نشان داده است.
درحقیقت پیام کافکا اثری است که هدایت مایه های بسیاری از نوشته های خود به ویژه بوف کور را درآن پرورده و شکافته است ؛
شاید به همین دلیل است که عده ای از مفسران آثار هدایت از پیام کافکا به عنوان وصیت نامه هدایت تعبیر می کنند.
علت تمایل و ارادت هدایت به کافکا کاملا روشن است ؛ زیرا کافکا نویسنده متفکر و واقع بینی است که قیافه تنهایی انسان را در جهانی " بیگانه شده " ترسیم می کند ؛
انسانی که با اراده ای ناتوان و درکمال نومیدی بر ضد قوانین خشک جهان تلاش می کند و از بیهودگی شهوات انسانی و یاوگی دستگاه عقلانی و شکست کلی در فهم سرچشمه های غیرعقلانی عمل و احساس و رنج هایی که گریبانگیر آدمی است سخن می گوید.
#محمد_بهارلو
@sadegh_hedayat©
شخصیتی که بیش از هر نویسنده دیگری هدایت نسبت به او ارادت نشان داده است.
درحقیقت پیام کافکا اثری است که هدایت مایه های بسیاری از نوشته های خود به ویژه بوف کور را درآن پرورده و شکافته است ؛
شاید به همین دلیل است که عده ای از مفسران آثار هدایت از پیام کافکا به عنوان وصیت نامه هدایت تعبیر می کنند.
علت تمایل و ارادت هدایت به کافکا کاملا روشن است ؛ زیرا کافکا نویسنده متفکر و واقع بینی است که قیافه تنهایی انسان را در جهانی " بیگانه شده " ترسیم می کند ؛
انسانی که با اراده ای ناتوان و درکمال نومیدی بر ضد قوانین خشک جهان تلاش می کند و از بیهودگی شهوات انسانی و یاوگی دستگاه عقلانی و شکست کلی در فهم سرچشمه های غیرعقلانی عمل و احساس و رنج هایی که گریبانگیر آدمی است سخن می گوید.
#محمد_بهارلو
@sadegh_hedayat©
پیام کافکا آخرین اثر انتشاریافته هدایت و یکی از بلندترین نوشته های اوست که درآن شخصیت هنری کافکا و آثار او به تفصیل بررسی شده است ؛
شخصیتی که بیش از هر نویسنده دیگری هدایت نسبت به او ارادت نشان داده است.
درحقیقت پیام کافکا اثری است که هدایت مایه های بسیاری از نوشته های خود به ویژه بوف کور را درآن پرورده و شکافته است ؛
شاید به همین دلیل است که عده ای از مفسران آثار هدایت از پیام کافکا به عنوان وصیت نامه هدایت تعبیر می کنند.
علت تمایل و ارادت هدایت به کافکا کاملا روشن است ؛ زیرا کافکا نویسنده متفکر و واقع بینی است که قیافه تنهایی انسان را در جهانی " بیگانه شده " ترسیم می کند ؛
انسانی که با اراده ای ناتوان و درکمال نومیدی بر ضد قوانین خشک جهان تلاش می کند و از بیهودگی شهوات انسانی و یاوگی دستگاه عقلانی و شکست کلی در فهم سرچشمه های غیرعقلانی عمل و احساس و رنج هایی که گریبانگیر آدمی است سخن می گوید.
#محمد_بهارلو
@sadegh_hedayat©
شخصیتی که بیش از هر نویسنده دیگری هدایت نسبت به او ارادت نشان داده است.
درحقیقت پیام کافکا اثری است که هدایت مایه های بسیاری از نوشته های خود به ویژه بوف کور را درآن پرورده و شکافته است ؛
شاید به همین دلیل است که عده ای از مفسران آثار هدایت از پیام کافکا به عنوان وصیت نامه هدایت تعبیر می کنند.
علت تمایل و ارادت هدایت به کافکا کاملا روشن است ؛ زیرا کافکا نویسنده متفکر و واقع بینی است که قیافه تنهایی انسان را در جهانی " بیگانه شده " ترسیم می کند ؛
انسانی که با اراده ای ناتوان و درکمال نومیدی بر ضد قوانین خشک جهان تلاش می کند و از بیهودگی شهوات انسانی و یاوگی دستگاه عقلانی و شکست کلی در فهم سرچشمه های غیرعقلانی عمل و احساس و رنج هایی که گریبانگیر آدمی است سخن می گوید.
#محمد_بهارلو
@sadegh_hedayat©
پیام کافکا آخرین اثر انتشاریافته هدایت و یکی از بلندترین نوشته های اوست که درآن شخصیت هنری کافکا و آثار او به تفصیل بررسی شده است ؛
شخصیتی که بیش از هر نویسنده دیگری هدایت نسبت به او ارادت نشان داده است.
درحقیقت پیام کافکا اثری است که هدایت مایه های بسیاری از نوشته های خود به ویژه بوف کور را درآن پرورده و شکافته است ؛
شاید به همین دلیل است که عده ای از مفسران آثار هدایت از پیام کافکا به عنوان وصیت نامه هدایت تعبیر می کنند.
علت تمایل و ارادت هدایت به کافکا کاملا روشن است ؛ زیرا کافکا نویسنده متفکر و واقع بینی است که قیافه تنهایی انسان را در جهانی " بیگانه شده " ترسیم می کند ؛
انسانی که با اراده ای ناتوان و درکمال نومیدی بر ضد قوانین خشک جهان تلاش می کند و از بیهودگی شهوات انسانی و یاوگی دستگاه عقلانی و شکست کلی در فهم سرچشمه های غیرعقلانی عمل و احساس و رنج هایی که گریبانگیر آدمی است سخن می گوید.
#محمد_بهارلو
@Sadegh_Hedayat©
شخصیتی که بیش از هر نویسنده دیگری هدایت نسبت به او ارادت نشان داده است.
درحقیقت پیام کافکا اثری است که هدایت مایه های بسیاری از نوشته های خود به ویژه بوف کور را درآن پرورده و شکافته است ؛
شاید به همین دلیل است که عده ای از مفسران آثار هدایت از پیام کافکا به عنوان وصیت نامه هدایت تعبیر می کنند.
علت تمایل و ارادت هدایت به کافکا کاملا روشن است ؛ زیرا کافکا نویسنده متفکر و واقع بینی است که قیافه تنهایی انسان را در جهانی " بیگانه شده " ترسیم می کند ؛
انسانی که با اراده ای ناتوان و درکمال نومیدی بر ضد قوانین خشک جهان تلاش می کند و از بیهودگی شهوات انسانی و یاوگی دستگاه عقلانی و شکست کلی در فهم سرچشمه های غیرعقلانی عمل و احساس و رنج هایی که گریبانگیر آدمی است سخن می گوید.
#محمد_بهارلو
@Sadegh_Hedayat©
پیام کافکا آخرین اثر انتشاریافته هدایت و یکی از بلندترین نوشته های اوست که درآن شخصیت هنری کافکا و آثار او به تفصیل بررسی شده است ؛
شخصیتی که بیش از هر نویسنده دیگری هدایت نسبت به او ارادت نشان داده است.
درحقیقت پیام کافکا اثری است که هدایت مایه های بسیاری از نوشته های خود به ویژه بوف کور را درآن پرورده و شکافته است ؛
شاید به همین دلیل است که عده ای از مفسران آثار هدایت از پیام کافکا به عنوان وصیت نامه هدایت تعبیر می کنند.
علت تمایل و ارادت هدایت به کافکا کاملا روشن است ؛ زیرا کافکا نویسنده متفکر و واقع بینی است که قیافه تنهایی انسان را در جهانی " بیگانه شده " ترسیم می کند ؛
انسانی که با اراده ای ناتوان و درکمال نومیدی بر ضد قوانین خشک جهان تلاش می کند و از بیهودگی شهوات انسانی و یاوگی دستگاه عقلانی و شکست کلی در فهم سرچشمه های غیرعقلانی عمل و احساس و رنج هایی که گریبانگیر آدمی است سخن می گوید.
#محمد_بهارلو
@Sadegh_Hedayat©
شخصیتی که بیش از هر نویسنده دیگری هدایت نسبت به او ارادت نشان داده است.
درحقیقت پیام کافکا اثری است که هدایت مایه های بسیاری از نوشته های خود به ویژه بوف کور را درآن پرورده و شکافته است ؛
شاید به همین دلیل است که عده ای از مفسران آثار هدایت از پیام کافکا به عنوان وصیت نامه هدایت تعبیر می کنند.
علت تمایل و ارادت هدایت به کافکا کاملا روشن است ؛ زیرا کافکا نویسنده متفکر و واقع بینی است که قیافه تنهایی انسان را در جهانی " بیگانه شده " ترسیم می کند ؛
انسانی که با اراده ای ناتوان و درکمال نومیدی بر ضد قوانین خشک جهان تلاش می کند و از بیهودگی شهوات انسانی و یاوگی دستگاه عقلانی و شکست کلی در فهم سرچشمه های غیرعقلانی عمل و احساس و رنج هایی که گریبانگیر آدمی است سخن می گوید.
#محمد_بهارلو
@Sadegh_Hedayat©
معاشرت و روابط صمیمانهی #هدایت با اعضای پرآوازهی گروه "پنجاه و سه نفر" -مانند بزرگ علوی، احسان طبری، خلیل ملکی، انور خامهای و ایرج اسکندری- و نوشتن و انتشار کتابها و مقالههایی که با مزاج حکومت جور درنمیآمد، و نیز رفتار و گفتار بیپروای او در محافل خصوصی و مجامع ادبی باعث شد که وزیر معارف وقت(علیاصغر حکمت)، هدایت را دست کم برای مدت پنج سال ممنوعالقلم کند و همین ممنوعیت موجب میشود که او در مردادماه سال ۱۳۱۵ با دستنویس آثار خود، از جمله #بوف_کور و پارهای از داستانهای #سگ_ولگرد، ایران را به مقصد بمبئی ترک کند. وقتی هدایت در اواخر سال ۱۳۱۵ در بمبئی نسخهی دستنویس بوف کور را که ظاهراً در ۱۳۰۹ نوشته بوده است با ماشین چاپدستی در پنجاه نسخه تکثیر میکند در صفحهی دوم کتاب مینویسد:"طبع و فروش در ایران ممنوع، زیرا چنان که اشاره شد و همانگونه که محمود هدایت گفته است هدایت زیر فشار وزارت معارف مجبور شده بود کتباً تعهد بدهد تا اطلاع ثانوی کتابی در ایران منتشر نکند.
در ششم تیرماه ۱۳۱۶، چند ماه پس از دستگیر کردن "پنجاه و سه نفر"، و دو ماه قبل از بازگشتِ ناگزیر هدایت از بمبئی به ایران، او در نامهای به مینوی مینویسد:"بالای درِ جهنم دانته نوشتهاند O Passant Laissez Ici Tout Espoir. در حقیقت هدایت بار دیگر با پای خودش به "جهنم"، یا به تعبیر دیگرش به "گندستان" باز میگردد. زیرا ظاهراً چارهای جز این ندارد، و از اینکه ممکن است به عنوان یکی از یاران "پنجاه و سه نفر" مورد مواخذه ادارهی سیاسی شهربانی قرار بگیرد ترس به خود راه نمیدهد. به همین جهت نسخههای بوف کور را قبل از حرکت از بمبئی به تهران برای جمالزاده به ژنو میفرستد تا بعداً جمالزاده به وسیلهای مطمئن در ایران به او تحویل بدهد.
#نامههای_هدایت
#محمد_بهارلو
@Sadegh_Hedayat©
در ششم تیرماه ۱۳۱۶، چند ماه پس از دستگیر کردن "پنجاه و سه نفر"، و دو ماه قبل از بازگشتِ ناگزیر هدایت از بمبئی به ایران، او در نامهای به مینوی مینویسد:"بالای درِ جهنم دانته نوشتهاند O Passant Laissez Ici Tout Espoir. در حقیقت هدایت بار دیگر با پای خودش به "جهنم"، یا به تعبیر دیگرش به "گندستان" باز میگردد. زیرا ظاهراً چارهای جز این ندارد، و از اینکه ممکن است به عنوان یکی از یاران "پنجاه و سه نفر" مورد مواخذه ادارهی سیاسی شهربانی قرار بگیرد ترس به خود راه نمیدهد. به همین جهت نسخههای بوف کور را قبل از حرکت از بمبئی به تهران برای جمالزاده به ژنو میفرستد تا بعداً جمالزاده به وسیلهای مطمئن در ایران به او تحویل بدهد.
#نامههای_هدایت
#محمد_بهارلو
@Sadegh_Hedayat©
حساسیت و بینش هدایت نسبت به مسایل و تحولات سیاسی و اجتماعیِ جهان نیز نظرگیر است، و نشاندهندهی آن است که ذهن هدایت فقط به آثار ادبی و هنری معطوف نبوده است. اگرچه موضوعات و مباحث سیاسی برای او در مرتبهی پایینتری نسبت به مسایل ادبی و هنری قرار داشتهاند. به چند مورد پراکنده میتوان اشاره کرد. در زمانی که نیروهای فاشیست در آلمان آوای برتری نژاد آریایی را سر داده بودند و در حال تصرف قدرت سیاسی بودند هدایت در سیزدهم مهرماه سال ۱۳۱۰ در نامهای از تهران به پاریس از دوستش تقی رضوی میخواهد که یک کتاب خوب documenté(مستند)... راجع به pangermanisme(پان ژرمنیسم) برای او بفرستد. در آن ایام پارهای از روشنفکران "مهذب" و ملتپرست ایرانی که به نژاد آریاییِ خود مباهات میکردند و به حکم دشمنی دیرین با روسیه و انگلستان جانب آلمان و هیتلر را میگرفتند در ایران به تبلیغ و ستایش از نازیها میپرداختند.
هدایت یکی از نخستین روشنفکران ایرانی است که به ماهیت نژادپرستی لجامگسیخته و تجاوزطلبانهی هیتلر و همدستان دژخوی او پی میبرد و موضع ضدفاشیستی خود را به صراحت اعلام میکند. او در ششم تیرماه ۱۳۱۶، چند سال قبل از شروع جنگجهانی دوم، در نامهای از بمبئی به لندن خطاب به مجتبا مینوی مینویسد : "تو هم مثل همه حرف میزنی که چون Gobbeis هیتلر را ژنیِ ازل و ابد جلوه میدهد باید همه تملق بگویند و باور بکنند. من میگویم باید اخ و تُف روی گُبلز و هیتلر هر دو انداخت."
#نامههای_هدایت
#محمد_بهارلو
@Sadegh_Hedayat©
هدایت یکی از نخستین روشنفکران ایرانی است که به ماهیت نژادپرستی لجامگسیخته و تجاوزطلبانهی هیتلر و همدستان دژخوی او پی میبرد و موضع ضدفاشیستی خود را به صراحت اعلام میکند. او در ششم تیرماه ۱۳۱۶، چند سال قبل از شروع جنگجهانی دوم، در نامهای از بمبئی به لندن خطاب به مجتبا مینوی مینویسد : "تو هم مثل همه حرف میزنی که چون Gobbeis هیتلر را ژنیِ ازل و ابد جلوه میدهد باید همه تملق بگویند و باور بکنند. من میگویم باید اخ و تُف روی گُبلز و هیتلر هر دو انداخت."
#نامههای_هدایت
#محمد_بهارلو
@Sadegh_Hedayat©
خصایص برجستهی #هدایت : عدم تظاهر و فروتنی شگفتانگیز و بهویژه آمادگی او برای هر گونه کمک به نویسندگان و محققان دیگر، او را وامیداشت که تمام مطالب و یادداشتهای خود را بیمضایقه در اختیار آنها بگذارد. از این جهت هدایت بسیاری از آثاری را که خود شخصاً در زمینهی فرهنگ تودهی ایران گردآوری کرده یا به تصحیح و تنظیم آنها پرداخته است به دیگران بخشیده است. برخی از اینگونه آثار به شرح زیر است:
مجتبا مینوی در سخنرانی خود در جلسهی یادبود صادق هدایت میگوید:
"آقای میرزا علیاکبرخان دهخدا کتاب "امثال و حَکَم" را مینوشتند و هر یک از دوستان و آشنایان ایشان هر چه مییافت و هر قدر میتوانست به ایشان کمک میکرد. بیش از همهکس صادق هدایت به ایشان کمک کرد. مجموعهای داشت از امثال عامیانه در یک کتاب دویست صفحهای که در حدود دو هزار مثل در آن نوشته بود. این کتاب را بیمضایقه تقدیم آقای دهخدا کرد و نمیدانم که آن را هرگز از ایشان پس گرفت یا نه."
تعداد داستانها و افسانههای عامیانهای که هدایت جمعآوری کرده نسبتاً زیاد است ولی متاسفانه هدایت بیش از چند قصه از آنها را منتشر نساخته و باقی را به دیگری بخشیده است.
گذشته از افسانههایی که هدایت شخصاً گردآوری کرده است باید از افسانههای دیگری نیز سخن گفت که هدایت به تصحیح و تنظیم آنها پرداخته و بر اثر دخالت مستقیم او در دسترس عموم قرار گرفته است.
#نامههای_هدایت
#محمد_بهارلو
@Sadegh_Hedayat©
مجتبا مینوی در سخنرانی خود در جلسهی یادبود صادق هدایت میگوید:
"آقای میرزا علیاکبرخان دهخدا کتاب "امثال و حَکَم" را مینوشتند و هر یک از دوستان و آشنایان ایشان هر چه مییافت و هر قدر میتوانست به ایشان کمک میکرد. بیش از همهکس صادق هدایت به ایشان کمک کرد. مجموعهای داشت از امثال عامیانه در یک کتاب دویست صفحهای که در حدود دو هزار مثل در آن نوشته بود. این کتاب را بیمضایقه تقدیم آقای دهخدا کرد و نمیدانم که آن را هرگز از ایشان پس گرفت یا نه."
تعداد داستانها و افسانههای عامیانهای که هدایت جمعآوری کرده نسبتاً زیاد است ولی متاسفانه هدایت بیش از چند قصه از آنها را منتشر نساخته و باقی را به دیگری بخشیده است.
گذشته از افسانههایی که هدایت شخصاً گردآوری کرده است باید از افسانههای دیگری نیز سخن گفت که هدایت به تصحیح و تنظیم آنها پرداخته و بر اثر دخالت مستقیم او در دسترس عموم قرار گرفته است.
#نامههای_هدایت
#محمد_بهارلو
@Sadegh_Hedayat©
نامههای نویسندهای مانند #هدایت، نویسندهای که باید او را سازندهی اصلی ادبیاتِ داستانی و نقد ادبی و نخستین مترجم با قریحهی آثار نویسندگانِ نوآور اروپایی در ایران دانست، طبعاً نامه به معنای متعارف و خصوصی آن نیستند. بهویژه اینکه تقریباً همهی مخاطبان نامههای هدایت آدمهای "چیزخوانده" و فرهیختهای هستند، که به تعبیر مسعود فرزاد - یکی از دوستان نزدیک هدایت - مضامینِ نامههای هدایت به دوستانش "کتاب خواندن و کتاب خواستن" و "ناراحتی از اوضاع زمانه" است. در لابلای سطور نامههای هدایت عشق سوزان او به ادبیات ، به اندیشههای تازه و شیوههای ادبی تازه ، مخصوصاً مفاهیم جدیدی که در ارتباط ادبیات و زندگی هستند، و به طور کلی هر آنچه زنده و اصیل است به روشنی به چشم میخورد. این نامهها ضمن اینکه سندهای ادبیِ سه دهه نخستِ قرنِ شمسیِ حاصر هستند آرای ادبی و هنری و گرایشات فکری و سجایای اخلاقی او را نیز نشان میدهند. در حقیقت این نامهها همچون بسیاری از داستانهای او، و به گمان من بیش از همهی آنها جنبهی "اتوبیوگرافیک" دارند. به این معنی که روحیات و احوال ذهنی و باطنی هدایت را در دورههای حیات ادبی و زندگی اجتماعی و شخصی او مستقیماً و به طور سرراست منعکس میکنند، و به مقدار فراوان ما را با انگیزهها و کیفیت پدید آمدن و نوشته شدن آثار او آشنا میسازند. از طرف دیگر، نامههای هدایت نشان میدهند که چرا زندگی و شخصیت نخستین نویسندهی نامآور و نازکطبع ادبیات داستانیِ ما را هالهای از افسانه فرا گرفته است و موجبات تاثیرگداری شگفت و طلسمآسای او در تمام کسانی که دوست و همنشیناش بودهاند چه بوده است، و بلاخره چرا او همچون نمونهی کمال و قدرت و صفای اخلاقی در قلب معاصرانش جا گرفته است
#نامههای_هدایت
#محمد_بهارلو
@Sadegh_Hedayat©
#نامههای_هدایت
#محمد_بهارلو
@Sadegh_Hedayat©
یکی از جنبههای مهم و تا حدودی پیچیده و تعارضآمیز شخصیت #هدایت مسئلهی "آگاهی اجتماعی" است. همان عنصری که تسامحاً از آن به گرایش سیاسی ، یا در اصطلاح جاریتر موضع سیاسی نیز تعبیر میکنند. و به گمان من ایضاح و شکافتن آن در تبیینِ شخصیت هدایت و جهانبینی اجتماعی او بسیار موثر خواهد بود. و من مایلم در اینجا دربارهی آن قدری توضیح بدهم. این تصورِ عموماً سطحی و خودسرانه دربارهی هدایت کمابیش شایع است که او همواره با پرهیز و گریز و بدبینیِ ریشخندآمیز نسبت به مسایل اجتماعی و سیاسی برخورد میکرده است، و به همین جهت اغلب او را نویسندهای "ولنگار" و ضدسیاسی و حتا ضداجتماعی میخوانند. زیرا به زعم آنها هدایت فاقد ایدئولوژی و دستگاه فکری است. و دلیلش هم از لحاظ آنها این است که هدایت عضو هیچ حزب و سازمان سیاسی نبوده است. آن هم در زمانهای که عضو یک حزب یا سازمان سیاسی بودن از لحاظ اغلب روشنفکران یک موضوع عمومی و سادهی باب روز بوده است.
#نامههای_هدایت
#محمد_بهارلو
@Sadegh_Hedayat©
#نامههای_هدایت
#محمد_بهارلو
@Sadegh_Hedayat©