کانال کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
2.04K subscribers
8.76K photos
988 videos
60 files
3.88K links
ارگان رسمی کانون صنفی معلمان ایران(تهران)

بازتاب‌دهنده مواضع و خبرهای کانون صنفی معلمان ایران (تهران)
@Ertebat_Ba_KSMtehran
Download Telegram
💠 #یادداشت

🔺قرارداد بودار وزارت آموزش و پرورش با بیمه دانا


جایگزینی بیمه تکمیلی معلم در ۹ استان با بیمه دانا و ده ها سوال بی پاسخ!!!


روز گذشته مسئولان محترم  اموزش و پروش خبری را در مورد جایگزینی بیمه تکمیلی معلم با بیمه دانا در ۹ استان کشور از جمله خوزستان ، آذربایجان شرقی، یزد ، گیلان ،قم و...... منتشر شد این خبر که هیچ گونه توضیحی در مورد علت این جایگزینی نداده بود باعث نگرانی بسیاری از همکاران شاغل در این ۹ استان شد در مورد این جایگزینی نکاتی وجود دارد که از مسئولان محترم آ.پ خواهشمندم شفاف سازی لازم را انجام دهند

۱_ موضوع بیمه تکمیلی معلمان همیشه از موارد پرچالش در اموزش و پرورش است در سالیان گذشته چندین شرکت از جمله بیمه ایران ، آتیه سازان و... متولی بیمه تکمیلی فرهنگیان بودند که هیچ کدام به شکل مناسبی تعهدات خود را انجام ندادند در دو سال اخیر بیمه دانا تا حدی زیادی موفق به جلب رضایت فرهنگیان شده بود چرا ناگهان در ۹ استان بیمه معلم جایگزین دانا شد؟؟

۲_شرکت بیمه معلم از زیر مجموعه های صندوق ذخیره فرهنگیان با سطح توانگری ۲ هیچگاه متولی بیمه تکمیلی درمان نبوده چرا ناگهان و بدون هیچ توضیحی شرکت بیمه معلم که تقریبا هیچ مرکز درمانی طرف قراردادی ندارد جایگزین شرکت بیمه دانا با سابقه ی طولانی در ارائه خدمات بیمه تکمیلی با هزاران مرکز درمانی طرف قرارداد در سراسر کشور شد

۳_ فرهنگیانی این ۹ استان که عمدتا از محرومترین استان های کشور هستند دیگر امکان بهره گیری از خدمات مراکز گسترده طرف قرارداد بیمه دانا در سایر استان خصوصا پایتخت را نخواهند داشت

۴_  قراردادهای شرکت بیمه معلم با وزارت آموزش و پرورش از دیرباز محل سوال بود و بارها نسبت به این ماجرا ابهاماتی مطرح شده بود،این موضوع تا جایی پیش رفت که حتی یک بار، دادستان وقت تهران نیز نسبت به آن موضع گیری کرد. جعفری دولت آبادی که آن زمان درباره فساد در صندوق ذخیره فرهنگیان توضیح می داد، گفته بود: «در یک مورد، شرکت بیمه معلم مبالغ زیادی حق بیمه دانش‌آموزی دریافت کرده؛ بدون اینکه در مورد خدمات ارایه شده گزارش یا توضیح دهد.» ..بررسی صورت های مالی شرکت بیمه معلم در سامانه کدال و بورس تهران هم وضعیت مطلوبی را نشان نمی دهد ..ایا هدف از این قرار داد ارائه خدمات بهتر به فرهنگیان است یا جبران زیان شرکت از جیب فرهنگیان؟؟

۵_ اگر هدف ایجاد رقابت برای خدمات بهتر بوده باید شرکتی در سطح بیمه دانا انتخاب میشد نه شرکتی مثل بیمه معلم که حتی با شعب یک استان بیمه دانا هم قابل مقایسه نیست و از نظر توانمندی مالی برای انجام تعهدات نیز در سطح بسیار پایین تری از بیمه دانا قرار دارد
امیدوارم مسئولان محترم اموزش و پرورش با احترام به افکار عمومی ، نگرانی معلمان را رفع کرده و مانند سایر استان های کشور بیمه تکمیلی یکسانی را برای همه معلمان قرار دهند و یا حداقل انتخاب بیمه تکمیلی را به عهده خود معلمان قرار دهند.

🔹🔹🔹

🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران

🆔 @KSMtehran
💠 #یادداشت

🔺رابطه‌ی ما، آن‌ها

جستاری در باب مشارکت و‌ تخاصم


احسان شریف‌ثانوی

مقدمه
فرصت فعلی انتخابات، فرصت مناسبی است برای باز تعریفِ امر سیاسی.امر سیاسی نه یک امرِ محض و آرمانی است، نه یک امرِ صرف عملیاتی و اجرایی. سیاست نه در چنبره‌ نظریه‌ باید محدود بماند، نه در یک رویکرد صرف شبه پراگماتیستی اعمال گردد. باید امر سیاسی را در نسبت با واقعیت‌های موجود و در دل یک نظریه‌ی مشخص سیاسی سنجید.حالا که سیاست و امرِ سیاسی در محاق ایدئولوژی، سیاست‌زدایی و زیست سیاست است باید سیاست را از این انسداد تنگ‌نظرانه وارهانید. از زبان آلن بدیو باید رویه‌ای را در نسبت بین حقیقت و امر سیاسی تعریف‌نمود که منجر به فرمی از سیاست‌ورزی، تحت عنوان سیاست حقیقت گردد. من برای انجام این تلاش نظری در جغرافیای سیاسی خودمان، با دو واقعیت غیرقابل‌انکار محوری سیاست یعنی مشارکت سیاسی و تخاصم اجتماعی بحث خود را پیش خواهم برد و برای بسط و شرح این مفاهیم و واقعیتها استناد آماری به آخرین داده‌های پیمایش ارزشها و نگرشهای ایرانیان(موج چهارم) خواهم‌داشت. در فضایی که امر سیاسی در مصلحت سنجی‌های قبیله‌ای_رانتی و قدرت‌خواهیهای محقر و بی‌فایده خلاصه شده‌است باید به چشم‌اندازی مطلوب و کارآمد از امر سیاسی در نسبت با واقعیتهای پیرامونی رسید.

مشارکت سیاسی
مشارکت سیاسی در معنای مدرنش یکی از اصلی‌ترین میراثهای قرارداد اجتماعی است. تصمیم‌گیریِ جمع در باب حکومت و شیوه‌های حکمرانی تعریف کلان مشارکت سیاسی است. دو نظریه‌ی اصلی نسبت به مفهوم مشارکت سیاسی وجود دارد:

۱) نظریه‌ی ابزاری که مشارکت سیاسی را منوط به پیگیری یک هدف مشخص می‌نماید. فایده‌گرایان و کثرت‌گرایان مدافعان این فهم از مشارکت سیاسی هستند.
۲) نظریه‌ی تکاملی که مشارکت سیاسی را یک آرمان برای انسان آزاد و آگاه میداند. جان استوارت میل و روسو از مدافعان این شکل تبیین مشارکت سیاسی هستند.
اما شیوه‌های ابراز و اقدام به مشارکت دو نوع مستقیم و غیرِمستقیم است. در شیوه‌ی مستقیم شبیه به انتخابات، هرفردی مستقیما اقدام به مشارکت و تصمیم‌گیری می‌کند. در شیوه‌ی غیرِمستقیم به میانجی نهادهای نمایندگی مثل احزاب و سازمانهای مدنی نسبت به قدرت سیاسی امکان اثرگذاری دارد.

حال با ذکر این چارچوبِ نظری باید نگاهی به وضعیت مشارکت سیاسی در جامعه‌ی ما انداخت. جامعه‌ای که امکان مشارکت سیاسی مستقیمش همیشه محدود، غیرِآزاد و غیررقابتی بوده‌است و از باب مشارکت نهادی هم در فقدان نهادها واحزاب فراگیر، مستقل و تاثیرگذار عملا امکانی برای مشارکت نداشته‌است. باید به این‌ها یک موج طولانی سیاست زدایی از جامعه را هم اضافه نمود. موجی که به کمک سه شکل اعمال قدرت فوکویی مستقیم و غیر مستقیم به جامعه تحمیل شده است. ۶۴/۵ درصد از جامعه به میزان کمی پیگیر اخبار سیاسی کشور هستند (نموداریک). این بی‌تفاوتی ناشی از عدمِ‌امکان مشارکت مستقیم و نمایندگی است.۴۳درصد افراد تصمیمی برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری آینده نداشته‌اند (نمودار ۲).

این بی‌اعتمادی و بی‌تفاوتی یک واقعیت اجتماعی جدی را در باب مشارکت سیاسی بازگو می‌کند. در فقدان امکان‌های نهادی راستین، آن شبه ظرفیت‌های باقیمانده نه مورداعتماد بخش جدی از جامعه است، نه امکانی از تغییر و تاثیرجدی از این معبر برای بخشی از جامعه وجود دارد. در مورد بخش دیگری از جامعه که تقریبا به شکل پیوسته در انتخابات حاضر است می‌توان تحلیل‌های متفاوتی داشت.

▪️رای سازمانی، رای ایدئولوژیک، رای اعتراضی و... . ولی نکته‌ی مهم این‌که در همین کسر وفادار هم، درصد آرای باطله‌ی بالای انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ نشان‌دهنده‌ی بی‌اعتمادیِ جدی به ظرفیت فعلی نهاد انتخابات و عاملیت‌های درگیر در آن است. مایی که مشارکت سیاسی را ناممکن می‌بیند و آن‌هایی که مشارکت‌کننده سیاسی هستند. در معبرهای مثل مرجعیت اجتماعی دارای اشتراک هستند. در باب مرجعیت اجتماعی و ‌سیاسی در مورد مسائل مهم صرفا ۱۰/۵ درصد به مسئولان کشور و احزاب و گروه‌های سیاسی مرجعیت داده‌اند (نمودار ۵). اختلافِ‌نظر هرچقدر در موارد مصداقی و عینی بیشتر است، در نسبت با مسائل ذهنی و نظری‌تر کم‌رنگ شده است.

تخاصم اجتماعی
سیاست به‌مدد ایدئولوژی، فرهنگ، تکامل، جغرافیا، تاریخ و... همیشه در یک رابطه‌ ما و آنها موضوعیت پیدا کرده‌است. حیات سیاسی چه در سطح ملی و چه جهانی همیشه حیاتی غیریت‌ساز بوده است. تخاصم یا آنتاگونیسم، واقعیت اصلی امرسیاسی است. چطور می‌توان در عین بودن این تخاصم‌های شبکه‌ای و تودرتو حکم‌رانی مطلوب منعطف به خیر عمومی ارائه نمود. ابتدا با آمارهایی حقیقت وجود این تخاصم بحرانی شده درجامعه را آشکار خواهم کرد و‌در نهایت این تخاصم را تحلیل و تبارشناسی خواهم کرد.

🔹متن کامل:
https://cutt.ly/MeaMijCQ
https://tttttt.me/iranfardamag

#ایران_فردا

🔹🔹🔹

🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران

🆔 @KSMtehran
💠 #یادداشت

انقلاب یا اصلاح؟!

کمال اطهاری



🔸یک، از زمانی که آنتونیو گرامشی استراتژی «جنگ مواضع» را، حدود ۹۰ سال پیش، در مقابل استراتژی «جنگ رودررو» برای کسب هژمونی مطرح کرد، دیگر دوگانه‌سازیِ مانویِ استراتژی‌های «انقلاب یا اصلاح» به یک ساده‌سازی کودکانه تبدیل شده است. وی معتقد بود که پافشاری به جنگ رودررو با بلوک تاریخیِ حاکم سرمایه‌داری (انقلاب)، باعث تضعیف جامعه‌ی مدنی و قدرت‌گیری فاشیسم می‌گردد. این موضوع نه‌تنها برای طبقه‌‌ی کارگر، بلکه برای هر حرکت تکاملی یا توسعه‌ی اقتصادی، سیاسی و اجتماعی صادق است. درواقع جنگ مواضع (به‌جای اصلاحات)، تلاشی چندوجهی برای تحقق خواسته‌ها و منافع طبقات و اقشار مختلف در چارچوب یک برنامه‌ی مشترک، در تخالف و تضاد با بلوک حاکم است. با چنین برنامه‌ای ضدیت با هژمونی حاکم (anti-hegemony)، با تشکیل یک بلوک تاریخی به هژمونی جایگزین (counter-hegemony) تبدیل می‌شود، و ایدئولوژی اولیه، و جنبش‌های واکنشی و پراکنده‌ی طبقات و اقشار مختلف به نظامی نوین می‌انجامد. خواه نام این تحول را انقلاب بگذاریم یا اصلاح، و یا اصلاحات انقلابی و بنیادی.

🔹دو، انواع ثنویت (اهورا و اهرمن‌سازی) حاکمیت ایران را تسخیر کرده است:
پیروی از ثنویت انقلاب یا اصلاح، بخش مشارکتی جبهه‌ی اصلاحات را به این خطای بزرگ انداخت که ابتدا همه‌ی مقولات اجتماعی را‎ در «توسعه‌ی اقتصادی» گنجاند و «تقدم به توسعه‌ی سیاسی» داد، آن‌گاه این‌یک را نیز به جنگ قدرت (با رقیبی که خود را اصول‌گرا می‌نامد) تقلیل داد، تا بیفتد و سزای خویشتن ببیند. چرا که وقتی همه‌ی خواسته‌های (جنگ‌های مواضعِ) همه‌ی طبقات و اقشار برای تکامل و توسعه را به روزنه‌گشایی سیاسی تنزل دهی، و هیچ برنامه‌ای برای هیچ‌یک نداشته باشی، حتی در صورت درخشیدنِ سیاسی، دولتی مستعجل خواهی داشت. چرا که چنان در جامعه‌ی مدنی تنیده (embedded) نمی‌شوی که پایدار بمانی.

🔸بخش سازندگی این جبهه نیز پیرو ثنویت اکونومیستی خام خود (بازار و دولت) از ابتدا تاکنون نویسنده و مدرس راهنماهای رانت‌خواری بوده و چنین می‌نماید که بر همین سر خواهد ماند. درواقع دغدغه‌ی اصلی جناح غالب سازندگی این است که رقیب در حاکمیت نمی‌تواند رانت پایدار تولید کند، اما در این اصل با آن مشترک است که توسعه‌ی پایدار بی‌معنا است.

🔹اصول‌گرایان در حاکمیت که نام خود را از اصولیون (قائل به حجیت عقل) دوران قاجار به‌عاریت گرفته، ولی خلاف آن‌ها از زمره‌ی اخباریون درآمده‌اند؛ خلاف دو جریان عقلی اصولیون که یکی به انقلاب مشروطه و یکی به انقلاب اسلامی انجامید، دچار ثنویت مانوی هستند. ثنویت این اصول‌گرایان اخباری با برتری دادن نَقل بر عقل، به اسلام سیاسی نَقلی و تثبیت شکل‌بندی نوفئودالیسم انجامیده و ضد توسعه‌ی پایدار گشته است که یک نشانه‌ی بارز آن حذف هدف دانش‌بنیان شدن اقتصاد در برنامه‌ی هفتم توسعه، خلاف سه برنامه‌ی توسعه‌ی گذشته است.

🔸سه، در بیرون از حاکمیت، غالب جریان‌های مخالف دچار انواع ثنویت هستند که نمایان‌ترین آن‌ها همان ثنویت انقلاب یا اصلاح است. در منتهی‌الیه راست، کسانی هستند که فقط قدرت، و تمام آن را می‌خواهند، پس باید شعار انقلاب در مقابل اصلاح بدهند و اصلاح‌طلبان را دشمن اصلی خود بدانند. خواه کسانی که از ترامپ می‌خواستند به ایران حمله کند، و خواه دارنده‌ی اتوبوسی که با خام‌اندیشی آن را نزد نتانیاهو برد تا اندک سرنشینان آن نیز پیاده شوند. همه‌ی این‌ها چشم به آمدن دوباره‌ی ترامپ دوخته‌اند و همان موضعی را درباره‌ی‌ انتخابات در ایران دارند که هنگام آمدن نئوکان‌ها و جنگ‌سازی دیک چنی برای بوش پسر در خاورمیانه داشتند، غافل ازین‌که به‌خصوص پس از صلح در غزه، دیگر ترامپ هم خواهان آشوب در منطقه نخواهد بود.

🔹در منتهی‌الیه چپ، کسانی هنوز باور ندارند که در واقعیت نه با شیوه‌ی تولید سرمایه‌داری (که به‌قول مارکس لایه‌بندی انتزاعی-فلسفی تاریخی است)، بلکه با شکل‌بندی‌های متفاوت اقتصادی و اجتماعی در متن شیوه‌ی تولید سرمایه‌داری روبه‌رو هستند که با آرایش‌ها و پیکربندی‌ های متفاوت طبقاتی (بلوک‌های تاریخی) زیربنایی و روبنایی شکل گرفته‌اند و معادله‌ی یک‌مجهولی «نولیبرالیسم» (یا تبدیل نولیبرالیسم به تضاد عمده‌ی همه‌ی ‌جوامع) چپ رادیکال را نه‌تنها در ایران بلکه در جهان نیز ابتر کرده، و ابتکار عمل را به راست افراطی و پوپولیست سپرده است. هر شکل‌بندی اقتصادی و اجتماعی، جنگ مواضع خاص و پیچیده‌ی خود با تعریف مدل جایگزین خاص خود را می‌طلبد، تا بلوک تاریخی لازم برای دست‌یابی به هژمونی تکامل‌بخش تشکیل شود....



🔺متن کامل:

https://cutt.ly/Cepju3qw


#ایران_فردا
#کمال_اطهاری
#انقلاب_اصلاح

🔹🔹🔹

🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران

🆔 @KSMtehran