⤴️
اما در نسبت آموزش و صلح چه میتوان گفت و آموزش چه نقشی در گسترش صلح میتواند داشته باشد؟ پیش از هر چیز باید تاکید کرد که صلح یک پیشزمینههایی لازم دارد. برای نمونه: حکومتهای دموکراتیک، روندهای سیاسیِ مشارکتی، گفتوگو میان لایههای گوناگون اجتماعی و همبستگی که بین این لایهها ممکن است ایجاد شود، درک متقابل و نمونههایی مثل توسعه پایدار و برابری جنسیتی و گسترش حقوق بشر و آزادی های بنیادین و غیره.
همه اینها پیشزمینههایی برای برقراری صلح هستند و امروز اجماع جهانی تاکید دارد که کلید دستیابی به همه اینها آموزش است. آموزش در برقراری و پایداری صلح میتواند نقشی پیشگیرانه، حتی پیش از واکنشهای دفاعی و امنیتی، داشته باشد.
...ادامه دارد
#روز_جهانی_آموزش
#آموزش_برابر_حق_همه_کودکان
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
اما در نسبت آموزش و صلح چه میتوان گفت و آموزش چه نقشی در گسترش صلح میتواند داشته باشد؟ پیش از هر چیز باید تاکید کرد که صلح یک پیشزمینههایی لازم دارد. برای نمونه: حکومتهای دموکراتیک، روندهای سیاسیِ مشارکتی، گفتوگو میان لایههای گوناگون اجتماعی و همبستگی که بین این لایهها ممکن است ایجاد شود، درک متقابل و نمونههایی مثل توسعه پایدار و برابری جنسیتی و گسترش حقوق بشر و آزادی های بنیادین و غیره.
همه اینها پیشزمینههایی برای برقراری صلح هستند و امروز اجماع جهانی تاکید دارد که کلید دستیابی به همه اینها آموزش است. آموزش در برقراری و پایداری صلح میتواند نقشی پیشگیرانه، حتی پیش از واکنشهای دفاعی و امنیتی، داشته باشد.
...ادامه دارد
#روز_جهانی_آموزش
#آموزش_برابر_حق_همه_کودکان
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
💠 #روز_جهانی_آموزش
🔺سخنان محمدرضا نیکنژاد درباره آموزش صلح در نشست مجازی کانون صنفی معلمان به مناسبت روز جهانی آموزش (۲)
لینک قسمت اول:
https://tttttt.me/KSMtehran/16585
یونسکو در بیانیه مفهومیِ خود به مناسبت روز جهانی آموزش، و شعار آن یعنی آموزش برای صلح، تاکیدی دارد بر پرورش انسانِ صلحطلب که در محیطی صلحطلب رشد و نمو پیدا میکند. همانطور که دکتر امیدی هم فرمودند ما ۱۲ سال آموزش رسمی در کشور داریم که قرار است کودکان و نوجوانان در مسیری بیفتند که عادلانه باشد. افزون بر عادلانه بودن قرار است آموزش در دسترس همه باشد و البته باید آموزشهای کیفی به دانش آموزانمان بدهد؛ این تاکید نه تنها در ایران بلکه در جهان و در یک دید بزرگتر و از دلنگرانیها نهادهای مورد اشاره است. اما در بیانیه یونسکو میبینیم که تاکید میشود ۲۵۰ میلیون کودک و نوجوان در سراسر جهان از آموزش بازمیمانند، ۴۴ میلیون کمبود معلم در سراسر جهان داریم و اینها هیچ کدام نمیتواند سه شرط صلح در آموزش یعنی عدالت، دسترسی و کیفیت را فراهم کند. کشور ما نیز تا حدود زیادی درگیر این ماجراهاست. گزارشهای رسمی حکایت از نزدیک یک میلیون دانشآموزِ بازمانده از آموزش دارد؛ گرچه گزارشهای غیررسمیای که از نهادهای مدنی درگیر با موضوع میشنویم تاکید دارد که در کشور سه تا سهونیم میلیون دانشآموز از آموزش بازمانده و از حداقل آموزش محرومند؛ در عین حال به نظر من در ارزیابی محرومیت از آموزشِ کیفی، این عدد به دهها درصد خواهد رسید! به هر حال ما آمارهای دقیقی در این زمینه نداریم اما با توجه به تجربه زیستهی خودم، به عنوان یک معلم، گمانی ندارم که آموزشها چه در بُعد صرفا آموزشی یعنی خواندن، نوشتن و حساب و چه در پرورشِ مهارتهای فردی مانند آموزشِ روابط اجتماعی، دلسوزی، روراستی، راستگویی و در زمینه بحث ما، رواداری، مدارا و صلحِ انسان با خودش و صلح با جامعهاش، غایب بزرگ، آموزش و ساختار رسمی آن است. نشانهها در همین سه موردِ آموزشِ عادلانه، آموزشِ در دسترس و آموزشِ کیفی نشان میدهد که رنگ این سه شاخص سال به سال و دهه به دهه در آموزش ما کمتر شدهاست. با تاکید قانون اساسی، سندهای بالادستی و سندهای جهانی، آموزش و پرورش، نهادی است که باید عدالت اجتماعی بیشترین بازتاب را در آن داشتهباشد. آقای فلاحی اشاره کردند به خانم توران میرهادی، ایشان سالها و دههها پیش اشاره میکنند که اگر در هر جایی عدالت غایب باشد، در آموزش نباید بیعدالتی وجود داشته باشد، به لحاظ آموزشی نباید بین کودکان و نوجوانان تفاوتهای قائل شویم، همه بچهها در مدرسه باید از امکاناتِ یکسان برخوردار باشند حتی اگر از لایههای اجتماعی متفاوت باشند، زیرا آثار آسیبزای آن بسیار ریشهای بوده و در درازمدت بحرانهای فردی، خانوادگی، اجتماعی و سیاسی در پی خواهد داشت. اما امروز میبینیم که به شکلهای گوناگون و بوسیله بخشهای مختلف حاکمیت و گروههای سیاسی حاکم، از راست سنتی گرفته تا اصلاحطلب و پایداری و ...، مدارس دارند تقسیم بندی میشوند؛ تقسیم بندیهایی که نتیجه همه آنها پولیسازی بیشتر آموزش است. مدارس غیردولتی دارند به شدت رشد پیدا میکنند. مدارس دولتی به قصد و با برنامه فقیر نگه داشته میشوند تا خانوادههایی را که توان مالی دارند را به سمت مدارس پولی، از غیردولتی (غیر انتفاعی) و سمپاد و هیات امنایی گرفته تا نمونه دولتی و شاهد هل دهند. این روند خواسته یا ناخواسته تخم ناصلح، تخم خشونت و تخم حس فقر و نابرابری را در ذهن این بچهها میکارد و شاید به سختی خانواده و جامعه و نهادهای مدنی بتوانند این بچهها را راضی کنند که صلح آمیز بیندیشند، صلح آمیز رفتار کنند و صلح آمیز در میان لایههای اجتماعی دیگر زندگی کنند.
شوربختانه میبینیم آموزشی که باید نمود و نماد عدالت باشد خودش در ایران یکی از عاملهای بیعدالتی، شکاف طبقاتی و ایجاد ناصلح شدهاست. برای نمونه میتوان ادعا کرد که بیشترین بحرانهای قومی و بحرانهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را در مناطقی داریم که به لحاظ آموزشی هم محروم هستند. گرچه اثر گسترده و ژرف اقتصاد را نمیتوان کنار گذاشت. اما نگاهی به سیستان و بلوچستان با انواع محرومیتها، خوزستان، کردستان و استانهای غربی و شرقی میبینیم همچنان که گرفتار فقر و محرومیت هستند از حداقلهای آموزش نیز محروم میباشند.
...ادامه دارد
#روز_جهانی_آموزش
#آموزش_برابر_حق_همه_کودکان
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
🔺سخنان محمدرضا نیکنژاد درباره آموزش صلح در نشست مجازی کانون صنفی معلمان به مناسبت روز جهانی آموزش (۲)
لینک قسمت اول:
https://tttttt.me/KSMtehran/16585
یونسکو در بیانیه مفهومیِ خود به مناسبت روز جهانی آموزش، و شعار آن یعنی آموزش برای صلح، تاکیدی دارد بر پرورش انسانِ صلحطلب که در محیطی صلحطلب رشد و نمو پیدا میکند. همانطور که دکتر امیدی هم فرمودند ما ۱۲ سال آموزش رسمی در کشور داریم که قرار است کودکان و نوجوانان در مسیری بیفتند که عادلانه باشد. افزون بر عادلانه بودن قرار است آموزش در دسترس همه باشد و البته باید آموزشهای کیفی به دانش آموزانمان بدهد؛ این تاکید نه تنها در ایران بلکه در جهان و در یک دید بزرگتر و از دلنگرانیها نهادهای مورد اشاره است. اما در بیانیه یونسکو میبینیم که تاکید میشود ۲۵۰ میلیون کودک و نوجوان در سراسر جهان از آموزش بازمیمانند، ۴۴ میلیون کمبود معلم در سراسر جهان داریم و اینها هیچ کدام نمیتواند سه شرط صلح در آموزش یعنی عدالت، دسترسی و کیفیت را فراهم کند. کشور ما نیز تا حدود زیادی درگیر این ماجراهاست. گزارشهای رسمی حکایت از نزدیک یک میلیون دانشآموزِ بازمانده از آموزش دارد؛ گرچه گزارشهای غیررسمیای که از نهادهای مدنی درگیر با موضوع میشنویم تاکید دارد که در کشور سه تا سهونیم میلیون دانشآموز از آموزش بازمانده و از حداقل آموزش محرومند؛ در عین حال به نظر من در ارزیابی محرومیت از آموزشِ کیفی، این عدد به دهها درصد خواهد رسید! به هر حال ما آمارهای دقیقی در این زمینه نداریم اما با توجه به تجربه زیستهی خودم، به عنوان یک معلم، گمانی ندارم که آموزشها چه در بُعد صرفا آموزشی یعنی خواندن، نوشتن و حساب و چه در پرورشِ مهارتهای فردی مانند آموزشِ روابط اجتماعی، دلسوزی، روراستی، راستگویی و در زمینه بحث ما، رواداری، مدارا و صلحِ انسان با خودش و صلح با جامعهاش، غایب بزرگ، آموزش و ساختار رسمی آن است. نشانهها در همین سه موردِ آموزشِ عادلانه، آموزشِ در دسترس و آموزشِ کیفی نشان میدهد که رنگ این سه شاخص سال به سال و دهه به دهه در آموزش ما کمتر شدهاست. با تاکید قانون اساسی، سندهای بالادستی و سندهای جهانی، آموزش و پرورش، نهادی است که باید عدالت اجتماعی بیشترین بازتاب را در آن داشتهباشد. آقای فلاحی اشاره کردند به خانم توران میرهادی، ایشان سالها و دههها پیش اشاره میکنند که اگر در هر جایی عدالت غایب باشد، در آموزش نباید بیعدالتی وجود داشته باشد، به لحاظ آموزشی نباید بین کودکان و نوجوانان تفاوتهای قائل شویم، همه بچهها در مدرسه باید از امکاناتِ یکسان برخوردار باشند حتی اگر از لایههای اجتماعی متفاوت باشند، زیرا آثار آسیبزای آن بسیار ریشهای بوده و در درازمدت بحرانهای فردی، خانوادگی، اجتماعی و سیاسی در پی خواهد داشت. اما امروز میبینیم که به شکلهای گوناگون و بوسیله بخشهای مختلف حاکمیت و گروههای سیاسی حاکم، از راست سنتی گرفته تا اصلاحطلب و پایداری و ...، مدارس دارند تقسیم بندی میشوند؛ تقسیم بندیهایی که نتیجه همه آنها پولیسازی بیشتر آموزش است. مدارس غیردولتی دارند به شدت رشد پیدا میکنند. مدارس دولتی به قصد و با برنامه فقیر نگه داشته میشوند تا خانوادههایی را که توان مالی دارند را به سمت مدارس پولی، از غیردولتی (غیر انتفاعی) و سمپاد و هیات امنایی گرفته تا نمونه دولتی و شاهد هل دهند. این روند خواسته یا ناخواسته تخم ناصلح، تخم خشونت و تخم حس فقر و نابرابری را در ذهن این بچهها میکارد و شاید به سختی خانواده و جامعه و نهادهای مدنی بتوانند این بچهها را راضی کنند که صلح آمیز بیندیشند، صلح آمیز رفتار کنند و صلح آمیز در میان لایههای اجتماعی دیگر زندگی کنند.
شوربختانه میبینیم آموزشی که باید نمود و نماد عدالت باشد خودش در ایران یکی از عاملهای بیعدالتی، شکاف طبقاتی و ایجاد ناصلح شدهاست. برای نمونه میتوان ادعا کرد که بیشترین بحرانهای قومی و بحرانهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را در مناطقی داریم که به لحاظ آموزشی هم محروم هستند. گرچه اثر گسترده و ژرف اقتصاد را نمیتوان کنار گذاشت. اما نگاهی به سیستان و بلوچستان با انواع محرومیتها، خوزستان، کردستان و استانهای غربی و شرقی میبینیم همچنان که گرفتار فقر و محرومیت هستند از حداقلهای آموزش نیز محروم میباشند.
...ادامه دارد
#روز_جهانی_آموزش
#آموزش_برابر_حق_همه_کودکان
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran