💠 #گفتگو
🔺آموزش «ملک طلق» دولت است
روزنامه دنیای اقتصاد ۱۴۰۲/۰۹/۵
دنیای اقتصاد : درحالیکه شمار شهروندان شاغل در آموزش رسمی کشور به بیش از یکچهارم از جمعیت کشور میرسد، نوعی فقدان سیاستگذاری منسجم در آن به چشم میخورد که گویی این بخش کلیدی کشور فاقد متولی است. با این حال شاهد آن هستیم که تقریبا نمیتوان هیچجایی را در نظام آموزش رسمی کشور یافت که در آن نشانهای از حضور دولت به چشم نخورد. این مبحث مهم موضوع میزگردی شد که واحد مطالعات «گروه رسانهای دنیای اقتصاد» با حضور کارشناسان حوزه آموزش برگزار کرد. این میزگرد با حضور #مقصود_فراستخواه استاد موسسه پژوهش و آموزش عالی، #علی_خورسندی دانشیار دانشگاه علامه طباطبایی و #احمدرضا_روشن عضو هیات علمی موسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی با موضوع حکمرانی در نظام آموزش کشور برگزار شد.
🔺آموزش، چالش همگان است
امروز اهمیت مقوله آموزش بر کسی پوشیده نیست. در ایران امروز با احتساب جمعیت دانشآموزان، دانشجویان، معلمان و اساتید دانشگاه، تعداد افرادی که با آموزش رسمی سروکار دارند به ۲۰میلیون نفر میرسد و با توجه به ۲۶میلیون خانوار ایرانی، میتوان ادعا کرد که تقریبا تمام خانوارهای ایرانی به نحوی درگیر نظام آموزشی هستند. در سالهای اخیر بحرانهای مالی دولت باعث شده است بخش آموزش نیز مانند سایر سازمانهای تحت پوشش قوه مجریه دچار کمبود منابع شود و از کیفیت و کمیت دسترسی خانوارها به خدمات آموزشی بکاهد. بااینحال مشاهدات میدانی حاکی از آن است که مشکلات اقتصادی موجب نشده خانوادهها از اهمیت آموزش بکاهند و با کاستن از سایر مخارج و بهکارگیری پساندازهایشان همچنان تلاش میکنند سطح مناسبی از آموزش را برای فرزندان خود در داخل و خارج از کشور فراهم کنند. «دنیای اقتصاد» در نشست نقد و نظر با عنوان حکمرانی در نظام آموزش کشور، با حضور سه نفر از کارشناسان برجسته این حوزه، چالشها و مسیر پیش روی نظام آموزشی را مورد بررسی قرار داد.
🔹دوری از نظام آموزشی مدرن
در نخستین گام از این نشست، مقصود فراستخواه به این سوال پاسخ داد که میان نظام آموزش عالی ایران و نظام آموزش عالی مدرن چه تشابهات و تمایزاتی وجود دارد. این صاحبنظر که در موسسه پژوهش و آموزش عالی به عنوان استادتمام مشغول به کار است، در پاسخ به سوال یادشده گفت که شباهت اصلی نظام آموزشی در ایران با جهان مدرن صرفا اسم آن است. این صاحبنظر افزود که در کشورهای مدرن، نظامهای آموزشی موفق بر عقلانیت و یادگیری پیشرفتگرا استوار شدهاند و بر مبنای خردورزی و خردباوری پیش میروند. به گفته این کارشناس، ابتکار عمل در نظامهای آموزشی مدرن در دستان جامعه قرار دارد و مدرسه و دانشگاه، به عنوان نهادهای نظام آموزشی، بخشی از محلات و شهرها به شمار میروند. این استاد دانشگاه معتقد است نقش دولت در کشورهای پیشرفته صرفا حمایتی است تا آموزش به مثابه یک کالای عمومی در دسترس همگان باشد. فراستخواه تاکید کرد که برخلاف کشورهای پیشرفته، در ایران آموزش ملک طلق دولت است؛ یعنی نظام آموزشی به مثابه یک ابزار در خدمت ایدئولوژی قرار دارد. فراستخواه دخالتهای ایدئولوژیک در برنامه آموزشی، گزینش اساتید و برنامهریزی آموزش را مصداق سیطره سیاست ایدئولوژیک بر آموزش در ایران تلقی کرد و آن را عامل انسداد نظام تعلیم و تربیت و علم در جامعه ایران دانست. فراستخواه در ادامه مشکل دیگر نظام آموزشی را وجود شکاف میان افراد عادی و متصدیان نظام آموزشی دانست؛
به بیانی دیگر، درحالیکه جامعه تلاش میکند با سرمایهگذاری در کودکان خود، راه پیشرفت را برای نسل بعدی هموار کند، چنین مقصودی از سوی تصمیمگیران نظام آموزشی پیگیری نمیشود. او سخنان خود را با ذکر این نکته به پایان برد که دولت به جای حمایت از تعلیم و تربیت، به دنبال مداخله در تعلیم و تربیت است. به زعم او راهحل خروج از شرایط فعلی این است که دولت این حوزه را به جامعه تحویل دهد و به جای نقش فعلی، به نقش حمایتگری از آموزش بازگردد، چراکه استقلال و اختیارات کافی شرط لازم موفقیت نظام آموزشی است.
🔺آموزش «ملک طلق» دولت است
روزنامه دنیای اقتصاد ۱۴۰۲/۰۹/۵
دنیای اقتصاد : درحالیکه شمار شهروندان شاغل در آموزش رسمی کشور به بیش از یکچهارم از جمعیت کشور میرسد، نوعی فقدان سیاستگذاری منسجم در آن به چشم میخورد که گویی این بخش کلیدی کشور فاقد متولی است. با این حال شاهد آن هستیم که تقریبا نمیتوان هیچجایی را در نظام آموزش رسمی کشور یافت که در آن نشانهای از حضور دولت به چشم نخورد. این مبحث مهم موضوع میزگردی شد که واحد مطالعات «گروه رسانهای دنیای اقتصاد» با حضور کارشناسان حوزه آموزش برگزار کرد. این میزگرد با حضور #مقصود_فراستخواه استاد موسسه پژوهش و آموزش عالی، #علی_خورسندی دانشیار دانشگاه علامه طباطبایی و #احمدرضا_روشن عضو هیات علمی موسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی با موضوع حکمرانی در نظام آموزش کشور برگزار شد.
🔺آموزش، چالش همگان است
امروز اهمیت مقوله آموزش بر کسی پوشیده نیست. در ایران امروز با احتساب جمعیت دانشآموزان، دانشجویان، معلمان و اساتید دانشگاه، تعداد افرادی که با آموزش رسمی سروکار دارند به ۲۰میلیون نفر میرسد و با توجه به ۲۶میلیون خانوار ایرانی، میتوان ادعا کرد که تقریبا تمام خانوارهای ایرانی به نحوی درگیر نظام آموزشی هستند. در سالهای اخیر بحرانهای مالی دولت باعث شده است بخش آموزش نیز مانند سایر سازمانهای تحت پوشش قوه مجریه دچار کمبود منابع شود و از کیفیت و کمیت دسترسی خانوارها به خدمات آموزشی بکاهد. بااینحال مشاهدات میدانی حاکی از آن است که مشکلات اقتصادی موجب نشده خانوادهها از اهمیت آموزش بکاهند و با کاستن از سایر مخارج و بهکارگیری پساندازهایشان همچنان تلاش میکنند سطح مناسبی از آموزش را برای فرزندان خود در داخل و خارج از کشور فراهم کنند. «دنیای اقتصاد» در نشست نقد و نظر با عنوان حکمرانی در نظام آموزش کشور، با حضور سه نفر از کارشناسان برجسته این حوزه، چالشها و مسیر پیش روی نظام آموزشی را مورد بررسی قرار داد.
🔹دوری از نظام آموزشی مدرن
در نخستین گام از این نشست، مقصود فراستخواه به این سوال پاسخ داد که میان نظام آموزش عالی ایران و نظام آموزش عالی مدرن چه تشابهات و تمایزاتی وجود دارد. این صاحبنظر که در موسسه پژوهش و آموزش عالی به عنوان استادتمام مشغول به کار است، در پاسخ به سوال یادشده گفت که شباهت اصلی نظام آموزشی در ایران با جهان مدرن صرفا اسم آن است. این صاحبنظر افزود که در کشورهای مدرن، نظامهای آموزشی موفق بر عقلانیت و یادگیری پیشرفتگرا استوار شدهاند و بر مبنای خردورزی و خردباوری پیش میروند. به گفته این کارشناس، ابتکار عمل در نظامهای آموزشی مدرن در دستان جامعه قرار دارد و مدرسه و دانشگاه، به عنوان نهادهای نظام آموزشی، بخشی از محلات و شهرها به شمار میروند. این استاد دانشگاه معتقد است نقش دولت در کشورهای پیشرفته صرفا حمایتی است تا آموزش به مثابه یک کالای عمومی در دسترس همگان باشد. فراستخواه تاکید کرد که برخلاف کشورهای پیشرفته، در ایران آموزش ملک طلق دولت است؛ یعنی نظام آموزشی به مثابه یک ابزار در خدمت ایدئولوژی قرار دارد. فراستخواه دخالتهای ایدئولوژیک در برنامه آموزشی، گزینش اساتید و برنامهریزی آموزش را مصداق سیطره سیاست ایدئولوژیک بر آموزش در ایران تلقی کرد و آن را عامل انسداد نظام تعلیم و تربیت و علم در جامعه ایران دانست. فراستخواه در ادامه مشکل دیگر نظام آموزشی را وجود شکاف میان افراد عادی و متصدیان نظام آموزشی دانست؛
به بیانی دیگر، درحالیکه جامعه تلاش میکند با سرمایهگذاری در کودکان خود، راه پیشرفت را برای نسل بعدی هموار کند، چنین مقصودی از سوی تصمیمگیران نظام آموزشی پیگیری نمیشود. او سخنان خود را با ذکر این نکته به پایان برد که دولت به جای حمایت از تعلیم و تربیت، به دنبال مداخله در تعلیم و تربیت است. به زعم او راهحل خروج از شرایط فعلی این است که دولت این حوزه را به جامعه تحویل دهد و به جای نقش فعلی، به نقش حمایتگری از آموزش بازگردد، چراکه استقلال و اختیارات کافی شرط لازم موفقیت نظام آموزشی است.