✅ #یک_عاشقانه_ی_آرام
عشق، یک عکس یادگاری نیست ، یک مزاح شش ماهه یا یکساله نیست ، محصول ترس از تنها ماندن نیست.عشق ، آویختن به نخستین میخی که دستمان به آن میرسد نیست…شبها را به یاد میآوری؟شبها ، شبها ، پیش از آنکه به خواب برویم ، چقدر حرف داشتیم که بزنیم. انگار که حرفهایمان تمامی نداشت. چند بار پیش آمد که طلوع را دیدیم و رنگ خواب را ندیدیم؟ آخر چه شد که حال ، دیگر ، می آییم و خسته و بیصدا میخوابیم؟ شبها دیگرگون شده؟ حرفها تمام شده؟ یا ما تمام شده ییم ؟جای عشق ، در این شبهای خالی و خلوت کجاست؟...ما از زندگی مشترک مثل یک لباس استفاده کردیم. ما زندگی را ، عشق را یک دست لباس دانستیم. زمانی که خریدیمش ، نو بود و زیبا و مناسب. جذاب و توجه انگیز ، خیره کننده در هر محفل و مهمانی .آهسته آهسته اما کهنه شد ساییده شد. رنگ و رویش رفت. از شکل افتاد ، مستعمل و بی مصرف شد چرا؟ چرا فرصت دادیم که زمان ، با عشق ، با زندگی همانگونه رفتار کند که با آن پیراهن سرمه یی تو کرد که من آنقدر دوستش داشتم...
👌
عشق، یک عکس یادگاری نیست ، یک مزاح شش ماهه یا یکساله نیست ، محصول ترس از تنها ماندن نیست.عشق ، آویختن به نخستین میخی که دستمان به آن میرسد نیست…شبها را به یاد میآوری؟شبها ، شبها ، پیش از آنکه به خواب برویم ، چقدر حرف داشتیم که بزنیم. انگار که حرفهایمان تمامی نداشت. چند بار پیش آمد که طلوع را دیدیم و رنگ خواب را ندیدیم؟ آخر چه شد که حال ، دیگر ، می آییم و خسته و بیصدا میخوابیم؟ شبها دیگرگون شده؟ حرفها تمام شده؟ یا ما تمام شده ییم ؟جای عشق ، در این شبهای خالی و خلوت کجاست؟...ما از زندگی مشترک مثل یک لباس استفاده کردیم. ما زندگی را ، عشق را یک دست لباس دانستیم. زمانی که خریدیمش ، نو بود و زیبا و مناسب. جذاب و توجه انگیز ، خیره کننده در هر محفل و مهمانی .آهسته آهسته اما کهنه شد ساییده شد. رنگ و رویش رفت. از شکل افتاد ، مستعمل و بی مصرف شد چرا؟ چرا فرصت دادیم که زمان ، با عشق ، با زندگی همانگونه رفتار کند که با آن پیراهن سرمه یی تو کرد که من آنقدر دوستش داشتم...
👌
✅ #یک_عاشقانه_ی_آرام
❤️عشق، یک عکس یادگاری نیست ، یک مزاح شش ماهه یا یکساله نیست ، محصول ترس از تنها ماندن نیست.عشق ، آویختن به نخستین میخی که دستمان به آن میرسد نیست…شبها را به یاد میآوری؟شبها ، شبها ، پیش از آنکه به خواب برویم ، چقدر حرف داشتیم که بزنیم. انگار که حرفهایمان تمامی نداشت. چند بار پیش آمد که طلوع را دیدیم و رنگ خواب را ندیدیم؟ آخر چه شد که حال ، دیگر ، می آییم و خسته و بیصدا میخوابیم؟ شبها دیگرگون شده؟ حرفها تمام شده؟ یا ما تمام شده ییم ؟جای عشق ، در این شبهای خالی و خلوت کجاست؟...ما از زندگی مشترک مثل یک لباس استفاده کردیم. ما زندگی را ، عشق را یک دست لباس دانستیم. زمانی که خریدیمش ، نو بود و زیبا و مناسب. جذاب و توجه انگیز ، خیره کننده در هر محفل و مهمانی .آهسته آهسته اما کهنه شد ساییده شد. رنگ و رویش رفت. از شکل افتاد ، مستعمل و بی مصرف شد چرا؟ چرا فرصت دادیم که زمان ، با عشق ، با زندگی همانگونه رفتار کند که با آن پیراهن سرمه یی تو کرد که من آنقدر دوستش داشتم...
👌
❤️عشق، یک عکس یادگاری نیست ، یک مزاح شش ماهه یا یکساله نیست ، محصول ترس از تنها ماندن نیست.عشق ، آویختن به نخستین میخی که دستمان به آن میرسد نیست…شبها را به یاد میآوری؟شبها ، شبها ، پیش از آنکه به خواب برویم ، چقدر حرف داشتیم که بزنیم. انگار که حرفهایمان تمامی نداشت. چند بار پیش آمد که طلوع را دیدیم و رنگ خواب را ندیدیم؟ آخر چه شد که حال ، دیگر ، می آییم و خسته و بیصدا میخوابیم؟ شبها دیگرگون شده؟ حرفها تمام شده؟ یا ما تمام شده ییم ؟جای عشق ، در این شبهای خالی و خلوت کجاست؟...ما از زندگی مشترک مثل یک لباس استفاده کردیم. ما زندگی را ، عشق را یک دست لباس دانستیم. زمانی که خریدیمش ، نو بود و زیبا و مناسب. جذاب و توجه انگیز ، خیره کننده در هر محفل و مهمانی .آهسته آهسته اما کهنه شد ساییده شد. رنگ و رویش رفت. از شکل افتاد ، مستعمل و بی مصرف شد چرا؟ چرا فرصت دادیم که زمان ، با عشق ، با زندگی همانگونه رفتار کند که با آن پیراهن سرمه یی تو کرد که من آنقدر دوستش داشتم...
👌
📗 #بهترین_کتابهایی_که_خوانده_ام
❤️عشق،
تن به فراموشی نمیسپارد- مگر یک بار، برای همیشه❗️
جام بلور، تنها یک بار میشکند. میتوان شکستهاش را- تکههایش را- نگهداشت؛ اما شکستههای جام- آن تکههای تیز برنده- دیگر جام نیست.
#یک_عاشقانه_ی_آرام
#نادر_ابراهیمی صفحه۴۰🥀
👌
@zehnekhatarnakema
❤️عشق،
تن به فراموشی نمیسپارد- مگر یک بار، برای همیشه❗️
جام بلور، تنها یک بار میشکند. میتوان شکستهاش را- تکههایش را- نگهداشت؛ اما شکستههای جام- آن تکههای تیز برنده- دیگر جام نیست.
#یک_عاشقانه_ی_آرام
#نادر_ابراهیمی صفحه۴۰🥀
👌
@zehnekhatarnakema
Forwarded from 🍃قدرت_نگرش_مثبت🍃 (M mohammadi)
✅ #یک_عاشقانه_ی_آرام
❤️عشق، یک عکس یادگاری نیست ، یک مزاح شش ماهه یا یکساله نیست ، محصول ترس از تنها ماندن نیست.عشق ، آویختن به نخستین میخی که دستمان به آن میرسد نیست…شبها را به یاد میآوری؟شبها ، شبها ، پیش از آنکه به خواب برویم ، چقدر حرف داشتیم که بزنیم. انگار که حرفهایمان تمامی نداشت. چند بار پیش آمد که طلوع را دیدیم و رنگ خواب را ندیدیم؟ آخر چه شد که حال ، دیگر ، می آییم و خسته و بیصدا میخوابیم؟ شبها دیگرگون شده؟ حرفها تمام شده؟ یا ما تمام شده ییم ؟جای عشق ، در این شبهای خالی و خلوت کجاست؟...ما از زندگی مشترک مثل یک لباس استفاده کردیم. ما زندگی را ، عشق را یک دست لباس دانستیم. زمانی که خریدیمش ، نو بود و زیبا و مناسب. جذاب و توجه انگیز ، خیره کننده در هر محفل و مهمانی .آهسته آهسته اما کهنه شد ساییده شد. رنگ و رویش رفت. از شکل افتاد ، مستعمل و بی مصرف شد چرا؟ چرا فرصت دادیم که زمان ، با عشق ، با زندگی همانگونه رفتار کند که با آن پیراهن سرمه یی تو کرد که من آنقدر دوستش داشتم...
👌
❤️عشق، یک عکس یادگاری نیست ، یک مزاح شش ماهه یا یکساله نیست ، محصول ترس از تنها ماندن نیست.عشق ، آویختن به نخستین میخی که دستمان به آن میرسد نیست…شبها را به یاد میآوری؟شبها ، شبها ، پیش از آنکه به خواب برویم ، چقدر حرف داشتیم که بزنیم. انگار که حرفهایمان تمامی نداشت. چند بار پیش آمد که طلوع را دیدیم و رنگ خواب را ندیدیم؟ آخر چه شد که حال ، دیگر ، می آییم و خسته و بیصدا میخوابیم؟ شبها دیگرگون شده؟ حرفها تمام شده؟ یا ما تمام شده ییم ؟جای عشق ، در این شبهای خالی و خلوت کجاست؟...ما از زندگی مشترک مثل یک لباس استفاده کردیم. ما زندگی را ، عشق را یک دست لباس دانستیم. زمانی که خریدیمش ، نو بود و زیبا و مناسب. جذاب و توجه انگیز ، خیره کننده در هر محفل و مهمانی .آهسته آهسته اما کهنه شد ساییده شد. رنگ و رویش رفت. از شکل افتاد ، مستعمل و بی مصرف شد چرا؟ چرا فرصت دادیم که زمان ، با عشق ، با زندگی همانگونه رفتار کند که با آن پیراهن سرمه یی تو کرد که من آنقدر دوستش داشتم...
👌