🕊🍃
🍃
💢#دین_الهی
🍃قسمت سی و نهم
📍اشکال9: اشکالگرفتن بر مضامین قرآن از این جهت که با یکدیگر در تضاد هستند ـبه نظر اشکالگیرندگانـ و این [مسئله] الهی و معصومبودن قرآن را نفی میکند.
📝 پاسخ: تردیدی نیست که متهمکردن مضامین آیات قرآن به ضد و نقیضگویی توسط تشکیککنندگان، در درجۀ نخست، ادعای آنها مبنی بر اینکه این مضامین را بهطور دقیق فهمیدهاند در دلِ خود نهفته دارد؛ چراکه بدیهی است متهمکردن یک کلام ـهر کلامی که بوده باشدـ نتیجهای برخاسته از فهم دقیق و درست آن سخن محسوب میشود؛ اما ما به بعضی از نمونههای تناقض ادعای آنها خواهیم پرداخت و به روشنی خواهیم دید اشکالگیرندگان اساساً این مضامین قرآنی را که میپندارند درونشان تناقض و تضاد وجود دارد، به درستی درک نکردهاند؛ و به این ترتیب ادعای تناقضگویی، چیزی جز توهم و نادانی آنها از منظور و مقصود قرآن نخواهد بود؛ و البته واقعیت نیز اینچنین است💯
⇦ از آنجا که آنها موضوعات متعددی را در این زمینه پیش میکشند، ما به مهمترین آنها خواهیم پرداخت، و وضعیت دیگر موضوعات نیز به روشنی شبیه همینهایی است که به آنها خواهیم پرداخت.
📌 مثال1: به نظر تشکیککنندگان این گفتۀ حق تعالی:
✨ إِنَّ الذِينَ آمَنُوا وَالذِينَ هَادُوا وَالصَّابِئُونَ وَالنَّصَارَى مَنْ آمَنَ بِاللهِ وَاليَوْمِ الآخِرِ وَعَمِلَ صَالِحاً فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُون✨
🍃 كسانى كه ايمان آورده و كسانى كه يهودى و صابئى و مسيحىاند، هركس به خدا و روز بازپسين ايمان آورد و كار نيكو كند، پس نه بيمى بر ايشان است و نه اندوهگين خواهند شد🍃
📖 سوره مائده آیه 69
و این فرمایش حق تعالی:
✨ مَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الإِسْلامِ دِيناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِي الآخِرَةِ مِنَ الخَاسِرِين✨
🍃 و هرکس جز اسلام، دينى [ديگر] بجويد، هرگز از وى پذيرفته نشود، و وى در آخرت از زيانكاران است🍃
📖 سوره آل عمران آیه 85
متناقض هستند؛ زیرا چگونه ممکن است یک مؤمن یهودی یا صائبی یا مسیحی از جمله کسانی باشد که هیچ ترس و اندوهی ندارد، در حالی که مسلمان نیست، در صورتی که طبق آیۀ دوم وی در آخرت باید از جملۀ زیانکاران باشد⁉️
✍ ادامه دارد...
🍃
💢#دین_الهی
🍃قسمت سی و نهم
📍اشکال9: اشکالگرفتن بر مضامین قرآن از این جهت که با یکدیگر در تضاد هستند ـبه نظر اشکالگیرندگانـ و این [مسئله] الهی و معصومبودن قرآن را نفی میکند.
📝 پاسخ: تردیدی نیست که متهمکردن مضامین آیات قرآن به ضد و نقیضگویی توسط تشکیککنندگان، در درجۀ نخست، ادعای آنها مبنی بر اینکه این مضامین را بهطور دقیق فهمیدهاند در دلِ خود نهفته دارد؛ چراکه بدیهی است متهمکردن یک کلام ـهر کلامی که بوده باشدـ نتیجهای برخاسته از فهم دقیق و درست آن سخن محسوب میشود؛ اما ما به بعضی از نمونههای تناقض ادعای آنها خواهیم پرداخت و به روشنی خواهیم دید اشکالگیرندگان اساساً این مضامین قرآنی را که میپندارند درونشان تناقض و تضاد وجود دارد، به درستی درک نکردهاند؛ و به این ترتیب ادعای تناقضگویی، چیزی جز توهم و نادانی آنها از منظور و مقصود قرآن نخواهد بود؛ و البته واقعیت نیز اینچنین است💯
⇦ از آنجا که آنها موضوعات متعددی را در این زمینه پیش میکشند، ما به مهمترین آنها خواهیم پرداخت، و وضعیت دیگر موضوعات نیز به روشنی شبیه همینهایی است که به آنها خواهیم پرداخت.
📌 مثال1: به نظر تشکیککنندگان این گفتۀ حق تعالی:
✨ إِنَّ الذِينَ آمَنُوا وَالذِينَ هَادُوا وَالصَّابِئُونَ وَالنَّصَارَى مَنْ آمَنَ بِاللهِ وَاليَوْمِ الآخِرِ وَعَمِلَ صَالِحاً فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُون✨
🍃 كسانى كه ايمان آورده و كسانى كه يهودى و صابئى و مسيحىاند، هركس به خدا و روز بازپسين ايمان آورد و كار نيكو كند، پس نه بيمى بر ايشان است و نه اندوهگين خواهند شد🍃
📖 سوره مائده آیه 69
و این فرمایش حق تعالی:
✨ مَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الإِسْلامِ دِيناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِي الآخِرَةِ مِنَ الخَاسِرِين✨
🍃 و هرکس جز اسلام، دينى [ديگر] بجويد، هرگز از وى پذيرفته نشود، و وى در آخرت از زيانكاران است🍃
📖 سوره آل عمران آیه 85
متناقض هستند؛ زیرا چگونه ممکن است یک مؤمن یهودی یا صائبی یا مسیحی از جمله کسانی باشد که هیچ ترس و اندوهی ندارد، در حالی که مسلمان نیست، در صورتی که طبق آیۀ دوم وی در آخرت باید از جملۀ زیانکاران باشد⁉️
✍ ادامه دارد...
🕊🍃
🍃
💢#دین_الهی
🍃قسمت چهلم
📍مثال2: به باور بعضی از اشکالگیرندگان میان این سخن حق تعالی:
✨ إنَّ اللهَ لَا يَأْمُرُ بِالفَحْشَاءِ أَتَقُولُونَ عَلَى اللهِ مَالا تَعْلَمُونَ✨
🍃 قطعاً خدا به كار زشت فرمان نمىدهد، آيا چيزى را كه نمىدانيد به خدا نسبت مىدهيد؟🍃
📖 سوره اعراف آیه 28
و این سخن:
✨ وَإِذَا أَرَدْنَا أَنْ نُهْلِكَ قَرْيَةً أَمَرْنَا مُتْرَفِيهَا فَفَسَقُوا فِيهَا فَحَقَّ عَلَيْهَا القَوْلُ فَدَمَّرْنَاهَا تَدْمِيراً✨
🍃 و چون بخواهيم شهرى را هلاك كنيم، خوشگذرانانش را فرمان میدهیم تا در آن به انحراف [و فساد] بپردازند، و در نتيجه عذاب بر آن [شهر] لازم گردد، پس آن را [يكسره] زيروزبر كنيم🍃
📖 سوره اسراء آیه 16
تناقض وجود دارد؛ زیرا چگونه خداوند به کار زشت امر نمیکند، در حالی که خداوند کسی است که خوشگذرانان شهرها را به کارهای زشت و ناپسند امر کرده است⁉️
📝 پاسخ: کسی که به تعالیم قرآن کریم و بهطور کلی دین الهی مراجعه کند، به روشنی خواهد دید خداوند سبحان از تمامی کارهای زشت و ناپسند نهی میفرماید و به آنها فرمان نمیدهد؛ خداوند بسی بالاتر و برتر از چنین نسبتهایی است! معنی فرماندادن در اینجا، «خواست اجباری» است؛ بنابراین فرمانندادن خداوند به کارهای زشت و ناپسند یعنی بهطور اجباری و الزامآور چنین کارهایی را از «بنده» درخواست نمیکند؛ یعنی بنده باید این کارها را ترک کند و به آنها اقدام نکند. اما در خصوص معنی «فرماندادن» در «به خوشگذرانان فرمان میدهد» در آیۀ سورۀ اسراء، معنای آن با شناخت صفت «خواست و اراده» که خداوند سبحان به آن متصف است، و روشنشدن اینکه چگونه به کارهای بندگان، مرتبط میشود، مشخص خواهد شد.
📍از نظر اعتقادی، خداوند سبحان با صفت «اراده» توصیف میگردد. این صفت، یکی از صفات ذاتی است و به ایجادکردن اشیاء از نبودنشان اختصاص دارد. همچنین به امر و نهی نیز اختصاص دارد. خداوند سبحان ارادهکنندۀ هرچیزی است که ایجاد شده، و هرچیزی که به آن امر کرده ست؛ و هرچیزی را که ایجاد نشده و از آن نهی فرموده است، اراده نکرده است. این در خصوص چیزهایی است که خواست و ارادۀ الهی به انجامشان تعلق میگیرد؛ اما در خصوص ارتباط امر الهی با کارهای بندگان، خواست و ارادۀ خداوند به انجام بعضی از کارهای بندگان، و اینکه خواهان انجام بعضی از کارهای دیگر نیست، از طریق امر و نهی او انجام میشود. پس خداوند هرچیزی را که از بندگان انتظار دارد به آن امر میکند و هرچیزی را که نمیخواهد بندگان انجام بدهند از آن نهی میفرماید🍃🍂
✨ سید احمدالحسن(ع) میفرماید: ارتباط ارادۀ الهی با انسان و کارهایش:
1⃣ اول: خداوند انسان را اراده فرموده است؛ به همین دلیل او را آفرید و به او حرکت و نیرو بخشید🌱
2⃣ دوم: خداوند برخی از کارهای انسان را که توانایی انجامدادنش را به او داده اراده فرموده است؛ به همین دلیل او را به انجام آنها دستور داده است؛ و برخی از کارهای انسان که خداوند توانایی انجامدادن آنها را نیز به او داده اراده نفرموده است؛ به همین دلیل او را از آنها نهی کرده است🌱
✍ ادامه دارد...
🍃
💢#دین_الهی
🍃قسمت چهلم
📍مثال2: به باور بعضی از اشکالگیرندگان میان این سخن حق تعالی:
✨ إنَّ اللهَ لَا يَأْمُرُ بِالفَحْشَاءِ أَتَقُولُونَ عَلَى اللهِ مَالا تَعْلَمُونَ✨
🍃 قطعاً خدا به كار زشت فرمان نمىدهد، آيا چيزى را كه نمىدانيد به خدا نسبت مىدهيد؟🍃
📖 سوره اعراف آیه 28
و این سخن:
✨ وَإِذَا أَرَدْنَا أَنْ نُهْلِكَ قَرْيَةً أَمَرْنَا مُتْرَفِيهَا فَفَسَقُوا فِيهَا فَحَقَّ عَلَيْهَا القَوْلُ فَدَمَّرْنَاهَا تَدْمِيراً✨
🍃 و چون بخواهيم شهرى را هلاك كنيم، خوشگذرانانش را فرمان میدهیم تا در آن به انحراف [و فساد] بپردازند، و در نتيجه عذاب بر آن [شهر] لازم گردد، پس آن را [يكسره] زيروزبر كنيم🍃
📖 سوره اسراء آیه 16
تناقض وجود دارد؛ زیرا چگونه خداوند به کار زشت امر نمیکند، در حالی که خداوند کسی است که خوشگذرانان شهرها را به کارهای زشت و ناپسند امر کرده است⁉️
📝 پاسخ: کسی که به تعالیم قرآن کریم و بهطور کلی دین الهی مراجعه کند، به روشنی خواهد دید خداوند سبحان از تمامی کارهای زشت و ناپسند نهی میفرماید و به آنها فرمان نمیدهد؛ خداوند بسی بالاتر و برتر از چنین نسبتهایی است! معنی فرماندادن در اینجا، «خواست اجباری» است؛ بنابراین فرمانندادن خداوند به کارهای زشت و ناپسند یعنی بهطور اجباری و الزامآور چنین کارهایی را از «بنده» درخواست نمیکند؛ یعنی بنده باید این کارها را ترک کند و به آنها اقدام نکند. اما در خصوص معنی «فرماندادن» در «به خوشگذرانان فرمان میدهد» در آیۀ سورۀ اسراء، معنای آن با شناخت صفت «خواست و اراده» که خداوند سبحان به آن متصف است، و روشنشدن اینکه چگونه به کارهای بندگان، مرتبط میشود، مشخص خواهد شد.
📍از نظر اعتقادی، خداوند سبحان با صفت «اراده» توصیف میگردد. این صفت، یکی از صفات ذاتی است و به ایجادکردن اشیاء از نبودنشان اختصاص دارد. همچنین به امر و نهی نیز اختصاص دارد. خداوند سبحان ارادهکنندۀ هرچیزی است که ایجاد شده، و هرچیزی که به آن امر کرده ست؛ و هرچیزی را که ایجاد نشده و از آن نهی فرموده است، اراده نکرده است. این در خصوص چیزهایی است که خواست و ارادۀ الهی به انجامشان تعلق میگیرد؛ اما در خصوص ارتباط امر الهی با کارهای بندگان، خواست و ارادۀ خداوند به انجام بعضی از کارهای بندگان، و اینکه خواهان انجام بعضی از کارهای دیگر نیست، از طریق امر و نهی او انجام میشود. پس خداوند هرچیزی را که از بندگان انتظار دارد به آن امر میکند و هرچیزی را که نمیخواهد بندگان انجام بدهند از آن نهی میفرماید🍃🍂
✨ سید احمدالحسن(ع) میفرماید: ارتباط ارادۀ الهی با انسان و کارهایش:
1⃣ اول: خداوند انسان را اراده فرموده است؛ به همین دلیل او را آفرید و به او حرکت و نیرو بخشید🌱
2⃣ دوم: خداوند برخی از کارهای انسان را که توانایی انجامدادنش را به او داده اراده فرموده است؛ به همین دلیل او را به انجام آنها دستور داده است؛ و برخی از کارهای انسان که خداوند توانایی انجامدادن آنها را نیز به او داده اراده نفرموده است؛ به همین دلیل او را از آنها نهی کرده است🌱
✍ ادامه دارد...
🕊🍃
🍃
💢#دین_الهی
🍃قسمت چهل و یکم
📍مثال 3: از نظر بعضی از اشکالگیرندگان، ابلیس هنگامی که سجده برای آدم را نپذیرفت از بهشت اخراج شد. حق تعالی میفرماید:
✨ قَالَ فَاهْبِطْ مِنْهَا فَمَا يَكُونُ لَكَ أَنْ تَتَكَبَّرَ فِيهَا فَاخْرُجْ إِنَّكَ مِنَ الصَّاغِرِينَ✨
🍃 فرمود: از آن [مقام] فرو شو، تو را نرسد كه در آن [جايگاه] تكبّر نمايى. پس بيرون شو كه تو از خوارشدگانى🍃
📖 سوره اعراف آیه 13
در حالی که خداوند، آدم و همسرش را در بهشت سکونت داده بود:
✨ وَقُلْنَا يَا آَدَمُ اسْكُنْ أَنْتَ وَزَوْجُكَ الْجَنَّةَ وَكُلَا مِنْهَا رَغَدًا حَيْثُ شِئْتُمَا وَلَا تَقْرَبَا هَذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ الظَّالِمِينَ✨
🍃 و گفتيم: اى آدم، خود و همسرت در اين باغ سكونت گيريد؛ و از هر كجاى آن که بخواهيد فراوان بخوريد؛ و[لى] به اين درخت نزديك نشويد، كه از ستمكاران خواهيد بود🍃
📖 سوره بقره آیه 35
اما ناگهان مشاهده میکنیم ابلیس بعد از طرد شدن از بهشت، دوباره به آنجا بازمیگردد و آدم را گمراه میکند:
✨ فَأَزَلَّهُمَا الشَّيْطَانُ عَنْهَا فَأَخْرَجَهُمَا مِمَّا كَانَا فِيهِ وَقُلْنَا اهْبِطُوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَلَكُمْ فِي الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَاعٌ إِلَى حِينٍ✨
🍃 پس شيطان هر دو را از آن بلغزانيد؛ و از آنچه در آن بودند ايشان را به درآورد؛ و فرموديم: فرود آييد، [در حالی که] شما دشمن همديگريد؛ و براى شما در زمين قرارگاهی، و تا چندى برخوردارى خواهد بود🍃
📖 سوره بقره آیه36
و آیا این جز تناقض است⁉️
📝 پاسخ: ابتدا باید بدانیم مسئلۀ سرآغاز آفرینش آدم، از نظر علمای مسلمانان، پیچیده و مبهم است؛ همان طور که آنها در توضیح عبارت «جنّت» (باغ یا بهشت) که خداوند، آدم و حوا (ع) را در ابتدا در آن ساکن کرده بود اختلاف نظر دارند؛ همان بهشتی که بعداً خداوند آن دو را به خاطر پاسخ مثبت به وسوسۀ ابلیس لعین از آنجا طرد کرده بود؛ ابلیسی که به خاطر نپذیرفتن سجده به آدم(ع) پیش از آن از آنجا رانده شده بود. آنها ـبه طور معمولـ مسئلۀ آفرینش آدم و حوا را ماجرایی زمینی تفسیر میکنند و دربارۀ «بهشتی» که در آن بودند احتمالات چندی را پیش کشیدهاند؛ از جمله: یک از باغهای این دنیا بوده است. از جمله: بهشتی از بهشتهای آسمان بوده است (مراجعه شود به: طوسی، تبیان: 1/156 ؛ طبرسی، مجمع البیان: 1/168 ؛ رازی، تفسیر رازی: 3/3 ؛ قرطبی: جامع لاحکام القرآن: 1/302؛ و دیگر منابع).
☝️ اما درست آن است که آن بهشتی که آدم و حوا در آنجا ساکن بودند از جمله بهشتهای جاودان نبوده است؛ زیرا کسی که وارد بهشت جاودان بشود از آن خارج نخواهد شد. حق تعالی میفرماید:
✨ قُلْ أَؤُنَبِّئُكُمْ بِخَيْرٍ مِنْ ذَلِكُمْ لِلَّذِينَ اتَّقَوْا عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَأَزْوَاجٌ مُطَهَّرَةٌ وَرِضْوَانٌ مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ✨
🍃 بگو: آيا شما را به بهتر از اينها خبر دهم؟ براى كسانى كه تقوا پيشه كردهاند، نزد پروردگارشان باغهايى است كه از زير آنها نهرها روان است؛ در آن جاودانه بمانند، و همسرانى پاكيزه و [نيز ]خشنودى خدا [را دارند]، و خداوند به بندگان بيناست🍃
📖 سوره آل عمران آیه15
این بهشت روی این زمین نیز نبوده است؛ زیرا خصوصیات آن، که در متون دینی و روایی وارد شده، با قانون و نظامی که بر این دنیایی که ما در آن زندگی میکنیم سیطره دارد متفاوت است؛ مثلاً دربارۀ صفاتش آمده است:
📍 نه گرسنگی در آنجاست، نه برهنگی، نه تشنگی، و نه آفتابسوختگی:
✨ إِنَّ لَكَ أَلَّا تَجُوعَ فِيهَا وَلَا تَعْرَى * وَأَنَّكَ لَا تَظْمَأُ فِيهَا وَلَا تَضْحَى✨
🍃 بهراستی که براى تو در آنجا اين [امتياز] است كه نه گرسنه مىشوى و نه برهنه مىمانى * و در آنجا نه تشنه مىگردى و نه آفتابزده🍃
📖 سوره طه آیه 118 و 119
📍 برهنهشدن بعد از ارتکاب سرپیچی:
✨ فَأَكَلَا مِنْهَا فَبَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَطَفِقَا يَخْصِفَانِ عَلَيْهِمَا مِن وَرَقِ الْجَنَّةِ وَعَصَى آدَمُ رَبَّهُ فَغَوَى✨
🍃 آنگاه از آن [درخت ممنوع] خوردند و برهنگى آنان برايشان نمايان شد و شروع كردند به چسبانيدن برگهاى بهشت بر خود. و [اينگونه] آدم به پروردگار خود عصيان ورزيد و بيراهه رفت🍃
📖 سوره طه آیه 121
📍میان آن بهشت و زمین، ارتباطی از نوع «هبوط» (فرود آمدن) وجود دارد:
✨ قُلْنَا اهْبِطُواْ مِنْهَا جَمِيعاً فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُم مِّنِّي هُدًى فَمَن تَبِعَ هُدَايَ فَلاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ✨
🍃 فرموديم: جملگى از آن فرود آييد. پس اگر از جانب من شما را هدايتى رسد، آنان كه هدايتم را پيروى كنند بر ايشان نه بيمى هست و نه غمگين خواهند شد🍃
📖 سوره بقره آیه 38
✍ ادامه دارد...
🍃
💢#دین_الهی
🍃قسمت چهل و یکم
📍مثال 3: از نظر بعضی از اشکالگیرندگان، ابلیس هنگامی که سجده برای آدم را نپذیرفت از بهشت اخراج شد. حق تعالی میفرماید:
✨ قَالَ فَاهْبِطْ مِنْهَا فَمَا يَكُونُ لَكَ أَنْ تَتَكَبَّرَ فِيهَا فَاخْرُجْ إِنَّكَ مِنَ الصَّاغِرِينَ✨
🍃 فرمود: از آن [مقام] فرو شو، تو را نرسد كه در آن [جايگاه] تكبّر نمايى. پس بيرون شو كه تو از خوارشدگانى🍃
📖 سوره اعراف آیه 13
در حالی که خداوند، آدم و همسرش را در بهشت سکونت داده بود:
✨ وَقُلْنَا يَا آَدَمُ اسْكُنْ أَنْتَ وَزَوْجُكَ الْجَنَّةَ وَكُلَا مِنْهَا رَغَدًا حَيْثُ شِئْتُمَا وَلَا تَقْرَبَا هَذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ الظَّالِمِينَ✨
🍃 و گفتيم: اى آدم، خود و همسرت در اين باغ سكونت گيريد؛ و از هر كجاى آن که بخواهيد فراوان بخوريد؛ و[لى] به اين درخت نزديك نشويد، كه از ستمكاران خواهيد بود🍃
📖 سوره بقره آیه 35
اما ناگهان مشاهده میکنیم ابلیس بعد از طرد شدن از بهشت، دوباره به آنجا بازمیگردد و آدم را گمراه میکند:
✨ فَأَزَلَّهُمَا الشَّيْطَانُ عَنْهَا فَأَخْرَجَهُمَا مِمَّا كَانَا فِيهِ وَقُلْنَا اهْبِطُوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَلَكُمْ فِي الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَاعٌ إِلَى حِينٍ✨
🍃 پس شيطان هر دو را از آن بلغزانيد؛ و از آنچه در آن بودند ايشان را به درآورد؛ و فرموديم: فرود آييد، [در حالی که] شما دشمن همديگريد؛ و براى شما در زمين قرارگاهی، و تا چندى برخوردارى خواهد بود🍃
📖 سوره بقره آیه36
و آیا این جز تناقض است⁉️
📝 پاسخ: ابتدا باید بدانیم مسئلۀ سرآغاز آفرینش آدم، از نظر علمای مسلمانان، پیچیده و مبهم است؛ همان طور که آنها در توضیح عبارت «جنّت» (باغ یا بهشت) که خداوند، آدم و حوا (ع) را در ابتدا در آن ساکن کرده بود اختلاف نظر دارند؛ همان بهشتی که بعداً خداوند آن دو را به خاطر پاسخ مثبت به وسوسۀ ابلیس لعین از آنجا طرد کرده بود؛ ابلیسی که به خاطر نپذیرفتن سجده به آدم(ع) پیش از آن از آنجا رانده شده بود. آنها ـبه طور معمولـ مسئلۀ آفرینش آدم و حوا را ماجرایی زمینی تفسیر میکنند و دربارۀ «بهشتی» که در آن بودند احتمالات چندی را پیش کشیدهاند؛ از جمله: یک از باغهای این دنیا بوده است. از جمله: بهشتی از بهشتهای آسمان بوده است (مراجعه شود به: طوسی، تبیان: 1/156 ؛ طبرسی، مجمع البیان: 1/168 ؛ رازی، تفسیر رازی: 3/3 ؛ قرطبی: جامع لاحکام القرآن: 1/302؛ و دیگر منابع).
☝️ اما درست آن است که آن بهشتی که آدم و حوا در آنجا ساکن بودند از جمله بهشتهای جاودان نبوده است؛ زیرا کسی که وارد بهشت جاودان بشود از آن خارج نخواهد شد. حق تعالی میفرماید:
✨ قُلْ أَؤُنَبِّئُكُمْ بِخَيْرٍ مِنْ ذَلِكُمْ لِلَّذِينَ اتَّقَوْا عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَأَزْوَاجٌ مُطَهَّرَةٌ وَرِضْوَانٌ مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ✨
🍃 بگو: آيا شما را به بهتر از اينها خبر دهم؟ براى كسانى كه تقوا پيشه كردهاند، نزد پروردگارشان باغهايى است كه از زير آنها نهرها روان است؛ در آن جاودانه بمانند، و همسرانى پاكيزه و [نيز ]خشنودى خدا [را دارند]، و خداوند به بندگان بيناست🍃
📖 سوره آل عمران آیه15
این بهشت روی این زمین نیز نبوده است؛ زیرا خصوصیات آن، که در متون دینی و روایی وارد شده، با قانون و نظامی که بر این دنیایی که ما در آن زندگی میکنیم سیطره دارد متفاوت است؛ مثلاً دربارۀ صفاتش آمده است:
📍 نه گرسنگی در آنجاست، نه برهنگی، نه تشنگی، و نه آفتابسوختگی:
✨ إِنَّ لَكَ أَلَّا تَجُوعَ فِيهَا وَلَا تَعْرَى * وَأَنَّكَ لَا تَظْمَأُ فِيهَا وَلَا تَضْحَى✨
🍃 بهراستی که براى تو در آنجا اين [امتياز] است كه نه گرسنه مىشوى و نه برهنه مىمانى * و در آنجا نه تشنه مىگردى و نه آفتابزده🍃
📖 سوره طه آیه 118 و 119
📍 برهنهشدن بعد از ارتکاب سرپیچی:
✨ فَأَكَلَا مِنْهَا فَبَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَطَفِقَا يَخْصِفَانِ عَلَيْهِمَا مِن وَرَقِ الْجَنَّةِ وَعَصَى آدَمُ رَبَّهُ فَغَوَى✨
🍃 آنگاه از آن [درخت ممنوع] خوردند و برهنگى آنان برايشان نمايان شد و شروع كردند به چسبانيدن برگهاى بهشت بر خود. و [اينگونه] آدم به پروردگار خود عصيان ورزيد و بيراهه رفت🍃
📖 سوره طه آیه 121
📍میان آن بهشت و زمین، ارتباطی از نوع «هبوط» (فرود آمدن) وجود دارد:
✨ قُلْنَا اهْبِطُواْ مِنْهَا جَمِيعاً فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُم مِّنِّي هُدًى فَمَن تَبِعَ هُدَايَ فَلاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ✨
🍃 فرموديم: جملگى از آن فرود آييد. پس اگر از جانب من شما را هدايتى رسد، آنان كه هدايتم را پيروى كنند بر ايشان نه بيمى هست و نه غمگين خواهند شد🍃
📖 سوره بقره آیه 38
✍ ادامه دارد...
🕊🍂
🍂
💢#دین_الهی
🍂قسمت چهل و دوم
📍مثال4: بعضی از تشکیککنندگان گمان میکنند قرآن در خصوص مسئلۀ فرجام کار فرعون دچار تناقضگویی است. یک جا در خصوص غرقشدن فرعون میفرماید:
✨ فَأَخَذْنَاهُ وَجُنُودَهُ فَنَبَذْنَاهُمْ فِي الْيَمِّ فَانْظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الظَّالِمِينَ✨
🍂 تا او و سپاهيانش را فرو گرفتيم و آنان را در دريا افكنديم، بنگر كه فرجام كار ستمكاران چگونه بود🍂
📖 سوره قصص آیه ۴۰
و در جایی دیگر بهصراحت دربارۀ نجات وی سخن گفته است:
✨ فَالْيَوْمَ نُنَجِّيكَ بِبَدَنِكَ لِتَكُونَ لِمَنْ خَلْفَكَ آَيَةً وَإِنَّ كَثِيرًا مِنَ النَّاسِ عَنْ آَيَاتِنَا لَغَافِلُونَ✨
🍂 پس امروز تو را با بدن بیجانت نجات میدهیم [و بر بلندای ساحل مىافكنيم] تا براى كسانى كه از پى تو مىآيند عبرتى باشد، و بىگمان، بسيارى از مردم از نشانههاى ما غافلند🍂
📖 سوره یونس آیه ۹۲
و البته این با گفتۀ داوود نیز مخالف است:
🍂 و فرعون و سپاهیانش را در دریای قُلزم افکند🍂
📖 سوره مزمور آیه ۱۳۶
📝 پاسخ: فرجام کار فرعون و سپاهیانش طبق تصریح قرآن کریم واقعاً غرقشدن بود. حق تعالی میفرماید:
✨ فَأَخَذْنَاهُ وَجُنُودَهُ فَنَبَذْنَاهُمْ فِي الْيَمِّ وَهُوَ مُلِيمٌ✨
🍂 [تا] او و سپاهيانش را گرفتيم و آنان را در دريا افكنديم در حالى كه او [در آخرين لحظه] نكوهشگر [خود] بود🍂
📖 سوره ذاریات آیه ۴۰
✨ وَإِذْ فَرَقْنَا بِكُمُ الْبَحْرَ فَأَنْجَيْنَاكُمْ وَأَغْرَقْنَا آَلَ فِرْعَوْنَ وَأَنْتُمْ تَنْظُرُونَ✨
🍂 و [یاد کنید] هنگامی که دریا را شکافتیم و شما را نجات دادیم و فرعونیان را غرق کردیم در حالی که شما مشاهده میکردید🍂
📖 سوره بقره آیه ۵۰
✨ كَدَأْبِ آَلِ فِرْعَوْنَ وَالَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ كَذَّبُوا بِآَيَاتِ رَبِّهِمْ فَأَهْلَكْنَاهُمْ بِذُنُوبِهِمْ وَأَغْرَقْنَا آَلَ فِرْعَوْنَ وَكُلٌّ كَانُوا ظَالِمِينَ✨
🍂 [رفتارى] چون رفتار فرعونيان و كسانى كه پيش از آنان بودند، كه آيات پروردگارشان را تكذيب كردند؛ پس ما آنان را به [سزاى] گناهانشان هلاك، و فرعونيان را غرق كرديم و همۀ آنان ستمكار بودند🍂
📖 سوره انفال آیه ۵۴
و روایات نیز بر این نکته تصریح میکنند.
☝️اما آیۀ ۹۲ سورۀ یونس «امروز بدن تو را نجات میدهیم»، به آن معنایی که اشکالگیرندگان برداشت کردهاند، نیست؛ اینکه فرعون از غرقشدن نجات یافت، بلکه منظور فقط نجاتیافتن بدن و جسد بیجان فرعون از باقیماندن در دریا بود؛ بهخصوص که فرعون زرههای متعددی به تن کرده بود و از آنجا که برای پیکار با موسی(ع) و بنیاسرائیل به راه افتاده بود پوشیدن زرههای آهنی سنگینش کرده بود. به همین دلیل قرآن، خارجکردن جسد وی را نشانهای از آیات خدا و مایۀ عبرت افراد پس از وی به شمار میآورد؛ چراکه قاعدتاً آهن در کف دریا باقی میماند💯
✍ ادامه دارد...
🍂
💢#دین_الهی
🍂قسمت چهل و دوم
📍مثال4: بعضی از تشکیککنندگان گمان میکنند قرآن در خصوص مسئلۀ فرجام کار فرعون دچار تناقضگویی است. یک جا در خصوص غرقشدن فرعون میفرماید:
✨ فَأَخَذْنَاهُ وَجُنُودَهُ فَنَبَذْنَاهُمْ فِي الْيَمِّ فَانْظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الظَّالِمِينَ✨
🍂 تا او و سپاهيانش را فرو گرفتيم و آنان را در دريا افكنديم، بنگر كه فرجام كار ستمكاران چگونه بود🍂
📖 سوره قصص آیه ۴۰
و در جایی دیگر بهصراحت دربارۀ نجات وی سخن گفته است:
✨ فَالْيَوْمَ نُنَجِّيكَ بِبَدَنِكَ لِتَكُونَ لِمَنْ خَلْفَكَ آَيَةً وَإِنَّ كَثِيرًا مِنَ النَّاسِ عَنْ آَيَاتِنَا لَغَافِلُونَ✨
🍂 پس امروز تو را با بدن بیجانت نجات میدهیم [و بر بلندای ساحل مىافكنيم] تا براى كسانى كه از پى تو مىآيند عبرتى باشد، و بىگمان، بسيارى از مردم از نشانههاى ما غافلند🍂
📖 سوره یونس آیه ۹۲
و البته این با گفتۀ داوود نیز مخالف است:
🍂 و فرعون و سپاهیانش را در دریای قُلزم افکند🍂
📖 سوره مزمور آیه ۱۳۶
📝 پاسخ: فرجام کار فرعون و سپاهیانش طبق تصریح قرآن کریم واقعاً غرقشدن بود. حق تعالی میفرماید:
✨ فَأَخَذْنَاهُ وَجُنُودَهُ فَنَبَذْنَاهُمْ فِي الْيَمِّ وَهُوَ مُلِيمٌ✨
🍂 [تا] او و سپاهيانش را گرفتيم و آنان را در دريا افكنديم در حالى كه او [در آخرين لحظه] نكوهشگر [خود] بود🍂
📖 سوره ذاریات آیه ۴۰
✨ وَإِذْ فَرَقْنَا بِكُمُ الْبَحْرَ فَأَنْجَيْنَاكُمْ وَأَغْرَقْنَا آَلَ فِرْعَوْنَ وَأَنْتُمْ تَنْظُرُونَ✨
🍂 و [یاد کنید] هنگامی که دریا را شکافتیم و شما را نجات دادیم و فرعونیان را غرق کردیم در حالی که شما مشاهده میکردید🍂
📖 سوره بقره آیه ۵۰
✨ كَدَأْبِ آَلِ فِرْعَوْنَ وَالَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ كَذَّبُوا بِآَيَاتِ رَبِّهِمْ فَأَهْلَكْنَاهُمْ بِذُنُوبِهِمْ وَأَغْرَقْنَا آَلَ فِرْعَوْنَ وَكُلٌّ كَانُوا ظَالِمِينَ✨
🍂 [رفتارى] چون رفتار فرعونيان و كسانى كه پيش از آنان بودند، كه آيات پروردگارشان را تكذيب كردند؛ پس ما آنان را به [سزاى] گناهانشان هلاك، و فرعونيان را غرق كرديم و همۀ آنان ستمكار بودند🍂
📖 سوره انفال آیه ۵۴
و روایات نیز بر این نکته تصریح میکنند.
☝️اما آیۀ ۹۲ سورۀ یونس «امروز بدن تو را نجات میدهیم»، به آن معنایی که اشکالگیرندگان برداشت کردهاند، نیست؛ اینکه فرعون از غرقشدن نجات یافت، بلکه منظور فقط نجاتیافتن بدن و جسد بیجان فرعون از باقیماندن در دریا بود؛ بهخصوص که فرعون زرههای متعددی به تن کرده بود و از آنجا که برای پیکار با موسی(ع) و بنیاسرائیل به راه افتاده بود پوشیدن زرههای آهنی سنگینش کرده بود. به همین دلیل قرآن، خارجکردن جسد وی را نشانهای از آیات خدا و مایۀ عبرت افراد پس از وی به شمار میآورد؛ چراکه قاعدتاً آهن در کف دریا باقی میماند💯
✍ ادامه دارد...
Telegram
هفته نامه زمان ظهور
⇦ ابراهیم بن محمد همدانی گفته است: به ابوالحسن امام رضا(ع) عرض کردم: چرا خداوند عزوجل فرعون را غرق کرد، در حالی که به توحید اقرار کرده بود⁉️
فرمود: زیرا او هنگام دیدن عذاب ایمان آورد، در حالی که ایمانآوردن هنگام دیدن عذاب، پذیرفته نیست. این حکم خداوند هم…
فرمود: زیرا او هنگام دیدن عذاب ایمان آورد، در حالی که ایمانآوردن هنگام دیدن عذاب، پذیرفته نیست. این حکم خداوند هم…
🕊🍂
🍂
💢#دین_الهی
🍂قسمت چهل و سوم
📍مثال6 : به نظر بعضی از اشکالگیرندگان طبق متن صریح قرآن، موسی از دیدن خداوند محروم شده است:
✨ قَالَ رَبِّ أَرِنِي أَنظُرْ إِلَيْكَ قَالَ لَن تَرَانِي✨
عرض كرد: 🍃 پروردگارا، خود را به من بنماى تا بر تو بنگرم.» فرمود: هرگز مرا نخواهى ديد🍃
📖 سوره اعراف آیه 143
و ما میدانیم عبارت «لن» تأکیدِ ابدی را میرساند، اما آیۀ
✨ وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَّاضِرَةٌ * إِلَى رَبِّهَا نَاظِرَةٌ✨
🍂 در آن روز صورتهايى شاداب و مسرور هستند * که به پروردگارش مىنگرند🍂
📖 سوره قیامت آیه 22 و 23
به این ترتیب این آیه، امکان دیدن خداوند را در آخرت برای همگان مطرح میکند، در برابر آیۀ:
✨ كَلَّا إِنَّهُمْ عَن رَّبِّهِمْ يَوْمَئِذٍ لَّمَحْجُوبُونَ✨
🍃 زهى پندار، كه آنان در آن روز، از پروردگارشان سخت محجوبند🍃
📖 سوره مطففین آیه 15
که دیدن را بهطور کامل منتفی میکند.
☝️بهطور کلی از نظر تشکیککنندگان، آیات، بین ندیدن خداوند در آخرت بهطور مطلق، و امکان دیدن خداوند توسط همگان به غیر از موسی که به هر صورت هرگز نمیتواند خداوند را ببیند، ضد و نقیض هستند.
📍پاسخ: عقیدۀ امکانپذیربودن دیدن خداوند با چشم در آخرت، باطل است، چه برسد به اینکه در دنیا دیده شود؛ چراکه چنین اعتقادی، مستلزم قائلبودن جسم برای خدا، و مرکببودن و محدودکردن خداوند است، و این از نظر عقلی باطل است؛ زیرا «جسمداشتن و تبعات ناشی از محدود و مرکببودن» از جمله خصوصیات حوادث است، که به نوبۀ خود، احتیاج و نفیِ اولوهیت مطلق را به دنبال خواهد داشت؛ خداوند بسی برتر و بالاتر از چنین نسبتهایی است.
⇦ چنین اعتقادی از نظر نقلی نیز باطل است. حق تعالی میفرماید:
✨ لَا تُدْرِكُهُ الْأَبْصَارُ وَهُوَ يُدْرِكُ الْأَبْصَارَ وَهُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ✨
🍃 چشمها او را درنمىيابند و اوست كه ديدگان را درمىيابد، و او لطيف آگاه است🍃
📖 سوره انعام آیه 103
📌 ابوهاشم جعفری در پرسش و پاسخی از امام جواد(ع) نقل کرده است: به اباجعفر(ع) عرض کردم: چشمها او را درنمىيابند و اوست كه ديدگان را درمىيابد⁉️
فرمود: ای اباهاشم، اوهام قلبی، دقیقتر از دیدن چشمها است؛ چه بسا تو با وهم و خیال خودت سند و هند و کشورهایی را که واردشان نشدهای درک کنی، در حالی که با چشم خودت آنها را ندیده باشی. اوهام و خیالات دلها او را نمیتوانند درک کنند، پس چگونه دیدن با چشم بتواند⁉️
📚 کلینی، کافی، 1/99
📌 اسماعیل بن فضل گفته است: از اباعبدالله جعفر بن محمد صادق (ع) دربارۀ خداوند تبارک و تعالی پرسیدم که آیا در آخرت دیده میشود؟ فرمود: خداوند سبحان و متعال بسی برتر و بالاتر از چنین نسبتهایی است! ای ابنفضل، چشمها تنها چیزهایی را میتوانند درک کنند که رنگ و کیفیتی داشته باشند، در حالی که خداوند آفرینندۀ رنگها و کیفیتهاست.
📚 صدوق، امالی، 495
✍ ادامه دارد...
🍂
💢#دین_الهی
🍂قسمت چهل و سوم
📍مثال6 : به نظر بعضی از اشکالگیرندگان طبق متن صریح قرآن، موسی از دیدن خداوند محروم شده است:
✨ قَالَ رَبِّ أَرِنِي أَنظُرْ إِلَيْكَ قَالَ لَن تَرَانِي✨
عرض كرد: 🍃 پروردگارا، خود را به من بنماى تا بر تو بنگرم.» فرمود: هرگز مرا نخواهى ديد🍃
📖 سوره اعراف آیه 143
و ما میدانیم عبارت «لن» تأکیدِ ابدی را میرساند، اما آیۀ
✨ وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَّاضِرَةٌ * إِلَى رَبِّهَا نَاظِرَةٌ✨
🍂 در آن روز صورتهايى شاداب و مسرور هستند * که به پروردگارش مىنگرند🍂
📖 سوره قیامت آیه 22 و 23
به این ترتیب این آیه، امکان دیدن خداوند را در آخرت برای همگان مطرح میکند، در برابر آیۀ:
✨ كَلَّا إِنَّهُمْ عَن رَّبِّهِمْ يَوْمَئِذٍ لَّمَحْجُوبُونَ✨
🍃 زهى پندار، كه آنان در آن روز، از پروردگارشان سخت محجوبند🍃
📖 سوره مطففین آیه 15
که دیدن را بهطور کامل منتفی میکند.
☝️بهطور کلی از نظر تشکیککنندگان، آیات، بین ندیدن خداوند در آخرت بهطور مطلق، و امکان دیدن خداوند توسط همگان به غیر از موسی که به هر صورت هرگز نمیتواند خداوند را ببیند، ضد و نقیض هستند.
📍پاسخ: عقیدۀ امکانپذیربودن دیدن خداوند با چشم در آخرت، باطل است، چه برسد به اینکه در دنیا دیده شود؛ چراکه چنین اعتقادی، مستلزم قائلبودن جسم برای خدا، و مرکببودن و محدودکردن خداوند است، و این از نظر عقلی باطل است؛ زیرا «جسمداشتن و تبعات ناشی از محدود و مرکببودن» از جمله خصوصیات حوادث است، که به نوبۀ خود، احتیاج و نفیِ اولوهیت مطلق را به دنبال خواهد داشت؛ خداوند بسی برتر و بالاتر از چنین نسبتهایی است.
⇦ چنین اعتقادی از نظر نقلی نیز باطل است. حق تعالی میفرماید:
✨ لَا تُدْرِكُهُ الْأَبْصَارُ وَهُوَ يُدْرِكُ الْأَبْصَارَ وَهُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ✨
🍃 چشمها او را درنمىيابند و اوست كه ديدگان را درمىيابد، و او لطيف آگاه است🍃
📖 سوره انعام آیه 103
📌 ابوهاشم جعفری در پرسش و پاسخی از امام جواد(ع) نقل کرده است: به اباجعفر(ع) عرض کردم: چشمها او را درنمىيابند و اوست كه ديدگان را درمىيابد⁉️
فرمود: ای اباهاشم، اوهام قلبی، دقیقتر از دیدن چشمها است؛ چه بسا تو با وهم و خیال خودت سند و هند و کشورهایی را که واردشان نشدهای درک کنی، در حالی که با چشم خودت آنها را ندیده باشی. اوهام و خیالات دلها او را نمیتوانند درک کنند، پس چگونه دیدن با چشم بتواند⁉️
📚 کلینی، کافی، 1/99
📌 اسماعیل بن فضل گفته است: از اباعبدالله جعفر بن محمد صادق (ع) دربارۀ خداوند تبارک و تعالی پرسیدم که آیا در آخرت دیده میشود؟ فرمود: خداوند سبحان و متعال بسی برتر و بالاتر از چنین نسبتهایی است! ای ابنفضل، چشمها تنها چیزهایی را میتوانند درک کنند که رنگ و کیفیتی داشته باشند، در حالی که خداوند آفرینندۀ رنگها و کیفیتهاست.
📚 صدوق، امالی، 495
✍ ادامه دارد...
🕊🍂
🍂
💢#دین_الهی
🍂قسمت چهل و چهارم
📍مثال 7: بعضی از تشکیککنندگان میگویند موسی چند خواسته از پروردگارش درخواست نمود؛ از جمله گرهگشایی از زبانش:
✨وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِي✨
🍃 و از زبانم گره بگشاى🍃
📖 سوره طه آیه 27
و خداوند بهطور مستقیم به او پاسخ میدهد:
✨ قَدْ أُوتِيتَ سُؤْلَكَ يَا مُوسَى✨
🍃 فرمود: اى موسى، خواستهات به تو داده شد🍃
📖 سوره طه آیه 36
و این یعنی گرۀ زبان موسی بهطور کامل گشوده شد؛ در حالی که مشاهده میکنیم بعد از این ماجرا، فرعون به قومش میگوید:
✨ أَمْ أَنَا خَيْرٌ مِّنْ هَذَا الَّذِي هُوَ مَهِينٌ وَلَا يَكَادُ يُبِينُ✨
🍃 آيا [نه] من از اين كس كه خود بىمقدار است و نمىتواند درست بيان كند بهترم؟🍃
📖 سوره زخرف آیه 52
و این گفته آشکار میکند که گرۀ زبان وی باز نشده است؛ و آیا این جز تناقض است⁉️
📝 پاسخ: اینکه موسی (ع) مبتلا به لکنت زبان بود یا تند و نامفهوم سخن میگفت ـبهطوری که بر شیوایی بیانش تأثیر میگذاشتـ از نظر دینی ثابتشده است؛ اما چنین مسئلهای به هیچ عنوان بر برگزیدهشدن موسی توسط خداوند سبحان برای رسالت الهی و هدایت خلق تأثیری ندارد؛ تا آنجا که آن حضرت، یکی از رسولان اولوالعزم و حتی امامی برای خلایق شد؛ و این بهروشنی آشکار میکند مسئلۀ برگزیدن حجتها توسط خداوند و معرفی نمودنشان، به آن صورتی که امروزه ما از طرف بعضی افراد با سواد نصفهنیمه که سعی میکنند در فرآیند شناخت حجت خدا اظهار فضلی کنند میشنویم، هیچ ارتباطی با زبان و شیوایی بیان ندارد💯
☝️ بهطور کلی، موسی (ع) به درگاه پروردگارش دعا کرد و خواستههایی از او داشت که از جملۀ آنها گشودن گرۀ زبانش بود، و نیز اینکه برادرش هارون را به همراهش بهعنوان وزیر و یاور برای رساندن رسالت الهی ارسال کند. در خصوص گرۀ زبان موسی(ع)، خداوند وضعیت آن را از این نظر بهبود بخشید، ولی ـبهدلیل حکمتی که خداوند در نظر داشتـ به آن صورتی که افراد اشکالگیرنده پنداشتهاند گرۀ زبانیاش را بهطور کامل برطرف نکرد؛ به همین دلیل قرآن از زبان فرعون حکایت کرده است:
✨ وَلَا يَكَادُ يُبِينُ✨
🍃 و نمىتواند درست بيان كند🍃، و نیز گفتۀ موسی(ع) را حکایت کرده است:
✨ وَأَخِي هَارُونُ هُوَ أَفْصَحُ مِنِّي لِسَاناً فَأَرْسِلْهُ مَعِيَ رِدْءاً يُصَدِّقُنِي إِنِّي أَخَافُ أَن يُكَذِّبُونِ✨
🍃 و برادرم هارون از من زبانآورتر است، پس او را با من به دستيارى گسيل دار تا مرا تصديق كند؛ زيرا مىترسم مرا تكذيب كنند🍃
📖 سوره قصص آیه 34
و این اجابت دیگری برای درخواست موسی با «فرستادن هارون به همراهش» بود؛ یعنی ـعلاوه بر یاریرساندن وی با برادر و وزیرشـ راهحلی برای باقیماندۀ مشکل شیوایی گفتار موسی (ع) بود.
📌 از سید احمد الحسن درباره تفسیر آیاتی که درخواست موسی از خداوند سبحان را حکایت میکنند پرسیده شد. ایشان پاسخ دادند:
✍ ادامه دارد...
🍂
💢#دین_الهی
🍂قسمت چهل و چهارم
📍مثال 7: بعضی از تشکیککنندگان میگویند موسی چند خواسته از پروردگارش درخواست نمود؛ از جمله گرهگشایی از زبانش:
✨وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِي✨
🍃 و از زبانم گره بگشاى🍃
📖 سوره طه آیه 27
و خداوند بهطور مستقیم به او پاسخ میدهد:
✨ قَدْ أُوتِيتَ سُؤْلَكَ يَا مُوسَى✨
🍃 فرمود: اى موسى، خواستهات به تو داده شد🍃
📖 سوره طه آیه 36
و این یعنی گرۀ زبان موسی بهطور کامل گشوده شد؛ در حالی که مشاهده میکنیم بعد از این ماجرا، فرعون به قومش میگوید:
✨ أَمْ أَنَا خَيْرٌ مِّنْ هَذَا الَّذِي هُوَ مَهِينٌ وَلَا يَكَادُ يُبِينُ✨
🍃 آيا [نه] من از اين كس كه خود بىمقدار است و نمىتواند درست بيان كند بهترم؟🍃
📖 سوره زخرف آیه 52
و این گفته آشکار میکند که گرۀ زبان وی باز نشده است؛ و آیا این جز تناقض است⁉️
📝 پاسخ: اینکه موسی (ع) مبتلا به لکنت زبان بود یا تند و نامفهوم سخن میگفت ـبهطوری که بر شیوایی بیانش تأثیر میگذاشتـ از نظر دینی ثابتشده است؛ اما چنین مسئلهای به هیچ عنوان بر برگزیدهشدن موسی توسط خداوند سبحان برای رسالت الهی و هدایت خلق تأثیری ندارد؛ تا آنجا که آن حضرت، یکی از رسولان اولوالعزم و حتی امامی برای خلایق شد؛ و این بهروشنی آشکار میکند مسئلۀ برگزیدن حجتها توسط خداوند و معرفی نمودنشان، به آن صورتی که امروزه ما از طرف بعضی افراد با سواد نصفهنیمه که سعی میکنند در فرآیند شناخت حجت خدا اظهار فضلی کنند میشنویم، هیچ ارتباطی با زبان و شیوایی بیان ندارد💯
☝️ بهطور کلی، موسی (ع) به درگاه پروردگارش دعا کرد و خواستههایی از او داشت که از جملۀ آنها گشودن گرۀ زبانش بود، و نیز اینکه برادرش هارون را به همراهش بهعنوان وزیر و یاور برای رساندن رسالت الهی ارسال کند. در خصوص گرۀ زبان موسی(ع)، خداوند وضعیت آن را از این نظر بهبود بخشید، ولی ـبهدلیل حکمتی که خداوند در نظر داشتـ به آن صورتی که افراد اشکالگیرنده پنداشتهاند گرۀ زبانیاش را بهطور کامل برطرف نکرد؛ به همین دلیل قرآن از زبان فرعون حکایت کرده است:
✨ وَلَا يَكَادُ يُبِينُ✨
🍃 و نمىتواند درست بيان كند🍃، و نیز گفتۀ موسی(ع) را حکایت کرده است:
✨ وَأَخِي هَارُونُ هُوَ أَفْصَحُ مِنِّي لِسَاناً فَأَرْسِلْهُ مَعِيَ رِدْءاً يُصَدِّقُنِي إِنِّي أَخَافُ أَن يُكَذِّبُونِ✨
🍃 و برادرم هارون از من زبانآورتر است، پس او را با من به دستيارى گسيل دار تا مرا تصديق كند؛ زيرا مىترسم مرا تكذيب كنند🍃
📖 سوره قصص آیه 34
و این اجابت دیگری برای درخواست موسی با «فرستادن هارون به همراهش» بود؛ یعنی ـعلاوه بر یاریرساندن وی با برادر و وزیرشـ راهحلی برای باقیماندۀ مشکل شیوایی گفتار موسی (ع) بود.
📌 از سید احمد الحسن درباره تفسیر آیاتی که درخواست موسی از خداوند سبحان را حکایت میکنند پرسیده شد. ایشان پاسخ دادند:
✍ ادامه دارد...
🕊🍂
🍂
💢#دین_الهی
🍂قسمت چهل و پنجم
📍مثال9: برخی از تشکیککنندگان معتقدند که آیۀ:
✨ إِنَّ اللّهَ لاَ يَغْفِرُ أَن يُشْرَكَ بِهِ وَيَغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِكَ لِمَن يَشَاء✨
🍂 محققاً خدا گناه شرک را نخواهد بخشید و سوای شرک را برای هرکه خواهد میبخشد🍂
📖 سوره نساء آیه 48
نشان میدهد که گناهان غیر از شرک، عدم آمرزش آنها ثابت نشده است (یعنی ممکن است بخشیده شوند)، اما با این وجود در قرآن بیعدالتی، کفر، نفاق و قتل عمدی مؤمن ذکر شده است که کسی که مرتکب آنها شده، قطعاً بخشیده نمیشود:
✨ إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ وَظَلَمُواْ لَمْ يَكُنِ اللّهُ لِيَغْفِرَ لَهُمْ وَلاَ لِيَهْدِيَهُمْ طَرِيقاً * إِلاَّ طَرِيقَ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا✨
🍂 آنان که کافر و ستمگر شدند هیچگاه خدا آنان را نخواهد آمرزید و به راهی هدایت نخواهد نمود *
مگر به راه دوزخ، که در آن جاوید خواهند بود و خدا را این کار (انتقام از ستمکاران) آسان است🍂
📖 سوره نساء آیات 168 تا 169
✨ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ فِي الدَّرْكِ الأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ وَلَن تَجِدَ لَهُمْ نَصِيرًا✨
🍂 البته منافقان را در جهنم پستترین جایگاه است و برای آنان هرگز یاری نخواهی یافت🍂
📖 سوره نساء آیه 145
✨ وَمَن يَقْتُلْ مُؤْمِنًا مُّتَعَمِّدًا فَجَزَآؤُهُ جَهَنَّمُ خَالِدًا فِيهَا وَغَضِبَ اللّهُ عَلَيْهِ وَلَعَنَهُ وَأَعَدَّ لَهُ عَذَابًا عَظِيمًا✨
🍂 و هرکس مؤمنی را به عمد بکشد مجازات او (آتش) جهنم است، که در آن جاوید (معذّب) خواهد بود و خدا بر او خشم و لعن کند و عذابی بسیار شدید بر او مهیا سازد🍂
📖 سوره نساء آیه 93
و این تناقض است.
📝 پاسخ: معنای شرک در قرآن و روایت در دایرهای وسیعتر از معنای تصورشده توسط فرد شکاک است، زیرا او ممکن است پرستش خدایی "مثلاً بت" غیر از خدا را تنها معنای منحصربهفرد از شرک بداند. اما درست آن است که شرک دامنۀ وسیع و گستردهتری از این درک دارد.
⇦ سید احمدالحسن شرك را به سه نوع تقسیم میکند:
1⃣ شرك ظاهری، شامل شرك صريح در عقيده؛ مانند پرستش بتها، و پرستش «اطاعت» علمای گمراه.
2⃣ شرك پنهان، كه شامل ریا و مراجعه به مردم برای برآوردن نيازها علاوه بر مراجعه به خداوند متعال.
3⃣ شرک نفسی؛ یعنی "منیت" که هر موجودی باید داشته باشد و پنهانترین نوع شرک است. و انسان از شر آن خلاص نمیشود مگر با فتح مبین و فنا در ذات اقدس الهی، و اینکه در قبال وجود خداوند متعال وجودی نداشته باشد.
📚 ر.ک، سیداحمدالحسن، متشابهات، پاسخ سؤال 27
📌 از نظر دین، پرستش "اطاعت" کسى که خدا به اطاعت از او فرمان نداده است، نزد خداوند شرک است و حال و روز صاحب آن کاملاً مانند کسى است که به جای خداوند، بت یا جرم یا حیوان و مانند آن را پرستش کند. امام صادق (علیه السلام) فرمود: كسى كه با امامى كه امامتش از جانب خداست كسی را شريك كند كه امامتش از جانب خدا نيست: به خدا مشرك گشته است.
📚 کولانی، کافی، 1/273.
🔥 اطاعت نفس و هوا بههمراه اطاعت خداوند نیز شرک است، خداوند فرمود:
✨ أَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ أَفَأَنْتَ تَكُونُ عَلَيْهِ وَكِيلًا✨
🍂 آیا دیدی حال آن کس را که (از غرور) هوای نفسش را خدای خود ساخته؟ آیا تو حافظ و نگهبان او (از هلاکت) توانی شد؟🍂
📖 سوره فرقان آیه 43
☝️بلکه ممکن است شخصی نظری از خود ساخته و بدعت گذارد و آن را سنجشی در ارزیابی مردم، عشق و نفرت بداند، و بدین ترتیب تا حدی مشرک باشد. ابوالعباس گفت: از امام صادق علیه السلام در رابطه با کوچکترین چیزی که انسان به موجب آن مشرک میشود سؤال پرسیدم؟ ایشان فرمود: كسى كه عقيدهاى را بدعت گذارد و به واسطۀ آن حبّ و بغض ورزد.
📚 کلینی، کافی، 2/297.
📍همچنین، اطاعت از عالم گمراه "غیرعامل" از شرک به خداست؛ زیرا خداوند متعال فرمود: "اتخذوا أحبارهم ورهبانهم أرباباً من دون الله" (اينان دانشمندان و راهبان خود را به جاى خدا به الوهيت گرفتند)، امام صادق علیه السلام فرمود: (فرمود: هر آينه به خدا سوگند آنها ايشان را به پرستش خودشان نخواندند، و اگر به پرستش خود خوانده بودند ايشان نمیپذيرفتند، ولى حرامى را بر ايشان حلال كردند، و حلالى را بر ايشان حرام كردند، پس آنها را ندانسته از همين راه پرستش كردند).
📚 کلینی، کافی، 1/53.
↻ بلکه گاهی شرک به خدا از طریق پرستش یکی از اولیای صالح خدا و عبادتکردن او با این اعتقاد که او خدای مطلق است انجام میشود.
همچنین شرکی وجود دارد که مؤمن را از دایرۀ ایمان خارج نمیکند، خداوند متعال فرمود:
✨ وَمَا يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلَّا وَهُمْ مُشْرِكُونَ✨
🍂 و بيشترشان به خدا ايمان نمى آورند جز اينكه [با او چيزى را] شريك مىگيرند🍂
📖 سوره يوسف آیه 106
و آن همان طور که پیشتر بیان کردیم، شرک پنهان است.
✍ ادامه دارد...
🍂
💢#دین_الهی
🍂قسمت چهل و پنجم
📍مثال9: برخی از تشکیککنندگان معتقدند که آیۀ:
✨ إِنَّ اللّهَ لاَ يَغْفِرُ أَن يُشْرَكَ بِهِ وَيَغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِكَ لِمَن يَشَاء✨
🍂 محققاً خدا گناه شرک را نخواهد بخشید و سوای شرک را برای هرکه خواهد میبخشد🍂
📖 سوره نساء آیه 48
نشان میدهد که گناهان غیر از شرک، عدم آمرزش آنها ثابت نشده است (یعنی ممکن است بخشیده شوند)، اما با این وجود در قرآن بیعدالتی، کفر، نفاق و قتل عمدی مؤمن ذکر شده است که کسی که مرتکب آنها شده، قطعاً بخشیده نمیشود:
✨ إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ وَظَلَمُواْ لَمْ يَكُنِ اللّهُ لِيَغْفِرَ لَهُمْ وَلاَ لِيَهْدِيَهُمْ طَرِيقاً * إِلاَّ طَرِيقَ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا✨
🍂 آنان که کافر و ستمگر شدند هیچگاه خدا آنان را نخواهد آمرزید و به راهی هدایت نخواهد نمود *
مگر به راه دوزخ، که در آن جاوید خواهند بود و خدا را این کار (انتقام از ستمکاران) آسان است🍂
📖 سوره نساء آیات 168 تا 169
✨ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ فِي الدَّرْكِ الأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ وَلَن تَجِدَ لَهُمْ نَصِيرًا✨
🍂 البته منافقان را در جهنم پستترین جایگاه است و برای آنان هرگز یاری نخواهی یافت🍂
📖 سوره نساء آیه 145
✨ وَمَن يَقْتُلْ مُؤْمِنًا مُّتَعَمِّدًا فَجَزَآؤُهُ جَهَنَّمُ خَالِدًا فِيهَا وَغَضِبَ اللّهُ عَلَيْهِ وَلَعَنَهُ وَأَعَدَّ لَهُ عَذَابًا عَظِيمًا✨
🍂 و هرکس مؤمنی را به عمد بکشد مجازات او (آتش) جهنم است، که در آن جاوید (معذّب) خواهد بود و خدا بر او خشم و لعن کند و عذابی بسیار شدید بر او مهیا سازد🍂
📖 سوره نساء آیه 93
و این تناقض است.
📝 پاسخ: معنای شرک در قرآن و روایت در دایرهای وسیعتر از معنای تصورشده توسط فرد شکاک است، زیرا او ممکن است پرستش خدایی "مثلاً بت" غیر از خدا را تنها معنای منحصربهفرد از شرک بداند. اما درست آن است که شرک دامنۀ وسیع و گستردهتری از این درک دارد.
⇦ سید احمدالحسن شرك را به سه نوع تقسیم میکند:
1⃣ شرك ظاهری، شامل شرك صريح در عقيده؛ مانند پرستش بتها، و پرستش «اطاعت» علمای گمراه.
2⃣ شرك پنهان، كه شامل ریا و مراجعه به مردم برای برآوردن نيازها علاوه بر مراجعه به خداوند متعال.
3⃣ شرک نفسی؛ یعنی "منیت" که هر موجودی باید داشته باشد و پنهانترین نوع شرک است. و انسان از شر آن خلاص نمیشود مگر با فتح مبین و فنا در ذات اقدس الهی، و اینکه در قبال وجود خداوند متعال وجودی نداشته باشد.
📚 ر.ک، سیداحمدالحسن، متشابهات، پاسخ سؤال 27
📌 از نظر دین، پرستش "اطاعت" کسى که خدا به اطاعت از او فرمان نداده است، نزد خداوند شرک است و حال و روز صاحب آن کاملاً مانند کسى است که به جای خداوند، بت یا جرم یا حیوان و مانند آن را پرستش کند. امام صادق (علیه السلام) فرمود: كسى كه با امامى كه امامتش از جانب خداست كسی را شريك كند كه امامتش از جانب خدا نيست: به خدا مشرك گشته است.
📚 کولانی، کافی، 1/273.
🔥 اطاعت نفس و هوا بههمراه اطاعت خداوند نیز شرک است، خداوند فرمود:
✨ أَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ أَفَأَنْتَ تَكُونُ عَلَيْهِ وَكِيلًا✨
🍂 آیا دیدی حال آن کس را که (از غرور) هوای نفسش را خدای خود ساخته؟ آیا تو حافظ و نگهبان او (از هلاکت) توانی شد؟🍂
📖 سوره فرقان آیه 43
☝️بلکه ممکن است شخصی نظری از خود ساخته و بدعت گذارد و آن را سنجشی در ارزیابی مردم، عشق و نفرت بداند، و بدین ترتیب تا حدی مشرک باشد. ابوالعباس گفت: از امام صادق علیه السلام در رابطه با کوچکترین چیزی که انسان به موجب آن مشرک میشود سؤال پرسیدم؟ ایشان فرمود: كسى كه عقيدهاى را بدعت گذارد و به واسطۀ آن حبّ و بغض ورزد.
📚 کلینی، کافی، 2/297.
📍همچنین، اطاعت از عالم گمراه "غیرعامل" از شرک به خداست؛ زیرا خداوند متعال فرمود: "اتخذوا أحبارهم ورهبانهم أرباباً من دون الله" (اينان دانشمندان و راهبان خود را به جاى خدا به الوهيت گرفتند)، امام صادق علیه السلام فرمود: (فرمود: هر آينه به خدا سوگند آنها ايشان را به پرستش خودشان نخواندند، و اگر به پرستش خود خوانده بودند ايشان نمیپذيرفتند، ولى حرامى را بر ايشان حلال كردند، و حلالى را بر ايشان حرام كردند، پس آنها را ندانسته از همين راه پرستش كردند).
📚 کلینی، کافی، 1/53.
↻ بلکه گاهی شرک به خدا از طریق پرستش یکی از اولیای صالح خدا و عبادتکردن او با این اعتقاد که او خدای مطلق است انجام میشود.
همچنین شرکی وجود دارد که مؤمن را از دایرۀ ایمان خارج نمیکند، خداوند متعال فرمود:
✨ وَمَا يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلَّا وَهُمْ مُشْرِكُونَ✨
🍂 و بيشترشان به خدا ايمان نمى آورند جز اينكه [با او چيزى را] شريك مىگيرند🍂
📖 سوره يوسف آیه 106
و آن همان طور که پیشتر بیان کردیم، شرک پنهان است.
✍ ادامه دارد...
Telegram
نشریه زمان ظهور
💢بازنشر مقالات
🏴🥀 #انتشار هفتهنامۀ زمان ظهور 🗞🕊
🏴🥀 #بازنشر شماره 95 🗞🕊
✍عناوین موضوعات هفته نامه زمان ظهور 👈 اینجا
📌همراه ما باشید...
〰〰〰〰〰〰〰〰〰
🍃@Zaman_Zohour
🏴🥀 #انتشار هفتهنامۀ زمان ظهور 🗞🕊
🏴🥀 #بازنشر شماره 95 🗞🕊
✍عناوین موضوعات هفته نامه زمان ظهور 👈 اینجا
📌همراه ما باشید...
〰〰〰〰〰〰〰〰〰
🍃@Zaman_Zohour
🕊🍂
🍂
💢#دین_الهی
🍂قسمت چهل و ششم
📍مثال 10: برخی از منتقدین معتقدند که بین این دو آیه تضادی وجود دارد:
✨ وَإِنْ تُصِبْهُمْ حَسَنَةٌ يَقُولُوا هَذِهِ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَإِنْ تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ يَقُولُوا هَذِهِ مِنْ عِنْدِكَ قُلْ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ فَمَالِ هَؤُلَاءِ الْقَوْمِ لَا يَكَادُونَ يَفْقَهُونَ حَدِيثًا * مَا أَصَابَكَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ وَمَا أَصَابَكَ مِنْ سَيِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِكَ وَأَرْسَلْنَاكَ لِلنَّاسِ رَسُولًا وَكَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا✨
🍃 و اگر به آنها (منافقان) نيكى [و پيروزى] برسد، مىگويند: «اين، از ناحيۀ خداست». و اگر به آنها بدى [و شكستى] برسد، مىگويند: «اين، از ناحيۀ توست». بگو: «همه از ناحيۀ خداست». پس چرا اين گروه حاضر نيستند سخنى را درك كنند؟! * [آرى]، آنچه از نيكى به تو مىرسد، از طرف خداست؛ و آنچه از بدى به تو مىرسد، از سوى خود توست. و ما تو را رسول براى مردم فرستاديم؛ و كافى است كه خدا گواه [بر اين امر] باشد🍃
📖 سوره نساء آیه 78 تا 79
آیۀ اول نشان میدهد که نیکی و بدی از جانب خداست، در حالی که آیۀ دوم نشان میدهد که بدی از انسان ناشی میشود نه از خدا.
📝 پاسخ: نیکیهایی که به انسان میرسد؛ مانند سلامتی، رزقوروزی، انجام کار خیر و مانند آن، به لطف و توفیق خدا به انسان است. و کارهای بد؛ مانند بیماری، سختی و شرارت، از تقدیر خداوند و نیز اجازۀ او برای انسان هست. و اینکه این دو به خدا ختم میشوند بهمعنای تحمیلشدن آنها به انسان نیست؛ زیرا در دنیای امتحان جایی برای اجبار و زور وجود ندارد، بلکه انسان در این اتفاق نقش دارد. بنابراین وقتی شخصی دلیل دستیابی به کار پسندیده را انجام میدهد، خداوند آن را به او میبخشد و در آن به او توفیق میدهد، و هنگامی که دلیل دستیابی به کار بد را انجام میدهد، خدا آن را مطابق با یک قانون کلی و جهانی الهی که نیکیها و بدیها را با هم دربرمیگیرد، برای او جاری میسازد. و در پاسخ اولین مثال از اشکال، چگونگی ارتباط ارادۀ الهی با اعمال انسان ارائه شده است💯
⇦ و نیز: در روایات ذکر شده است، بدی که از جانب خداست، مجازات گناهانی است که شخص با اختیار خود انجام میدهد؛ بنابراین منشأ و علت بدی خود شخص است. و به خداوند نسبت داده شد به این اعتبار که اگرچه به انسان اختيار انجام خیر و شر و بدی را داده و او را مجبور به انجام هريك از آنها نكرد، اما در عین حال، امر را به او واگذار نکرد؛ بلکه خداوند متعال یک قانون کلی و جهانی وضع کرد، که از جملۀ آنها مجازات گناهانی است که شخص خودش انجامدادن آنها را انتخاب میکند. به عنوان مثال: مجازات خوردن مال یتیم پُرکردن از آتش شکم کسی است که مال یتیم را میخورد، خداوند متعال فرمود:
✨ إِنَّ الَّذِينَ يَأْكُلُونَ أَمْوَالَ الْيَتَامَى ظُلْمًا إِنَّمَا يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ نَارًا وَسَيَصْلَوْنَ سَعِيرًا✨
🍃 در حقيقت كسانى كه اموال يتيمان را به ستم مى خورند جز اين نيست كه آتشى در شكم خود فرو مىبرند و بهزودى در آتشى فروزان درآيند🍃
📖 سوره نساء آیه 10
بنابراین، درست است که مجازات توسط خداوند تعیین شده است، اما شخص، با خوردن مال یتیم، دلیل بهدستآوردن آن و شکنجۀ خود در آتش است؛ مخصوصاً که خداوند متعال او را از این کار منع کرده و به او گوشزد کرده و واقعیت عمل خود را برای او توضیح داده است، اما وی پند نگرفت.
📌 و این قول خداوند که میفرماید: "وان تصبهم حسنة يقولوا هذه من عند الله وان تصبهم سيئة يقولوا هذه من عندك قل كل من عند الله" یعنی نیکیها و بدیها، سپس در آخر آیه فرمود: "ما أصابك من حسنة فمن الله وما أصابك من سيئة فمن نفسك" این بر بسیاری از علما متشابه شد، پس گفتند: خداوند میفرماید: "وان تصبهم حسنة يقولوا هذه من عند الله وان تصبهم سيئة يقولوا هذه من عندك قل كل من عند الله" (و اگر به آنها (منافقان) نيكى [و پيروزى] برسد، مىگويند: «اين، از ناحيۀ خداست». و اگر به آنها بدى [و شكستى] برسد، مىگويند: «اين، از ناحيۀ توست». بگو: «همه از ناحيۀ خداست) چه نیکی و چه بدی؛ سپس در آخر آیه فرمود: "وما أصابك من حسنة فمن الله وما أصابك من سيئة فمن نفسك" (آنچه از نيكى به تو مىرسد، از طرف خداست؛ و آنچه از بدى به تو مىرسد، از سوى خود توست)، پس این چگونه ممکن است و معنای دو گفتار چیست⁉️
✍ ادامه دارد...
🍂
💢#دین_الهی
🍂قسمت چهل و ششم
📍مثال 10: برخی از منتقدین معتقدند که بین این دو آیه تضادی وجود دارد:
✨ وَإِنْ تُصِبْهُمْ حَسَنَةٌ يَقُولُوا هَذِهِ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَإِنْ تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ يَقُولُوا هَذِهِ مِنْ عِنْدِكَ قُلْ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ فَمَالِ هَؤُلَاءِ الْقَوْمِ لَا يَكَادُونَ يَفْقَهُونَ حَدِيثًا * مَا أَصَابَكَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ وَمَا أَصَابَكَ مِنْ سَيِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِكَ وَأَرْسَلْنَاكَ لِلنَّاسِ رَسُولًا وَكَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا✨
🍃 و اگر به آنها (منافقان) نيكى [و پيروزى] برسد، مىگويند: «اين، از ناحيۀ خداست». و اگر به آنها بدى [و شكستى] برسد، مىگويند: «اين، از ناحيۀ توست». بگو: «همه از ناحيۀ خداست». پس چرا اين گروه حاضر نيستند سخنى را درك كنند؟! * [آرى]، آنچه از نيكى به تو مىرسد، از طرف خداست؛ و آنچه از بدى به تو مىرسد، از سوى خود توست. و ما تو را رسول براى مردم فرستاديم؛ و كافى است كه خدا گواه [بر اين امر] باشد🍃
📖 سوره نساء آیه 78 تا 79
آیۀ اول نشان میدهد که نیکی و بدی از جانب خداست، در حالی که آیۀ دوم نشان میدهد که بدی از انسان ناشی میشود نه از خدا.
📝 پاسخ: نیکیهایی که به انسان میرسد؛ مانند سلامتی، رزقوروزی، انجام کار خیر و مانند آن، به لطف و توفیق خدا به انسان است. و کارهای بد؛ مانند بیماری، سختی و شرارت، از تقدیر خداوند و نیز اجازۀ او برای انسان هست. و اینکه این دو به خدا ختم میشوند بهمعنای تحمیلشدن آنها به انسان نیست؛ زیرا در دنیای امتحان جایی برای اجبار و زور وجود ندارد، بلکه انسان در این اتفاق نقش دارد. بنابراین وقتی شخصی دلیل دستیابی به کار پسندیده را انجام میدهد، خداوند آن را به او میبخشد و در آن به او توفیق میدهد، و هنگامی که دلیل دستیابی به کار بد را انجام میدهد، خدا آن را مطابق با یک قانون کلی و جهانی الهی که نیکیها و بدیها را با هم دربرمیگیرد، برای او جاری میسازد. و در پاسخ اولین مثال از اشکال، چگونگی ارتباط ارادۀ الهی با اعمال انسان ارائه شده است💯
⇦ و نیز: در روایات ذکر شده است، بدی که از جانب خداست، مجازات گناهانی است که شخص با اختیار خود انجام میدهد؛ بنابراین منشأ و علت بدی خود شخص است. و به خداوند نسبت داده شد به این اعتبار که اگرچه به انسان اختيار انجام خیر و شر و بدی را داده و او را مجبور به انجام هريك از آنها نكرد، اما در عین حال، امر را به او واگذار نکرد؛ بلکه خداوند متعال یک قانون کلی و جهانی وضع کرد، که از جملۀ آنها مجازات گناهانی است که شخص خودش انجامدادن آنها را انتخاب میکند. به عنوان مثال: مجازات خوردن مال یتیم پُرکردن از آتش شکم کسی است که مال یتیم را میخورد، خداوند متعال فرمود:
✨ إِنَّ الَّذِينَ يَأْكُلُونَ أَمْوَالَ الْيَتَامَى ظُلْمًا إِنَّمَا يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ نَارًا وَسَيَصْلَوْنَ سَعِيرًا✨
🍃 در حقيقت كسانى كه اموال يتيمان را به ستم مى خورند جز اين نيست كه آتشى در شكم خود فرو مىبرند و بهزودى در آتشى فروزان درآيند🍃
📖 سوره نساء آیه 10
بنابراین، درست است که مجازات توسط خداوند تعیین شده است، اما شخص، با خوردن مال یتیم، دلیل بهدستآوردن آن و شکنجۀ خود در آتش است؛ مخصوصاً که خداوند متعال او را از این کار منع کرده و به او گوشزد کرده و واقعیت عمل خود را برای او توضیح داده است، اما وی پند نگرفت.
📌 و این قول خداوند که میفرماید: "وان تصبهم حسنة يقولوا هذه من عند الله وان تصبهم سيئة يقولوا هذه من عندك قل كل من عند الله" یعنی نیکیها و بدیها، سپس در آخر آیه فرمود: "ما أصابك من حسنة فمن الله وما أصابك من سيئة فمن نفسك" این بر بسیاری از علما متشابه شد، پس گفتند: خداوند میفرماید: "وان تصبهم حسنة يقولوا هذه من عند الله وان تصبهم سيئة يقولوا هذه من عندك قل كل من عند الله" (و اگر به آنها (منافقان) نيكى [و پيروزى] برسد، مىگويند: «اين، از ناحيۀ خداست». و اگر به آنها بدى [و شكستى] برسد، مىگويند: «اين، از ناحيۀ توست». بگو: «همه از ناحيۀ خداست) چه نیکی و چه بدی؛ سپس در آخر آیه فرمود: "وما أصابك من حسنة فمن الله وما أصابك من سيئة فمن نفسك" (آنچه از نيكى به تو مىرسد، از طرف خداست؛ و آنچه از بدى به تو مىرسد، از سوى خود توست)، پس این چگونه ممکن است و معنای دو گفتار چیست⁉️
✍ ادامه دارد...
🕊🍂
🍂
💢#دین_الهی
🍂قسمت چهل و هفتم
📍مثال12: بعضی از تشکیککنندگان گمان میکنند میان آیۀ:
✨سُبْحَانَ رَبِّكَ رَبِّ الْعِزَّةِ عَمَّا يَصِفُونَ✨
🍃 منزه است پروردگار تو، پروردگار شكوهمند، از آنچه وصف مىكنند🍃
📖 سوره صافات آیه 180
و آیۀ:
✨ يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ✨
🍃 دست خدا بالاى دستهاى آنان است🍃
📖 سوره فتح آیه 10
تناقض وجود دارد؛ چراکه آیۀ اول خداوند را از توصیف منزه میکند، در حالی که آیۀ دوم توصیف و حتی تشبیه به چیز دیگر را برای خدا اثبات میکند.
📝 پاسخ: اینکه خداوند سبحان «یگانه» است بهطوری که در حقیقتِ خود کثرت و ترکیبی ندارد نکتهای است که طبق متن صریح قرآن ثابت شده است. حق تعالی میفرماید:
✨ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ✨
🍃 بگو: اوست خداى يگانه🍃
📖 سوره اخلاص آیه 1
اما تعدد صفات ذاتی که خداوند را با آنها توصیف میکنیم؛ مثل علم، قدرت، زندگی، و دیگر صفات ذاتی، منعکسکنندۀ تعدد واقعی در ذات الهی نیست، بلکه فقط چیزی است که نیاز مخلوق را لازم میگردانَد.
🕯 سید احمدالحسن(ع) میفرماید:
اولین مرتبۀ توحید: شناختنِ شاملبودنِ تمامی این اسما در ذات الهی است؛ یعنی اینکه الله، رحمنِ رحیم است در حالی که رحمت، ذات اوست، (همچنین الله) قادر است در حالی که قدرت ذات اوست. و شناخت اینکه تمامی این اسما از دَرِ رحمتی که درونش «رحیم» و بیرونش «رحمان» است، منشعب شده است. و شناخت اینکه تمامی این اسما از ذات، جدا و منفک نبوده؛ بلکه عین ذاتاند. و شناخت اینکه تمام این اسما و صفات به دلیل نیاز خلق به آنهاست و لذا وجود آنها ناشی از نیاز خلق است، نه از روی تعلقداشتنشان به خداوند سبحان و متعال؛ خداوند سبحان و متعال با ذات بر خلق تجلی یافت تا شناخته شود ـخدای سبحان گنجی بود و خلق را آفرید تا شناخته شودـ و شناخت او سبحان و متعال با شناخت ذات یا الله میسور است... .
📚 کتاب توحید، بسمله توحید
☝️این نخستین قدم در توحید است، و توحید حقیقی نیست؛ چراکه این مرتبه از توحید، به نوعی، خالی از شرک نیست.
✨ سید احمدالحسن(ع) میفرماید: حقیقت آن است که این مرتبه از توحید، خالی از نوعی شرک نیست، به دو دلیل:
✍ ادامه دارد...
🍂
💢#دین_الهی
🍂قسمت چهل و هفتم
📍مثال12: بعضی از تشکیککنندگان گمان میکنند میان آیۀ:
✨سُبْحَانَ رَبِّكَ رَبِّ الْعِزَّةِ عَمَّا يَصِفُونَ✨
🍃 منزه است پروردگار تو، پروردگار شكوهمند، از آنچه وصف مىكنند🍃
📖 سوره صافات آیه 180
و آیۀ:
✨ يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ✨
🍃 دست خدا بالاى دستهاى آنان است🍃
📖 سوره فتح آیه 10
تناقض وجود دارد؛ چراکه آیۀ اول خداوند را از توصیف منزه میکند، در حالی که آیۀ دوم توصیف و حتی تشبیه به چیز دیگر را برای خدا اثبات میکند.
📝 پاسخ: اینکه خداوند سبحان «یگانه» است بهطوری که در حقیقتِ خود کثرت و ترکیبی ندارد نکتهای است که طبق متن صریح قرآن ثابت شده است. حق تعالی میفرماید:
✨ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ✨
🍃 بگو: اوست خداى يگانه🍃
📖 سوره اخلاص آیه 1
اما تعدد صفات ذاتی که خداوند را با آنها توصیف میکنیم؛ مثل علم، قدرت، زندگی، و دیگر صفات ذاتی، منعکسکنندۀ تعدد واقعی در ذات الهی نیست، بلکه فقط چیزی است که نیاز مخلوق را لازم میگردانَد.
🕯 سید احمدالحسن(ع) میفرماید:
اولین مرتبۀ توحید: شناختنِ شاملبودنِ تمامی این اسما در ذات الهی است؛ یعنی اینکه الله، رحمنِ رحیم است در حالی که رحمت، ذات اوست، (همچنین الله) قادر است در حالی که قدرت ذات اوست. و شناخت اینکه تمامی این اسما از دَرِ رحمتی که درونش «رحیم» و بیرونش «رحمان» است، منشعب شده است. و شناخت اینکه تمامی این اسما از ذات، جدا و منفک نبوده؛ بلکه عین ذاتاند. و شناخت اینکه تمام این اسما و صفات به دلیل نیاز خلق به آنهاست و لذا وجود آنها ناشی از نیاز خلق است، نه از روی تعلقداشتنشان به خداوند سبحان و متعال؛ خداوند سبحان و متعال با ذات بر خلق تجلی یافت تا شناخته شود ـخدای سبحان گنجی بود و خلق را آفرید تا شناخته شودـ و شناخت او سبحان و متعال با شناخت ذات یا الله میسور است... .
📚 کتاب توحید، بسمله توحید
☝️این نخستین قدم در توحید است، و توحید حقیقی نیست؛ چراکه این مرتبه از توحید، به نوعی، خالی از شرک نیست.
✨ سید احمدالحسن(ع) میفرماید: حقیقت آن است که این مرتبه از توحید، خالی از نوعی شرک نیست، به دو دلیل:
✍ ادامه دارد...
🕊🍂
🍂
💢#دین_الهی
🍂قسمت چهل و هشتم
📍مثال13: به نظر بعضی از اشکالگیرندگان آیۀ:
✨ وَإِن تُبْدُواْ مَا فِي أَنفُسِكُمْ أَوْ تُخْفُوهُ يُحَاسِبْكُم بِهِ اللّهُ✨
🍃 و اگر آنچه در دلهاى خود داريد، آشكار يا پنهان كنيد، خداوند شما را به آن محاسبه مىكند🍃
📖 سوره بقره آیه 284
دلالت دارد بر اینکه انسان به دلیل وسوسهها و افکار قلبی مؤاخذه میشود، در حالی که این از تاب و توان خارج است، و این آیه با آیاتی که به صراحت بیان میدارند انسان جز به اندازۀ تاب و توانش تکلیف نشده، در تناقض قرار میگیرد؛ مثل این آیه:
✨ لاَ يُكَلِّفُ اللّهُ نَفْسًا إِلاَّ وُسْعَهَا✨
🍃 خداوند هیچ نفسی را جز به اندازه توانش تکلیف نمیکند🍃
📖 سوره بقره آیع 286
📝 پاسخ: آیۀ مذکور ـهمان طور که اوصیای محمد(ص) روشن فرمودهاندـ با آیات دیگر منسوخ شده است. حق تعالی میفرماید:
✨ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَإِنْ تُبْدُوا مَا فِي أَنْفُسِكُمْ أَوْ تُخْفُوهُ يُحَاسِبْكُمْ بِهِ اللَّهُ فَيَغْفِرُ لِمَنْ يَشَاءُ وَيُعَذِّبُ مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ * آَمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْهِ مِنْ رَبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آَمَنَ بِاللَّهِ وَمَلَائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ وَقَالُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا غُفْرَانَكَ رَبَّنَا وَإِلَيْكَ الْمَصِيرُ * لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا لَهَا مَا كَسَبَتْ وَعَلَيْهَا مَا اكْتَسَبَتْ رَبَّنَا لَا تُؤَاخِذْنَا إِنْ نَسِينَا أَوْ أَخْطَأْنَا رَبَّنَا وَلَا تَحْمِلْ عَلَيْنَا إِصْرًا كَمَا حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِنَا رَبَّنَا وَلَا تُحَمِّلْنَا مَا لَا طَاقَةَ لَنَا بِهِ وَاعْفُ عَنَّا وَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا أَنْتَ مَوْلَانَا فَانْصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِين✨
🍃 آنچه در آسمانها و زمين است از آنِ خداست. و اگر آنچه در دلهاى خود داريد، آشكار يا پنهان كنيد، خداوند شما را به آن محاسبه مىكند؛ آنگاه هركه را بخواهد مىبخشد، و هركه را بخواهد عذاب مىكند، و خداوند بر هرچيزى تواناست. * پيامبر به آنچه از جانب پروردگارش بر او نازل شده ايمان آورده است، و مؤمنان همگى به خدا و فرشتگان و كتابها و فرستادگانش ايمان آوردهاند [و گفتند:] «ميان هيچیك از فرستادگانش فرق نمىگذاريم» و گفتند: «شنيديم و گردن نهاديم، پروردگارا، آمرزش تو را [خواستاريم] و فرجام بهسوى توست» * خداوند هيچكس را جز به قدر توانايىاش تكليف نمىكند. آنچه [از خوبى] به دست آورده به سود او، و آنچه [از بدى] به دست آورده به زيان اوست. پروردگارا، اگر فراموش كرديم يا به خطا رفتيم بر ما مگير، پروردگارا، هيچ بار گرانى بر [دوش] ما مگذار؛ آنچنان که بر [دوش] كسانى كه پيش از ما بودند نهادى. پروردگارا، و آنچه تاب آن را نداريم بر ما تحميل مكن؛ و از ما درگذر؛ و ما را ببخشاى و بر ما رحمت آور؛ [تنها] تو مولای ما هستی؛ پس ما را بر گروه كافران پيروز گردان🍃
📖 سوره بقره آیات 284 تا 286
✍ ادامه دارد...
🍂
💢#دین_الهی
🍂قسمت چهل و هشتم
📍مثال13: به نظر بعضی از اشکالگیرندگان آیۀ:
✨ وَإِن تُبْدُواْ مَا فِي أَنفُسِكُمْ أَوْ تُخْفُوهُ يُحَاسِبْكُم بِهِ اللّهُ✨
🍃 و اگر آنچه در دلهاى خود داريد، آشكار يا پنهان كنيد، خداوند شما را به آن محاسبه مىكند🍃
📖 سوره بقره آیه 284
دلالت دارد بر اینکه انسان به دلیل وسوسهها و افکار قلبی مؤاخذه میشود، در حالی که این از تاب و توان خارج است، و این آیه با آیاتی که به صراحت بیان میدارند انسان جز به اندازۀ تاب و توانش تکلیف نشده، در تناقض قرار میگیرد؛ مثل این آیه:
✨ لاَ يُكَلِّفُ اللّهُ نَفْسًا إِلاَّ وُسْعَهَا✨
🍃 خداوند هیچ نفسی را جز به اندازه توانش تکلیف نمیکند🍃
📖 سوره بقره آیع 286
📝 پاسخ: آیۀ مذکور ـهمان طور که اوصیای محمد(ص) روشن فرمودهاندـ با آیات دیگر منسوخ شده است. حق تعالی میفرماید:
✨ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَإِنْ تُبْدُوا مَا فِي أَنْفُسِكُمْ أَوْ تُخْفُوهُ يُحَاسِبْكُمْ بِهِ اللَّهُ فَيَغْفِرُ لِمَنْ يَشَاءُ وَيُعَذِّبُ مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ * آَمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْهِ مِنْ رَبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آَمَنَ بِاللَّهِ وَمَلَائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ وَقَالُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا غُفْرَانَكَ رَبَّنَا وَإِلَيْكَ الْمَصِيرُ * لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا لَهَا مَا كَسَبَتْ وَعَلَيْهَا مَا اكْتَسَبَتْ رَبَّنَا لَا تُؤَاخِذْنَا إِنْ نَسِينَا أَوْ أَخْطَأْنَا رَبَّنَا وَلَا تَحْمِلْ عَلَيْنَا إِصْرًا كَمَا حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِنَا رَبَّنَا وَلَا تُحَمِّلْنَا مَا لَا طَاقَةَ لَنَا بِهِ وَاعْفُ عَنَّا وَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا أَنْتَ مَوْلَانَا فَانْصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِين✨
🍃 آنچه در آسمانها و زمين است از آنِ خداست. و اگر آنچه در دلهاى خود داريد، آشكار يا پنهان كنيد، خداوند شما را به آن محاسبه مىكند؛ آنگاه هركه را بخواهد مىبخشد، و هركه را بخواهد عذاب مىكند، و خداوند بر هرچيزى تواناست. * پيامبر به آنچه از جانب پروردگارش بر او نازل شده ايمان آورده است، و مؤمنان همگى به خدا و فرشتگان و كتابها و فرستادگانش ايمان آوردهاند [و گفتند:] «ميان هيچیك از فرستادگانش فرق نمىگذاريم» و گفتند: «شنيديم و گردن نهاديم، پروردگارا، آمرزش تو را [خواستاريم] و فرجام بهسوى توست» * خداوند هيچكس را جز به قدر توانايىاش تكليف نمىكند. آنچه [از خوبى] به دست آورده به سود او، و آنچه [از بدى] به دست آورده به زيان اوست. پروردگارا، اگر فراموش كرديم يا به خطا رفتيم بر ما مگير، پروردگارا، هيچ بار گرانى بر [دوش] ما مگذار؛ آنچنان که بر [دوش] كسانى كه پيش از ما بودند نهادى. پروردگارا، و آنچه تاب آن را نداريم بر ما تحميل مكن؛ و از ما درگذر؛ و ما را ببخشاى و بر ما رحمت آور؛ [تنها] تو مولای ما هستی؛ پس ما را بر گروه كافران پيروز گردان🍃
📖 سوره بقره آیات 284 تا 286
✍ ادامه دارد...
Telegram
هفته نامه زمان ظهور
🕯 سید احمدالحسن(ع) میفرماید:
از جمله آیات منسوخی که قائم(ع) به آن عمل میکند، این آیه است:
✨ لِلهِ ما فِي السَّمَاواتِ وَمَا فِي الأَرْضِ وَإِن تُبْدُواْ مَا فِي أَنفُسِكُمْ أَوْ تُخْفُوهُ يُحَاسِبْكُم بِهِ اللهُ✨
🍃 از آنِ خداوند است هر آنچه در آسمانها…
از جمله آیات منسوخی که قائم(ع) به آن عمل میکند، این آیه است:
✨ لِلهِ ما فِي السَّمَاواتِ وَمَا فِي الأَرْضِ وَإِن تُبْدُواْ مَا فِي أَنفُسِكُمْ أَوْ تُخْفُوهُ يُحَاسِبْكُم بِهِ اللهُ✨
🍃 از آنِ خداوند است هر آنچه در آسمانها…
🕊🍃
🍃
💢#دین_الهی
🍃قسمت چهل و نهم
📍مثال15: به نظر بعضی از تشکیککنندگان میان آیۀ:
✨ وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلاَئِكَةِ اسْجُدُواْ لآدَمَ فَسَجَدُواْ إِلاَّ إِبْلِيسَ أَبَى وَاسْتَكْبَرَ✨
🍃 و چون فرشتگان را فرموديم: «براى آدم سجده كنيد»، پس همه سجده کردند به جز ابليس كه سر باز زد و كبر ورزيد و از كافران شد🍃
📖 سوره بقره آیه 34
و آیۀ ✨ إِلَّا إِبْلِيسَ كَانَ مِنَ الْجِنِّ فَفَسَقَ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِ✨
🍃 به جز ابليس كه از جنیان بود و از فرمان پروردگارش سرپیچی کرد🍃
📖 سوره کهف آیه 50
تناقض وجود دارد؛ زیرا اولی ابلیس را جزو ملائکه برمیشمارد در حالی که دومی از جنّیان!
📝 پاسخ: میان این دو آیه تناقضی وجود ندارد؛ آیۀ اول ابلیس را با توجه به مقامی که قبل از ناکامماندنش در امتحان سجده برای آدم(ع) داشته توصیف کرده است، در حالی که دومی ابلیس را با توجه به اصل و نسبش توصیف مینماید.
⇦ از جمیل بن دراج از امام صادق(ع) روایت شده است؛ گفت: از ایشان دربارۀ ابلیس پرسیدم که آیا از ملائکه بود؟ و آیا از امر آسمان چیزی میدانست؟ فرمود: از ملائکه نبود، و از امر آسمان نیز هیچ نمیدانست. او از جنیان بود و همراه با ملائکه بود و ملائکه میپنداشتند او از خودشان است؛ در حالی که خداوند میدانست او جزو ملائکه نیست. پس وقتی فرمان سجده را صادر کرد همان شد که از او سر زد.
📚 مجلسی، بحار الانوار، 11/119
✨ سید احمدالحسن میفرماید: ابلیس لعنت الله علیه بر حسب اصل وجودش از جن است، ولی در نتیجۀ ارتقایافتن به آن مرحلهای که فرمان سجدهگزاری به فرشتگان رسید، جزو فرشتگان محسوب میشد؛ بنابراین فرمان به فرشتگان او را هم شامل میشد به این اعتبار که او در آن مرحله در شمارِ فرشتگان بوده است. جنّیان، مکلّف آفریده شدهاند؛ اگر خدا را اطاعت کنند به جایگاه فرشتگان ارتقا مییابند و از جملۀ فرشتگان میگردند. فطرت انسانها برتر از آنهاست؛ زیرا اگر خداوند سبحان و متعال را اطاعت کنند تا آنجا ارتقا پیدا میکنند که انسان وجهالله و یدالله میشود، همان طور که وضعیت خلفا و جانشینان خداوند در زمینش اینگونه است. پس انسان اگر خدا را اطاعت کند، به مرتبهای والاتر از مرتبۀ فرشتگان(ع) ارتقا مییابد🌱
📚 متشابهات، پاسخ سؤال153
📍مثال16: بعضی از تشکیککنندگان میگویند آیۀ:
✨ فَلَا أَنسَابَ بَيْنَهُمْ يَوْمَئِذٍ وَلَا يَتَسَاءلُونَ✨
🍃 [ديگر] ميانشان نسبت خويشاوندى وجود ندارد، و از [حال] يكديگر نمىپرسند🍃
📖 سوره مؤمنون آیه 101
با آیۀ ✨ وَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ يَتَسَاءلُونَ✨
🍃 و بعضى روى به بعضى ديگر مىآورند [و] از يكديگر مىپرسند!🍃
📖 سوره صافات آیه 27
در تعارض است، بهخصوص اینکه هر دو صحنه در روز قیامت اتفاق میافتند!
📝 پاسخ: تعارضی میان این دو آیه وجود ندارد؛ زیرا همان طور که خواهیم دید «تساؤل» (پرسشگری) در این دو آیه معانی متفاوتی دارد.
✍ ادامه دارد...
🍃
💢#دین_الهی
🍃قسمت چهل و نهم
📍مثال15: به نظر بعضی از تشکیککنندگان میان آیۀ:
✨ وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلاَئِكَةِ اسْجُدُواْ لآدَمَ فَسَجَدُواْ إِلاَّ إِبْلِيسَ أَبَى وَاسْتَكْبَرَ✨
🍃 و چون فرشتگان را فرموديم: «براى آدم سجده كنيد»، پس همه سجده کردند به جز ابليس كه سر باز زد و كبر ورزيد و از كافران شد🍃
📖 سوره بقره آیه 34
و آیۀ ✨ إِلَّا إِبْلِيسَ كَانَ مِنَ الْجِنِّ فَفَسَقَ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِ✨
🍃 به جز ابليس كه از جنیان بود و از فرمان پروردگارش سرپیچی کرد🍃
📖 سوره کهف آیه 50
تناقض وجود دارد؛ زیرا اولی ابلیس را جزو ملائکه برمیشمارد در حالی که دومی از جنّیان!
📝 پاسخ: میان این دو آیه تناقضی وجود ندارد؛ آیۀ اول ابلیس را با توجه به مقامی که قبل از ناکامماندنش در امتحان سجده برای آدم(ع) داشته توصیف کرده است، در حالی که دومی ابلیس را با توجه به اصل و نسبش توصیف مینماید.
⇦ از جمیل بن دراج از امام صادق(ع) روایت شده است؛ گفت: از ایشان دربارۀ ابلیس پرسیدم که آیا از ملائکه بود؟ و آیا از امر آسمان چیزی میدانست؟ فرمود: از ملائکه نبود، و از امر آسمان نیز هیچ نمیدانست. او از جنیان بود و همراه با ملائکه بود و ملائکه میپنداشتند او از خودشان است؛ در حالی که خداوند میدانست او جزو ملائکه نیست. پس وقتی فرمان سجده را صادر کرد همان شد که از او سر زد.
📚 مجلسی، بحار الانوار، 11/119
✨ سید احمدالحسن میفرماید: ابلیس لعنت الله علیه بر حسب اصل وجودش از جن است، ولی در نتیجۀ ارتقایافتن به آن مرحلهای که فرمان سجدهگزاری به فرشتگان رسید، جزو فرشتگان محسوب میشد؛ بنابراین فرمان به فرشتگان او را هم شامل میشد به این اعتبار که او در آن مرحله در شمارِ فرشتگان بوده است. جنّیان، مکلّف آفریده شدهاند؛ اگر خدا را اطاعت کنند به جایگاه فرشتگان ارتقا مییابند و از جملۀ فرشتگان میگردند. فطرت انسانها برتر از آنهاست؛ زیرا اگر خداوند سبحان و متعال را اطاعت کنند تا آنجا ارتقا پیدا میکنند که انسان وجهالله و یدالله میشود، همان طور که وضعیت خلفا و جانشینان خداوند در زمینش اینگونه است. پس انسان اگر خدا را اطاعت کند، به مرتبهای والاتر از مرتبۀ فرشتگان(ع) ارتقا مییابد🌱
📚 متشابهات، پاسخ سؤال153
📍مثال16: بعضی از تشکیککنندگان میگویند آیۀ:
✨ فَلَا أَنسَابَ بَيْنَهُمْ يَوْمَئِذٍ وَلَا يَتَسَاءلُونَ✨
🍃 [ديگر] ميانشان نسبت خويشاوندى وجود ندارد، و از [حال] يكديگر نمىپرسند🍃
📖 سوره مؤمنون آیه 101
با آیۀ ✨ وَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ يَتَسَاءلُونَ✨
🍃 و بعضى روى به بعضى ديگر مىآورند [و] از يكديگر مىپرسند!🍃
📖 سوره صافات آیه 27
در تعارض است، بهخصوص اینکه هر دو صحنه در روز قیامت اتفاق میافتند!
📝 پاسخ: تعارضی میان این دو آیه وجود ندارد؛ زیرا همان طور که خواهیم دید «تساؤل» (پرسشگری) در این دو آیه معانی متفاوتی دارد.
✍ ادامه دارد...
🕊🍃
🍃
💢#دین_الهی
🍃قسمت پنجاهم
📍مثال 17: در قصۀ یونس بهصراحت دربارۀ افکندن او به خشکی سخن به میان آمده:
✨ فَنَبَذْنَاهُ بِالْعَرَاء وَهُوَ سَقِيمٌ✨
🍃 پس او را در حالى كه ناخوش بود به زمين خشكى افكنديم!🍃
📖 سوره صافات آیه 145
در حالی که به نظر تشکیککنندگان، این آیه در تعارض است با آیۀ:
✨ لَوْلَا أَن تَدَارَكَهُ نِعْمَةٌ مِّن رَّبِّهِ لَنُبِذَ بِالْعَرَاء وَهُوَ مَذْمُومٌ!✨
🍃 اگر لطفى از جانب پروردگارش تدارك [حال] او نمىكرد، قطعاً نكوهششده بر زمين خشك انداخته مىشد🍃
📖 سوره قلم آیه 49
📝 پاسخ: با توجه به منظور و مقصود آیات زیر، مشاهده خواهیم کرد تعارضی میان این دو آیه وجود ندارد:
ـ حق تعالی میفرماید:
✨ فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَلا تَكُنْ كَصَاحِبِ الْحُوتِ إِذْ نَادَى وَهُوَ مَكْظُومٌ * لَوْلا أَنْ تَدَارَكَهُ نِعْمَةٌ مِنْ رَبِّهِ لَنُبِذَ بِالْعَرَاءِ وَهُوَ مَذْمُومٌ✨
🍃 پس در [امتثال] حكم پروردگارت شكيبايى ورز، و مانند همدم ماهى [=يونس] مباش، آنگاه كه اندوهزده ندا درداد. * اگر لطفى از جانب پروردگارش تدارك [حال] او نمىكرد، قطعاً نكوهششده بر زمين خشك انداخته مىشد🍃
📖 سوره قلم آیات 48 تا 49
- حق تعالی میفرماید: حق تعالی میفرماید:
✨ فَالْتَقَمَهُ الْحُوتُ وَهُوَ مُلِيمٌ * فَلَوْلا أَنَّهُ كَانَ مِنَ الْمُسَبِّحِينَ * لَلَبِثَ فِي بَطْنِهِ إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ * فَنَبَذْنَاهُ بِالْعَرَاءِ وَهُوَ سَقِيمٌ * وَأَنْبَتْنَا عَلَيْهِ شَجَرَةً مِنْ يَقْطِينٍ * وَأَرْسَلْنَاهُ إِلَى مِائَةِ أَلْفٍ أَوْ يَزِيدُونَ✨
🍃 [او را به دريا افكندند] و عنبرماهى او را بلعيد در حالى كه او نكوهشگر خويش بود! * و اگر او از زمرۀ تسبيحكنندگان نبود، * قطعاً تا روزى كه برانگيخته مىشوند، در شكم آن [ماهى] مىماند! * پس او را در حالى كه ناخوش بود به زمين خشكى افكنديم! * و [در آن صحرا] بر او درختی از کدو رویانیدیم [تا به برگش سایهبان و پوشش کند] * و او را بهسوى يكصدهزار [نفر از ساكنان نينوا] يا بيشتر روانه كرديم🍃
📖 سوره صافات آیات 142 تا 147
✨ سید احمدالحسن در کتاب متشابهات معنای این آیات و ماجرای اتفاقافتاده برای پیامبر خدا یونس(ع) را بهطور مفصل روشن فرموده است. نکاتی از این روشنگری را که به پاسخگویی به اشکال فوقالذکر مربوط میشود، یادآور خواهیم شد:
✍ ادامه دارد...
🍃
💢#دین_الهی
🍃قسمت پنجاهم
📍مثال 17: در قصۀ یونس بهصراحت دربارۀ افکندن او به خشکی سخن به میان آمده:
✨ فَنَبَذْنَاهُ بِالْعَرَاء وَهُوَ سَقِيمٌ✨
🍃 پس او را در حالى كه ناخوش بود به زمين خشكى افكنديم!🍃
📖 سوره صافات آیه 145
در حالی که به نظر تشکیککنندگان، این آیه در تعارض است با آیۀ:
✨ لَوْلَا أَن تَدَارَكَهُ نِعْمَةٌ مِّن رَّبِّهِ لَنُبِذَ بِالْعَرَاء وَهُوَ مَذْمُومٌ!✨
🍃 اگر لطفى از جانب پروردگارش تدارك [حال] او نمىكرد، قطعاً نكوهششده بر زمين خشك انداخته مىشد🍃
📖 سوره قلم آیه 49
📝 پاسخ: با توجه به منظور و مقصود آیات زیر، مشاهده خواهیم کرد تعارضی میان این دو آیه وجود ندارد:
ـ حق تعالی میفرماید:
✨ فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَلا تَكُنْ كَصَاحِبِ الْحُوتِ إِذْ نَادَى وَهُوَ مَكْظُومٌ * لَوْلا أَنْ تَدَارَكَهُ نِعْمَةٌ مِنْ رَبِّهِ لَنُبِذَ بِالْعَرَاءِ وَهُوَ مَذْمُومٌ✨
🍃 پس در [امتثال] حكم پروردگارت شكيبايى ورز، و مانند همدم ماهى [=يونس] مباش، آنگاه كه اندوهزده ندا درداد. * اگر لطفى از جانب پروردگارش تدارك [حال] او نمىكرد، قطعاً نكوهششده بر زمين خشك انداخته مىشد🍃
📖 سوره قلم آیات 48 تا 49
- حق تعالی میفرماید: حق تعالی میفرماید:
✨ فَالْتَقَمَهُ الْحُوتُ وَهُوَ مُلِيمٌ * فَلَوْلا أَنَّهُ كَانَ مِنَ الْمُسَبِّحِينَ * لَلَبِثَ فِي بَطْنِهِ إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ * فَنَبَذْنَاهُ بِالْعَرَاءِ وَهُوَ سَقِيمٌ * وَأَنْبَتْنَا عَلَيْهِ شَجَرَةً مِنْ يَقْطِينٍ * وَأَرْسَلْنَاهُ إِلَى مِائَةِ أَلْفٍ أَوْ يَزِيدُونَ✨
🍃 [او را به دريا افكندند] و عنبرماهى او را بلعيد در حالى كه او نكوهشگر خويش بود! * و اگر او از زمرۀ تسبيحكنندگان نبود، * قطعاً تا روزى كه برانگيخته مىشوند، در شكم آن [ماهى] مىماند! * پس او را در حالى كه ناخوش بود به زمين خشكى افكنديم! * و [در آن صحرا] بر او درختی از کدو رویانیدیم [تا به برگش سایهبان و پوشش کند] * و او را بهسوى يكصدهزار [نفر از ساكنان نينوا] يا بيشتر روانه كرديم🍃
📖 سوره صافات آیات 142 تا 147
✨ سید احمدالحسن در کتاب متشابهات معنای این آیات و ماجرای اتفاقافتاده برای پیامبر خدا یونس(ع) را بهطور مفصل روشن فرموده است. نکاتی از این روشنگری را که به پاسخگویی به اشکال فوقالذکر مربوط میشود، یادآور خواهیم شد:
✍ ادامه دارد...
🕊🍃
🍃
💢#دین_الهی
🍃قسمت پنجاه و یکم
📍مثال18: برخی از شککنندگان ادعا میکنند که بین آیۀ: ✨ اسْلُكْ يَدَكَ فِي جَيْبِكَ تَخْرُجْ بَيْضَاءَ مِنْ غَيْرِ سُوءٍ وَاضْمُمْ إِلَيْكَ جَنَاحَكَ مِنَ الرَّهْبِ✨
🍃 دست خود را به گريبانت ببر تا سپيد بىگزند بيرون بيايد و [براى رهايى] از اين هراس بازويت را به خويشتن بچسبان🍃
📖 سوره قصص آیه 32
و آیۀ: ✨ وَاضْمُمْ يَدَكَ إِلَى جَنَاحِكَ تَخْرُجْ بَيْضَاءَ مِنْ غَيْرِ سُوءٍ آيَةً أُخْرَى✨
🍃 و دست خود را به پهلويت ببر، سپيد بىگزند برمىآيد. [اين] معجزهاى ديگر است🍃
📖 سوره طه آیه 22
تضادی وجود دارد؛ زیرا آیۀ اول بازو را به موسی متصل میداند، و آیۀ دوم دست او را تابیده در پهلوی ایشان میداند، با توجه به اینکه این دو آیه دربارۀ یک موضوع صحبت میکنند!
📝 پاسخ: صرفنظر از آنچه مفسران در خصوص معنای این دو آیه گفتهاند، هیچ تضادی با هم ندارند و همان معنی را تأیید میكنند. دست سفید به عدالت كامل، صداقت و پاكی فرد از بیعدالتی اشاره دارد و این معنی در زبان نیز وجود دارد، بنابراین میگوید: "دست فلانی پاک است" و این بدان معنی است که او مردی عادل است و هیچ ظلمی از او صادر نمیشود.
📌 در لغتنامه نیز یکی از معنای جناح (بال) دست است (ابنمنظور، لسانالعرب، 1/438)، گویی دستِ انسان همانند بال برای پرنده است. كما اينكه "جناح و جوانح" نیز به سینۀ انسان اشاره دارد (زمخشری، اساسالبلاغه، ص137). همچنین جَیب در یکی از معانی آن به سینه اشاره دارد: "وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ" (و [برای پوشاندن گردن و سینه] مقنعههای خود را بر گریبانهایشان بیندازند) (نور، 31)، پس جناح و جَیب یک معنا دارند. گفته میشود فلانی "ناصح الجيب" است: يعنی او مرد راست و درستی است و منظور از آن قلب و سینهاش است، یعنی امین است.
📚 ابنمنظور، لسانالعرب، 1/288
📍بنابراین، آیۀ اول، "اضمم إليك جناحك"، بهمعنای دست سفید و بیعیب و نقصِ خود را که خالی از ظلم است به خود متصل کن تا عدالت و پاکی روحِ تو ظاهر شود. کما اینکه آیۀ دوم، "اضمم يدك إلى جناحك"، به همین معنی اشاره دارد.
✨ سید احمدالحسن علیهالسلام فرمود: حقتعالی میفرماید: «وَ اضْمُمْ يَدَکَ إِلي جَناحِکَ تَخْرُجْ بَيْضاءَ مِنْ غَيْرِ سُوءٍ آيَةً أُخْري» (دست خويش در بغل کن، بیهيچ عيبی، سفيد بيرون آيد، اين هم آيتی ديگر)؛ یعنی خالی از هرگونه ظلم و ستم. انسان با دست میگیرد و میدهد، و دست سفید به عدالت تماموکمال انسان با مردم و با خداوند سبحانومتعال اشاره دارد. بنابراین موسی علیهالسلام خودش را از ظلم و ستم در مرتبهای عالی، پاک و طاهر نموده است... .
📚 متشابهات، جلد 4، پاسخ سؤال 128
و نیز میفرماید: دست انسان در ملکوت آسمانها با عدالت، سفید و با ظلم، سیاه میشود و این همان چیزی است که خداوند سبحانومتعال در این عالم جسمانیِ دنیا با حضرت موسی علیهالسلام ظاهر فرمود: «وَنَزَعَ يَدَهُ فَإِذَا هِيَ بَيْضَاء لِلنَّاظِرِينَ» (و دستش را بيرون آورد، در نظر آنان که میديدند سفيد و درخشان بود)، «وَاضْمُمْ يَدَكَ إِلَى جَنَاحِکَ تَخْرُجْ بَيْضَاء مِنْ غَيْرِ سُوءٍ آيَةً أُخْرَى» (دست خويش در بغل کن، بیهيچ عيبی، سفيد بيرون آيد، اين هم آيتی ديگر)، «وَأَدْخِلْ يَدَكَ فِي جَيْبِکَ تَخْرُجْ بَيْضَاء مِنْ غَيْرِ سُوءٍ فِي تِسْعِ آيَاتٍ إِلَى فِرْعَوْنَ وَقَوْمِهِ إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْمًا فَاسِقِينَ» (دستت را در گريبانت ببر تا بیهيچ آسيبی، سفيد بيرون آيد. با نُه نشانه نزد فرعون و قومش برو که مردمی فاسق و عصيانگرند)، «اسْلُکْ يَدَكَ فِي جَيْبِکَ تَخْرُجْ بَيْضَاء مِنْ غَيْرِ سُوءٍ وَاضْمُمْ إِلَيْکَ جَنَاحَکَ مِنَ الرَّهْبِ فَذَانِکَ بُرْهَانَانِ مِن رَّبِّکَ إِلَى فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْمًا فَاسِقِينَ» (دست خود در گريبانت ببر تا بيرون آيد سفيد بیهيچ آسيبی، و تا از وحشت بيارامی دست خود در بغل کن. اين دو از جانب پروردگارت حجتهای تو برای فرعون و مهتران اوست، که آنان مردمی نافرمان هستند). «جناح» (بغل) و «جَیب» (گریبان) چسبیده به سینه است که محل اتصال روح انسان به بدن اوست؛ یعنی گویا آنچه از عدالت و قدسیت و پاکی است از روح خود خارج میکند تا وضعیتش را به آنها نشان دهد.
📚 پاسخهای روشنگرانه، پاسخ سؤال 59
📍مثال19: برخی از افراد منتقد تصور میکنند آیۀ:
✨ إِنْ أَنَاْ إِلاَّ نَذِيرٌ وَبَشِيرٌ لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ✨
🍃 من فقط برای گروهی که ایمان میآورند، بیمدهنده و مژدهرسانم🍃
📖 سوره أعراف آیه 188
✍ ادامه دارد...
🍃
💢#دین_الهی
🍃قسمت پنجاه و یکم
📍مثال18: برخی از شککنندگان ادعا میکنند که بین آیۀ: ✨ اسْلُكْ يَدَكَ فِي جَيْبِكَ تَخْرُجْ بَيْضَاءَ مِنْ غَيْرِ سُوءٍ وَاضْمُمْ إِلَيْكَ جَنَاحَكَ مِنَ الرَّهْبِ✨
🍃 دست خود را به گريبانت ببر تا سپيد بىگزند بيرون بيايد و [براى رهايى] از اين هراس بازويت را به خويشتن بچسبان🍃
📖 سوره قصص آیه 32
و آیۀ: ✨ وَاضْمُمْ يَدَكَ إِلَى جَنَاحِكَ تَخْرُجْ بَيْضَاءَ مِنْ غَيْرِ سُوءٍ آيَةً أُخْرَى✨
🍃 و دست خود را به پهلويت ببر، سپيد بىگزند برمىآيد. [اين] معجزهاى ديگر است🍃
📖 سوره طه آیه 22
تضادی وجود دارد؛ زیرا آیۀ اول بازو را به موسی متصل میداند، و آیۀ دوم دست او را تابیده در پهلوی ایشان میداند، با توجه به اینکه این دو آیه دربارۀ یک موضوع صحبت میکنند!
📝 پاسخ: صرفنظر از آنچه مفسران در خصوص معنای این دو آیه گفتهاند، هیچ تضادی با هم ندارند و همان معنی را تأیید میكنند. دست سفید به عدالت كامل، صداقت و پاكی فرد از بیعدالتی اشاره دارد و این معنی در زبان نیز وجود دارد، بنابراین میگوید: "دست فلانی پاک است" و این بدان معنی است که او مردی عادل است و هیچ ظلمی از او صادر نمیشود.
📌 در لغتنامه نیز یکی از معنای جناح (بال) دست است (ابنمنظور، لسانالعرب، 1/438)، گویی دستِ انسان همانند بال برای پرنده است. كما اينكه "جناح و جوانح" نیز به سینۀ انسان اشاره دارد (زمخشری، اساسالبلاغه، ص137). همچنین جَیب در یکی از معانی آن به سینه اشاره دارد: "وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ" (و [برای پوشاندن گردن و سینه] مقنعههای خود را بر گریبانهایشان بیندازند) (نور، 31)، پس جناح و جَیب یک معنا دارند. گفته میشود فلانی "ناصح الجيب" است: يعنی او مرد راست و درستی است و منظور از آن قلب و سینهاش است، یعنی امین است.
📚 ابنمنظور، لسانالعرب، 1/288
📍بنابراین، آیۀ اول، "اضمم إليك جناحك"، بهمعنای دست سفید و بیعیب و نقصِ خود را که خالی از ظلم است به خود متصل کن تا عدالت و پاکی روحِ تو ظاهر شود. کما اینکه آیۀ دوم، "اضمم يدك إلى جناحك"، به همین معنی اشاره دارد.
✨ سید احمدالحسن علیهالسلام فرمود: حقتعالی میفرماید: «وَ اضْمُمْ يَدَکَ إِلي جَناحِکَ تَخْرُجْ بَيْضاءَ مِنْ غَيْرِ سُوءٍ آيَةً أُخْري» (دست خويش در بغل کن، بیهيچ عيبی، سفيد بيرون آيد، اين هم آيتی ديگر)؛ یعنی خالی از هرگونه ظلم و ستم. انسان با دست میگیرد و میدهد، و دست سفید به عدالت تماموکمال انسان با مردم و با خداوند سبحانومتعال اشاره دارد. بنابراین موسی علیهالسلام خودش را از ظلم و ستم در مرتبهای عالی، پاک و طاهر نموده است... .
📚 متشابهات، جلد 4، پاسخ سؤال 128
و نیز میفرماید: دست انسان در ملکوت آسمانها با عدالت، سفید و با ظلم، سیاه میشود و این همان چیزی است که خداوند سبحانومتعال در این عالم جسمانیِ دنیا با حضرت موسی علیهالسلام ظاهر فرمود: «وَنَزَعَ يَدَهُ فَإِذَا هِيَ بَيْضَاء لِلنَّاظِرِينَ» (و دستش را بيرون آورد، در نظر آنان که میديدند سفيد و درخشان بود)، «وَاضْمُمْ يَدَكَ إِلَى جَنَاحِکَ تَخْرُجْ بَيْضَاء مِنْ غَيْرِ سُوءٍ آيَةً أُخْرَى» (دست خويش در بغل کن، بیهيچ عيبی، سفيد بيرون آيد، اين هم آيتی ديگر)، «وَأَدْخِلْ يَدَكَ فِي جَيْبِکَ تَخْرُجْ بَيْضَاء مِنْ غَيْرِ سُوءٍ فِي تِسْعِ آيَاتٍ إِلَى فِرْعَوْنَ وَقَوْمِهِ إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْمًا فَاسِقِينَ» (دستت را در گريبانت ببر تا بیهيچ آسيبی، سفيد بيرون آيد. با نُه نشانه نزد فرعون و قومش برو که مردمی فاسق و عصيانگرند)، «اسْلُکْ يَدَكَ فِي جَيْبِکَ تَخْرُجْ بَيْضَاء مِنْ غَيْرِ سُوءٍ وَاضْمُمْ إِلَيْکَ جَنَاحَکَ مِنَ الرَّهْبِ فَذَانِکَ بُرْهَانَانِ مِن رَّبِّکَ إِلَى فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْمًا فَاسِقِينَ» (دست خود در گريبانت ببر تا بيرون آيد سفيد بیهيچ آسيبی، و تا از وحشت بيارامی دست خود در بغل کن. اين دو از جانب پروردگارت حجتهای تو برای فرعون و مهتران اوست، که آنان مردمی نافرمان هستند). «جناح» (بغل) و «جَیب» (گریبان) چسبیده به سینه است که محل اتصال روح انسان به بدن اوست؛ یعنی گویا آنچه از عدالت و قدسیت و پاکی است از روح خود خارج میکند تا وضعیتش را به آنها نشان دهد.
📚 پاسخهای روشنگرانه، پاسخ سؤال 59
📍مثال19: برخی از افراد منتقد تصور میکنند آیۀ:
✨ إِنْ أَنَاْ إِلاَّ نَذِيرٌ وَبَشِيرٌ لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ✨
🍃 من فقط برای گروهی که ایمان میآورند، بیمدهنده و مژدهرسانم🍃
📖 سوره أعراف آیه 188
✍ ادامه دارد...
🕊🍃
🍃
💢#دین_الهی
🍃قسمت پنجاه و دوم
📍مثال20: برخی از منتقدان ادعا میکنند که آیۀ:
✨ وَاتَّقُواْ يَوْماً لاَّ تَجْزِي نَفْسٌ عَن نَّفْسٍ شَيْئاً وَلاَ يُقْبَلُ مِنْهَا شَفَاعَةٌ وَلاَ يُؤْخَذُ مِنْهَا عَدْلٌ وَلاَ هُمْ يُنصَرُونَ✨
🍃 و از روزی پروا کنید که نه کسی از کسی عذابی را دفع میکند، و نه از کسی شفاعتی میپذیرند، و نه از کسی [در برابر گناهانش] فدیه و عوضی میگیرند، و نه [برای رهایی از آتش دوزخ] یاری میشوند🍃
📖 سوره بقره آیه 48
این نشانگر انکار مطلق شفاعت است، بنابراین با آیاتی که وجود شفاعت را تأیید میکنند، مغایرت دارد؛ مانند:
✨ مَن ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ✨
🍃 کیست آنکه جز به اذن او در پیشگاهش شفاعت کند🍃
📖 سوره بقره آیه 255
✨ وَلَا يَشْفَعُونَ إِلَّا لِمَنِ ارْتَضَى✨
🍃 و جز برای کسی که خدا بپسندد شفاعت نمیکنند🍃
📖 سوره أنبياء آیه 28
✨ وَلَا تَنفَعُ الشَّفَاعَةُ عِندَهُ إِلَّا لِمَنْ أَذِنَ لَهُ✨
🍃 شفاعت در پیشگاه خدا، جز برای کسانی که به آنان اذن دهد سودی ندارد🍃
📖 سوره سبأ آیه 23
📝 پاسخ: هیچ تضادی بین آیات وجود ندارد؛ زیرا در رابطه با دو روز متفاوت صحبت میکند و نه در خصوص یک روز، آنطور که افراد منتقد تصور میکنند؛ بنابراین روزی که در آن هیچ شفاعتی وجود نداشته باشد "وَاتَّقُواْ يَوْماً لاَّ تَجْزِي نَفْسٌ عَن نَّفْسٍ شَيْئاً وَلاَ يُقْبَلُ مِنْهَا شَفَاعَةٌ" روز مرگ است؛ زیرا تنها روزی است که در آن شفاعت وجود ندارد، اما در خصوص آیاتی که وجود شفاعت را ثابت میکنند، آنها از قیامت صحبت میکنند.
✨ خدای عزوجل فرمود: "واتقوا يوماً لا تجزي نفس عن نفس شيئاً" "در هنگام مرگ، هیچکس نمیتواند عذاب را از کسی که شایستۀ دریافت آن است، دفع کند." "ولا يقبل منها شفاعة" "شفاعتی برای بهتأخیرانداختن مرگ پذیرفته نمیشود." "ولا يؤخذ منها عدل" "هیچ فدیهای بهجای او پذیرفته نمیشود که بمیرد و او رها یابد." امام صادق علیهالسلام فرمود: این آیه از هنگام مرگ [حکایت میکند] که شفاعت و فدیهای مورد قبول واقع نشده و فرد نزدیک به مرگ را بینیاز نمیکند؛ امّا در قیامت ما و خاندانمان تمام گرفتاریهای شیعیانمان را برطرف میکنیم... .
📚 تفسیر امام عسکری، صفحه 241
🌷 سید احمدالحسن علیهالسلام فرمود:
"وَاتَّقُواْ يَوْماً" (و بترسید از روزی که): روز مرگ است؛ و آن تنها روزی است که در آن شفاعت وجود ندارد. از عذابِ هنگامِ مرگ کسی نجات پیدا نمیکند مگر کسی که در دنیا با بدنش زندگی کرده، در حالی که دلش به ملأ اعلی تعلّق داشته باشد و در نتیجه با ریسمانها و دلبستگیهایی به دنیا مرتبط نبوده که به قطعکردن و بریدن ـکه مسبب عذاب استـ نیاز داشته باشد.
نجاتیافتگان از عذاب مرگ، مقرّبان هستند. حق تعالی میفرماید: "فَأَمَّا إِن كَانَ مِنَ الْمُقَرَّبِينَ * فَرَوْحٌ وَرَيْحَانٌ وَجَنَّةُ نَعِيمٍ" (اما اگر از مقرّبان باشد * برای اوست آسايش و روزی و بهشت پر نعمت)؛ یعنی وضعیت مرگش. و سروران مقرّبان عبارتاند از: محمد و آل محمد علیهم السلام.
📚 متشابهات، پاسخ سؤال 23
⇦ و نیز فرمود: «"وَاتَّقُواْ يَوْماً": یعنی (بترسید از روزی که) و این روز، همان روز مرگ است؛ یعنی ساعت مرگ یا لحظات مرگ. با وجودی که شفاعتِ کسی که دارای شفاعت است، در هر ساعت در دنیا و پس از مرگ در قبر و برزخ و قیامت سود میرساند، ولی در لحظۀ مرگ برای کسی شفاعتی وجود نخواهد داشت، و حتی هنگام مرگ هیچ بَدَل و عمل صالحی نیز پذیرفته نمیشود.
این ازآنروست که مرگ عبارت است از: کندن روح از جسد و این نَزَع یا کندن یا گرفتن یا استیفا الزاماً باید همراه با قطع وابستگیهای روح از این دنیا باشد و بر اساس میزان تراکم و فراوانی این وابستگیها و روابط، تنیدگی روح با جسد نیز بیشتر میشود، و از همین رو بریدن این وابستگیها حتماً با دردها و رنجهایی همراه است و شفاعتِ شفاعتکنندگان برای مانعشدن از آن یا ازبینبردنش سودی نمیرساند و حتی عمل انسان نیز برای رفع یا ازبینبردن این دردها کارساز نیست.
"لاَ يُؤْخَذُ مِنْهَا عَدْلٌ" (و از کسی عوضی دریافت نشود): ازآنرو که وابستگیِ انسان به دنیا (خانه، همسر، فرزندان، مال و دیگر تعلّقات دنیوی) عبارت است از: ریسمانهایی که انسان با دستِ خودش آنها را گره زده است و بدون بریدن این ریسمانها و تعلّقات، روح از دنیا خارج نمیگردد و از جسد منفصل نمیشود؛ و هیچکس از دردهای مرگ نجات نمییابد مگر کسی که با جسمش در دنیا بوده، ولی روحش به ملأ اعلی تعلّق داشته باشد، و این افراد همان مقرّبان هستند. امیرالمؤمنین علیهالسلام سخنی با این مضمون دارد که: «انما کنتُ جاراً لکم، جاورکم بدني اياماً» (من فقط همسایۀ شما بودم، که چند روزی بدنم در کنار شما زیست).
✍ ادامه دارد...
🍃
💢#دین_الهی
🍃قسمت پنجاه و دوم
📍مثال20: برخی از منتقدان ادعا میکنند که آیۀ:
✨ وَاتَّقُواْ يَوْماً لاَّ تَجْزِي نَفْسٌ عَن نَّفْسٍ شَيْئاً وَلاَ يُقْبَلُ مِنْهَا شَفَاعَةٌ وَلاَ يُؤْخَذُ مِنْهَا عَدْلٌ وَلاَ هُمْ يُنصَرُونَ✨
🍃 و از روزی پروا کنید که نه کسی از کسی عذابی را دفع میکند، و نه از کسی شفاعتی میپذیرند، و نه از کسی [در برابر گناهانش] فدیه و عوضی میگیرند، و نه [برای رهایی از آتش دوزخ] یاری میشوند🍃
📖 سوره بقره آیه 48
این نشانگر انکار مطلق شفاعت است، بنابراین با آیاتی که وجود شفاعت را تأیید میکنند، مغایرت دارد؛ مانند:
✨ مَن ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ✨
🍃 کیست آنکه جز به اذن او در پیشگاهش شفاعت کند🍃
📖 سوره بقره آیه 255
✨ وَلَا يَشْفَعُونَ إِلَّا لِمَنِ ارْتَضَى✨
🍃 و جز برای کسی که خدا بپسندد شفاعت نمیکنند🍃
📖 سوره أنبياء آیه 28
✨ وَلَا تَنفَعُ الشَّفَاعَةُ عِندَهُ إِلَّا لِمَنْ أَذِنَ لَهُ✨
🍃 شفاعت در پیشگاه خدا، جز برای کسانی که به آنان اذن دهد سودی ندارد🍃
📖 سوره سبأ آیه 23
📝 پاسخ: هیچ تضادی بین آیات وجود ندارد؛ زیرا در رابطه با دو روز متفاوت صحبت میکند و نه در خصوص یک روز، آنطور که افراد منتقد تصور میکنند؛ بنابراین روزی که در آن هیچ شفاعتی وجود نداشته باشد "وَاتَّقُواْ يَوْماً لاَّ تَجْزِي نَفْسٌ عَن نَّفْسٍ شَيْئاً وَلاَ يُقْبَلُ مِنْهَا شَفَاعَةٌ" روز مرگ است؛ زیرا تنها روزی است که در آن شفاعت وجود ندارد، اما در خصوص آیاتی که وجود شفاعت را ثابت میکنند، آنها از قیامت صحبت میکنند.
✨ خدای عزوجل فرمود: "واتقوا يوماً لا تجزي نفس عن نفس شيئاً" "در هنگام مرگ، هیچکس نمیتواند عذاب را از کسی که شایستۀ دریافت آن است، دفع کند." "ولا يقبل منها شفاعة" "شفاعتی برای بهتأخیرانداختن مرگ پذیرفته نمیشود." "ولا يؤخذ منها عدل" "هیچ فدیهای بهجای او پذیرفته نمیشود که بمیرد و او رها یابد." امام صادق علیهالسلام فرمود: این آیه از هنگام مرگ [حکایت میکند] که شفاعت و فدیهای مورد قبول واقع نشده و فرد نزدیک به مرگ را بینیاز نمیکند؛ امّا در قیامت ما و خاندانمان تمام گرفتاریهای شیعیانمان را برطرف میکنیم... .
📚 تفسیر امام عسکری، صفحه 241
🌷 سید احمدالحسن علیهالسلام فرمود:
"وَاتَّقُواْ يَوْماً" (و بترسید از روزی که): روز مرگ است؛ و آن تنها روزی است که در آن شفاعت وجود ندارد. از عذابِ هنگامِ مرگ کسی نجات پیدا نمیکند مگر کسی که در دنیا با بدنش زندگی کرده، در حالی که دلش به ملأ اعلی تعلّق داشته باشد و در نتیجه با ریسمانها و دلبستگیهایی به دنیا مرتبط نبوده که به قطعکردن و بریدن ـکه مسبب عذاب استـ نیاز داشته باشد.
نجاتیافتگان از عذاب مرگ، مقرّبان هستند. حق تعالی میفرماید: "فَأَمَّا إِن كَانَ مِنَ الْمُقَرَّبِينَ * فَرَوْحٌ وَرَيْحَانٌ وَجَنَّةُ نَعِيمٍ" (اما اگر از مقرّبان باشد * برای اوست آسايش و روزی و بهشت پر نعمت)؛ یعنی وضعیت مرگش. و سروران مقرّبان عبارتاند از: محمد و آل محمد علیهم السلام.
📚 متشابهات، پاسخ سؤال 23
⇦ و نیز فرمود: «"وَاتَّقُواْ يَوْماً": یعنی (بترسید از روزی که) و این روز، همان روز مرگ است؛ یعنی ساعت مرگ یا لحظات مرگ. با وجودی که شفاعتِ کسی که دارای شفاعت است، در هر ساعت در دنیا و پس از مرگ در قبر و برزخ و قیامت سود میرساند، ولی در لحظۀ مرگ برای کسی شفاعتی وجود نخواهد داشت، و حتی هنگام مرگ هیچ بَدَل و عمل صالحی نیز پذیرفته نمیشود.
این ازآنروست که مرگ عبارت است از: کندن روح از جسد و این نَزَع یا کندن یا گرفتن یا استیفا الزاماً باید همراه با قطع وابستگیهای روح از این دنیا باشد و بر اساس میزان تراکم و فراوانی این وابستگیها و روابط، تنیدگی روح با جسد نیز بیشتر میشود، و از همین رو بریدن این وابستگیها حتماً با دردها و رنجهایی همراه است و شفاعتِ شفاعتکنندگان برای مانعشدن از آن یا ازبینبردنش سودی نمیرساند و حتی عمل انسان نیز برای رفع یا ازبینبردن این دردها کارساز نیست.
"لاَ يُؤْخَذُ مِنْهَا عَدْلٌ" (و از کسی عوضی دریافت نشود): ازآنرو که وابستگیِ انسان به دنیا (خانه، همسر، فرزندان، مال و دیگر تعلّقات دنیوی) عبارت است از: ریسمانهایی که انسان با دستِ خودش آنها را گره زده است و بدون بریدن این ریسمانها و تعلّقات، روح از دنیا خارج نمیگردد و از جسد منفصل نمیشود؛ و هیچکس از دردهای مرگ نجات نمییابد مگر کسی که با جسمش در دنیا بوده، ولی روحش به ملأ اعلی تعلّق داشته باشد، و این افراد همان مقرّبان هستند. امیرالمؤمنین علیهالسلام سخنی با این مضمون دارد که: «انما کنتُ جاراً لکم، جاورکم بدني اياماً» (من فقط همسایۀ شما بودم، که چند روزی بدنم در کنار شما زیست).
✍ ادامه دارد...
🕊🍃
🍃
💢#دین_الهی
🍃قسمت پنجاه و سوم
📍مثال23: در خصوص ابراهیم [در قرآن چنین ذکر] شده است:
✨ وَجَعَلْنَا فِي ذُرِّيَّتِهِ النُّبُوَّةَ وَالْكِتَابَ ...✨
🍃 و در ميان فرزندانش پيامبرى و كتاب را قرار داديم...🍃
📖 سوره عنكبوت آیه 27
از نظر منتقدان، آیه بیانگر این است كه نبوت و كتاب مخصوص فرزندان اوست، اما در آیۀ دیگری نوح را با او همراه كرده است:
✨ وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا وَإِبْرَاهِيمَ وَجَعَلْنَا فِي ذُرِّيَّتِهِمَا النُّبُوَّةَ وَالْكِتَابَ✨
🍃 و در حقيقت نوح و ابراهيم را فرستاديم و در ميان فرزندان آن دو نبوت و كتاب را قرار داديم🍃
📖 سوره حديد آیه 26
و این تناقض است! و اگر پاسخ این است که هرکس از فرزندان ابراهیم باشد از نسل نوح است، پس چرا این مسئله در خصوص آدم ذکر نشده است، با توجه به اینکه هرکس از فرزندان ابراهیم است البته از فرزندان آدم است⁉️
📝 پاسخ: دو آیه در خصوص رابطۀ نسبی و مطلق فرزندان صحبت نمیکنند تا انتساب آنها به هر جدی از اجداد والا صحیح باشد، با توجه به اینکه آنها از نسل آن جد هستند و بنابراین در آخر آنها فرزندان او هستند. چنین تصوری نادرست است؛ از آنجا که این دو آیه دربارۀ وراثت از نوع خاصی صحبت میکنند، "مقام الهی"، که میراث نبوت و کتاب است، پس نوح و ابراهیم، پیامبرانی الهی از اولوالعزم بودند، و آنها امام و سرور هستند💯
🌷 امام صادق(ع) فرمود: سرور پيامبران و فرستادگان پنج نفرند، و آنان رسولان اولوالعزم هستند و سنگ آسيا[ى نبوّت] بر محور آنها مىچرخد: نوح، ابراهيم، موسى، عيسى و محمّد، درود و صلوات خدا بر او و خاندان او و بر همه پيامبران باد. 1/175.
☝️ و آدم(ع) گرچه پیامبر بود، اما مقام امامت را بهعنوان وارث آن (و کتاب آسمانی که همراه آن است) نسبت به کسانی که بعد از او حجت خدا بودند، نداشت همان گونه که با نوح و ابراهیم(ع) اتفاق افتاد؛ بنابراین آدم(ع) این مقام را برای خود نخواست، چه رسد به اینکه برای برخی از فرزندان خود ارث قرار دهد، در حالی که قرآن چنین درخواستی را از ابراهیم(ع) نقل کرده است، حق تعالی فرمود:
✨ وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ✨
🍃 و چون ابراهيم را پروردگارش با كلماتى بيازمود و وى آن همه را به انجام رسانيد [خدا به او] فرمود: من تو را پيشواى مردم قرار دادم [ابراهيم] پرسيد: از دودمانم [چطور] فرمود: پيمان من به بيدادگران نمیرسد🍃
📖 سوره بقره آیه 124
🌷 امام باقر(ع) فرمود: خدا، ابراهیم (علیهالسلام) را [ابتدا] به بندگی پذیرفت، پیش از آنکه او را به پیامبری بپذیرد؛ و او را به پیغمبری پذیرفت، پیش از آنکه به رسالتش گیرد؛ و به رسالتش گرفت، پیش از آنکه خلیلش گیرد؛ و خلیلش گرفت، پیش از آنکه امامش گیرد. و چون این مقامات را برایش فراهم نمود، امام پنج انگشت خود را [برای بیاننمودن این پنج مقام] جمع کرد، به ابراهیم (علیهالسلام) گفت: إِنِّی جاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِماماً، از بس این مرتبت در چشم ابراهیم (علیهالسلام) بزرگ آمد، گفت: پروردگارا و از فرزندان من هم [امام قرار دهی]؟ خداوند فرمود: «پیمان من به ستمکاران نمیرسد.
📚 کلینی، کافی، 1/175
🌷 و امام رضا(ع) ضمن توضیح جایگاه خاندان محمد(ع) و تفاوت آنها با بقیۀ امت، در محضر علمایی که با ایشان مناظره کردند، فرمود: (آیا نمیدانید که وراثت و پاکی از آنِ برگزیدگان هدایتشده است نه دیگران»؟ گفتند: «از کجا چنین نتیجهای گرفتهای، ای اباالحسن»؟ فرمود: «از کلام خداوند عزّوجلّ: "ولقَدْ أَرْسَلنَا نُوحًا وإِبْرَاهِیمَ وجَعَلنَا فِی ذُرِّیَّتِهِمَا النُّبُوةَ والکِتَابَ فَمِنْهُم مُّهْتَدٍ وکَثِیرٌ مِّنْهُمْ فَاسِقُونَ"، (پس وارث نبوّت و کتاب از آن هدایتشدگان است نه فاسقین. آیا نمیدانید که نوح از پروردگار متعال درخواست کرد و فرمود: پروردگارا! پسرم از خاندان من است و وعدۀ تو [دربارۀ نجات خاندانم] حق است و تو از همۀ حکمکنندگان برتری!) (هود، ۴۵) و خداوند عزّوجلّ به او فرمود: «ای نوح! او از اهل تو نیست! او عمل غیر صالحی است [فرد ناشایستهای است]! پس، آنچه را از آن آگاه نیستی، از من مخواه! من به تو اندرز میدهم تا از جاهلان نباشی!!)». (هود، ۴۶)
📚 صدوق، آمالی، 616
👌 در واقع خداوند متعال میراث نبوت و کتاب را در فرزندان نوح و ابراهیم قرار داد، همان طور که خداوند متعال وعده داده بود و در میان آنها آلمحمد(ص) بودند؛ بنابراین آنها وارث جدشان محمد مصطفی(ص) و وارث نوح و ابراهیم(ع) شدند، و در واقع وارث نبوت و کتاب شدند، حق تعالی فرمود:
✍ ادامه دارد
🍃
💢#دین_الهی
🍃قسمت پنجاه و سوم
📍مثال23: در خصوص ابراهیم [در قرآن چنین ذکر] شده است:
✨ وَجَعَلْنَا فِي ذُرِّيَّتِهِ النُّبُوَّةَ وَالْكِتَابَ ...✨
🍃 و در ميان فرزندانش پيامبرى و كتاب را قرار داديم...🍃
📖 سوره عنكبوت آیه 27
از نظر منتقدان، آیه بیانگر این است كه نبوت و كتاب مخصوص فرزندان اوست، اما در آیۀ دیگری نوح را با او همراه كرده است:
✨ وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا وَإِبْرَاهِيمَ وَجَعَلْنَا فِي ذُرِّيَّتِهِمَا النُّبُوَّةَ وَالْكِتَابَ✨
🍃 و در حقيقت نوح و ابراهيم را فرستاديم و در ميان فرزندان آن دو نبوت و كتاب را قرار داديم🍃
📖 سوره حديد آیه 26
و این تناقض است! و اگر پاسخ این است که هرکس از فرزندان ابراهیم باشد از نسل نوح است، پس چرا این مسئله در خصوص آدم ذکر نشده است، با توجه به اینکه هرکس از فرزندان ابراهیم است البته از فرزندان آدم است⁉️
📝 پاسخ: دو آیه در خصوص رابطۀ نسبی و مطلق فرزندان صحبت نمیکنند تا انتساب آنها به هر جدی از اجداد والا صحیح باشد، با توجه به اینکه آنها از نسل آن جد هستند و بنابراین در آخر آنها فرزندان او هستند. چنین تصوری نادرست است؛ از آنجا که این دو آیه دربارۀ وراثت از نوع خاصی صحبت میکنند، "مقام الهی"، که میراث نبوت و کتاب است، پس نوح و ابراهیم، پیامبرانی الهی از اولوالعزم بودند، و آنها امام و سرور هستند💯
🌷 امام صادق(ع) فرمود: سرور پيامبران و فرستادگان پنج نفرند، و آنان رسولان اولوالعزم هستند و سنگ آسيا[ى نبوّت] بر محور آنها مىچرخد: نوح، ابراهيم، موسى، عيسى و محمّد، درود و صلوات خدا بر او و خاندان او و بر همه پيامبران باد. 1/175.
☝️ و آدم(ع) گرچه پیامبر بود، اما مقام امامت را بهعنوان وارث آن (و کتاب آسمانی که همراه آن است) نسبت به کسانی که بعد از او حجت خدا بودند، نداشت همان گونه که با نوح و ابراهیم(ع) اتفاق افتاد؛ بنابراین آدم(ع) این مقام را برای خود نخواست، چه رسد به اینکه برای برخی از فرزندان خود ارث قرار دهد، در حالی که قرآن چنین درخواستی را از ابراهیم(ع) نقل کرده است، حق تعالی فرمود:
✨ وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ✨
🍃 و چون ابراهيم را پروردگارش با كلماتى بيازمود و وى آن همه را به انجام رسانيد [خدا به او] فرمود: من تو را پيشواى مردم قرار دادم [ابراهيم] پرسيد: از دودمانم [چطور] فرمود: پيمان من به بيدادگران نمیرسد🍃
📖 سوره بقره آیه 124
🌷 امام باقر(ع) فرمود: خدا، ابراهیم (علیهالسلام) را [ابتدا] به بندگی پذیرفت، پیش از آنکه او را به پیامبری بپذیرد؛ و او را به پیغمبری پذیرفت، پیش از آنکه به رسالتش گیرد؛ و به رسالتش گرفت، پیش از آنکه خلیلش گیرد؛ و خلیلش گرفت، پیش از آنکه امامش گیرد. و چون این مقامات را برایش فراهم نمود، امام پنج انگشت خود را [برای بیاننمودن این پنج مقام] جمع کرد، به ابراهیم (علیهالسلام) گفت: إِنِّی جاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِماماً، از بس این مرتبت در چشم ابراهیم (علیهالسلام) بزرگ آمد، گفت: پروردگارا و از فرزندان من هم [امام قرار دهی]؟ خداوند فرمود: «پیمان من به ستمکاران نمیرسد.
📚 کلینی، کافی، 1/175
🌷 و امام رضا(ع) ضمن توضیح جایگاه خاندان محمد(ع) و تفاوت آنها با بقیۀ امت، در محضر علمایی که با ایشان مناظره کردند، فرمود: (آیا نمیدانید که وراثت و پاکی از آنِ برگزیدگان هدایتشده است نه دیگران»؟ گفتند: «از کجا چنین نتیجهای گرفتهای، ای اباالحسن»؟ فرمود: «از کلام خداوند عزّوجلّ: "ولقَدْ أَرْسَلنَا نُوحًا وإِبْرَاهِیمَ وجَعَلنَا فِی ذُرِّیَّتِهِمَا النُّبُوةَ والکِتَابَ فَمِنْهُم مُّهْتَدٍ وکَثِیرٌ مِّنْهُمْ فَاسِقُونَ"، (پس وارث نبوّت و کتاب از آن هدایتشدگان است نه فاسقین. آیا نمیدانید که نوح از پروردگار متعال درخواست کرد و فرمود: پروردگارا! پسرم از خاندان من است و وعدۀ تو [دربارۀ نجات خاندانم] حق است و تو از همۀ حکمکنندگان برتری!) (هود، ۴۵) و خداوند عزّوجلّ به او فرمود: «ای نوح! او از اهل تو نیست! او عمل غیر صالحی است [فرد ناشایستهای است]! پس، آنچه را از آن آگاه نیستی، از من مخواه! من به تو اندرز میدهم تا از جاهلان نباشی!!)». (هود، ۴۶)
📚 صدوق، آمالی، 616
👌 در واقع خداوند متعال میراث نبوت و کتاب را در فرزندان نوح و ابراهیم قرار داد، همان طور که خداوند متعال وعده داده بود و در میان آنها آلمحمد(ص) بودند؛ بنابراین آنها وارث جدشان محمد مصطفی(ص) و وارث نوح و ابراهیم(ع) شدند، و در واقع وارث نبوت و کتاب شدند، حق تعالی فرمود:
✍ ادامه دارد
🕊🍃
🍃
💢#دین_الهی
🍃قسمت پنجاه و چهارم
📍مثال25: برخی از منتقدان ادعا میکنند که آیۀ:
✨ إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ بَعْدَ إِيمَانِهِمْ ثُمَّ ازْدَادُواْ كُفْرًا لَّن تُقْبَلَ تَوْبَتُهُمْ وَأُوْلَـئِكَ هُمُ الضَّآلُّونَ✨
🍃 كسانى كه پس از ايمان خود كافر شدند سپس بر كفر [خود] افزودند، هرگز توبۀ آنان پذيرفته نخواهد شد و آنان خود گمراهانند🍃
📖 سوره آلعمران آیه 90
نشان میدهد که توبۀ مرتدان پذیرفته نخواهد شد، و با آیاتِ قبل از آن که نشان میدهد آنها توبه دارند، مغایرت دارد:
✨ كَيْفَ يَهْدِي اللَّهُ قَوْمًا كَفَرُوا بَعْدَ إِيمَانِهِمْ وَشَهِدُوا أَنَّ الرَّسُولَ حَقٌّ وَجَاءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ * أُولَئِكَ جَزَاؤُهُمْ أَنَّ عَلَيْهِمْ لَعْنَةَ اللَّهِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ * خَالِدِينَ فِيهَا لَا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ وَلَا هُمْ يُنْظَرُونَ * إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا مِنْ بَعْدِ ذَلِكَ وَأَصْلَحُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ✨
🍃 چگونه خداوند قومى را كه بعد از ايمانشان كافر شدند هدايت مىكند با آنكه شهادت دادند كه اين رسول بر حق است و برايشان دلايل روشن آمد و خداوند قوم بيدادگر را هدايت نمىكند * آنان سزايشان اين است كه لعنت خدا و فرشتگان و مردم همگى برايشان است * در آن [لعنت] جاودانه بمانند نه عذاب از ايشان كاسته گردد و نه مهلت يابند * مگر كسانى كه پس از آن توبه كردند و درستکارى [پيشه] نمودند كه خداوند آمرزنده مهربان است🍃
📖 سوره آلعمران آیه 86 تا 89
🌷 از امام صادق(ع) دربارۀ آیۀ: "وَ لَیْسَتِ التَّوْبَةُ لِلَّذِینَ یَعمَلُونَ السَّیِّئَاتِ حَتَّی إِذَا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ إِنِّی تُبْتُ الآنَ" پرسیده شد. فرمود: «این زمانی است که احوال آخرت را با چشمانش ببنید.»
📚 مجلسی، بحار الانوار، 6/19
از محمد همدانی روایت شده که به امام رضا(ع) عرض کردم: چرا خدا فرعون را غرق کرد، در حالی که به او ایمان آورد و به وحدانیّت خداوند اقرار کرد؟» فرمود: «زیرا او در هنگام رؤیت قدرت و شدّت خدا ایمان آورد و ایمان در این شرایط پذیرفته نیست. این حکم خداوند متعال است که در میان اخلاف و اسلاف آمده است. خداوند متعال فرمود: "فَلَمَّا رَأَوْا بَأْسَنَا قَالُوا آمَنَّا بِاللهِ وَحْدَهُ وَکَفَرْنَا بِمَا کُنَّا بِهِ مُشْرِکِینَ* فَلَمْ یَکُ یَنفَعُهُمْ إِیمَانُهُمْ لَمَّا رَأَوْا بَأْسَنَا..." و خداوند عزّوجلّ فرمود: "یَوْمَ یَأْتِی بَعْضُ آیاتِ رَبِّکَ لا یَنْفَعُ نَفْساً إِیمانُها لَمْ تَکُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ أَوْ کَسَبَتْ فِی إِیمانِها خَیْراً" (روزى كه پارهاى از نشانههاى پروردگارت [پديد] آيد كسى كه قبلاً ايمان نياورده يا خيرى در ايمانآوردن خود به دست نياورده ايمانآوردنش سود نمىبخشد) (الانعام، 158)... .
📚 صدوق، علل الشرایع، 1/59
🌺🍃 سید احمدالحسن(ع) به نوبۀ خود دلیل پوشیدگی و شبهه در معجزه و هدف از آن را و عدم پذیرش ایمان و توبه در هنگام وقوع معجزۀ قاهره را بهروشنی توضیح دادهاند؛ از جمله آنچه فرمودند:
«... آنچه مطلوب است و خداوند سبحان میخواهد ایمان به غیب است و معجزهای که خداوند سبحان میفرستد باید بهگونهای باشد که مِیدانی برای ایمان به غیب باقی گذارد و از همین روست که مقداری از شبهه و پوشیدگی در آن وجود دارد و به همین دلیل در بسیاری مواقع با آنچه در زمان فرستادنش رایج بوده است، مشابهت دارد. "وَلَوْ جَعَلْنَاهُ مَلَكًا لَّجَعَلْنَاهُ رَجُلًا وَلَلَبَسْنَا عَلَيْهِم مَّا يَلْبِسُونَ" (و اگر او را فرشتهای قرار میدادیم حتماً وی را [بهصورت] مردی در میآوردیم و امر را همچنان بر آنان مشتبه میساختیم) (أنعام، 9)
به همین دلیل مادیگرایان و کسانی که جز مادّه نمیشناسند، تشابهی را که وجود دارد بهانهای برای سقوطشان قرار میدهند: "فَلَمَّا جَاءهُمُ الْحَقُّ مِنْ عِندِنَا قَالُوا لَوْلَا أُوتِيَ مِثْلَ مَا أُوتِيَ مُوسَى أَوَلَمْ يَكْفُرُوا بِمَا أُوتِيَ مُوسَى مِن قَبْلُ قَالُوا سِحْرَانِ تَظَاهَرَا وَقَالُوا إِنَّا بِكُلٍّ كَافِرُونَ" (پس چون حق از جانب ما برايشان آمد گفتند: چرا نظير آنچه به موسى داده شد به او داده نشده است. آيا به آنچه قبلاً به موسى داده شد كفر نورزيدند گفتند دو ساحر با هم ساختهاند و گفتند ما همه را منكريم) (قصص، 48). تشابه و شباهت، بهانهای برای آنان بود تا بگویند: "قَالُوا سِحْرَانِ تَظَاهَرَا" (هر دو جادو هستند) و "إِنَّا بِكُلٍّ كَافِرُونَ" (ما به هیچیک ایمان نمیآوریم).
امیرالمؤمنین(ع) در وصف یکی از منافقان میفرماید: "... جعل الشبهات عاذراً لسقطاته" «... شبهات را عذری برای سقوط خود قرار داد.»🔥💯
✍ ادامه دارد...
🍃
💢#دین_الهی
🍃قسمت پنجاه و چهارم
📍مثال25: برخی از منتقدان ادعا میکنند که آیۀ:
✨ إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ بَعْدَ إِيمَانِهِمْ ثُمَّ ازْدَادُواْ كُفْرًا لَّن تُقْبَلَ تَوْبَتُهُمْ وَأُوْلَـئِكَ هُمُ الضَّآلُّونَ✨
🍃 كسانى كه پس از ايمان خود كافر شدند سپس بر كفر [خود] افزودند، هرگز توبۀ آنان پذيرفته نخواهد شد و آنان خود گمراهانند🍃
📖 سوره آلعمران آیه 90
نشان میدهد که توبۀ مرتدان پذیرفته نخواهد شد، و با آیاتِ قبل از آن که نشان میدهد آنها توبه دارند، مغایرت دارد:
✨ كَيْفَ يَهْدِي اللَّهُ قَوْمًا كَفَرُوا بَعْدَ إِيمَانِهِمْ وَشَهِدُوا أَنَّ الرَّسُولَ حَقٌّ وَجَاءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ * أُولَئِكَ جَزَاؤُهُمْ أَنَّ عَلَيْهِمْ لَعْنَةَ اللَّهِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ * خَالِدِينَ فِيهَا لَا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ وَلَا هُمْ يُنْظَرُونَ * إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا مِنْ بَعْدِ ذَلِكَ وَأَصْلَحُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ✨
🍃 چگونه خداوند قومى را كه بعد از ايمانشان كافر شدند هدايت مىكند با آنكه شهادت دادند كه اين رسول بر حق است و برايشان دلايل روشن آمد و خداوند قوم بيدادگر را هدايت نمىكند * آنان سزايشان اين است كه لعنت خدا و فرشتگان و مردم همگى برايشان است * در آن [لعنت] جاودانه بمانند نه عذاب از ايشان كاسته گردد و نه مهلت يابند * مگر كسانى كه پس از آن توبه كردند و درستکارى [پيشه] نمودند كه خداوند آمرزنده مهربان است🍃
📖 سوره آلعمران آیه 86 تا 89
🌷 از امام صادق(ع) دربارۀ آیۀ: "وَ لَیْسَتِ التَّوْبَةُ لِلَّذِینَ یَعمَلُونَ السَّیِّئَاتِ حَتَّی إِذَا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ إِنِّی تُبْتُ الآنَ" پرسیده شد. فرمود: «این زمانی است که احوال آخرت را با چشمانش ببنید.»
📚 مجلسی، بحار الانوار، 6/19
از محمد همدانی روایت شده که به امام رضا(ع) عرض کردم: چرا خدا فرعون را غرق کرد، در حالی که به او ایمان آورد و به وحدانیّت خداوند اقرار کرد؟» فرمود: «زیرا او در هنگام رؤیت قدرت و شدّت خدا ایمان آورد و ایمان در این شرایط پذیرفته نیست. این حکم خداوند متعال است که در میان اخلاف و اسلاف آمده است. خداوند متعال فرمود: "فَلَمَّا رَأَوْا بَأْسَنَا قَالُوا آمَنَّا بِاللهِ وَحْدَهُ وَکَفَرْنَا بِمَا کُنَّا بِهِ مُشْرِکِینَ* فَلَمْ یَکُ یَنفَعُهُمْ إِیمَانُهُمْ لَمَّا رَأَوْا بَأْسَنَا..." و خداوند عزّوجلّ فرمود: "یَوْمَ یَأْتِی بَعْضُ آیاتِ رَبِّکَ لا یَنْفَعُ نَفْساً إِیمانُها لَمْ تَکُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ أَوْ کَسَبَتْ فِی إِیمانِها خَیْراً" (روزى كه پارهاى از نشانههاى پروردگارت [پديد] آيد كسى كه قبلاً ايمان نياورده يا خيرى در ايمانآوردن خود به دست نياورده ايمانآوردنش سود نمىبخشد) (الانعام، 158)... .
📚 صدوق، علل الشرایع، 1/59
🌺🍃 سید احمدالحسن(ع) به نوبۀ خود دلیل پوشیدگی و شبهه در معجزه و هدف از آن را و عدم پذیرش ایمان و توبه در هنگام وقوع معجزۀ قاهره را بهروشنی توضیح دادهاند؛ از جمله آنچه فرمودند:
«... آنچه مطلوب است و خداوند سبحان میخواهد ایمان به غیب است و معجزهای که خداوند سبحان میفرستد باید بهگونهای باشد که مِیدانی برای ایمان به غیب باقی گذارد و از همین روست که مقداری از شبهه و پوشیدگی در آن وجود دارد و به همین دلیل در بسیاری مواقع با آنچه در زمان فرستادنش رایج بوده است، مشابهت دارد. "وَلَوْ جَعَلْنَاهُ مَلَكًا لَّجَعَلْنَاهُ رَجُلًا وَلَلَبَسْنَا عَلَيْهِم مَّا يَلْبِسُونَ" (و اگر او را فرشتهای قرار میدادیم حتماً وی را [بهصورت] مردی در میآوردیم و امر را همچنان بر آنان مشتبه میساختیم) (أنعام، 9)
به همین دلیل مادیگرایان و کسانی که جز مادّه نمیشناسند، تشابهی را که وجود دارد بهانهای برای سقوطشان قرار میدهند: "فَلَمَّا جَاءهُمُ الْحَقُّ مِنْ عِندِنَا قَالُوا لَوْلَا أُوتِيَ مِثْلَ مَا أُوتِيَ مُوسَى أَوَلَمْ يَكْفُرُوا بِمَا أُوتِيَ مُوسَى مِن قَبْلُ قَالُوا سِحْرَانِ تَظَاهَرَا وَقَالُوا إِنَّا بِكُلٍّ كَافِرُونَ" (پس چون حق از جانب ما برايشان آمد گفتند: چرا نظير آنچه به موسى داده شد به او داده نشده است. آيا به آنچه قبلاً به موسى داده شد كفر نورزيدند گفتند دو ساحر با هم ساختهاند و گفتند ما همه را منكريم) (قصص، 48). تشابه و شباهت، بهانهای برای آنان بود تا بگویند: "قَالُوا سِحْرَانِ تَظَاهَرَا" (هر دو جادو هستند) و "إِنَّا بِكُلٍّ كَافِرُونَ" (ما به هیچیک ایمان نمیآوریم).
امیرالمؤمنین(ع) در وصف یکی از منافقان میفرماید: "... جعل الشبهات عاذراً لسقطاته" «... شبهات را عذری برای سقوط خود قرار داد.»🔥💯
✍ ادامه دارد...
🕊🍃
🍃
💢#دین_الهی
🍃قسمت پنجاه و پنجم
📍مثال 26: برخی از منتقدان ادعا میکنند که آیه:
✨ لَا تَبْدِيلَ لِكَلِمَاتِ اللهِ✨
🍃 در کلمات خدا هیچ دگرگونی نیست🍃
📖 سوره يونس آیه 64
با این آیه در تضاد است:
✨ وَإِذَا بَدَّلْنَا آيَةً مَكَانَ آيَةٍ ...✨
🍃 و هنگامی که آیهای را جایگزین آیه دیگر میکنیم ...🍃
📖 سوره نحل آیه 101
که بیان میکند تغییر در کلام خدا حاصل شده است!
📝 پاسخ: مقصود از کلمات تغییرناپذیر خدا ـچنانچه منتقدان تصور میکنندـ الفاظ قرآن نیست؛ خداوند سبحان، با همهچیز با خلقت خود صحبت میکند، و از جمله سخنان ایشان، وحی او به آنهاست، و از جمله وحی رؤیاست؛ به همین خاطر حضرت علی علیهالسلام فرمود: «رؤیای (خواب) مؤمن در حكم سخنى است كه پروردگار براى او گفته باشد.»
📚 مجلسی، بحارالانوار: 58/210
✨ سید احمدالحسن علیهالسلام میفرماید: «رؤیا راهی است که خداوند از طریق آن، با همۀ بندگانش و با پیامبران و فرستادگانش، و با دوستان و دشمنانش، چه مؤمن و چه کافر سخن میگوید. خداوند به فرعون مصر که کافر بود، رؤیایی وحی کرد که حضرت یوسف (ع) با استفاده از آن، اقتصاد حکومت را بنیان نهاد: "وَ قالَ الْمَلِکُ إِنِّي أَري سَبْعَ بَقَراتٍ سِمانٍ يَأْکُلُهُنَّ سَبْعٌ عِجافٌ وَ سَبْعَ سُنْبُلاتٍ خُضْرٍ وَ أُخَرَ يابِساتٍ يا أَيُّهَا الْمَلَأُ أَفْتُوني في رُءْيايَ إِنْ کُنْتُمْ لِلرُّءْيا تَعْبُرُونَ" (پادشاه گفت: در خواب هفت گاو فربه را ديدهام که هفت گاو لاغر آنها را میخورند و هفت خوشۀ سبز ديدم و هفت خوشۀ خشک دیگر. ای خاصگان من، خواب مرا تعبير کنيد، اگر تعبير خواب میدانيد!) یوسف، 43.
🌷 خداوند به حضرت محمد (ص) رؤیایی وحی فرمود و ایشان را از آنچه برای اهلبیتش اتفاق خواهد افتاد و تسلّط بنیامیه ـکه لعنت خدا بر آنها بادـ بر امتش آگاه ساخت: "وَإِذْ قُلْنَا لَكَ إِنَّ رَبَّكَ أَحَاطَ بِالنَّاسِ وَمَا جَعَلْنَا الرُّؤْيَا الَّتِي أَرَيْنَاكَ إِلَّا فِتْنَةً لِّلنَّاسِ وَالشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِي الْقُرْآنِ وَنُخَوِّفُهُمْ فَمَا يَزِيدُهُمْ إِلَّا طُغْيَانًا كَبِيرًا" (و آنگاه که تو را گفتيم: پروردگارت بر همۀ مردم احاطه دارد و آنچه در خواب به تو نشان داديم و آن درخت ملعون که در قرآن آمده است چيزی جز آزمايشی برای مردم نبود. ما مردم را میترسانيم؛ ولی تنها به کفر و سرکشیشان افزوده میشود). اسراء، 60.
🌺 خداوند سبحانومتعال خودش را بهعنوان شاهد نبوّت حضرت محمد (ص) برای کفّار عرضه نمود، اگر آنها از او گواهی طلب کنند. حال خداوند سبحانومتعال جز از طریق رؤیا چگونه برای کفّار گواهی میدهد⁉️
حقتعالی میفرماید: "وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَسْتَ مُرْسَلًا قُلْ كَفَىٰ بِاللهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ" (و کافران میگويند تو پيامبر نيستی. بگو: خدا و آنکس که علم کتاب نزد اوست، برای شهادت ميان من و شما کافی است). رعد، 43. ...»
📚 متشابهات، پاسخ سؤال 145
📍بلکه این همان مراد آیۀ «هیچ تغییری در کلام خدا نیست» است؛ زیرا بین «بشارت» و «کلام خدا» پیوند ایجاد کرده است. حقتعالی فرمود: "لَهُمُ الْبُشْرَى فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الْآَخِرَةِ لَا تَبْدِيلَ لِكَلِمَاتِ اللَّهِ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ" (در زندگى دنيا و در آخرت مژده براى آنان است؛ وعدههای خدا را تبديلى نيست؛ اين همان كاميابى بزرگ است). و مبشرات (مژدهها) همان رؤیای صادقه هستند که در روایات مسلمانان بهطور کلی ذکر شده است.
📌 امام رضا علیهالسلام فرمود: «رسول خدا صلى الله عليه و آله صبح كه مىشد به اصحابش مىفرمود: آيا كسى نویددهندهای دارد؟ منظور آن حضرت رؤيا بود.»
📚 کلینی، کافی: 8/90
✍ ادامه دارد...
🍃
💢#دین_الهی
🍃قسمت پنجاه و پنجم
📍مثال 26: برخی از منتقدان ادعا میکنند که آیه:
✨ لَا تَبْدِيلَ لِكَلِمَاتِ اللهِ✨
🍃 در کلمات خدا هیچ دگرگونی نیست🍃
📖 سوره يونس آیه 64
با این آیه در تضاد است:
✨ وَإِذَا بَدَّلْنَا آيَةً مَكَانَ آيَةٍ ...✨
🍃 و هنگامی که آیهای را جایگزین آیه دیگر میکنیم ...🍃
📖 سوره نحل آیه 101
که بیان میکند تغییر در کلام خدا حاصل شده است!
📝 پاسخ: مقصود از کلمات تغییرناپذیر خدا ـچنانچه منتقدان تصور میکنندـ الفاظ قرآن نیست؛ خداوند سبحان، با همهچیز با خلقت خود صحبت میکند، و از جمله سخنان ایشان، وحی او به آنهاست، و از جمله وحی رؤیاست؛ به همین خاطر حضرت علی علیهالسلام فرمود: «رؤیای (خواب) مؤمن در حكم سخنى است كه پروردگار براى او گفته باشد.»
📚 مجلسی، بحارالانوار: 58/210
✨ سید احمدالحسن علیهالسلام میفرماید: «رؤیا راهی است که خداوند از طریق آن، با همۀ بندگانش و با پیامبران و فرستادگانش، و با دوستان و دشمنانش، چه مؤمن و چه کافر سخن میگوید. خداوند به فرعون مصر که کافر بود، رؤیایی وحی کرد که حضرت یوسف (ع) با استفاده از آن، اقتصاد حکومت را بنیان نهاد: "وَ قالَ الْمَلِکُ إِنِّي أَري سَبْعَ بَقَراتٍ سِمانٍ يَأْکُلُهُنَّ سَبْعٌ عِجافٌ وَ سَبْعَ سُنْبُلاتٍ خُضْرٍ وَ أُخَرَ يابِساتٍ يا أَيُّهَا الْمَلَأُ أَفْتُوني في رُءْيايَ إِنْ کُنْتُمْ لِلرُّءْيا تَعْبُرُونَ" (پادشاه گفت: در خواب هفت گاو فربه را ديدهام که هفت گاو لاغر آنها را میخورند و هفت خوشۀ سبز ديدم و هفت خوشۀ خشک دیگر. ای خاصگان من، خواب مرا تعبير کنيد، اگر تعبير خواب میدانيد!) یوسف، 43.
🌷 خداوند به حضرت محمد (ص) رؤیایی وحی فرمود و ایشان را از آنچه برای اهلبیتش اتفاق خواهد افتاد و تسلّط بنیامیه ـکه لعنت خدا بر آنها بادـ بر امتش آگاه ساخت: "وَإِذْ قُلْنَا لَكَ إِنَّ رَبَّكَ أَحَاطَ بِالنَّاسِ وَمَا جَعَلْنَا الرُّؤْيَا الَّتِي أَرَيْنَاكَ إِلَّا فِتْنَةً لِّلنَّاسِ وَالشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِي الْقُرْآنِ وَنُخَوِّفُهُمْ فَمَا يَزِيدُهُمْ إِلَّا طُغْيَانًا كَبِيرًا" (و آنگاه که تو را گفتيم: پروردگارت بر همۀ مردم احاطه دارد و آنچه در خواب به تو نشان داديم و آن درخت ملعون که در قرآن آمده است چيزی جز آزمايشی برای مردم نبود. ما مردم را میترسانيم؛ ولی تنها به کفر و سرکشیشان افزوده میشود). اسراء، 60.
🌺 خداوند سبحانومتعال خودش را بهعنوان شاهد نبوّت حضرت محمد (ص) برای کفّار عرضه نمود، اگر آنها از او گواهی طلب کنند. حال خداوند سبحانومتعال جز از طریق رؤیا چگونه برای کفّار گواهی میدهد⁉️
حقتعالی میفرماید: "وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَسْتَ مُرْسَلًا قُلْ كَفَىٰ بِاللهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ" (و کافران میگويند تو پيامبر نيستی. بگو: خدا و آنکس که علم کتاب نزد اوست، برای شهادت ميان من و شما کافی است). رعد، 43. ...»
📚 متشابهات، پاسخ سؤال 145
📍بلکه این همان مراد آیۀ «هیچ تغییری در کلام خدا نیست» است؛ زیرا بین «بشارت» و «کلام خدا» پیوند ایجاد کرده است. حقتعالی فرمود: "لَهُمُ الْبُشْرَى فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الْآَخِرَةِ لَا تَبْدِيلَ لِكَلِمَاتِ اللَّهِ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ" (در زندگى دنيا و در آخرت مژده براى آنان است؛ وعدههای خدا را تبديلى نيست؛ اين همان كاميابى بزرگ است). و مبشرات (مژدهها) همان رؤیای صادقه هستند که در روایات مسلمانان بهطور کلی ذکر شده است.
📌 امام رضا علیهالسلام فرمود: «رسول خدا صلى الله عليه و آله صبح كه مىشد به اصحابش مىفرمود: آيا كسى نویددهندهای دارد؟ منظور آن حضرت رؤيا بود.»
📚 کلینی، کافی: 8/90
✍ ادامه دارد...
🕊🍃
🍃
💢#دین_الهی
🍃قسمت پنجاه و ششم
📍مثال28: منتقدان میگویند: چگونه آفرینش انسان از آب پست متناسب خواهد بود:
✨ وَبَدَأَ خَلْقَ الْإِنسَانِ مِن طِينٍ * ثُمَّ جَعَلَ نَسْلَهُ مِن سُلَالَةٍ مِّن مَّاء مَّهِينٍ✨
🍃 و آفرينش انسان را از گل آغاز كرد * سپس [تداوم] نسل او را از چكيده آبى پست مقرر فرمود🍃
📖 سوره سجده آیه 7 تا 8
با گرامیداشتن او از سوی خداوند:
✨ وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُم مِّنَ الطَّيِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى كَثِيرٍ مِّمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِيلاً ✨
🍃 وبه راستى ما فرزندان آدم را گرامى داشتيم و آنان را در خشكى و دريا [بر مركبها] برنشانديم و از چيزهاى پاكيزه به ايشان روزى داديم و آنها را بر بسيارى از آفريدههاى خود برترى آشكار داديم🍃
📖 سوره إسراء آیه 70
📝 پاسخ: مسئله تکریم انسان توسط خداوند نسبت به بقیه موجودات از بسیاری از جنبههای موضوعی ثابت و قابل توجه است، که از گستردگی ذات او و عظمت جنبۀ روحی، روانی و ذهنی وی گرفته تا گستردگی درک و دانش و اخلاق متناسب با طبیعت ذات الهی، که در مقایسه با بقیه موجودات در او به ودیعه گذاشته شده است. بلکه متن دینی حتی در سطح وجود انسان در این جهان اثبات میکند که همهچیز بهخاطر انسان خلق شده است، اما او بهخاطر شناخت خدا آفریده شده است. در حديث قدسى آمده است: «اى آدميزاد! همهچيز را براى تو آفريدم و تو را براى خودم آفريدم.» 📚 حر عاملی، جواهر سنیه، 361
↻ و با وجود اعتراف همه -طبق دادههای دینی و علمی- مبنی بر اینکه انسان در جهان ما ریشه در نطفه و فرایند لقاح دارد که بین اسپرم مرد و تخمک زن اتفاق میافتد، با این حال، این مانع از توجه برخی از کیهانشناسان -از جمله ملحدان- به آنچه بهعنوان "اصل انسانی" معروف است نگشته، که فرض میکند جهان بدون انسان وجود ندارد؛ چراکه تمام ثابتهای کیهانی، وجود او را هدف قرار میدهند و هیچ موجود دیگری به جز انسان قادر به رصد و مشاهدۀ جهان نیست.
⇦ استیون هاوکینگ میگوید: «به نظر میرسد جهان ما و قوانین آن توسط یک خیاط ماهر برای حمایت از وجود ما طراحی شده است.» The Great Design, 195 (طرح بزرگ).
و نیز میگوید: «واقعیت واضح در خصوص ثابتهای کیهانی تأیید میکند که آنها بهدقت مهندسی شدهاند تا اجازۀ زندگی و با دقت شگفتانگیز را بدهند.» تاریخچه مختصر زمان، 125.
همچنین میگوید: «یکی از نکات مهمی که میتوانیم یادآوری کنیم این است که بسیاری از تاریخهای احتمالی جهان از زنجیرههای پیدرپی که در آن کهکشانها و ستارگان شکل میگیرند، عبور نخواهد کرد، و آن یک زنجیرۀ لازم برای پیدایش ماست. و اگر چنین بود، امکان تکامل موجودات هوشمند دیگری از کهکشانها و ستارهها جایز میبود، اما این بعید به نظر میرسد. ازاینرو، این واقعیت که ما بهعنوان موجوداتی که وجود داریم، از خود میپرسیم "چرا جهان به این شکل است؟" این محدودیتی است برای تاریخی که در آن زندگی میکنیم. این بدان معناست که یکی از معدود تاریخهایی است که دارای کهکشان و ستاره است. و این نمونهای است از آنچه اصل انسانی نامیده میشود. اصل انسانی میگوید که جهان باید تقریباً همان گونه باشد که ما میبینیم، زیرا اگر متفاوت بود، کسی وجود نخواهد داشت که آن را ببیند.» جهان در پوسته گردو، 84 - 85.
👌 این دقیقاً همان چیزی است که سید احمدالحسن(ع) آن را یکی از ادلۀ اثبات وجود خدا دانست. ایشان میفرماید: «طبق اصل انسانگرایی یا رویکرد انسانگرایانه، ثابت کیهانی و جهان بدون حضور انسانی که بر آن نظارت میکند، هیچ ارزشی ندارند -همان طور که قبلاً در مکانیک کوانتوم توضیح دادیم- و بنابراین انسان و وجود او از اهمیت زیادی برخوردار میشوند از آنجا که هیچ ارزش شناختی و علمی برای جهان بدون حضور ناظر "انسان" وجود ندارد، پس جهان همان طور که میدانیم اکنون بدون انسان وجودی نخواهد داشت و این بدان معناست که انسان اولین هدف کیهانی است و تا زمانی که هدفی وجود دارد، پشتسر آن یک قدرت عالی هدفمند یا یک خدا قرار دارد.»
📚 توهم بیخدایی، فصل ششم
🌷 سید احمدالحسن(ع) در رابطه با خلقت انسان از سلالهاى از گِل میفرماید: «نسل: گروهی است که به دلیل تمایز و ارجحیت نسبت به دیگران که از آن گرفته شده است، از آنها انتخاب و استخراج میشود. پس این قول حق تعالی: "وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ مِن سُلَالَةٍ مِّن طِينٍ"، به این معناست که اولین انسان زمینی از یک گروه متمایز و برتر ایجاد شده است (نسل) سلسلۀ آن نسل به گِل ختم میشود "سُلَالَةٍ مِّن طِينٍ"».
📚 سیداحمدالحسن(ع)، توهم بیخدایی، فصل سوم، نظریه تکامل و قرآن
✍ ادامه دارد...
🍃
💢#دین_الهی
🍃قسمت پنجاه و ششم
📍مثال28: منتقدان میگویند: چگونه آفرینش انسان از آب پست متناسب خواهد بود:
✨ وَبَدَأَ خَلْقَ الْإِنسَانِ مِن طِينٍ * ثُمَّ جَعَلَ نَسْلَهُ مِن سُلَالَةٍ مِّن مَّاء مَّهِينٍ✨
🍃 و آفرينش انسان را از گل آغاز كرد * سپس [تداوم] نسل او را از چكيده آبى پست مقرر فرمود🍃
📖 سوره سجده آیه 7 تا 8
با گرامیداشتن او از سوی خداوند:
✨ وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُم مِّنَ الطَّيِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى كَثِيرٍ مِّمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِيلاً ✨
🍃 وبه راستى ما فرزندان آدم را گرامى داشتيم و آنان را در خشكى و دريا [بر مركبها] برنشانديم و از چيزهاى پاكيزه به ايشان روزى داديم و آنها را بر بسيارى از آفريدههاى خود برترى آشكار داديم🍃
📖 سوره إسراء آیه 70
📝 پاسخ: مسئله تکریم انسان توسط خداوند نسبت به بقیه موجودات از بسیاری از جنبههای موضوعی ثابت و قابل توجه است، که از گستردگی ذات او و عظمت جنبۀ روحی، روانی و ذهنی وی گرفته تا گستردگی درک و دانش و اخلاق متناسب با طبیعت ذات الهی، که در مقایسه با بقیه موجودات در او به ودیعه گذاشته شده است. بلکه متن دینی حتی در سطح وجود انسان در این جهان اثبات میکند که همهچیز بهخاطر انسان خلق شده است، اما او بهخاطر شناخت خدا آفریده شده است. در حديث قدسى آمده است: «اى آدميزاد! همهچيز را براى تو آفريدم و تو را براى خودم آفريدم.» 📚 حر عاملی، جواهر سنیه، 361
↻ و با وجود اعتراف همه -طبق دادههای دینی و علمی- مبنی بر اینکه انسان در جهان ما ریشه در نطفه و فرایند لقاح دارد که بین اسپرم مرد و تخمک زن اتفاق میافتد، با این حال، این مانع از توجه برخی از کیهانشناسان -از جمله ملحدان- به آنچه بهعنوان "اصل انسانی" معروف است نگشته، که فرض میکند جهان بدون انسان وجود ندارد؛ چراکه تمام ثابتهای کیهانی، وجود او را هدف قرار میدهند و هیچ موجود دیگری به جز انسان قادر به رصد و مشاهدۀ جهان نیست.
⇦ استیون هاوکینگ میگوید: «به نظر میرسد جهان ما و قوانین آن توسط یک خیاط ماهر برای حمایت از وجود ما طراحی شده است.» The Great Design, 195 (طرح بزرگ).
و نیز میگوید: «واقعیت واضح در خصوص ثابتهای کیهانی تأیید میکند که آنها بهدقت مهندسی شدهاند تا اجازۀ زندگی و با دقت شگفتانگیز را بدهند.» تاریخچه مختصر زمان، 125.
همچنین میگوید: «یکی از نکات مهمی که میتوانیم یادآوری کنیم این است که بسیاری از تاریخهای احتمالی جهان از زنجیرههای پیدرپی که در آن کهکشانها و ستارگان شکل میگیرند، عبور نخواهد کرد، و آن یک زنجیرۀ لازم برای پیدایش ماست. و اگر چنین بود، امکان تکامل موجودات هوشمند دیگری از کهکشانها و ستارهها جایز میبود، اما این بعید به نظر میرسد. ازاینرو، این واقعیت که ما بهعنوان موجوداتی که وجود داریم، از خود میپرسیم "چرا جهان به این شکل است؟" این محدودیتی است برای تاریخی که در آن زندگی میکنیم. این بدان معناست که یکی از معدود تاریخهایی است که دارای کهکشان و ستاره است. و این نمونهای است از آنچه اصل انسانی نامیده میشود. اصل انسانی میگوید که جهان باید تقریباً همان گونه باشد که ما میبینیم، زیرا اگر متفاوت بود، کسی وجود نخواهد داشت که آن را ببیند.» جهان در پوسته گردو، 84 - 85.
👌 این دقیقاً همان چیزی است که سید احمدالحسن(ع) آن را یکی از ادلۀ اثبات وجود خدا دانست. ایشان میفرماید: «طبق اصل انسانگرایی یا رویکرد انسانگرایانه، ثابت کیهانی و جهان بدون حضور انسانی که بر آن نظارت میکند، هیچ ارزشی ندارند -همان طور که قبلاً در مکانیک کوانتوم توضیح دادیم- و بنابراین انسان و وجود او از اهمیت زیادی برخوردار میشوند از آنجا که هیچ ارزش شناختی و علمی برای جهان بدون حضور ناظر "انسان" وجود ندارد، پس جهان همان طور که میدانیم اکنون بدون انسان وجودی نخواهد داشت و این بدان معناست که انسان اولین هدف کیهانی است و تا زمانی که هدفی وجود دارد، پشتسر آن یک قدرت عالی هدفمند یا یک خدا قرار دارد.»
📚 توهم بیخدایی، فصل ششم
🌷 سید احمدالحسن(ع) در رابطه با خلقت انسان از سلالهاى از گِل میفرماید: «نسل: گروهی است که به دلیل تمایز و ارجحیت نسبت به دیگران که از آن گرفته شده است، از آنها انتخاب و استخراج میشود. پس این قول حق تعالی: "وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ مِن سُلَالَةٍ مِّن طِينٍ"، به این معناست که اولین انسان زمینی از یک گروه متمایز و برتر ایجاد شده است (نسل) سلسلۀ آن نسل به گِل ختم میشود "سُلَالَةٍ مِّن طِينٍ"».
📚 سیداحمدالحسن(ع)، توهم بیخدایی، فصل سوم، نظریه تکامل و قرآن
✍ ادامه دارد...
🕊🍃
🍃
💢#دین_الهی
🍃قسمت پنجاه و هفتم
📍مثال29: بعضی از تشکیککنندگان ادعا میکنند آیۀ:
✨ وَقَالَ الَّذِینَ اتَّبَعُوا لَوْ أَنَّ لَنَا كَرَّةً فَنَتَبَرَّأَ مِنْهُمْ كَمَا تَبَرَّءُوا مِنَّا كَذَلِكَ یرِیهِمُ اللَّهُ أَعْمَالَهُمْ حَسَرَاتٍ عَلَیهِمْ وَمَا هُمْ بِخَارِجِینَ مِنَ النَّارِ✨
🍂 و کسانی که پیروی کردند مىگویند: «كاش براى ما بازگشتى بود تا همان گونه كه [آنان] از ما بیزارى جستند [ما نیز] از آنان بیزارى مىجستیم» اینگونه خداوند، كارهایشان را -كه بر آنان مایۀ حسرتهاست- به ایشان مىنمایاند، در حالی که اینان را هرگز از آتش بیرونآمدنى نیست🍂
📖 سوره بقره آیه 167
بر جاودانماندن دوزخیان در آتش دلالت میکند؛ در حالی که آیۀ:
✨ خَالِدِینَ فِیهَا مَا دَامَتِ السَّمَاوَاتُ وَالأَرْضُ✨
🍂 تا آسمانها و زمین برجاست، در آن ماندگار خواهند بود🍂
📖 سوره هود آیه 107
دلالت میکند بر اینکه باقیماندن آنها در آتش، سرآمدی دارد که مقیّد به پابرجاماندن آسمانها و زمین است، در حالی که این دو طبق آیههای زیر دائمی نیستند:
✨ كَلَّا إِذَا دُكَّتِ الْأَرْضُ دَكًّا✨
🍂 نه چنان است، آنگاه كه زمین، سخت در هم كوبیده شود🍂
📖 سوره فجر آیه 21
✨ یوْمَ نَطْوِی السَّمَاء كَطَی السِّجِلِّ لِلْكُتُبِ✨
🍂 روزى كه آسمان را همچون درپیچیدن طومارها درمىپیچیم🍂
📖 سوره انبیا آیه 104
و این تناقض است!
📝 پاسخ: «خلود» (جاودانگی) یعنی بقا و دوام (باقیماندن و همیشگیبودن)، و به دو صورت است؛ اول: بقای مطلق یعنی «نامقیّد»؛ و عذاب با آتش بهصورت جاودانۀ مطلق تنها در روز قیامت حاصل میشود؛ یعنی بعد از فنای تمام موجودات و تبدیلشدن زمین و آسمان؛ و این شکل از جاودانگی، شکلی است که آیۀ نخست به آن اشاره میفرماید: « وَمَا هُمْ بِخَارِجِینَ مِنَ النَّارِ» (در حالی که اینان را هرگز از آتش بیرونآمدنى نیست) و این عده ـهمان گونه که امام باقر(ع) میفرمایدـ پیشوایان ظلم و پیروانشان هستند.
📚 مراجعه شود به کلینی، کافی، 1/374
📍اما صورتی از جاودانگی که آیۀ دوم به آن اشاره میفرماید: «خَالِدِینَ فِیهَا مَا دَامَتِ السَّمَاوَاتُ وَالأَرْضُ» (تا آسمانها و زمین برجاست، در آن ماندگار خواهند بود)، باقیماندن در آتش بهصورت مقیّد و مشروط به باقی و پابرجاماندن آسمانها و زمین است، و این وضعیت، قطعاً قبل از روز قیامت و قبل از فنای تمامی موجودات خواهد بود؛ یعنی این عذاب، عذاب با آتش است که بعد از مرگ و قبل از روز قیامت حاصل میشود، و با نام «عذاب برزخ» شناخته میشود. حق تعالی میفرماید: « وَمِنْ وَرَائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلى یوْمِ یبْعَثُونَ» (و پشاپیش آنان برزخى است تا روزى كه برانگیخته خواهند شد) (مؤمنون، 100).
🌷 امام علی بن حسین(ع) فرموده است: «سختترین ساعتها برای فرزند آدم، سه ساعت است: ساعتی که در آن ملکالموت (فرشتۀ مرگ) را میبیند، ساعتی که در آن از قبر خود برمیخیزد، و ساعتی که در آن در پیشگاه خداوند تباکوتعالی میایستد، که یا بهسوی بهشت رهسپار میشود یا بهسوی آتش. سپس فرمود: ای فرزند آدم! اگر هنگام مرگ نجات یافتى، پس راحت و رها شدى وگرنه به هلاکت رسیدى. و اى فرزند آدم! اگر هنگامی که به قبر خود گذاشته مىشوى نجات یافتى، خلاص شدى و به سعادت رسیدى وگرنه به هلاکت افتادى، و اگر هنگامى که انسانها بر صراط درگذرند نجات یافتى، راحت و خلاص شدى وگرنه به هلاکت رسیدى، و اگر در آن هنگام که انسانها در برابر پروردگار جهانیان قرار مىگیرند نجات یافتى، به سعادت رسیده و رها شدى وگرنه به هلاکت افتادى. «ومن ورائهم برزخ إلى یوم یبعثون» (ور در پیشاپیش آنها برزخی است تا روزی که برانگیخته میشوند)، فرمود: این همان قبر است و حقیقت این است که براى آنان [اهل ضلالت و گمراهی] در قبر، معیشت سختى وجود دارد و در مضیقه و فشار خواهند بود. قسم به خداوند که قبر، یا باغی از باغهای بهشت است، یا جایگاه پستى از جایگاههاى پست آتش. سپس امام به شخصی از حاضران رو کرد و فرمود: آن که ساکن آسمان است، بهراستی که ساکن بهشت را از ساکن آتش تمییز داده و مىشناسد؛ پس تو از کدامین هستى؟ و منزل تو کدامیک از این دو منزل است؟»
📚 صدوق، الخصال، 119
📌 و این یعنی آنچه بعد از مرگ و قبل از قیامت حاصل میشود فقط باقیماندن در آتش تا زمانی که آسمانها و زمین پابرجا هستند نیست، بلکه باقیماندن در بهشت تا زمانی که آسمانها و زمین پابرجا هستند نیز هست؛ پس بعد از مرگ و قبل از قیامت (یعنی در برزخ میان دنیا و آخرت) انسان با توجه به حال و وضعیتش بهسوی بهشت یا آتش کشیده میشود.
✍ ادامه دارد...
🍃
💢#دین_الهی
🍃قسمت پنجاه و هفتم
📍مثال29: بعضی از تشکیککنندگان ادعا میکنند آیۀ:
✨ وَقَالَ الَّذِینَ اتَّبَعُوا لَوْ أَنَّ لَنَا كَرَّةً فَنَتَبَرَّأَ مِنْهُمْ كَمَا تَبَرَّءُوا مِنَّا كَذَلِكَ یرِیهِمُ اللَّهُ أَعْمَالَهُمْ حَسَرَاتٍ عَلَیهِمْ وَمَا هُمْ بِخَارِجِینَ مِنَ النَّارِ✨
🍂 و کسانی که پیروی کردند مىگویند: «كاش براى ما بازگشتى بود تا همان گونه كه [آنان] از ما بیزارى جستند [ما نیز] از آنان بیزارى مىجستیم» اینگونه خداوند، كارهایشان را -كه بر آنان مایۀ حسرتهاست- به ایشان مىنمایاند، در حالی که اینان را هرگز از آتش بیرونآمدنى نیست🍂
📖 سوره بقره آیه 167
بر جاودانماندن دوزخیان در آتش دلالت میکند؛ در حالی که آیۀ:
✨ خَالِدِینَ فِیهَا مَا دَامَتِ السَّمَاوَاتُ وَالأَرْضُ✨
🍂 تا آسمانها و زمین برجاست، در آن ماندگار خواهند بود🍂
📖 سوره هود آیه 107
دلالت میکند بر اینکه باقیماندن آنها در آتش، سرآمدی دارد که مقیّد به پابرجاماندن آسمانها و زمین است، در حالی که این دو طبق آیههای زیر دائمی نیستند:
✨ كَلَّا إِذَا دُكَّتِ الْأَرْضُ دَكًّا✨
🍂 نه چنان است، آنگاه كه زمین، سخت در هم كوبیده شود🍂
📖 سوره فجر آیه 21
✨ یوْمَ نَطْوِی السَّمَاء كَطَی السِّجِلِّ لِلْكُتُبِ✨
🍂 روزى كه آسمان را همچون درپیچیدن طومارها درمىپیچیم🍂
📖 سوره انبیا آیه 104
و این تناقض است!
📝 پاسخ: «خلود» (جاودانگی) یعنی بقا و دوام (باقیماندن و همیشگیبودن)، و به دو صورت است؛ اول: بقای مطلق یعنی «نامقیّد»؛ و عذاب با آتش بهصورت جاودانۀ مطلق تنها در روز قیامت حاصل میشود؛ یعنی بعد از فنای تمام موجودات و تبدیلشدن زمین و آسمان؛ و این شکل از جاودانگی، شکلی است که آیۀ نخست به آن اشاره میفرماید: « وَمَا هُمْ بِخَارِجِینَ مِنَ النَّارِ» (در حالی که اینان را هرگز از آتش بیرونآمدنى نیست) و این عده ـهمان گونه که امام باقر(ع) میفرمایدـ پیشوایان ظلم و پیروانشان هستند.
📚 مراجعه شود به کلینی، کافی، 1/374
📍اما صورتی از جاودانگی که آیۀ دوم به آن اشاره میفرماید: «خَالِدِینَ فِیهَا مَا دَامَتِ السَّمَاوَاتُ وَالأَرْضُ» (تا آسمانها و زمین برجاست، در آن ماندگار خواهند بود)، باقیماندن در آتش بهصورت مقیّد و مشروط به باقی و پابرجاماندن آسمانها و زمین است، و این وضعیت، قطعاً قبل از روز قیامت و قبل از فنای تمامی موجودات خواهد بود؛ یعنی این عذاب، عذاب با آتش است که بعد از مرگ و قبل از روز قیامت حاصل میشود، و با نام «عذاب برزخ» شناخته میشود. حق تعالی میفرماید: « وَمِنْ وَرَائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلى یوْمِ یبْعَثُونَ» (و پشاپیش آنان برزخى است تا روزى كه برانگیخته خواهند شد) (مؤمنون، 100).
🌷 امام علی بن حسین(ع) فرموده است: «سختترین ساعتها برای فرزند آدم، سه ساعت است: ساعتی که در آن ملکالموت (فرشتۀ مرگ) را میبیند، ساعتی که در آن از قبر خود برمیخیزد، و ساعتی که در آن در پیشگاه خداوند تباکوتعالی میایستد، که یا بهسوی بهشت رهسپار میشود یا بهسوی آتش. سپس فرمود: ای فرزند آدم! اگر هنگام مرگ نجات یافتى، پس راحت و رها شدى وگرنه به هلاکت رسیدى. و اى فرزند آدم! اگر هنگامی که به قبر خود گذاشته مىشوى نجات یافتى، خلاص شدى و به سعادت رسیدى وگرنه به هلاکت افتادى، و اگر هنگامى که انسانها بر صراط درگذرند نجات یافتى، راحت و خلاص شدى وگرنه به هلاکت رسیدى، و اگر در آن هنگام که انسانها در برابر پروردگار جهانیان قرار مىگیرند نجات یافتى، به سعادت رسیده و رها شدى وگرنه به هلاکت افتادى. «ومن ورائهم برزخ إلى یوم یبعثون» (ور در پیشاپیش آنها برزخی است تا روزی که برانگیخته میشوند)، فرمود: این همان قبر است و حقیقت این است که براى آنان [اهل ضلالت و گمراهی] در قبر، معیشت سختى وجود دارد و در مضیقه و فشار خواهند بود. قسم به خداوند که قبر، یا باغی از باغهای بهشت است، یا جایگاه پستى از جایگاههاى پست آتش. سپس امام به شخصی از حاضران رو کرد و فرمود: آن که ساکن آسمان است، بهراستی که ساکن بهشت را از ساکن آتش تمییز داده و مىشناسد؛ پس تو از کدامین هستى؟ و منزل تو کدامیک از این دو منزل است؟»
📚 صدوق، الخصال، 119
📌 و این یعنی آنچه بعد از مرگ و قبل از قیامت حاصل میشود فقط باقیماندن در آتش تا زمانی که آسمانها و زمین پابرجا هستند نیست، بلکه باقیماندن در بهشت تا زمانی که آسمانها و زمین پابرجا هستند نیز هست؛ پس بعد از مرگ و قبل از قیامت (یعنی در برزخ میان دنیا و آخرت) انسان با توجه به حال و وضعیتش بهسوی بهشت یا آتش کشیده میشود.
✍ ادامه دارد...
🕊🍃
🍃
💢#دین_الهی
🍃قسمت پنجاه و هشتم
📍مثال31: بعضی از اشکالگیرندگان در خصوص آیۀ:
✨ أَوَلَمْ یرَ الَّذِینَ كَفَرُوا أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ كَانَتَا رَتْقاً فَفَتَقْنَاهُمَا وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاء كُلَّ شَیءٍ حَی أَفَلَا یؤْمِنُونَ✨
🍂 آيا كسانى كه كفر ورزيدند ندانستند آسمانها و زمين هر دو بههم پيوسته بودند، و ما آن دو را از یکدیگر جدا ساختيم، و هرچيز زندهاى را از آب پديد آورديم؟ آيا [باز هم] ايمان نمىآورند؟🍂
📖 سوره انبیا آیه 30
متعجب شده، میگویند: چگونه خداوند هرچیزی را از آب، زنده کرده با وجود اینکه ملائکه و جنیان زنده هستند، ولی جزو مخلوقاتی به شمار نمیآیند که از آب خلق شده باشند، بلکه همان طور که در آیۀ زیر آمده از نور و آتش هستند:
✨ وَخَلَقَ الْجَانَّ مِن مَّارِجٍ مِّن نَّارٍ✨
🍂 و جن را از تشعشعهى از آتش خلق كرد🍂
📖 سوره رحمن آیه 15
📝 پاسخ: هیچ تضادی میان این دو آیه وجود ندارد؛ زیرا وقتی دربارۀ نسبت میان آب و موجودات سخن میگوییم، دو سطح وجود دارد؛ اول: نسبتِ میان آب و موجودات در سطح وجود کلّ هستی و کائنات، که در این صورت منظور «آب بالایی» [متعلق به آسمانهای بالایی] است که تمامی وجود، از جمله مخلوقات از آن خلق شدهاند؛ و دوم: نسبتِ میان آب و موجودات زنده در سطح زندگی زمینی که در اینجا منظور، «آب زمینی» است که زندگی زمینی از آن آغاز شد.
☝️اما در سطح زندگی زمینی، منظور از «آب» در آیۀ: «وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاء كُلَّ شَیءٍ حَی» (و هرچيز زندهاى را از آب پديد آورديم) آبِ زمینی، یعنی همان مادۀ شیمیایی شناختهشده (H2O) است. بنابراین معنای آیه چنین میشود: زندگی زمینی از آبِ زمینی آغاز شد.
🌺 سید احمدالحسن(ع) میفرماید: «در این آیه منظور از کلمۀ آب در خصوص کل هستی و کائنات، همان آب شناختهشدهای (H2O) نیست که ما روی زمین میشناسیم، و من این موضوع را پیشتر توضیح دادهام. اما فقط در خصوص زندگی زمینی جسمانی، معنای آیه آن است که حیات روی زمین از آب زمینی آغاز شده است «وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاء» و این بهوضوح نشان میدهد ابتدای حیات زمینی از آب زمینی بوده است. آیه بیانگر آن است که بذر اولیۀ حیات از یک اکوسیستم آبی و ذرات خاک (یا مواد شیمیایی) موجود در آن به وجود آمده است؛ و این کاملاً با نظریۀ تکامل سازگار است. البته ادامۀ حیات روی زمین، از این محیط آبی و محتویات آن ناشی نشده است. آری، میتوان گفت استمرار و ادامۀ حیات، در آب یا بهواسطۀ آب بوده است، ولی نه صرفاً از آب. زندگی و حیاتی که از آب و خاک موجود در آن خارج شده، فقط همان حیات اولیه بوده است.»
📚 توهم بیخدایی، فصل سوم، نظریۀ تکامل و قرآن
✍ ادامه دارد...
🍃
💢#دین_الهی
🍃قسمت پنجاه و هشتم
📍مثال31: بعضی از اشکالگیرندگان در خصوص آیۀ:
✨ أَوَلَمْ یرَ الَّذِینَ كَفَرُوا أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ كَانَتَا رَتْقاً فَفَتَقْنَاهُمَا وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاء كُلَّ شَیءٍ حَی أَفَلَا یؤْمِنُونَ✨
🍂 آيا كسانى كه كفر ورزيدند ندانستند آسمانها و زمين هر دو بههم پيوسته بودند، و ما آن دو را از یکدیگر جدا ساختيم، و هرچيز زندهاى را از آب پديد آورديم؟ آيا [باز هم] ايمان نمىآورند؟🍂
📖 سوره انبیا آیه 30
متعجب شده، میگویند: چگونه خداوند هرچیزی را از آب، زنده کرده با وجود اینکه ملائکه و جنیان زنده هستند، ولی جزو مخلوقاتی به شمار نمیآیند که از آب خلق شده باشند، بلکه همان طور که در آیۀ زیر آمده از نور و آتش هستند:
✨ وَخَلَقَ الْجَانَّ مِن مَّارِجٍ مِّن نَّارٍ✨
🍂 و جن را از تشعشعهى از آتش خلق كرد🍂
📖 سوره رحمن آیه 15
📝 پاسخ: هیچ تضادی میان این دو آیه وجود ندارد؛ زیرا وقتی دربارۀ نسبت میان آب و موجودات سخن میگوییم، دو سطح وجود دارد؛ اول: نسبتِ میان آب و موجودات در سطح وجود کلّ هستی و کائنات، که در این صورت منظور «آب بالایی» [متعلق به آسمانهای بالایی] است که تمامی وجود، از جمله مخلوقات از آن خلق شدهاند؛ و دوم: نسبتِ میان آب و موجودات زنده در سطح زندگی زمینی که در اینجا منظور، «آب زمینی» است که زندگی زمینی از آن آغاز شد.
☝️اما در سطح زندگی زمینی، منظور از «آب» در آیۀ: «وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاء كُلَّ شَیءٍ حَی» (و هرچيز زندهاى را از آب پديد آورديم) آبِ زمینی، یعنی همان مادۀ شیمیایی شناختهشده (H2O) است. بنابراین معنای آیه چنین میشود: زندگی زمینی از آبِ زمینی آغاز شد.
🌺 سید احمدالحسن(ع) میفرماید: «در این آیه منظور از کلمۀ آب در خصوص کل هستی و کائنات، همان آب شناختهشدهای (H2O) نیست که ما روی زمین میشناسیم، و من این موضوع را پیشتر توضیح دادهام. اما فقط در خصوص زندگی زمینی جسمانی، معنای آیه آن است که حیات روی زمین از آب زمینی آغاز شده است «وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاء» و این بهوضوح نشان میدهد ابتدای حیات زمینی از آب زمینی بوده است. آیه بیانگر آن است که بذر اولیۀ حیات از یک اکوسیستم آبی و ذرات خاک (یا مواد شیمیایی) موجود در آن به وجود آمده است؛ و این کاملاً با نظریۀ تکامل سازگار است. البته ادامۀ حیات روی زمین، از این محیط آبی و محتویات آن ناشی نشده است. آری، میتوان گفت استمرار و ادامۀ حیات، در آب یا بهواسطۀ آب بوده است، ولی نه صرفاً از آب. زندگی و حیاتی که از آب و خاک موجود در آن خارج شده، فقط همان حیات اولیه بوده است.»
📚 توهم بیخدایی، فصل سوم، نظریۀ تکامل و قرآن
✍ ادامه دارد...