Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Telegraph
🔅کلونی تفکر توحیدی
✍️به قلم ذاکره احمدی ⭕️مقدمه یک کلونی (Colony) در زیستشناسی، واحدی است تشکیلشده از گروهی از افراد همسان که یا با هم در ارتباط تنگاتنگی بوده و با یکدیگر زندگی میکنند، یا به یکدیگر وابسته هستند، مانند کلونی زنبور عسل یا کلونی مورچهها. این ارتباط، معمولاً…
👍22❤8👏3🕊2🙏1😍1
#معرفی
✔️ گفتوگوی داستانی دربارۀ دعوت فرستادۀ عیسای مسیح
⏺ قسمت دهم
✍️ بهقلم: متیاس
🔹 جایگاه «وصیت» در شناخت مدعیان حق
🔹 عیسی گَلهای نداشت تا پطرس را مأمور نگهداری از آنها کند، بلکه منظور او از این سخنان، مؤمنان او هستند که آنها را به جانشین خود یعنی پطرس سپرد تا نگهبانشان باشد.
🔹 پس اشعیا با رمز و اشاره از عیسی سخن گفت و سالها بعد عیسی به همان آیات احتجاج و خود را با همان نشانهها معرفی میکند.
🔹 به ایشان با عنوانهایی مانند «تسلیدهنده»، «پسر انسان»، «برّه»، «شیر»، «سوار بر اسب سپید»، «غلام امین و دانا» و ... بشارت داده شده است.
🔗 مطالعه مقاله در نشریه شماره 198
✈️ @Zaman_Zohour
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
❤39👍7👏4👎1😍1
Forwarded from اشعار احمدی
#امام_مهدی_ع
#احمد_الحسن_فرستاده_امام_مهدی_ع
#جمعه_های_انتظار
حضرت یار...
حضرتِ یار مرا زنده کن و باز بکش
مرد عیّار مرا زنده کن و باز بکش
سنگ قلاّب نکن این منِ بی من شده را
حد نگهدار مرا زنده کن و باز بکش
پای تو مُردنِ من جانِ تو یک بار کم ست
هِی به تکرار مرا زنده کن و باز بِکُش
سیزده گل به چمن آمد و باران نرسید
سیزده بار مرا زنده کن و باز بِکُش
چقدر وقت مگر دیدن من می گیرد
وقت بگذار مرا زنده کن و باز بکش
به سرِ خاکم اگر راه و گذارت افتاد
محض دیدار مرا زنده کن و باز بِکُش
نخل ها را به سرِ موت به دار آویزان
به همین دار مرا زنده کن و باز بکش
اختیارات کسی دست کسی نیست ولی
تو به اجبار مرا زنده کن و باز بکش
عاقبت آخرت عاشقی رسوا شدن ست
پیش انظار مرا زنده کن و باز بکش
بغض ها زلزله شد،دردسری ریخت سرم
زیر آوار مرا زنده کن و باز بکش
چون ته بار شدم جز تو خریدارم نیست
ای خریدار مرا زنده کن و باز بکش
سیب لک دار جدا می شود از بار امّا
سرِ این بار مرا زنده کن و باز بکش
آبرو نیست مرا پیش تو امّا به حسین
آبرو دار مرا زنده کن و باز بکش
رمضان روزه ی من با تو قبول ست بیا
دمِ افطار مرا زنده کن و باز بکش
به محرّم شب هفتم به شب قحطیِ آب
به علمدار مرا زنده کن و باز بکش
لحظه ی مرگ اگر در شبِ عاشورا شد
شبِ دیدار مرا زنده کن و باز بکش
علف هرزه ی این مرتع گندم زارم
داس بردار مرا زنده کن و باز بکش
به حبیب بن مظاهر کمِ من را بپذیر
شده بسیار مرا زنده کن و باز بکش
به شب اول قبرم به خدا منتظرم
آن شب تار مرا زنده کن و باز بکش
کار من چیست به جز صبر سراسر تکرار
به همین کار مرا زنده کن و باز بکش
با عضویت در کانال از ما حمایت کنید.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
❤32💔5👏4👍2🥰1😍1
#نشریه_زمان_ظهور
❄️ جوانمردی ۱۱۹۱ساله
سالها در انتظار آمدنت سرگردان بودیم
گاهی میگفتند با چاه دردِدل کن،
گاهی در جمکران نماز بخوان،
گاهی این و گاهی آن، و گاهی ...
«هزار و صد و نود و یک» سال است حیرانت هستیم، گرچه عمر ما تاب این سرگردانی را ندارد.
🗣 اما!!!
تو آنی نبودی که میگفتند،
تو آنی نبودی که میخواست از راهی بیاید که فریاد میزدند.
نه با سروصدا و سازودهل میآیی!
نه خبر آمدنت را کسی رسانهای میکند!
نه کسی برایت فرش قرمز پهن میکند!
🔺 برای آمدنت آذین نبستند،
قربانی نکردند،
حتی
نماز نخواندند که بیایی!!
نماز خواندند که حاجتروا شوند؛
و تو بهانهای هستی به اندازﮤ ۱۱۹۱ سال حاجتروایی.
✅ اما تو آمدی ...
بیسروصدا ...
بدون سازودهل ...
تو منتظر آذین و قربانی نبودی.
ساکت و آرام در سکوتی غریبانه، در خیابان شستهشده به اشک چشمهای منتظران واقعی، آمدی!
الهی بمیرم!!!
هیچگاه چنین فضایی را حتی در خیالاتم، در دورترین کوچهپسکوچههای ذهنم هم تصور نمیکردم.
🔹 تو آمدی غریبانه،
غریبانهتر از آنکه حتی کسی در خاطرش به او نمیاندیشید؛
تو آمدی،
نه به دلگرم بودن به ما،
بلکه دلگرم بودن به کلمۀ
«لاحول و لاقوة الّا بالله»
🔺 شنیده بودم خدا غریب است،
اکنون میفهمم!
حال، میتوانم علت غربتت را درک کنم،
چراکه تو هم از جنس خدایی،
از جنس غربت ...
👏 @Zaman_Zohour
سالها در انتظار آمدنت سرگردان بودیم
گاهی میگفتند با چاه دردِدل کن،
گاهی در جمکران نماز بخوان،
گاهی این و گاهی آن، و گاهی ...
«هزار و صد و نود و یک» سال است حیرانت هستیم، گرچه عمر ما تاب این سرگردانی را ندارد.
تو آنی نبودی که میگفتند،
تو آنی نبودی که میخواست از راهی بیاید که فریاد میزدند.
نه با سروصدا و سازودهل میآیی!
نه خبر آمدنت را کسی رسانهای میکند!
نه کسی برایت فرش قرمز پهن میکند!
قربانی نکردند،
حتی
نماز نخواندند که بیایی!!
نماز خواندند که حاجتروا شوند؛
و تو بهانهای هستی به اندازﮤ ۱۱۹۱ سال حاجتروایی.
بیسروصدا ...
بدون سازودهل ...
تو منتظر آذین و قربانی نبودی.
ساکت و آرام در سکوتی غریبانه، در خیابان شستهشده به اشک چشمهای منتظران واقعی، آمدی!
الهی بمیرم!!!
هیچگاه چنین فضایی را حتی در خیالاتم، در دورترین کوچهپسکوچههای ذهنم هم تصور نمیکردم.
غریبانهتر از آنکه حتی کسی در خاطرش به او نمیاندیشید؛
تو آمدی،
نه به دلگرم بودن به ما،
بلکه دلگرم بودن به کلمۀ
«لاحول و لاقوة الّا بالله»
اکنون میفهمم!
حال، میتوانم علت غربتت را درک کنم،
چراکه تو هم از جنس خدایی،
از جنس غربت ...
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
❤32👏4😢4💔3😍2❤🔥1👍1🙏1
Forwarded from وارثین ملکوت
بسم الله الرحمن الرحيم
(يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ كُتِبَ عَلَيْكُمُ ٱلصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى ٱلَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ) [سورۀ بقره، آیۀ ۱۸۳] (ای کسانی که ایمان آوردهاید، روزه بر شما نوشته شده [واجب شده] است، همانطور که بر گذشتگان شما واجب شده بود، شاید تقوا پیشه کنید).
سلام عليكم ورحمة الله وبركاته
فردا شنبه، اولین روز از ماه مبارک رمضان است.
خداوند طاعات شما را بپذیرد، و همواره در خیر باشید
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
🌐@Varesin13
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
❤51👍6🥰1😍1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#نشریه_زمان_ظهور
#نشریه_شماره_198
#آوای_جمعه
✔️ فرازهایی از خطبههای نمازجمعه
✔️ در ورای بوق هشدار
🔺 خطیب: شیخ عبدالعالی المنصوری
هرچقدر هم تلاش کنیم و هرچقدر هم سختی بکشیم تا خود را حفظ کنیم و در خانهها بمانیم، [در نهایت] چه میشود؟ آیا میتوانیم از آسیب گردوغبار در امان بمانیم؟ نمیتوانیم خود را نجات دهیم.
⚡️ اگر خداوند متعال این مدت را طولانی کند، همانگونه که برای قوم عاد چنین کرد، هفت شب و هشت روز پیاپی بلا فرستاد، همانطور که در آیۀ مبارکه آمده است. حال تصور کنید اگر اکنون نیز این بلا هفت روز، هفت شب و هشت روز طولانی شود، چه کسی میتواند دوام بیاورد؟ در این صورت، میزان مرگومیر چقدر خواهد بود؟
🔎 علاوهبر این، زندگی بشری بهطور کامل فلج میشود. برای مثال، پروازها لغو میشوند؛ در آن دورهای که طوفان گردوغبار بود، فرودگاه بغداد پروازهای خود را لغو کرد، فرودگاه نجف و دیگر فرودگاهها نیز همینطور. حرکت ناوبری دریایی متوقف شد؛ خودروها از فاصلۀ پنجاهمتری بهدلیل شدت طوفان گردوغبار یکدیگر را نمیدیدند؛ [این] یعنی زندگی شما کاملاً متوقف شده است. حال، آیا این پدیده برای بشر، نوید خیر است یا هشداری از شر؟
‼️ و اگر هشدار از شر است، بشر امروز چه چیزی را از دست داده که این آیات مبارکه نازل شدهاند؟
ما معتقدیم که در میان خلفای الهی، خلیفهای وجود دارد که سالهاست مردم را فرامیخواند. این خلیفه نزدیک به بیست و دو سال است که مردم را خطاب قرار میدهد و میگوید: «ای مردم، من فرستادﮤ خدا بهسوی شما هستم. من فرستادﮤ امام مهدی (ع) هستم.»
📣 و ما نیز از طرف خود، همۀ افراد بشر را خطاب قرار میدهیم و میگوییم: «ای مردم، آنچه امروز بر جهان میگذرد، در واقع نتیجۀ اعمال مردم و دوری آنان از آسمان است. خداوند متعال همانگونه که به قوم عاد، هود و دیگر اقوام پیشین هشدار داد، اکنون نیز خلیفۀ خود را سالها پیش فرستاده است. او شما را فراخوانده و از شما خواسته است که بهسوی خدا بازگردید، جستوجو کنید، دقت کنید و حقیقت را بیاموزید.»
🟢 ای مردم، به دعوت سید احمد الحسن (ع) بنگرید، در آن جستوجو کنید، تحقیق کنید و با دقت بیندیشید. او همان چیزی را آورده که همۀ پیامبران، رسولان و حجتهای الهی آورده بودند.
🗓 تاریخ انتشار: 2022/05/06 م ▫️ 1401/02/16
https://youtu.be/l4tXVVu882s?si=Qp_j33054szkQTN1
https://www.youtube.com/watch?v=Pw-7_L4_gxI
🔗 نشریه شماره 198
👏 @Zaman_Zohour
#نشریه_شماره_198
#آوای_جمعه
هرچقدر هم تلاش کنیم و هرچقدر هم سختی بکشیم تا خود را حفظ کنیم و در خانهها بمانیم، [در نهایت] چه میشود؟ آیا میتوانیم از آسیب گردوغبار در امان بمانیم؟ نمیتوانیم خود را نجات دهیم.
ما معتقدیم که در میان خلفای الهی، خلیفهای وجود دارد که سالهاست مردم را فرامیخواند. این خلیفه نزدیک به بیست و دو سال است که مردم را خطاب قرار میدهد و میگوید: «ای مردم، من فرستادﮤ خدا بهسوی شما هستم. من فرستادﮤ امام مهدی (ع) هستم.»
https://youtu.be/l4tXVVu882s?si=Qp_j33054szkQTN1
https://www.youtube.com/watch?v=Pw-7_L4_gxI
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍39❤16😢2😍1
#نشریه_زمان_ظهور
#ماه_رمضان
#ماه_خدا
🌒 یک ماه در اقلیم خدا
🟡 قسمت اول
✍️ به قلم مريم رحمانيان
ماه رمضان ماه خداست. تمام حواسم به مکتب نجف اشرف است؛ به لحظهای که اعلام شود هلال ماه دیده شده است. از آن لحظه، میخواهم بیست و چند روز، صدای خواهش نفس خود را روی سایلنت قرار دهم و بیقرارِ صدای خدای سبحان بمانم.
🗣 شاید در این خلوت روزهدارانه، ویروس منیت در معرض اجل خود قرار گیرد. خستهام از وجودش که چون موریانهای خاموش، عمرم را میخورد. رمضان را پناهگاهی میبینم، فرصتی که در آن خود را در آینۀ خدا نظاره کنم و آنچه باید، فروریزد …
🔅اما چگونه ممکن خواهد شد؟ چگونه میتوانم خودم را از چنگال منیت نجات دهم؟ با نماز و روزهداری که قرار است به آن اضافه شود؟ با تلاوت قرآن؟ اگر نوبت قرائت این آیه شد:
(هنگامی که خورشید پنهان شد، با ماه هدایت جویید …). [١]
🔺 و اگر پس از آن، این آیه آمد که:
(من در زمین جانشینی خواهم گماشت…). [٢]
چه کنم؟ بخوانم و رد شوم؟ خودم را سرگرم اعمال ظاهری کنم؟ تازه، در کنار اینها، روایاتی هم هستند که میگویند روزگاری میرسد که از قرآن جز خطی باقی نمیماند …
چرا؟!
🌙وقتی از ماه یادی به میان میآید، ما به آسمان نگاه میکنیم، در جستوجوی هلالی که آغاز یک ماه را اعلام کند. اما آیا همۀ ما تنها به این ماهِ مرئی چشم دوختهایم؟ آیا بهدنبال نشانی از آن ماهی که باید راه را نشان دهد نیز هستیم؟
ماه، آری، نقشی زیبا دارد، هم در آسمان و هم در سایهای که بر زمین میاندازد. اما این تنها زیبایی نیست، بلکه تعادلی است که از پسِ یک پیوند نادیدنی اما قدرتمند شکل گرفته است.
ماه، جزرومَد، و زمینِ معلق در تعادل ناپیدا ...
ماه که بالا میآید، دریا زیر پوست خود تکان میخورد. نیرویی نامرئی، آبها را به جنبوجوش درمیآورد، ساحلها را هر شب کمی تغییر میدهد، ماسهها را جابهجا میکند. در سکوت شب، موجها سر برمیدارند و دوباره عقب میروند، مثل یک مکالمۀ بیپایان با ماه در هم تنیده شدهاند، شکلی از برهمتنیدگی.
🔴 اما اگر این کشش نباشد چه؟ اگر ماه از مدار خود خارج شود، اگر دیگر دستش را به دریاها نرساند؟
زمین بدون ماه، زمین دیگری خواهد بود. جزرومَد، آن آمدوشد مداوم که دریاها را زنده نگه میدارد، بهشدت کاهش مییابد. ساحلهایی که هر روز با موجها تازه میشدند، دیگر خاموش و راکد میشوند. آبهای کمعمق که تا امروز با جزرومَد اکسیژن میگرفتند، آرامآرام از حرکت بازمیمانند، و اکوسیستمهایی که وابسته به این جریان هستند از هم فرومیپاشند.
🌎 و این تنها آغاز سقوط است. ماه، چیزی فراتر از یک همدم شبهای زمین است. او مانند یک لنگر گرانشی، محور چرخش زمین را ثابت نگه داشته است. بدون او، زمین دچار لرزشهای نامنظم میشود، محورش دچار نوسانات شدید میشود، فصول از هم میپاشند؛ برخی مناطق ممکن است سالها در یخبندان فروروند، برخی دیگر هرگز روی سرما را نبینند. [٣]
✅ زمین، بیتعادل و بیجهت به چرخشهای بیقاعده میافتد.
❄️ ماه هنوز آن بالاست، هنوز میآید و میرود، هنوز کشش گرانشیاش را میفرستد، هنوز دریاها را صدا میزند. دریا و ماه، مثل دو ذرﮤ بر هم تنیدهاند، حتی در دورترین فاصلهها، حتی وقتی یکدیگر را نمیبینند، همچنان بر هم اثر میگذارند. جزرومَد، شکلی از برهمتنیدگی است، مکالمهای بیپایان که در تاروپود شبها و روزها تنیده شده، بیآنکه لحظهای از حرکت بایستد.
🔎 اما آن ماه که باید از پی آن برویم، چه؟ آن را یافتهای؟ میدانی چگونه باید یافت؟
نمیخواهی که شانههایت را به علامت بیتفاوتی بالا بیندازی، درحالیکه روی سجادهات نشستهای و دلخوش کردهای که از عابدین هستی؟
من خطبۀ ماه را خواندهام و دلم را با خودش برد، تا دیندارم کند … و ديندار نگاهم دارد …
قصهام را برایت مینویسم، شاید دلت خواست این ماه خدا جزو دینداران به شمار آیی!
روزی که ماه با خورشید در شارع السِدره ملاقات کرد ... .[٤]
✨ ادامه دارد …
📚 منابع:
▫️١. سيد احمد الحسن، در محضر عبد صالح، ج ١، ص ١١٦؛ محمدباقر مجلسی، بحارالأنوار، ج ٢٤، ص ٧٦.
▫️٢. سورﮤ بقره، آيۀ ٣٠
▫️3. https://www.space.com/what-would-happen-if-the-moon-disappeared#
▫️4. https://almahdyoon.co/wp-content/uploads/2022/07/خطبه-ملاقات-و-دیدار.pdf
🚀 @Zaman_Zohour
#ماه_رمضان
#ماه_خدا
ماه رمضان ماه خداست. تمام حواسم به مکتب نجف اشرف است؛ به لحظهای که اعلام شود هلال ماه دیده شده است. از آن لحظه، میخواهم بیست و چند روز، صدای خواهش نفس خود را روی سایلنت قرار دهم و بیقرارِ صدای خدای سبحان بمانم.
🔅اما چگونه ممکن خواهد شد؟ چگونه میتوانم خودم را از چنگال منیت نجات دهم؟ با نماز و روزهداری که قرار است به آن اضافه شود؟ با تلاوت قرآن؟ اگر نوبت قرائت این آیه شد:
(هنگامی که خورشید پنهان شد، با ماه هدایت جویید …). [١]
(من در زمین جانشینی خواهم گماشت…). [٢]
چه کنم؟ بخوانم و رد شوم؟ خودم را سرگرم اعمال ظاهری کنم؟ تازه، در کنار اینها، روایاتی هم هستند که میگویند روزگاری میرسد که از قرآن جز خطی باقی نمیماند …
چرا؟!
🌙وقتی از ماه یادی به میان میآید، ما به آسمان نگاه میکنیم، در جستوجوی هلالی که آغاز یک ماه را اعلام کند. اما آیا همۀ ما تنها به این ماهِ مرئی چشم دوختهایم؟ آیا بهدنبال نشانی از آن ماهی که باید راه را نشان دهد نیز هستیم؟
ماه، آری، نقشی زیبا دارد، هم در آسمان و هم در سایهای که بر زمین میاندازد. اما این تنها زیبایی نیست، بلکه تعادلی است که از پسِ یک پیوند نادیدنی اما قدرتمند شکل گرفته است.
ماه، جزرومَد، و زمینِ معلق در تعادل ناپیدا ...
ماه که بالا میآید، دریا زیر پوست خود تکان میخورد. نیرویی نامرئی، آبها را به جنبوجوش درمیآورد، ساحلها را هر شب کمی تغییر میدهد، ماسهها را جابهجا میکند. در سکوت شب، موجها سر برمیدارند و دوباره عقب میروند، مثل یک مکالمۀ بیپایان با ماه در هم تنیده شدهاند، شکلی از برهمتنیدگی.
زمین بدون ماه، زمین دیگری خواهد بود. جزرومَد، آن آمدوشد مداوم که دریاها را زنده نگه میدارد، بهشدت کاهش مییابد. ساحلهایی که هر روز با موجها تازه میشدند، دیگر خاموش و راکد میشوند. آبهای کمعمق که تا امروز با جزرومَد اکسیژن میگرفتند، آرامآرام از حرکت بازمیمانند، و اکوسیستمهایی که وابسته به این جریان هستند از هم فرومیپاشند.
نمیخواهی که شانههایت را به علامت بیتفاوتی بالا بیندازی، درحالیکه روی سجادهات نشستهای و دلخوش کردهای که از عابدین هستی؟
من خطبۀ ماه را خواندهام و دلم را با خودش برد، تا دیندارم کند … و ديندار نگاهم دارد …
قصهام را برایت مینویسم، شاید دلت خواست این ماه خدا جزو دینداران به شمار آیی!
روزی که ماه با خورشید در شارع السِدره ملاقات کرد ... .[٤]
▫️١. سيد احمد الحسن، در محضر عبد صالح، ج ١، ص ١١٦؛ محمدباقر مجلسی، بحارالأنوار، ج ٢٤، ص ٧٦.
▫️٢. سورﮤ بقره، آيۀ ٣٠
▫️3. https://www.space.com/what-would-happen-if-the-moon-disappeared#
▫️4. https://almahdyoon.co/wp-content/uploads/2022/07/خطبه-ملاقات-و-دیدار.pdf
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Space.com
What would happen if the moon disappeared?
It would have some drastic consequences.
❤40👏8😢5👍2❤🔥1🥰1💯1
Forwarded from وارثین ملکوت
🕊️🍃
🍃
#سید_احمد_الحسن_ع
همواره در خیر و نیکی باشید
رمضان ماه خداوند است
روزهداری از شهوات دنیا خالی است
خداوند ما را در ماهش از شهواتمان تهی کند تا به یاد او مشغول شویم. به همین دلیل، در ماه رمضان باید حریص باشیم که خدا را در همهحال به یاد بیاوریم تا یاد خدا را بخشی از وجودمان کنیم و از ماه خدا همانطور که وارد آن شدیم خارج نشویم، وگرنه از زیانکاران خواهیم بود
[که] با جهل و غفلت و ظلمت خود وارد شدیم و [همینگونه نیز] خارج شدیم و جز گرسنگی و تشنگی و رنج و خستگی چیزی از ماه رمضان عایدمان نشد.
✍️ پیام سید احمدالحسن (ع) در ایکس
📆 1مارس2025 م
💬 لینک پیام
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
❤️ @Varesin13
🍃
#سید_احمد_الحسن_ع
همواره در خیر و نیکی باشید
رمضان ماه خداوند است
روزهداری از شهوات دنیا خالی است
خداوند ما را در ماهش از شهواتمان تهی کند تا به یاد او مشغول شویم. به همین دلیل، در ماه رمضان باید حریص باشیم که خدا را در همهحال به یاد بیاوریم تا یاد خدا را بخشی از وجودمان کنیم و از ماه خدا همانطور که وارد آن شدیم خارج نشویم، وگرنه از زیانکاران خواهیم بود
[که] با جهل و غفلت و ظلمت خود وارد شدیم و [همینگونه نیز] خارج شدیم و جز گرسنگی و تشنگی و رنج و خستگی چیزی از ماه رمضان عایدمان نشد.
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
❤74🕊6❤🔥5😢3👍1😍1
#نشریه_شماره_198
#سیداحمدالحسن
💕 گفتوگوی داستانی دربارۀ دعوت فرستادۀ عیسای مسیح
🙃 قسمت دهم
✍️ به قلم متیاس
💢 جایگاه «وصیت» در شناخت مدعیان حق
مدت زیادی از سفرشان نگذشته بود که ساره به الیاس گفت: «الیاس جان، پیشنهاد جذابی دارم. آیا موافقی برای اینکه زمان زودتر بگذرد و از طولانی بودن مسیر خسته نشویم، از دلایل حقانیت احمد الحسن برایت توضیح بدهم؟»
الیاس با تعجب گفت: «در مباحثهات با وهب چیزی در این باره ندیدهام!»
ساره با مهربانی لبخندی زد و پاسخ داد: «درست است، چون من این دلایل را از وهب نپرسیدهام، بلکه خودم کتاب سیزدهمین حواری از احمد الحسن را خواندهام و همچنین کتاب دیگری به اسم «احمد موعود، پیونددهندﮤ رسالات آسمانی»، که نوشتۀ یکی از مؤمنان به ایشان است و آن کتاب هم بسیار جالب و خواندنی است.»
الیاس سری تکان داد و گفت: «پس تو در این مدت بیکار نبودهای و وقت بسیاری را برای خواندن دربارﮤ احمد الحسن صرف کردهای و من چه بیخبر بودم. بسیار خب، از هرکجا که مایل هستی شروع کن.»
🗣 ساره خندید و گفت: «به من حق بده، الیاس. کسی پیدا میشود که ادعایی به آن بزرگی دارد. کتابش را میخوانی و دنیایی تازه از مطالبی که تاکنون نمیدانستی، بهرویت باز میشود. میخوانی و عطشت برای ادامۀ خواندن بیشتر میشود. در آموزهها و سخنانش حتی کلمهای لغو و باطل نمییابی. با یارانش صحبت میکنی و جز علم و ادب و احترام چیزی نمیبینی. تو باشی، شیفتۀ چنین شخصی نمیشوی و برای شناخت بیشتر وی تلاش نمیکنی؟!... بگذریم. الیاس جان، با مطالعۀ کتاب احمد الحسن برایم روشن شد که تمامی فرستادگان الهی سه نشانۀ ثابت دارند. به ترتیب هرکدام را برایت توضیح مختصری میدهم. با دقت گوش کن و اگر سؤالی داری، بپرس.
🔺 اولین نشانهای که مایلم آن را برایت توضیح دهم «وصیت» است. وصیت یعنی چه؟ ببین، الیاس، هر فرستادﮤ الهی، خلیفۀ پس از خود را به مردم معرفی میکند و به او سفارش میکند و آن خلیفۀ بعدی نیز با همان «وصیت» یا بهاصطلاح «نص» خود را به مردم میشناساند. بگذار تا برایت مثالی بزنم:
این آیات را قبلاً خواندهایم، بار دیگر با دقت بیشتری آنها را گوش کن.»
ساره گوشی خود را در دست گرفت تا در جستوجو و خواندن آیات از آن استفاده کند. سپس ادامه داد:
⚡️ «و خداوند به موسی گفت: «اینک ایام مردن تو نزدیک است، یوشع را طلب نما و در خیمۀ اجتماع حاضر شوید تا او را وصیت نمایم.» پس موسی و یوشع رفته، در خیمۀ اجتماع حاضر شدند. * و خداوند در ستون ابر در خیمه ظاهر شد و ستون ابر، بر در خیمه ایستاد.» [1]
آیات واضح است. همانطور که خواندیم، جانشین موسی یعنی یوشع با وصیت و تأیید خداوند معرفی میشود.
📌یا مثالی دیگر:
«و بعد از غذا خوردن، عیسی به شمعون پطرس گفت: «ای شمعون، پسر یونا، آیا مرا بیشتر از اینها محبت مینمایی؟» بدو گفت: «بلی سرورم، تو میدانی که تو را دوست میدارم.» بدو گفت: «برههای مرا خوراک بده.» * باز در ثانی به او گفت: «ای شمعون، پسر یونا، آیا مرا محبت مینمایی؟» به او گفت: «بلی سرورم، تو میدانی که تو را دوست میدارم.» بدو گفت: «گوسفندان مرا شبانی کن.» * مرتبۀ سوم بدو گفت: «ای شمعون، پسر یونا، مرا دوست میداری؟» پطرس محزون گشت، زیرا مرتبۀ سوم بدو گفت «مرا دوست میداری؟» پس به او گفت: «سرورم، تو بر همه چیز واقف هستی. تو میدانی که تو را دوست میدارم.» عیسی بدو گفت: "گوسفندان مرا خوراک ده".» [2]
🔅الیاس جان، همانطور که میدانی عیسی گلهای نداشت تا پطرس را مأمور نگهداری از آنها کند، بلکه منظور او از این سخنان، مؤمنان او هستند که آنها را به جانشین خود یعنی پطرس سپرد تا نگهبانشان باشد. پس در اینجا نیز میبینیم که عیسی به معرفی وصیّ خود میپردازد. آیا تا اینجا برایت سؤالی پیش نیامده است؟!»
الیاس که با دقت به توضیحات ساره گوش میداد، در جواب گفت: «توضیحاتت جالب و واضح بود و سؤالی ندارم. فقط نمیدانم ربط این سخنان به احمد الحسن چیست؟ بسیار خب، یوشع و پطرس بهعنوان وصیّ موسی و عیسی معرفی شدند، اما احمد الحسن چه؟ او از سوی چه کسی معرفینامه دارد؟!»
ساره با لبخند همیشگیاش گفت: «ببین، الیاس جان، «نص» یا «وصیت» به دو صورت انجام میگیرد: مستقیم و غیرمستقیم.
✔️ جانشینان موسی و عیسی با ذکر صریح نامشان به مردم زمانشان معرفی شدند، و مأموریت خویش را دقیقاً پس از وفات موسی و صعود عیسی آغاز کردند. اما گاهی فرستادﮤ خداوند با رمز و اشاره از خلیفهای میگوید که سالها پس از وفات او میآید.
به این مثال دقت کن:
اشعیا با نص یا معرفینامهای غیرمستقیم یحیی را معرفی میکند:
«صدای نداکنندهای در بیابان، راه خداوند را مهیا سازید و طریقی برای خدای ما در صحرا راست نمایید.» [3]
📖 صفحه ۱
👇 ادامه مقاله
👏 @Zaman_Zohour
#سیداحمدالحسن
💢 جایگاه «وصیت» در شناخت مدعیان حق
مدت زیادی از سفرشان نگذشته بود که ساره به الیاس گفت: «الیاس جان، پیشنهاد جذابی دارم. آیا موافقی برای اینکه زمان زودتر بگذرد و از طولانی بودن مسیر خسته نشویم، از دلایل حقانیت احمد الحسن برایت توضیح بدهم؟»
الیاس با تعجب گفت: «در مباحثهات با وهب چیزی در این باره ندیدهام!»
ساره با مهربانی لبخندی زد و پاسخ داد: «درست است، چون من این دلایل را از وهب نپرسیدهام، بلکه خودم کتاب سیزدهمین حواری از احمد الحسن را خواندهام و همچنین کتاب دیگری به اسم «احمد موعود، پیونددهندﮤ رسالات آسمانی»، که نوشتۀ یکی از مؤمنان به ایشان است و آن کتاب هم بسیار جالب و خواندنی است.»
الیاس سری تکان داد و گفت: «پس تو در این مدت بیکار نبودهای و وقت بسیاری را برای خواندن دربارﮤ احمد الحسن صرف کردهای و من چه بیخبر بودم. بسیار خب، از هرکجا که مایل هستی شروع کن.»
این آیات را قبلاً خواندهایم، بار دیگر با دقت بیشتری آنها را گوش کن.»
ساره گوشی خود را در دست گرفت تا در جستوجو و خواندن آیات از آن استفاده کند. سپس ادامه داد:
آیات واضح است. همانطور که خواندیم، جانشین موسی یعنی یوشع با وصیت و تأیید خداوند معرفی میشود.
📌یا مثالی دیگر:
«و بعد از غذا خوردن، عیسی به شمعون پطرس گفت: «ای شمعون، پسر یونا، آیا مرا بیشتر از اینها محبت مینمایی؟» بدو گفت: «بلی سرورم، تو میدانی که تو را دوست میدارم.» بدو گفت: «برههای مرا خوراک بده.» * باز در ثانی به او گفت: «ای شمعون، پسر یونا، آیا مرا محبت مینمایی؟» به او گفت: «بلی سرورم، تو میدانی که تو را دوست میدارم.» بدو گفت: «گوسفندان مرا شبانی کن.» * مرتبۀ سوم بدو گفت: «ای شمعون، پسر یونا، مرا دوست میداری؟» پطرس محزون گشت، زیرا مرتبۀ سوم بدو گفت «مرا دوست میداری؟» پس به او گفت: «سرورم، تو بر همه چیز واقف هستی. تو میدانی که تو را دوست میدارم.» عیسی بدو گفت: "گوسفندان مرا خوراک ده".» [2]
🔅الیاس جان، همانطور که میدانی عیسی گلهای نداشت تا پطرس را مأمور نگهداری از آنها کند، بلکه منظور او از این سخنان، مؤمنان او هستند که آنها را به جانشین خود یعنی پطرس سپرد تا نگهبانشان باشد. پس در اینجا نیز میبینیم که عیسی به معرفی وصیّ خود میپردازد. آیا تا اینجا برایت سؤالی پیش نیامده است؟!»
الیاس که با دقت به توضیحات ساره گوش میداد، در جواب گفت: «توضیحاتت جالب و واضح بود و سؤالی ندارم. فقط نمیدانم ربط این سخنان به احمد الحسن چیست؟ بسیار خب، یوشع و پطرس بهعنوان وصیّ موسی و عیسی معرفی شدند، اما احمد الحسن چه؟ او از سوی چه کسی معرفینامه دارد؟!»
ساره با لبخند همیشگیاش گفت: «ببین، الیاس جان، «نص» یا «وصیت» به دو صورت انجام میگیرد: مستقیم و غیرمستقیم.
به این مثال دقت کن:
اشعیا با نص یا معرفینامهای غیرمستقیم یحیی را معرفی میکند:
«صدای نداکنندهای در بیابان، راه خداوند را مهیا سازید و طریقی برای خدای ما در صحرا راست نمایید.» [3]
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
❤20👍3😍2
«آنگاه بدو گفتند: "پس کیستی تا به آن کسانی که ما را فرستادند جواب بریم؟ دربارﮤ خود چه میگویی؟" * گفت: "من صدای نداکنندهای در بیابانم، که راه خداوند را راست کنید، چنانکه اشعیای نبی گفت."» [4]
درست است. یحیی نه با معجزه، که با معرفینامهای از سوی اشعیا حقانیت خود را ثابت کرد.
بگذریم! بحثمان را ادامه بدهیم. این بار از عیسی برایت مثال میزنم.
به این نص (معرفینامۀ) غیرمستقیم از اشعیا به عیسی دقت کن:
بسیار خب، حال ببین عیسی از این معرفینامۀ غیرمستقیم برای شناساندن خود استفاده میکند:
«و به ناصره جایی که پرورش یافته بود، رسید و بهحسب دستور خود در روز سَبَّت به کنیسه درآمده، برای تلاوت برخاست. * آنگاه صحیفۀ اشْعیای نبی را بدو دادند و چون کتاب را گشود، موضعی را یافت که مکتوب است * "روح خداوند بر من است، زیراکه مرا مسح کرد تا فقیران را بشارت دهم و مرا فرستاد تا شکستهدلان را شفا بخشم و اسیران را به رستگاری و کوران را به بینایی موعظه کنم و تا کوبیدگان را آزاد سازم * و از سال پسندیدﮤ خداوند موعظه کنم." * پس کتاب را بههمپیچیده، به خادم سپرد و بنشست و چشمان همۀ اهل کنیسه بر وی دوخته میبود. * آنگاه بدیشان شروع به گفتن کرد که "امروز این نوشته در گوشهای شما تمام شد."» [6]
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
❤16👍5😍1
جالب است بدانیم که خودِ عیسی یهودیان را به خواندن کتاب مقدس فراخواند، چراکه در آن نصوصی وجود داشت که به حقانیت وی شهادت میداد.
یا این آیه را که اکنون میخوانم گوش کن! و ببین که وجود «نص» و «وصیت» برای شناخت و اثبات حقانیت یک فرستاده چه اهمیت بالایی دارد:
خب الیاس جان، تا اینجای توضیحاتم سؤالی نداری؟»
الیاس گفت: «آنقدر با قدرت بیان و تسلط بالا سخن میگویی که گویی سالهاست احمد الحسن را میشناسی. سؤالی ندارم، بهجز همان قبلی که آیا این توضیحات بر احمد الحسن هم صدق میکند؟ آیا او نیز دارای آیات بشارتی مربوط به خود در کتاب مقدس هست؟»
ساره اینها را گفت و اشک در چشمانش حلقه زد. الیاس با دیدن همسرش و حسّی که به فرستادﮤ عیسی پیدا کرده بود، ناگهان احساس کرد که او هم احمدالحسن را دوست دارد. ساره کسی نبود که بهآسانی فریب بخورد و بهراحتی دل ببندد، حتماً احمد الحسن توانسته بود خودش را ثابت کند که اکنون ساره اسم او را با نهایت ادب و احترام و علاقه بر زبان میآورد.
الیاس که با دقت به توضیحات همسرش گوش میداد، گفت: «سپاسگزارم که با حوصله و صبوری برایم از اولین نشانۀ حقانیت یک مدعی گفتی. بگذار اندکی استراحت کنیم و یک لیوان چای بخوریم و بعد ادامه دهیم.» ساره نیز از این پیشنهاد استقبال کرد و برای همسرش چای ریخت و لحظاتی را در سکوت گذراندند.
[1] کتاب تثنیه 14:31-15.
[2] یوحنا 22:21-23.
[3] اشعیا 3:40.
[4] انجیل یوحنا 22:1-23.
[5] اشعیا 1:61-2.
[6] لوقا 16:4-21.
[7] انجیل یوحنا 39:5-47.
[8] انجیل یوحنا 45:1.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
❤23👍8😍2