این وسط یه سوال هم دارم، کسی کتاب برمودز رو داره که دیگه لازم نداشته باشه و بخواد بفروشه یا بده به من؟ کتابش تمیز باشه 🥲
چند تا نکته در مورد ارائه و پاورپوینت اگر نمیدونستید اینا رو:
- صفحه اول باید عنوان باشه و پایینتر هم اسم خودتون، رشته و مقطع تحصیلی، دانشگاه و پایینش هم اگه لوگوی دانشگاه رو بذارید که چه بهتر.
- صفحه بعد فهرست که مشخص باشه در مورد چه چیزهایی قراره صحبت کنید.
- صفحات باید شمارهگذاری بشن تا اگر کسی خواست سوالی بپرسه بتونه به شماره اون صفحه ارجاع بده. صفحه اول و فهرست معمولا شماره ندارن و از صفحه بعد فهرست شمارهگذاری شروع میشه. صفحه آخر هم که معمولا تشکر و قدردانیه شماره نمیخوره.
- مطالب باید به صورت موردی و کوتاه باشن تا مخاطب هی بین مطالب اسلاید و صحبتهای شما سوئیچ نکنه و بتونه روی صحبت شما تمرکز کنه.
- هر اسلاید باید عنوان داشته باشه و مشخص باشه که در مورد چیه.
- این نظر شخصی خودمه که سعی کنید از تصاویر و گرافها و نمودارها و جداول در حد متعادل استفاده کنید تا ارائهتون جالبتر باشه و مطلب بهتر جا بیفته.
- ارائه بهتره به صورت ایستاده باشه مگر اینکه مشکل خاصی وجود داشته باشه.
- یه نظر شخصی دیگه اینکه قبل تایم ارائه حتما برید چک کنید که سیستم شما به پروژکتور یا اسکرین وصل بشه و اول ارائه درگیر این نباشید که هی وصل نشد و اینها. برای راحتی میتونید یه فلش هم ببرید که اگه خودشون سیستم آماده دارن به اون وصل کنید.
- صفحه اول باید عنوان باشه و پایینتر هم اسم خودتون، رشته و مقطع تحصیلی، دانشگاه و پایینش هم اگه لوگوی دانشگاه رو بذارید که چه بهتر.
- صفحه بعد فهرست که مشخص باشه در مورد چه چیزهایی قراره صحبت کنید.
- صفحات باید شمارهگذاری بشن تا اگر کسی خواست سوالی بپرسه بتونه به شماره اون صفحه ارجاع بده. صفحه اول و فهرست معمولا شماره ندارن و از صفحه بعد فهرست شمارهگذاری شروع میشه. صفحه آخر هم که معمولا تشکر و قدردانیه شماره نمیخوره.
- مطالب باید به صورت موردی و کوتاه باشن تا مخاطب هی بین مطالب اسلاید و صحبتهای شما سوئیچ نکنه و بتونه روی صحبت شما تمرکز کنه.
- هر اسلاید باید عنوان داشته باشه و مشخص باشه که در مورد چیه.
- این نظر شخصی خودمه که سعی کنید از تصاویر و گرافها و نمودارها و جداول در حد متعادل استفاده کنید تا ارائهتون جالبتر باشه و مطلب بهتر جا بیفته.
- ارائه بهتره به صورت ایستاده باشه مگر اینکه مشکل خاصی وجود داشته باشه.
- یه نظر شخصی دیگه اینکه قبل تایم ارائه حتما برید چک کنید که سیستم شما به پروژکتور یا اسکرین وصل بشه و اول ارائه درگیر این نباشید که هی وصل نشد و اینها. برای راحتی میتونید یه فلش هم ببرید که اگه خودشون سیستم آماده دارن به اون وصل کنید.
Elle
از اونجایی که تو ارشد همهش ارائه میخوان ازمون و هر هفته من چندتا اسلاید باید آماده کنم، اون اوایل با این سایت آشنا شدم که کار باهاش به نسبت پاورپوینت سادهتره. چه متن آماده بهش بدید و بخواید خودش اسلایدها رو بزنه و چه خودتون تک به تک اسلایدها رو بسازید،…
اینم قبلا گفتم و تو گروه ما اکثر بچهها از گاما استفاده میکنن.
یک سیگاری پارهوقت
من پیشنهاد میکنم برای اسلاید ساختن از Canva استفاده کنید و خودتون اسلایداتونو بسازین.
وقتی خودتون اسلاید میسازین، تسلطتون رو محتوا و ارائه بیشتر میشه.
وقتی خودتون اسلاید میسازین، تسلطتون رو محتوا و ارائه بیشتر میشه.
تو پیام ناشناسم یه نفر Canva رو پیشنهاد داد. من خیلی از کنوا برای چیزهای مختلف استفاده میکنم ولی تا حالا باهاش اسلاید نساختم.
در مورد گاما هم حتمااا خودتون بسازید چون اون پرامپتش و اسلایدی که خودش براتون میسازه خیلی به درد نمیخوره و یه چیز کلیه. ولی اگه خودتون بخواید بسازید یوزرفرندلیه و من اوکیم باهاش. حالا از این به بعد کنوا رو هم استفاده میکنم.
در مورد گاما هم حتمااا خودتون بسازید چون اون پرامپتش و اسلایدی که خودش براتون میسازه خیلی به درد نمیخوره و یه چیز کلیه. ولی اگه خودتون بخواید بسازید یوزرفرندلیه و من اوکیم باهاش. حالا از این به بعد کنوا رو هم استفاده میکنم.
Forwarded from روزمرگیهای یک رواندرمانگر (Danial)
زندگی بیشتر وقتها نه پیروزیه و نه شکست. بیشتر وقتها فقط ادامه دادن و انتخابهای کوچیکیه، که معلوم نیست تاثیرشون کی معلوم میشه.
Forwarded from روزمرگیهای یک رواندرمانگر (Danial)
ادامه بده، هدفهای کوچیک روزانهتو تیک بزن و خیلی سعی نکن آینده رو خط کشی کنی تو ذهنت. روزهای بهتر هم از راه میرسن.
Elle
یک چیز دیگه اینکه حواستون باشه در حدی مسئولیت بپذیرید که موجب سلب مسئولیت از دیگران نشید. اینجا یک جوالدوز به مردم و یک سوزن به خودم میزنم چون من همیشه حواسم هست مثلا مایع لباسشویی تموم شد بخرم، دستمال توالت تموم شد بخرم یا عوضش کنم و از یه جایی به بعد…
در ادامه پستهای همخونهای و این پست نورا، باید بگم خوندن و شنیدن از آدمهای مختلف معمولا باعث میشه من دیدگاهم تعدیل بشه. هر چند اون چیزهایی که در مورد همخونه بودن گفتم سر جاشه ولی چیزی که اخیرا متوجه شدم اینه که به طور کلی من توی یک سری از روابطم فضای اشتباه کردن رو از آدما میگیرم (توی ذهن خودم) و نسبت به بعضی آدما فقط این رفتار رو دارم نه نسبت به همه (دلیلش رو بعدا مینویسم الان دیگه وارد اون بخش نمیشم)، که این همخونهایم هم توی اون دستهبندی قرار گرفته بود در حالی که نسبت به اون یکی همخونهایم همچین دیدی ندارم و البته مشکلات خیلی کمی پیش میان چون اون معمولا خونه نیست.
در مورد بخش جدا بودن غذا و خرید هم به نظرم یکی از بهترین کارها توی همخونه بودن همینه و مشکلات احتمالی رو کاهش میده و ما هم همینیم و بهتره همین باشه که شما هی حساب و کتاب نگه نداری. یه سری چیزها رو هم باهم میخریم مثل مایع لباسشویی و اینا رو هم با همون فیش آب و برق باهم حساب میکنیم. ولی اون جایی شروع میکنی به حساب و کتاب نگه داشتن که شاخکهات تیز میشن و احساس میکنی یک نفر اینجا داره سوءاستفاده میکنه.
جمعبندی همه این حرفها و خوندن پست نورا و شنیدن حرفهای دیگران برام اینه که اولا روی خودم سریع یک لیبل نزنم که من آدم کمتحملی هستم و ... نه اتفاقا من آدمیام که سعی میکنم از جنبههای مختلف نگاه کنم و بیشتر درک کنم طرف مقابل رو در نتیجه تحملم بره بالاتر: و وقتی دیدم نسبت به خودم اینه پس زندگی اشتراکی هم برام راحتتر میشه. دوم هم اینکه یکم مرزهای سفت و سختی که کشیدم برای خودم و دیگران رو، آزاد کنم. چون از طرف نورا که میخونی میفهمی که خب آدمها متفاوتن و من اگه با نورا همخونهای میشدم به مشکل برمیخوردم سر تمیزی :))) هرچند هیچ وقت به همخونهایم نمیگم و بهش اون فضا رو میدم که هر وقت دلش میخواد کاراش رو بکنه چون پادگان که نیست. ولی خودم اذیت میشم و نمیخوام بخشی از درگیری ذهنیم همچین مسائلی باشن.
یه چیزی هم که به من کمک کرده اینه که من به این مدلی زندگی کردن یه دید بلند مدت دارم. یعنی با خودم میگم من الان که فعلا پلن ازدواج کردن ندارم (هر چند در نهایت اون شخص هم در واقع همخونهت میشه)، ولی من حداقل تا دو سه سال آینده قراره این مدلی زندگی کنم چون واقعا از لحاظ مالی بار خیلی کمتری داره برام و میتونم در عوضش تو خونه بهتری زندگی کنم چون هزینه تقسیم میشه. بعد با خودم میگم مثلا حتی اگه تنها هم زندگی کنم باید یاد بگیرم پرده رو خودم دربیارم و بشورم و دوباره نصبش کنم. یا روکش مبل رو بتونم درش بیارم و بشورم. و تو این خونه هم مبلها کثیف بودن و من این کار رو کردم و همخونهایم گفت خیلی حوصله داری، درحالی که واقعا اینطوری بودم که خب دیگه مسئولیتهای زندگی بزرگسالیه و من اوکیم این مرحله رو الان تمرین کنم. یا آب داره از زیر سینک چکه میکنه برم چک کنم ببینم مشکلش چیه و سعی کنم رفع کنم. حس خوبی هم بهم دست میده و انتظاری هم از همخونهایم ندارم تو این زمینه.
در مورد بخش جدا بودن غذا و خرید هم به نظرم یکی از بهترین کارها توی همخونه بودن همینه و مشکلات احتمالی رو کاهش میده و ما هم همینیم و بهتره همین باشه که شما هی حساب و کتاب نگه نداری. یه سری چیزها رو هم باهم میخریم مثل مایع لباسشویی و اینا رو هم با همون فیش آب و برق باهم حساب میکنیم. ولی اون جایی شروع میکنی به حساب و کتاب نگه داشتن که شاخکهات تیز میشن و احساس میکنی یک نفر اینجا داره سوءاستفاده میکنه.
جمعبندی همه این حرفها و خوندن پست نورا و شنیدن حرفهای دیگران برام اینه که اولا روی خودم سریع یک لیبل نزنم که من آدم کمتحملی هستم و ... نه اتفاقا من آدمیام که سعی میکنم از جنبههای مختلف نگاه کنم و بیشتر درک کنم طرف مقابل رو در نتیجه تحملم بره بالاتر: و وقتی دیدم نسبت به خودم اینه پس زندگی اشتراکی هم برام راحتتر میشه. دوم هم اینکه یکم مرزهای سفت و سختی که کشیدم برای خودم و دیگران رو، آزاد کنم. چون از طرف نورا که میخونی میفهمی که خب آدمها متفاوتن و من اگه با نورا همخونهای میشدم به مشکل برمیخوردم سر تمیزی :))) هرچند هیچ وقت به همخونهایم نمیگم و بهش اون فضا رو میدم که هر وقت دلش میخواد کاراش رو بکنه چون پادگان که نیست. ولی خودم اذیت میشم و نمیخوام بخشی از درگیری ذهنیم همچین مسائلی باشن.
یه چیزی هم که به من کمک کرده اینه که من به این مدلی زندگی کردن یه دید بلند مدت دارم. یعنی با خودم میگم من الان که فعلا پلن ازدواج کردن ندارم (هر چند در نهایت اون شخص هم در واقع همخونهت میشه)، ولی من حداقل تا دو سه سال آینده قراره این مدلی زندگی کنم چون واقعا از لحاظ مالی بار خیلی کمتری داره برام و میتونم در عوضش تو خونه بهتری زندگی کنم چون هزینه تقسیم میشه. بعد با خودم میگم مثلا حتی اگه تنها هم زندگی کنم باید یاد بگیرم پرده رو خودم دربیارم و بشورم و دوباره نصبش کنم. یا روکش مبل رو بتونم درش بیارم و بشورم. و تو این خونه هم مبلها کثیف بودن و من این کار رو کردم و همخونهایم گفت خیلی حوصله داری، درحالی که واقعا اینطوری بودم که خب دیگه مسئولیتهای زندگی بزرگسالیه و من اوکیم این مرحله رو الان تمرین کنم. یا آب داره از زیر سینک چکه میکنه برم چک کنم ببینم مشکلش چیه و سعی کنم رفع کنم. حس خوبی هم بهم دست میده و انتظاری هم از همخونهایم ندارم تو این زمینه.
بچهها من این کفش Humtto رو از نمایندگی کاسپین انزلی خریدم (سایز ۴۰) و یه بارم همونجا در حد ۳، ۴ ساعت پوشیدمش ولی احساس میکنم به استایلم نمیاد و میخوام بفروشمش 🥲
خیلی کفش راحتیه و کلاً کفشای این برند هم سختجونن و زود خراب نمیشن. من ۳٫۸۹۰٫۰۰۰ خریدم که چون پوشیدم میخوام ۳٫۲۰۰٫۰۰۰ بفروشم. با جعبه و بگ خودشم ارسال میکنم. در صورت تمایل میتونید بهم پیام بدید:
@llennad
خیلی کفش راحتیه و کلاً کفشای این برند هم سختجونن و زود خراب نمیشن. من ۳٫۸۹۰٫۰۰۰ خریدم که چون پوشیدم میخوام ۳٫۲۰۰٫۰۰۰ بفروشم. با جعبه و بگ خودشم ارسال میکنم. در صورت تمایل میتونید بهم پیام بدید:
@llennad
Elle
من الان متوجه شدم عرفان طهماسبی یه سال از من کوچیکتره و واقعا ناراحت شدم :))))
ناراحتیم از سن اون شخص خاص نیست طبیعتا :)) از اینه که نمیدونم چرا همه از من کوچیکترن 🥲
یه نفر بهم پیام داده بود که تو کانال بگم از تخفیف بلکفرایدی چی میخرم. تصمیم گرفتم اگه اکثریت اوکی بودن بگم (چیز زیادی هم نگرفتم چون هم no money، هم نیاز چندانی نداشتم، هم تخفیف خوبی ندیدم).
میتونید این پیام رو ریاکت کنید.
توی پیام ناشناس هم میتونید بگید شما چی خریدید یا میخرید.
میتونید این پیام رو ریاکت کنید.
توی پیام ناشناس هم میتونید بگید شما چی خریدید یا میخرید.
پیام ناشناس: چرا آدم نسبت به سن و سالش اینسکیور میشه؟ یعنی خب چه اهمیتی داره ۲۰ یا ۳۰؟ همیشه برام سواله.
یک بخش بزرگیش به نظرم به خاطر انتظار جامعه از ماست و فرهنگی که توش بزرگ شدیم و البته سوشال میدیا و زندگی همسن و سالهای خودمون که فکر میکنیم اون تیکهایی که باید و ازشون انتظار میره رو زدن و ما نتونستیم.
در حالی که ما با هیچ کدوم یک از هم سن و سالهامون زندگی رو از یک نقطه یکسان شروع نمیکنیم. محیط، خونواده، اینکه فرزند چندم هستی، یه سری راهها قبلا برای تو هموار شدن یا خودت باید دست به کار شی، آزادیهای فردی و ... فاکتورهای دخیل در اینکه تو کدوم سن روی کدوم نقطه ایستادی خیلی زیادن. من هم این رو میدونم و تا حد زیادی اوکیم باهاش ولی یک شبه از بین نمیره همه چیز.
بخش بعدی هم اون عدده، اینکه قبلا فکر میکردی ۳۰ خیلی عدد بزرگیه و آدمی که ۳۰ سالشه پس دیگه بزرگساله و فلان ویژگی رو داره و اله و بله و جیمبله! :)) بعد میبینی تو به هر کدوم از اون اعداد که رسیدی اصلا شبیه اون تصورت نبودی و اون احساس خیلی بزرگسال بودن رو هم نداری (منظورم اینه که احساس میکنی هنوز خیلی جوون و کوچولویی ولی آدما اینطوریان که اوه تو دیگه ۳۰ سالته مثلا و فلان چیز دیگه بهت نمیاد). یعنی انسان نمیتونه کامل بگه من نظر هییییچکس برام مهم نیست. آره برای منم نظر خیلی از آدمها مهم نیست و دیگه به این مایندست رسیدم ولی تموم نمیشه این چرخه و هی یک آدم جدید پیدا میشه که تو به نظرش اهمیت میدی و هنوز اون ذهنیت هم برات کامل جا نیفتاده و ممکنه دوباره ببریش زیر سوال.
این تا اینجا.
مسئله بعدی اون دلدردهای طبیعی بزرگ شدنه ظاهرا!
طبق شنیدههام از بقیه آدمایی که الان بالای ۳۰ و ۴۰ان، یکی از سختترین و دردناکترین دورهها همین ۲۸، ۲۹ئه چون هی تیک تاک، تیک تاک، ۳۰ دیگه بیخ گوشته! ولی میگن بعدش که ۳۰ سالت شد راحت میشی و میبینی دهه ۳۰ خیلی بهتر از ۲۰ئه و ۴۰ها خیلی بهتر از ۳۰ها! (امیدوارم واقعا!).
یه چیزی هم هست که فکر میکنم بازم بازی ذهنمونه که ما معمولا توی مقایسهست که خودمون رو پیدا میکنیم و مدام هم درحال مقایسه کردنیم. یعنی من روزها و ماهها با عدد سنم اوکیام بعد یکی رو میبینم که ۲۴ سالشه و دانشجوی دکتراست و اینطوریام که اه من چقدر زمان از دست دادم. درحالی که باز برمیگردیم به اون پاراگراف اول. خلاصه که پیش میاد و یاد میگیریم ایشالا.
ولی خب سخن بزرگان مورد علاقهم توی این زمینه اینه که زمان در هر صورت میگذره و تو ۳۰ سالت، ۴۰ سالت، ۵۰ سالت میشه به هر حال. پس هیچ وقت نگو دیره و اگه فکر میکنی جای دیگهای برات بهتره، حتما برو دنبالش. چون چه تو انجام بدی و چه انجام ندی، the time will pass anyway
Elle
یه نفر بهم پیام داده بود که تو کانال بگم از تخفیف بلکفرایدی چی میخرم. تصمیم گرفتم اگه اکثریت اوکی بودن بگم (چیز زیادی هم نگرفتم چون هم no money، هم نیاز چندانی نداشتم، هم تخفیف خوبی ندیدم). میتونید این پیام رو ریاکت کنید. توی پیام ناشناس هم میتونید…
من تصمیم گرفتم به جای معرفی محصول، لینک دوتا از جاهایی که تخفیف معقول داشتن رو بدم که خودم ازشون خرید کردم تو بلک فرایدی (خیلی وایب تبلیغات اینستایی میده ولی نههه 🥲).
اولیش عسل گالریه (حواستون باشه اینجا رو با عسل بانو اشتباه نگیرید) که من قبلا هم توی اینستاگرام گفتم ازش (هایلایت چی بخریم رو هم میتونید چک کنید، لینکش توی توضیحات کانال هست)، اینجا اکثرا کف قیمت رو داره توی یه سری چیزها مثل محصولات پوستی کرهای و لیپگلاس کیکو و ... وارد لینک تخفیفات که شدید، از سمت راست بگردید دستهبندی مد نظرتون رو انتخاب کنید. من اگه بودجه بیشتری داشتم چی میخریدم؟
روغن پاککننده آرایش سنتلا، ضدآفتاب بیوتی آو جوسان، بادی میست بث اند بادی، مرطوبکننده آنوا (اونی که ۲۰۰ میله)، سرم ویتامین سی دکتر آلتیا.
البته که لیست ته نداره ولی روغن و ضدآفتاب و سرم رو الان هم دارم و قیمتشون نسبت به قیمت اصلیشون منطقیتر شده و دوست داشتم بخرم. مرطوبکننده و بادی میست رو هم دوست داشتم امتحان کنم. (نمیتونم دونه دونه لینک بدم ولی از دستهبندیها میتونید راحت پیدا کنید).
دستگاه کرلی موی شیگلم رو هم داره (سایز ۲۵) که فکر کنم ۲۵۰۰ بود اونم اگه دوست داشتید چک کنید.
دومیش هم پاپیونه که من ازش ریمل فلورمار (اونی که پکیجینگش صورتیه)، لوسیون بدن نیوآ (۴۰۰ میل)، رژگونه فلورمار و اسکراب کف سر UrbanCare خریدم. اینا هم دقیقا چیزهایی بودن که استفاده میکنم و تموم شدن. میتونستم ریمل بهتری هم بخرم ولی چون زیاد نمیزنم و درنهایت خشک میشه همینو خریدم که خوبه و نمیریزه.
پیشنهادم در مورد پاپیون اینه که چیز میزهایی که از ترکیه وارد میشن رو راحت بخرید ازشون ولی ترجیحا محصولات کرهای رو نخرید چون اینا فیکشون خیلی زیاده و من نمیدونم واقعا پاپیون تو این مورد دقیق چک میکنه یا نه. ولی برای بقیه چیزها کاملا اوکیه و من بارها خرید کردم. اگه پول بیشتری داشتم هم چیزهای بیشتری از اوربنکر میگرفتم. روغن مو، اسپری ضد ریزش مو، اسپری محافظ حرارت و ... اسپری ضد تعریق داو (اونی که ۲۵۰ میله) هم میگرفتم ازش چون الان دارم و راضیام.
نتآف هم الان تخفیف داره (آرایشی بهداشتی) ولی زیاد گول تخفیفش رو نخورید چون هی به مناسبتهای مختلف تخفیف میذاره و تو همین محدوده قیمتی میمونه در واقع.
من دیگه تخفیفات جاهای دیگه رو چک نکردم که وسوسه نشم چون نیازی ندارم الان به لباس و چیزهای دیگه. نیاز مبرم به نیمبوت دارم که پارسال مال خودم رو دور انداختم و باهاش خداحافظی کردیم، یکی دوتا بوت هم تو منگو و زارا دیدم ولی اصلا جالب نبودن و ترجیح دادم با همون قیمت از اینجا چیز بهتری بخرم چون حداقل میتونم بپوشم و امتحان کنم.
درنهایت هم بگم که همه چیز خیلی گرونه حتی توی تخفیف. اگه چیزی نخریدید یا با خوندن این پست ناراحت شدید هم بیاید بغلم. هدفش ناراحت کردن شما نبوده، صرفا داریم سعی میکنیم سرمون رو بالای آب نگه داریم تو این وضعیت.
اولیش عسل گالریه (حواستون باشه اینجا رو با عسل بانو اشتباه نگیرید) که من قبلا هم توی اینستاگرام گفتم ازش (هایلایت چی بخریم رو هم میتونید چک کنید، لینکش توی توضیحات کانال هست)، اینجا اکثرا کف قیمت رو داره توی یه سری چیزها مثل محصولات پوستی کرهای و لیپگلاس کیکو و ... وارد لینک تخفیفات که شدید، از سمت راست بگردید دستهبندی مد نظرتون رو انتخاب کنید. من اگه بودجه بیشتری داشتم چی میخریدم؟
روغن پاککننده آرایش سنتلا، ضدآفتاب بیوتی آو جوسان، بادی میست بث اند بادی، مرطوبکننده آنوا (اونی که ۲۰۰ میله)، سرم ویتامین سی دکتر آلتیا.
البته که لیست ته نداره ولی روغن و ضدآفتاب و سرم رو الان هم دارم و قیمتشون نسبت به قیمت اصلیشون منطقیتر شده و دوست داشتم بخرم. مرطوبکننده و بادی میست رو هم دوست داشتم امتحان کنم. (نمیتونم دونه دونه لینک بدم ولی از دستهبندیها میتونید راحت پیدا کنید).
دستگاه کرلی موی شیگلم رو هم داره (سایز ۲۵) که فکر کنم ۲۵۰۰ بود اونم اگه دوست داشتید چک کنید.
دومیش هم پاپیونه که من ازش ریمل فلورمار (اونی که پکیجینگش صورتیه)، لوسیون بدن نیوآ (۴۰۰ میل)، رژگونه فلورمار و اسکراب کف سر UrbanCare خریدم. اینا هم دقیقا چیزهایی بودن که استفاده میکنم و تموم شدن. میتونستم ریمل بهتری هم بخرم ولی چون زیاد نمیزنم و درنهایت خشک میشه همینو خریدم که خوبه و نمیریزه.
پیشنهادم در مورد پاپیون اینه که چیز میزهایی که از ترکیه وارد میشن رو راحت بخرید ازشون ولی ترجیحا محصولات کرهای رو نخرید چون اینا فیکشون خیلی زیاده و من نمیدونم واقعا پاپیون تو این مورد دقیق چک میکنه یا نه. ولی برای بقیه چیزها کاملا اوکیه و من بارها خرید کردم. اگه پول بیشتری داشتم هم چیزهای بیشتری از اوربنکر میگرفتم. روغن مو، اسپری ضد ریزش مو، اسپری محافظ حرارت و ... اسپری ضد تعریق داو (اونی که ۲۵۰ میله) هم میگرفتم ازش چون الان دارم و راضیام.
نتآف هم الان تخفیف داره (آرایشی بهداشتی) ولی زیاد گول تخفیفش رو نخورید چون هی به مناسبتهای مختلف تخفیف میذاره و تو همین محدوده قیمتی میمونه در واقع.
من دیگه تخفیفات جاهای دیگه رو چک نکردم که وسوسه نشم چون نیازی ندارم الان به لباس و چیزهای دیگه. نیاز مبرم به نیمبوت دارم که پارسال مال خودم رو دور انداختم و باهاش خداحافظی کردیم، یکی دوتا بوت هم تو منگو و زارا دیدم ولی اصلا جالب نبودن و ترجیح دادم با همون قیمت از اینجا چیز بهتری بخرم چون حداقل میتونم بپوشم و امتحان کنم.
درنهایت هم بگم که همه چیز خیلی گرونه حتی توی تخفیف. اگه چیزی نخریدید یا با خوندن این پست ناراحت شدید هم بیاید بغلم. هدفش ناراحت کردن شما نبوده، صرفا داریم سعی میکنیم سرمون رو بالای آب نگه داریم تو این وضعیت.