#خاطره_خوانی/4

✅ از نخریدن خانه های با تخفیف نهاد تا خرید خانه قرضی
#کلید_بنفش
🆔 @Violet_Key

⭕️ خبر آمده، چهار دیپلمات ربوده‌شده ایرانی در زندان رژیم صهیونیستی هستند و هيچ سندی دال بر شهادت آنان وجود ندارد.

دوباره ۱۴ تیر ماه می شود و همه یاد احمد متوسلیان می کنند و تمام
#کمپین بازی ها هم تمام می شود
ولی
اگر از من میشنوید
اگر روزی #احمد آزاد شد
او را به ایران نیاورید
#احمد_متوسلیان را باید به
#لبنان
#سوریه
#عراق
#یمن
#بحرین
و یا به
#نیجریه برد
تا برود نتیجه و محصول #انقلاب_اسلامی را ببیند و #لبخند رضایتی بر لب داشته باشد
اصلا ایران بیاوریدش چه کار
بیاید #سفره_پلو #جمارانی ها را ببیند
بیاید #لبخند_و_قدم_زدن با #شیطان_بزرگ را بییند
بیاید #زانو_زدن سیاست خارجی را ببیند
بیاید #فیش_حقوقی #مدیران_گردن_کلفت را ببیند
#بیاید #خاطره از امام جعلی ببیند
و
و
و
خیلی چیزهای دیگری که
#دق ش می دهد
می دانم اگر بیاید یقه تک تک ما را خواهد گرفت که ای نامردا
چه کردید با خون #شهدا
عباس شریفی
http://yon.ir/vveew

#کلید_بنفش
🆔 @Violet_Key

⭕️ خبر آمده، چهار دیپلمات ربوده‌شده ایرانی در زندان رژیم صهیونیستی هستند و هيچ سندی دال بر شهادت آنان وجود ندارد.

دوباره ۱۴ تیر ماه می شود و همه یاد احمد متوسلیان می کنند و تمام
#کمپین بازی ها هم تمام می شود
ولی
اگر از من میشنوید
اگر روزی #احمد آزاد شد
او را به ایران نیاورید
#احمد_متوسلیان را باید به
#لبنان
#سوریه
#عراق
#یمن
#بحرین
و یا به
#نیجریه برد
تا برود نتیجه و محصول #انقلاب_اسلامی را ببیند و #لبخند رضایتی بر لب داشته باشد
اصلا ایران بیاوریدش چه کار
بیاید #سفره_پلو #جمارانی ها را ببیند
بیاید #لبخند_و_قدم_زدن با #شیطان_بزرگ را بییند
بیاید #زانو_زدن سیاست خارجی را ببیند
بیاید #فیش_حقوقی #مدیران_گردن_کلفت را ببیند
#بیاید #خاطره از امام جعلی ببیند
و
و
و
خیلی چیزهای دیگری که
#دق ش می دهد
می دانم اگر بیاید یقه تک تک ما را خواهد گرفت که ای نامردا
چه کردید با خون #شهدا


#کلید_بنفش
🆔 @Violet_Key

😍برات آجیل و میوه آورده بودیم 😁

#خاطره

#کلید_بنفش
🆔 @Violet_Key

یــا رَفِیــقَ مَــنْ لارَفِیـــقَ لَہ

خون زيادے از پای من رفتہ بود. بی حس شده بودم. عراقے ها اما مطمئن بودند كہ زنده نيستم حالت عجيبے داشتم. #زير_لب فقط مےگفتم:

يا صـاحـب الـزمـان ادرڪنی

هوا تاريڪ شده بود.
#جوانے خوش سيما و نورانے بالای سرم آمد. چشمانم را بہ سختے باز ڪردم.

مرا بہ آرامے بلند ڪرد. از ميدان مين خارج شد. در گوشہ ای امن مرا روے زمين گذاشت. آهستہ و آرام.

من دردے حس نمےڪردم!
آن #آقا ڪلے با من صحبت ڪرد. بعد فرمودند: ڪسی مےآيد و شما را نجات مي دهد. #او_دوست_ماست!

لحظاتے بعد #ابـراهيـم آمد. با همان صلابت هميشگے مرا بہ دوش گرفت و حرڪت ڪرد آن #جمال_نورانی، ابـراهيــم را دوست خود معرفے ڪرد خوشا بہ حالش...

#شهید_ابراهیم_هادی
#خاطره

#کلید_بنفش
🆔 @Violet_Key

#خاطره_ای_از_دو_شهید
وقتی استاد حسن عباسی از طرف شهید صیاد بازرس ویژه نیروهای مسلح بود.
کاری از کانال جدال احسن با سخنرانی روشنگرانه استاد حسن عباسی
شهرستان درگز_98/01/24

#کلید_بنفش
🆔 @Violet_Key

#خاطره_شهید_عباس_دوران

خلبانان همرزم و برخی از فرماندهان توانمند پايگاه های شكاری كه عباس دوران در آنها خدمت كرد معتقدند كه ايشان هنگام پرواز با كمك خلبان و مأمور رادار صحبت نمی کرد. و همواره تذكر می داد كه اگر از مسير منحرف شده و يا عدم تعادل در هواپيما بروز كرده با من صحبت كنيد و مواظب اطراف باشيد. همچنين بسيارى از خلبانان همرزم از زبان او شنيده بودند كه اگر روزى هواپيماى من دچار سانحه شد، هرگز آن را ترك نخواهم كرد و به وسيله آن به قلب دشمن ميكوبم. لذا آگاهان معتقدند كه قدرت تمرکز روحی این خلبان پرآوازه در پروازهای جنگی مثال زدنی بوده وايشان در نهایت سلامت عقل و جسم و با آگاهی از درك ارزش #شهادت و دستيابی به فيض شهادت، جنگنده سانحه ديده اش را به يكی از ساختمانهای دولتی رژيم بعث عراق کوبيد.

#سالروز_شهادت

#کلید_بنفش
🆔 @Violet_Key

بعد از فارغ التحصیلی بهش گفتم: «حسین جان، با پدرت سرمایه‌ای دست‌وپا می‌کنیم. با مدرکِ عمران در حد تخصصت برو دنبال یه کاری.» گفت: نه، عمراً اگه برم پشت میز بشینم. من اگه دکترا هم بگیرم، آخر می‌رم سپاه.»
آخر هم رفت.

شهید محمدحسین محمدخانی
عمار حلب، ص126
#من_هم_سپاهی_ام
#خاطره

#کلید_بنفش
🆔 @Violet_Key

#خاطره از دوران شیرین جزیره‌ی مجنون با #شهیدمهدی‌باکری:
.👇

#کلید_بنفش
🆔 @Violet_Key

#خاطره از دوران شیرین جزیره‌ی مجنون با #شهیدمهدی‌باکری:
.

یک خیابان اطراف سه راهی، بخاطر اینکه در تیررس مستقیم عراقی ها بود به #سه‌راهی‌مرگ مشهور بود من درآنجا سرباز وظیفه ارتش بودم که نگهبان موضع بودم که ناگهان یک تیوتای جنگی که داخلش 2 نفر بودند نزدیک من ایستادند یکی از آنها پیاده شد که متوجه شدم #سپاهی هستند ازمن احوال پرسی مختصری کرد و اسم و فامیل منو جویا شد بعد مدتی صحبت متوجه شد من #ترک هستم از من پرسید که اهل کجا هستی جواب دادم که اهل دشت مغانم، بعد از اینکه فهمید ترکم گفت که من هم اهل #ارومیه هستم بعد از این خداحافظی کرد و رفت من واقعا اون موقع احساس میکردم با یک سپاهی ساده آشنا شدم. چند روزی گذشت تقریبا 3 روز، دیدم بچه های گردان مرا صدا میزنن رفتم دیدم یک تیوتای جنگی ایستاد و از داخلش یک نفر سمت من امد و گفت که #مهدی_باکری مقداری #وسایل‌بهداشتی و #خوراکی برای شما فرستاده که در بین #بچه‌ها تقسیم کنم منم طبق گفته ی ایشان عمل کردم و وسایل ها رو پخش کردم بعدها از آنجا تغییر موضع دادیم و رفتیم به منطقه‌ی غرب کشور... منطقه‌ی عملیاتی اشنویه دو راهی گلزر، بعداز 3 ماه وظیفه در آنجا به ما مرخصی دادند تا به خانه برویم از داخل شهر مراغه که مسیرمان بود میرفتیم و در آنجا پیاد شدیم برای ناهار، دیدم #عکس‌همون‌سپاهی که به من وسایل بهداشتی و خوراکی آورده بود #شهید شده😔 در همون لحظه فهمیدم که این #شهید‌فرمانده‌لشگرعاشورا بوده واقعا بهت زده و ناراحت شدم و این خاطره تا عمر دارم از یادم نمی رود...
.
#راوی: جناب آقای مهندس عسگر لطفی آذر
.
#شهید#مهدی‌_باکری #جزیره‌مجنون‌


#کلید_بنفش
🆔 @Violet_Key

#خاطره_نگاشت
#نهضت_اسلامی

🔻رسوایی رژیم پهلوی بعد از تیرباران طیب و حاج اسماعیل
📌 روایتی از شیخ حسین انصاریان

#کلید_بنفش
🆔 @Violet_Key

#خاطره_نگاشت

🔻آغاز دوران "تحقیر ملی" آمریکا بعد از تسخیر لانه جاسوسی
📌 خاطرات سولیوان، آخرین سفیر آمریکا در ایران


#کلید_بنفش
🆔 @Violet_Key

#خاطره_نگاشت
#نهضت_اسلامی

🔻واکنش امام خمینی به پیشنهاد سازش
📌 خاطره‌ای از محمد هاشمی


#کلید_بنفش
🆔 @Violet_Key

#خاطره_نگاشت

🔻اختلاف اصلی دولت موقت با امام خمینی بر سر چه مسئله‌ای بود؟
📌 روایتی از رهبر معظم انقلاب



#کلید_بنفش
🆔 @Violet_Key

#خاطره از سردار سلیمانی

سلحشور مداح اهل‌بیت (ع):
🔹در تیرماه سال گذشته بود که به همراه حاج قاسم به سوریه مشرف شدیم و تا دمشق با یکدیگر مشغول صحبت بودیم.
🔹در میان این گفت‌وگوها، نکته‌ای مطرح شد. من گفتم: حاجی، ملت ایران هیچ وقت اهل جنگ نبود و همه از جنگ متنفرند امّا دعا کنید هیچ وقت خداوند باب شهادت را بر رویمان نبندد.
🔹او نگاهی کرد و گفت: به شما اطمینان می‌دهم روزهایی را پیش‌رو خواهیم داشت که شهدا به حال آن حسرت می‌خورند و می‌گویند، ای کاش ما نیز در کنار آنها بودیم.


#کلید_بنفش
🆔 @Violet_Key

✍ #خاطره میانه نبرد بودیم ؛ در حمله بوکمال. از منطقه T2 به T3 رسیدیم . همان جا بودیم که حاجی سخنرانی کرد و گفت؛ کمتر از دو ماه دیگر اثری از داعش باقی نخواهد ماند . نشسته بود نوک خط روی خاکریز؛ ‌دفتری جلویش باز بود . زینبیون از این طرف برید ، حیدریون از این طرف و شما هم از وسط بزنید . بچه ها به صدا در آمدند که انتحاری ها امانشان را بریده ، از شدت انفجارهایشان گوش هایمان خونریزی کرده ، چشم هایمان تیره و تار میبیند .

🔹حاجی یکپارچه غیظ شد ! «پورجعفری!
برو تفنگ منو از توی ماشین بردار بیار خودم میرم.» جان بچه ها بود و فرمانده‌شان! نه نیاوردند روی حرفش و زدند به خط دشمن.

📚منبع : کتاب سلیمانی عزیز