#داستانک

داستانکی قابل تامل

مسافری در شهرِ بلخ جماعتي را ديد كه مردی زنده را در تابوت انداخته و به سوی گورستان می برند و آن بيچاره مرتب داد و فرياد مي‌زند و خدا و پيغمبر را به شهادت مي‌گيرد كه والله بالله من زنده‌ام! چطور مي‌خواهيد مرا به خاك بسپاريد؟
اما چند ملا كه پشتِ سرِ تابوت هستند، بي توجه به حال و احوال او رو به مردم كرده و مي‌گويند: پدرسوخته ي ملعون دروغ مي‌‌گويد. مُرده.
مسافر حيرت زده حكايت را پرسيد. گفتند: اين مرد فاسق و تاجری ثروتمند و بدون وارث است. چند مدت پيش كه به سفر رفته بود، چهار شاهد عادل خداشناس در محضر قاضی بلخ شهادت دادند كه ُمرده و قاضي نيز به مرگِ او گواهي داد. پس يكي از مقدسين شهر زنش را گرفت و يكي ديگر اموالش را تصاحب كرد. حالا بعد از مرگ برگشته و ادعای حيات مي كند. حال آنكه ادعای مردي فاسق در برابر گواهي چهار عادل خداشناس مسموع و مقبول نمي‌افتد. اين است كه به حکمِ قاضی به قبرستانش مي‌بريم، زيرا كه دفن ميّت واجب است و معطل نهادن جنازه شرعا" جايز نيست.

#قصه_های_کتابِ_کوچه
#احمد_شاملو
.https://telegram.me/ssaa59

.

نگذار دیگران نام تو را بدانند

همین زلال چشمانت

برای پچ پچ هزار ساله آنان کافیست...

#احمد_شاملو
https://telegram.me/ssaa59

روزی ما دوباره کبوترهایمان را پیدا خواهیم کرد
و مهربانی دست زیبایی را خواهد گرفت
روزی که کمترین سرود
بوسه است
و هر انسان
برای هر انسان
برادری ست
روزی که دیگر درهای خانه شان را نمی بندند
قفل 
افسانه ای است
و قلب
برای زندگی بس است...


#احمد_شاملو


https://telegram.me/ssaa59

تمامی ی الفاظ جهان را در اختیار داشتیم و
آن نگفتیم
که به کار آید
چرا که تنها یک سخن
یک سخن در میانه نبود:
آزادی!
ما نگفتیم
تو تصویرش کن!


#احمد_شاملو

https://telegram.me/ssaa59

‍ الگوی زیبایی
برای دیگران باش"
سعی کن کسی
که تو را می بیند،
آرزو کند مثل تو باشد
از ایمان سخن نگو!
بگذار از نوری
که بر چهره داری،
آن را احساس کند.

#احمد_شاملو

https://telegram.me/ssaa5

مرا لحظه ئي تنها مگذار،

مرا از زره نوازشت روئين تن كن:

من به ظلمت گردن نمي نهم

همه جهان را در پيراهن كوچك روشنت خلاصه كرده ام و ديگر

به جانب آنان باز نمي گردم.

https://telegram.me/ssaa59

#احمد_شاملو

آینه ئی
برابر آینه ات می گذارم
تا
از تو
ابدیتی بسازم
#احمد_شاملو
https://telegram.me/ssaa59

آن‌که می‌گوید دوستت می دارم
خُنیاگر غمگینی‌ست
که آوازش را از دست داده است
ای کاش عشق را
زبان ِ سخن بود
هزار کاکلی شاد
در چشمان توست
هزار قناری خاموش
در گلوی من
عشق را
ای کاش زبان ِ سخن بود
آن‌که می‌گوید دوستت می دارم
دل اندُهگین شبی ست
که مهتابش را می جوید
ای کاش عشق را
زبان ِ سخن بود
هزار آفتاب خندان در خرام ِ توست
هزار ستاره‌ی گریان
در تمنای من
عشق را
ای کاش زبان ِ سخن بود.

___🌹___
👤 #احمد_شاملو

https://telegram.me/ssaa5🌷⚜

🕯
من
برای آنکه چیزی از خود
به تو بفهمانم
جز چشمهایم
چیزی ندارم …..

#احمد_شاملو

https://tttttt.me/ssaa59
🌴قلم های جنوب

‍ چه دانستم که این سودا
مرا زین سان کند مجنون

دلم را دوزخی سازد
دو چشمم را کند جیحون

#دکلمه : #احمد_شاملو
آواز: #شهرام_ناظری
شعر: #مولانا
https://tttttt.me/ssaa59

🌴قلم های جنوب

هیچ کس با هیچ کس
سخن نمی‌گوید
که خاموشی به هزار زبان در
گذر است ...

#احمد_شاملو
https://tttttt.me/ssaa59
🌴قلم های جنوب

روزی ما دوباره کبوترهایمان را پیدا خواهیم کرد
و مهربانی دست زیبایی را خواهد گرفت
روزی که کمترین سرود
بوسه است

و هر انسان
برای هر انسان
برادری ست
روزی که دیگر درهای خانه شان را نمی بندند
قفل
افسانه ای است
و قلب
برای زندگی بس است...

#احمد_شاملو
#همیشه_شاد_خرم_بهروز_باشید

https://tttttt.me/ssaa59

🌴قلم های جنوب

در تاریکی
چشمانت را جستم
در تاریکی چشم هایت را یافتم
و شبم پر ستاره شد،
تو را صدا کردم...

#احمد_شاملو

https://tttttt.me/ssaa59

🌴قلم های جنوب

‍ #درگذشت
#احمد_شاملو

اگر شاملو، شاملو شد، یک زن بود که همیشه پشت و پناه او بود و در کنارش عاشقانه زیست.

#آیدا

با صدای #احمد_شاملو و تصاویری از زندگی اش

https://tttttt.me/ssaa59

🌴قلم های جنوب

‍ ‍ به مناسبت تولد زنده یاد #احمد_شاملو

قطعه من بی می ناب زیستن نتوانم از آلبوم رباعیات خیام
دکلمه احمد شاملو
آواز #محمدرضا_شجریان
آهنگساز #فریدون_شهبازیان


https://tttttt.me/ssaa59
🌴قلم های جنوب

‍ به مناسبت تولد زنده یاد #احمد_شاملو

قطعه من بی می ناب زیستن نتوانم از آلبوم رباعیات خیام
دکلمه احمد شاملو
آواز #محمدرضا_شجریان
آهنگساز #فریدون_شهبازیان


https://tttttt.me/ssaa59
🌴قلم های جنوب

کار دیگری نداریم من و خورشید!

برای دوست داشتنت بیدار می شویم
هر صُبح ..........


#احمد_شاملو
صبحتان به عشق
https://tttttt.me/ssaa59
🌴قلم های جنوب

‍ به انتظار تصویر تو
این دفتر خالی
تا چند
تا چند
ورق خواهد خورد؟

#احمد_شاملو
http://tttttt.me/ssaa5۹
🌴قلم های جنوب

با تو آفتاب
در واپسین لحظاتِ روزِ یگانه
به ابدیت لبخند می زند.

#احمد_شاملو

هر روزتان بخیر و نیکی
و پر از لحظات شیرین و بیادماندنی

🎥 تهران قدیم
🌴قلم جنوب
http://tttttt.me/ssaa59