This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سارق بانک با اسلحه پلاستیکی:
سر راه شیر خشک خریدم... روم فشار بود... من اصلا دزد نیستم... حاضرم نون خشک بخورم پیش زن و بچهم باشم..
#فقر
@sokhananetekandahande
سر راه شیر خشک خریدم... روم فشار بود... من اصلا دزد نیستم... حاضرم نون خشک بخورم پیش زن و بچهم باشم..
#فقر
@sokhananetekandahande
Forwarded from عمران امینی
#یادداشت
سلولهای خوب
قبلا زمانی که درباره بیماریهای #خودایمنی مطالبی میخواندم، برایم این مسئله زیاد قابل درک نبود که چگونه میشود که بافتهای یک تنِ واحد به جان همدیگر بیفتند و خلاصه ظرف مدتی مشخص، دمار از روزگار خودشان و بعد هم آن تن بیزبان در بیاورند. اما اگر در #جامعه #ایران #زندگی کنید و کمی هم صبر و حوصله به خرج بدهید، تقریبا هر مجهولی معلومتان میشود.
حدود یک ماه پیش در #اخبار خواندم که #پوشک و #نوار_بهداشتی در سرزمین آریایی #کیمیا شده و متعاقبا هم اعلام شد که یک نفر مقادیر زیادی از این اجناس را به ارزش دهها میلیارد ریال #احتکار کرده تا بتواند در هنگامه #فقر و #نیاز فریادرس هموطنانش باشد. هرچه بیشتر به این خبر دقیق میشوم، بیشتر احساس میکنم که #جامعه ما به نوعی #بیماری_خودایمنی دچار شده است که در آن، سلولها که خود ما باشیم، به جای فعالیت در جهت حفظ بقای تنی که به آن تعلق داریم، به جان یکدیگر افتادهایم.
تردید ندارم که آنچه بر سرمان آمده تا حدی نیز معلول شرایطی خارج از #اراده و #اختیار ما بوده است، اما واقعا باید از خودمان بپرسیم آیا قرار است هر عمل زشتی را با توسل به مفاهیمی همچون #جبر_زمانه و #شرایط #توجیه کنیم؟ آیا اینکه #قیمتها ساعت به ساعت جابجا میشوند توجیه مناسبی برای احتکار کالا و به فقر کشاندن کسانی است که #هموطن خطابشان میکنیم؟
به باور من، تفاوت بزرگی میان ما و سلولهای یک بدن زنده وجود دارد و آن تفاوت از #اراده سرچشمه میگیرد. به عبارت دیگر، سلولهای بدن یک بیمار مبتلا به بیماری خودایمنی، به واسطه شرایطی که در آن قرار میگیرند بدون هیچ گونه اراده و اختیاری به جان یکدیگر میافتند، اما ما انسانیم و مجبور نیستیم تابع مطلق شرایط باشیم. در یک کلام، ما میتوانیم سلولهای خوبی برای تنی که به آن تعلق داریم باشیم. ما میتوانیم اگر کار زیادی برای بدنی که به آن تعلق داریم از دستمان برنمیآید، لااقل اسباب #نابودی سلولهای دیگر را فراهم نکنیم.
@omrane_amini
سلولهای خوب
قبلا زمانی که درباره بیماریهای #خودایمنی مطالبی میخواندم، برایم این مسئله زیاد قابل درک نبود که چگونه میشود که بافتهای یک تنِ واحد به جان همدیگر بیفتند و خلاصه ظرف مدتی مشخص، دمار از روزگار خودشان و بعد هم آن تن بیزبان در بیاورند. اما اگر در #جامعه #ایران #زندگی کنید و کمی هم صبر و حوصله به خرج بدهید، تقریبا هر مجهولی معلومتان میشود.
حدود یک ماه پیش در #اخبار خواندم که #پوشک و #نوار_بهداشتی در سرزمین آریایی #کیمیا شده و متعاقبا هم اعلام شد که یک نفر مقادیر زیادی از این اجناس را به ارزش دهها میلیارد ریال #احتکار کرده تا بتواند در هنگامه #فقر و #نیاز فریادرس هموطنانش باشد. هرچه بیشتر به این خبر دقیق میشوم، بیشتر احساس میکنم که #جامعه ما به نوعی #بیماری_خودایمنی دچار شده است که در آن، سلولها که خود ما باشیم، به جای فعالیت در جهت حفظ بقای تنی که به آن تعلق داریم، به جان یکدیگر افتادهایم.
تردید ندارم که آنچه بر سرمان آمده تا حدی نیز معلول شرایطی خارج از #اراده و #اختیار ما بوده است، اما واقعا باید از خودمان بپرسیم آیا قرار است هر عمل زشتی را با توسل به مفاهیمی همچون #جبر_زمانه و #شرایط #توجیه کنیم؟ آیا اینکه #قیمتها ساعت به ساعت جابجا میشوند توجیه مناسبی برای احتکار کالا و به فقر کشاندن کسانی است که #هموطن خطابشان میکنیم؟
به باور من، تفاوت بزرگی میان ما و سلولهای یک بدن زنده وجود دارد و آن تفاوت از #اراده سرچشمه میگیرد. به عبارت دیگر، سلولهای بدن یک بیمار مبتلا به بیماری خودایمنی، به واسطه شرایطی که در آن قرار میگیرند بدون هیچ گونه اراده و اختیاری به جان یکدیگر میافتند، اما ما انسانیم و مجبور نیستیم تابع مطلق شرایط باشیم. در یک کلام، ما میتوانیم سلولهای خوبی برای تنی که به آن تعلق داریم باشیم. ما میتوانیم اگر کار زیادی برای بدنی که به آن تعلق داریم از دستمان برنمیآید، لااقل اسباب #نابودی سلولهای دیگر را فراهم نکنیم.
@omrane_amini