شعر پارسی
1.41K subscribers
3.4K photos
7 videos
1 file
4 links
شعر، متن، ادبی، عاشقانه، عکس نوشته


پیج اینستاگرام
https://www.instagram.com/shere.parsi


تماس با ما:
shereparsii@gmail.com
Download Telegram
🍂🍃 شعر پارسی...

از دشمنم چه بیـــم

که با دوست همدمم...

#فروغی_بسطامی

@shereparsii
🍂🍃شعر پارسی...

از دشمنم چه بیـــم،
که با دوست همدمم...

#فروغی_بسطامی

@shereparsii
🍂🍃شعر پارسی...


تا شدم بی خبر از خویش
خبرها دارم



بی خبر شو که خبرهاست
در این بی خبری...


#فروغی_بسطامی
@shereparsii
🏴 شعر پارسی...

شام نمی شود دگر صبح کسی که هر سحر
زان خمِ طره بنگرد صبح دمیده ی تو را...

#فروغی_بسطامی
@shereparsii
🍂🍃 شعر پارسی...

یک دل و این هـمه غم؟
وای به مـن...

#فروغی_بسطامی
@shereparsii
گفتـم
از عشـق تو
رسوای جهـانم
تا چنـد

گفـت
رسـوای منی
تا به تماشـای منی

#فروغی_بسطامی
@shereparsii
گر زلیخا رخ زیبای تو می‌دید به خواب
یوسفش را همهٔ عمر به زندان میکرد..


#فروغی_بسطامی
@shereparsii
بیداری ام چه دانی؟
ای خُفته ای که شب ها
ننشسته ای به حَسرت،
نشمُرده ای سِتاره...

#فروغی_بسطامی
شبتون به خیر
@shereparsii
ز بس خو با خیال او گرفتیم
وصال و هجر
یکسان است ما را...

#فروغی_بسطامی
@shereparsii
آنکه در هیچ جا قرارش نیست
دل بی صبر و بی قرار من است

#فروغی_بسطامی
@shereparsii
یعقوب نکرد از غم نادیدن یوسف
این گریه که دور از لب خندان تو کردم 😔

#فروغی_بسطامی
@shereparsii
کارِ مرا به
نیم نگاهش تمام کرد
بنگر چه میکند نگهِ ناتمامِ او...

#فروغی_بسطامی
@shereparsii
شام نمی شود دگر صبح کسی که هر سحر
زان خم طره بنگرد صبح دمیده تو را ..

#فروغی_بسطامی
صبح به خیر🌸
@shereparsii
او ز ما فارغ و ما طالب او در همه حال
خود پسندیدن او بنگر و خودرایی ما

#فروغی_بسطامی
@shereparsii
🍂🍃 شعر پارسی ...

کی رفته ای ز دل که تمنا کنم تو را؟
کی بوده ای نهفته که پیدا کنم تو را؟

غیبت نکرده ای که شوم طالب حضور
پنهان نگشته ای که هویدا کنم تو را

با صد هزار جلوه برون آمدی که من
با صد هزار دیده تماشا کنم تو را …

چشمم به صد مجاهده آیینه ساز شد
تا من به یک مشاهده شیدا کنم تو را

بالای خود در آینه ى چشم من ببین
تا با خبر ز عالم بالا کنم تو را !

مستانه کاش در حرَم و دِیر بگذری
تا قبله گاه مومن و ترسا کنم تو را !

خواهم شبی نقاب ز رویت بر افکنم
خورشید کعبه، ماه کلیسا کنم تو را

گر افتد آن دو زلف چلیپا به چنگ من
چندین هزار سلسله در پا کنم تو را

طوبی و سدره گر به قیامت به من دهند
یک جا فدای قامت رعنا کنم تو را

زیبا شود به کارگه عشق، کار من
هر گه نظر به صورت زیبا کنم تو را

رسوای عالمی شدم از شور عاشقی
ترسم خدا نخواسته رسوا کنم تو را …

با خیل غمزه گر به وثاقم گذر کنی
میر سپاه، شاه صف آرا کنم تو را

جم دستگاه ناصردین شاه تاجور
کز خدمتش سکندر و دارا کنم تو را

شعرت ز نام شاه، فروغی، شرف گرفت
زیبد که تاج تارک شعرا کنم تو را …

#فروغی_بسطامی
@shereparsii
هر صبح زِ روی تو
هم خانه‌ی خورشیدم...

#فروغی_بسطامی
@shereparsii
گر در میان نباشد پایِ وصالِ جانان
مردن چه فرق دارد با زندگانیِ ما

#فروغی_بسطامی
@shereparsii
چنان زِ دوست مَلولم
که گَر حدیث کنم
هزار ناله برآید
زِ قلبِ دشمنِ من...

#فروغی_بسطامی

@shereparsii
گفتم از عشق تو رسوای جهانم تا چند
گفت رسوای منی تا به تماشای منی

#فروغی_بسطامی
@shereparsii
دلبر آمد پیِ تعمیر دل ویرانم
لیکن آن وقت که این خانه ز تعمیر افتاد...

#فروغی_بسطامی
@shereparsii