🍂🍃 شعر پارسی...
دلم برای تو تنگ شده است
اما نمیدانم چه کار کنم
آرام میگریم،
حال آدمی را دارم
که میخواهد به همسرِ مُردهاش تلفن کند،
اما نمیکند
چـرا که به خوبی میداند
در بهشت،
گوشیها را برنمیدارند...
#رسول_یونان
@shereparsii
دلم برای تو تنگ شده است
اما نمیدانم چه کار کنم
آرام میگریم،
حال آدمی را دارم
که میخواهد به همسرِ مُردهاش تلفن کند،
اما نمیکند
چـرا که به خوبی میداند
در بهشت،
گوشیها را برنمیدارند...
#رسول_یونان
@shereparsii
دوست ندارم
تو را غمگيـن ببينم
پرده ها را كنار بزن
بگذار آفتاب
درونت را روشن كند !
#رسول_یونان
@shereparsii
تو را غمگيـن ببينم
پرده ها را كنار بزن
بگذار آفتاب
درونت را روشن كند !
#رسول_یونان
@shereparsii
روزها
پر و خالی می شوند
مثل فنجان های چای
در کافه های بعد از ظهر
اما
هیچ اتفاق خاصی نمی افتد
این که مثلا
تو ناگهان
در آن سوی میز نشسته باشی...
گاهی، فنجانی
روی کاشی ها می افتد
حواس ما را پرت می کند...
#رسول_یونان
@shereparsii
پر و خالی می شوند
مثل فنجان های چای
در کافه های بعد از ظهر
اما
هیچ اتفاق خاصی نمی افتد
این که مثلا
تو ناگهان
در آن سوی میز نشسته باشی...
گاهی، فنجانی
روی کاشی ها می افتد
حواس ما را پرت می کند...
#رسول_یونان
@shereparsii
تو ماه را
بیشتر از همه دوست داشتی
و حالا ماه هر شب
تو را به یاد من می آورد
می خواهم فراموشت کنم
اما این ماه
با هیچ دستمالی
از پنجره ها پاک نمیشود .
#رسول_یونان
@shereparsii
بیشتر از همه دوست داشتی
و حالا ماه هر شب
تو را به یاد من می آورد
می خواهم فراموشت کنم
اما این ماه
با هیچ دستمالی
از پنجره ها پاک نمیشود .
#رسول_یونان
@shereparsii