خسته از شعر شدم چونکه به جایی نرسید
این همه قافیه ام رفت و صدایی نرسید
به من خسته و دلمرده دوایی نرسید
نکند نالهٔ شعرم به خدایی نرسید؟


قلمم مانده دراین شرح پریشانی خویش
به همین نقطه ٕ پایان و به حیرانی خویش


حال از شرح پریشانی ام آغاز کنم
رازِ سر بستهٔ دل را به غزل باز کنم
وقت آن آمده تا سوی تو پرواز کنم
غصه و درد و دلم را به تو شهناز کنم


چه بگویم که غم و شِکوِه در اینجا سخت است
چه کنم درد و دلم را که خدایا سخت است


اگر این قافیه ها گرد هم آیند اگر
یا که هر واژه دری را بگشایند اگر
تا که دل،از غم و غصه برهایند اگر
بنویسم همه را آن چه خوشایند اگر


که همه باعث و بانیِ غم و درد منی
که تبر دست تو بر ریشه و بر جان و تنی


آری ای دوست تویی آفت جانم هر چند
شده ام در قفس عشق تو دلبر در بند
نتوانم که دل از بند تو رانم سوگند
شده در شعلهٔ تو جان و تنم چون اسپند


کار من نیست به جز سوختنم در عشقت
همچو پروانه ام افروختنم در عشقت


چونکه ممنوعه ای و نیست به تو راه وصال
شده این دغدغه هر روز به من فکر و خیال
نشود چید ،،دمی بوسه از آن میوه ی کال
که تو مال دگری گشته همین امرِ محال


مانده ام با دل بسته به نگاهت یارا
شده ام غوطه ورِ خیل گناهت یارا


✍ #مهدی_شهسواری

🆔 @bidad1356👈

💟 @ShamimYaas

رفتی و شعر و غزل یار و مددکار نبود
بعد تو با دلِ من هیچ کسی یار نبود

رفتی و بعد تو شد مونس من اشک و فراق
تکیه گاهی که به جز سینهٔ دیوار نبود

✍ #مهدی_شهسواری

🆔 @bidad1356

💟 @ShamimYaas

تمامت را غزل کردم،،
اگر بودی و میدیدی

خیالت را بغل کردم،،
اگر بودی و میدیدی

✍ #مهدی_شهسواری

🆔 @bidad1356

💟 @ShamimYaas

از تو صدها یادگاری بر وجود من به جاست

بوسه های خنجرت در جای جای تن رهاست


✍ #مهدی_شهسواری

🆔 @bidad1356👈

💟 @ShamimYaas

همیشه در تَهِ هر ارتباطِ ممنوعه

خیانت است و به نوعی کمال تنهایی

✍ #مهدی_شهسواری

🆔 @bidad1356

💟 @ShamimYaas