#خبر_ارسالي
پیامی از طرف دانشجویان شبانه دانشگاه تبریز به کانال شورای صنفی دانشجویان کشور رسیده به این مضمون که شهریه دانشجویان شبانه برای ترم جدید و برای ترم قبل! افزوده شده است.
شهریه متغییر ترم قبل 489 هزار تومان و شهریه ثابت 270 هزار بوده که دانشجویان پرداخت کرده اند اما در هنگام ثبت نام در ترم جدید با بدهی برای ترم قبل مواجه شده اند!
در توضیحات این دانشجویان آمده که در هنگام انتخاب واحد متوجه شده اند که
شهریه ثابت ترم قبل به 305 هزار و شهریه متغیر به 567 تبدیل شده است.
یعنی این دانشجویان برای ثبت نام میبایست ابتدا 113 هزار تومان بدهی ترم قبلی را بدهند سپس 135 هزار تومان بیشتر از شهریه معمول ترم قبل بپردازند سپس انتخاب واحد نمایند!
شورای صنفی دانشجويان کشور در عین مخالفت با #کالایی_سازی_آموزش از این دانشجویان حمایت می کند و مسئولین آموزش را ملزم می داند تا ضمن توضیح و عذرخواهی، دست از درآمدزایی از دانشجویان بردارند.
مسلم است که شورای صنفی دانشگاه تبریز بنابر وظیفه ی خود این موضوع را پیگیری خواهد کرد.
#دانشگاه_پولکی_جریمه_ی_زورکی
#شبانه
#کالایی_سازی_آموزش
1⃣9⃣1⃣
@senfi_uni_iran
پیامی از طرف دانشجویان شبانه دانشگاه تبریز به کانال شورای صنفی دانشجویان کشور رسیده به این مضمون که شهریه دانشجویان شبانه برای ترم جدید و برای ترم قبل! افزوده شده است.
شهریه متغییر ترم قبل 489 هزار تومان و شهریه ثابت 270 هزار بوده که دانشجویان پرداخت کرده اند اما در هنگام ثبت نام در ترم جدید با بدهی برای ترم قبل مواجه شده اند!
در توضیحات این دانشجویان آمده که در هنگام انتخاب واحد متوجه شده اند که
شهریه ثابت ترم قبل به 305 هزار و شهریه متغیر به 567 تبدیل شده است.
یعنی این دانشجویان برای ثبت نام میبایست ابتدا 113 هزار تومان بدهی ترم قبلی را بدهند سپس 135 هزار تومان بیشتر از شهریه معمول ترم قبل بپردازند سپس انتخاب واحد نمایند!
شورای صنفی دانشجويان کشور در عین مخالفت با #کالایی_سازی_آموزش از این دانشجویان حمایت می کند و مسئولین آموزش را ملزم می داند تا ضمن توضیح و عذرخواهی، دست از درآمدزایی از دانشجویان بردارند.
مسلم است که شورای صنفی دانشگاه تبریز بنابر وظیفه ی خود این موضوع را پیگیری خواهد کرد.
#دانشگاه_پولکی_جریمه_ی_زورکی
#شبانه
#کالایی_سازی_آموزش
1⃣9⃣1⃣
@senfi_uni_iran
#خبر_ارسالي
چندین روز است که دانشجویان دانشگاه تبریز نسبت به مشکلات دانشگاهی حساس تر از قبل شده اند و حال در پیامی که به دست «تحریریه کانال شوراهای صنفی کشور» رسیده است: ( بنابر دو خبر متفاوت که هیچ کدام رسما تایید نشده)
قصد تحریم تمامی سلف های دانشگاه تبریز در روز شنبه را دارند که شامل سلف عمومی، تاک و خوابگاه این دانشگاه می شود.
همچنین قصد تحصن در روز 25 بهمن را دارند.
مشکلاتی که دانشجویان را به این تصمیم وا داشته است عیناً از پیامی که میان دانشجویان تبریز پخش شده است نقل می شود:
«1)دانشگاه در اکثر جاها یا کلا اینترنت نداره ،اگه داشته باشه هم سرعتش افتضاحه که الفبای تحقیق دانشجویی هم دانشگاه فراهم نمیکنه
2)هنگام ورود دانشجو های دختر کارت دانشجویی ازشون میخوان که نشون میده اینا چیزی که هدفشون نیس حفظ شرافت انسانیه ما هاست
3) سیاست های عجیب تفکیک که اعمال کردن و اخیرا هم که موتور سوارانی دوباره در دانشگاه رویت شده اند.
4)کیفیت سلف ها اعم از معمولی و تاک،خوابگاه ها ی دانشگاه مخصوصا شهرک که دیگه عملا خوراک افسردگیه یا شایدم خودکشی!!!
5)موضوع افزایش سنوات مجاز که در بسیاری از دانشگاه ها محقق شده هنوز در دانشگاه تبریز اجرایی نشده است.
6)اخیرا هم موضوع شهریه ی دانشجو های شبانه که بدون هماهنگی و با صلاح دید و حساب و کتاب مخصوص خودشون!!! بدون اطلاع قبلی افزایش دادن»
کانال شورای صنفی دانشجویان کشور بدون رد یا تایید تحصن و تجمع از خواسته های صنفی دانشجویان دانشگاه تبریز حمایت کرده و مسئولین امر را ملزم به پاسخگویی میداند
1⃣9⃣2⃣
@senfi_uni_iran
چندین روز است که دانشجویان دانشگاه تبریز نسبت به مشکلات دانشگاهی حساس تر از قبل شده اند و حال در پیامی که به دست «تحریریه کانال شوراهای صنفی کشور» رسیده است: ( بنابر دو خبر متفاوت که هیچ کدام رسما تایید نشده)
قصد تحریم تمامی سلف های دانشگاه تبریز در روز شنبه را دارند که شامل سلف عمومی، تاک و خوابگاه این دانشگاه می شود.
همچنین قصد تحصن در روز 25 بهمن را دارند.
مشکلاتی که دانشجویان را به این تصمیم وا داشته است عیناً از پیامی که میان دانشجویان تبریز پخش شده است نقل می شود:
«1)دانشگاه در اکثر جاها یا کلا اینترنت نداره ،اگه داشته باشه هم سرعتش افتضاحه که الفبای تحقیق دانشجویی هم دانشگاه فراهم نمیکنه
2)هنگام ورود دانشجو های دختر کارت دانشجویی ازشون میخوان که نشون میده اینا چیزی که هدفشون نیس حفظ شرافت انسانیه ما هاست
3) سیاست های عجیب تفکیک که اعمال کردن و اخیرا هم که موتور سوارانی دوباره در دانشگاه رویت شده اند.
4)کیفیت سلف ها اعم از معمولی و تاک،خوابگاه ها ی دانشگاه مخصوصا شهرک که دیگه عملا خوراک افسردگیه یا شایدم خودکشی!!!
5)موضوع افزایش سنوات مجاز که در بسیاری از دانشگاه ها محقق شده هنوز در دانشگاه تبریز اجرایی نشده است.
6)اخیرا هم موضوع شهریه ی دانشجو های شبانه که بدون هماهنگی و با صلاح دید و حساب و کتاب مخصوص خودشون!!! بدون اطلاع قبلی افزایش دادن»
کانال شورای صنفی دانشجویان کشور بدون رد یا تایید تحصن و تجمع از خواسته های صنفی دانشجویان دانشگاه تبریز حمایت کرده و مسئولین امر را ملزم به پاسخگویی میداند
1⃣9⃣2⃣
@senfi_uni_iran
#خبر_ارسالي
اخیرا پست اینستاگرامی یکی از اساتید دانشکده نمایش پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران در مورد تحصیل رایگان واکنشهایی برانگیخته است. در این پست چنین استدلال شده است که با نظر به رایگان بودن تحصیل در مقطع آموزش عالی، غیبت از کلاس درس گونهای دزدی از بیتالمال است. ما، یعنی جمعی از دانشجویان این دانشکده، برآنیم که این دست استدلالها، نهتنها خطرناکند، بلکه بر پیشفرضهایی هم بنیان دارند که نمیبایست بیپاسخ بمانند. میکوشیم تا به گونهای موجز نگرانیهای خود را در مورد این پست، در مقام مشتی که نمونه خروار است، بیان کنیم. به همین دلیل به چند نکته کوتاه اشاره میکنیم:
1 - استفاده از واژه دزد بار حقوقی مشخصی دارد. این قانون است، که در حالتی ایدهآل، میبایست مصداقهای دزدی را مشخص کند. برآن نیستیم که نص قانون "غیبت کردن از کلاس درس" را گونهای دزدی بحساب آورده باشد. کمفروشی اما غش در معامله است و عواقب خاص خود را داراست. از دید ما، ساعتهای هدر رفته در کلاسهایی که در بهترین حالت به بطالت میگذرند و یا صرف خاطرهگویی، تدریس شبهعلم و شبهروش و یا پیشفرضهای غیر علمی برخی از اساتید میشوند، نمونههای روشن این کمفروشیاند، آنگونه کمفروشی که میتواند در بسیاری موارد معضل غیبت از کلاس درس را نیز توضیح دهد. در یک کلام معتقدیم که استفاده از این واژه در این چارچوب مصداق افتراست، که خود جرم به حساب میآید.
2 - این پست اینستاگرامی، چنانکه رفت در مقام مشتی نمونه خروار، پرسشی بنیانی را پیش روی ما قرار میدهد، البته نه پرسش از غیبت دانشجو، که همین سازوکارهای فشل آموزشی هم محدودش میکنند. این پرسش از این قرار است: اساسا چرا با این دست تحلیلها روبرو میشویم؟ معتقدیم که این پرسش جوابی ساده دارد. گونهای فرافکنی که معمولا در زبان روزمره به " آدرس غلط دادن" تعبیر میشود. به وضعیت دانشکده، به عنوان نمونهای کوچک از نظام آموزش عالی کشور، نظر میکنیم و میکوشیم تا برای این حجم از ناکارآمدی توضیحی سرراست دستوپا کنیم، البته توضیحی که آرامش هیچ نهاد مسئولی را مخدوش نکند، در مقابل هیچ روند منحطی، چه در سطح کلان و چه در سطوح کوچکتر، موضع نگیرد و نیز سهم خود ما را در این وضعیت از دیدها پنهان کند. پس چشم بر خصوصیسازی تازنده آموزش چه در سطوح پیش از دانشگاه و چه در آموزش عالی میبندیم، در مورد نحوه گزینش ظالمانه در آموزش عالی و محرومیتهای برخاسته از آن سکوت میکنیم، در مورد سیاستزدایی از هنر و ساخت آلترناتیوهای کاذب برایش هیچ نمیگویم، عداوتهای موجود را کنار میگذاریم، ساختارهای مستهلک و از همپاشیده دانشگاه هم که از اساس نقشی بازی نمیکنند، ویژگیهای بعضا ارتجاعی برخاسته از خود نهاد آکادمی در تعریف امروزینش را هم مشتی انتزاعیات میخوانیم، مشکلات معیشتی دانشجویان و ناامیدی حادشان از وضعیت را داخل پرانتز قرار میدهیم و در مورد حیف و میلهای نهادیشده هم سکوت اختیار میکنیم. با این روش پاسخی پیشرویمان شکل میگیرد که اشارهایست گنگ و بیمفهوم شده به یک مسئله "فرهنگی". بوالعجب که توانستهایم با طفره رفتن از دادن هر پاسخ عقلانی از موضع توضیح وضعیت موجود سخن بگوییم. البته این دست پاسخهای بیمعنا شده و بیآزار سکه رایج این بازار مکارهاند. ما از موضع طبیب فرهنگی حکم میکنیم که دانشجو دزد است اگر غیبت کند! یک گزاره بیمعنی که ژست تحلیل به خود میگیرد و تنها فضای نظرورزی درباره وضعیت موجود را متصلبتر از پیش میکند، و این البته محتوای رایج این دست شبهتحلیلهاست، تحلیلهایی که همهچیز را دستنخورده باقی میگذارند و تنها بکار آب ریختن به آسیاب وضعیت موجود میآیند.
ادامه 👇👇
اخیرا پست اینستاگرامی یکی از اساتید دانشکده نمایش پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران در مورد تحصیل رایگان واکنشهایی برانگیخته است. در این پست چنین استدلال شده است که با نظر به رایگان بودن تحصیل در مقطع آموزش عالی، غیبت از کلاس درس گونهای دزدی از بیتالمال است. ما، یعنی جمعی از دانشجویان این دانشکده، برآنیم که این دست استدلالها، نهتنها خطرناکند، بلکه بر پیشفرضهایی هم بنیان دارند که نمیبایست بیپاسخ بمانند. میکوشیم تا به گونهای موجز نگرانیهای خود را در مورد این پست، در مقام مشتی که نمونه خروار است، بیان کنیم. به همین دلیل به چند نکته کوتاه اشاره میکنیم:
1 - استفاده از واژه دزد بار حقوقی مشخصی دارد. این قانون است، که در حالتی ایدهآل، میبایست مصداقهای دزدی را مشخص کند. برآن نیستیم که نص قانون "غیبت کردن از کلاس درس" را گونهای دزدی بحساب آورده باشد. کمفروشی اما غش در معامله است و عواقب خاص خود را داراست. از دید ما، ساعتهای هدر رفته در کلاسهایی که در بهترین حالت به بطالت میگذرند و یا صرف خاطرهگویی، تدریس شبهعلم و شبهروش و یا پیشفرضهای غیر علمی برخی از اساتید میشوند، نمونههای روشن این کمفروشیاند، آنگونه کمفروشی که میتواند در بسیاری موارد معضل غیبت از کلاس درس را نیز توضیح دهد. در یک کلام معتقدیم که استفاده از این واژه در این چارچوب مصداق افتراست، که خود جرم به حساب میآید.
2 - این پست اینستاگرامی، چنانکه رفت در مقام مشتی نمونه خروار، پرسشی بنیانی را پیش روی ما قرار میدهد، البته نه پرسش از غیبت دانشجو، که همین سازوکارهای فشل آموزشی هم محدودش میکنند. این پرسش از این قرار است: اساسا چرا با این دست تحلیلها روبرو میشویم؟ معتقدیم که این پرسش جوابی ساده دارد. گونهای فرافکنی که معمولا در زبان روزمره به " آدرس غلط دادن" تعبیر میشود. به وضعیت دانشکده، به عنوان نمونهای کوچک از نظام آموزش عالی کشور، نظر میکنیم و میکوشیم تا برای این حجم از ناکارآمدی توضیحی سرراست دستوپا کنیم، البته توضیحی که آرامش هیچ نهاد مسئولی را مخدوش نکند، در مقابل هیچ روند منحطی، چه در سطح کلان و چه در سطوح کوچکتر، موضع نگیرد و نیز سهم خود ما را در این وضعیت از دیدها پنهان کند. پس چشم بر خصوصیسازی تازنده آموزش چه در سطوح پیش از دانشگاه و چه در آموزش عالی میبندیم، در مورد نحوه گزینش ظالمانه در آموزش عالی و محرومیتهای برخاسته از آن سکوت میکنیم، در مورد سیاستزدایی از هنر و ساخت آلترناتیوهای کاذب برایش هیچ نمیگویم، عداوتهای موجود را کنار میگذاریم، ساختارهای مستهلک و از همپاشیده دانشگاه هم که از اساس نقشی بازی نمیکنند، ویژگیهای بعضا ارتجاعی برخاسته از خود نهاد آکادمی در تعریف امروزینش را هم مشتی انتزاعیات میخوانیم، مشکلات معیشتی دانشجویان و ناامیدی حادشان از وضعیت را داخل پرانتز قرار میدهیم و در مورد حیف و میلهای نهادیشده هم سکوت اختیار میکنیم. با این روش پاسخی پیشرویمان شکل میگیرد که اشارهایست گنگ و بیمفهوم شده به یک مسئله "فرهنگی". بوالعجب که توانستهایم با طفره رفتن از دادن هر پاسخ عقلانی از موضع توضیح وضعیت موجود سخن بگوییم. البته این دست پاسخهای بیمعنا شده و بیآزار سکه رایج این بازار مکارهاند. ما از موضع طبیب فرهنگی حکم میکنیم که دانشجو دزد است اگر غیبت کند! یک گزاره بیمعنی که ژست تحلیل به خود میگیرد و تنها فضای نظرورزی درباره وضعیت موجود را متصلبتر از پیش میکند، و این البته محتوای رایج این دست شبهتحلیلهاست، تحلیلهایی که همهچیز را دستنخورده باقی میگذارند و تنها بکار آب ریختن به آسیاب وضعیت موجود میآیند.
ادامه 👇👇