سئوال قابل تامل #مونا_نکایی در مستند #بهبهان_و_فقر_مطالعه از زائران #بشیر_نذیر
چرا مردم جمعه ها برای تفریح به #بشیر_نذیر میان ،شنبه ها برای زیارت؟
چقدرهم شلوغه #بشیر_نذیر 20 سال پیش!
@safayebehbahan

بیست سال پیش،کلاس درس قرآن امامزاده حیدر به لهجه بهبهانی!
شاید شما یکی از شاگردان این کلاس بوده باشید ،ببینید فیلم را!
مستند #بهبهان_و_فقر_مطالعه
@safayebehbahan

گپ و گفت #منا_نکاحی با چند دانش آموز بهبهانی پیرامون مطالعه
فبلا بابت کیفیت ضعیف صدا از مخاطبین خود عذر خواهی می کنیم
اما ارزش دیدن دارد شاید شما دانش آموز بیست سال پیش باشید
#بهبهان_و_فقر_مطالعه

توضیحات #فرزاد_صدری دستیار کارگردان فیلم #پاکت به بازیگران نوجوان فیلم
کارگردان : #احمد_بشیری
فیلمنامه: #مجید_روانجو
#بهبهان_دهه70
@safayebehbahan

قیمت یک پیتزای خوب با یک کتاب خوب یکی ست، فرق آنها در طول مدتی ست که می توانند ما را خوشحال کنند اولی یک ربع و دومی یک عمر !
حیرت آور است که برای اغلب ما آن یک ربع مهم تر است!
#بهبهان_و_فقر_مطالعه

گفت و گوی #فاطمه_رحیمی با دانش آموزان دختر در نمایشگاه بزرگ کتاب بهبهان سال 1375
21 سال از آن روزها گذشته است.روزهایی که بازدید از نمایشگاه زنانه، مردانه بود!
مستند #بهبهان_و_فقر_مطالعه
@safayebehbah

گفت و گوی #فاطمه_رحیمی با دانش آموزان دختر در نمایشگاه بزرگ کتاب بهبهان سال 1375
(قسمت دوم)
21 سال از آن روزها گذشته است.شاید آن دانش آموز شما باشید
مستند #بهبهان_و_فقر_مطالعه

@safayebehbahan

#گل_نرگس هویت #بهبهان است
طرح از #بنیامین_آل_علی طراح و گرافیست شیرازی
@safayebehbahan

#بهبهان_را_زیبا_به_دنیا_معرفی_کنیم
تصویر بالا نه نقاشی است نه شمال ایران و نه منظره ای طبیعی از نروژ است!
تصویر فوق #پلاژمارون بهبهان است
@safayebehbahan

💢بخش هایی از گفت و گوی نشریه #صبح_مارون بهبهان با فرزاد صدری و ناگفته هایش از مستند #بهبهان_و_فقر_مطالعه

✅ شلوغی قبرستان و امامزاده در مقابل خلوتی کتابخانه یکی از مهمترین پیام های ما در فیلم مستند بهبهان و فقر مطالعه بود.
✅یکی از ایده هایی که در فیلم "بهبهان و فقر مطالعه " دنبال می کردم این بود که فقر مطالعه فقط مختص قشر عوام نیست.بلکه روشنفکران ما نیز به اندازه جایگاهی که در آن قرار دارند مطالعه نمی کنند! برای بخش گفت و گو با شاعران خوب شهر از احمد فضلی نژاد که آن روزها مثل خودم کارشناس تاریخ بود و دستی بر شعر و ادبیات داشت کمک گرفتم.تعدادی سئوال نوشتم و از فضلی نژاد خواستم سئوال ها را ویرایش و تعدادی پرسش عمیق تر مطرح کند،به گونه ای که پرسش شونده را به تفکر وا دارد.برای این منظور یک چهارشنبه به انجمن شعر رفتیم و با تعدادی از شاعران و منتقدان ادبی شهر گفت و گو کردیم.اگر کسی شعر بداند و دستی بر نقد شعر داشته باشد متوجه خواهد شد که پرسش شوندگان روشنفکر ما آنگونه که باید به سئوال ما پاسخ نگفتند،موضوعی که بخشی از سوژه فیلم ما بود.مطالعه ناکافی حتا در میان اهل اندیشه!
✅ آن روزها زیاد فیلم می دیدم و کارگردان هایی مثل مخملباف هم هم در بورس بودند و من نیز مثل خیلی از جوانان آن روز دوست داشتم از او تقلید کنم.
مخملباف کارهای غیر متعارفی در فیلم هایش می کرد و من نیز دوست داشتم مثل او غیر متعارف باشم!مثل سکانس سخنرانی حاجی در فیلم عروسی خوبان که منتقدان اصرار داشتند بگویند شعاری و کلیشه ای است!من آن روزها آن سکانس را دوست داشتم و بهتر بگویم آن شعارها را دوست داشتم!برای تیتراژ فیلم نمایی در ذهنم بود که دوربین به صورت پن روی کتاب ها حرکت می کند و ما یک موسیقی ملایم می شنویم. به تدریح صدای موسیقی به صدای تک تیر تبدیل می شود و با تندتر شدن حرکت دوربین بر روی کتاب ها صدای رگبار را داریم که در نهایت صدای انفجار مهیبی می آید و در حرکت تیلت دوربین پاره پاره های یک کتاب را می بینیم که از آسمان پائین می ریزند .البته به دلیل اینکه دوربین ما حرفه ای نبود این حرکت عمودی دوربین از تیکه پاره شدن کتاب را نتوانستیم داشته باشیم.
در برخی سکانس ها نیز ذهن من این بود که دوربین از پشت نرده های مدرسه دختران دانش آموزی را بگیرد که انگار دارند پشت میله ها له می شوند!آقای نظری به من گفت دوربینش امکان ضبط تصویر مورد نظر مرا ندارد.
پشت در دبیرستان دخترانه "سمیه" در خیابان پیروز کمین کردیم و به محض زنگ تعطیلی مدرسه،با آنها گفت و گو گرفتیم که متاسفانه بعد ها متوجه شدیم صدای میکروفن هنگام ضبط بسته بوده و تصاویر ما فاقد صداست.این اتفاق وقتی به "سینما شهر فرنگ" نیز رفتیم تا با تماشاگران فیلم " سلام سینما" مخملباف گفت و گو بگیریم تکرار شد!
✅ علاوه بر فیلم یاد شده در یک پروژه مشترک همراه با غلامرضا نظری و در گرمای شرجی ظهر های تابستان، برخی اماکن متبرکه،خانه های قدیمی و کوچه های بافت قدیم شهر را عکاسی کردیم. البته عکس ها را آقای نظری می گرفت اما سوژه ها را عمدتا من پیشنهاد می دادم.نمی دانم غلام آن عکس ها را دارد یا نه .او هم اکنون در "استکهلم" سوئد اقامت دارد ولی در تماسی که با وی داشتم می گفت فکر کنم برخی عکس ها را در آشیو داشته باشم و وقتی بهبهان آمدم آرشیوم را برای پیدا کردن عکس ها بررسی می کنم. امیدوارم عکس ها پیدا شوند چون یک دوره تاریخی از بهبهان را به تصویر کشیده است.
@safayebehbahan

آخر و عاقبت خودکشی در یکی از روزهای دهه‌ی ۵۰ در شهرستان #بهبهان 😁
@safayebehbahan

اين كاغذ اولش صاف بوده ,

بعد مچاله ش كردن ،
بعد بازش كردن اينجورى شده...
دل شکستن و ناراحت کردنم همینطوره
جاى چروكاى مچاله ش ميمونه...
مراقب رفتارمون باشیم
#بهبهان_شهر_خوبان
@safayebehbahan

بارندگی فوق العاده در #بهبهان و به جریان افتادن آب در رودخانه خشک ( اوخروار) سوم آذر۱۳۹۷
#پل_قائم
@safayebehbahan

#هفته_جنگ در #بهبهان_دهه_شصت
به نظر می رسد در سال های ابتدای جنگ تحمیلی سالروز دفاع مقدس را با نام #هفته_جنگ می شناختند .آنگونه که از عکس اول این گزارش تصویری پیداست پارچه نوشتی با نام هفته جنگ توسط دو سرباز حمل می شود که احتمال دارد مقارن با هفته دفاع مقدس باشد.هرچند بدون تردید این رژه نظامی مربوط به #سوم_شعبان و #روز_پاسدار است اما برجسته کردن هفته جنگ در پارچه نوشت احتمالا هیچ دلیلی نمی تواند داشته باشد جز اینکه ایام شعبان با سالروز جنگ تحمیلی مقارن شده باشد.
واقعیت آن است که آن روزها نام و نان بهایی نداشت و آنچه میدان دار بود، قیام بود و عروج. آن روزها ماندن بی معنا بود و مردن در بستر، ننگی بزرگ. آن روزها شهادت، شاهراهی به وسعت افق داشت. آن روزها فاصله خاک تا افلاک و کویر تا بهشت، یک میدان مین بود...
نکته دیگر این گزارش تصویری حجم انبوه درختان در خیابان است، درختانی که دیگر وجود ندارند و انگار جنگ جان آن ها را هم گرفت!
لطفا آلبوم را ورق بزنید
https://www.instagram.com/p/B4rSFI0B8XS/?igshid=cr8j6k9t7m6p

#نوستالژی و دلتنگی برای چیزهای قدیمی همیشه هست و موسیقی توانایی زیادی برای تداعی آنها دارد. #عبدالله_تجلی با شعر و ترانه و آواز خود ما را به دیروزهای فراموش شده ای می برد که هم تداعی کننده خاطرات خوش و شیرین گذشته است و هم زنده کردن خرده فرهنگ هایی است که هویت ما را شکل می دهد.
او در آوازهای خود ما را با گویش شیرین سرزمین مادری آشنا می کند.پیوند به گذشته هیچ وقت قطع نمی شود و عبدالله تجلی برای پیوند زدن امروز به دیروز زبانی بهتر از ترانه و موسیقی پیدا نکرده است.
ترانه #حنا_حنا برگرفته از یک ترانه اصیل بهبهانی در عروسی های قدیم بوده است.ترانه ای که عمدتا زن ها در عروسی ها می خواندند و به جرات می توان گفت اگر امروز یادی از ملودی های قدیم محلی در #بهبهان می کنیم،زن ها نقش مهمی در احیای آن داشته اند و این ملودی ها را سینه به سینه از نسلی به نسل دیگر منتقل کرده اند.
حنا حنا یکی از ماندگارترین ملودی های عروسی در بهبهان است که عبدالله با پیوند زدن آن به اشعار جدید به خوبی آن را زنده و در قالبی جدید با حفظ سنت های دیروز ارائه داده است.
#فرزاد_صدری،فعال فرهنگی در این ویدیو از عبدالله تجلی و آلبوم جدیدش
یعنی #یارک_بهبهونی می گوید.
#شعر
#ترانه
#آواز
https://www.instagram.com/tv/CMuQtWKnqXO/?igshid=tu3p6bx0xbyi

#فرزاد_صدری- #جاده بستری برای رسیدن به زیبایی هاست.جاده ما را وصل می کند به دوستت دارم های عاشقانه،به ترانه طبیعت،به سرزمین یادها و خاطره ها..
اینجا جاده مقاصد گردشگری در بهبهان، معروف به جاده سیمان است اما انتهای این جاده نه به سیمان که به آب و کوه و دشت و دمن و تاریخ منتهی می شود.به گذشته های دوری که #آریوبرزن همراه با #یوتاب خواهرش در تنگه های دربندِ پارس ( #تنگ_تکاب) ،آخرین پاسداران ایران زمین را فرماندهی می کرد...
اینجا جاده #پلاژ_تفریحی_مارون_بهبهان است، جایی که باید از #بهشتک عبور کنی تا به بهشت واقعی خدا روی زمین برسی!
این جاده همچنین مسیر رسیدن به #حمام_بُکان در کنار #رودخانه_مارون است جایی که شکوه #امپراتوری_ساسانی را می توانی به تماشا بنشینی
این جاده تو را می برد به#کریا طبیعت بکری که با موسیقی دلنشین آب به آرامش می رسی
این جاده تو را به #نرگسزار می برد جایی که بی هیچ شرابی مستِ بوی عطرِ گل های نرگسش می شوی
این جاده تو را به شکوفه های سیب و زردآلوی #منصوریه می رساند
این جاده تو را میهمان کُنارهای #پشکر می کند
این جاده مسیرِ همیشگیِ کوهنوردانی است که از #نی‌ده تا #علمدار عاشقانه کوه را قدم می زنند
این مهمترین جاده‌یِ گردشگریِ #بهبهان البته که به #سیمان وصل نمی شود! تو را وصل می کند به #تاریخِ پرشکوه و پر از جاذبه سرزمینی که أرامگاه ابدیِ #کیدین_هوتران اول پنجمین پادشاه سلسله ایگه هلکی ایلامی ها که عمده شهرتش را مدیون جنگ هایش با تمدن بابل است
این یک عکس نیست مستندی از جاده بی انتهایِ تاریخ پرشکوهِ سرزمینی است که محوِ زیبایی هایش می شوی ...
عکس از #فرشته_اقبالی
https://www.instagram.com/p/CoRnWfitYXE/?igshid=MDJmNzVkMjY=

.
.
۱۲ #شهریور #روز_بهورز، فرصتی است تا از زحمات بی‌دریغ افرادی که در خط مقدم سلامت جامعه هستند، قدردانی کنیم. #بهورزان با حضور در روستا و ارائه خدمات اولیه بهداشتی، نقش مهمی در ارتقای سلامت جامعه ایفا می‌کنند.
بهورزان از موثرترین نیروها در ارتقای سلامت بوده و فعالیت های آنها در تامین، حفظ و ارتقای سلامت جامعه نقشی حیاتی دارد، به طوری‌که با کمترین هزینه و امکانات، با تلاش و فعالیت شبانه روزی خود، نقش مهم و تاثیرگذاری در پیشگیری از بیماری‌ها و صیانت از سلامت مردم دارند.
به همین بهانه سراغ سرکار خانم افسانه تروشه یکی از بهورزان با سابقه روستاهای #بهبهان از #خانه_بهداشت روستای دودانگه رفتیم.
خانم تروشه برای ما از شرح وظایف بهورز و نقش او در سلامت جامعه روستایی گفت.
https://tttttt.me/safayebehbahan

گوشه هایی از مراسم نکوداشت استاد حسین تجلّی ، خالق ده ها ترانه خاطره انگیز مردمی به مناسبت روز شعر و روز قلم .
این مراسم به همت گروه خوب صفای بهبهان و به میزبانی خانواده هنر دوست تجلی در آموزشگاه موسیقی نُت هشتم برگزار گردید.
#آرشی_مدیا
#بهبهان
#موسیقی
@safaye_behbahan
@academy_note8



دانلود شده توسط ربات @wefollowbot

*حالا سال‌ها گذشته*
*خزینه دیگر نیست.*
اما من هنوز گاهی چشم می‌بندم و می‌بینم که در عالم کودکی، دارم از پله‌ی ایوانکِ حمام بالا می‌روم، و بعد، از همان چهار پله‌ی رختکن پایین می آیم.
خزینه ی قدیمی پر از آب خُنک است و سکوتی دل‌پذیر فضا را گرفته.
کاشی‌ها زیر پایم خیس‌اند، و دوباره بوی شامپوی تخم‌مرغی، صابون زیتون، گِل سرشوی و حنای بی‌بی مشامم را پُر می‌کند.

یاد باد آن روزگاران، یاد باد...
قمرالزمان ثریا
۱۳۰۴/۴/۲۴
#بهبهان
پی نوشت:
ـ دِل شهر: مرکز شهر
-بُون : پشت بام
ـ تُون( گُلخن، آتشدان) بخشی از حمام های قدیمی که در آن خس و خاشاک، هیزم، فضولات حیوانی یا نفت سیاه را آتش می زدند تا گرمای مورد نیاز خزینه را ایجاد کند.
ـ تینتو( تون تاب) شخصی که در فواصل زمانی منظم به وسیله ی افروختن مواد سوختنی در تون، آب داخل خزینه را گرم نگه می داشته است.
ـ سالو:( سالن پذیرایی)
ـ نواپس- نواپز:( نون پز سنتی - بومی)

ـ بَزرَک یا تخم کتان( دانه روغنی با خواص متعدد)

ـ گود نواپخته ای:( زیرزمین کم عمق مخصوص نون پختن).
ـ لُووه: طاقچه های بالای دیوار های اتاق های قدیمی
ـ سیٖل:( سنگ پهن بزرگ)

@safayebehbahan