⭕️📜مراجع تقلید و همه برجامها(۱۳۹۷)
♦️بخش چهارم
✍ #سعيد_زيباكلام
🔹ضروری است بيفزايم كه اگرچه در اين تبيين، رويدادها و پديدارها در سلسلهای ظاهراً علّی قرار دارند ليكن هيچ ضرورت علّی در اينجا وجود ندارد: كاملاً امكان دارد كه انسان يا انسانهايی در مواجهه با وضعيتی زينپس به گونه ديگری، متفاوت از آنچه شرحش رفت، رفتار كنند. و اينگونه رفتار ديگر، نه غيرمنطقی است و نه غيرعقلانی. اگر بدانيم مراد از ”منطقی“ چيست و ايضاً مرادمان از ”عقلانی“ (رجوع شود به پاورقی ۲) را هم برای خود روشن كنيم، آنگاه میتوانيم به تدريج تمرين كرده ياد بگيريم بدون آويزانكردن تحليل و تبيينهای خود به ’گيره‘ منطقیِ بلااقتضاء و ’گيره‘ #عقلانیِ بسيار مبهم و ظاهراً متقن و شفاف، بيانديشيم.
🔸امكان دارد منتقدی اعتراض كند: مگر مرجع تقليد ما برای اخذ مواضع چارهای جز تقليد در موضوعات و مقولات تخصصی دارد؟ پاسخ اين است كه مرجع تقليد ما هيچ نيازی ندارد در موضوعاتی كه تخصص حرفهای ندارد #اخذ_موضع كند. آری! البته او، همچون مقلدان خود در باب احكام فرائض فردی، میتواند اگر بخواهد تقليد كند ليكن اعلام و اظهار آن موضعِ تقليدی به منزله موضعی اجتهادیْ كاری بهغايت ناروا و ناصواب است. و روشن است چرا. زيرا مقلدان وی آن موضع را حكم دين، حكم پيامبر اكرم(ص)، حكم قرآن، حكم خدا میدانند در حالی كه مرجع ما خود به روشنی تمام میداند ماجرا اصلاً و ابداً ربطی به پيامبر اكرم(ص)، به قرآن، و به خدا ندارد.
🔹امكان دارد منتقد ديگری اعتراض كند: اين تبيين، مرجع تقليد را محصور به همان احكام فرايض فردی كرده است. پاسخ اين است كه ابداً. مراجع میتوانند همچون همه متخصصان هر حوزه و تخصصی، در هر موضوع و مقوله مستحدثه اجتماعی/سياسی ورود كرده و پس از كسب تخصص لازم، نظر اجتهادی خود را همچون ساير متخصصان آن حوزه بدهند. در كسب تخصصها، هيچ حصر و منعی برای هيچ كس وجود ندارد. البته واضح است كه با راهبرد روششناختی مضمر در اين رساله، علّامگی و ”همهچيزدانی“ مراجع تقليد بنياناً فرو میريزد و منتفی میشود.
🔽 🔽 🔽 🔽 🔽 🔽 🔽
▪️پاورقی ۲:👇
▫️در اين زمينهها، ر.ك.به كتاب عقل و استدلال و عقلانيت(۱۳۹۵) و كتاب افسانههای آرامبخش(۱۳۹۶) و كتاب افسانههای بيشتر(۱۳۹۶) از همين نويسنده.
▪️انتهای بخش چهارم
ادامه در بخش بعدی👇👇👇👇
🆔 @Saeidzibakalam
♦️بخش چهارم
✍ #سعيد_زيباكلام
🔹ضروری است بيفزايم كه اگرچه در اين تبيين، رويدادها و پديدارها در سلسلهای ظاهراً علّی قرار دارند ليكن هيچ ضرورت علّی در اينجا وجود ندارد: كاملاً امكان دارد كه انسان يا انسانهايی در مواجهه با وضعيتی زينپس به گونه ديگری، متفاوت از آنچه شرحش رفت، رفتار كنند. و اينگونه رفتار ديگر، نه غيرمنطقی است و نه غيرعقلانی. اگر بدانيم مراد از ”منطقی“ چيست و ايضاً مرادمان از ”عقلانی“ (رجوع شود به پاورقی ۲) را هم برای خود روشن كنيم، آنگاه میتوانيم به تدريج تمرين كرده ياد بگيريم بدون آويزانكردن تحليل و تبيينهای خود به ’گيره‘ منطقیِ بلااقتضاء و ’گيره‘ #عقلانیِ بسيار مبهم و ظاهراً متقن و شفاف، بيانديشيم.
🔸امكان دارد منتقدی اعتراض كند: مگر مرجع تقليد ما برای اخذ مواضع چارهای جز تقليد در موضوعات و مقولات تخصصی دارد؟ پاسخ اين است كه مرجع تقليد ما هيچ نيازی ندارد در موضوعاتی كه تخصص حرفهای ندارد #اخذ_موضع كند. آری! البته او، همچون مقلدان خود در باب احكام فرائض فردی، میتواند اگر بخواهد تقليد كند ليكن اعلام و اظهار آن موضعِ تقليدی به منزله موضعی اجتهادیْ كاری بهغايت ناروا و ناصواب است. و روشن است چرا. زيرا مقلدان وی آن موضع را حكم دين، حكم پيامبر اكرم(ص)، حكم قرآن، حكم خدا میدانند در حالی كه مرجع ما خود به روشنی تمام میداند ماجرا اصلاً و ابداً ربطی به پيامبر اكرم(ص)، به قرآن، و به خدا ندارد.
🔹امكان دارد منتقد ديگری اعتراض كند: اين تبيين، مرجع تقليد را محصور به همان احكام فرايض فردی كرده است. پاسخ اين است كه ابداً. مراجع میتوانند همچون همه متخصصان هر حوزه و تخصصی، در هر موضوع و مقوله مستحدثه اجتماعی/سياسی ورود كرده و پس از كسب تخصص لازم، نظر اجتهادی خود را همچون ساير متخصصان آن حوزه بدهند. در كسب تخصصها، هيچ حصر و منعی برای هيچ كس وجود ندارد. البته واضح است كه با راهبرد روششناختی مضمر در اين رساله، علّامگی و ”همهچيزدانی“ مراجع تقليد بنياناً فرو میريزد و منتفی میشود.
🔽 🔽 🔽 🔽 🔽 🔽 🔽
▪️پاورقی ۲:👇
▫️در اين زمينهها، ر.ك.به كتاب عقل و استدلال و عقلانيت(۱۳۹۵) و كتاب افسانههای آرامبخش(۱۳۹۶) و كتاب افسانههای بيشتر(۱۳۹۶) از همين نويسنده.
▪️انتهای بخش چهارم
ادامه در بخش بعدی👇👇👇👇
🆔 @Saeidzibakalam