✨💫#حتما_بخونید✨💫
هیچ وقت
هیچ چیز اونجوری نبوده که باید باشه...
مثلا الان من باید تو یه روزِ خوبِ بهاری می اومدم و
وسط خیابونِ خیسی که با بارونِ اردیبهشتی تر شده
درحالیکه بلندمی خندم و دستات و محکم گرفتم
خبرِ برگشتنت رو به تمامِ مردم این شهر می دادم...!
نه مثل یه روز سردِ پاییزی که هنوز آسمون رنگِ بارون نگرفته و
بغضِ ابرها نشکسته
بغضِ من میشکنه...سرمو میندازم پایین و آروم زیرلب میگم:"رفت...رفت که رفت!"
به همین سادگی...!
همیشه وقتی فکر می کنی همه چیز داره خوب پیش میره
دقیقا همونجایی که نور امید تو دلت روشن میشه
با یه اتفاقِ ساده نور دلت خاموش که نه...کورمیشه...!
دیگه نه امیدی میمونه نه نوری...
نه تویی میمونه نه دلی!
بعضی وقتا نباید حالمون این باشه اما
این شده!خودمونم دقیق نمی دونیم چرا اما
می دونیم انقد اتفاقات ساده هستن که شدن دلیل حالِ این روزامون!
فکر کن
هیچوقت جنگل فکرشم نمی کنه با یه چوب کبریت کوچیک و یه جرقه ی آروم بتونه نابود شه...!
آره رفیق بهار و پاییز نداره...
گاهی وقتا وسط یه ظهر تابستونی تو ظلِّ گرما میتونه آب قطع شه...!
یهویی...
بازم یه اتفاق ساده!
حواست باشه حالِ این روزای ما حالِ عجیبیه...!باقرص و مسافرت و...این چیزاهم درست نمیشه...
حتی بایه سورپرایزِ بزرگ!
حالِ ما میشه با یه لبخندِ ساده ی دختر بچه ایکه از پشت شیشه ی ماشین بهمون لبخندمیزنه هم خوب شه...!
باهمین اتفاقِ ساده...!
حواست هست...؟
پاییزشده...اماهنوز بارونِ اردیبهشی داره می باره!
#حس_های_غالب
#فکر_های_مغلوب
✨شقایق عباسی✨
@R_O_G_A

سلام شبتون بخیر💫
متن هارو بخونید اگر حسی بهتون منتقل شد که تونست حالتون رو عوض کنه برام بگین❤️🌸
منتظرنظراتتون هستم😍
#حس_های_غالب
#فکر_های_مغلوب
@R_O_G_A

بخش دوم #حس_های_غالب
#فکر_های_مغلوب رو میزارم
این مجموعه که ازاسمش هم پیداست حسی رو بعدازخوندن غالب میکنه که فکرتون مغلوب اون حس میشه😶یه باردیگه اسمشوبخونیدمتوجه می شید😉🌸
یه کم طولانیه میدونم.و بخاطرهمین نشداینستاگرام بذارم تابقیه دوستان هم بخونن.😞
اما اگه تونستید حتمابخونید و اگر خوندید و حال دلتون عوض شد یاحسی تودلتون غالب شد بهم بگین❤️🌸
مرسی از همراهی و لطف همیشگیتون🙏💜
@R_O_G_A

هميشه وقتي به سرگذشت ِعاشقي آدما نگاه کني يه داستان شايدباشه امايه شجره نامه حتماهست!
یعنی اینکه وقتي ازش مي پرسي:ازکي ؟"تاريخ دقيق شمسي و قمري ميلاديشو بهت ميگه!
که وقتي ازش مي پرسي "چيشد؟چجوري اومد؟"شروع مي کنه برات از جزئي ترين چيزاگفتن...از لحن حرف زدنش بگير تا گلِ سر روي موهاش!يارنگ پيراهن تنش...
که وقتي ازش مي پرسي :"حالاکي بود؟"تا اصل و نسب و ايل و تبارشو برات ميگه وثابت مي کنه هيچکدوم جز خودش مهم نيست!
که وقتي ازش مي پرسي:"چندبارباهم بيرون رفتين؟کجاها؟"ازمدلِ چيدمان کافه برات ميگه تا طرزسيگارکشيدن وقهوه خوردنش...
اونجاست که ميفهمي بعضي آدم ها به عشق چقدبهاميدن...حتي اگه بهش نرسن بازهم گوشه ذهنشون يه شجره نامه ازش دارن...يه طومار خاطره ي تلخ و شيرين...!
گفتم:خاطره خوب شد يادم افتاد رفيق...
اگه کسي دور وبرت هست که چندمدته توخودشه ميگه ميخنده اماتوميدوني واقعي نيست مثل سابق نيست...بهش توجه کن!حالشوبپرس اماازخاطره هاش نپرس!بهش ترحم نکن...
اگه مرهم درداش نميتوني باشي نمک رو زخمش نباش...بهش زمان بده
يا خوب ميشه ياکاري ميکنه که همه فکرکنن خوبه!
اين آدماوقتي زورشون به دلشون و خاطره هاشون نميرسه يه نقاب ميزنن رو صورتشون شروع مي کنن به زندگي کردن درس خوندن کار کردن به هرنحوي خودشونو مشغول ميکنن
انقدطبيعي نقششون روبازي مي کنن که هيچکس شک نميکنه حتي بعضي ها به اين حالشون هم حسودي ميکنن!
فقط شباست که ميتوني مچشون رو بگيري ...اونجاعه که ميبيني زل زده به سقف...درحالي که بازم لبخندرولباشه آروم اشک ميريزه...
ميدونم توام ناراحت ميشي غصت ميگيره دلت ميخواديه کاري کني اما ميدوني که نميتوني ميدوني که بي فايدست
ميدني قانون روزگاره انقدبهمون ضربه هاي به اصطلاح"تجربه"روميزنه که بفهمونه زندگي فقط عشق نيست!
که بفهمونه زندگي رو ميشه از يه ديدِ ديگه نگاه کرد
بهمون ميگه زندگي کلابه دوبخش تقسيم ميشه که آدماي هربخش متفاوتن :تو بخش اول آدما کارو بار دنيايي رو تعطيل ميکنن و دربست باعشق ميرن... تهش مهم نيست هرجورشده به هرقيمتي فقط ميرن
توبخش دوم آدماکاري به کارعشق ندارن نه اينکه شکست خورده باشن مدلشونه نظرشون اينه بدون عشق ميتونن بي دغدغه زندگي کنن...
امابه نظرم يه بخش سومي ام هست ديگه بالاخره تاسه نشه زندگي ام نميشه...دسته ي سوم هم کار ميکنن هم زندگي ميکنن هم عاشقي!
ايناهمون آدمايي ان که گفتم آدماي نقابدار...همونايي که عاشق هرچهارفصل سالن...براشون بهار و پاييزنداره...زمستون و تابستونم همچین فرقي نداره
ميدوني عقيدشون اينه وقتي پيش کسي که بايدباشي نيستي وقتي شجره نامت ضميرِمجهول داره فرقي نداره زيربارونم باشي خاطرات ميان سراغت زيرِ آفتابم باشي ميان...
فقط شايدتو پاييز يه کم بيشترکار کنن...يه کم بيشتربخندن وخودشونو مشغول کنن
اينامثل اون فرمانده اي ميمونن که ميدونه طرف مقابلش قوي ترين صلاح هادستشه و شکست سپاهش قطعيه اماازکمترين صلاح هاي تو دستش استفاده ميکنه و به سربازاش روحيه ميده...
اين آدمارو فقط بارون پاييزي خيس ميکنه...
هم خودشونو هم شجره نامشونو...
اينجوريه روزگار...
آدما سه دسته ان اماغم هاي هرکدوم هزاردسته ...
پاييز هم مثله بقيه فصل ها سه ماهه اماخاطره هاش هرکدوم واسه خودشون هزارفصلن...
حواست هست رفيق...؟
آبان شده اماهنوزهوا مثل مرداد آفتابيه...!
#حس_های_غالب
#فکر_های_مغلوب
✨شقایق عباسی✨
@R_O_G_A

سلام دوستان عزیز😍
شبتون بخیر✨
بخش سوم
#حس_های_غالب
#فکر_های_مغلوب
میزاریم امشب...مثل همیشه اگرحسی پیداکردین که تو دلتون غالب شد و فکرتون مغلوبِ اون حس شد بهم بگین❤️🙏
مرسی از همراهی و لطفِ همیشگیتون🌸✨
@R_O_G_A

چند وقتیه به یک جمله ی عجیبی رسیدم...یعنی درکش کردم!
بعد از روزها و ماه ها و شاید سال ها...!
که"هرچقدر بیشتر بفهمی زودتر میمیری"
شاید قبلا هم شنیده باشی اما بهش نرسیده بودی...اما می تونم بگم من به این جمله رسیدم
شاید شماهم رسیده باشین و درکش کرده باشین که هرچی می کشیم ازین زیاد درک کردن و زیاد فهمیدنامونه!
دردیما اینه که میخواهیم همه کس و همه چیز را درک کنیم...
همه چیز رو از همه مهم تر عشق رو...! انگار هرکس عشق روبفهمه به قولِ خودمون عقلِ کلّه!هرکس درکش کنه و عاشق باشه چیزی کم نداره...اتفاقابرعکس!
برای چی غرقش می شی؟برای چی بیشتراز جونت بهش بها میدی؟
مانسلِ دوست داشتن های نصفه و نیمه ایم،عشق هایی که عقلمون را که هیچ زده دلمون رو هم ناقص کرده!
انقدر به احساساتمون توهین شده که دیگه سکوت هم کار ساز نیست! که دیگه واژه ی تنهایی هم برای این حس و حالمون کافی نیست.
حال و روزت را خوب میفهمم
گیرکردی تو یه معادله ی بی سرو ته که بجای جواب هزارتا xوy پیدامیکنی توش!
برای ما زندگی کردن دیگه جذاب نیست چه برسه به عاشقی!
مانسلی هستیم که غم هامون زودتر از خودمون بزرگ شده اما خودمون زود یادگرفتیم،
زود یادگرفتیم عاشقی رو،شکست رو...زود شروع کردیم به فهمیدن و درک کردن! اما دیرمتوجه شدیم...خیلی دیر!
برای بعضی از ما دیگه زندگی تو بهترین نقطه ی شهر و پولدارترین و زیباترین همسر و زندگی های به قول خودمون لاکچری جزوِ ایده آل هامون نیست...بهتره بگم جذاب نیست!
انقد ازبچگی فکر کردیم به بزرگی و تو بزرگی فکر کردیم به بچگی پیر شدیم...دست و صورتمون که نه دلمون چروکیده شده...پینه بسته از عشق!
میدونم الان هم داری تو ذهنت دو دو تا چهارتا می کنی و سعی میکنی مثل همیشه بفهمی،واژه به واژه این کلمات و جملات رو درک کنی...!
بیخیال رفیق...اینسری بیخیالِ فهمیدن و درک کردن...
بیخیال...!
#حس_های_غالب
#فکر_های_مغلوب
✨شقایق عباسی
@R_O_G_A

سلام دوستان عزیز،شبتون بخیر...🌸
امشب بخش جدیدِ #حس_های_غالب_فکر_های_مغلوب رومیزاریم،
این قسمت یه کم متفاوت تر هست!✨
بازهم اگه حسی بود که تو دلتون به وجود اومد و فکرتون مغلوب شد
این حس رو هم به ما بگین❣️
خوشحال میشم نظراتتون رو بشنوم🌸🙏
@Shaghayegh_abbasii
#خواندنش_پیشنهاد_میشود❤️
مرسی از همراهی و لطف و همیشگیتون🙏💛
@R_O_G_A

یه آدمایی رو بعضی وقتا تو دورو برمون می بینیم که خیلی به نظرمون عجیب می رسن،متفاوت نیستن اما یه مدل خاصین!مثلا من یه دختری رو دیده بودم که همیشه دوتا ساعت مچی دستش بود یکی به وقت تهران که توش زندگی می کرد یکی ام به وقت ونیز شهری تو ایتالیاکه عاشقش بود!
راستش اول کلی تعجب کردم فکر کردم چقدر دختر متفاوتیه اما بعدش دیدم نه اون داره کار درستی می کنی میدونی چرا؟
همه ی ماها علایق مختلف داریم که دوست داریم اونارو داشته باشیم یا حداقلش تو اونجایی که دوست داریم باشیم:دریارو دوست داریم برنامه میچینیم میریم شمال،دیدن ستاره هارو دوست داریم میریم کویر،بعضی وقت ها هوسِ کوه میزنه سرمون و دسته جمعی میریم کوه نوردی!یا حتی بعضیامون ارتفاع و اوج رو دوست داریم میریم پاراگلایدر سواری و میپریم...یه پروازِ خوب! اما به اینامیگن علایق ناهموار!
میدونی علایق ما دو دستس:چیزها و جاهایی که دوست داریم و راحت هم میتونیم بهش برسیم و بعد از یه مدت هوسش از سرمون میپره مثل وقتی که تو تابستون منتظرگوجه سبزیم و عجیب هوس داریم واسش اما وقتی چندتا می خوریم واسمون عادی میشه!
اما علایق دسته ی دوم علایقِ هموارن این علایق چیزها و جاهایی که ما حالا حالا به راحتی نمی تونیم بهشون برسیم یا بدستشون بیاریم،یا بعد از مدتی تلاش می تونیم بهشون برسیم اگرهم برسیم شاید نتونیم همواره داشته باشیمشون! و اغلب متاسفانه نمی تونیم بدستشون بیاریم و اونوقت تبدیل میشه به آرزو،رویا...
واسمون عادی هم نمیشه هیچوقت یعنی همواره دلمون می خواد داشته باشیمشون...مثل بعضی از آدما!
از آدما نگفتم مثل دکتری که به بیمارش نمیگه سرطان داره یعنی میگه ها اما نه به این زودی...!بذار دردتو بگم،
اگه اون آدم همون کسی که الان اسمش تو ذهنت نقش بست،جزو دسته ی دوم بود یا خدایی نکرده شد آرزو،شد یه رویای دست نیافتنی دیگه تلاش نکن...میدونم خیلی شنیدی که میگن اگه به هدفت نمی رسی هدفت رو عوض نکن مسیرتو عوض کن! اما این قانونا تو روابط آدما صادق نیست مثل همون ضرب المثل معروف "خواستن توانستن است"که واسه آدما هیچوقت ثابت نمیشه یعنی می خوایش اما نمیشه!
خب اینجا یه راه بیشتر نداری،
فکر کن اون آدم جزو علایقِ دسته ی اولته!میگی یعنی چی؟
علایق دسته ی اول علایق ناهموار و عادی بودن دیگه،به این فکر کن بعد ها واست عادی میشه شاید حتی از چشمت افتاد...!
فقط حواست باشه رفیق، علایق دسته ی اول درسته عادی میشن اما ناهموارن یعنی معلوم نمیکنه کِی دلت بخواد و هوسش بزنه به سرت...حواست باشه بد موقع هوسِ دریا و کویرنکنی!
حواست باشه باشه تو زمستون هوس گوجه سبز نکنی که گیر نمیاد!
که اگه به اینجا برسی هیچ راهی واست نمیمونه،تنهاکاری که تو اون شرایط از دستت برمیاد اینه که مثل اون دختر دوتا ساعت مچی بندازی تو دستت...قید زمان و مکان و آدمارو بزن!
تو ذهنت برو جایی که دوست داری زندگی کن،
برو ونیزتو پیداکن!
#حس_های_غالب
#فکر_های_مغلوب
✨شقایق عباسی✨
@R_O_G_A