روان رویداد
676 subscribers
821 photos
39 videos
19 files
1.14K links
معرفی رویداد های روانشناسی مانند کارگاهها ، کنفرانس ها ،سمپوزیم ها،تالیفات و ترجمه ها و ...
شما هم می توانید رویداد خود را برای معرفی به ما بسپارید.
👇👇
@psycheventonline



















www.psychevent.ir
Download Telegram
آیا #فروید هنوز #زنده است؟ نه، اینطور بنظر نمی‌رسد.

نویسنده: جان اف کیلستروم
مترجم: #دکترنادرمولوی
بخش اول

این مقاله ابتدا برای زمینه روان‌شناسی آتکینسون و #هیلگارد، ویراست ۱۳، آماده گردید، و با تغییراتی در ویراست‌های ۱۴ (۲۰۰۳) و ۱۵ (۲۰۰۹) نیز انتشار یافت. ویراست حاضر نسبت به آخرین چاپ، بروز شده است.

اگر قرن بیستم «قرن آمریکا» بود، قرن #زیگموند #فروید نیز بود (Roth, 1998). با کتاب‌هایی چون تفسیر خواب (۱۹۰۰)، آسیب‌شناسی روانی زندگی روزمره (۱۹۰۱)، و گفتاره‌هایی برای معرفی روانکاوی (۱۹۱۴-۱۹۱۶)، کتبی که موفقیت عمومی بسیاری کسب کردند، فروید در تصویر ما درباره خودمان تحولی ایجاد کرد. همانگونه که کپرنیک ثابت کرد زمین در مرکز کائنات قرار ندارد، و داروین نشان داد که‌ انسان از موجودات «پایین‌تر» تکامل پیدا کرده است، فروید نیز ادعا کرد که‌ تجارب، افکار، و اعمال انسانی نه با آگاهی منطقی ما، بلکه با نیروهایی غیرمنطقی کنترل می‌شوند که در حیطه هشیاری و کنترل آگاهانه ما نیستند. شناختن و کنترل این نیروها تنها به کمک روش درمانی طولانی‌مدت روانکاوی میسر است.

فروید همچنین فرهنگ لغات ما در ارتباط با درک خود و دیگران را متحول ساخت. شما، پیش از بازکردن این کتاب، احتمالأ درباره خود (id) و فراخود (superego)، رشک غضیب (penis envy) و نماد قضیب (phallic symbols)، اضطراب اختگی (castration anxiety) و عقده‌ی ادیپ (Oedipus complex) اطلاعاتی داشتید. در فرهنگ عمومی، روان‌درمانی و روانکاوی معادل فرض می‌شوند. فرضیه فروید، با تمرکز بر تفسیر وقایع مبهم، بنیان برخوردهای «فرانوین (postmodern)»، مانند واسازی (deconstruction)، در انتقاد ادبی است. تأثیر فروید بر فرهنگ امروزی عمیق و طولانی مدت است و بیش از افرادی مانند انیشتین یا واتسن، هیتلر یا لنین، روزولت یا کندی، بیش از پیکاسو، الیوت، یا استراوینسکی، وفراتر از بیتلز و باب دیلان بوده است.

علت تأثیر فرهنگی فروید را می‌توان، حداقل بطور تلویحی، با فرض معتبر بودن‌ تئوری وی، از لحاظ علمی توجیه کرد. اما از دیدگاه علمی، روانکاوی کلاسیک فرویدی از هر دو جهت تئوری ذهن و روش درمانی مرده است (Crews, 1998; Macmillan, 1996). هیچگونه شواهد تجربی برای تایید هیچ بخش خاصی از تئوری روانکاوی، مانند ایده فرآیند رشد روانی-جنسی کودک شامل مراحل دهنی، مقعدی، و تناسلی، یا اینکه پسربچه‌ها عاشق مادر خود هستند و از پدر خود می‌ترسند و از وی متنفرند، وجود ندارد. هیچ شواهد تجربی نشان نداده است که روانکاوی نسبت به روشهای دیگر روان‌درمانی، مانند حساسیت‌زدایی سیستمی، یا آموزش جرأت، مؤثرتر یا کارآمدتر باشد. هیچ شواهد تجربی وجود ندارد که چگونگی تأثیر روانکاوی را، آنگونه که در تئوری بیان شده‌ است، مانند انتقال (transference) و تخلیه روانی (catharsis)، توضیح دهد.

البته فروید در دوره خاصی می‌زیست، و شاید بتوان قبول کرد که‌ تئوری‌های وی، با توجه به فرهنگ اروپا بهنگام آغاز قرن بیستم، در آن زمان معتبر بوده‌اند، هرچند که امروزه دیگر اعتباری ندارند. با این وجود، تحلیل‌های تاریخی اخیر مشخص کرده‌اند که تعبیر فروید از بیماران خود بطورآگاهانه به نفع تئوری‌های وی درباره جدال ناخودآگاه و رفتار جنسی کودک، تحریف شده و دارای سوگیری بوده است؛ وی شواهد علمی که در دسترس وی بودند را اشتباه فهمیده بوده ‌و بدرستی از آنها استفاده نکرده است. تئوری‌های فروید تنها نتیجه زمانه وی نبودند بلکه حتی زمانی که‌ آنها را به چاپ رساند، گمراه‌کننده و اشتباه بودند.

https://tttttt.me/psychevent