Forwarded from کانال پَرنیــ🍁ـــان
هر وجودی بارقهای از الوهیت یا خداست.
در چشمان سگ بنگر و این درونیترین هسته را احساس کن. وقتی هشیار و در لحظه هستی، میتوانی روح را، هشیاری یکتای موجود در هر آفریدهای را حس کنی و به او همچون خودت عشق بورزی.
#اکهارت تله
@parniyaneh💐
در چشمان سگ بنگر و این درونیترین هسته را احساس کن. وقتی هشیار و در لحظه هستی، میتوانی روح را، هشیاری یکتای موجود در هر آفریدهای را حس کنی و به او همچون خودت عشق بورزی.
#اکهارت تله
@parniyaneh💐
Forwarded from کانال پَرنیــ🍁ـــان
Forwarded from کانال پَرنیــ🍁ـــان
آدمها وقتی آرامند
زشتی هایشان تهنشین میشود
و زلال به نظر میآیند
برای شناخت آنها
قبل از مصرف خوب تکان دهید
📚 @parniyaneh💐
زشتی هایشان تهنشین میشود
و زلال به نظر میآیند
برای شناخت آنها
قبل از مصرف خوب تکان دهید
📚 @parniyaneh💐
چشمانت را می شنوم
دست هایت را
می پوشم
از لحظه های قلمم
شعر می بارد
و روشنی از لباسم می چکد
چقدر شانه های اتاقم
پر از رویا های آبی ست
وقتی روی بویت
دراز می کشم
یک جنگل پرنده در گلویم
سبز می شود
می چرخم می چرخم
دست هایم پر از آسمان ست
از سر انگشت هایم
ترنم ستاره ست
وماه در چشمان فنجانم
دست به دندان
در دریای نگاهت ماندست
لحظه ها خشکشان زدست
چگونه بودنت را
بسرایند
کاش این رویاهای لبخند رنگ
در کوچه ی نفس هایم
دست تکان میدانند
میدانم اندوه ها چنگ می زنند
و کابوس ها
دست از خواب هایم بر نمی دارند
با سایه های نامفهوم دیوار
نقاشی های خشک شده سقف
گاه روی بوم نگاه تنهایی ام
به خیال آلوده ی خودم
اینگونه ذوق را
آغوش می کشم
هتا باد هم
به اشتباه پنجره ام را نمی زند
و هتا فانوس سکوتم
روی توهم پرده ها هم نمی رقصد
باید این خانه ی دلتنگ کلنگی را
و این کوچه ی خاکی خالی از بودن را
پشت واژه های تنهایی ام
بیندازم
لحظه هایم را به حقیقت رود و درخت
به نوازش سبزه و باد
برسانم
و آغوش چشمانت را
برای جاری شدنم
آواز کنم
سیاوش اهورا #
@parniyaneh💐
دست هایت را
می پوشم
از لحظه های قلمم
شعر می بارد
و روشنی از لباسم می چکد
چقدر شانه های اتاقم
پر از رویا های آبی ست
وقتی روی بویت
دراز می کشم
یک جنگل پرنده در گلویم
سبز می شود
می چرخم می چرخم
دست هایم پر از آسمان ست
از سر انگشت هایم
ترنم ستاره ست
وماه در چشمان فنجانم
دست به دندان
در دریای نگاهت ماندست
لحظه ها خشکشان زدست
چگونه بودنت را
بسرایند
کاش این رویاهای لبخند رنگ
در کوچه ی نفس هایم
دست تکان میدانند
میدانم اندوه ها چنگ می زنند
و کابوس ها
دست از خواب هایم بر نمی دارند
با سایه های نامفهوم دیوار
نقاشی های خشک شده سقف
گاه روی بوم نگاه تنهایی ام
به خیال آلوده ی خودم
اینگونه ذوق را
آغوش می کشم
هتا باد هم
به اشتباه پنجره ام را نمی زند
و هتا فانوس سکوتم
روی توهم پرده ها هم نمی رقصد
باید این خانه ی دلتنگ کلنگی را
و این کوچه ی خاکی خالی از بودن را
پشت واژه های تنهایی ام
بیندازم
لحظه هایم را به حقیقت رود و درخت
به نوازش سبزه و باد
برسانم
و آغوش چشمانت را
برای جاری شدنم
آواز کنم
سیاوش اهورا #
@parniyaneh💐
#الهی
امروز
پنجره آرزوهایتان
بازبشه به سمت باغ اِجابت
و دل و جانتان
غرق در انوار شـادی
و رضایت گردد
#سـلام_صبح_زیبات_بخیر
@parniyaneh💐
امروز
پنجره آرزوهایتان
بازبشه به سمت باغ اِجابت
و دل و جانتان
غرق در انوار شـادی
و رضایت گردد
#سـلام_صبح_زیبات_بخیر
@parniyaneh💐