📚 مسئولیت، مقدم بر حق است!
دیروز کتابی ارزشمند پیرامون زندگی "کریم خان زند" مطالعه می کردم. در لابلای صفحات کتاب به حکایت جالب و ارزشمندی از زندگی پادشاه فهیم و عدالت طلب کشورمان برخورد کردم؛ به این شرح:
مردی به دربار کریم خان زند، پادشاه قدرتمند ایران می رود و با خشم و فریاد می خواهد تا کریم خان را ملاقات کند.
سربازان مانع ورودش می شوند!
خان زند صدای مرد را می شنود و می پرسد ماجرا چیست؟
نگهبانان گزارش می دهند، مرد از طایفهای است که از قدیم با طایفه شما دشمنی داشته و حالا درشت گویی می کند و فریاد می زند.
کریم خان می گوید؛ من فقط پادشاه دوستان خود نیستم و در مقابل همهی مردم این سرزمین مسئولم، چه دوست و چه دشمن، بگذارید بیاید تا ببینیم حرفش چیست، و دستور می دهد که مرد را به حضورش ببرند.
مرد به حضور خان زند می رسد و کریم خان از وی می پرسد:
چه شده است که چنین فریاد می کنی؟
مرد با درشتی می گوید:
دزد، دزد همه اموالم را برده و الان هیچ چیزی در بساط ندارم.
خان می پرسد:
وقتی اموالت به سرقت می رفت تو کجا بودی؟!
مرد می گوید: من خوابیده بودم!!!
خان می گوید: خب چرا خوابیدی که مالت را ببرند؟
مرد میگوید: من خوابیده بودم، چون فکر می کردم شما که پادشاه این سرزمینی بیداری!
کریم خان به فکر فرو میرود و سپس دستور می دهد تمام خسارت مرد را جبران کنند و در آخر میگوید: این مرد راست می گوید و حق با اوست، ما باید بیدار باشیم تا مردم راحت بخوابند. امنیت تمام این خاک با ماست، چه دوست و چه دشمن. حاکمان پیش از آن که حق پادشاهی داشته باشند، در مقابل مردم مسئولیت دارند. حکمرانی قبل از آن که حق باشد، مسئولیت است!!!
خواستم بگم؛
مسئولیت حفظ و حراست از امنیت مردم، صرف نظر از عقاید، سلیقه ها و حجابشان، ابتداییترین وظیفهی حکومت ها است.
هر حادثهی ناگوار که برای هر کدام از مردم اتفاق بیفتد، صرفنظر از آن که قربانی زن یا مرد، طرفدار یا مخالف باشد، مسئولیت آن بر عهدهی حاکمان و مدیران کشور است. مسئولیت مدنی و قانونی حفظ امنیت و دفاع از جان و مال و ناموس شهروندان، مستقل از عقاید و نوع پوششان، بیهیچ چون و چرا و کم و کاستی، بیهیچ اما و اگری، از ابتداییترین وظایف هر حاکمیتی است. مردم به حکومت مالیات میدهند که حافظ امنیت آنان باشد. تمامی حاکمان در مقابل حقوقی که از آن برخوردارند، مسئولیت دارند.
@parniyaneh💐
دیروز کتابی ارزشمند پیرامون زندگی "کریم خان زند" مطالعه می کردم. در لابلای صفحات کتاب به حکایت جالب و ارزشمندی از زندگی پادشاه فهیم و عدالت طلب کشورمان برخورد کردم؛ به این شرح:
مردی به دربار کریم خان زند، پادشاه قدرتمند ایران می رود و با خشم و فریاد می خواهد تا کریم خان را ملاقات کند.
سربازان مانع ورودش می شوند!
خان زند صدای مرد را می شنود و می پرسد ماجرا چیست؟
نگهبانان گزارش می دهند، مرد از طایفهای است که از قدیم با طایفه شما دشمنی داشته و حالا درشت گویی می کند و فریاد می زند.
کریم خان می گوید؛ من فقط پادشاه دوستان خود نیستم و در مقابل همهی مردم این سرزمین مسئولم، چه دوست و چه دشمن، بگذارید بیاید تا ببینیم حرفش چیست، و دستور می دهد که مرد را به حضورش ببرند.
مرد به حضور خان زند می رسد و کریم خان از وی می پرسد:
چه شده است که چنین فریاد می کنی؟
مرد با درشتی می گوید:
دزد، دزد همه اموالم را برده و الان هیچ چیزی در بساط ندارم.
خان می پرسد:
وقتی اموالت به سرقت می رفت تو کجا بودی؟!
مرد می گوید: من خوابیده بودم!!!
خان می گوید: خب چرا خوابیدی که مالت را ببرند؟
مرد میگوید: من خوابیده بودم، چون فکر می کردم شما که پادشاه این سرزمینی بیداری!
کریم خان به فکر فرو میرود و سپس دستور می دهد تمام خسارت مرد را جبران کنند و در آخر میگوید: این مرد راست می گوید و حق با اوست، ما باید بیدار باشیم تا مردم راحت بخوابند. امنیت تمام این خاک با ماست، چه دوست و چه دشمن. حاکمان پیش از آن که حق پادشاهی داشته باشند، در مقابل مردم مسئولیت دارند. حکمرانی قبل از آن که حق باشد، مسئولیت است!!!
خواستم بگم؛
مسئولیت حفظ و حراست از امنیت مردم، صرف نظر از عقاید، سلیقه ها و حجابشان، ابتداییترین وظیفهی حکومت ها است.
هر حادثهی ناگوار که برای هر کدام از مردم اتفاق بیفتد، صرفنظر از آن که قربانی زن یا مرد، طرفدار یا مخالف باشد، مسئولیت آن بر عهدهی حاکمان و مدیران کشور است. مسئولیت مدنی و قانونی حفظ امنیت و دفاع از جان و مال و ناموس شهروندان، مستقل از عقاید و نوع پوششان، بیهیچ چون و چرا و کم و کاستی، بیهیچ اما و اگری، از ابتداییترین وظایف هر حاکمیتی است. مردم به حکومت مالیات میدهند که حافظ امنیت آنان باشد. تمامی حاکمان در مقابل حقوقی که از آن برخوردارند، مسئولیت دارند.
@parniyaneh💐
#تلنگر
دوستى در بازگشت از سفر چین تعریف میکرد که در آنجا مدیر شرکت چینى از وى سؤال کرده بوده که :
دین و مذهب شما ایرانیان چیست ؟
این دوست بنده براى او شرح داده بود ، و سپس از آن مدیر چینی علت سؤالش را پرسیده بود
+ او هم جواب داده که: چندى پیش چند تن از بازاریان تهران نزد او رفته بودند برای واردات اجناس چینى . وقت ناهار براى آنان مرغ سوخارى اورده بوده ، ولى آنان از خوردن آن خود دارى کرده بودند؛چون که حرام است و ذبح شرعی نشده است، ولى از وى با اصرار خواسته بودند که بر روى ان اجناس چینی بنویسد :
Made in Japan
▫️انجمن بزرگان و اندیشمندان
@parniyaneh
دوستى در بازگشت از سفر چین تعریف میکرد که در آنجا مدیر شرکت چینى از وى سؤال کرده بوده که :
دین و مذهب شما ایرانیان چیست ؟
این دوست بنده براى او شرح داده بود ، و سپس از آن مدیر چینی علت سؤالش را پرسیده بود
+ او هم جواب داده که: چندى پیش چند تن از بازاریان تهران نزد او رفته بودند برای واردات اجناس چینى . وقت ناهار براى آنان مرغ سوخارى اورده بوده ، ولى آنان از خوردن آن خود دارى کرده بودند؛چون که حرام است و ذبح شرعی نشده است، ولى از وى با اصرار خواسته بودند که بر روى ان اجناس چینی بنویسد :
Made in Japan
▫️انجمن بزرگان و اندیشمندان
@parniyaneh
▪️چرچیل 91 سال عمر کرد. در هفت جنگ در چهار قاره جهان جنگید و به پنج پادشاه انگلستان خدمت کرد. در هشت کودتا (از جمله کودتای 28 مرداد 1332 ایران) نقش مستقیم داشت. سی عنوان کتاب نوشت؛ 25 سال وزیر و 8 سال نخست وزیر!
او به قدری در سیاست مهارت داشت که در سراسر جهان به کسی که "زیرآبی" میرود میگویند سیاستمدار چرچیلی!
او به قدری در سیاست مهارت داشت که در سراسر جهان به کسی که "زیرآبی" میرود میگویند سیاستمدار چرچیلی!
#حکایت
میرزا آقاخان کرمانی حکایتی در خصوص امام جمعه تهران نقل کرده است که:
امام جمعه تهران به بیماری عظیم افتاد و دکتر تولوزان پزشک مخصوص ناصرالدین شاه را به عیادت وی آوردند. بعد از معاینه دکتر خوردن شراب کهنه تجویز کرد. امام جمعه گفت :
اگر بخورم به جهنم خواهم رفت. دکتر گفت:
اگر نخورید زودتر به جهنم خواهید رفت.
باده را خوانی حرام و خون مردم را حلال
باچنین حالت عجب حق بهشتت آرزوست
بس شگفتی دارم از این رای و روی تیره، من
کز وصال حور عین با روی زشتت آرزوست
@parniyaneh💐
میرزا آقاخان کرمانی حکایتی در خصوص امام جمعه تهران نقل کرده است که:
امام جمعه تهران به بیماری عظیم افتاد و دکتر تولوزان پزشک مخصوص ناصرالدین شاه را به عیادت وی آوردند. بعد از معاینه دکتر خوردن شراب کهنه تجویز کرد. امام جمعه گفت :
اگر بخورم به جهنم خواهم رفت. دکتر گفت:
اگر نخورید زودتر به جهنم خواهید رفت.
باده را خوانی حرام و خون مردم را حلال
باچنین حالت عجب حق بهشتت آرزوست
بس شگفتی دارم از این رای و روی تیره، من
کز وصال حور عین با روی زشتت آرزوست
@parniyaneh💐
مست مستم ساقیا
گلپایگانی
خلق این اثر گرانبها در سال۱۳۳۹
مست مستم ساقیا دستم بگیر
تا نیفتادم ز پا دستم بگیر
آواز استاد گلپا
پیانو مرتضی خان محجوبی
🍃🌸نابترین ترانههای قدیمے در پرنیان 🌸🍃
@parniyaneh💐
مست مستم ساقیا دستم بگیر
تا نیفتادم ز پا دستم بگیر
آواز استاد گلپا
پیانو مرتضی خان محجوبی
🍃🌸نابترین ترانههای قدیمے در پرنیان 🌸🍃
@parniyaneh💐
@navayegollha
Davood Maghami
💽پاییز
🎙️خواننده: داوود مقامی
🎵آهنگساز: سعید مهناویان
📜 ترانهسرا: سعید مهناویان
🍃🌸نابترین ترانههای قدیمے در پرنیان 🌸🍃
@parniyaneh💐
🎙️خواننده: داوود مقامی
🎵آهنگساز: سعید مهناویان
📜 ترانهسرا: سعید مهناویان
🍃🌸نابترین ترانههای قدیمے در پرنیان 🌸🍃
@parniyaneh💐