Forwarded from کانون پژوهشهای شاهنامه
#یادداشت
🔷🔶🔷🔶
#شاهنامه_بزرگ_ایلخانی
شاهنامة بزرگ ايلخاني مشهور به "شاهنامة دموت" سرسلسله و آغازگر انسجامي در نگارگري ايراني و اوج پيشرفت نقاشي در عهد ايلخاني و درواقع، از قديميترين نسخههاي مصور شناخته شده و موجود در ميان شاهنامههاست.
اين شاهنامه به دستور سلطان ابوسعيد و در حدفاصل سالهاي ۷۳۱ تا ۷۳۶ ه.ق. به نگارش درآمده و حدوداً ۱۲۰ تصوير داشته است که ۵۸ تصوير باقي مانده از آن در اختيار بيست گالري، مجموعههاي شخصي و موزه قرار دارد و از سرنوشت ديگر نگارهها اطلاعي در دست نيست.
انجام آن را به کتابخانه- کارگاه دربار در اين دوره نسبت ميدهند که متأثر از نمونههاي فرهنگستان سلطنتي چين بوده که در زمان مغول و احتمالا در دوران حکومت غازانخان تأسيس شده بود و همزمان با جامعالتواريخ، کتاب شاهنامه که محبوبترين متن در بين متون ترکي– مغولي و نيز ايراني بود، مدون شد؛ بنابراين اين اثر علاوه بر خصوصيات نگارگري ايراني وارث عناصر و برخي خصوصيات نگارههاي چيني نيز ميباشد. تصاوير اين کتاب کار چند نقاش ايراني و از شاهکارهاي بزرگ دنيا محسوب مي شود.
نگارش شاهنامه پس از جامعالتواريخ - که به قول خواجه رشيدالدين همانگونه که مغولها مقرر کرده بودند، وظيفهاش اين بود که آنها را در مرکز تاريخ قرار دهد مورد توجه قرار گرفته و با اهدافي مشابه، به منظور قرار دادن مغولان در متن تاريخي– حماسي و همانند کردن آنها با شاهان باستاني ايران انجام پذيرفت؛ درحقیقت، نگارش شاهنامه بزرگ ایلخانی یکی از روشهایی بوده که ایلخانان با هدف مشروعیتبخشی به حکومت خود از طریق برقراری پیوند میان ایلخانان و شاهان اساطیری در نگارخانههای دربار از تولید آن حمایت کردند.
اين شاهنامه شامل مجموعهاي از حماسه ها و داستانهاي قهرمانان و پهلوانان افسانهاي ايران بوده و طبيعتاً از آن نظر انتخاب شد که موضوع آن موافق ميل مغولان بود: صحنههاي نبرد، مناظر شکار و داستانهاي تخيلي و افسانهاي، قسمتهايي از شاهنامه با موضوع ميگساري سبب شادي و مسرت مغولان ميشد. چرخة نقاشيهاي شاهنامة بزرگ پيرامون چهار موضوع مرگ و سوگواري، مشروعيت، فرومايگي و ضعف انسان و الهام ایزدی است.
حضور چشمگیر زنان در نگارههای این نسخه یکی از نکات متمایز این شاهنامه است. زیرا همانطور که زنان در عهد ایلخانی از جایگاه و منزلت استثنایی در تاریخ برخوردارند، در این نگارهها نیز زنان بهصورت چشمگیر و متمایزی دیده میشوند. این حضور در صحنههایی با مضامین درباری پررنگتر است و نوع حضور زنان در نگارهها با نحوه زندگی ایشان منطبق است.
اما با مرگ ابوسعيد، بعنوان آخرين پادشاه ايلخاني و سفارش دهندة اين شاهنامه، اثر نيز ناتمام ماند و تا اواخر دورة قاجاريه در جريان دست به دست شدنهاي مختلف، آسيبهاي فراواني به آن وارد آمد که موجب تغييراتي در کيفيت بصري برخي نگارههاي آن شد. اساسيترين اين تغييرات شامل سرقت تصاوير، تخريب شاهنامه در اثر مرمت، اضافه کردن تصاوير مفقود، و در نهايت تخريب و جداسازي صفحات آن به دست يک دلال آثار هنري به نام ژرژ دموت *۱ عنوان شده است.
🔻 تصویری که در زیر مشاهده میکنید متعلق به نگارستان فریر است که اندوه جهانیان را در برابر تابوت اسکندر نشان میدهد. مادر اسکندر دستهای خود را بهسوی تابوت او دراز میکند، زنان در سوگ او موهای خود را میکنند و درباریان دستهای خود را به نشانه اندوه تکان میدهند. سوگواران گرد تابوت اسکندر که مادرش و استادش ارسطو کنار آن هستند، حلقه زدهاند. در این نقاشی میتوانیم چیرهدستی هنرمند ایرانی را در نمایش نومیدی و رنج بر تکتک چهرههایی که بر مرگ رهبر خویش اندوه میخورند مشاهده کنیم. پیشانیهای پرچین و ابروهای درهمکشیده، دستهای گشوده سوگواران مرد و تصویر زنانی که موی سر میکَنند و همچنین وضع بسیار موثر مادر و استاد اسکندر این نگاره را روی هم رفته یکی از استادانهترین نگارههای تاریخ نقاشی ایران کرده است.
پینوشت:
۱. ژرژ دموت، در اوايل قرن بیستم پس از خرید نسخه، برای فروش بیشتر آن را به صورت ورقههایی با قابلیت فروش مجزا به حراج گذاشت. از اینرو قطعات پراکنده آن به نام "شاهنامه دموت" مشهور شد.
منابع:
۱. "بررسی عناصر نامتعارف در نگارههای شاهنامه بزرگ ایلخانی"، اصغر جوانی، رضا افهمی و سیدمحمد مهرنیا، فصلنامه علمی_پژوهشی نگره، شماره ۴۲، تابستان ۱۳۹۶.
۲. "داستان اسکندر در مضامین تصویری شاهنامه بزرگ ایلخانی"، فتانه محمودی، فصلنامه هنر، شماره ۷۷، ص ۲۱۹.
۳. "خاتونهای شاهنامه بزرگ مغولی (تحلیل نقش و جایگاه زنان در شاهنامه بزرگ مغولی با رویکرد بازتاب"، نشریه زن در فرهنگ و هنر، دوره ۶، شماره ۳، پاییز ۱۳۹۳.
✅ کانون پژوهشهای شاهنامه
🇯🇴🇮🇳 🔰
@shahnameh_ferdowsi
👇👇👇
🔷🔶🔷🔶
#شاهنامه_بزرگ_ایلخانی
شاهنامة بزرگ ايلخاني مشهور به "شاهنامة دموت" سرسلسله و آغازگر انسجامي در نگارگري ايراني و اوج پيشرفت نقاشي در عهد ايلخاني و درواقع، از قديميترين نسخههاي مصور شناخته شده و موجود در ميان شاهنامههاست.
اين شاهنامه به دستور سلطان ابوسعيد و در حدفاصل سالهاي ۷۳۱ تا ۷۳۶ ه.ق. به نگارش درآمده و حدوداً ۱۲۰ تصوير داشته است که ۵۸ تصوير باقي مانده از آن در اختيار بيست گالري، مجموعههاي شخصي و موزه قرار دارد و از سرنوشت ديگر نگارهها اطلاعي در دست نيست.
انجام آن را به کتابخانه- کارگاه دربار در اين دوره نسبت ميدهند که متأثر از نمونههاي فرهنگستان سلطنتي چين بوده که در زمان مغول و احتمالا در دوران حکومت غازانخان تأسيس شده بود و همزمان با جامعالتواريخ، کتاب شاهنامه که محبوبترين متن در بين متون ترکي– مغولي و نيز ايراني بود، مدون شد؛ بنابراين اين اثر علاوه بر خصوصيات نگارگري ايراني وارث عناصر و برخي خصوصيات نگارههاي چيني نيز ميباشد. تصاوير اين کتاب کار چند نقاش ايراني و از شاهکارهاي بزرگ دنيا محسوب مي شود.
نگارش شاهنامه پس از جامعالتواريخ - که به قول خواجه رشيدالدين همانگونه که مغولها مقرر کرده بودند، وظيفهاش اين بود که آنها را در مرکز تاريخ قرار دهد مورد توجه قرار گرفته و با اهدافي مشابه، به منظور قرار دادن مغولان در متن تاريخي– حماسي و همانند کردن آنها با شاهان باستاني ايران انجام پذيرفت؛ درحقیقت، نگارش شاهنامه بزرگ ایلخانی یکی از روشهایی بوده که ایلخانان با هدف مشروعیتبخشی به حکومت خود از طریق برقراری پیوند میان ایلخانان و شاهان اساطیری در نگارخانههای دربار از تولید آن حمایت کردند.
اين شاهنامه شامل مجموعهاي از حماسه ها و داستانهاي قهرمانان و پهلوانان افسانهاي ايران بوده و طبيعتاً از آن نظر انتخاب شد که موضوع آن موافق ميل مغولان بود: صحنههاي نبرد، مناظر شکار و داستانهاي تخيلي و افسانهاي، قسمتهايي از شاهنامه با موضوع ميگساري سبب شادي و مسرت مغولان ميشد. چرخة نقاشيهاي شاهنامة بزرگ پيرامون چهار موضوع مرگ و سوگواري، مشروعيت، فرومايگي و ضعف انسان و الهام ایزدی است.
حضور چشمگیر زنان در نگارههای این نسخه یکی از نکات متمایز این شاهنامه است. زیرا همانطور که زنان در عهد ایلخانی از جایگاه و منزلت استثنایی در تاریخ برخوردارند، در این نگارهها نیز زنان بهصورت چشمگیر و متمایزی دیده میشوند. این حضور در صحنههایی با مضامین درباری پررنگتر است و نوع حضور زنان در نگارهها با نحوه زندگی ایشان منطبق است.
اما با مرگ ابوسعيد، بعنوان آخرين پادشاه ايلخاني و سفارش دهندة اين شاهنامه، اثر نيز ناتمام ماند و تا اواخر دورة قاجاريه در جريان دست به دست شدنهاي مختلف، آسيبهاي فراواني به آن وارد آمد که موجب تغييراتي در کيفيت بصري برخي نگارههاي آن شد. اساسيترين اين تغييرات شامل سرقت تصاوير، تخريب شاهنامه در اثر مرمت، اضافه کردن تصاوير مفقود، و در نهايت تخريب و جداسازي صفحات آن به دست يک دلال آثار هنري به نام ژرژ دموت *۱ عنوان شده است.
🔻 تصویری که در زیر مشاهده میکنید متعلق به نگارستان فریر است که اندوه جهانیان را در برابر تابوت اسکندر نشان میدهد. مادر اسکندر دستهای خود را بهسوی تابوت او دراز میکند، زنان در سوگ او موهای خود را میکنند و درباریان دستهای خود را به نشانه اندوه تکان میدهند. سوگواران گرد تابوت اسکندر که مادرش و استادش ارسطو کنار آن هستند، حلقه زدهاند. در این نقاشی میتوانیم چیرهدستی هنرمند ایرانی را در نمایش نومیدی و رنج بر تکتک چهرههایی که بر مرگ رهبر خویش اندوه میخورند مشاهده کنیم. پیشانیهای پرچین و ابروهای درهمکشیده، دستهای گشوده سوگواران مرد و تصویر زنانی که موی سر میکَنند و همچنین وضع بسیار موثر مادر و استاد اسکندر این نگاره را روی هم رفته یکی از استادانهترین نگارههای تاریخ نقاشی ایران کرده است.
پینوشت:
۱. ژرژ دموت، در اوايل قرن بیستم پس از خرید نسخه، برای فروش بیشتر آن را به صورت ورقههایی با قابلیت فروش مجزا به حراج گذاشت. از اینرو قطعات پراکنده آن به نام "شاهنامه دموت" مشهور شد.
منابع:
۱. "بررسی عناصر نامتعارف در نگارههای شاهنامه بزرگ ایلخانی"، اصغر جوانی، رضا افهمی و سیدمحمد مهرنیا، فصلنامه علمی_پژوهشی نگره، شماره ۴۲، تابستان ۱۳۹۶.
۲. "داستان اسکندر در مضامین تصویری شاهنامه بزرگ ایلخانی"، فتانه محمودی، فصلنامه هنر، شماره ۷۷، ص ۲۱۹.
۳. "خاتونهای شاهنامه بزرگ مغولی (تحلیل نقش و جایگاه زنان در شاهنامه بزرگ مغولی با رویکرد بازتاب"، نشریه زن در فرهنگ و هنر، دوره ۶، شماره ۳، پاییز ۱۳۹۳.
✅ کانون پژوهشهای شاهنامه
🇯🇴🇮🇳 🔰
@shahnameh_ferdowsi
👇👇👇