شب را هر جای خاطره‌ام
بخوابانم
به آغوشی از رویایت
ستاره‌های زیادی را
برایت روشن نگه می‌دارد
#سیده_مریم_وهابی
T.me/optmr
بخوابانم
به آغوشی از رویایت
ستاره‌های زیادی را
برایت روشن نگه می‌دارد
#سیده_مریم_وهابی
T.me/optmr
می‌خواهم چشم‌هایت
پژواک تمام عاشقانه‌هایی باشد
که جانم را برای لمسشان
به پیشگاه نگاهت بیاورم
و دوری هیچ خاطره‌ای
برای دست‌هایمان زمزمه نشود
#سیده_مریم_وهابی
T.me/optmr
پژواک تمام عاشقانه‌هایی باشد
که جانم را برای لمسشان
به پیشگاه نگاهت بیاورم
و دوری هیچ خاطره‌ای
برای دست‌هایمان زمزمه نشود
#سیده_مریم_وهابی
T.me/optmr
وقتی شب برای من
معنایی فراتر از
تکرار رویاها باشد
یعنی در خلوت آغوشت
باید نفس‌هایم را
میان بوسه‌هایت
تقسیم کنم
تا سهم همه‌ی لحظه‌هایم
عشق باشد
#سیده_مریم_وهابی
T.me/optmr
معنایی فراتر از
تکرار رویاها باشد
یعنی در خلوت آغوشت
باید نفس‌هایم را
میان بوسه‌هایت
تقسیم کنم
تا سهم همه‌ی لحظه‌هایم
عشق باشد
#سیده_مریم_وهابی
T.me/optmr
برای پاییزی که
در چشم‌های ما باران می‌شود
می‌توان برگ برگ ،عاشقی را
لا به لای همین فصل ریخت
و بر تداوم آرزوهایمان
صد مرثیه عشق را برای ابرها سرود #سیده_مریم_وهابی
T.me/optmr
وقتی از صبح‌هایم می‌رفتی
هنوز عشق در طلوع‌های زیادی
به لبخند ابرها می‌رسید
و من میان رویایی که
به نور نزدیک بود
با تو فصل‌هایم را
در شعرها سپیدتر می‌خواندم
#سیده_مریم_وهابی
T.me/optmr
هنوز عشق در طلوع‌های زیادی
به لبخند ابرها می‌رسید
و من میان رویایی که
به نور نزدیک بود
با تو فصل‌هایم را
در شعرها سپیدتر می‌خواندم
#سیده_مریم_وهابی
T.me/optmr
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بیشتر از دلبستن
به تو نیاز داشتم
در رویش آشناترین فصل ؛
درمان انتظارم بودی در غربت باران‌ها
وقتی از دلشکستگی
ترانه‌ای محزون را
در برگریزان فاصله
میان قدم‌هایم
می‌خواندم
#سیده_مریم_وهابی
T.me/optmr
به تو نیاز داشتم
در رویش آشناترین فصل ؛
درمان انتظارم بودی در غربت باران‌ها
وقتی از دلشکستگی
ترانه‌ای محزون را
در برگریزان فاصله
میان قدم‌هایم
می‌خواندم
#سیده_مریم_وهابی
T.me/optmr
بی‌هیچ بهانه‌ای
می‌توانم دوستت داشته باشم
و به امتداد نگاهم
شعری از ابرهایی باشم
که غروب‌هایم را
به تلاقی نارنجی خیالت می‌برد
#سیده_مریم_وهابی
T.me/optmr
می‌توانم دوستت داشته باشم
و به امتداد نگاهم
شعری از ابرهایی باشم
که غروب‌هایم را
به تلاقی نارنجی خیالت می‌برد
#سیده_مریم_وهابی
T.me/optmr
پاییز که از شهر رفت
از پنجره‌‌ها
صدایی بلند نشد
اما هنوز خیابان
برای قدم‌هایم زرد بود
می‌خواهم سپیدترین شعر را
برای درختان بخوانم
اینجا برای برف‌های زودهنگام
همیشه دیر است
#سیده_مریم_وهابی
T.me/optmr
از پنجره‌‌ها
صدایی بلند نشد
اما هنوز خیابان
برای قدم‌هایم زرد بود
می‌خواهم سپیدترین شعر را
برای درختان بخوانم
اینجا برای برف‌های زودهنگام
همیشه دیر است
#سیده_مریم_وهابی
T.me/optmr
از شب‌هایم
تو می‌مانی و تکرار رویایی که
تمام آغوشم را
به اشتیاق عطر تو
به ترنم عاشقانه‌ها می‌برد
#سیده_مریم_وهابی
T.me/optmr
تو می‌مانی و تکرار رویایی که
تمام آغوشم را
به اشتیاق عطر تو
به ترنم عاشقانه‌ها می‌برد
#سیده_مریم_وهابی
T.me/optmr
باید از نگاه تو
ترانه‌ی لبخند را بچینم
و بر ایوان عصر
لای گلبرگ‌ها
رو به امتداد غروب
جاری شوم
#سیده_مریم_وهابی
T.me/optmr
ترانه‌ی لبخند را بچینم
و بر ایوان عصر
لای گلبرگ‌ها
رو به امتداد غروب
جاری شوم
#سیده_مریم_وهابی
T.me/optmr
و من باید بردارم از صبح
همان قدر عشق را
که برای بارانی کردن احساسم
لازم است
#سیده_مریم_وهابی
T.me/optmr
همان قدر عشق را
که برای بارانی کردن احساسم
لازم است
#سیده_مریم_وهابی
T.me/optmr
باید از راه می‌رسیدی
تا عشق
لبخندش را برای نگاهمان تازه می‌کرد
و شعر ، سپیدهایش را
برای ما ، عاشقانه‌تر می‌بارید
#سیده_مریم_وهابی
T.me/optmr
تا عشق
لبخندش را برای نگاهمان تازه می‌کرد
و شعر ، سپیدهایش را
برای ما ، عاشقانه‌تر می‌بارید
#سیده_مریم_وهابی
T.me/optmr
تو برای صبح‌هایم
همان طلوعی هستی
که از عمق رویاهایم
مرا به درخششِ هر روزه‌ی عاشقانه‌هایم
دعوت می‌کنی
#سیده_مریم_وهابی
T.me/optmr
همان طلوعی هستی
که از عمق رویاهایم
مرا به درخششِ هر روزه‌ی عاشقانه‌هایم
دعوت می‌کنی
#سیده_مریم_وهابی
T.me/optmr
با تو صبح شدن
بهاری‌ست که
عشق را میان عطر گل‌ها
در تبسم نگاهمان بیدار می‌کند
#سیده_مریم_وهابی
T.me/optmr
بهاری‌ست که
عشق را میان عطر گل‌ها
در تبسم نگاهمان بیدار می‌کند
#سیده_مریم_وهابی
T.me/optmr
باز می‌شود این شب‌های #دلتنگی
به صبحی که با رویای رهایی گره زدیم
آرزوی همیشه سبز و بلندمان را
#سیده_مریم_وهابی
T.me/optmr
به صبحی که با رویای رهایی گره زدیم
آرزوی همیشه سبز و بلندمان را
#سیده_مریم_وهابی
T.me/optmr
هر صبح
می‌خوانم تو را
از سبزی نگاه درختان
همان جا که عشق لای برگ ها نفس تازه می‌کند
#سیده_مریم_وهابی
T.me/optmr
می‌خوانم تو را
از سبزی نگاه درختان
همان جا که عشق لای برگ ها نفس تازه می‌کند
#سیده_مریم_وهابی
T.me/optmr
به دست‌های تو
موهایم زیبا نبودند
فرفری‌هایم رد انگشتانت را
در رویایی جستجو می‌کردند
که از نفس‌های تو دور مانده بود
#سیده_مریم_وهابی
T.me/optmr
موهایم زیبا نبودند
فرفری‌هایم رد انگشتانت را
در رویایی جستجو می‌کردند
که از نفس‌های تو دور مانده بود
#سیده_مریم_وهابی
T.me/optmr
برای دوست‌داشتن دوباره‌ات
باید همنفس با ترانه‌ها
میان شبانه‌هایت گم شد
و رد عشق را در آغوش تو
به لمس رویاها سپرد ....
#سیده_مریم_وهابی
T.me/optmr
باید همنفس با ترانه‌ها
میان شبانه‌هایت گم شد
و رد عشق را در آغوش تو
به لمس رویاها سپرد ....
#سیده_مریم_وهابی
T.me/optmr
تو به وسعت صبح
مرا به عاشقانه‌هایت دعوت کردی
و میان لطافت گل‌ها
به تبسم یک شعر
میزبان دوست‌داشتن‌هایم می‌شوی
#سیده_مریم_وهابی
T.me/optmr
مرا به عاشقانه‌هایت دعوت کردی
و میان لطافت گل‌ها
به تبسم یک شعر
میزبان دوست‌داشتن‌هایم می‌شوی
#سیده_مریم_وهابی
T.me/optmr
صبح وعده‌ی عشق
به تجلی حضورت
در پیشگاه لبخندهایم می‌شود
آنجا که تنها شعر
ترجمان لطیف‌ترین عاشقانه‌ام
خواهد بود
#سیده_مریم_وهابی
https://tttttt.me/mahfel_dostan
به تجلی حضورت
در پیشگاه لبخندهایم می‌شود
آنجا که تنها شعر
ترجمان لطیف‌ترین عاشقانه‌ام
خواهد بود
#سیده_مریم_وهابی
https://tttttt.me/mahfel_dostan