💛 @online_romans❤️
نام رمان: #سونای
سونای
نویسنده: لیلا غلطانی
خلاصه:
سونا دختری سرشار از زندگی و شور و شوق جوانی، شبی که منتظر است عشقش برای خواستگاری بیاید، خبردار میشود بازی خورده و مجید نامزد دیگری دارد... در کمال سرخوردگی و به تلافی گذشتهی پردردش، دل به عشق فرشیدی میدهد که ...
https://tttttt.me/joinchat/AAAAAFbz0FL1DIxPtEdKxQ
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
نام رمان: #سونای
سونای
نویسنده: لیلا غلطانی
خلاصه:
سونا دختری سرشار از زندگی و شور و شوق جوانی، شبی که منتظر است عشقش برای خواستگاری بیاید، خبردار میشود بازی خورده و مجید نامزد دیگری دارد... در کمال سرخوردگی و به تلافی گذشتهی پردردش، دل به عشق فرشیدی میدهد که ...
https://tttttt.me/joinchat/AAAAAFbz0FL1DIxPtEdKxQ
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
👍67❤3👎2🥰2
💛 @online_romans❤️
نام رمان: #اوتای
اوتای
نویسنده : اکرم حسین زاده
خلاصه:
من مردیام که به جرم تن ندادن به رسم و رسوم از زادگاهم بیرون کردن، من هم خوب از خجالتشون در اومدم، ولی دنیا بدجوری گرده! الان جوری گشته که بهم احتیاج پیدا کردن ولی من الان یه بوسکور حرفهای هستم با کلی اسم و رسم و ثروت... و من شرط کمک رو ازدواج با زیباترین دختر زادگاهم تعیین کردم...
داستان یاشار و اولدوز
https://tttttt.me/+Y5pBsqvB2YM2MTU0
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
نام رمان: #اوتای
اوتای
نویسنده : اکرم حسین زاده
خلاصه:
من مردیام که به جرم تن ندادن به رسم و رسوم از زادگاهم بیرون کردن، من هم خوب از خجالتشون در اومدم، ولی دنیا بدجوری گرده! الان جوری گشته که بهم احتیاج پیدا کردن ولی من الان یه بوسکور حرفهای هستم با کلی اسم و رسم و ثروت... و من شرط کمک رو ازدواج با زیباترین دختر زادگاهم تعیین کردم...
داستان یاشار و اولدوز
https://tttttt.me/+Y5pBsqvB2YM2MTU0
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
👍65❤4🤔2
💛 @online_romans❤️
نام رمان: #بازنده_ها_نمیخندند
بازنده ها نمیخندند.
نویسنده : اکرم حسین زاده
خلاصه:
بگذار همه بدانند من می توانم به همان بدی شوم که... من کامرانم، اسم و رسم خانوادهم رو تریلی هم نمیکشه. دخترا برای یه بار همراهیم سرو دست می شکنن اما این وسط چشمم دختری رو گرفته که به هیچ ترفندی حاضر به همراهی نیست... اما من زرنگترم... اون الان کارمند منه و خبر هم نداره رئیس شرکتش همون مردی هست که یه روزی..
https://tttttt.me/+Q1ovggArYBUxYmI0
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
نام رمان: #بازنده_ها_نمیخندند
بازنده ها نمیخندند.
نویسنده : اکرم حسین زاده
خلاصه:
بگذار همه بدانند من می توانم به همان بدی شوم که... من کامرانم، اسم و رسم خانوادهم رو تریلی هم نمیکشه. دخترا برای یه بار همراهیم سرو دست می شکنن اما این وسط چشمم دختری رو گرفته که به هیچ ترفندی حاضر به همراهی نیست... اما من زرنگترم... اون الان کارمند منه و خبر هم نداره رئیس شرکتش همون مردی هست که یه روزی..
https://tttttt.me/+Q1ovggArYBUxYmI0
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
👍90❤7🤔4👎2👏1😢1
💯 تعرفه فیلترشکن سرویسعادی (تک کاربره)
یک ماهانه
▪️اتصال با یک کلیک در لحظه
▪️قابل استفاده در تمامی پلتفرم ها
🔐 باز کردن اینستاگرام، واتساپ و... به راحتی و بدون قطعی و سرعت بالا
خرید از طریق آیدی زیر🔻
👉 @Soniya_graphy
یک ماهانه
▪️اتصال با یک کلیک در لحظه
▪️قابل استفاده در تمامی پلتفرم ها
🔐 باز کردن اینستاگرام، واتساپ و... به راحتی و بدون قطعی و سرعت بالا
خرید از طریق آیدی زیر🔻
👉 @Soniya_graphy
👍13👎3❤1
💛 @online_romans❤️
نام رمان: #شاه_و_گیلاس
شاه و گیلاس
نویسنده : آرام
خلاصه:
رستا دختر تنهایی که خانواده اش رو طی ماجراهایی از دست میده و میون این اتفاقات با مردی آشنا میشه که خانواده این مرد مسبب اصلی نابودی خانواده ی رستاست . شاهان ملکان مردی که با یه بوسه ی نصفه نیمه نمیتونه خاطره ی رستا رو از ذهنش پاک کنه و هر جوری شده رستا رو بدست میاره و برای عشقش دست به هر کاری میزنه حتی به محاکمه کشیدن خانواده اش. سرگذشت دختری به نام باران که خون بس میون دو طایفه میشه.
https://tttttt.me/araammina
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
نام رمان: #شاه_و_گیلاس
شاه و گیلاس
نویسنده : آرام
خلاصه:
رستا دختر تنهایی که خانواده اش رو طی ماجراهایی از دست میده و میون این اتفاقات با مردی آشنا میشه که خانواده این مرد مسبب اصلی نابودی خانواده ی رستاست . شاهان ملکان مردی که با یه بوسه ی نصفه نیمه نمیتونه خاطره ی رستا رو از ذهنش پاک کنه و هر جوری شده رستا رو بدست میاره و برای عشقش دست به هر کاری میزنه حتی به محاکمه کشیدن خانواده اش. سرگذشت دختری به نام باران که خون بس میون دو طایفه میشه.
https://tttttt.me/araammina
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
👍54👎5❤4🤔3
💛 @online_romans❤️
نام رمان: #ضماد
ضماد
نویسنده: پرستو اسحقی
خلاصه :
نبات ملک زاده،دختر ۲۰ساله مهربونی که
در روستایی قدیمی بزرگ شده و جز معدود آدم های روستاهست که برای ادامه تحصیل به شهر رفته است. خاقان ،فرزند ارشد مرحوم جهانگیر ایزدی. مردی بسیار جذاب و مغرور و تلخ! خاقان بعد از مرگ برادر و همسربرادرش، مجرم را به زندان انداخته و فرزند پنج ماهه برادرش را به سرپرستی گرفته است. و اما نبات مجبور به خونبس شدن میشود تا تک برادر خودش را از پای مرگ نجات بدهد....!!!
#عاشقانه #خونبسی #هیجانی
https://tttttt.me/+ytMuKKXUSpE1NTU0
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
نام رمان: #ضماد
ضماد
نویسنده: پرستو اسحقی
خلاصه :
نبات ملک زاده،دختر ۲۰ساله مهربونی که
در روستایی قدیمی بزرگ شده و جز معدود آدم های روستاهست که برای ادامه تحصیل به شهر رفته است. خاقان ،فرزند ارشد مرحوم جهانگیر ایزدی. مردی بسیار جذاب و مغرور و تلخ! خاقان بعد از مرگ برادر و همسربرادرش، مجرم را به زندان انداخته و فرزند پنج ماهه برادرش را به سرپرستی گرفته است. و اما نبات مجبور به خونبس شدن میشود تا تک برادر خودش را از پای مرگ نجات بدهد....!!!
#عاشقانه #خونبسی #هیجانی
https://tttttt.me/+ytMuKKXUSpE1NTU0
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
👍88👎16😐7❤6😢6👏3🤔2
💛 @online_romans❤️
نام رمان: #بازیچه
بازیچه
نویسنده : مهلا حامدی
خلاصه:
خلاصه:
کارن نیک زاد یکی از معروف ترین و مشهور ترین خواننده های ایرانه، اما با هویت پنهان و گذشته ای تاریک! با یه برخورد تصادفی بعد از سال ها با عشق سابقش رو به رو میشه. شعله های کینه و نفرت تو وجودش رخنه میکنه و به فکر انتقام میوفته... انتقام از دختری که قلبش را سوزانده، و مسبب مرگ مادرش شده.
ژانر: #عاشقانه، #انتقامی
https://tttttt.me/+HLoWxXQxRso4YmE0
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
نام رمان: #بازیچه
بازیچه
نویسنده : مهلا حامدی
خلاصه:
خلاصه:
کارن نیک زاد یکی از معروف ترین و مشهور ترین خواننده های ایرانه، اما با هویت پنهان و گذشته ای تاریک! با یه برخورد تصادفی بعد از سال ها با عشق سابقش رو به رو میشه. شعله های کینه و نفرت تو وجودش رخنه میکنه و به فکر انتقام میوفته... انتقام از دختری که قلبش را سوزانده، و مسبب مرگ مادرش شده.
ژانر: #عاشقانه، #انتقامی
https://tttttt.me/+HLoWxXQxRso4YmE0
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
👍50👎5❤3😍2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تغییر فصل رو بهت تبریک می گم
باشد که تمام گل های سرخ خوش بو باشند
دنیا روشن باشد و از تیرگی ها بدور و بچه ها لبخند بر لب داشته باشند
امیدوارم که تمام آرزوهایت به حقیقت بپیوندند
سال نو و سال 2023 بر تمامی مسیحیان و اقلیت های مذهبی مبارک باد.
باشد که تمام گل های سرخ خوش بو باشند
دنیا روشن باشد و از تیرگی ها بدور و بچه ها لبخند بر لب داشته باشند
امیدوارم که تمام آرزوهایت به حقیقت بپیوندند
سال نو و سال 2023 بر تمامی مسیحیان و اقلیت های مذهبی مبارک باد.
❤17👍12
💛 @online_romans❤️
نام رمان: #پارازیت جلد دوم ساقی
پارازیت
نویسنده: زینب عامل
خلاصه:
بهزاد در بدترین روزهای زندگی اش امید را در میان دستان او به یادگار گذاشته بود . او در سخت ترین شرایط به دادش رسیده و پناهش شده بود . دستش را گرفته و از ورطه ی ناامیدی و فلاکت بیرون کشانده بود . محال بود مرد همسایه فراموشش شود .بهزاد جای پایش را نه در میان رویاهایی که در عقلش پرسه میزدند بلکه در میان تپش های نامنظم قلبش محکم کرده بود .جای خالی او نه از بین میرفت نه با حضور کس دیگری پر میشد . انصاف نبود انصاف نبود کسی وارد زندگی آدم شود ، او را به زیستن امیدوار کند و بعد چنان برود که دست آدم به جایی بند نباشد . بهزاد به او خیلی چیزها یاد داده بود . اما با رفتنش حتی حق یک زندگی نرمال را هم از او گرفته بود !
https://tttttt.me/joinchat/AAAAAFkdSo3Irtlk68XGtQ
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
نام رمان: #پارازیت جلد دوم ساقی
پارازیت
نویسنده: زینب عامل
خلاصه:
بهزاد در بدترین روزهای زندگی اش امید را در میان دستان او به یادگار گذاشته بود . او در سخت ترین شرایط به دادش رسیده و پناهش شده بود . دستش را گرفته و از ورطه ی ناامیدی و فلاکت بیرون کشانده بود . محال بود مرد همسایه فراموشش شود .بهزاد جای پایش را نه در میان رویاهایی که در عقلش پرسه میزدند بلکه در میان تپش های نامنظم قلبش محکم کرده بود .جای خالی او نه از بین میرفت نه با حضور کس دیگری پر میشد . انصاف نبود انصاف نبود کسی وارد زندگی آدم شود ، او را به زیستن امیدوار کند و بعد چنان برود که دست آدم به جایی بند نباشد . بهزاد به او خیلی چیزها یاد داده بود . اما با رفتنش حتی حق یک زندگی نرمال را هم از او گرفته بود !
https://tttttt.me/joinchat/AAAAAFkdSo3Irtlk68XGtQ
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
👍77❤4👎1😢1
💛 @online_romans❤️
نام رمان: #از_تعصب_تا_عشق
از تعصب تا عشق
نویسنده : آرام
خلاصه:
ماجرای دختری که خونبس میشه عاشقانه ای متفاوت رو با همراه شدن با باران و اهورا میتونین بخونین زندگی دختری که برای زندگیش میجنگه و کنار مردی قرار میگیره که معنی عشق رو با وجود باران میفهمه و ذره ذره عاشق میشه
https://tttttt.me/araammina
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
نام رمان: #از_تعصب_تا_عشق
از تعصب تا عشق
نویسنده : آرام
خلاصه:
ماجرای دختری که خونبس میشه عاشقانه ای متفاوت رو با همراه شدن با باران و اهورا میتونین بخونین زندگی دختری که برای زندگیش میجنگه و کنار مردی قرار میگیره که معنی عشق رو با وجود باران میفهمه و ذره ذره عاشق میشه
https://tttttt.me/araammina
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
👍53❤6🤣3🤔2😐2😢1
💛 @online_romans❤️
نام رمان: #اسپار
اسپار
نویسنده : منیر قاسمی
خلاصه:
رهی خلافکار و گاوصندوق باز کن حرفه ایی که به زندان افتاده آزاد میشه تا توی یک باند وارد بشه، در یکی از عملیاتا با دختر دستفروشی برخورد میکنه و....
https://tttttt.me/joinchat/WjuxpULPKVZhODQ0
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
نام رمان: #اسپار
اسپار
نویسنده : منیر قاسمی
خلاصه:
رهی خلافکار و گاوصندوق باز کن حرفه ایی که به زندان افتاده آزاد میشه تا توی یک باند وارد بشه، در یکی از عملیاتا با دختر دستفروشی برخورد میکنه و....
https://tttttt.me/joinchat/WjuxpULPKVZhODQ0
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
👍22❤1
💛 @online_romans❤️
نام رمان: #ماهرو
ماهرو
نویسنده : اعظم داشبلاغی
خلاصه:
داستان ما براساس سرگذشت واقعی شخصیت نوشته شده است... دختری که در سن 8 سالگی به خاطر ازدواج مجدد مادرش، با کینه ی برادر بزرگترش از مادرش جداش میکنند و بعد کلی شکنجه و کتک، با مردی معلول وادار به ازدواج میشه، اما این انتهای ماجرا نیست و در این ازدواج هم متحمل کلی سختی و کتک از طرف شوهرش، پسرش و پدر شوهرش میشه...
ژانر : تراژدی، اجتماعی، عاشقانه
@qoqnos_qalam
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
نام رمان: #ماهرو
ماهرو
نویسنده : اعظم داشبلاغی
خلاصه:
داستان ما براساس سرگذشت واقعی شخصیت نوشته شده است... دختری که در سن 8 سالگی به خاطر ازدواج مجدد مادرش، با کینه ی برادر بزرگترش از مادرش جداش میکنند و بعد کلی شکنجه و کتک، با مردی معلول وادار به ازدواج میشه، اما این انتهای ماجرا نیست و در این ازدواج هم متحمل کلی سختی و کتک از طرف شوهرش، پسرش و پدر شوهرش میشه...
ژانر : تراژدی، اجتماعی، عاشقانه
@qoqnos_qalam
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
👍62😐38❤2👎2😢1
💛 @online_romans❤️
نام رمان: #از_هم_گذشتیم
از هم گذشتیم
نویسنده : ستاره شجاعی مهر
خلاصه:
پریناز برای پوشاندن زخمهای گذشته و جبران کمبود محبتهایش دست به دزدیهای خانوادگی میزند. از طرفی او با مرد جوان سرکش و مرموزی آشنا میشود تا تو بتواند دل از خانوادهاش بکند غافل از اینکه با آمدن آیت او بین دو راهی عجیبی گیر میکند.
https://tttttt.me/+ec7-WnHrxZ8xYjhk
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
نام رمان: #از_هم_گذشتیم
از هم گذشتیم
نویسنده : ستاره شجاعی مهر
خلاصه:
پریناز برای پوشاندن زخمهای گذشته و جبران کمبود محبتهایش دست به دزدیهای خانوادگی میزند. از طرفی او با مرد جوان سرکش و مرموزی آشنا میشود تا تو بتواند دل از خانوادهاش بکند غافل از اینکه با آمدن آیت او بین دو راهی عجیبی گیر میکند.
https://tttttt.me/+ec7-WnHrxZ8xYjhk
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
👍25❤5🤣2👎1
💛 @online_romans❤️
نام رمان: #مدیترانه
مدیترانه
نویسنده : مریم پور محمد
خلاصه:
ناخدا همایون بایَندُر، با شنیدن خبر بیماری پدرش مجبور میشه بعد از پنج سال قهر و دوری، به دیارش برگرده. علی رغم تلاش های بی حد و حصرش برای دوری از اون شهر و گذشته ها، بعد از پنج سال تلاش برای فراموشی دقیقاً زنی رو می بینه که نباید! و اون زن کسی نیست جز عشق سابقش.
https://tttttt.me/joinchat/pM0IpPbOla1kNjU0
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
نام رمان: #مدیترانه
مدیترانه
نویسنده : مریم پور محمد
خلاصه:
ناخدا همایون بایَندُر، با شنیدن خبر بیماری پدرش مجبور میشه بعد از پنج سال قهر و دوری، به دیارش برگرده. علی رغم تلاش های بی حد و حصرش برای دوری از اون شهر و گذشته ها، بعد از پنج سال تلاش برای فراموشی دقیقاً زنی رو می بینه که نباید! و اون زن کسی نیست جز عشق سابقش.
https://tttttt.me/joinchat/pM0IpPbOla1kNjU0
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
👍32❤6🤔6👎5🤣1
💛 @online_romans❤️
نام رمان: #بالی_برای_سقوط
بالی برای سقوط
نویسنده : Moon
خلاصه:
پنج سال بود که از ترس اینکه دستش به من برسه و دخترمو ازم بگیره به یکی از روستاهای کردستان فرار کردم اما بیخبر از اینکه طی اتفاقی همکارم شد و با نامزدش...
https://tttttt.me/+X3WArbwjiCdiMWFk
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
نام رمان: #بالی_برای_سقوط
بالی برای سقوط
نویسنده : Moon
خلاصه:
پنج سال بود که از ترس اینکه دستش به من برسه و دخترمو ازم بگیره به یکی از روستاهای کردستان فرار کردم اما بیخبر از اینکه طی اتفاقی همکارم شد و با نامزدش...
https://tttttt.me/+X3WArbwjiCdiMWFk
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
👍43❤5🤣3😢2😭2👎1
💛 @online_romans❤️
نام رمان: #آصلان
آصلان
نویسنده : Maedehgh_o
خلاصه:
انتقام می گرفتم... از مردی که قاتل خانوادهم بود و منو با اجبار به عقد خودش در آورد! باردارم کرد و منو با یه بچه پابند خودش کرد. اما من نمی ذاشتم همین جوری بمونه... بچهم رو بر می داشتم و از خونهش فرار می کردم! داغمو به دلش می ذاشتم...! وارثش رو به تنهایی بزرگ می کردم و خودم پناهش می شدم! همه چی خوب شده بود اما با بیماری ناگهانی پسرکم مجبور شدم.......
https://tttttt.me/+ny6Lk5L8ZPA5NmZk
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
نام رمان: #آصلان
آصلان
نویسنده : Maedehgh_o
خلاصه:
انتقام می گرفتم... از مردی که قاتل خانوادهم بود و منو با اجبار به عقد خودش در آورد! باردارم کرد و منو با یه بچه پابند خودش کرد. اما من نمی ذاشتم همین جوری بمونه... بچهم رو بر می داشتم و از خونهش فرار می کردم! داغمو به دلش می ذاشتم...! وارثش رو به تنهایی بزرگ می کردم و خودم پناهش می شدم! همه چی خوب شده بود اما با بیماری ناگهانی پسرکم مجبور شدم.......
https://tttttt.me/+ny6Lk5L8ZPA5NmZk
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
👍42❤10👎9🤔3😢1🤣1
💛 @online_romans❤️
نام رمان: #تا_انتهای_زندگی
تا انتهای زندگی
نویسنده : نگار. س
خلاصه:
مهتاب بچه اش را رها می کند و می رود. زیرا از شوهر قاتل اش توهماتی می بیند که برایش دیوانه کننده است. تمام روزهای عمرش در ترس این بوده که فرزندش همانند او قلب اش سیاه شود. حالا آن بچه بزرگ شده. پر و بال کشیده و در شهر و میان مردم عادی می چرخد. تا پایان زندگی چه بر سرش میاید؟ آبی زلال می خروشد یا در مردابی گل الود خود را غرق می کند. هیچ چیز از او بعید نیست.
https://tttttt.me/ta_enteha_zendegi
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
نام رمان: #تا_انتهای_زندگی
تا انتهای زندگی
نویسنده : نگار. س
خلاصه:
مهتاب بچه اش را رها می کند و می رود. زیرا از شوهر قاتل اش توهماتی می بیند که برایش دیوانه کننده است. تمام روزهای عمرش در ترس این بوده که فرزندش همانند او قلب اش سیاه شود. حالا آن بچه بزرگ شده. پر و بال کشیده و در شهر و میان مردم عادی می چرخد. تا پایان زندگی چه بر سرش میاید؟ آبی زلال می خروشد یا در مردابی گل الود خود را غرق می کند. هیچ چیز از او بعید نیست.
https://tttttt.me/ta_enteha_zendegi
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
👍20❤2
💛 @online_romans❤️
نام رمان: #فردا_به_وقت_تو
فردا به وقت تو
نویسنده : یاسمن راد
خلاصه:
با آشنایی اتفاقی آسمان پارسیان،دخترِ خانوادهای سرشناس با برندهی ناشناسِ یک مسابقه رالی غیرقانونی گذشتهای پرماجرا روی لحظه به لحظهی زمان حال سایه میاندازد! پیوست:رمان در دو زمان روایت خواهد شد.زمانِ حال با راوی سوم شخص و گذشته از دیدِ شخصِ اول خاطرات،یعنی دختری به اسمِ نورا که با آسمان هم بی نسبت نیست! یک شب قبل از عروسی حسام پارسیان معشوقهاش به جای همسرش مورد تعرض سه ناشناس قرار میگیره،معشوقهای که با عروس فرداشب بی نسبت نیست!
https://tttttt.me/+sxMkIJ-o5Xc0Mzg0
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
نام رمان: #فردا_به_وقت_تو
فردا به وقت تو
نویسنده : یاسمن راد
خلاصه:
با آشنایی اتفاقی آسمان پارسیان،دخترِ خانوادهای سرشناس با برندهی ناشناسِ یک مسابقه رالی غیرقانونی گذشتهای پرماجرا روی لحظه به لحظهی زمان حال سایه میاندازد! پیوست:رمان در دو زمان روایت خواهد شد.زمانِ حال با راوی سوم شخص و گذشته از دیدِ شخصِ اول خاطرات،یعنی دختری به اسمِ نورا که با آسمان هم بی نسبت نیست! یک شب قبل از عروسی حسام پارسیان معشوقهاش به جای همسرش مورد تعرض سه ناشناس قرار میگیره،معشوقهای که با عروس فرداشب بی نسبت نیست!
https://tttttt.me/+sxMkIJ-o5Xc0Mzg0
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
👍44❤5🤔2
💛 @online_romans❤️
نام رمان: #هم_قبیله
هم قبیله
نویسنده : زهرا ولی بهاروند
خلاصه:
«آسمان» معلّم ادبیات یک دبیرستان دخترانه است که در یک روز پاییزی، اتفاقی به شیرینیفروشیِ مقابل مدرسهشان کشیده میشود و دلش میرود برای چشمهای چمنیرنگِ «میراث»، پسرِ شیرینیفروش!
دست سرنوشت، زندگی آسمان و خانوادهاش را به قتلهای زنجیرهایِ زنانِ پایتخت گره میزند و دختر قصه را به روستای مادری میراث میکشاند... جایی که او بهاجبار، همخانهی پسر شیرینیفروش میشود و پرده از رازهای خانوادگی کنار میرود...
https://tttttt.me/+YdqrHdRkMV81NGVk
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
نام رمان: #هم_قبیله
هم قبیله
نویسنده : زهرا ولی بهاروند
خلاصه:
«آسمان» معلّم ادبیات یک دبیرستان دخترانه است که در یک روز پاییزی، اتفاقی به شیرینیفروشیِ مقابل مدرسهشان کشیده میشود و دلش میرود برای چشمهای چمنیرنگِ «میراث»، پسرِ شیرینیفروش!
دست سرنوشت، زندگی آسمان و خانوادهاش را به قتلهای زنجیرهایِ زنانِ پایتخت گره میزند و دختر قصه را به روستای مادری میراث میکشاند... جایی که او بهاجبار، همخانهی پسر شیرینیفروش میشود و پرده از رازهای خانوادگی کنار میرود...
https://tttttt.me/+YdqrHdRkMV81NGVk
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
👍45❤6👎3😢3
💛 @online_romans❤️
نام رمان: #بندبازی
بندبازی
نویسنده : الناز محمدی
خلاصه:
پروا، برای نجات برادرش از یک پروندهی عجیب قتل، دست به هر اقدامی میزند. آشنایی با یک مردجوان، مسیرش را بهیک موسسه حقوقی باز میکند. کندوکاو و پیگیری آنها برای افشای راز یک جنایت، پرده از حقایقی برمیدارد که از سالها پیش، چهار خانواده بهخاطرش قربانی دادهاند...
https://tttttt.me/elnazromans
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
نام رمان: #بندبازی
بندبازی
نویسنده : الناز محمدی
خلاصه:
پروا، برای نجات برادرش از یک پروندهی عجیب قتل، دست به هر اقدامی میزند. آشنایی با یک مردجوان، مسیرش را بهیک موسسه حقوقی باز میکند. کندوکاو و پیگیری آنها برای افشای راز یک جنایت، پرده از حقایقی برمیدارد که از سالها پیش، چهار خانواده بهخاطرش قربانی دادهاند...
https://tttttt.me/elnazromans
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
👍34❤6👎4