یلدا یعنی : یک دل بودن و لذت بردن از دورهم بودن ها در آخرین روز پاییز


یلداتون مبارک

💛 @online_romans❤️

نام رمان : #استخوان_سوز
استخوان سوز

نویسنده : دل آرا دشت بهشت

خلاصه:
مردی همسرش را که حامله بود، رها می کنه و به دنبال آرزوهای خودش میره و زن که به خاطر ازدواج با همسرش از جانب خانواده اش طرد شده بود بدون اون و با کمک داییش به زندگیش سر و سامون می ده و بعد از سه سال با سهراب ازدواج می کنه، اما زندگیش با سهراب هم چهار سال بیشتر طول نمی کشه و سهراب می میره، حالا بعد از نزدیک به هشت سال همسر قبلی اش به ایران برگشته و طی اتفاقاتی.....

https://tttttt.me/joinchat/AAAAAEN3ry7bSY7uJzAKuQ

🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂

فقط فقط با تلگرام آپدیت شده میتونین عضو بشین

لینک تست شده و کار میکنه

💛@online_romans❤️

نام رمان: #نفس_باش_به_جانم
نفس باش به جانم

نویسنده : شایسته نظری

خلاصه:
پناه عروس خون‌بس می‌شود
تا برادرش از اعدام رها شود
غافل از اینکه برادرش قاتل نیست مورد سواستفاده قرار می‌گیرد. اسیر رادمانی می‌شودکه فقط قصدش بی‌آبرو کردن تک دختر حاج‌ علی است. انتقامی اشتباه . دختری‌ که‌ به اشتباه بی‌آبرو ‌می‌شود.


https://tttttt.me/joinchat/kTb1C1J6pPxkZjY0

🍂🍂🍂🍂🍂🍂

💛 @online_romans❤️

نام رمان: #رگ_پنهان
رگ پنهان

نویسنده : عالیه جهان بین

خلاصه:
الین به دور از حاشیه با دنیایی صورتی و دلپذیر که در شرف ازدواج با مرد مورد علاقه‌ش مهرداد هست! اما دقیقا تو شبی که لباس عروس پوشیده، مهرداد اون رو به چیزی متهم می‌کنه که الین گناهی نداره! یک خال که روی ممنوعه‌ی الین وجود داره و حتی خودِ الین از این موضوع خبر نداره اما... مهرداد اون رو از خونه بیرون می‌کنه و خیلی ناخواسته پاش به زندگی یه مرد باز میشه که عرب زبان هست و...

https://tttttt.me/joinchat/POxG8hmPVC02Yjhk

🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂

💛 @online_romans ❤️

نام رمان : #رقصی‌_چنین‌_میانه‌_ی‌_میدانم‌_آرزوست
رقصی‌ چنین‌ میانه‌ی‌ میدانم‌ آرزوست

نویسنده : ساناز زینعلی

خلاصه:
طوباسادات، دختر یازده ساله‌ی آسد صادق حلاجی افتاده دست نامردی شوهرننه. نیمه‌شب پناهنده می‌شه خونه تاجر بزرگ تیمچه که به بزرگی و جوون‌مردی شهره‌ست و می‌شه کنیز مخصوص زن دخترزا و بیمارش. نجمه‌خاتون که از حضور طوباسادات احساس خطر می‌کنه، تصمیم می‌گیره اونو برگردونه به خونه‌ش... سال‌ها از اون روز گذشته؛ حالا پرهام، پسر طوباسادات اومده سراغ حق و حقوق مادرش...

https://tttttt.me/+Udt_wULbskNpGEll

🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂

فقط فقط با تلگرام آپدیت شده میتونین عضو بشین

لینک تست شده و کار میکنه

همه پیاما جواب داده شد 😁❤️

💛 @online_romans ❤️

نام رمان : #مروارید
مروارید

نویسنده : نازنین محمد حسینی

خلاصه:
مروارید دختر هجده ساله‌ای که برای رسیدن به آرزوهاش از پرورشگاه که تمام این سال‌های زندگیش رو توی اونجا گذرونده میاد بیرون و به دنبال زندگی جدید میره! همون روز اول بعد از تجربه‌ی اولین هیجان، با برهان روبرو میشه و موقعیت بدشون توی اون انبار باعث میشه تا حرف‌های زیادی پشتشون دربیاد. حاج اقا زرگر پدر برهان اونا رو‌ مجبور می‌کنه تا با هم ازدواج کنن و این دقیقا چیزیه که مروارید میخواد...

https://tttttt.me/joinchat/zDHB8upWf19jYTM0

❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️

💛 @online_romans❤️

نام رمان: #ماه_شفاف
ماه شفاف(Transparent moon)

نویسنده:Lily

خلاصه: آیسل دختری دورگه از تبعه ای پایین،شاگرد ممتاز یک دبیرستان معمولیست او از بچگی رویای تحصیل در یکی از بزرگترین دبیرستان های کشور آمریکا به اسم "Golden target" را داشته دبیرستانی که مخصوص افراد ثروتمند بوده و شرایط عضویت در آن بسیار دشوار و سخت است. اما بلاخره بعد از سال ها تلاش زمانی فرا می رسد که او می تواند در آنجا مشغول به تحصیل شود اما طولی نمی کشد که او می فهمد هیچ چیز در این دبیرستان آن طور که باید پیش نمی رود و وقایع عجیبی در حال رخ دادن است.

https://tttttt.me/joinchat/xPhtEV1ltcZjYzE0

❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️

❤️❤️❤️

سلام گلا لینک رمان های زیر کلا موجود نیست پس درخواست ندین

ملکه زیبایی

گلها در سوگ باغبان رنگ باختند

💛 @online_romans ❤️

نام رمان : #با_خیالت_میرقصم
با خیالت میرقصم

نویسنده : لیلا حمید

خلاصه:
فروزان، زنی جوان، موفق که همسر فوق‌جذابش اهمیتی به او نمی‌دهد.‌ در تلاش برای جلب محبت همسرش بهروز و فراموش کردن عشق گذشته‌اش روزبه با مشکل جدیدی روبه‌رو می‌شود؛ رو شدن اسنادی از گذشته که خیانتی را فریاد می‌زنند...

https://tttttt.me/joinchat/Sb5K2M1aFYtr9CV3

❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️

میخای اینجور ادیت رو یاد بگیری

اونم فقط با گوشی 😱

پس بیا تو این پیج

https://www.instagram.com/p/CXy9oL5Iz8d/?utm_medium=copy_link

یه عالمه آموزش #رایگان دیگه هم داره

https://www.instagram.com/Admin_soniyya

👆👆👆👆👆👆

سلام عزیزان

روز جمعه اتون به خیر و خوشی😊🌻

کم کم جواب درخواست های ربات رو امروز میدم ❤️

💛 @online_romans❤️

نام رمان: #اوهام_عاشقی
اوهام عاشقی

نویسنده: نیلوفر قائمی فر

خلاصه :
ساقی دختری که در شانزده سالگی به اجبار و نیرنگ برادرش، تن به ازدواج می دهد و در دام یک زندگی اشتباه می افتد. پس از گذشت هفت سال، ساقی قصد طلاق دارد و برای امرار معاش خود مجبور به رقصندگی در مجالس می شود، همه چیز خوب پیش می رود تا اینکه یک شب در یک بزم عروسی، داماد...

@Nilufar_Ghaemifar

⛄️⛄️⛄️⛄️⛄️⛄️⛄️⛄️

💛 @online_romans❤️

نام رمان : #من_آیه_طوفانم
من آیه طوفانم

و رمان گوزلیم(زیبای من)

نویسنده : سمیرا حسن زاده

خلاصه :
طوفانم مرد عیاش و خوشگذرانی‌ست که زندگی را به خوشی و تفریح می‌بیند، امّا یک روز در تله‌ای می‌افتد که برای او گذاشته‌اند ... او دختری را به انباری خانه‌شان می‌برد تا او را بترساند ولی غافل از اینکه همه‌ی این‌ها توطئه است و او قرار است به دام انداخته شود. درست سر بزنگاه پلیس‌ها آمده و آن‌ها را در شرایط نامناسبی دستگیر می‌کنند و آن دختر را به عقد دائمی طوفان در می‌آورند. امّا طوفان قسم می‌خورد که آن دخترک را زجرکش کند و روز و شب را بر او زهر امّا خبر ندارد که زن‌ها یک عنصری در وجودشان نهادینده شده است آن هم ...

https://tttttt.me/joinchat/TwNHUtKyR1tkNzg0

⛄️⛄️⛄️⛄️⛄️⛄️⛄️

سلام عزیزان

پنجشنبه شبتون به خیر و خوشی😊🌻

کم کم جواب درخواست های ربات رو امروز میدم ❤️

💛 @online_romans❤️

نام رمان : #می_خواهمت
میخواهمت

نوشته‌: پریا فرزانه

خلاصه :
الهه یکسال بعد از ازدواج با پسرعمه‌اش سامیار، به دلیل خیانت او، با وجود دو نوزاد چند ماهه از او طلاق میگیرد و سامیار بنا به دلایلی به شرط علنی نشدن طلاقشان حضانت دوقلوها را گرو میگیرد و راضی به طلاق می‌شود. حالا با گذشت ۱۱سال که این طلاق از همه پنهان مانده و زندگی هردویشان بدون مشکل پیش رفته‌است، اتفاقاتی می‌افتد که...

https://tttttt.me/+OkcUhgxAXkE1Yzk0

❄️❄️❄️❄️❄️❄️

💛 @online_romans❤️

نام رمان : #دو_پرنده_ی_بی_سرزمین
دو پرنده ی بی سرزمین

نوشته‌: یگانه اولادی

خلاصه :
آیه دختر چادری و مذهبی است که به واسطه اشنایی هم اتاقی اش نازیلا با آمین اشنا می شود پسری که سبک زندگی اش زمین تا اسمان با ایه متفاوته . آیه مذهبی و ساده کجا و آمین که همه نوع روابط و دراگ و پارتی را تجربه کرده کجا....

https://tttttt.me/joinchat/AAAAAEKxavcy0Em98lvXhg

❄️❄️❄️❄️❄️❄️

💛 @online_romans❤️

نام رمان : #عاشق_کشون
عاشق کشون

نويسنده: فواد

خلاصه :
نوزده سالم بود که عاشق شدم...عاشق رئیس کارخونه‌ای که توش کار می‌کردم اما بعد مدتی فهمیدم نیما خان زن داره... سقوط آزاد من اونجایی بود که وقتی توی کارخونه‌ش خرابکاری شد، من رو متهم کرد!
بجای خونه بخت رفتم زندان! اما حالا نیما برگشته...واسه جبران! با دستی که دیگه حلقه‌ای توش نیست!

https://tttttt.me/+V5PQsqMqPQE3ZTVk

❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️