کتابخانه من 📚
2.47K subscribers
355 photos
6 videos
105 files
140 links
یک فنجان کتاب و انرژی

مهمان ما باشید💐🌹
Download Telegram
Forwarded from پیوند نگار
‍ ‍‍
آدم ها همه می پندارند که زنده اند؛
برای آنها تنها نشانه ى حیات،
بخار گرم نفس هایشان است!
کسی از کسی نمی پرسد:
آهای فلانی!
از خانه دلت چه خبر
گرم است
چراغش نوری دارد هنوز؟

۲۱ آذر زادروز #احمد_شاملو بزرگوار بر تمام دوستداران شعر و هنر گرامی باد

روحش شاد و یادش جاویدان 🥀
Forwarded from پیوند نگار
‍ تقویم هنرمندان 🗓🍁🍂💐

💠 ۲۵ آذر زادروز #محمد_صالح_اعلا

(زاده ۲۵ آذر ۱۳۳۱ اراک) بازیگر، مجری برنامه‌های رادیو تلویزیونی، فیلم‌ساز و ترانه‌سرا

صالح علا در سال ۱۳۵۶ از مدرسه هنرهای دراماتیک رویال آکادمی لندن فوق دیپلم سینما و تلویزیون و در سال ۱۳۵۹ لیسانس بازیگری و کارگردانی از دانشکده هنرهای دراماتیک و در سال ۱۳۷۲ فوق لیسانس زبان و ادبیات فارسی از دانشکده ادبیات دانشگاه علامه طباطبایی گرفت.
آغاز فعالیت هنری او از سال ۱۳۴۷ با قصه‌نویسی و قصه‌خوانی در رادیو و سپس نویسندگی متن برنامه و نمایش‌نامه بود. فعالیت سینمایی را از سال ۱۳۴۷ با ساخت فیلم‌های تبلیغاتی و بازی در سینما را از سال ۱۳۶۴ با «تیغ و ابریشم» کاری از مسعود کیمیایی آغاز کرده است. وی برای مدتی مجلهٔ «نشانی» را منتشر می‌کرد که پس از مدتی انتشار آن متوقف شد. صالح علاء پیوسته به عنوان مجری و نویسنده با شبکه‌های مختلف رادیویی همکاری داشته است.
او کتاب عجیب «تمامی آن‌چه که مردان در باب زنان می‌دانند» اثر عبدل اسمیت را ترجمه کرده است. وقتی این کتاب ۱۱۰ صفحه ای را باز کرده و تا انتها ورق می‌زنید چیزی جز صفحات سفید نمی‌بینید!!!!
از این کتاب بیش از ۲۸ چاپ به فروش رفته است. ‼️

فیلمنامه :
زخمی (۱۳۷۶)
کتاب :
اجازه می‌فرمایید گاهی خواب شما را ببینم؟ (نشر پوینده)
دست بردن زیر لباس سیب (نشر پوینده)
تمامی آنچه که مردان در باب زنان می‌دانند (ترجمه)
کاپوچینو، کیک پنیر (نشر پوینده)
برنامه‌های تلویزیونی :
چشم شب روشن (۱۳۹۵)
دو قدم مانده به صبح (۱۳۸۶)
روزهای شفاهی (۱۳۷۸)
نقد خنده (۱۳۷۸)
علی‌آقا ۱۲۱ (۱۳۷۴)
تا هشت و نیم (۱۳۷۳)
لحظه (۱۳۵۶)

📚 @mybookshelf1
🍃🖋📖

یک برگ توت در اثر تماس با نبوغ انسان به ابریشم تبدیل میشود.

یک مشت خاک در اثر تماس با نبوغ انسان، به قصری بدل میگردد.

یک درخت سرو در اثر تماس با نبوغ انسان، دگرگون میشود و شکل معبدی میگیرد.

یک رشته پشم گوسفند در اثر تماس با ابتکار انسان، به صورت لباسی فاخر در میاید.

اگر در برگ چوب خاک و پشم این امکان هست که ارزش خود را از طریق انسان، صد برابر بلکه هزار برابر کنند، آیا من نمیتوانم با این بدن خاکی که نام مرا حمل میکند چنان کنم…




#آگ_ماندینو 🖋
#راه_بهتر_زیستن 📖

📚 @mybookshelf1
آغاز سال 2019 میلادی را به همه مسیحیان جهان بخصوص هموطنان عزیزمون تبریک میگویيم ❤️


📚 @mybookshelf1
یک دقیقه مطالعه

#واقعی

ﻳﻪ ﺧﺎﻧﻢ ﺳﻔﻴﺪﭘﻮﺳﺖ ﭘﻨﺠﺎﻩ ﻭ دو ساله، ﺗﻮﻯ ﻳﻜﻰ ﺍﺯ ﭘﺮﻭﺍﺯﻫﺎﻯ ﺷﻠﻮﻍ ﻫﻮﺍﭘﻴﻤﺎﻳﻰ ﺍﻳﺮﻓﺮﺍﻧﺲ، ﺑﻪ ﻣﺤﺾ ﺭﺳﻴﺪﻥ ﺑﻪ ﺻﻨﺪﻟﻴﺶ، ﺍﺯ ﻧﺸﺴﺘﻦ ﺑﺮ ﺭﻭﻯ ﺁﻥ‌ ﺧﻮﺩﺩﺍﺭﻯ ﻛﺮﺩ.
ﺟﺎﻯ ﺧﺎﻧﻢ ﻛﻨﺎﺭ ﻳﻚ ﺁﻗﺎﻯ ﺳﻴﺎﻩ ﭘﻮﺳﺖ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺧﺎﻧﻢ ﺍﺯ ﻧﺸﺴﺘﻦ ﺩﺭ ﺁﻧﺠﺎ ﺣﺎﻟﺶ ﺧﺮﺍﺏ ﻣﻴﺸﺪ!!
ﺧﺎﻧﻢ ﻓﻮﺭﺍ" ﺧﺪﻣﻪ ﭘﺮﻭﺍﺯ ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﻣﻴﺰﻧﻪ ﻭ ﺩﺭﺧﻮﺍﺳﺖ ﻳﻚ ﺟﺎﻯ ﺟﺪﻳﺪ ﻣﻴﻜﻨﻪ.
ﺧﺎﻧﻤﻪ ﮔﻔﺖ: ﻣﻦ ﺍﺻﻼ ﺣﺎﺿﺮ ﺑﻪ ﻧﺸﺴﺘﻦ ﻛﻨﺎﺭ ﺍﻳﻦ ﻣﺮﺩ ﺳﻴﺎﻩﭘﻮﺳﺖ ﻧﻴﺴﺘﻢ.
ﻣﻬﻤﺎﻧﺪﺍﺭ ﻫﻮﺍﭘﻴﻤﺎ ﮔﻔﺖ:
ﺍﺟﺎﺯﻩ ﺑﺪﻳﺪ ﻛﻪ ﻣﻦ ﺑﺮﺍﻯ ﻳﻚ ﺟﺎﻯ ﺩیگر ﻧﮕﺎﻫﻰ ﺑﻪ ﻟﻴﺴﺖ ﻣﺴﺎﻓﺮﺍﻥ ﺑﻜﻨﻢ.
ﺑﻌﺪ ﻣﺪﺕ ﻛﻮﺗﺎﻫﻰ ﻣﻬﻤﺎﻧﺪﺍﺭ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻗﺴﻤﺖ ﺩﺭﺟﻪ ﺩﻭ ﻫﻮﺍﭘﻴﻤﺎ ﻫﻴﭻ ﺟﺎﻯ ﺧﺎﻟﻰ ﺩﻳﮕﺮﻯ ﻧﻴﺴﺖ؛ ﻭﻟﻰ به هرحال ﺑﺎ ﺧﻠﺒﺎﻥ ﺻﺤﺒﺖ میکنم.
بعد از دقایقی مهماندار برگشت و گفت:
ﺟﻨﺎﺏ ﺧﻠﺒﺎﻥ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﻳﻚ ﺟﺎﻯ ﺧﺎﻟﻰ ﺩﺭ ﻗﺴﻤﺖ ﺩﺭﺟﻪ ﻳﻚ ﻣﻴﺒﺎﺷﺪ
ﻭﻟﻰ ﺩﺭ ﻗﻮﺍﻧﻴﻦ ﺷﺮﻛﺖهای ﻫﻮﺍﭘﻴﻤﺎﺋﻰ ﺑﻪ ﻫﻴﭻ ﻭﺟﻪ ﺍﻣﻜﺎﻥ ﺍﻧﺘﻘﺎﻝ ﻳﻚ ﻣﺴﺎﻓﺮ ﺍﺯ
ﻗﺴﻤﺖ ﺩﺭﺟﻪ ﺩﻭ ﺑﻪ ﻗﺴﻤﺖ ﺩﺭﺟﻪ ﻳﻚ ﻧﻴﺴﺖ ﻭﻟﻰ ﺍﺯ ﻃﺮﻓﻰ ﻫﻢ ﻧﺸﺎﻧﺪﻥ ﻳﻚ ﻣﺴﺎﻓﺮ ﻣﺤﺘﺮﻡ ﺩﺭ ﻛﻨﺎﺭ ﻳﻚ ﺷﺨﺺ ﻧﺎﺧﻮﺷﺎﻳﻨﺪ، ﻳﻚ ﺟﻨﺠﺎﻝ ﻭ ﺍﻗﺪﺍﻣﻰ ﻏﻴﺮ ﺍﻧﺴﺎﻧﻴﺴﺖ!! ﺑﻪ ﻫﻤﻴﻦ ﺩﻟﻴﻞ ﺟﻨﺎﺏ ﺧﻠﺒﺎﻥ ﺑﺎ ﺍﻧﺘﻘﺎﻝ ﺍﺯ ﻗﺴﻤﺖ ﺩﺭﺟﻪ ﺩﻭ ﺑﻪ ﺩﺭﺟﻪ ﻳﻚ ﻣﻮﺍﻓﻘﺖ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ.
به گفته مسافران اشک در چشمان مرد سیاهپوست جاری شده بود.
ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺧﺎﻧﻢ ﻣﺴﺎﻓﺮ ﺑﺘﻮﺍﻧﺪ ﺟﻮﺍﺑﻰ ﺑﺪﻫﺪ، ﻣﻬﻤﺎﻧﺪﺍﺭ ﻫوﺍﭘﻴﻤﺎ ﺭﻭ ﺑﻪ ﻣﺮﺩ ﺳﻴﺎﻩﭘﻮﺳﺖ ﻧﻤﻮﺩ ﻭ ﺑﺎ ﻟﺤﻦ ﻣﺤﺘﺮﻣﺎﻧﻪ ﺍﻯ ﮔﻔﺖ :
ﺁﻗﺎﻯ ﻣﺤﺘﺮﻡ! ﻟﻄﻒ ﻛﻨﻴﺪ ﻭ ﻭﺳﺎﻳﻞ ﺷﺨﺼﻰ ﺧﻮﺩﺗﻮﻥ ﺭﻭ ﺟﻤﻊ ﻛﻨﻴﺪ ﺗﺎ ﻣﻦ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻗﺴﻤﺖ ﭘﺮ ﺭﻓﺎﻩ ﺩﺭﺟﻪ ﻳﻚ ﻫﺪﺍﻳﺖ ﻛﻨﻢ... ﻫﻤﺎﻧﻄﻮﺭ ﻛﻪ ﺟﻨﺎﺏ ﺧﻠﺒﺎﻥ ﮔﻔﺘﻨﺪ، ﺍﺻﻼ ﻛﺎﺭ ﺍﻧﺴﺎنی و درستی نیست ﻛﻪ ﺷﻤﺎ ﺩﺭ ﻛﻨﺎﺭ ﻳﻚ ﺷﺨﺺ ناخوشایند و نامحترم ﺑﻨﺸﻴﻨﻴﺪ!!
بعد ﺍﺯ ﺑﻴﺎﻥ ﺍﻳﻦ ﺟﻤﻼﺕ، ﺗﻤﺎﻡ ﻣﺴﺎﻓﺮﺍﻥ ﻛﻪ ﺷﺎﻫﺪ ﺍﻳﻦ ﻣﺎﺟﺮﺍ ﺑﻮﺩﻧﺪ، ﺍﻳﻦ ﻋﻤﻞ ﺭﻭ ﺑﺎ ﺩﺳﺖ ﺯﺩﻥﻫﺎﻯ ﻃﻮﻻﻧﻰ ﺗﺎﺋﻴﺪ ﻭ ﺗﺸﻮﻳﻖ ﻛﺮﺩﻧﺪ.

ﺁﻥ ﺧﻠﺒﺎﻥ که نامش دنیس گورالیدو بود ﺑﻪ ﺩﻟﻴﻞ ﺍﻳﻦ ﺣﺮﻛﺖ ﺯﻳﺒﺎ ﻭ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺩﻭﺳﺘﺎﻧﻪ ﺑﻪ ﺳِﻤﺖ ﺭﺋﻴﺲ ﺷﺮﻛﺖ ﻫﻮﺍﭘﻴﻤﺎﻳﻰ ﺍﻳﺮﻓﺮﺍﻧﺲ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﺷﺪ.

هنوز هم لوحهای تقدیر و سپاس از او در دیواره های دفتر کارش خودنمایی می کند.


💠 ﻫﻤﻪ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﺩﺭﺱ ﺑﺨﻮﺍﻧﻨﺪ ﺍﻣﺎ ﻫﻤﻪ "ﻓﻬﻤﯿﺪﻩ" ﻧﻤﯽ ﺷﻮﻧﺪ؛ ﺑﺎﺳﻮﺍﺩﯼ ﯾﮏ ﻣﻬﺎﺭﺗﻪ ﺍﻣﺎ ﻓﻬﻤﯿﺪﮔﯽ ﯾﮏ ﻓﻀﯿﻠﺖ!
ﻫﻤﻪ ﯾﺎﺩ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻧﺪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﺍﻣﺎ ﻫﻤﻪ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﺯﯾﺒﺎ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻨﻨﺪ؛
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﯾﮏ ﻋﺎﺩﺗﻪ ﺍﻣﺎ ﺯﯾﺒﺎ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﺮﺩﻥ يك ﻓﻀﯿﻠﺖ...


📚 @mybookshelf1
کتابخانه من 📚
قانون توانگری اثر کاترین پاندر.pdf
📙📘📗📕📔
🔸 معرفی کتاب


#قانون_توانگری 📖

#کاترین_پاندر 🖋

این کتاب حاصل سالهای کسادی اخیر و سالها زندگی بی برکت است♨️♨️♨️

هیچ کس کسادی و زندگی بی برکت را دوست ندارد.

این کتاب با بیان قوانینی ساده و منسجم کامیابی را تضمین می کند.

قانون توانگری - کاترین پاندر
در سالهای اخیر چه بسیار درباره اندیشه مثبت شنیده اید.

به علت این سالهای کسادی و بی برکت ، عبارات «مقتدرانه اندیشیدن » یا « اندیشه مقتدر » زاییده شده است.

منظور از «اندیشه توانگر » اندیشه ایست که فزونی و کامیابی و دولت و شوکت و ثمرات نیکو به بار آورد.

میزان ارامش و تندرستی و برکت زندگیتان ، میزان توانگری شما را نشان می دهد.

اگر چه اندیشه توانگر از دیدگاه افراد مختلف متفاوت است، با این حال این قدرت را به شما می دهد که به ارزوهای خود، خواه سلامتی و خواه رفاه مالی افزونتر و خواه زندگی شخصی شادمانه ترو … جامه عمل بپوشانید.

این کتاب به سادگی نشان می دهد که چگونه اندیشه توانگر به افراد بیشماری در همه سطوح زندگی کمک کرده است.

همچنان که با این کتاب پیش میروید خود به خود قدرت اندیشه توانگر شما نیز افزایش می یابد، آنگاه تقریبا به اسانی ثمرات شکوهمند آن را درو خواهید کرد...


💯امیدوارم از مطالعه این کتاب لذت ببرید...🌺

📚 @mybookshelf1
📙📘📗📕📔

#تلنگر 💡

دکتر اسپنسر جانسون، نویسنده کتاب چه کسی پنیر من را برداشت، فرق بین آدم‌ها و موش‌ها را این طور توصیف می‌کند.

وقتی یک موش حس می‌کند تلاش‌هایش به نتیجه نمی‌رسد، روش خود را عوض می‌کند، اما وقتی آدم‌ها حس می‌کنند کاری که انجام می‌دهند به نتیجه نمی‌رسد، عصبانی و خسته می‌شوند و دوست ندارند روش خود را عوض کنند. حتی گاهی اگر کسی راهکار تازه‌ای را به آنها نشان دهد، حالت دفاعی به خود می‌گیرند و می‌گویند: «من همیشه این کار را همین طور انجام داده‌ام. «یا» من آدمی این مدلی هستم.»

در اصل این آدم‌ها از پذیرفتن راهکار تازه و انجام آن می‌ترسند و حس می‌کنند ترسشان به این معناست که دیگر روش‌ها اشتباه است.

اگر واقعا می‌‌خواهید در زندگی خود نتایج متفاوتی به دست بیاورید باید از حصاری که به منظور راحتی دور خود کشیده‌اید، پا را فراتر بگذارید و راهکارهای متفاوتی را امتحان کنید.

📚 @mybookshelf1
📝🌸

در اولین برخوردها با آموزه ای در حوزه خودشناسی که میگفت به رنجها لبخند بزن ، غرق در احساسی چندش آور میشدم .
لبخند زدن به رنجها ؟
این نگاه برای من زیادی رمانتیک بنظر میرسید.
نوعی لوس بازی مضحک که شخصی بطرزی احمقانه ، خودش را به نفهمی میزند و به رنج ، لبخند میزند.
با خودم کلنجار میرفتم ، شاید اگر کاری از دستم برمیامد ، دیگر لبخندی در کار نبود ، با همه توانم ، منبع رنج را که شاید شخص خاصی باشد ، مجازات میکردم و خودم را از سر ناتوانی درگیر لبخندی مضحک نمیکردم.
فکری همیشگی مرا در بر میگرفت که لبخند به رنج ، جز دروغ نیست ، کاری از دستت برنمیاید و لبخند نزنی چه کنی ، چاره ای نداری جز اینکه نفرتت را پشت لبخندی دروغین ، پنهان کنی.
زمانی گذشت.
مدتها بود که قضاوت دیگران ، بی اهمیت شده بود ، اینکه در ذهن دیگری چگونه باشم ، اهمیتی نداشت .
به مصاف خویش رفتم .
من بودم و تماشای بی تفاوت افکارم ، احساس و نگرش در مسیر گذشت زمان و پختگی و بلوغ ، خدای من ، منبع تمامی رنجها ، خودم بودم .
زمان گذشت ، من بودم و افکاری که از ذهنم میگذشتند و نگرشی به زندگی که ریشه تمام رنجها بود.
افکارم آنچنان در نظرم ، مزخرف هستند که اولین کسی هستم که پی به مضحک بودنشان برده ام.
افکاری که زاینده رنج من بودند.
افکار من ، خودِ رنج بودند .
به افکارم خندیدم و ناخودآگاه به رنج لبخند زدم.
اینبار لبخندی نه از سر اجبار و سفارش دیگران که از درک حماقتها و مسخره بودن افکارم ، شکفته بود.
چیزی مهم نیست ، جدیت احمقانه ام ناپدید شد .
خدا هست ، تو هستی رفیق ، فقط زندگی کن و نجنگ ، لبخند بزن .
شعور شاید ، همین لبخند به حماقتهایم بود...

به قلم
#کوروش_رهبرزاد 🖋


📚 @MyBookShelf1
Forwarded from پیوند نگار
‍ ‍ در روزگاران پیشین، شغلی بنام خوشه ‌چینی وجود داشت. آنها که دست شان تنگ بود و خرمن و مزرعه ای نداشتند، پشت سر دِروگر ها راه میرفتند و خوشه های جامانده را از زمین بر میداشتند و گاها صاحب مزرعه به دروگران دستور میداد که شلخته درو کنند تا چیزی هم گیر خوشه چین ها بیاید. حافظ نيز در شعرى چنين میفرماید :

ثوابت باشد ای دارای خرمن
اگر رحمی کنی بر خوشه چینی

دستفروشان «خوشه چین» های روزگار ما هستند، آنهايى که در این هوای سرد چشم دارند به اینکه از جیب ما «اسکناسی» بیرون بیاید و چیزی از بساط مختصرشان بخریم. گاهی لازم است شلخته درو کنیم و شلخته خرج کنیم ...


📚 @mybookshelf1
Forwarded from پیوند نگار
📽فیلم سخنرانی دکتر علی صاحبی در TEDx کیش

🗣 موضوع: چطور با تئوری انتخاب زندگی بهتری داشته باشیم و شاد تر زندگی کنیم ؟

حتما وقت بگذارید و ببینید این سخنرانی فوق العاده رو...

کتاب فوق در کانال #کتابخانه_من موجود است

📚@mybookshelf1
خوشبخت‌ترین مردم جهان از چه کشورهایی هستند؟

📚 @mybookshelf1
Forwarded from پیوند نگار
‍ کتاب #هفت_قانون_معنوی_موفقیت 📚

کتاب ۷ قانون معنوی موفقیت

نویسنده: #دیپاک_چوپرا 🖋

📝مترجم: گیتی خوشدل

📖تعداد صفحات: 100

📘این کتاب شامل:

1⃣-قانون توانایی مطلق
2⃣-قانون بخشایش
3⃣-قانون کارما
4⃣-قانون کمترین تلاش
5⃣-علت و معلول
6⃣-قانون دارما
7⃣-قانون عدم دلبستگی
8⃣-قصد و آرزو
9⃣-غایب حیات
🔟-گام های آگاهی و... میباشد.

📚 @mybookshelf1
یزدان به تو عمری دگر و روز دگر داد

یک صبح دگر، ظهر دگر، شام دگر داد

پس سجده و صد شکر که پیمانه نشد پر

این روز مبارک که خدا لطف دگر داد



📚 @mybookshelf1
Forwarded from پیوند نگار
‍ ‍‍ 📖

وقتی شما یک پرتقال را تحت فشار قرار دهید، آب پرتقال یدست می آورید نه چیزی دیگر چون این چیزی ست که در درونش هست.

همین اصل برای شما هم صدق میکند.
وقتی کسی شما را تحت فشار روانی قرار دهد آنچه که بیرون می آید عصبانیت، نفرت، تندی، تنش، افسردگی، خشم چیزی است که در درون شماست.
اگر آنچه در درون دارید را دوست ندارید،
میتوانید با تغییر افکارتان آنرا عوض کنید.

#وین_دایر 🖋

📚 @mybookshelf1
میگن اگه عزیزی جزئی از خاطرات خوب زندگیت شد، برای بودنش ازش تشکر کن، متشکرم که هستی...
بفرستید واسه بهترينهاتون و از بودنشون تشکر کنید❤️☘️❤️

🌹روز جهانی عشق ایرانی مبارک❤️


📚 @mybookshelf1
[چهل قانون عشق ]

📚 قانون سیزدهم :

در این دنیا بیش از ستاره های آسمان، مرشدنما و شیخ نما هست.
مرشد حقیقی آن است که تو را به دیدن درون خودت و کشف کردن زیبایی های باطنت رهنمون می شود. نه آن که به مرید پروری مشغول شود.


#ملت_عشق 📖
#الیف_شافاک 🖋

📚 @mybookshelf1
آنچه آدمی را نابود می‌کند
پستی و فرومایگی روح اوست ...
و ابتذال غم ها و شادی های او
که در این صورت آدمی
به هر نوع خفت و خواری تن می‌دهد
تا به لذتی دست یابد.

#ژان_كريستف 📖
#رومن_رولان 🖋


لینک دانلود این کتاب 👇📕
https://tttttt.me/mybookshelf1/1138


📚 @mybookshelf1
زن، ارتعاشی از وجود خداست. او نه مخلوق بلکه خالق است.

مولانا

📚 @mybookshelf1