#داستان_ازدواج_شهدا🦋✨
بعد از شهادتش ،
جلسات قرآن و غیره توی خونه برگزار می کردم.✨
یک روز برای تهیه نذری و پذیرایی ها خیلی خسته شدم ،
اما بازم از پا خودم را ننداختم 😄🌱مراسم شروع شد.
طبق معمول خانم ها آمدند برای شرکت توی این جلسات .
من همیشه عکس شهید را بالای دیوار میزدم .
🙂موقع پذیرایی شد و بلند شدیم برای پخش نذری ها آن روز همه از نظر تبرک کردند .
الا یک خانم که تمام وقت خیره بود به قاب عکس زده شده به بالای دیوار!!!😕
صبح فردای آن روز زنگ در را زدن،
وقتی در را باز کردم همان خانوم بود🌹 تعارف کردم بیاد داخل وقتی نشستیم گفتم:
خیر باشه اتفاقی افتاده؟
گفت والا دیروز شهید از دست ما دلخور شدن آمدم حلالیت بگیرم...🖤
تعجب کردم گفتم چطور خندید و گفت دیشب به خوابم آمدند و گفتند خانوم من خیلی برای پر برپا کردن مراسم زحمت کشید چرا از نظری که درست کرده بود برنداشتی مگر از از من حاجت نخواستی پس چرا از در خونم دست خالی برگشتی خلاصه ما رو حلال کنید خانوم با اشکی که در چشمم نشسته بود گفتم این چه حرفی حلالتون باشه😌 انشاالله حاجت روا باشید این خانم که رفت رو به عکسش نشستم و گفتم نیستی ولی هوام رو داری!!🤩
بعد از شهادت روزی نبود که حس کنم پیشم نیست یا توی خواب کسی می رفت یا به هر طریق دیگه ای که بود کمکم میکرد ❤️به همه می گفت خانم من را دست تنها نگذارید🦋
به نقل از همسر شهید
#شهید_علی_بابا_مزروعی
#زندگی_شیرین
•_••_••_••_••_••_••_••_••_••_••_••_••_••_
🍕⃝⃝🍂||↫ #زندگی_به_سبک_شهدا ⌈♡⌋
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
@mojaradan
بعد از شهادتش ،
جلسات قرآن و غیره توی خونه برگزار می کردم.✨
یک روز برای تهیه نذری و پذیرایی ها خیلی خسته شدم ،
اما بازم از پا خودم را ننداختم 😄🌱مراسم شروع شد.
طبق معمول خانم ها آمدند برای شرکت توی این جلسات .
من همیشه عکس شهید را بالای دیوار میزدم .
🙂موقع پذیرایی شد و بلند شدیم برای پخش نذری ها آن روز همه از نظر تبرک کردند .
الا یک خانم که تمام وقت خیره بود به قاب عکس زده شده به بالای دیوار!!!😕
صبح فردای آن روز زنگ در را زدن،
وقتی در را باز کردم همان خانوم بود🌹 تعارف کردم بیاد داخل وقتی نشستیم گفتم:
خیر باشه اتفاقی افتاده؟
گفت والا دیروز شهید از دست ما دلخور شدن آمدم حلالیت بگیرم...🖤
تعجب کردم گفتم چطور خندید و گفت دیشب به خوابم آمدند و گفتند خانوم من خیلی برای پر برپا کردن مراسم زحمت کشید چرا از نظری که درست کرده بود برنداشتی مگر از از من حاجت نخواستی پس چرا از در خونم دست خالی برگشتی خلاصه ما رو حلال کنید خانوم با اشکی که در چشمم نشسته بود گفتم این چه حرفی حلالتون باشه😌 انشاالله حاجت روا باشید این خانم که رفت رو به عکسش نشستم و گفتم نیستی ولی هوام رو داری!!🤩
بعد از شهادت روزی نبود که حس کنم پیشم نیست یا توی خواب کسی می رفت یا به هر طریق دیگه ای که بود کمکم میکرد ❤️به همه می گفت خانم من را دست تنها نگذارید🦋
به نقل از همسر شهید
#شهید_علی_بابا_مزروعی
#زندگی_شیرین
•_••_••_••_••_••_••_••_••_••_••_••_••_••_
🍕⃝⃝🍂||↫ #زندگی_به_سبک_شهدا ⌈♡⌋
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
@mojaradan