مدافعان حرم بی بی زینب (س)
34 subscribers
6.96K photos
1.23K videos
42 files
611 links
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂

در عشق اگر چه منزل آخر شهادت است،

تڪلیف اول است #شهیدانه❤️ زیستن...

آن ڪس ڪه شود #شهید❤️ او را لیاقت است،
اهل عمل و صدق و امانت است.

کانالے براے شهدا🌹

به نیت شهدا🌹

با شهدا🌹
Download Telegram
‍ حاج حسین خرازی نشست ترک موتورم.
بین راه، به یک نفربر پی ام پی برخوردیم که در #آتش می سوخت.
فهمیدیم یک #بسیجی داخل نفربر گرفتار شده و دارد زنده زنده می سوزد!😱

من و حسین آقا هم برای نجات آن بنده ی خدا با بقیه همراه شدیم.
گونی سنگرها را برمی داشتیم و از همان دو سه متری، می پاشیدیم روی آتش!
جالب این بود که آن عزیزِ گرفتار شده، با این که داشت می سوخت، اصلا #ضجه و #ناله نمی زد!😳🤔
و همین پدر همه ی ما را درآورده بود!

بلند بلند فریاد می زد:
#خدایا!
الان پاهام داره می سوزه!
می خوام اون ور ثابت قدمم کنی!
خدایا!
الان سینه ام داره می سوزه!
ین سوزش به سوزش سینه ی حضرت #زهرا نمی رسه!
خدایا!
الان دست هام سوخت!
می خوام تو اون دنیا دست هام رو طرف تو دراز کنم!
نمی خوام دست هام گناه کار باشه!
خدایا!
صورتم داره می سوزه!
این سوزش برای امام زمانه!
برای ولایته!
اولین بار حضرت زهرا این طوری برای ولایت سوخت!

آتش که به سرش رسید، گفت:
خدایا! دیگه طاقت ندارم،
دیگه نمی تونم،
دارم تموم می کنم.
لااله الا الله،
خدایا!
خودت #شاهد باش!
خودت شهادت بده آخ نگفتم!

آن لحظه که جمجمه اش ترکید، من دوست داشتم خاک گونی ها را روی سرم بریزم!
بقیه هم اوضاعشان به هم ریخت.
حال حسین آقا از همه بدتر بود.
دو زانویش را بغل کرده بود و های های گریه می کرد و می گفت:
خدایا!
ما جواب اینا را چه جوری بدیم؟
ما #فرمانده ایناییم؟
اینا کجا و ما کجا؟
اون دنیا خدا ما رو نگه نمی داره بگه جواب اینا رو چی می دی؟😢😭

زیر بغلش را گرفتم و بلند کردم و هر طوری بود راه افتادیم.
تمام مسیر را، پشت موتور، سرش را گذاشت روی شانه ی من و آن قدر #گریه کرد که پیراهن و حتی زیر پوشم خیسِ #اشک شد.😢

🌷#شهید_حاج_حسین_خرازی🌷


https://telegram.me/joinchat/Cg9wakFE4CrTg0VE1aPLaQ
🔹 #بسیجی آن دریادلی ست که یک کارت عضویت دربسیج دارد وآن هم سند شهادت اوست.

🔸شهید #علی_امرایی

سپاه قدس | 📡
💕حضرت آقا چه زیبا فرمودند💕

#پایان مأموریت بسیجی#شهادت است.
#بسیجی_شهید_علی_جمشیدی
#شهادت:۱۳۹۵/۰۲/۱۷
#سوریه

@modafeharam_zeynab
شهیدآوینی
#بسیجی‌_ها دلباخته‌ی حقند و ما دلباخته‌ی بسیجی‌ها هستیم. آنها سربازان امام زمان و پیوستگان به او هستند.وتو اگر در جست‌وجوی #موعود خویش هستی او را در میان سربازانش بجوی
🍃🌸مـدافـعـان حـرم بـے بے زیـنـب🌸🍃

🌹هوالشـღـیـــــــــــــد🌹
‌‌
💠یکی یه جا نوشته بود:
هرکی #بسیجی تر،پَر
چرا هرکی بسیجی تر باشه، زودتر میپره؟
چرا راحت تر میتونه پر وا کنه؟

🔸شاید به قول #حاج_حسین_یکتا چون به سمت خدا پروا کرده، راحت تر پر، وا کرده...
شاید هم تونسته از #سیمخاردار نفسش عبور کنه...
‌‌
#تفکربسیجی یعنی گناه نکنی...
تفکر بسیجی یعنی از خدا پروا کنی...
‌‌
🔹تفکر بسیجی یعنی مثل؛
🌹 شهید عباس دانشگر🌹
توی ۲۳ سال عمرت، حتی یکبار هم به صورت دختر عموت نگاه نکنی...
‌‌
🔸تفکر بسیجی یعنی مثل ؛
🌹 شهید مجید محمدی 🌹
بگی: از دار دنیای چیزی ندارم جز یک پیام! یقه‌تان را میگیرم اگر #ولایت_فقیه را تنها بگذارید...
‌‌
🔹تفکر بسیجی یعنی مثل؛
🌹شهید محمد ابراهیم همت🌹
وقتی فهمیدی شام فرمانده‌ها با شام سربازها فرق داره، غذا نخوری و وقتی یکی از همرزمات بهت گفت:«به خدا فردا همین غذا رو به سربازا هم میدیم»٬ بگی:«به خدا منم فردا این غذا رو میخورم.»
‌‌
‌‌‌
🔸تفکر بسیجی یعنی مثل؛
🌹شهید مصطفی چمران🌹
آمریکا و پول و امکانات رو ول کنی و با یه کلاش، پاشی بیای تا از انقلابت، دینت، کشورت و ناموست دفاع کنی...
‌‌‌
🔹تفکر بسیجی یعنی مثل؛
🌹شهید حسن باقری🌹
میتونی با سمت عکاس بیای جبهه ولی موقع شهادت، قائم مقام فرمانده نیروی زمینی سپاه باشی...
‌‌
🔆برادر بسیجی که عاشق و مشتاق و آماده‌ی شهادتی،‌ یادت باشه..

🌹‌‌‌‌ هرکی بسیجی تر، پَر🌹
‌‌‌‌
🔆اللهم ارزقنا توفیق الشهادت فی سبیلک🔆

🍃🌸مـدافـعـان حـرم بـے بے زیـنـب🌸🍃

🌹🌹🍃🍃🍃🌹🌹🍃🍃🍃
https://telegram.me/joinchat/AAAAAEFE4CoGVeWs1aPLaQ
🌹🌹🍃🍃🍃🌹🌹🍃🍃🍃
رسم #پرواز
همین بـــــود..
هر ڪہ #بسیجی تر
پـــــر ...


#شهید_امر_به_معروف
#شهید_علی_خلیلی


@modafeharam_zeynab
همسر #شهید_مهدی_باکری:


یکی از خصوصیات بارز #شهید_باکری که خیلی برایم جالیم جالب بود، این بود که مسائل محیط کارش را زیاد در منزل مطرح نمی‌کرد و معتقد بود که اگر اینها مطرح شود ممکن است به انسان #غرور دست بدهد و #اخلاصی که انسان می‌تواند نسبت به کارهایی که کرده است داشته باشد ناگهان از بین برود.

لذا به این علت مسائل #جبهه و کارهایی را که به خودش مربوط بود مطرح نمی‌کرد.

یک روز اتفاقاً خودم از ایشان پرسیدم این همه افراد #جبهه می‌روند و می‌آیند و کلی درباره آن حرف می‌زنند، ولی شما اصلاً صحبت نمی‌کنید با این همه مسئولیت سنگینی که داری، چرا حرف نمی‌زنی؟

ایشان گفتند: من که آنجا کاری نمی‌کنم کارها را #بسیجی_ها می‌کنند و آنقدر به این بسیجی‌ها علاقه داشت که همواره از آنها به عنوان فرزند یاد می‌کردند و می‌گفتند این‌ها بچه‌های من هستند و هرکس که از بچه‌های لشکر #شهید می‌شد عکس‌اش را به خانه می‌آورد و به دیوار اتاقش نصب می‌کرد.....

اتاقش شده بود یک نمایشگاه عکس. وقتی که من مثلاً از بیرون می‌آمدم خانه. می‌دیدم که به این #عکس_شهدا خیره شده است و زیر لبش اشعاری را زمزمه می‌کند و چشمهایش پر از اشک شده است؛ می‌خواست گریه کند ولی من که وارد اتاق می‌شدم صحنه عوض می‌شد......

در مورد خودش و در مورد #شهادت خودش صحبت نمی‌کرد؛ چرا که معتقد بود که بادمجان بم آفت ندارد.....

ولی من یقیناً می‌دانستم #مهدی که یکی از افراد برگزیده خدا بود، حتماً در آینده نزدیک به مقام و درجه رفیع #شهادت خواهد رسید.....
به دل ذکر خدا دارد بسیجی
نشان از اولیاء دارد بسیجی

به بزم عاشقان ساقی قدم نه
که نام دلربا دارد #بسیجی

🌹هفته بسیج بر بسیجیان دریادل مبارکباد🌹

@modafeharam_zeynab
در مدرسه شهادت
در کلاس شهدا
راه شهید ، درس شهید

در ادامه‌ی عملیات کربلای پنج در حال رفتن بطرف کانال ماهی بودیم و فرمانده در جلوی ستون حرکت می‌کرد، عراقی‌ها شیمیایی زدند و همه، زود #ماسک‌ها را زدیم.

به یکباره شنیدیم یکی از پشت سر داد می‌زند. برگشتم پشت سر را نگاه کردم یک بسیجی بود. از سر و صدایش فرمانده هم برگشت عقب را نگاه کرد و از مسؤل دسته پرسید چه شده است، آن بسیجی کمی عقب مانده بود و می‌گفت: ماسکش را گم کرده است، #فرمانده دوید طرفِ بسیجی و ماسکش را درآورد و به آن #بسیجی داد و گفت: سریع بـزن ، بعد خودش چفیه‌ای که انداخته بود دور گردنش را با آب قمقمه‌اش خیس کرد و جلوی دهانش گرفت...

بچه‌ ها رفتند طرفش و خواستند ماسک خودشان را به او بدهند قبـول نکرد و گفت:
دستور می‌دهم کسی ماسکش را در نیاورد....

#شهیـد_سردار_بنامعلی_محمدزاده
#فرمانده‌گردان‌مقداد_لشگر۳۱عاشورا
#شهادت_عملیات‌کربلای‌پنج
شادی روحش صلوات
او در #سیره_شهدا ذوب شده بود مــادر از خصوصیـاتش اینگونه روایت می‌کند: #علیرضا لباس نو نمی‌پوشید می‌گفت مگر رزمنده‌های ما لباس نو می‌پوشیدند موقع خواب تشک زیرش نمی‌انداخت و می‌گفت مگرشهدای ماروی تشک می‌خوابیدند او #بسیجی به تمام معنا بود؛ وقتی از او می‌پرسیدم در پادگان چه کاره هستی؟ می‌گفت جاروکشم...
شوخ طبع بود و در عین حال با ادب از هر غذایی نمی‌خورد و می‌گفت نمی‌دانم پول این غذا از چه راهی تهیه شده ، اهل تضرع بود و عبادت خالصانه گاهی شب‌ها که می‌رفتم رویش پتو بیاندازم که سردش نشود، می ‌دیدم عبا انداخته و دارد قـرآن می‌خـواند و گریـه می‌ڪنـد...

#جستجــوگر_نـور
#شهید_تفحص_علیرضا_شهبازی
سـالروز شهــادٺ
گلزار شهدای تهران قطعه ۲
💔🤲
🥀😔
@modafeharam_zeynab
مادر مرا چو زاد
به پیشـانی‌ام نوشت
قربانـی اش ڪنید
که این #نذر_زینب (س) است ...

#بسیجی_مدافع_حـرم🥀🤲 💔

شبتون شهدایی
@modafeharam_zeynab
تصویری محرمانه از استراحت گاه لاکچری بسیجی‌‌ها در پلدختر

#بسیجی_اراکی
#خداقوت_دلاور

@modafeharam_zeynab
اگر می خواهید کارتان برکت پیدا کند:
به خانواده شهدا سر بزنید؛
زندگی نامه شهدا را بخوانید؛
سعی کنید در روحیه خود شهادت طلبی را پرورش دهید ...
#مدافع_حرم
#بسیجی_شهید_مصطفی_صدرزاده🌷
@modafeharam_zeynab
#سیره_شهدا

بهش گفتم رفیق، دانشگاه یک پرسنل جای خالی داره نیرو هم احتیاج داره
تو هم که نیروی ارزشی و ولایی هستی
ماشاءالله دور و برت پر از رجال سیاسیه،دستت بازه
بیا از بند پارتی استفاده کن برو سرکار
تبسمی زد و گفت:رفیق! اگر آزمون برگزار میکنندهمه میتونند شرکت کنند
مسئله ای نیست اسم من هم بده
ولی اگر مردم عادی نمیتوانند بیایند شرکت کنند،از موقیعت_شغلی و #بسیجی_ام سوءاستفاده نمیکنم
#شهید_علی_جمشیدی
#سیره_شهدا

بهش گفتم رفیق، دانشگاه یک پرسنل جای خالی داره نیرو هم احتیاج داره
تو هم که نیروی ارزشی و ولایی هستی

ماشاءالله دور و برت پر از رجال سیاسیه،دستت بازه
بیا از بند پارتی استفاده کن برو سرکار

تبسمی زد و گفت:
رفیق! اگر آزمون برگزار میکنند
همه میتونند شرکت کنند
مسئله ای نیست اسم من هم بده

ولی اگر مردم عادی نمیتوانند بیایند شرکت کنند،از موقیعت_شغلی و #بسیجی_ام سوءاستفاده نمیکنم

#شهید_علی_جمشیدی

+ماشهادت دادیم که #شهادت زیباست↓
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#اقبال_واحدی

#واحدی: قبل از آنکه خود را #مجری بدانم، در این جنگی که علیه کشور ایجاد شده، خود را #بسیجی می‌دانم.
•┈┈••✾