#فرقه
داستان دوم
#خوارج
تمامی ما اعتقاد داریم خوارج در جنگ صفین و پس از آن که سپاه معاویه به نیرنگ عمرو عاص قرآن بر بالای نیزه کردند به وجود آمدند.
اما این اشتباه است .
#تشکیل خوارج
ذوالخویصره
درتفاسیر قرآن گفته‌اند که آیه 59 سوره توبه در شأن وی نازل شده و علت آن اعتراضش به نحوه تقسیم غنایم بوده‌است. ذوالخویصره هنگام تقسیم غنایم حنین، ضمن اعتراض به پیامبر اکرم درباره نحوه تقسیم غنایم،با اعتراض از ایشان خواست تا عدالت را رعایت کند پیامبر فرمود:اگر من عدالت نداشته باشم پس چه کسی عدالت دارد . اصحاب خواستند اورا بکشند پیامبر مانع شد و در اشاره به سرانجام وی، خطاب به یارانش فرمود که وی در آینده پیروانی خواهد یافت که شما عبادت و نماز و روزه خود را در برابر عبادت و نماز و روزه آنان ناچیز می‌دانید، قرآن می‌خوانند اما از درک آن ناتوان‌اند و از دین، همچون تیر رهاشده از چله کمان خارج میشود ، اینها از اسلام خارج‌اند. در ادامه این روایت اشاره شده‌است که آنان پیرو مردی دارای پستان برآمده یا ناقص‌دست خواهند بود .از انس‌بن مالک نقل شده که عبادت ذوالخویصره موجب تعجب او (انس‌بن مالک) و دیگران گردیده‌است. حتی روزی نزد پیامبر از وی سخن به‌میان آمده و آن حضرت او را نشناخته تا اینکه ذوالخویصره، برحسب اتفاق، از آنجا عبور و توقف نموده و پیامبر او را فردی معرفی کرده‌است که سیمای شیطان را دارد .در دوران خلافت امام‌علی علیه‌السلام، ذوالخویصره در جنگ صِفّین حضور یافت و ابتدا در رکاب حضرت علی پیکار کرد، ولی در واقعه تحکیم*، از معترضان و سپس رهبران خوارج شد ذوالخویصره در جمع خوارج خطبه‌ای خواند و آنان را به خیزش برضد مسلمانانی که به‌زعم او گمراه شده‌بودند، فرخواند و حتی از حضرت علی خواست از پذیرش قول به حکمیت توبه کند ذالخویصره در نبرد نهروان، فرماندهی بخش راست سپاه خوارج را برعهده داشت پس از پایان نبرد، عده‌ای با یادآوری سخن پیامبر در پی یافتن ذوالخویصره بودند. امام‌علی علیه‌السلام دستور داد به دنبال وی بگردند و برای یافتن او تک‌تک اجساد را با گذاردن چوب نی نشانه‌گذاری کردند تا ذوالخویصره را زودتر بیابند سرانجام، جنازه او را در کنار لجنزاری یافتند طبری نیز از قول ابومریم نقل کرده‌است که پیش از قتل ذوالخویصره، وی بارها از علی علیه‌السلام شنیده بود که گروهی از مسلمانان، همچون تیر از چله کمان، از اسلام خارج شده‌اند و نشانه آنان رهبریشان توسط مردی ناقص‌دست است .
عمر سؤال از معانى و مفاهيم قرآن را منع كرد و مى‌گفت: مردم بايد ظاهر قرآن را بخوانند و نيز از بيان و ذكر احاديث و سنّت و سيرۀ رسول خدا صلّى الله عليه و آله منع كرد و دستور داد تا استانداران او در شهرها و بلاد به مردم امر كنند تا احاديث رسول الله را براى مردم بازگو نكنند. و هر كس حديثى از رسول خدا نقل مى‌كرد مورد تعرّض او قرار مى‌گرفت. و شلاّق و تازيانۀ دستى او به قدرى قوى و در زدن سريع بود كه براى كسى جرأت سؤال و پرسش نگذارده بود، زيرا دِرَّۀ عُمَر (تازيانۀ دستى) طرف مقابل را نمى‌شناخت و سر و صورت و گردن و بدن را از هم تشخيص نمى‌داد. مسكين پرسنده به مجرّد سؤال از مسئله‌اى چنان تازيانه مى‌خورد كه سر ورم مى‌كرد و از بينى و دهان خون جارى مى‌شد.
ابن أبى الحديد در «شرح نهج البلاغه» دارد كه: دِرَّةُ عُمَرَ أهْيبُ مِنْ سَيفِ الْحَجَّاجِ3«تازيانۀ دستى عمر، از شمشير برّان حجّاج بن يوسف ثقفى وحشتناك‌تر و ترساننده‌تر بود».
با منع عمر از فهم قران و ذکر حدیث ،در زمان او گروهی تشکیل شدن به نام قرآ قرآن را میخواندند و به ظاهر آن عمل میکردند و سنت رسول خدا دوری می کردند،که بعد ها خوارج نام گرفتند .
در شرح اخبار قاضی نعمانی و مسنف ابو شیبه کوفی و ... آمده؛ ((خوارج آمدند که در آن زمان به آنها می گفتند قرآ)).
*پس بنیان گذار خوارج عمر ابن خطاب بود .***
کانال مهدویت و مدعیان دروغین
@modaein
داستان دوم
#خوارج
تمامی ما اعتقاد داریم خوارج در جنگ صفین و پس از آن که سپاه معاویه به نیرنگ عمرو عاص قرآن بر بالای نیزه کردند به وجود آمدند.
اما این اشتباه است .
#تشکیل خوارج
ذوالخویصره
درتفاسیر قرآن گفته‌اند که آیه 59 سوره توبه در شأن وی نازل شده و علت آن اعتراضش به نحوه تقسیم غنایم بوده‌است. ذوالخویصره هنگام تقسیم غنایم حنین، ضمن اعتراض به پیامبر اکرم درباره نحوه تقسیم غنایم،با اعتراض از ایشان خواست تا عدالت را رعایت کند پیامبر فرمود:اگر من عدالت نداشته باشم پس چه کسی عدالت دارد . اصحاب خواستند اورا بکشند پیامبر مانع شد و در اشاره به سرانجام وی، خطاب به یارانش فرمود که وی در آینده پیروانی خواهد یافت که شما عبادت و نماز و روزه خود را در برابر عبادت و نماز و روزه آنان ناچیز می‌دانید، قرآن می‌خوانند اما از درک آن ناتوان‌اند و از دین، همچون تیر رهاشده از چله کمان خارج میشود ، اینها از اسلام خارج‌اند. در ادامه این روایت اشاره شده‌است که آنان پیرو مردی دارای پستان برآمده یا ناقص‌دست خواهند بود .از انس‌بن مالک نقل شده که عبادت ذوالخویصره موجب تعجب او (انس‌بن مالک) و دیگران گردیده‌است. حتی روزی نزد پیامبر از وی سخن به‌میان آمده و آن حضرت او را نشناخته تا اینکه ذوالخویصره، برحسب اتفاق، از آنجا عبور و توقف نموده و پیامبر او را فردی معرفی کرده‌است که سیمای شیطان را دارد .در دوران خلافت امام‌علی علیه‌السلام، ذوالخویصره در جنگ صِفّین حضور یافت و ابتدا در رکاب حضرت علی پیکار کرد، ولی در واقعه تحکیم*، از معترضان و سپس رهبران خوارج شد ذوالخویصره در جمع خوارج خطبه‌ای خواند و آنان را به خیزش برضد مسلمانانی که به‌زعم او گمراه شده‌بودند، فرخواند و حتی از حضرت علی خواست از پذیرش قول به حکمیت توبه کند ذالخویصره در نبرد نهروان، فرماندهی بخش راست سپاه خوارج را برعهده داشت پس از پایان نبرد، عده‌ای با یادآوری سخن پیامبر در پی یافتن ذوالخویصره بودند. امام‌علی علیه‌السلام دستور داد به دنبال وی بگردند و برای یافتن او تک‌تک اجساد را با گذاردن چوب نی نشانه‌گذاری کردند تا ذوالخویصره را زودتر بیابند سرانجام، جنازه او را در کنار لجنزاری یافتند طبری نیز از قول ابومریم نقل کرده‌است که پیش از قتل ذوالخویصره، وی بارها از علی علیه‌السلام شنیده بود که گروهی از مسلمانان، همچون تیر از چله کمان، از اسلام خارج شده‌اند و نشانه آنان رهبریشان توسط مردی ناقص‌دست است .
عمر سؤال از معانى و مفاهيم قرآن را منع كرد و مى‌گفت: مردم بايد ظاهر قرآن را بخوانند و نيز از بيان و ذكر احاديث و سنّت و سيرۀ رسول خدا صلّى الله عليه و آله منع كرد و دستور داد تا استانداران او در شهرها و بلاد به مردم امر كنند تا احاديث رسول الله را براى مردم بازگو نكنند. و هر كس حديثى از رسول خدا نقل مى‌كرد مورد تعرّض او قرار مى‌گرفت. و شلاّق و تازيانۀ دستى او به قدرى قوى و در زدن سريع بود كه براى كسى جرأت سؤال و پرسش نگذارده بود، زيرا دِرَّۀ عُمَر (تازيانۀ دستى) طرف مقابل را نمى‌شناخت و سر و صورت و گردن و بدن را از هم تشخيص نمى‌داد. مسكين پرسنده به مجرّد سؤال از مسئله‌اى چنان تازيانه مى‌خورد كه سر ورم مى‌كرد و از بينى و دهان خون جارى مى‌شد.
ابن أبى الحديد در «شرح نهج البلاغه» دارد كه: دِرَّةُ عُمَرَ أهْيبُ مِنْ سَيفِ الْحَجَّاجِ3«تازيانۀ دستى عمر، از شمشير برّان حجّاج بن يوسف ثقفى وحشتناك‌تر و ترساننده‌تر بود».
با منع عمر از فهم قران و ذکر حدیث ،در زمان او گروهی تشکیل شدن به نام قرآ قرآن را میخواندند و به ظاهر آن عمل میکردند و سنت رسول خدا دوری می کردند،که بعد ها خوارج نام گرفتند .
در شرح اخبار قاضی نعمانی و مسنف ابو شیبه کوفی و ... آمده؛ ((خوارج آمدند که در آن زمان به آنها می گفتند قرآ)).
*پس بنیان گذار خوارج عمر ابن خطاب بود .***
کانال مهدویت و مدعیان دروغین
@modaein