❥ میتینگ عاشقانه ها ❥
92K subscribers
34.3K photos
3.44K videos
1.58K files
5.86K links
عاشقانه ای برای شما 😍

‌یاعلی گفتیم وعشق آغازشد ..❤️

♡ چنـل فـارغ از هـرگـونه تـبادلـات ♡

مرسی که هستید 💐😍
Download Telegram
❥ میتینگ عاشقانه ها ❥
😍 رمان زیبای [سفر به دیار عشق] به قلم زیبای arameeshgh20 🌹 هر روز در کانال میتینگ عاشقانه ها 😘 از قسمت اول بخونین👇 https://tttttt.me/mitingg/143943 #سفر_به_دیار_عشق ♥️ #قسمت_1139 پوزخندی رو لبای سروش میشینه و میگه: آره من هم دادم... چیزی نمیگم... فقط دست سروش…
😍 رمان زیبای [سفر به دیار عشق]
به قلم زیبای arameeshgh20 🌹
هر روز در کانال میتینگ عاشقانه ها 😘

از قسمت اول بخونین👇
https://tttttt.me/mitingg/143943

#سفر_به_دیار_عشق ♥️ #قسمت_1140

دقیقا در چند قدمیش توقف میکنه و با تمسخر میگه:
میخوای بگی نمیدونی؟
آلاگل با نگرانی و ترس به سروش نگاه میکنه
سروش من رو بیشتر تو بغلش میکشه و دست چپم رو با دست چپ خودش بالا میاره.. آلاگل با حیرت به حلقه هامون نگاه میکنه
آلاگل یه قدم به عقب میره و میگه: دروغه.. داری دروغ میگی
سروش با خونسردی میگه: اتفاقا بزرگترین حقیقته زندگیم همینه... بالاخره تونستم گندی که جنابعالی به زندگیه من و ترنم زده بودی
رو جمع و جور کنم... بالاخره عشقم رو مال خودم کردم.. بالاخره تونستم به اون آرامشی که دنبالش بودم برسم
اشک تو چشمای آلاگل جمع میشه
آهی میکشمو سری به نشونه ی تاسف تکون میدم... نه دلم میخواد داد بزنم.. نه جیغ بکشم.. نه حتی یه پوزخند رو لبام بیارم... حتی
دلم نمیخواد به این دختری که رو به روم واستاده و هنوز هم تو نگاش رنگ پشیمونی نیست نگاه کنم.. هیچوقت به سروش نگفتم که
اون روزایی که فکر میکردم عاشق آلاگلی چند باری با خودم کلنجار رفته بودم که رضایت بدم... حالا برام سخته رو در روی این دختر
واستم و بگم هیچی نشده.. روحم زخم خورده هست و با این قلب ترک خورده به سختی دارم زندگیم رو میسازم... مگه با پوزخند و
تمسخر و سه سال حبس چیزی جبران میشه؟.. تنها دل خوشیم همین سروشه که اون هم پا به پای من از سختیهای من عذاب میشه
سروش که انگار به هدفش رسیده خطاب به من میگه: بریم عزیزم... امروز خیلی خسته شدی
زمزمه وار میگم: بریم
همینکه برمیگردیم تا بریم آلاگل به کت سروش چنگ میزنه و میگه: سروش نرو.. سروش تو رو خدا صبر کن... بذار باهات حرف
بزنم... همه چیز رو واست توضیح میدم... میدونم داری اذیتم میکنی
سروش با حرص آلاگل رو به عقب هول میده
ولی آلاگل با گریه میگه: سروش من به خاطر تو از همه چیزم گذشتم... این دختره ی عوضی هیچوقت دیگه نمیتونه مثه یه زن کامل
باهات زندگی کنه
سروش با خشم به عقب برمیگرده همونطور که سعی میکنه صداش بلند نشه از بین دندونای کلید شده میگه: تو الان چه زری زدی؟
بازوی سروش رو میکشم و میگم: سروش بیخیال شو.. بیا بریم
میترسم سروش عصبانی بشه و به دردسر بیفته... طاهر و نریمان اینا هم رفتن بیرون.. همین بیشتر نگرانم میکنه
سروش: نه ترنم.. بذار ببینم این کثافت الان چی گفت
بعد خطاب به آلاگل میگه: جرات داری یه دفعه ی دیگه حرفتو تکرار کن
آلاگل با هق هق میگه: من همه ی این کارا رو بخاطر تو کردم سروش.. به خدا دوستت دارم
سروش با نفرت میگه: ببین عوضی یه چیز میگم خوب تو گوشت فرو کن حالم از خودت و ابراز عالقتو و عشق مزخرفت بهم میخوره...
بهتره با زن من درست صحبت کنی و صفتی رو که فقط و فقط لایق خودته به خانومم نچسبونی و گرنه یه کاری میکنم......
سریع وسط حرف سروش میپرمو میگم: سروش...

کانال دوممونو دیدین؟! 😍🌹 سوپرایز ویژه 👇
telegram.me/joinchat/AAAAAEGrkV-wqeuSdr18wA