مسعود زمانی مقدم
1.47K subscribers
337 photos
11 videos
66 files
401 links
دکتری جامعه‌شناسی و مترجم
در این کانال یادداشت‌ها، نوشته‌ها و مقالاتم را به اشتراک می‌گذارم.

ارتباط با من:
@masoudzmp

اینستاگرام:
https://www.instagram.com/m.zamani_moghadam

صفحه مقالات علمی در مگ‌ایران:
http://magiran.com/R441950
Download Telegram
چگونه برنامه‌ریزی می‌کنم؟

مسعود زمانی مقدم
@masoudzamanimoghadam

👇👇👇
چگونه برنامه‌ریزی می‌کنم؟

ما در دنیای سرعت و عصر رسانه‌ها به‌طور مداوم در معرض هجوم بی‌امان اطلاعات و درگیری‌های ذهنی بسیار قرار داریم. در چنین وضعیتی اگر برنامه‌ریزی نکنیم در باتلاقی از بیهودگی و سردرگمی و اتلافِ بسیارِ وقت گرفتار می‌شویم. بهتر است برنامه‌ریزی‌مان مکتوب باشد. طبق تجربهٔ شخصی خودم پیشنهاد می‌کنم یک دفترچهٔ برنامه‌ریزی هفتگی داشته باشید و قبل از شروع هفته در آن صرفاً مهم‌ترین کارهای خود را بنویسید و خودتان را مقید به انجام آن کارها بکنید.

برای این کار چند نکته را در نظر داشته باشید:

🔸نخست، تنها کارهای مهم‌تان را بنویسید و امور روزمره یا کارهای روتین و روزانه‌تان را وارد برنامه‌ریزی نکنید. چون موجب می‌شود کارهای اصلی نادیده گرفته شوند. مثلاً برای من مطالعه و کتابخوانی کاری روتین و روزمره است و آن را در برنامه‌ریزی‌ام نمی‌آورم، مگر آن بخش از مطالعه که برای هدف خاصی است.

🔸دوم، برنامه‌ریزی‌تان بهتر است هفتگی باشد، نه روزانه. زیرا این‌طور می‌توانید انعطاف بیشتری داشته باشید. مثلاً اگر کاری را شنبه نتوانید انجام دهید می‌توانید آن را به روز دیگری در هفته موکول کنید.

🔸سوم، از این دفترچه برای یادآوری هم می‌توانید استفاده کنید. مثلاً یادآوری
قرار ملاقات، ثبت‌نام، خرید و انجام برخی کارهای متفرقه و امثالهم.

🔸چهارم، طبق برنامه‌تان خودتان را در یک یا دو روز هفته آزادتر بگذارید. در واقع، در این یکی دو روز می‌توانید استراحت کنید یا کارهای عقب‌افتاده را جلو ببرید.

🔸پنجم، در پایان هر روز، با توجه به میزان و کیفیت انجام برنامه‌تان و همین‌طور با توجه به دیگر اتفاقات یا چگونگی آن روز، به آن روز یک امتیاز بدهید. من امتیاز را از یک تا ده تعیین کرده‌ام. اما این قراردادی است و می‌تواند به‌طور مثال از یک تا ۵ یا از یک تا ۲۰ باشد.

🔸ششم، به‌هرحال، در امتیازدهی به برنامه‌تان خیلی سخت‌گیر نباشید. امتیازدهی می‌تواند انگیزه برای دنبال‌کردن برنامه را افزایش دهد و همچنین معیاری باشد برای ارزیابی فعالیت‌های‌تان در طول ماه و سال.

🔸هفتم، می‌توانید برای برخی از کارها یا فعالیت‌هایی که مناسب و درست نمی‌دانید امتیاز منفی در نظر بگیرید. مثلاً وقتی بیش‌ از حد در شبکه‌های اجتماعی وقت‌تلفی می‌کنید، از امتیاز نهایی آن روز کم کنید.

🔸هشتم، اگر آن روز حال‌تان خوب بوده است و به شما خوش گذشته است، امتیاز بالایی به خودتان بدهید، حتی اگر طبق برنامه عمل نکرده‌اید.

مسعود زمانی مقدم
@masoudzamanimoghadam
از نظر من روشنفکری در تاریخ معاصر ایران با نوعی سردرگمی مواجه بوده است که یکی از دلایل آن پیچیدگی‌های متعاقب مدرن‌شدن جامعهٔ ایرانی بوده است که موجب شده کار روشنفکری بیشتر همچون واکنشی به تغییرات مدرن نمود پیدا کند. از سوی دیگر و مرتبط با دلیل قبلی، زمینه‌مند نبودن کار روشنفکری نیز آفتی در رویکرد به جامعه و تاریخ ایران بوده است. چپ‌گرایی، امت‌گرایی (اسلام‌گرایی)، ایران‌گرایی و نوگرایی همگی تا حد زیادی در میان روشنفکران معاصر ایرانی زمینه‌مند نبوده‌اند و عمدتاً در یکی از آن‌ها راه افراط دنبال شده است. من بر این باورم که با وجود پدیدهٔ مدرن دولت-ملت و نیز تاریخ و فرهنگ ایران، در فهم جامعه ایران و هویت ایرانی و حتی موضع‌گیری در برابر آن باید سه ساحت را پیوسته در نظر داشته باشیم؛ ایران، اسلام (به‌ویژه تشیع) و مدرنیته. نمی‌توان هیچ‌یک را نادیده گرفت. اما چپ‌گرایی در این میانه به نظرم کم‌وبیش با زمینه تاریخی و فرهنگی ما بیگانه است.

مسعود زمانی مقدم
@masoudzamanimoghadam
جامعه‌شناسیِ ایران عمدتاً بی‌هویت است؛ سنت و فرهنگ را نسنجیده و متعصبانه مورد حمله قرار می‌دهد و تحقیر می‌کند و فاقد آگاهی تاریخی-سرزمینی است. در جامعه‌شناسیِ ایران مدرنیته نیز بد فهمیده شده و خود جامعه‌شناسی به یک ایدئولوژیِ بی‌ریشه مبدل گشته است که می‌خواهد جامعهٔ ایرانی را با نگاهی زمینه‌زدوده آسیب‌شناسی کند، حال آن‌که خودش نیاز به آسیب‌شناسی بنیادین دارد. جای تعجب نیست که با وجود این همه گسترش کمی (در گروه‌های دانشگاهی، دانشجویان، دانش‌آموختگان و کتاب‌ها و مقالات منتشرشده) در فضای آکادمیک جامعه‌شناسی، جامعه‌شناسی مدام درجا می‌زند و زایش چندانی برای جامعهٔ ایرانی ندارد و همچون بخشی از ساختار بوروکراتیک جامعهٔ نابسامان ایران نقشی فرمالیته بازی می‌کند.

مسعود زمانی مقدم
@masoudzamanimoghadam
🔸 دربارهٔ حاشیه‌نشینی

مسعود زمانی مقدم

سخنرانی ارائه‌شده در نشست چالش‌های کنشگری در حاشیهٔ شهر، ادارهٔ کل فرهنگ و ارشاد اسلامی لرستان، خرم‌آباد، ۱۶ شهریور ۱۴۰۱

◀️ چکیدهٔ سخنرانی
◀️ فایل صوتی

@masoudzamanimoghadam
🔸 دربارهٔ حاشیه‌نشینی

مسعود زمانی مقدم

حاشیه‌نشینی یکی از مهم‌ترین مسائل مهم ایران امروز است. بر اساس آمارهای موجود، بیش از بیست‌میلیون ایرانی در مناطق حاشیه‌ای زندگی می‌کنند و این میزان به‌ویژه در شهرهای بزرگ کشور رو به افزایش است. برای مواجهه با مسئله حاشیه‌نشینی، قبل از هر چیز باید بپرسیم که حاشیه چیست و حاشیه‌نشینان چه کسانی‌اند. شاید در ابتدا مسئله بدیهی به نظر برسد، اما دارای ابهام است؛ ضروری است که این مسئله را به‌صورت بسترمند و زمینه‌مند بنگریم. مثلاً حاشیه‌نشینی در شهر خرم‌آباد به دلیل ساختار اجتماعی ویژه‌اش که مبتنی بر فرهنگ و جغرافیای ایلی و طایفه‌ای شکل گرفته است، با حاشیه‌نشینی در شهرهای مهاجرپذیر تهران و یزد و مشهد فرق می‌کند.

همچنین باید نگاه آسیب‌شناختی به حاشیه‌نشینی نیز مورد بررسی قرار بگیرد؛ آیا حاشیه‌نشینی آسیب است؟ آیا حاشیه‌نشین را باید به‌عنوان فردی که بار اضافی بر شهر است تلقی کرد؟ آیا از نظر اخلاقی چنین برداشتی درست است؟ این‌ها پرسش‌های مهمی‌اند که عمدتاً در الگوی توسعه‌محور نادیده گرفته می‌شوند.

نکته مهم این است که ابتدا باید حاشیه را بشناسیم و برای این کار لازم است به ساختار هر شهر به‌طور جداگانه توجه داشته باشیم و این موضوع را بررسی کنیم که در هر شهر حاشیه‌نشینی چه معنایی دارد و شامل چه مشخصه‌هایی می‌شود. سیاست‌گذاری‌ها، برنامه‌ریزی‌ها و راهبردهای کلان و خرد باید مبتنی بر این شناخت زمینه‌مند باشند. همچنین توجه به تغییرات اجتماعی و رابطه آن با حاشیه‌نشینی ضروری است؛ تغییرات اجتماعی محدوده و معنای حاشیه‌نشینی را دگرگون می‌کنند.

کنشگری در مناطق حاشیه‌ای می‌تواند انواع مختلفی داشته باشد از جمله کنشگری تسهیل‌گران، پژوهشگران یا خیریه‌ها. اما به نظرم مهم‌ترین کنشگر در این زمینه نهادهای دولتی‌اند. چون دولت مهم‌ترین متولی امور در کشور است و سیاست‌های دولتی مؤثرترین نقش را در سلب‌مالکیت‌شدگیِ حاشیه‌نشینان داشته‌اند.

مسائل اجتماعی بسیار زیادی در مناطق حاشیه‌ای وجود دارد. اما مسائل و مشکلات نوجوانان در این مناطق بسیار جدی و بحرانی است؛ آن‌ها به‌عنوان نسل جدیدتر سبک زندگی متفاوت‌تری دارند، انتظارات‌شان بیشتر است و محیط برای ارضای نیازهای‌شان محدودتر است. از این‌رو، احتمالاً بیشتر در وضعیت حاشیه‌نشینی دچار سرخوردگی می‌شوند.

▪️سخنرانی ارائه‌شده در نشست چالش‌های کنشگری در حاشیهٔ شهر، ادارهٔ کل فرهنگ و ارشاد اسلامی لرستان، خرم‌آباد، ۱۶ شهریور ۱۴۰۱

◀️ فایل صوتی سخنرانی

@masoudzamanimoghadam
حاشیه‌نشینی، ۱۶ شهریور ۱۴۰۱
مسعود زمانی مقدم
🔸دربارهٔ حاشیه‌نشینی

مسعود زمانی مقدم

سخنرانی ارائه‌شده در نشست چالش‌های کنشگری در حاشیهٔ شهر، ادارهٔ کل فرهنگ و ارشاد اسلامی لرستان، خرم‌آباد، ۱۶ شهریور ۱۴۰۱

◀️ چکیدهٔ سخنرانی

@masoudzamanimoghadam
مسئلهٔ مهم این است که رسانه‌ها واقعیت را پنهان نمی‌کنند، بلکه با آشکارسازی یا بازنمود سیاسی واقعیت، آن را مبهم‌تر می‌کنند. در چنین وضعیتی، جهت‌گیری‌مان در برابر اخبار رسانه‌ها نمی‌تواند الزاماً مبتنی بر واقعیت/حقیقت باشد، حتی اگر جهت‌گیری‌مان را قطعی بپنداریم؛ رسانه‌ها تردید و ابهام را در دل مخاطبان می‌کارند و در عین حال آن‌ها را به گرفتن موضعی قطعی وامی‌دارند.

مسعود زمانی مقدم
@masoudzamanimoghadam
برای همهٔ ما تحقیرشدگان جامعه که افسرده گشتیم و در مرز پُرنوسان امید و نومیدی له شدیم و در بلاتکلیفی و بی‌قراریِ بی‌انتها گرفتار آمدیم. بزرگ‌ترین آرزویم این است که نسل‌های جدیدتر زندگی بهتری داشته باشند و حال عمومی جامعه قدری بهتر شود.
انجمن جامعه‌شناسی ایران دفتر خرم‌آباد برگزار می‌کند

🟡 خوانش و بررسی آثار امیل دورکیم

🎤 مدرس: مسعود زمانی مقدم (دکتری جامعه‌شناسی و مترجم)

▪️زمان برگزاری: پاییز و زمستان ۱۴۰۱
▪️چهارشنبه‌ها، ساعت ۱۹

📚 کتاب‌هایی از دورکیم که در این دوره بررسی می‌شوند:
🔹 قواعد روش جامعه‌شناسی
🔹 دربارهٔ تقسیم کار اجتماعی
🔹 مونتسکیو و روسو: پیشگامان جامعه‌شناسی
🔹 صور بنیانی حیات دینی
🔹 جامعه‌شناسی و فلسفه
🔹 خودکشی
🔹 تربیت و جامعه‌شناسی
🔹 درس‌های جامعه‌شناسی

💡 دورکیم، اندیشمند و جامعه‌شناس فرانسوی، از بنیان‌گذاران جامعه‌شناسی است و نخستین کسی است که جامعه‌شناسی را به صورت آکادمیک مطرح کرد و در دانشگاه آن را تدریس نمود و به دفاع از آن به‌عنوان علمی مستقل برخاست. برای فهم منطق و چیستی و روش علم جامعه‌شناسی خواندن نظریه‌های او ضروری است حتی اگر در نظر با او هم‌رأی نباشیم.

📌 برای اطلاعات بیشتر و ثبت‌نام به شمارهٔ @edusocio پیام بدهید.

💻 کلاس آنلاین جامعه‌شناسی
@online_sociology
🟢 بررسی زندگی خانوادگی سالمندان در ایالات متحده آمریکا

◼️ترزا چیباتاری
◾️ترجمۀ مسعود زمانی مقدم و امید مظلومی مقدم
▪️منتشرشده در فصلنامۀ تأمین اجتماعی، سال شانزدهم، شماره چهارم، پاییز ۱۴۰۰، صفحات ۲۱۵ تا ۲۲۸.

چکیده
در این مقاله به زندگی خانوادگی سالمندان آمریکایی پرداخته می‌شود و تعریف سالمندی، زمینۀ جمعیت‌شناختی سالمندان، روابط زناشویی در میان سالمندان، پدربزرگ/مادربزرگ بودن، مسئلۀ مراقبت از نوه‌ها، تبادلات بین‌نسلی و پیچیدگی خانوارهای سالمند مورد بررسی قرار می‌گیرند. از آن‌جا‌که امید به زندگی نسبت به گذشته بیش‌تر شده است، تمرکز بر زندگی خانوادگی آمریکایی‌های سالمند امروزی عمدتاً معطوف به مسئلۀ دگرگونی است و نه مسئلۀ پیوستگی. گرچه برخی از پیوستگی‌ها آشکار هستند، مانند نقش زنان سالمند به‌عنوان مراقب و آسیب‌پذیری سالمندان فقیر، اما دگرگونی‌های ایجادشده به‌مراتب مهم‌تراند. امروزه بیشتر آمریکایی‌ها در دهه‌های هفتاد و هشتادسالگی زندگی‌شان قرار دارند و پیچیدگی‌های خانوادگی سال‌های اولیۀ زندگی و نیز مسائل مربوط به فرزندان و نوه‌های‌شان را به همراه دارند. از سوی دیگر، یکی از چالش‌های ساختار جمعیتی مسن این است که چه ‌کسانی از افراد سالخورده، که تعدادشان رو به افزایش است، مراقبت خواهند کرد. این امر زمانی اهمیت می‌یابد که فرد در سطح کلان، هزینه‌های برنامه‌های دولتی برای حمایت از سالمندان، مانند تأمین اجتماعی، و در سطح خرد، مراقبت‌های بین‌فردی را مد نظر قرار دهد. افزون‌براین، جمعیت سالمند نه‌تنها به لحاظ نژاد، بلکه از نظر وضعیت ارتباط و نقش‌های خانوادگی به‌طور فزاینده‌ای متنوع است. بیشتر سالمندان به‌طور موقت، منظم و یا دائم از نوه‌های‌شان مراقبت می‌کنند؛ و رشد مهاجرتْ افزایش‌دهندۀ گوناگونی نژادی- قومی جمعیت سالمند است.

📌فایل کامل این مقاله را می‌توانید در لینک زیر مشاهده و دانلود کنید:
https://b2n.ir/r06783


پ. ن. مقاله‌ای بسیار جالب که امروز منتشر شد. این مقاله فصلی از کتابی بود که ترجمه کردیم ولی مجوز انتشار نگرفت. اگرچه مقاله دربارهٔ جامعهٔ آمریکایی است اما حاوی بینش‌ها، مفاهیم و ایده‌هایی است که به کار فهم مسایل جامعه سالمند ایران نیز می‌آید و برای پژوهشگران می‌تواند سودمند باشد.
جامعه‌شناسی ایران؛ سرگردان در بحران!

چند روز است که ایرانِ ما ملتهب و آشفته‌حال است. برای برخی‌ها اعتراضات نویدبخش آزادی و کنشگری است و برای برخی‌ها مایهٔ دلهره و نگرانی از بی‌نظمی و هرج‌ومرج. هرچه هست نمی‌توان وضعیت را عادی دانست. انباشت مسائل فراوان و نارضایتی‌های عمیق و مداوم اقشار گوناگون اجتماعی جامعه را در وضعیت ناپایدار قرار داده است. در این میان، بسیاری از جامعه‌شناسان ایران رسماً سکوت پیشه کرده‌اند و برخی نیز تحت تأثیر فضای عمومی واکنش‌هایی عمدتاً عاطفی نشان داده‌اند. گروه‌های جامعه‌شناسی در دانشگاه‌ها و جامعه‌شناسان آکادمیک نیز که عملاً مثل همیشه در وظایف بروکراتیک‌شان غرق‌اند. انجمن جامعه‌شناسی ایران نیز در بیانیه‌ای ضعیف از خود رفع تکلیف کرد. حال با وجود وضعیتی که بر کشور حاکم است، قاعدتاً انتظار می‌رود جامعه‌شناسان بیش‌ازپیش وارد میدان شوند و شرایط و بستر اجتماعی موجود را به‌دقت مشاهده و بررسی کنند. اما چرا این‌گونه نیست و جامعه‌شناسی ایرانی خودش در این هنگامه‌ها دچار استیصال و درماندگی می‌شود؟ به این دلیل که جامعه‌شناسی ایران هنوز هویت ندارد، هنوز جزیی‌نگر است و مسائل اجتماعی را پاره‌پاره می‌بیند. اکثر جامعه‌شناسان ایرانی کارشان از بررسی ارتباط چند متغیر فراتر نمی‌رود، بیشترشان هیچ درک و آگاهی‌ای از تاریخ ایران، از روابط و مناسبات بین‌المللی و از کلیتی به نام جامعه و پیچیدگی‌های آن ندارند. به همین دلیل است که جامعه‌شناسی ایران در مواقع بحرانی از خود جامعه عقب‌تر می‌ماند و گاه حتی سرگردان‌تر از پیش می‌گردد. البته نمی‌توان منکر تلاش‌های ارزشمند جامعه‌شناسانی شد که از پیش نسبت به بحران‌های اجتماعی هشدار می‌دادند که متأسفانه همان‌ها نیز از سوی نهادهای قدرت شنیده نشدند. اما جامعه‌شناسی ایران در کلیت خود هنوز به‌صورت بنیادین شکل نگرفته است؛ جامعه‌شناسی ایران هنوز جامعه را می‌خواهد از بیرون و عمدتاً با نگاهی غربی ببیند، در حالی‌که حتی غرب و تغییرات آن را هم به درستی نمی‌شناسد. جامعه‌شناسی ایران را می‌توان عمدتاً ریشه‌گرفته از ارزش‌های طبقهٔ متوسط جامعهٔ ایران دانست که از قضا همچون همین طبقه نیز عمل می‌کند؛ مبتذل، سطحی‌نگر، خودباخته و غرب‌گرا. طبیعتاً از چنین جامعه‌شناسی‌ای نمی‌توان خیلی انتظار داشت، نه در نظر و نه در عمل. پس به‌عنوان جامعه‌شناس ابتدا باید خود جامعه‌شناسی ایران را کالبدشکافی کنیم، نقد کنیم و از آن اسطوره‌زدایی کنیم تا شاید در آینده جامعه‌شناسی ایرانی بتواند دارای هویتی قابل‌توجه بشود.

مسعود زمانی مقدم
@masoudzamanimoghadam
دربارهٔ این‌که چرا به بیانیهٔ انجمن جامعه‌شناسی ایران دربارهٔ حوادث اخیر ایراد گرفته‌ام، نکاتی را باید عرض کنم. من در جایی دیگر گفته بودم که ارائهٔ همین بیانیه نیز بهتر از نبود آن و یا سکوت انجمن است. فقط معتقدم که بیانیهٔ محکم و سرراستی نیست. انجمن جامعه‌شناسی ایران نهادی غیردولتی است و این امکان را دارد که مستقل‌تر عمل کند و کم‌تر محافظه‌کار باشد. من از سال ۱۳۹۱ (به مدت ده سال) تاکنون عضو پیوستهٔ انجمن جامعه‌شناسی ایران بوده‌ام و حضور نسبتاً فعالی هم در همایش‌ها، انتخابات و جلسات این انجمن داشته‌ام و چندین کارگاه و دورهٔ آموزشی نیز از طریق این انجمن برگزار کرده‌ام. لذا خودم را عضوی از انجمن می‌دانم و اگر نقدی هم می‌کنم نقدی درونی است. انجمن جامعه‌شناسی ایران تاکنون کم‌وبیش نهادی تاثیرگذار و روبه‌رشد بوده است و نمی‌توان بسیاری از فعالیت‌های ارزشمند آن را نادیده گرفت. با وجود این، با توجه به حوادث اخیر، به انجمن جامعه‌شناسی ایران دو پیشنهاد برای کنشگری علمی و عمومی در شرایط کنونی ارائه می‌کنم؛ نخست، انجمن می‌تواند فضایی را برای نشست‌هایی تخصصی درباره حوادث اخیر و بحث حجاب و گشت ارشاد و نیز دربارهٔ اعتراضات خیابانی و مجازی این روزها فراهم کند، تا جامعه‌شناسان بتواند تحلیل‌های خود را در حوزهٔ عمومی به اشتراک بگذارند. دوم، انجمن می‌تواند فراخوانی بدهد و نظر جامعه‌شناسان را دربارهٔ مسائل پیش‌آمده جویا شود و نوشته‌های به‌دست‌آمده را در سایت و شبکه‌های اجتماعی انجمن به اشتراک بگذارد، مانند همان اقتراحی که در همایش اخیرِ انجمن دربارهٔ تحولات جامعهٔ ایران صورت گرفت. این‌گونه نوعی هم‌اندیشی و حساسیت به موضوع در میان جامعه‌شناسان شکل می‌گیرد که عموم مردم نیز می‌توانند از آن بهره ببرند.

مسعود زمانی مقدم
@masoudzamanimoghadam
جالب است! حدود ۲۵۰ سال پیش کریم‌خان زند در نامه‌ای غربی‌ها را پُر مکر و حیله و تلبیس بدتر از ابلیس می‌نامد.

عکس را از کتاب «هلندیان در جزیرهٔ خارک»، نوشتهٔ ویلم فلور گرفته‌ام.

مسعود زمانی مقدم
@masoudzamanimoghadam
مستقل اندیشیدن و فارغ از هیاهوی رسانه‌ای تأمل کردن کار دشواری است، اما غیرممکن نیست. راه‌اش حفظ آرامش و به پرسش‌کشاندن همهٔ اخبار، به‌ویژه اخباری که می‌پسندیم، است. رسانه‌ها و هیاهوهای آن عواطف را بیشتر از قوهٔ تعقل درگیر می‌کنند. لایک‌ها و واکنش عاطفی دیگران در فضای مجازی نیز می‌تواند مزید بر علت شوند و به کلی اندیشه را تعطیل کنند. نفس عمیقی بکشید و سریع تحت تأثیر رسانه‌ها قرار نگیرید.

مسعود زمانی مقدم
@masoudzamanimoghadam
امروز این سه کتاب به دستم رسیدند.

کتاب «سفر نظریه‌ها» اثری است از عباس کاظمی، جامعه‌شناسان برجستهٔ ایرانی. ایشان متن‌های قابل‌توجهی در علوم اجتماعی و مطالعات فرهنگی ایران تألیف کرده است. این کتاب چند هفتهٔ پیش منتشر شده و حتماً خواندنی است.

کتاب «تن و جان آدمی: یادداشت‌هایی دربارهٔ وقایع اجتماعی» نوشتهٔ کورش علیانی، نویسنده و پژوهشگر خوش‌فکر، است. از خوبی‌های شبکه‌های اجتماعی برای من این بوده که در این فضا با ایشان آشنا شدم.

کتاب «بازگشت کنشگر: نظریهٔ اجتماعی در جامعهٔ پساصنعتی» نوشتهٔ آلن تورن، جامعه‌شناس و متفکر بزرگ فرانسوی، است. آلن تورن اکنون ۹۷ ساله است و من این شانس را داشته‌ام که ایشان را در سال ۲۰۱۶ در سومین مجمع بین‌المللی جامعه‌شناسی در دانشگاه وین اتریش از نزدیک ببینم.

مسعود زمانی مقدم
@masoudzamanimoghadam
دوستی از من خواست که دو سه کتاب خوب و برجسته اخیر در حوزهٔ جامعه‌شناسی را به ایشان معرفی کنم. به نظرم این سه کتاب دربارهٔ جامعهٔ ایرانی بسیار خواندنی‌اند:

۱) شکاف‌های اجتماعی در ایران، مجموعه نویسندگان، زیر نظر محمد روزخوش، انتشارات پژوهشگاه فرهنگ هنر و ارتباطات.
۲) صدایی که شنیده نشد، علی اسدی و مجید تهرانیان، به کوشش عبدی و گودرزی، نشر نی.
۳) شکاف‌های جامعه ایرانی، محمد رضایی، انتشارات آگاه

مسعود زمانی مقدم
@masoudzamanimoghadam
قلمی که برای مصرف روزمرهٔ مردم در شرایط بحرانی، بدون توجه به ابعاد مختلف واقعیت، می‌نویسد، قلمی فریبکار و ناصادق است، ولو این‌که مورد توجه و پسند خیلی‌ها قرار بگیرد. چنین قلمی از غلیان احساسات اجتماعی سوءاستفاده می‌کند.

مسعود زمانی مقدم
@masoudzamanimoghadam
آیا از این پس، صدای جامعه از سوی ساختار قدرت شنیده خواهد شد؟ متأسفانه خواست و اراده‌ای برای شنیدن مشاهده نمی‌شود. اعتراضات به آشوب و مسئله‌ای امنیتی تبدیل شد و مقاومت و کنشگری به‌حق زنان و دیگر گروه‌ها و اقشار این سرزمین در هیاهوها و کشاکش‌های سیاسی داخلی و خارجی گم شد؛ بار دیگر سرخوردگی و ناامیدی! دلسوزانه می‌گویم؛ تا وقتی که قدرت حاکم در برابر تغییرات اجتماعی به‌صورت متصلب و خشک عمل کند، در بر همین پاشنه خواهد چرخید و نارضایتی عمومی گسترش خواهد یافت. نباید نفس جامعه را گرفت، نباید گروه‌ها یا اقشاری از جامعه را تحقیر کرد، نباید شهروندان را به دلیل ناهمخوانی عقیدتی یا ایدئولوژیک با حکومت از حیز انتفاع ساقط کرد، نباید بدون فهم جامعه و مناسبات اجتماعی سیاست‌گذاری اجتماعی و فرهنگی کرد، و ده‌ها نباید دیگر که افسوس هیچ‌گاه بایسته و شایسته شنیده نشده‌اند. حال می‌توان در چنین وضعیتی امید داشت؟ باید بگویم که بدون امید زندگی ناممکن خواهد بود.

مسعود زمانی مقدم
@masoudzamanimoghadam