همواره بر این نظر بودهام که حتی یک جامعهشناس حرفهای نیز لازم است بخشی از فعالیتهای خود را به فضای عمومی اختصاص دهد؛ در شبکههای اجتماعی حضوری فعال داشته باشد، با روزنامهها همکاری کند، برای مجلات عمومی یا دانشجویی یادداشت بنویسد، با انجمنهای علمی و دانشجویی و تخصصی تعامل داشته باشد، و در حوزۀ عمومی، با توجه به زمینۀ تخصصیاش، نقد و نظر داشته باشد و نقد و نظرها را بخواند و بشنود. زیرا این نوع فعالیتها به پویایی فکری و تعاملات اجتماعی فرد کمک میکنند و از بیتحرکی و انفعال انسان دانشگاهی و بیگانگیاش با جامعه میکاهند. با وجود این، هیچکدام از این فعالیتها را برای یک جامعهشناس حرفهای در اولویت نمیدانم. به نظرم یک جامعهشناس در وهلۀ نخست میبایست عالم و پژوهشگر باشد و نه روزنامهنویس و فعال اجتماعی. چهبسا غرق شدن در حوزۀ عمومی حتی ذهن یک جامعهشناس را به ابتذال فکری بکشاند، بهویژه اگر در هر زمینه و موضوعی بخواهیم بهگونهای ژورنالیستی دست به قلم ببریم!
پینوشت: از سال ۱۳۹۲ تاکنون این یادداشتها و گفتوگوها از من در مجلات و روزنامهها و سایتها منتشر شده.
مسعود زمانی مقدم
@masoudzamanimoghadam
پینوشت: از سال ۱۳۹۲ تاکنون این یادداشتها و گفتوگوها از من در مجلات و روزنامهها و سایتها منتشر شده.
مسعود زمانی مقدم
@masoudzamanimoghadam
Forwarded from انجمن جامعه شناسی ایران
انجمن جامعهشناسی ایران دفتر خرمآباد برگزار میکند:
کارگاه آموزشی آنلاین «مقالهنویسی در علوم اجتماعی»
مدرس: دکتر مسعود زمانی مقدم
▪️چیستی و چگونگی مقاله علمی
▪️ساختار مقالات علمی (پژوهشهای کمی و کیفی)
▪️یافتن منابع و شیوه درست ارجاعدهی
▪️نحوه جستوجوی مجلات علمی و ارسال مقاله
▪️نکتههایی در پذیرش مقاله
▪️ملاحظات اخلاقی و حرفهای در نگارش و چاپ مقاله
ثبتنام از طریق شماره زیر در واتساپ یا تلگرام:
۰۹۳۳۹۲۷۱۰۱۹
@iran_sociology
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران
کارگاه آموزشی آنلاین «مقالهنویسی در علوم اجتماعی»
مدرس: دکتر مسعود زمانی مقدم
▪️چیستی و چگونگی مقاله علمی
▪️ساختار مقالات علمی (پژوهشهای کمی و کیفی)
▪️یافتن منابع و شیوه درست ارجاعدهی
▪️نحوه جستوجوی مجلات علمی و ارسال مقاله
▪️نکتههایی در پذیرش مقاله
▪️ملاحظات اخلاقی و حرفهای در نگارش و چاپ مقاله
ثبتنام از طریق شماره زیر در واتساپ یا تلگرام:
۰۹۳۳۹۲۷۱۰۱۹
@iran_sociology
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران
کتاب «زندگینامه» نوشتهٔ آلن شلستون کتاب جالبی است دربارهٔ تاریخچه و ویژگیهای زندگینامهنویسی. مؤلف با نگاهی مقایسهای به ارزیابی و بررسی انواع زندگینامه پرداخته است. ترجمۀ اثر به دست حسن افشار نیز بسیار خوب و دقیق صورت گرفته. این کتاب برای علاقهمندان به مطالعهٔ ادبیات و زندگینامهها میتواند سودمند باشد. همچنین نکاتی خواندنی در آن یافت میشود. برای مثال، نقل گفتهای که از ادیب و زندگینامهنویس بریتانیایی، ساموئل جانسون، در کتاب آمده است: «ثروت و قدرت، این امتیازات صوری و عارضی و لذا به سهولت قابل انتزاع از کسانی که آنها را دارند، غالباً نفس را به امید واهی به سعادتی میدهند که نمیتوانند فراهم کنند و این جای تعجب ندارد. ولی به نظر منطقی میرسد که امید بسته شود به اعتلای فکری، که نتایج بهتری به دست دهد».
مسعود زمانی مقدم
@masoudzamanimoghadam
مسعود زمانی مقدم
@masoudzamanimoghadam
مضمون و ایدهٔ اصلی کتاب «ما و فارابی: فراسوی نگاههای کارمندوارانه به علوم انسانی» نوشتهٔ سیدجواد میری نقد تسلط رویکرد اروپامحور و غربی در فضای علوم اجتماعی-انسانی ایران است. دکتر میری بر زمینهمحور بودن دانش انسانی و اجتماعی تأکید دارد. از اینرو، معتقد است که باید جایگزینی خلاقانه برای نگاه غربگرایانه در ایران ابداع کرد. با وجود این، کتاب بیشتر در همان ارائه ایده کلی باقی میماند. عنوان اصلی کتاب هم اصلاً مناسب نیست، زیرا تنها در پنج صفحه از کل کتاب به فارابی اشاره شده. بخش آخر کتاب نیز اساساً در مورد توسعه اقتصادی ایران است که ربطی به مباحث پیشین کتاب ندارد. علاوهبراین، این کتاب دو ایراد دیگر دارد؛ یکی پراکندهگویی نویسنده و عدم انسجام مفهومی مطالب، و دیگری، استفاده از واژگان انگلیسی در متن فارسی مثل یوروسنتریک، کریتیکال، فنومنولوژیک، سوسیولوجیکال، فیلد منتالیتی و مانند اینها؛ وقتی تمام این مفاهیم معادلهای فارسی مصطلح و درست دارند، چرا نویسنده، که از قضا آگاهانه و عامدانه از نگاه بومی هم هواداری میکند، باید از آنها بدین شکل استفاده کند؟
مسعود زمانی مقدم
@masoudzamanimoghadam
مسعود زمانی مقدم
@masoudzamanimoghadam
در روزهای اخیر خبر اخراج دکتر محمد فاضلی در صدر اخبار شبکههای اجتماعی مرتبط با علوم اجتماعی بوده است. به طوریکه انجمنها و گروههای مختلف علوم اجتماعی نسبت به آن بیانیه دادهاند و بسیاری از استادان و پژوهشگران و دانشجویان علوم اجتماعی کموبیش به این خبر از طریق پُست، لایک و کامنت در فضای مجازی واکنش نشان دادهاند. راستش را بخواهید من قصد ندارم اینجا مشخصاً در مورد اخراج ایشان نظر بدهم، چون از واقعیت آنچه رخ داده اطلاعی موثق و دقیق ندارم. فقط میتوانم بگویم که با وجود اینکه خیلی موافق ورود دانشمندان به میدان قدرت نیستم -دکتر محمد فاضلی در دولت قبلی پُست رسمی داشت- اما برای ایشان در جایگاه یک نخبهٔ دغدغهمند که خوشفکر و خوشقلم است و فعالیتاش در حوزهٔ عمومی بسیار چشمگیر است، احترام قائلام، ولو اینکه خیلی هم با رویکرد ایشان موافق نباشم. از اینکه بگذریم، این خبر بهانهای شد تا به یک مسئلهٔ مهم در جامعهمان توجه کنم؛ کاشتن بذر نومیدی در دل نخبگان دانشگاهی. مسئله اصلی اخراج یک فرد نیست، بلکه فضایی است که ممکن است نخبگان دانشگاهی گمنامتر را به اخراجشدگانِ پیش از استخدام تبدیل کند. در چنین وضعیتی آنچه نگرانکننده است ربودن اندک امید باقیماندهٔ نخبگان برای ورود و ماندن در دانشگاه و فعالیت در آن است. اینجاست که گرایش به مهاجرت در میان نخبگان فکری و علمی تقویت میشود و این برای سرزمینمان قطعاً زیانآور خواهد بود.
مسعود زمانی مقدم
@masoudzamanimoghadam
مسعود زمانی مقدم
@masoudzamanimoghadam
کتاب «انسانشناسی عمومی» تألیف دکتر اصغر عسکری خانقاه و دکتر محمدشریف کمالی یک کتاب بسیار خوب و خواندنی و ساده برای آشنایی با انسانشناسی است که علاوه بر دانشجویان علوم اجتماعی برای عموم هم میتواند مفید باشد. نویسندگان در این کتاب به شاخهها و تاریخ انسانشناسی و رابطه آن با علوم دیگر پرداختهاند و همچنین در فصلهایی جداگانه در باب مباحث مختلفی که در انسانشناسی مطرحاند توضیح دادهاند، از جمله؛ ژنتیک و تطور، نخستیهای معاصر، فسیلهای نخستیها و انسان، اختلافات انسانی و نژاد، باستانشناسی و روشهای آن، فرهنگ اولیه انسان، کشاورزی و رام کردن حیوانات، آغاز شهرنشینی و تمدن، مفهوم فرهنگ، مکاتب فکری در انسانشناسی فرهنگی، زبان و فرهنگ، روانشناسی و فرهنگ، معاش و به دست آوردن غذا، نظامهای اقتصادی، خانواده و ازدواج، خویشاوندی، طبقات سنی، تمایلات مشترک و طبقهبندی اجتماعی، سازمان سیاسی و کنترل اجتماعی در جوامع انسانی، مذهب، هنر، تغییر فرهنگ و الگوهای آن، انسانشناسی کاربردی و آینده انسانشناسی.
مسعود زمانی مقدم
@masoudzamanimoghadam
مسعود زمانی مقدم
@masoudzamanimoghadam
بارها برای من پیش آمده که میتوانستم به آسانی با مبلغ قابل توجهی مقاله و پایاننامه برای دیگران بنویسم، آنهم بدون اینکه خیلی هم وقتام را بگیرد. اما ننوشتهام چون این کار را درست نمیدانستهام و نمیخواستم با چنین کارهایی هویت و شخصیت علمی و حرفهای خودم را خدشهدار کنم. این در حالیست که هیچ وابستگی دانشگاهی و شغل رسمی هم ندارم. البته قطعاً حفظ شرافت و اخلاق علمی به داشتن شغل و درآمد دانشگاهی نیست؛ بسیاری از استادان دانشگاه در رشته خودم را میشناسم که با وجود درآمد خوبی که دارند باز هم برای پول و سودجویی بیشتر علم را لگدمال میکنند؛ با بهرهکشی از دانشجویان مقاله و طرح پژوهشی انجام میدهند و امتیاز مالی و دانشگاهیاش را میگیرند، یا با دیگر استادان همکار تبانی میکنند و با اضافه کردن نام همدیگر را در مقالاتشان پول بیشتری به جیب میزنند. واقعاً در چنین وضعیتی کار علمی کردن و پایبند بودن به اخلاق حرفهای به نفسی سلیم و شخصیتی قوی نیاز دارد. با وجود این، حفظ هویت علمی، به دشواریهایش میارزد.
مسعود زمانی مقدم
@masoudzamanimoghadam
مسعود زمانی مقدم
@masoudzamanimoghadam
مدتها زحمت کشیدم و وقت گذاشتم تا یک کتاب را در زمینهٔ جامعهشناسی خانواده ترجمه کنم، اما وزارت ارشاد به آن مجوز چاپ نداد و حتی با امکان اصلاح آن هم موافقت نکرد. چون از نظر آنها محتوای کتاب اساساً با فرهنگ و ارزشهای جامعه ما همخوانی ندارد. این مواجهه با علم نوعی دیگرسانسوری است. ولی بدتر از آن خودسانسوری است که البته ریشه در همان دیگرسانسوری دارد؛ با انتشارات دیگری در مورد کتابام تماس گرفتم و آنها نیز گفتند حتی فرستادن کتابی که در ممیزی وزارت ارشاد رد شود برای انتشاراتشان امتیاز منفی دارد و وزارت ارشاد به انتشارات تأکید کرده که کتابهایی که احتمالاً مشکل ممیزی دارند را برای ارشاد نفرستند. این یعنی خودسانسوری. اینجاست که مؤلف یا مترجم دو راه دارد؛ یا از خیر نشر کتاب بگذرد و یا اینکه خودش دست به کار شود و کتاب را سانسور کند تا شاید بتواند مجوز چاپ بگیرد. هر دو راه برای من آزاردهندهاند. پس تصمیم گرفتهام راه دیگری ابداع کنم؛ فصلهای کتاب را در قالب مقالات جداگانه در مجلات علمی منتشر خواهم کرد. البته فصلهای کتاب، با تغییراتی بسیار جزیی و بدون سانسور، قابلیت جداگانه منتشر شدن را دارند. اگرچه متأسفانه باز هم چنین راهی مساوی است با از دست رفتن کُلیت یک کتاب، اما بهتر از چاپ نشدن و خودسانسوری است.
مسعود زمانی مقدم
@masoudzamanimoghadam
مسعود زمانی مقدم
@masoudzamanimoghadam
🟢 «نورمحمد پاپی: هنرمندی بیکران در کرانۀ موسیقی لُرستان»
✍🏻 مسعود زمانی مقدم
▪️منتشرشده در نشریۀ سرونامه (گاهنامۀ علمی تخصصی علوم اجتماعی دانشگاه خوارزمی). زمستان ۱۴۰۰، سال اول، شمارۀ ۲: صفحات ۱۰۷-۱۲۷.
از زمانیکه به یاد دارم، از كودكی و نوجوانیام تاکنون، نام نورمحمد -یا با گویش محلی خودش نیرمَمِد- برايم تداعیکنندۀ علاقۀ بسیار مادرم به آهنگها و ترانههای او بود. نورمحمد از ایل پاپی در منطقۀ بالاگریوۀ لرستان بود، ایلی که خود من هم به آن تعلق دارم. با وجود این، در آن زمان هیچ علاقهای به سبک آوازهخوانی نورمحمد نشان نمیدادم و حتی نوعی نگاه تمسخرآمیز نسبت به آهنگهای او داشتم. بعدها، وقتی که علوم اجتماعی خواندم و با مباحث فرهنگی و مردمشناختی بیشتر آشنا شدم، نگرش تدافعی و منفیام نسبت به نورمحمد معتدلتر شد و برای هنرش احترام قائل شدم و حتی گهگاهی ترانههایش را زیر لب زمزمه میکردم. تا اینکه تصمیم گرفتم دربارۀ او بنویسم، با این هدف که او را بیشتر بشناسم و بشناسانم. اگرچه شاید نسلهای جوانتر در لرستان، به دلیل گسستی که از فرهنگ محلی و گذشتهشان دارند، نتواند کاملاً موسیقی نورمحمد را بفهمند و با آن همذاتپنداری و همدلی کنند، اما ناآشنایی امروزیها با او و نادیدهگرفتهشدناش از سوی اهالی موسیقی و رسانههای رسمی لرستان، نگارش این مقاله را ضروری و سزاوار میسازد. نمیدانم خود من تا چه میزانی میتوانم با موسیقی او ارتباط برقرار کنم، اما میخواهم از اهمیت هنرمندی عشایری بگویم که خود شیفتۀ موسیقی محلی بود و صدها ترانه با سبکی منحصربهفرد از خود بر جای گذاشت؛ هنرمندی که معروف بود به بلبل لُرسو (لرستان). در این مقاله ابتدا به زندگی نورمحمد و بستر اجتماعی او و مخاطبانش میپردازم. سپس به چگونگی نقش و تأثیرگذاریاش در فرهنگ بومی اشاره میکنم. در نهایت، مضمونها و درونمایههای اصلی ترانههای این هنرمند را بررسی میکنم. بهطور کلی میتوان گفت نورمحمد بر اساس ذوق شخصیاش بداههسرا و بداههنواز و بداههخوان بود و در هر دو حوزۀ موسیقی شادیانه و غمگنانه هنرنمایی میکرد. درونمایۀ بیشتر ترانههای نورمحمد برگرفته از زندگی عشایری و رخدادهای روزمرهای بود که در اطراف خود میدید.
📌 متن کامل مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://b2n.ir/g24594
@masoudzamanimoghadam
✍🏻 مسعود زمانی مقدم
▪️منتشرشده در نشریۀ سرونامه (گاهنامۀ علمی تخصصی علوم اجتماعی دانشگاه خوارزمی). زمستان ۱۴۰۰، سال اول، شمارۀ ۲: صفحات ۱۰۷-۱۲۷.
از زمانیکه به یاد دارم، از كودكی و نوجوانیام تاکنون، نام نورمحمد -یا با گویش محلی خودش نیرمَمِد- برايم تداعیکنندۀ علاقۀ بسیار مادرم به آهنگها و ترانههای او بود. نورمحمد از ایل پاپی در منطقۀ بالاگریوۀ لرستان بود، ایلی که خود من هم به آن تعلق دارم. با وجود این، در آن زمان هیچ علاقهای به سبک آوازهخوانی نورمحمد نشان نمیدادم و حتی نوعی نگاه تمسخرآمیز نسبت به آهنگهای او داشتم. بعدها، وقتی که علوم اجتماعی خواندم و با مباحث فرهنگی و مردمشناختی بیشتر آشنا شدم، نگرش تدافعی و منفیام نسبت به نورمحمد معتدلتر شد و برای هنرش احترام قائل شدم و حتی گهگاهی ترانههایش را زیر لب زمزمه میکردم. تا اینکه تصمیم گرفتم دربارۀ او بنویسم، با این هدف که او را بیشتر بشناسم و بشناسانم. اگرچه شاید نسلهای جوانتر در لرستان، به دلیل گسستی که از فرهنگ محلی و گذشتهشان دارند، نتواند کاملاً موسیقی نورمحمد را بفهمند و با آن همذاتپنداری و همدلی کنند، اما ناآشنایی امروزیها با او و نادیدهگرفتهشدناش از سوی اهالی موسیقی و رسانههای رسمی لرستان، نگارش این مقاله را ضروری و سزاوار میسازد. نمیدانم خود من تا چه میزانی میتوانم با موسیقی او ارتباط برقرار کنم، اما میخواهم از اهمیت هنرمندی عشایری بگویم که خود شیفتۀ موسیقی محلی بود و صدها ترانه با سبکی منحصربهفرد از خود بر جای گذاشت؛ هنرمندی که معروف بود به بلبل لُرسو (لرستان). در این مقاله ابتدا به زندگی نورمحمد و بستر اجتماعی او و مخاطبانش میپردازم. سپس به چگونگی نقش و تأثیرگذاریاش در فرهنگ بومی اشاره میکنم. در نهایت، مضمونها و درونمایههای اصلی ترانههای این هنرمند را بررسی میکنم. بهطور کلی میتوان گفت نورمحمد بر اساس ذوق شخصیاش بداههسرا و بداههنواز و بداههخوان بود و در هر دو حوزۀ موسیقی شادیانه و غمگنانه هنرنمایی میکرد. درونمایۀ بیشتر ترانههای نورمحمد برگرفته از زندگی عشایری و رخدادهای روزمرهای بود که در اطراف خود میدید.
📌 متن کامل مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://b2n.ir/g24594
@masoudzamanimoghadam
نورمحمد_پاپی_هنرمندی_بیکران_در_کرانۀ_موسیقی_لرستان.pdf
728.5 KB
🟢 «نورمحمد پاپی: هنرمندی بیکران در کرانۀ موسیقی لُرستان»
✍🏻 مسعود زمانی مقدم
▪️منتشرشده در نشریۀ سرونامه (گاهنامۀ علمی تخصصی علوم اجتماعی دانشگاه خوارزمی). زمستان ۱۴۰۰، سال اول، شمارۀ ۲: صفحات ۱۰۷-۱۲۷.
@masoudzamanimoghadam
✍🏻 مسعود زمانی مقدم
▪️منتشرشده در نشریۀ سرونامه (گاهنامۀ علمی تخصصی علوم اجتماعی دانشگاه خوارزمی). زمستان ۱۴۰۰، سال اول، شمارۀ ۲: صفحات ۱۰۷-۱۲۷.
@masoudzamanimoghadam
مدتی است که بیش از پیش تألیفها و نوشتههای اهالی علوم اجتماعی و انسانی جامعهٔ خودمان را میخوانم. با تمام انتقاداتی که به علوم انسانی-اجتماعی ایران -بهویژه فضای آکادمیک آن- دارم اما معتقدم استادان و پژوهشگرانِ خوب و فرهیختهای در این میدان دانشگاهی بودهاند و هستند که باید به آنها توجه کرد و آثارشان را خواند. این چند کتاب را در خرید اخیرم به همراه چند کتاب دیگر تهیه کردم. شش کتاب در زمینهٔ دانشگاه و علوم اجتماعی و انسانی در ایران از دکتر ابراهیم توفیق، دکتر حسن محدثی، دکتر رضا صمیم، دکتر رضا ماحوزی، دکتر مهران صولتی و مرحوم دکتر سیدمحمدامین قانعیراد و یک کتاب از دکتر اصغر ایزدی جیران در زمینهٔ پژوهشهای مردمنگارانه در ایران.
مسعود زمانی مقدم
@masoudzamanimoghadam
مسعود زمانی مقدم
@masoudzamanimoghadam
Forwarded from مسعود زمانی مقدم
دوستان گرامی!
اگر عمری باشد، در بهار و تابستان ۱۴۰۱ خوانشی خواهم داشت از آثار ماکس وبر و همچنین آثاری دربارهٔ او در ۱۰۰ ساعت (۵۰ جلسه دو ساعته)
از اینرو، دوستانی که تمایل به شرکت در این جلسات دارند میتوانند در این گروه تلگرامی عضو شوند تا بهتر بتوانم برای جلسات برنامهریزی کنم. نحوهٔ برگزاری جلسات و آثار مورد مطالعه در این دوره را به زودی در این گروه اعلام خواهم کرد.
مسعود زمانی مقدم
۱۵ بهمن ۱۴۰۰
@MaxWeber2022
اگر عمری باشد، در بهار و تابستان ۱۴۰۱ خوانشی خواهم داشت از آثار ماکس وبر و همچنین آثاری دربارهٔ او در ۱۰۰ ساعت (۵۰ جلسه دو ساعته)
از اینرو، دوستانی که تمایل به شرکت در این جلسات دارند میتوانند در این گروه تلگرامی عضو شوند تا بهتر بتوانم برای جلسات برنامهریزی کنم. نحوهٔ برگزاری جلسات و آثار مورد مطالعه در این دوره را به زودی در این گروه اعلام خواهم کرد.
مسعود زمانی مقدم
۱۵ بهمن ۱۴۰۰
@MaxWeber2022
کتاب «آداب، آیینها و باورهای مردم افغانستان» نوشتهٔ مردمشناس تاجیکستانی، داداجان عابدوف، اثری است که میتواند برای علاقهمندان ایرانی و افغانستانی به مباحث فرهنگی و مردمشناختی بسیار آموزنده باشد. بهویژه اینکه نویسندهٔ کتاب سالها در افغانستان حضور داشته و فولکلورشناسِ برجستهای است. ترجمهٔ کتاب نیز به قلم بهرام امیر احمدیان است و از آنجاییکه ایشان نیز با فرهنگ آن سرزمین آشنا بوده است، ترجمهای دقیق با استفاده از واژگان اصیل بومی انجام داده. البته باید توجه داشت که تأکید کتاب صرفاً بر جزییات فرهنگ عامیانهٔ فارسیزبانان افغانستان است. باری، برای خوانندگان ایرانی این کتاب -که بیشتر آنها هیچ آشنایی با افغانستان ندارند- خواندن این کتاب میتواند شگفتانگیز باشد. زیرا حاکی از شباهت و نزدیکی فراوان میان رسوم و آیینهای باستانی و مذهبی ایران و افغانستان است.
مسعود زمانی مقدم
@masoudzamanimoghadam
مسعود زمانی مقدم
@masoudzamanimoghadam
هر انتظاری واجد امیدواری و آرزومندی است و بخشی از آن ذاتاً بر اساس توهم و خیال بنا میشود. زیرا همواره فاصلهای کموبیش بین واقعیت و انتظارات ما وجود دارد که ما بهعنوان موجوداتی انسانی تمایل داریم آن را نادیده بگیریم. این ویژگی انسانی ما است که انتظار میکشیم، امیدوار میمانیم و آرزو میکنیم. اما واقعیت الزاماً منطبق با انتظارات ما نیست و همین است که سرخوردگی را موجب میشود و حتی دلسردی و دلزدگی را دامن میزند. در این میان، مسئلۀ تعادل میان انتظارات درونی و واقعیت بیرونی مطرح میشود. چگونگی این تعادل -چه در سطح فردی و چه در سطح اجتماعی- میتواند از میزان سرخوردگی ما بکاهد و یا آن را افزایش دهد.
مسعود زمانی مقدم
@masoudzamanimoghadam
مسعود زمانی مقدم
@masoudzamanimoghadam
بر اساس همین تجربهٔ اندکی که بهواسطهٔ زیستِ دُنکیشتوارِ دانشگاهی در سالهای اخیر داشتهام میگویم: «برای زیستن راستین در فضای فکری و علمی باید هم ایمان داشت و هم عشق؛ ایمانی وجودی که انگیزش آدمی را به سمت حقیقت -ولو اینکه دستنیافتنی باشد- متمایل کند، و عشقی خالصانه به کنشگری حرفهای. بدون ایمان و عشق، هویت حرفهای ناقص خواهد بود و سرخوردگی و ابتذال بر زندگی حرفهای چیره خواهد گشت».
مسعود زمانی مقدم
@masoudzamanimoghadam
مسعود زمانی مقدم
@masoudzamanimoghadam
کتاب «حکایت دانشگاه: جامعهشناسی سازمانهای علمی و زیستِ دانشگاهی» نوشتهٔ دکتر حسن محدثی کتابی خوب با نگاهی انتقادی به فضای دانشگاهی در ایران است. در این اثر مباحث فساد در آموزش عالی و انحطاط و ابتذال و مدرکگرایی موجود در آن با زبانی ساده و عمدتاً بر اساس تجربهٔ زیستهٔ مؤلف و مجموعهای از نوشتههای ایشان در باب دانشگاه مطرح شدهاند. خواندن کتاب را به علاقهمندان به فضای دانشگاهی و بهویژه دانشجویانِ دغدغهمند و جدیتر پیشنهاد میکنم.
مسعود زمانی مقدم
@masoudzamanimoghadam
مسعود زمانی مقدم
@masoudzamanimoghadam
در کشورهایی مثل ایران که هم دین و دینداری در آن همواره عنصری اساسی در حیات اجتماعی و سیاسی جامعه بوده و هم هویت تاریخی و باستانیاش نزد اکثر ملت اهمیت بسیار داشته است، به نظر میرسد چپبودن امری متوهمانه و حتی مضحک است و متوهمانهتر و مضحکتر از آن، چپبودن دانشگاهی است؛ چپها در چنین جامعهای احتمالاً احساس بیگانگی میکنند، اما چپهای دانشگاهی علاوه بر احساس بیگانگی احتمالاً احساس پوچی را نیز مجبورند به همراه زیستِ محافظهکارانهشان تحمل کنند.
مسعود زمانی مقدم
@masoudzamanimoghadam
مسعود زمانی مقدم
@masoudzamanimoghadam
این روزها که اخبار حملهٔ روسیه به اوکراین داغ است و احساسات بسیاری از هموطنان ما را هم دانسته یا نادانسته جریحهدار کرده، یاد این عکس افتادم. عکس مقاومت مردم تبریز در مقابل تجاوز نیروهای نظامی دولت تزاری روسیه به خاک ایران را نشان میدهد که در سال ۱۲۹۰ خورشیدی تبریز را اشغال کردند. عکس باشکوهی است؛ با کمترین امکانات در برابر نیروهای عظیم متجاوز ایستادگی میکنند. صدها نفر از همین مبارزان را دولت روسیه پس از اشغال تبریز اعدام کرد.
پینوشت: در مورد جنگ روسیه و اوکراین تنها یک نکته به ذهنم میرسد؛ تبلیغات گسترده غرب و طرفدارانش علیه این جنگ صرفاً از سر ترسی است که آنها از پیامدهای تصرف اوکراین دارند. آنها اروپا را در خطر میبینند. نگرانیای که کاملاً هم طبیعی و قابل درک است. حال اینکه ما سر پیاز هستیم یا ته پیاز که بخواهیم در برابر این جنگ موضعگیری کنیم و اشک بریزیم را نمیدانم! هرچه هست، چیزی به نام نظم جهانی عملاً با چالشهای جدی مواجه شده است؛ هر که قدرت دارد حمله میکند، غرب و شرق هم ندارد.
مسعود زمانی مقدم
@masoudzamanimoghadam
پینوشت: در مورد جنگ روسیه و اوکراین تنها یک نکته به ذهنم میرسد؛ تبلیغات گسترده غرب و طرفدارانش علیه این جنگ صرفاً از سر ترسی است که آنها از پیامدهای تصرف اوکراین دارند. آنها اروپا را در خطر میبینند. نگرانیای که کاملاً هم طبیعی و قابل درک است. حال اینکه ما سر پیاز هستیم یا ته پیاز که بخواهیم در برابر این جنگ موضعگیری کنیم و اشک بریزیم را نمیدانم! هرچه هست، چیزی به نام نظم جهانی عملاً با چالشهای جدی مواجه شده است؛ هر که قدرت دارد حمله میکند، غرب و شرق هم ندارد.
مسعود زمانی مقدم
@masoudzamanimoghadam
کتاب سفر به سرزمین آریاییها روایتی جذاب و خواندنی است از سفر پانزدهروزۀ امیر هاشمی مقدم به کشور افغانستان در سال ۱۳۹۲. نویسنده این کتاب -که خود پژوهشگری است انسانشناس و ایرانشناس- با علاقه و همدلی بسیار به توصیف مشاهداتاش از افغانستان پرداخته است؛ سرزمینی که آن را بخشی از حوزهای میداند که ایران بزرگ فرهنگی (و نه سیاسی) مینامیم. هاشمی مقدم از شهرهای مهمی همچون هرات، کابل، بامیان، مزارشریف و بلخ دیدن میکند و با اشارههایی که در این سفرنامه به تاریخ و فرهنگ و پیشینۀ این سرزمین و نسبت آن با ایران تاریخی-فرهنگی دارد به تحلیل وضعیت معاصر و تاریخی افغانستان نیز توجه میکند.
پینوشت: گفتوگویی دربارهٔ ایران و افغانستان با دکتر هاشمی مقدم انجام دادهام که آن را در مجله رسانه فرهنگ (شمارهٔ ۲۰، پاییز ۱۴۰۰) میتوانید بیابید و بخوانید.
مسعود زمانی مقدم
@masoudzamanimoghadam
پینوشت: گفتوگویی دربارهٔ ایران و افغانستان با دکتر هاشمی مقدم انجام دادهام که آن را در مجله رسانه فرهنگ (شمارهٔ ۲۰، پاییز ۱۴۰۰) میتوانید بیابید و بخوانید.
مسعود زمانی مقدم
@masoudzamanimoghadam
از طنزهای دنیای سیاست؛
در خبرها آمده بود که اسرائیل کمکهای بشردوستانه به اوکراین ارسال کرده است. عدهای هم در اسرائیل علیه اشغالگری روسیه تجمع و اعتراض کرده بودند.
مسعود زمانی مقدم
@masoudzamanimoghadam
در خبرها آمده بود که اسرائیل کمکهای بشردوستانه به اوکراین ارسال کرده است. عدهای هم در اسرائیل علیه اشغالگری روسیه تجمع و اعتراض کرده بودند.
مسعود زمانی مقدم
@masoudzamanimoghadam