به سگی 3 روز غذا بدید
این کار شما رو تا 3 سال فراموش نمیکنه
به انسانی 3 سال خدمت کنید
در عرض 3 روز شما رو فراموش میکنه!
🚫بدون سانسور🚫👇
👑کانال رسمے #منم_کــــوروش 👑
🔜 @manamkorosh 🦅
🔜 @manamkorosh 🕊
این کار شما رو تا 3 سال فراموش نمیکنه
به انسانی 3 سال خدمت کنید
در عرض 3 روز شما رو فراموش میکنه!
🚫بدون سانسور🚫👇
👑کانال رسمے #منم_کــــوروش 👑
🔜 @manamkorosh 🦅
🔜 @manamkorosh 🕊
✍ﺭﻭﺯﮔﺎﺭﯼ ﺍﻓﺘﺨﺎﺭﯼ ﺩﺍﺷﺘﯿم
ﺳﺮﺯﻣﯿﻦ ﺑﺮﻗﺮﺍﺭﯼ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ
🔥
✍ﺳﺮﺯﻣﯿﻦ #ﮐﻮﺭﻭﺵ ﻭ ﺍﻗﻠﯿﻢ #ﭘﺎﺭﺱ
ﺑﺎ ﺯﺑﺎﻥ ﺧﺎﻟﺺ ﻭ ﺷﯿﺮﯾﻦ #پاﺭﺱ
🔥
✍ﺗﺎ ﮐﻪ ﺭﻭﺯﯼ ﺑﺎ ﻋﺮﺑﻬﺎ ﺟﻨﮓ ﺷﺪ
ﺭﯾﺸﻪ اعراب ﺩﺭ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺷﺪ
🔥
✍ﮔﺮﻣﯽ #ﺁﺗﺸﮑﺪﻩ ﺍﺯ ﯾﺎﺩ ﺭﻓﺖ
ﻗﺪﺭﺕ #ﺍﯾﺮﺍﻧﯿﺎﻥ ﺑﺮ ﺑﺎﺩ ﺭﻓﺖ
🔥
✍ﺍﯼ #ﺍﻫﻮﺭﺍﯾﯽ ﺯﺑﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺴﺘﻪ ﺍﯼ؟
ﺍﺯ ﭼﻪ ﺑﺎ #ﺍﻫﺮﯾﻤﻨﺎﻥ ﺑﻨﺸﺴﺘﻪ ﺍﯼ؟
🔥
✍ﺳﻨﺖ ﻭ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻧﺎﺑﻮﺩﯼ ﮔﺰﯾﺪ
ﺑﺎ ﺑﻪ ﻟﻌﻨﺖ ﮐﺮﺩﻥ ﺷﻤﺮ ﻭ ﯾﺰﯾﺪ
🔥
✍ﺗﺎ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﻭﺿﻊ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺍﯾﻦ ﭼﻨﯿﻦ
ﮐﯽ ﺑﺒﻮﺳﻢ ﺗﺮﺑﺖ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺯﻣﯿﻦ؟
🔥
✍ﺭﻭﺯ ﺧﻮﺵ ﺭﺍ ﭼﺸﻢ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﻧﺪﯾﺪ
ﺑﻠﮑﻪ ﺭﻭﺯﯼ #ﺭﺳﺘﻤﯽ ﺁﯾﺪ ﭘﺪﯾد
🔥
🚫بدون سانسور🚫👇
👑کانال رسمے #منم_کــــوروش 👑
🔜 @manamkorosh🦅
🔜 @manamkorosh🕊
ﺳﺮﺯﻣﯿﻦ ﺑﺮﻗﺮﺍﺭﯼ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ
🔥
✍ﺳﺮﺯﻣﯿﻦ #ﮐﻮﺭﻭﺵ ﻭ ﺍﻗﻠﯿﻢ #ﭘﺎﺭﺱ
ﺑﺎ ﺯﺑﺎﻥ ﺧﺎﻟﺺ ﻭ ﺷﯿﺮﯾﻦ #پاﺭﺱ
🔥
✍ﺗﺎ ﮐﻪ ﺭﻭﺯﯼ ﺑﺎ ﻋﺮﺑﻬﺎ ﺟﻨﮓ ﺷﺪ
ﺭﯾﺸﻪ اعراب ﺩﺭ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺷﺪ
🔥
✍ﮔﺮﻣﯽ #ﺁﺗﺸﮑﺪﻩ ﺍﺯ ﯾﺎﺩ ﺭﻓﺖ
ﻗﺪﺭﺕ #ﺍﯾﺮﺍﻧﯿﺎﻥ ﺑﺮ ﺑﺎﺩ ﺭﻓﺖ
🔥
✍ﺍﯼ #ﺍﻫﻮﺭﺍﯾﯽ ﺯﺑﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺴﺘﻪ ﺍﯼ؟
ﺍﺯ ﭼﻪ ﺑﺎ #ﺍﻫﺮﯾﻤﻨﺎﻥ ﺑﻨﺸﺴﺘﻪ ﺍﯼ؟
🔥
✍ﺳﻨﺖ ﻭ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻧﺎﺑﻮﺩﯼ ﮔﺰﯾﺪ
ﺑﺎ ﺑﻪ ﻟﻌﻨﺖ ﮐﺮﺩﻥ ﺷﻤﺮ ﻭ ﯾﺰﯾﺪ
🔥
✍ﺗﺎ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﻭﺿﻊ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺍﯾﻦ ﭼﻨﯿﻦ
ﮐﯽ ﺑﺒﻮﺳﻢ ﺗﺮﺑﺖ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺯﻣﯿﻦ؟
🔥
✍ﺭﻭﺯ ﺧﻮﺵ ﺭﺍ ﭼﺸﻢ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﻧﺪﯾﺪ
ﺑﻠﮑﻪ ﺭﻭﺯﯼ #ﺭﺳﺘﻤﯽ ﺁﯾﺪ ﭘﺪﯾد
🔥
🚫بدون سانسور🚫👇
👑کانال رسمے #منم_کــــوروش 👑
🔜 @manamkorosh🦅
🔜 @manamkorosh🕊
فقیری به ثروتمندی گفت:
کجا تشریف میبرید؟
ثروتمند گفت: قدم میزنم تا اشتها
پیدا کنم! تو کجا میروی؟
فقیر گفت: من اشتها دارم...
قدم میزنم تا غذا پیدا کنم!!
🚫بدون سانسور🚫👇
👑کانال رسمے #منم_کــــوروش 👑
🔜 @manamkorosh🦅
🔜 @manamkorosh🕊
کجا تشریف میبرید؟
ثروتمند گفت: قدم میزنم تا اشتها
پیدا کنم! تو کجا میروی؟
فقیر گفت: من اشتها دارم...
قدم میزنم تا غذا پیدا کنم!!
🚫بدون سانسور🚫👇
👑کانال رسمے #منم_کــــوروش 👑
🔜 @manamkorosh🦅
🔜 @manamkorosh🕊
آیا میدانید آرامگاه لطفعلی خان زند بهترین شمشیرزن شرق کجاست؟
همان پسر جوان و شاهزاده زيباروی زند كه بیست و هفت سال بيشتر نداشت !!؟
آیا امام زاده زید را کسی میداند کجاست؟ بازار تهران!!
آنجا کسی آرمیده که نامش [ لطفعلی خان زند ]ميباشد...!!
در این مکان جوانی دلیر و نیکو سرشت
ابر انسانی از قوم پارس و از نژاد نجیب و غیور لُـر
و مردی از تبار جوانمردان روزگار آرمیده است
که در سن بیست و هفت سالگی نابینا و به قتل رسید ..!!
لطفعلی خان زند شاهزاده غیور ایرانی که اینگونه مهجور و تنها در گوشه این امامزاده دفن شده است و کمتر کسیست که یادی از او در این روزگار تلخ میکند ...!!!
لطفعلی خان پسر جعفرخان زند و هشتمین حکمران سلسله زندیه بود که از سال ۱۲۰۳قمری
به مدت شش سال فرمانروایی نمود.
تمام این مدت به مبارزه با رقیبی چون آقا محمدخان قاجار سپری شد.
لطفعلی خان زند که از همان آغاز نوجوانی
همراه پدر در جنگها شرکت می جست
تیرانداز و شمشیرزنی دلاور و بی باک بار آمد
لطفعلی شاهزاده و آخرین فرمانروای زندیه بود....
وی بسیار پر قدرت، راستگو، درستکار و شجاع و خوش چهره بود...!!
اسب لطفعلی خان، غرأن نام داشت
غرأن بر کانالها و خندقهای جنگی به طول 5 تا8 متری به راحتى میپرید ...!!
چنانکه اگر در قلعه نرماشیر پا و دست اسبش را خائنین نمیزدند به دام قاجارها نمی افتاد..!!!
او دستی هم به شعر و شاعری داشت:
یارب ستدی ملک از همچو منی
دادی به مخنثی نه مردی نه زنی
از گردش ایام معلومم گشت
در پیش تو چه دف زنی چو شمشیر زنی؛
اما در کمال شرمندگی چنین سردار رشیدی از اطرافیانش خیانت دید و در شهر نرماشیر کرمان گرفتار آقا محمد خان قاجار شد ..!!
لطفعلی خان زند ؛ همان کسیکه بسیاری او را بهترین شمشیر زن روزگار شرق می نامند ..!!!!
ناپلئون بناپارت در مورد جنگاوری و شمشیرزنی این بزرگ مرد لــر گفته بود : هر گاه که در میدان جنگ
این شاهزاده ایرانی ؛دست به قبضه شمشیر میبرد
و به قلب سپاه دشمن میزد هزار سرباز از ترس لطفعلی خان
و شمشیرش از پیش روی او پا به فرار میگذاشتند
هنگامی که آقا محمدخان قاجار به او گفت بر او سجده کند پاسخ داد :
من تنها به خدا سجده می کنم
سپس شاه قاجار دستور داد که اصطبل بانش او را شکنجه کند!!!
فردای آن روز لطفعلی جوان را زار و نزار پیش خان قاجار آوردند.
خواجه قاجار با نیشخند بدو گفت : «هان لطفعلی خان! هنوز هم غرور داری؟»
واپسین شاه زند که دیگر توان سخن گفتن نداشت سرش را بالا برد و با پلنگ دیدگان بدو نگریست و گفت:
« من از تو نمیترسم ای أخته فرومایه »
و زانو نمیزنم زیرا مردی اینجا نمی بینم..!!
این ایستادگی خان قاجار را به خشم آورد و دستور نابینا کردن او را داد...!!!
وی یکی از افتخارات بزرگ، در ایران زمین است ...!!
به گفته مورخان ؛جزو سه شاهزاده ای بود که اگر زنده ميماند تاريخ ايران را دگرگون میکرد و در تاریخ بسیار به نیکی از او یاد شده است...!!!
بسیاری از مردم در تهران نمی دانند که پیکر بی چشم او در امامزاده “زید ”در بازار تهران در راسته فرش و قالی فروش ها آرمیده است...!!
که متأسفانه بهش رسیدگی نشده و یک گوشه در یک اتاق کوچک در بسته مانده قرار دارد ..!!
مقبره وی جایی است که حس می کنید هنوز از سنگ قبرش فریادهای مظلومانه مردی شنیده میشود که اگر بود و میماند، نه قاجاری باقی بود و نه تاریخ سیاه فلان الدوله ها و مضحکه الممالکها...!!!
مردی که به تنهایی می ارزد به کل سلسله غرق خیانت قاجارهای بی عرضه و بی جَنَم...!!
حیف و صد حیف که امروز در اینجا حتی یک نوشته به یادبود ابرمرد بزرگ زندیه وجود ندارد...!!
و این وضعیت برازنده او نیست....!!!
صد افسوس که مشاهیر سرزمین خود را نمیشناسیم و حتی آرامگاه باشکوهی هم برایشان نساختیم...!!!
ملتی که تاریخ خود را نشناسد قطعاً وضعیتی بهتر از این هم نخواهد داشت...!!!
روح بزرگش شاد و نامش بر تارک سرزمینم تا ابد درخشان باد
🚫بدون سانسور🚫👇
👑کانال رسمے #منم_کــــوروش 👑
🔜 @manamkorosh🦅
🔜 @manamkorosh🕊
همان پسر جوان و شاهزاده زيباروی زند كه بیست و هفت سال بيشتر نداشت !!؟
آیا امام زاده زید را کسی میداند کجاست؟ بازار تهران!!
آنجا کسی آرمیده که نامش [ لطفعلی خان زند ]ميباشد...!!
در این مکان جوانی دلیر و نیکو سرشت
ابر انسانی از قوم پارس و از نژاد نجیب و غیور لُـر
و مردی از تبار جوانمردان روزگار آرمیده است
که در سن بیست و هفت سالگی نابینا و به قتل رسید ..!!
لطفعلی خان زند شاهزاده غیور ایرانی که اینگونه مهجور و تنها در گوشه این امامزاده دفن شده است و کمتر کسیست که یادی از او در این روزگار تلخ میکند ...!!!
لطفعلی خان پسر جعفرخان زند و هشتمین حکمران سلسله زندیه بود که از سال ۱۲۰۳قمری
به مدت شش سال فرمانروایی نمود.
تمام این مدت به مبارزه با رقیبی چون آقا محمدخان قاجار سپری شد.
لطفعلی خان زند که از همان آغاز نوجوانی
همراه پدر در جنگها شرکت می جست
تیرانداز و شمشیرزنی دلاور و بی باک بار آمد
لطفعلی شاهزاده و آخرین فرمانروای زندیه بود....
وی بسیار پر قدرت، راستگو، درستکار و شجاع و خوش چهره بود...!!
اسب لطفعلی خان، غرأن نام داشت
غرأن بر کانالها و خندقهای جنگی به طول 5 تا8 متری به راحتى میپرید ...!!
چنانکه اگر در قلعه نرماشیر پا و دست اسبش را خائنین نمیزدند به دام قاجارها نمی افتاد..!!!
او دستی هم به شعر و شاعری داشت:
یارب ستدی ملک از همچو منی
دادی به مخنثی نه مردی نه زنی
از گردش ایام معلومم گشت
در پیش تو چه دف زنی چو شمشیر زنی؛
اما در کمال شرمندگی چنین سردار رشیدی از اطرافیانش خیانت دید و در شهر نرماشیر کرمان گرفتار آقا محمد خان قاجار شد ..!!
لطفعلی خان زند ؛ همان کسیکه بسیاری او را بهترین شمشیر زن روزگار شرق می نامند ..!!!!
ناپلئون بناپارت در مورد جنگاوری و شمشیرزنی این بزرگ مرد لــر گفته بود : هر گاه که در میدان جنگ
این شاهزاده ایرانی ؛دست به قبضه شمشیر میبرد
و به قلب سپاه دشمن میزد هزار سرباز از ترس لطفعلی خان
و شمشیرش از پیش روی او پا به فرار میگذاشتند
هنگامی که آقا محمدخان قاجار به او گفت بر او سجده کند پاسخ داد :
من تنها به خدا سجده می کنم
سپس شاه قاجار دستور داد که اصطبل بانش او را شکنجه کند!!!
فردای آن روز لطفعلی جوان را زار و نزار پیش خان قاجار آوردند.
خواجه قاجار با نیشخند بدو گفت : «هان لطفعلی خان! هنوز هم غرور داری؟»
واپسین شاه زند که دیگر توان سخن گفتن نداشت سرش را بالا برد و با پلنگ دیدگان بدو نگریست و گفت:
« من از تو نمیترسم ای أخته فرومایه »
و زانو نمیزنم زیرا مردی اینجا نمی بینم..!!
این ایستادگی خان قاجار را به خشم آورد و دستور نابینا کردن او را داد...!!!
وی یکی از افتخارات بزرگ، در ایران زمین است ...!!
به گفته مورخان ؛جزو سه شاهزاده ای بود که اگر زنده ميماند تاريخ ايران را دگرگون میکرد و در تاریخ بسیار به نیکی از او یاد شده است...!!!
بسیاری از مردم در تهران نمی دانند که پیکر بی چشم او در امامزاده “زید ”در بازار تهران در راسته فرش و قالی فروش ها آرمیده است...!!
که متأسفانه بهش رسیدگی نشده و یک گوشه در یک اتاق کوچک در بسته مانده قرار دارد ..!!
مقبره وی جایی است که حس می کنید هنوز از سنگ قبرش فریادهای مظلومانه مردی شنیده میشود که اگر بود و میماند، نه قاجاری باقی بود و نه تاریخ سیاه فلان الدوله ها و مضحکه الممالکها...!!!
مردی که به تنهایی می ارزد به کل سلسله غرق خیانت قاجارهای بی عرضه و بی جَنَم...!!
حیف و صد حیف که امروز در اینجا حتی یک نوشته به یادبود ابرمرد بزرگ زندیه وجود ندارد...!!
و این وضعیت برازنده او نیست....!!!
صد افسوس که مشاهیر سرزمین خود را نمیشناسیم و حتی آرامگاه باشکوهی هم برایشان نساختیم...!!!
ملتی که تاریخ خود را نشناسد قطعاً وضعیتی بهتر از این هم نخواهد داشت...!!!
روح بزرگش شاد و نامش بر تارک سرزمینم تا ابد درخشان باد
🚫بدون سانسور🚫👇
👑کانال رسمے #منم_کــــوروش 👑
🔜 @manamkorosh🦅
🔜 @manamkorosh🕊
به سگی گفتن چرا به شما میگن نجس؟؟
اهی کشید و گفت ما از آن زمان با فتوايی نجس شدیم که باعث رسوایی دزدان شهر شدیم ...
🗣 #عبید_زاکانی
🚫بدون سانسور🚫👇
👑کانال رسمے #منم_کــــوروش 👑
🔜 @manamkorosh🦅
🔜 @manamkorosh🕊
اهی کشید و گفت ما از آن زمان با فتوايی نجس شدیم که باعث رسوایی دزدان شهر شدیم ...
🗣 #عبید_زاکانی
🚫بدون سانسور🚫👇
👑کانال رسمے #منم_کــــوروش 👑
🔜 @manamkorosh🦅
🔜 @manamkorosh🕊
آقای مجری: چه کمکی به کاهش آلودگی هوا کردی؟
فامیل دور: ما نه کارخونه داریم نه تولیدی نه ماشین، همین که بدبختیم خودش بیشترین کمکه...❌
🚫بدون سانسور🚫👇
👑کانال رسمے #منم_کــــوروش 👑
🔜 @manamkorosh🦅
🔜 @manamkorosh🕊
فامیل دور: ما نه کارخونه داریم نه تولیدی نه ماشین، همین که بدبختیم خودش بیشترین کمکه...❌
🚫بدون سانسور🚫👇
👑کانال رسمے #منم_کــــوروش 👑
🔜 @manamkorosh🦅
🔜 @manamkorosh🕊
ﭼﻪ حکمتیه ﺭﻭﺯ ﺑﻪ ﺭﻭﺯ همه ﺩﻧﯿﺎ ﭘﯿﺸﺮﻓﺖ ﻣﯿﮑﻨﻦ؟
ترﮐﯿﻪ ﻗﻄﺐ ﺻﻨﻌﺘﯽ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﻣﯿﺸﻪ
ﺩﺑﯽ مركز تجاری ﺁﺳﯿﺎ ﻣﯿﺸﻪ
ﮐﺮﻩ ﺟﻨﻮﺑﯽ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﺍﺗﻮﻣﺒﯿﻞ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎ ﺭﺍ ﻣﺎﻝ ﺧﻮﺩﺵ ﻣﯿﮑﻨﻪ؛
ژاپن کل بازار الکترونیک جهان رو به خودش اختصاص میده
ﻗﻄﺮ ﺛﺮﻭﺗﻤﻨﺪ ﺗﺮﯾﻦ ﮐﺸﻮﺭ ﺩﻧﯿﺎ ﻣﯿﺸﻪ!
ارمنستان اولین درآمدش صادرات برق به ایران میشه..!
تایلند اولین مشتری توریستش ایرانیها میشن
اسپانیا زعفران ایران رو میگیره و اولین درآمدش صادرات زعفران به دنیا میشه...
اونوقت ﻣﺎ ﺍﺯ ﺳﻮﻣﺎﻟﯽ ﻭ ﺑﻨﮕﻼﺩﺵ ﻓﻘﯿﺮ ﺗﺮ ﻣﯿﺸﯿﻢ
كجای ﮐﺎﺭ ﻣﺎ ﺩﺭﺳﺖ ﻧﯿﺴﺖ؟ ﯾﺎ ﺩﻋﺎﻫﺎ ﺭﻭ، ﻋﻮﺿﯽ ﻣﯿﺨﻮﻧﯿﻢ ﯾﺎ ﺩﻋﺎﯼ ﻋﻮﺿﯽ ﻣﯿﺨﻮﻧﯿﻢ
ﯾﺎ ﻋﻮﺿﯽ ﺩﻋﺎ ﻣﯿﺨﻮﻧﯿﻢ
ﯾﺎ ﺑﺎ ﻋﻮﺿﯽ ﻫﺎ ﺩﻋﺎ ﻣﯿﺨﻮﻧﯿﻢ
ﯾﺎ ﻋﻮﺿﯽ ﻫﺎ ﺑﺮﺍﻣﻮﻥ ﺩﻋﺎ ﻣﯿﺨﻮﻧﻦ ﯾﺎ ﻋﻮﺿﻤﻮﻥ ﮐﺮﺩﻥ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺩﻋﺎ ﺑﺨﻮﻧﯿﻢ
یا عوضیا دارن میبرن و میخورن و ما فقط دعا ميخونيم..!
🚫بدون سانسور🚫👇
👑کانال رسمے #منم_کــــوروش 👑
🔜 @manamkorosh🦅
🔜 @manam_korosh🕊
ترﮐﯿﻪ ﻗﻄﺐ ﺻﻨﻌﺘﯽ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﻣﯿﺸﻪ
ﺩﺑﯽ مركز تجاری ﺁﺳﯿﺎ ﻣﯿﺸﻪ
ﮐﺮﻩ ﺟﻨﻮﺑﯽ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﺍﺗﻮﻣﺒﯿﻞ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎ ﺭﺍ ﻣﺎﻝ ﺧﻮﺩﺵ ﻣﯿﮑﻨﻪ؛
ژاپن کل بازار الکترونیک جهان رو به خودش اختصاص میده
ﻗﻄﺮ ﺛﺮﻭﺗﻤﻨﺪ ﺗﺮﯾﻦ ﮐﺸﻮﺭ ﺩﻧﯿﺎ ﻣﯿﺸﻪ!
ارمنستان اولین درآمدش صادرات برق به ایران میشه..!
تایلند اولین مشتری توریستش ایرانیها میشن
اسپانیا زعفران ایران رو میگیره و اولین درآمدش صادرات زعفران به دنیا میشه...
اونوقت ﻣﺎ ﺍﺯ ﺳﻮﻣﺎﻟﯽ ﻭ ﺑﻨﮕﻼﺩﺵ ﻓﻘﯿﺮ ﺗﺮ ﻣﯿﺸﯿﻢ
كجای ﮐﺎﺭ ﻣﺎ ﺩﺭﺳﺖ ﻧﯿﺴﺖ؟ ﯾﺎ ﺩﻋﺎﻫﺎ ﺭﻭ، ﻋﻮﺿﯽ ﻣﯿﺨﻮﻧﯿﻢ ﯾﺎ ﺩﻋﺎﯼ ﻋﻮﺿﯽ ﻣﯿﺨﻮﻧﯿﻢ
ﯾﺎ ﻋﻮﺿﯽ ﺩﻋﺎ ﻣﯿﺨﻮﻧﯿﻢ
ﯾﺎ ﺑﺎ ﻋﻮﺿﯽ ﻫﺎ ﺩﻋﺎ ﻣﯿﺨﻮﻧﯿﻢ
ﯾﺎ ﻋﻮﺿﯽ ﻫﺎ ﺑﺮﺍﻣﻮﻥ ﺩﻋﺎ ﻣﯿﺨﻮﻧﻦ ﯾﺎ ﻋﻮﺿﻤﻮﻥ ﮐﺮﺩﻥ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺩﻋﺎ ﺑﺨﻮﻧﯿﻢ
یا عوضیا دارن میبرن و میخورن و ما فقط دعا ميخونيم..!
🚫بدون سانسور🚫👇
👑کانال رسمے #منم_کــــوروش 👑
🔜 @manamkorosh🦅
🔜 @manam_korosh🕊
بزرگترین دانشگاه خاورمیانه و مرکز آموزش عالی ایران دانشگاه تهران است که درسال 1313 به دستور رضاشاه تاسیس شد،این دانشگاه بعنوان برترین دانشگاه دربین چندین کشورآسیا شناخته میشود
🚫بدون سانسور🚫👇
👑کانال رسمے #منم_کــــوروش 👑
🔜 @manamkorosh🦅
🔜 @manam_korosh🕊
🚫بدون سانسور🚫👇
👑کانال رسمے #منم_کــــوروش 👑
🔜 @manamkorosh🦅
🔜 @manam_korosh🕊
تنها چیزی که تو ایران پرقدرت انجام میشه، تشکیل صفه
صف نفت، صف گوشت، صف بنزین و الان هم صفِ ماسک
تا انقلاب مهدی صف ادامه دارد...
🚫بدون سانسور🚫👇
👑کانال رسمے #منم_کــــوروش 👑
🔜 @manamkorosh🦅
🔜 @manam_korosh🕊
صف نفت، صف گوشت، صف بنزین و الان هم صفِ ماسک
تا انقلاب مهدی صف ادامه دارد...
🚫بدون سانسور🚫👇
👑کانال رسمے #منم_کــــوروش 👑
🔜 @manamkorosh🦅
🔜 @manam_korosh🕊
نمونه هایی از خیانت های روسیه به ایران :
1 – اجبار ایران به قرارداد های ننگین ترکمانچای و گلستان و جدا کردن ایران شمالی از ایران .
2 – اشغال ایران در جریان جنگ جهانی و تصرف شمال کشور با وجود بی طرفی ایران .
3 – سرکوب مشروطه خواهان با نیروهای قزاق .مشروطه خواهانی که صدها سال می توانستند کشورمان را در آزادی و تمدن به پیشرفت ببرند
_کلنل لیاخوف مجلس ملی ایران را به توپ بست
4 – ایجاد گروههای ملی گرا و استقلال طلب
5 – تعلل در ساخت نیروگاه بوشهر . نیروگاهی که 70% آن توسط آلمانها آماده شده بود اتمامش 30 سال به طول انجامید و در طول این 30 سال انواع بهانه ها و هزینه های گزاف دریافت شد .
6 – آلوده شدن نیروگاه بوشهر به ویروس استاکس نت، عمدا یا سهوا توسط رایانه شخصی یکی از تکنسین های روس به وجود آمد .
7_ به توپ بستن حرم رضوى
و.......
نباید از خاطر برد که این کشور هیچگاه برای ملت ایران یک تکیه گاه مطمئن نبوده و نخواهد شد...
👑کانال #منم_کــــوروش👑
@manamkorosh
1 – اجبار ایران به قرارداد های ننگین ترکمانچای و گلستان و جدا کردن ایران شمالی از ایران .
2 – اشغال ایران در جریان جنگ جهانی و تصرف شمال کشور با وجود بی طرفی ایران .
3 – سرکوب مشروطه خواهان با نیروهای قزاق .مشروطه خواهانی که صدها سال می توانستند کشورمان را در آزادی و تمدن به پیشرفت ببرند
_کلنل لیاخوف مجلس ملی ایران را به توپ بست
4 – ایجاد گروههای ملی گرا و استقلال طلب
5 – تعلل در ساخت نیروگاه بوشهر . نیروگاهی که 70% آن توسط آلمانها آماده شده بود اتمامش 30 سال به طول انجامید و در طول این 30 سال انواع بهانه ها و هزینه های گزاف دریافت شد .
6 – آلوده شدن نیروگاه بوشهر به ویروس استاکس نت، عمدا یا سهوا توسط رایانه شخصی یکی از تکنسین های روس به وجود آمد .
7_ به توپ بستن حرم رضوى
و.......
نباید از خاطر برد که این کشور هیچگاه برای ملت ایران یک تکیه گاه مطمئن نبوده و نخواهد شد...
👑کانال #منم_کــــوروش👑
@manamkorosh
آیا میدانید آرامگاه لطفعلی خان زند بهترین شمشیرزن شرق کجاست؟
همان پسر جوان و شاهزاده زيباروی زند كه بیست و هفت سال بيشتر نداشت !!؟
آیا امام زاده زید را کسی میداند کجاست؟ بازار تهران!!
آنجا کسی آرمیده که نامش [ لطفعلی خان زند ]ميباشد...!!
در این مکان جوانی دلیر و نیکو سرشت
ابر انسانی از قوم پارس و از نژاد نجیب و غیور لُـر
و مردی از تبار جوانمردان روزگار آرمیده است
که در سن بیست و هفت سالگی نابینا و به قتل رسید ..!!
لطفعلی خان زند شاهزاده غیور ایرانی که اینگونه مهجور و تنها در گوشه این امامزاده دفن شده است و کمتر کسیست که یادی از او در این روزگار تلخ میکند ...!!!
لطفعلی خان پسر جعفرخان زند و هشتمین حکمران سلسله زندیه بود که از سال ۱۲۰۳قمری
به مدت شش سال فرمانروایی نمود.
تمام این مدت به مبارزه با رقیبی چون آقا محمدخان قاجار سپری شد.
لطفعلی خان زند که از همان آغاز نوجوانی
همراه پدر در جنگها شرکت می جست
تیرانداز و شمشیرزنی دلاور و بی باک بار آمد
لطفعلی شاهزاده و آخرین فرمانروای زندیه بود....
وی بسیار پر قدرت، راستگو، درستکار و شجاع و خوش چهره بود...!!
اسب لطفعلی خان، غرأن نام داشت
غرأن بر کانالها و خندقهای جنگی به طول 5 تا8 متری به راحتى میپرید ...!!
چنانکه اگر در قلعه نرماشیر پا و دست اسبش را خائنین نمیزدند به دام قاجارها نمی افتاد..!!!
او دستی هم به شعر و شاعری داشت:
یارب ستدی ملک از همچو منی
دادی به مخنثی نه مردی نه زنی
از گردش ایام معلومم گشت
در پیش تو چه دف زنی چو شمشیر زنی؛
اما در کمال شرمندگی چنین سردار رشیدی از اطرافیانش خیانت دید و در شهر نرماشیر کرمان گرفتار آقا محمد خان قاجار شد ..!!
لطفعلی خان زند ؛ همان کسیکه بسیاری او را بهترین شمشیر زن روزگار شرق می نامند ..!!!!
ناپلئون بناپارت در مورد جنگاوری و شمشیرزنی این بزرگ مرد لــر گفته بود : هر گاه که در میدان جنگ
این شاهزاده ایرانی ؛دست به قبضه شمشیر میبرد
و به قلب سپاه دشمن میزد هزار سرباز از ترس لطفعلی خان
و شمشیرش از پیش روی او پا به فرار میگذاشتند
هنگامی که آقا محمدخان قاجار به او گفت بر او سجده کند پاسخ داد :
من تنها به خدا سجده می کنم
سپس شاه قاجار دستور داد که اصطبل بانش او را شکنجه کند!!!
فردای آن روز لطفعلی جوان را زار و نزار پیش خان قاجار آوردند.
خواجه قاجار با نیشخند بدو گفت : «هان لطفعلی خان! هنوز هم غرور داری؟»
واپسین شاه زند که دیگر توان سخن گفتن نداشت سرش را بالا برد و با پلنگ دیدگان بدو نگریست و گفت:
« من از تو نمیترسم ای أخته فرومایه »
و زانو نمیزنم زیرا مردی اینجا نمی بینم..!!
این ایستادگی خان قاجار را به خشم آورد و دستور نابینا کردن او را داد...!!!
وی یکی از افتخارات بزرگ، در ایران زمین است ...!!
به گفته مورخان ؛جزو سه شاهزاده ای بود که اگر زنده ميماند تاريخ ايران را دگرگون میکرد و در تاریخ بسیار به نیکی از او یاد شده است...!!!
بسیاری از مردم در تهران نمی دانند که پیکر بی چشم او در امامزاده “زید ”در بازار تهران در راسته فرش و قالی فروش ها آرمیده است...!!
که متأسفانه بهش رسیدگی نشده و یک گوشه در یک اتاق کوچک در بسته مانده قرار دارد ..!!
مقبره وی جایی است که حس می کنید هنوز از سنگ قبرش فریادهای مظلومانه مردی شنیده میشود که اگر بود و میماند، نه قاجاری باقی بود و نه تاریخ سیاه فلان الدوله ها و مضحکه الممالکها...!!!
مردی که به تنهایی می ارزد به کل سلسله غرق خیانت قاجارهای بی عرضه و بی جَنَم...!!
حیف و صد حیف که امروز در اینجا حتی یک نوشته به یادبود ابرمرد بزرگ زندیه وجود ندارد...!!
و این وضعیت برازنده او نیست....!!!
صد افسوس که مشاهیر سرزمین خود را نمیشناسیم و حتی آرامگاه باشکوهی هم برایشان نساختیم...!!!
ملتی که تاریخ خود را نشناسد قطعاً وضعیتی بهتر از این هم نخواهد داشت...!!!
روح بزرگش شاد و نامش بر تارک سرزمینم تا ابد درخشان باد
🚫بدون سانسور🚫👇
👑کانال رسمے #منم_کــــوروش 👑
🔜 @manamkorosh🦅
🔜 @manamkorosh🕊
همان پسر جوان و شاهزاده زيباروی زند كه بیست و هفت سال بيشتر نداشت !!؟
آیا امام زاده زید را کسی میداند کجاست؟ بازار تهران!!
آنجا کسی آرمیده که نامش [ لطفعلی خان زند ]ميباشد...!!
در این مکان جوانی دلیر و نیکو سرشت
ابر انسانی از قوم پارس و از نژاد نجیب و غیور لُـر
و مردی از تبار جوانمردان روزگار آرمیده است
که در سن بیست و هفت سالگی نابینا و به قتل رسید ..!!
لطفعلی خان زند شاهزاده غیور ایرانی که اینگونه مهجور و تنها در گوشه این امامزاده دفن شده است و کمتر کسیست که یادی از او در این روزگار تلخ میکند ...!!!
لطفعلی خان پسر جعفرخان زند و هشتمین حکمران سلسله زندیه بود که از سال ۱۲۰۳قمری
به مدت شش سال فرمانروایی نمود.
تمام این مدت به مبارزه با رقیبی چون آقا محمدخان قاجار سپری شد.
لطفعلی خان زند که از همان آغاز نوجوانی
همراه پدر در جنگها شرکت می جست
تیرانداز و شمشیرزنی دلاور و بی باک بار آمد
لطفعلی شاهزاده و آخرین فرمانروای زندیه بود....
وی بسیار پر قدرت، راستگو، درستکار و شجاع و خوش چهره بود...!!
اسب لطفعلی خان، غرأن نام داشت
غرأن بر کانالها و خندقهای جنگی به طول 5 تا8 متری به راحتى میپرید ...!!
چنانکه اگر در قلعه نرماشیر پا و دست اسبش را خائنین نمیزدند به دام قاجارها نمی افتاد..!!!
او دستی هم به شعر و شاعری داشت:
یارب ستدی ملک از همچو منی
دادی به مخنثی نه مردی نه زنی
از گردش ایام معلومم گشت
در پیش تو چه دف زنی چو شمشیر زنی؛
اما در کمال شرمندگی چنین سردار رشیدی از اطرافیانش خیانت دید و در شهر نرماشیر کرمان گرفتار آقا محمد خان قاجار شد ..!!
لطفعلی خان زند ؛ همان کسیکه بسیاری او را بهترین شمشیر زن روزگار شرق می نامند ..!!!!
ناپلئون بناپارت در مورد جنگاوری و شمشیرزنی این بزرگ مرد لــر گفته بود : هر گاه که در میدان جنگ
این شاهزاده ایرانی ؛دست به قبضه شمشیر میبرد
و به قلب سپاه دشمن میزد هزار سرباز از ترس لطفعلی خان
و شمشیرش از پیش روی او پا به فرار میگذاشتند
هنگامی که آقا محمدخان قاجار به او گفت بر او سجده کند پاسخ داد :
من تنها به خدا سجده می کنم
سپس شاه قاجار دستور داد که اصطبل بانش او را شکنجه کند!!!
فردای آن روز لطفعلی جوان را زار و نزار پیش خان قاجار آوردند.
خواجه قاجار با نیشخند بدو گفت : «هان لطفعلی خان! هنوز هم غرور داری؟»
واپسین شاه زند که دیگر توان سخن گفتن نداشت سرش را بالا برد و با پلنگ دیدگان بدو نگریست و گفت:
« من از تو نمیترسم ای أخته فرومایه »
و زانو نمیزنم زیرا مردی اینجا نمی بینم..!!
این ایستادگی خان قاجار را به خشم آورد و دستور نابینا کردن او را داد...!!!
وی یکی از افتخارات بزرگ، در ایران زمین است ...!!
به گفته مورخان ؛جزو سه شاهزاده ای بود که اگر زنده ميماند تاريخ ايران را دگرگون میکرد و در تاریخ بسیار به نیکی از او یاد شده است...!!!
بسیاری از مردم در تهران نمی دانند که پیکر بی چشم او در امامزاده “زید ”در بازار تهران در راسته فرش و قالی فروش ها آرمیده است...!!
که متأسفانه بهش رسیدگی نشده و یک گوشه در یک اتاق کوچک در بسته مانده قرار دارد ..!!
مقبره وی جایی است که حس می کنید هنوز از سنگ قبرش فریادهای مظلومانه مردی شنیده میشود که اگر بود و میماند، نه قاجاری باقی بود و نه تاریخ سیاه فلان الدوله ها و مضحکه الممالکها...!!!
مردی که به تنهایی می ارزد به کل سلسله غرق خیانت قاجارهای بی عرضه و بی جَنَم...!!
حیف و صد حیف که امروز در اینجا حتی یک نوشته به یادبود ابرمرد بزرگ زندیه وجود ندارد...!!
و این وضعیت برازنده او نیست....!!!
صد افسوس که مشاهیر سرزمین خود را نمیشناسیم و حتی آرامگاه باشکوهی هم برایشان نساختیم...!!!
ملتی که تاریخ خود را نشناسد قطعاً وضعیتی بهتر از این هم نخواهد داشت...!!!
روح بزرگش شاد و نامش بر تارک سرزمینم تا ابد درخشان باد
🚫بدون سانسور🚫👇
👑کانال رسمے #منم_کــــوروش 👑
🔜 @manamkorosh🦅
🔜 @manamkorosh🕊
پوراندخت :
شاهنشاه ایران در زمان ساسانی، زنی که بر بیش از ۱۰ کشور آسیایی پادشاهی میکرد. او به عنوان بیست و پنجمین پادشاه ساسانی بر اریکه پادشاهی ایران نشست و فرمانروایی نمود.
🚫بدون سانسور🚫👇
👑کانال رسمے #منم_کــــوروش 👑
🔜 @manamkorosh🦅
🔜 @manam_korosh🕊
شاهنشاه ایران در زمان ساسانی، زنی که بر بیش از ۱۰ کشور آسیایی پادشاهی میکرد. او به عنوان بیست و پنجمین پادشاه ساسانی بر اریکه پادشاهی ایران نشست و فرمانروایی نمود.
🚫بدون سانسور🚫👇
👑کانال رسمے #منم_کــــوروش 👑
🔜 @manamkorosh🦅
🔜 @manam_korosh🕊
روزی که امیر کبیر به شدت گریست!
سال 1264 قمرى، نخستين برنامهى دولت ايران براى واکسن زدن به فرمان اميرکبير آغاز شد. در آن برنامه، کودکان و نوجوانانى ايرانى را آبلهکوبى مىکردند. اما چند روز پس از آغاز آبلهکوبى به امير کبير خبردادند که مردم از روى ناآگاهى نمىخواهند واکسن بزنند. بهويژه که چند تن از فالگيرها و دعانويسها در شهر شايعه کرده بودند که واکسن زدن باعث راه يافتن جن به خون انسان مىشود.
هنگامى که خبر رسيد پنج نفر به علت ابتلا به بيمارى آبله جان باختهاند، امير بىدرنگ فرمان داد هر کسى که حاضر نشود آبله بکوبد بايد پنج تومان به صندوق دولت جريمه بپردازد. او تصور مى کرد که با اين فرمان همه مردم آبله مىکوبند. اما نفوذ سخن دعانويسها و نادانى مردم بيش از آن بود که فرمان امير را بپذيرند. شمارى که پول کافى داشتند، پنج تومان را پرداختند و از آبلهکوبى سرباز زدند. شمارى ديگر هنگام مراجعه مأموران در آب انبارها پنهان مىشدند يا از شهر بيرون مىرفتند.
روز بيست و هشتم ماه ربيع الاول به امير اطلاع دادند که در همهى شهر تهران و روستاهاى پيرامون آن فقط سىصد و سى نفر آبله کوبيدهاند. در همان روز، پاره دوزى را که فرزندش از بيمارى آبله مرده بود، به نزد او آوردند. امير به جسد کودک نگريست و آنگاه گفت: ما که براى نجات بچههايتان آبلهکوب فرستاديم. پيرمرد با اندوه فراوان گفت: حضرت امير، به من گفته بودند که اگر بچه را آبله بکوبيم جن زده مىشود. امير فرياد کشيد: واى از جهل و نادانى، حال، گذشته از اينکه فرزندت را از دست دادهاى بايد پنج تومان هم جريمه بدهي. پيرمرد با التماس گفت: باور کنيد که هيچ ندارم. اميرکبير دست در جيب خود کرد و پنج تومان به او داد و سپس گفت: حکم برنمىگردد، اين پنج تومان را به صندوق دولت بپرداز.
چند دقيقه ديگر، بقالى را آوردند که فرزند او نيز از آبله مرده بود. اين بار اميرکبير ديگر نتوانست تحمل کند. روى صندلى نشست و با حالى زار شروع به گريستن کرد. در آن هنگام ميرزا آقاخان وارد شد. او در کمتر زمانى اميرکبير را در حال گريستن ديده بود. علت را پرسيد و ملازمان امير گفتند که دو کودک شيرخوار پاره دوز و بقالى از بيمارى آبله مردهاند. ميرزا آقاخان با شگفتى گفت: عجب، من تصور مىکردم که ميرزا احمدخان، پسر امير، مرده است که او اين چنين هاىهاى مىگريد. سپس، به امير نزديک شد و گفت: گريستن، آن هم به اين گونه، براى دو بچهى شيرخوار بقال و چقال در شأن شما نيست. امير سر برداشت و با خشم به او نگريست، آنچنان که ميرزا آقاخان از ترس بر خود لرزيد. امير اشکهايش را پاک کرد و گفت: خاموش باش. تا زمانى که ما سرپرستى اين ملت را بر عهده داريم، مسئول مرگشان ما هستيم. ميرزا آقاخان آهسته گفت: ولى اينان خود در اثر جهل آبله نکوبيدهاند.
امير با صداى رسا گفت: و مسئول جهلشان نيز ما هستيم. اگر ما در هر روستا و کوچه و خيابانى مدرسه بسازيم و کتابخانه ايجاد کنيم، دعانويسها بساطشان را جمع مىکنند. تمام ايرانىها اولاد حقيقى من هستند و من از اين مىگريم که چرا اين مردم بايد اين قدر جاهل باشند که در اثر نکوبيدن آبله بميرند.
چقدر جاى اميركبير اين روزها خاليست...
🚫بدون سانسور🚫👇
👑کانال رسمے #منم_کــــوروش 👑
🔜 @manamkorosh🦅
🔜 @manam_korosh🕊
سال 1264 قمرى، نخستين برنامهى دولت ايران براى واکسن زدن به فرمان اميرکبير آغاز شد. در آن برنامه، کودکان و نوجوانانى ايرانى را آبلهکوبى مىکردند. اما چند روز پس از آغاز آبلهکوبى به امير کبير خبردادند که مردم از روى ناآگاهى نمىخواهند واکسن بزنند. بهويژه که چند تن از فالگيرها و دعانويسها در شهر شايعه کرده بودند که واکسن زدن باعث راه يافتن جن به خون انسان مىشود.
هنگامى که خبر رسيد پنج نفر به علت ابتلا به بيمارى آبله جان باختهاند، امير بىدرنگ فرمان داد هر کسى که حاضر نشود آبله بکوبد بايد پنج تومان به صندوق دولت جريمه بپردازد. او تصور مى کرد که با اين فرمان همه مردم آبله مىکوبند. اما نفوذ سخن دعانويسها و نادانى مردم بيش از آن بود که فرمان امير را بپذيرند. شمارى که پول کافى داشتند، پنج تومان را پرداختند و از آبلهکوبى سرباز زدند. شمارى ديگر هنگام مراجعه مأموران در آب انبارها پنهان مىشدند يا از شهر بيرون مىرفتند.
روز بيست و هشتم ماه ربيع الاول به امير اطلاع دادند که در همهى شهر تهران و روستاهاى پيرامون آن فقط سىصد و سى نفر آبله کوبيدهاند. در همان روز، پاره دوزى را که فرزندش از بيمارى آبله مرده بود، به نزد او آوردند. امير به جسد کودک نگريست و آنگاه گفت: ما که براى نجات بچههايتان آبلهکوب فرستاديم. پيرمرد با اندوه فراوان گفت: حضرت امير، به من گفته بودند که اگر بچه را آبله بکوبيم جن زده مىشود. امير فرياد کشيد: واى از جهل و نادانى، حال، گذشته از اينکه فرزندت را از دست دادهاى بايد پنج تومان هم جريمه بدهي. پيرمرد با التماس گفت: باور کنيد که هيچ ندارم. اميرکبير دست در جيب خود کرد و پنج تومان به او داد و سپس گفت: حکم برنمىگردد، اين پنج تومان را به صندوق دولت بپرداز.
چند دقيقه ديگر، بقالى را آوردند که فرزند او نيز از آبله مرده بود. اين بار اميرکبير ديگر نتوانست تحمل کند. روى صندلى نشست و با حالى زار شروع به گريستن کرد. در آن هنگام ميرزا آقاخان وارد شد. او در کمتر زمانى اميرکبير را در حال گريستن ديده بود. علت را پرسيد و ملازمان امير گفتند که دو کودک شيرخوار پاره دوز و بقالى از بيمارى آبله مردهاند. ميرزا آقاخان با شگفتى گفت: عجب، من تصور مىکردم که ميرزا احمدخان، پسر امير، مرده است که او اين چنين هاىهاى مىگريد. سپس، به امير نزديک شد و گفت: گريستن، آن هم به اين گونه، براى دو بچهى شيرخوار بقال و چقال در شأن شما نيست. امير سر برداشت و با خشم به او نگريست، آنچنان که ميرزا آقاخان از ترس بر خود لرزيد. امير اشکهايش را پاک کرد و گفت: خاموش باش. تا زمانى که ما سرپرستى اين ملت را بر عهده داريم، مسئول مرگشان ما هستيم. ميرزا آقاخان آهسته گفت: ولى اينان خود در اثر جهل آبله نکوبيدهاند.
امير با صداى رسا گفت: و مسئول جهلشان نيز ما هستيم. اگر ما در هر روستا و کوچه و خيابانى مدرسه بسازيم و کتابخانه ايجاد کنيم، دعانويسها بساطشان را جمع مىکنند. تمام ايرانىها اولاد حقيقى من هستند و من از اين مىگريم که چرا اين مردم بايد اين قدر جاهل باشند که در اثر نکوبيدن آبله بميرند.
چقدر جاى اميركبير اين روزها خاليست...
🚫بدون سانسور🚫👇
👑کانال رسمے #منم_کــــوروش 👑
🔜 @manamkorosh🦅
🔜 @manam_korosh🕊
به گفته برخی سریال جومونگ ربطی به تاریخ كره ندارد و اکثر اتفاقات آن برگرفته ازدوران اشکانی است؛مثلاسواره نظام زره پوش هرگز در سلسله هان وجود نداشته وفقط اشکانیان چنین ارتشی داشتند!
🚫بدون سانسور🚫👇
👑کانال رسمے #منم_کــــوروش 👑
🔜 @manamkorosh🦅
🔜 @manamkorosh🕊
🚫بدون سانسور🚫👇
👑کانال رسمے #منم_کــــوروش 👑
🔜 @manamkorosh🦅
🔜 @manamkorosh🕊
کوروش امپراطوری (شاهنشاهی) خود را بر اساس خشونت که دیر یا زود فاتح موقتی را مورد غضب ملت مغلوب قرار میدهد و از کشور میراند، بنا نکرد و حقوق ساکنان بابل و ارزش تاریخی گذشته و مفهوم عالی تمدن آن را تصدیق کرد.
کوروش در نهایت فروتنی و رحم و شفقت رفتار کرد و این رفتار سرشار از بزرگی و عظمت بود.
او که یکی از بزرگترین فاتحان دنیای باستان بهشمار میرود بهطور قطع از محبوبترین فاتحان جهان نیز محسوب میشود. ملایمت و حسن سیاست او دشمنانش را به احترام ناگزیر میکرد، زیرا اینها که وسیلهای برای سرزنش و بدگویی نداشتند، نمیتوانستند افکار را ناراضی کنند و احساسات ملی را برانگیزند.
فقط قوم یهود بود که انتظاراتش بهطور کامل اجابت نشد. قوم یهود انتظار داشت که کوروش به انتقام قوم بنیاسرائیل بابل را زیر و رو کنند. ولی چنین نشد و بابل ویران نگردید.
کوروش کبیر، آلبر شاندور، ترجمه هادی هدایتی، تهران، نشر ثالث، ۱۳۹۰، ص ۲۲۵
🚫بدون سانسور🚫👇
👑کانال رسمے #منم_کــــوروش 👑
🔜 @manamkorosh🦅
🔜 @manam_korosh🕊
کوروش در نهایت فروتنی و رحم و شفقت رفتار کرد و این رفتار سرشار از بزرگی و عظمت بود.
او که یکی از بزرگترین فاتحان دنیای باستان بهشمار میرود بهطور قطع از محبوبترین فاتحان جهان نیز محسوب میشود. ملایمت و حسن سیاست او دشمنانش را به احترام ناگزیر میکرد، زیرا اینها که وسیلهای برای سرزنش و بدگویی نداشتند، نمیتوانستند افکار را ناراضی کنند و احساسات ملی را برانگیزند.
فقط قوم یهود بود که انتظاراتش بهطور کامل اجابت نشد. قوم یهود انتظار داشت که کوروش به انتقام قوم بنیاسرائیل بابل را زیر و رو کنند. ولی چنین نشد و بابل ویران نگردید.
کوروش کبیر، آلبر شاندور، ترجمه هادی هدایتی، تهران، نشر ثالث، ۱۳۹۰، ص ۲۲۵
🚫بدون سانسور🚫👇
👑کانال رسمے #منم_کــــوروش 👑
🔜 @manamkorosh🦅
🔜 @manam_korosh🕊
منوی مشروبات هتل رویال هیلتون تهران سال 1355
🚫بدون سانسور🚫👇
👑کانال رسمے #منم_کــــوروش 👑
🔜 @manamkorosh🦅
🔜 @manam_korosh🕊
🚫بدون سانسور🚫👇
👑کانال رسمے #منم_کــــوروش 👑
🔜 @manamkorosh🦅
🔜 @manam_korosh🕊
انسـان سرمایـه داری در شهر زندگی میکرد؛ اما به هیچ کس ریالی کمک نمیکرد!!
فرزندی نداشت و تنها با همسرش زندگی میکرد!
در عوض در آن شهر قصابی که به نیازمندان گوشت رایگان میداد!!!
روز به روز نفرت مردم از این مرد سرمایه دار بیشتر میشد.
مردم هرچه او را نصیحت میکردند که این سرمایه را برای چه کسی میخواهی در جواب میگفت:
نیاز شما ربطی به من ندارد بروید از قصاب بگیرید!!
تا اینکـه او مریـض شد!! احدی به عیادتش نرفت!!
این شخص در نهایت تنهایی جان داد هیچکس حاضر نشد به تشییع جنازه او برود!! همسرش به تنهایی او را دفن کرد
اما از فردای آن روز اتفاق عجیبی افتاد!
دیگـر قصاب به کسی گوشت رایگان نداد!
او گفت: کسی که پول گوشت را میداد دیروز از دنیا رفت...!!
🚫بدون سانسور🚫👇
👑کانال رسمے #منم_کــــوروش 👑
🔜 @manamkorosh🦅
🔜 @manam_korosh🕊
فرزندی نداشت و تنها با همسرش زندگی میکرد!
در عوض در آن شهر قصابی که به نیازمندان گوشت رایگان میداد!!!
روز به روز نفرت مردم از این مرد سرمایه دار بیشتر میشد.
مردم هرچه او را نصیحت میکردند که این سرمایه را برای چه کسی میخواهی در جواب میگفت:
نیاز شما ربطی به من ندارد بروید از قصاب بگیرید!!
تا اینکـه او مریـض شد!! احدی به عیادتش نرفت!!
این شخص در نهایت تنهایی جان داد هیچکس حاضر نشد به تشییع جنازه او برود!! همسرش به تنهایی او را دفن کرد
اما از فردای آن روز اتفاق عجیبی افتاد!
دیگـر قصاب به کسی گوشت رایگان نداد!
او گفت: کسی که پول گوشت را میداد دیروز از دنیا رفت...!!
🚫بدون سانسور🚫👇
👑کانال رسمے #منم_کــــوروش 👑
🔜 @manamkorosh🦅
🔜 @manam_korosh🕊
زمانی که دوچرخه به تهران آمد برخی مردم به آن هایی که دوچرخه سوار میشدند "بچه شیطان" و "تخم جن" میگفتند و معتقد بودند که راکبین از طرف شیاطین و پریان کمک میشوند چون به غیر از این کسی نمیتواند روی دو چرخ حرکت بکند و دلیلشان هم این بود که میگفتند مرکبی که اگر کسی آنرا نگه ندارد ، خودش نمیتواند خودش را نگه دارد چگونه میتواند یکی را هم بالای خود نشانیده راه ببرد؟!
پس این کار ممکن نیست مگر آنکه خود آن روروئک را جنیان ساخته و راکبین آنها نیز بچۀ جن ها و شیطان ها میباشند. چنانکه اولین باری که این مرکب به تهران آورده شد دو پسر بچۀ انگلیسی با شلوارهای کوتاه در میدانِ مشق آنها را به نمایش مردم گذاشتند . پیرها و سالمندانی که به تماشایشان رفتند بسم الله و لاحول گويان و شگفت زده که گویی به تماشای غول و آل و پریزاد رفته اند باز میگشتند و آمدن دوچرخه را یکی از علائم ظهور میگفتند.
👑 کانال رسمی #منم_کــــوروش 👑
@manamkorosh
پس این کار ممکن نیست مگر آنکه خود آن روروئک را جنیان ساخته و راکبین آنها نیز بچۀ جن ها و شیطان ها میباشند. چنانکه اولین باری که این مرکب به تهران آورده شد دو پسر بچۀ انگلیسی با شلوارهای کوتاه در میدانِ مشق آنها را به نمایش مردم گذاشتند . پیرها و سالمندانی که به تماشایشان رفتند بسم الله و لاحول گويان و شگفت زده که گویی به تماشای غول و آل و پریزاد رفته اند باز میگشتند و آمدن دوچرخه را یکی از علائم ظهور میگفتند.
👑 کانال رسمی #منم_کــــوروش 👑
@manamkorosh
💬 تنباكوى پِهِنى و خوشنودى درباريان
نقل است؛ شاه عباس صفوی رجال کشور را به ضیافت شاهانه میهمان کرد.
دستور داد تا در سر قلیانها بجای تنباکو از سرگین اسب استفاده نمایند.
میهمانها مشغول کشیدن قلیان شدند!
و دود و بوی پهنِ اسب فضا را پر کرد
اما رجال از بیم ناراحتی شاه پشت سر هم بر نی قلیان
پُک عمیق زده و با احساس رضایت دودش را هوا می دادند!
گویی در عمرشان، تنباکویی به آن خوبی نکشیده اند!
شاه رو به آنها کرده و گفت:
سر قلیانها با بهترین تنباکو پر شده اند
آن را حاکم همدان برایمان فرستاده است.
همه از تنباکو و عطر آن تعریف کرده و گفتند:
براستی تنباکویی بهتر از این نمیتوان یافت.
شاه به رییس نگهبانان دربار که پکهای بسیار
عمیقی به قلیان میزد گفت: تنباکویش چطور است؟
رئیس نگهبانان گفت:
به سر اعلیحضرت قسم پنجاه سال است
که قلیان میکشم
اما تنباکویی به این عطر و مزه ندیدهام!
شاه با تحقیر به آنها نگاهی کرد و گفت:
مرده شورتان ببرد که بخاطر حفظ پست و مقام حاضرید
بجای تنباکو پهن اسب بکشید و به به و چه چه کنید...!
👑کانال رسمی #منم_کــــوروش 👑
@manamkorosh
نقل است؛ شاه عباس صفوی رجال کشور را به ضیافت شاهانه میهمان کرد.
دستور داد تا در سر قلیانها بجای تنباکو از سرگین اسب استفاده نمایند.
میهمانها مشغول کشیدن قلیان شدند!
و دود و بوی پهنِ اسب فضا را پر کرد
اما رجال از بیم ناراحتی شاه پشت سر هم بر نی قلیان
پُک عمیق زده و با احساس رضایت دودش را هوا می دادند!
گویی در عمرشان، تنباکویی به آن خوبی نکشیده اند!
شاه رو به آنها کرده و گفت:
سر قلیانها با بهترین تنباکو پر شده اند
آن را حاکم همدان برایمان فرستاده است.
همه از تنباکو و عطر آن تعریف کرده و گفتند:
براستی تنباکویی بهتر از این نمیتوان یافت.
شاه به رییس نگهبانان دربار که پکهای بسیار
عمیقی به قلیان میزد گفت: تنباکویش چطور است؟
رئیس نگهبانان گفت:
به سر اعلیحضرت قسم پنجاه سال است
که قلیان میکشم
اما تنباکویی به این عطر و مزه ندیدهام!
شاه با تحقیر به آنها نگاهی کرد و گفت:
مرده شورتان ببرد که بخاطر حفظ پست و مقام حاضرید
بجای تنباکو پهن اسب بکشید و به به و چه چه کنید...!
👑کانال رسمی #منم_کــــوروش 👑
@manamkorosh
زمانی که عرب چوب می پرستید
کوروش نیمی از دنیا را یکتاپرست کرد
#یعنی_وحدت
زمانی که اعراب در بیابان بز می چراند
کورش نیمی از دنیا را گرفت
#یعنی_حکومت
زمانی که عرب را "ام جهل" می خواندند
کوروش بزرگ اولین منشور حقوق بشر را نوشت!
#یعنی_هنر
زمانی که عرب ملخ می خورد
کورش به هرکس به اندازه خانواده اش گندم می داد
#یعنی_عدالت
زمانی که عرب دختر را ننگ می دانستو
دختران را زنده در گور میکرد
کوروش به بانوی ایرانى احترام میگذاشت
#یعنی_مردم_پرستی
زمانی که عرب در چادر بود
کشور من تخت جمشید و پاسارگاد داشت
#یعنی_عظمت
👑کانال رسمی #منم_کــــوروش 👑
@manamkorosh
کوروش نیمی از دنیا را یکتاپرست کرد
#یعنی_وحدت
زمانی که اعراب در بیابان بز می چراند
کورش نیمی از دنیا را گرفت
#یعنی_حکومت
زمانی که عرب را "ام جهل" می خواندند
کوروش بزرگ اولین منشور حقوق بشر را نوشت!
#یعنی_هنر
زمانی که عرب ملخ می خورد
کورش به هرکس به اندازه خانواده اش گندم می داد
#یعنی_عدالت
زمانی که عرب دختر را ننگ می دانستو
دختران را زنده در گور میکرد
کوروش به بانوی ایرانى احترام میگذاشت
#یعنی_مردم_پرستی
زمانی که عرب در چادر بود
کشور من تخت جمشید و پاسارگاد داشت
#یعنی_عظمت
👑کانال رسمی #منم_کــــوروش 👑
@manamkorosh