🛑 مصاحبه ای تاریخی با عطاالله خسروانی دبیر کل سابق حزب ایران نوین در گفتگوئی با روزنامه (گام) در رابطه با شخصیت محمدرضاشاه پهلوی:
«..شاه دارای ویژگیهای بسیاری بودند که مجموعه آن را کمتر در کسی می توان پیدا کرد...
مهربان، تحصیلکرده، با احساس، هوشمند ، محجوب، ترقیخواه و به شدت عاشق ایران و ملت ایران بود...
در کنار هوشمندیش بسیار کنجکاو بود. برخلاف آنچه شایع شده آمادگی بسیار برای شنیدن داشت، حتی اگر مخالف سليقه های خودش بود ...
س- کم نیستند کسانی که حتی وزیر بوده اند و پادشاه را دیکتاتور خوانده اند؟؟
ج- ببینید، به جز وزیر جنگ و وزیر امورخارجه، اگر وزیر دیگری پیدا بشود و بگوید شاه به من دستور داده است که فلان کار را بکن، يقين داشته باشید حقیقت را نمی گوید...
نکته دیگر این که فراموش نکنید بسیاری از وزیران شاید در تمام مدت وزارتشان به جز روزی که بار می یافتند و معرفی می شدند تا پایان دوران وزارتشان، حتی یکبار با شاه ملاقات نداشتند....
کار آنها در هیأت دولت بود و وزرایی هم که بطور پیگیر شرفیاب می شدند به خاطر اهمیت وزارتخانه ها و نوع مسئولیت هایشان درجهت سازندگی کشور بود...
و این را هم اضافه کنم که اعليحضرت چون همانگونه که گفتم، بطرزی خارق العاده در اندیشه پیشرفت ایران بودند بارها اتفاق می افتاد که به یک وزیر در ارتباط با کارهای وزارتخانه اش می گفتند:
بطوری که شنیده ام فلان کشور در فلان زمینه فلان برنامه را پیاده کرده است و موفق بوده اند، شما هم مطالعه کنید ببینید در مورد ایران می شود از آن استفاده کرد یا خیر؟
يک روز دکتر مرتضی یزدی از سران حزب توده را دیدم که از کارهای گذشته پشیمان بود و می گفت :
با اجرای دو موضوع اصلاحات ارضی و آزادی زنان که پایه های اصلی انقلاب شاه و مردم است درحقیقت همه مخالفان خلع سلاح شده اند...
من تصمیم گرفتم پیرمرد را در وزارت کار استخدام کنم بهمین جهت موضوع را بعرض رساندم و گفتم که وزارت کار مشغول تهیه و تنظيم « آئین نامه اجرائی حفاظت فنی و بهداشت » است و برای این که از تجربیات دیگر کشورها هم استفاده شده باشد تیمی مشغول ترجمه این گونه آئین نامه های متعلق به سایر کشورها است...
بعد ماجرای دکتر یزدی را تعریف کردم و استدعا نمودم چون وزارت کار بودجه ای برای این گونه پرداختها دارد اگر موافقت می فرمائید دکتر یزدی به کار ترجمه، این آئین نامه مشغول شود و دستمزدی را که وزارت کار مجاز است به او بپردازد ..
اعلیحضرت چند ثانیه ای تأمل کردند و بعد گفتند:
مثلا ماهی چقدر به او می دهید؟
بعرض رساندم طبق مقررات نمی توانیم بیش از ماهی هزار تومان پرداخت کنیم...
شاه گفت : با هزار تومان این پیرمرد می تواند زندگی کند؟
فعلا ماهی هزار و پانصد تومان بهش بدهید تا ببینیم چکار می شود برایش کرد که زندگیش راحت تر باشد.
خوب این سیمای شاه ایران بود.
علاوه بر دکتر مرتضی یزدی چند تن دیگر از قبیل سرهنگ فضل اللهی عضو سازمان نظامی حزب توده و بازپرس دادستانی ارتش و دکتر محمد بهرامی دبیر كل سابق حزب توده در وزارت کار مشغول بودند و حقوق می گرفتند...
#قضاوت_تاریخ
🚫بدون سانسور🚫👇
👑کانال رسمے #منم_کــــوروش 👑
🔜 @manamkorosh 🦅
🔜 @manamkorosh 🕊
«..شاه دارای ویژگیهای بسیاری بودند که مجموعه آن را کمتر در کسی می توان پیدا کرد...
مهربان، تحصیلکرده، با احساس، هوشمند ، محجوب، ترقیخواه و به شدت عاشق ایران و ملت ایران بود...
در کنار هوشمندیش بسیار کنجکاو بود. برخلاف آنچه شایع شده آمادگی بسیار برای شنیدن داشت، حتی اگر مخالف سليقه های خودش بود ...
س- کم نیستند کسانی که حتی وزیر بوده اند و پادشاه را دیکتاتور خوانده اند؟؟
ج- ببینید، به جز وزیر جنگ و وزیر امورخارجه، اگر وزیر دیگری پیدا بشود و بگوید شاه به من دستور داده است که فلان کار را بکن، يقين داشته باشید حقیقت را نمی گوید...
نکته دیگر این که فراموش نکنید بسیاری از وزیران شاید در تمام مدت وزارتشان به جز روزی که بار می یافتند و معرفی می شدند تا پایان دوران وزارتشان، حتی یکبار با شاه ملاقات نداشتند....
کار آنها در هیأت دولت بود و وزرایی هم که بطور پیگیر شرفیاب می شدند به خاطر اهمیت وزارتخانه ها و نوع مسئولیت هایشان درجهت سازندگی کشور بود...
و این را هم اضافه کنم که اعليحضرت چون همانگونه که گفتم، بطرزی خارق العاده در اندیشه پیشرفت ایران بودند بارها اتفاق می افتاد که به یک وزیر در ارتباط با کارهای وزارتخانه اش می گفتند:
بطوری که شنیده ام فلان کشور در فلان زمینه فلان برنامه را پیاده کرده است و موفق بوده اند، شما هم مطالعه کنید ببینید در مورد ایران می شود از آن استفاده کرد یا خیر؟
يک روز دکتر مرتضی یزدی از سران حزب توده را دیدم که از کارهای گذشته پشیمان بود و می گفت :
با اجرای دو موضوع اصلاحات ارضی و آزادی زنان که پایه های اصلی انقلاب شاه و مردم است درحقیقت همه مخالفان خلع سلاح شده اند...
من تصمیم گرفتم پیرمرد را در وزارت کار استخدام کنم بهمین جهت موضوع را بعرض رساندم و گفتم که وزارت کار مشغول تهیه و تنظيم « آئین نامه اجرائی حفاظت فنی و بهداشت » است و برای این که از تجربیات دیگر کشورها هم استفاده شده باشد تیمی مشغول ترجمه این گونه آئین نامه های متعلق به سایر کشورها است...
بعد ماجرای دکتر یزدی را تعریف کردم و استدعا نمودم چون وزارت کار بودجه ای برای این گونه پرداختها دارد اگر موافقت می فرمائید دکتر یزدی به کار ترجمه، این آئین نامه مشغول شود و دستمزدی را که وزارت کار مجاز است به او بپردازد ..
اعلیحضرت چند ثانیه ای تأمل کردند و بعد گفتند:
مثلا ماهی چقدر به او می دهید؟
بعرض رساندم طبق مقررات نمی توانیم بیش از ماهی هزار تومان پرداخت کنیم...
شاه گفت : با هزار تومان این پیرمرد می تواند زندگی کند؟
فعلا ماهی هزار و پانصد تومان بهش بدهید تا ببینیم چکار می شود برایش کرد که زندگیش راحت تر باشد.
خوب این سیمای شاه ایران بود.
علاوه بر دکتر مرتضی یزدی چند تن دیگر از قبیل سرهنگ فضل اللهی عضو سازمان نظامی حزب توده و بازپرس دادستانی ارتش و دکتر محمد بهرامی دبیر كل سابق حزب توده در وزارت کار مشغول بودند و حقوق می گرفتند...
#قضاوت_تاریخ
🚫بدون سانسور🚫👇
👑کانال رسمے #منم_کــــوروش 👑
🔜 @manamkorosh 🦅
🔜 @manamkorosh 🕊
Forwarded from گــارد شـــاهــنــشــاهــی
🔴سی ام امرداد، مصادف با اجباری شدن نام خانوادگي در ايران.
🔹 در دوران پادشاهی رضاشاه پهلوی، سال ۱۳۱۳ خورشیدی با تصویب قانون مدنی و بنیانگذاری ثبت احوال و اجباری کردن برگزیدن نام خانوادگی و صدور شناسنامه در استفاده از القاب گذشته منسوخ و انتخاب نام خانوادگی برای كلیه اتباع ایران اجباری شد.
🔹در این دوران، افرادی به عنوان مامور ثبت به مناطق مختلف فرستاده میشدند تا نام خانوادگی برای هر طایفه مرجع قانونی داشته باشد. گزینش نام خانوادگی نیز، معمولا از چند روش پیروی میكرد كه یكی از آنها پیشه نیاكان در یك قوم است.
🔹محل اسكان قوم و نام یا شهرت بزرگ خاندان (پدر، پدربزرگ، جد)، از دیگر شیوههای متداول انتخاب نام خانوادگی بوده است. گاهی هم یك نام خانوادگی بر اساس شغل یا حرفه (همچون صراف، جواهریان، پزشكزاد) یا یك ویژگی بدنی یا فیزیكی (خوشچهره، قهرمان) بازمیگشت.
🔹بر اساس قانون، سرپرست خانواده باید برای خانواده خود نامخانوادگی انتخاب میكرد و نام خانوادگی تخصیص یافته از سوی وی به سایر افراد خانوادهاش هم اطلاق میشد و از آن زمان تاكنون بیش از چهار نسل از ایرانیان به این نامهای خانوادگی خوانده میشوند.
🔹و اما جالب است بدانید در همان زمان روحانیون و کلا قشر مذهبی با این کار به شدت مخالف بوده و حتی در برخی شهرها علیه آن فتوا هم صادر کردند. در برخی جاها نیز مردم مایل به ذکر نام زنان و دختران خود در شناسنامه یا همان « سجل » نبودند و این کار را ورود به عرصه « محارم» خود می دانستند!
#قضاوت_تاریخ
@guard_Shahh
🔹 در دوران پادشاهی رضاشاه پهلوی، سال ۱۳۱۳ خورشیدی با تصویب قانون مدنی و بنیانگذاری ثبت احوال و اجباری کردن برگزیدن نام خانوادگی و صدور شناسنامه در استفاده از القاب گذشته منسوخ و انتخاب نام خانوادگی برای كلیه اتباع ایران اجباری شد.
🔹در این دوران، افرادی به عنوان مامور ثبت به مناطق مختلف فرستاده میشدند تا نام خانوادگی برای هر طایفه مرجع قانونی داشته باشد. گزینش نام خانوادگی نیز، معمولا از چند روش پیروی میكرد كه یكی از آنها پیشه نیاكان در یك قوم است.
🔹محل اسكان قوم و نام یا شهرت بزرگ خاندان (پدر، پدربزرگ، جد)، از دیگر شیوههای متداول انتخاب نام خانوادگی بوده است. گاهی هم یك نام خانوادگی بر اساس شغل یا حرفه (همچون صراف، جواهریان، پزشكزاد) یا یك ویژگی بدنی یا فیزیكی (خوشچهره، قهرمان) بازمیگشت.
🔹بر اساس قانون، سرپرست خانواده باید برای خانواده خود نامخانوادگی انتخاب میكرد و نام خانوادگی تخصیص یافته از سوی وی به سایر افراد خانوادهاش هم اطلاق میشد و از آن زمان تاكنون بیش از چهار نسل از ایرانیان به این نامهای خانوادگی خوانده میشوند.
🔹و اما جالب است بدانید در همان زمان روحانیون و کلا قشر مذهبی با این کار به شدت مخالف بوده و حتی در برخی شهرها علیه آن فتوا هم صادر کردند. در برخی جاها نیز مردم مایل به ذکر نام زنان و دختران خود در شناسنامه یا همان « سجل » نبودند و این کار را ورود به عرصه « محارم» خود می دانستند!
#قضاوت_تاریخ
@guard_Shahh