هر آهنگی پلی میشه حسان میگه اگه گفتی کدوم آهنگه؟
آخر گفتم برادر من به خدا شزم روم نصب نیس که چند ثانیه از آهنگو بشنوم اسمشو بگم که🤦♀️
آخر گفتم برادر من به خدا شزم روم نصب نیس که چند ثانیه از آهنگو بشنوم اسمشو بگم که🤦♀️
دلم میخواد یکی بیاد بغلم کنه بگه آروم باش همه چی درست میشه. بگه روزای خوب از راه میرسه. کف دستمو ببینه بگه بختت به روشنی و سفیدی ماهه. تو چشمام نگاه کنه و بگه یه روزی چشمات دوباره میخندن.
دلم میخواد یکی بیاد امید بهم تزریق کنه و تو دلم شده یه شمع روشن کنه و از تاریکیِ ناامیدی نجاتم بده.
دلم میخواد بخوابم و تو خواب خودمو ببینم که از پس این روزا براومدم و رفتم و رسیدم به رویاهام. که چهل سالگیم برای خانوادهش، برای عشقش و بچههاش آواز میخونه.
دلم لک زده واسه امید، حتی اگر واهی باشه. برای لبخند، حتی اگر تصنعی باشه. برای رویا، حتی اگر دست نیافتنی باشه. برای عشق، حتی اگر ازم دور باشه.
کاش یه پرنده میومد مینشست رو شاخههای خشکیدهی درختِ حیاطِ دلم و با خوندنش، بهم خبر اومدنِ بهارو میداد، یه بهار واقعی، یه بهاری که شکوفههاشو سرما نزنه.
دلم میخواد به روزایی که تمام وجودم پر از امید و رویا بود، برگردم.
#مانگ_میرزایی
@maangmirzaei
دلم میخواد یکی بیاد امید بهم تزریق کنه و تو دلم شده یه شمع روشن کنه و از تاریکیِ ناامیدی نجاتم بده.
دلم میخواد بخوابم و تو خواب خودمو ببینم که از پس این روزا براومدم و رفتم و رسیدم به رویاهام. که چهل سالگیم برای خانوادهش، برای عشقش و بچههاش آواز میخونه.
دلم لک زده واسه امید، حتی اگر واهی باشه. برای لبخند، حتی اگر تصنعی باشه. برای رویا، حتی اگر دست نیافتنی باشه. برای عشق، حتی اگر ازم دور باشه.
کاش یه پرنده میومد مینشست رو شاخههای خشکیدهی درختِ حیاطِ دلم و با خوندنش، بهم خبر اومدنِ بهارو میداد، یه بهار واقعی، یه بهاری که شکوفههاشو سرما نزنه.
دلم میخواد به روزایی که تمام وجودم پر از امید و رویا بود، برگردم.
#مانگ_میرزایی
@maangmirzaei
#به_رویاهات_فکر_کن
هی سالهای سال یه رویای بزرگو تو سینهت خفه میکنی و نمیذاری نوای خوندن سر بده. جلوشو میگیری و نمیذاری از دلت راه پیدا کنه به سرت و بشه خط اول تمومِ فکرات. نمیذاری بشه اولویتت. اما یه روزی، یه جایی، یه اتفاقایی تو رو پرت میکنه وسط اون خیال، اون رویا؛ چون تو تمام عمر با تمام دلت خواستیش و ازش فرار کردی. هی بازم دلت میخواد فرار کنی، اما دلت دیگه نمیذاره، بالاخره زورش میرسه که یقهتو بگیره و بکشونتت سمت دلت. با ترس و لرز قدمای اولِ مسیرو برمیداری و همهش میگی خوابه بابا! بیدار میشم خیلی زود!
کم کم شب و روزتو میگیره رویات اما هنوز باورش نمیکنی. باور نمیکنی این تویی که دست خودت و رویای همیشهتو گذاشتی تو دست هم و بالاخره به تمنای دلت "بله" گفتی! میری و هی میگی دارم تو خواب راه میرم و همین الآناست که از خواب بپرم و اوج قشنگی ماجرا، اونجا که خدا با دلت بازی میکنه، جاییه که مجنونای مثل خودت سر راهت قرار میگیرن و میبینی انگار جز توام هست کسی که از عشق این رویا زده به سرش و خوابگرد شده، پاشده داره تو خواب به سمت خیالاتش میره. اونجا که اونم از جنونش میگه و میبینی شب و روزشو چه دیوونهوار گرفته، همونجا جاییه که دلت میلرزه. فکر میکنی خوابی و خدا تو خواب شوخیش گرفته باهات. من نمیدونم ماجرا چیه؟ نمیدونم مگه قدرت رویاهای ما چقدره؟
فقط اینو میدونم که در برابر هیچ رویایی نمیشه ایستاد! رویاها از اراده و انتخابای ما قویترن. رویاها مسیر و هممسیر خودشونو خوب بلدن پیدا کنن. فقط محتاج اینن که لمس بشن. دیده بشن. شنیده بشن. به آغوش مهرمون گرفته بشن.
رویاها همه چیزن و زندگی بیرویا هیچی نیست.
#مانگ_میرزایی
@fmmaang
هی سالهای سال یه رویای بزرگو تو سینهت خفه میکنی و نمیذاری نوای خوندن سر بده. جلوشو میگیری و نمیذاری از دلت راه پیدا کنه به سرت و بشه خط اول تمومِ فکرات. نمیذاری بشه اولویتت. اما یه روزی، یه جایی، یه اتفاقایی تو رو پرت میکنه وسط اون خیال، اون رویا؛ چون تو تمام عمر با تمام دلت خواستیش و ازش فرار کردی. هی بازم دلت میخواد فرار کنی، اما دلت دیگه نمیذاره، بالاخره زورش میرسه که یقهتو بگیره و بکشونتت سمت دلت. با ترس و لرز قدمای اولِ مسیرو برمیداری و همهش میگی خوابه بابا! بیدار میشم خیلی زود!
کم کم شب و روزتو میگیره رویات اما هنوز باورش نمیکنی. باور نمیکنی این تویی که دست خودت و رویای همیشهتو گذاشتی تو دست هم و بالاخره به تمنای دلت "بله" گفتی! میری و هی میگی دارم تو خواب راه میرم و همین الآناست که از خواب بپرم و اوج قشنگی ماجرا، اونجا که خدا با دلت بازی میکنه، جاییه که مجنونای مثل خودت سر راهت قرار میگیرن و میبینی انگار جز توام هست کسی که از عشق این رویا زده به سرش و خوابگرد شده، پاشده داره تو خواب به سمت خیالاتش میره. اونجا که اونم از جنونش میگه و میبینی شب و روزشو چه دیوونهوار گرفته، همونجا جاییه که دلت میلرزه. فکر میکنی خوابی و خدا تو خواب شوخیش گرفته باهات. من نمیدونم ماجرا چیه؟ نمیدونم مگه قدرت رویاهای ما چقدره؟
فقط اینو میدونم که در برابر هیچ رویایی نمیشه ایستاد! رویاها از اراده و انتخابای ما قویترن. رویاها مسیر و هممسیر خودشونو خوب بلدن پیدا کنن. فقط محتاج اینن که لمس بشن. دیده بشن. شنیده بشن. به آغوش مهرمون گرفته بشن.
رویاها همه چیزن و زندگی بیرویا هیچی نیست.
#مانگ_میرزایی
@fmmaang
برادران لیلا با همه اون نمادهاش که همهجا حرفشه، چند درجه افسردهترم کرد.
و چقدر چقدر چقدر خود کارکتر لیلا رو دوست داشتم.
و چقدر چقدر چقدر خود کارکتر لیلا رو دوست داشتم.
آدم ماهها تلاش میکنه ساعت خوابشو تنظیم کنه سه شب مهمونی و دیرتر خوابیدن و دیرتر پاشدن قشنگ گند میزنه بهش میره🤦♀️🚶♂️
وقتی هست و کنارش خوشبختی، وقتی حرفاش آرومِ جونته و لبخندش برقِ چشمات، وقتی نفساش بوی قهوهس تو روزگارت و صداش از صدای موجای دریا بیشتر دلتو میبره، همون روزا که غرقِ خوشی و آرامشی و آرزوت اینه زمان واسته رو لبخندش و از بودنش اونورتر نره، همونجا که هر روز اسفند رو آتیش میریزی که چشمتون نزنن و از بازارِ تجریش وان یکاد میگیری میندازی گردنش، همون روزا، همون وقتا، حواست باشه هیچ دوستت دارم و بوسهای رو ذخیره نکنی واسه فردا. هیچ قربونت برمی رو جا نندازی بگی حالا بعدا میگم. از دادنِ هیچ هدیهای منصرف نشی بگی حالا زوده انقد واسش بریز بپاش کنم. همون روزای اوجِ عاشقی و خوشبختی، بدون عشق مراقبت میخواد و خوشبختی قولی نیست که زندگی بهت داده باشه و نزنه زیرش.
حواست باشه اگه کم بذاری، اگه بپیچونی، اگه روراست نباشی، اگه دروغ بگی، اگه اولویتت اون که همه چیزته نباشه، اگه به خاطرش پا رو چیزایی که به هم میزیرتش نذاری، خیلی زود اون لبخندا استعدادشو دارن که بشن اشک،
اون خوشبختی خیلی زود میتونه لباسِ حسرت تنش کنه.
همون روزای عاشقی و شیدایی، جای وانیکاد، دستاتو بنداز دور گردنش و یه جوری ببوسش که انگار میخوای طلبتو از دنیا بگیری.
جای اسفند دود کردن از ترسِ چشمزخم حواستو چارچشمی بده بهش و قربونِ همه خوبیا و قشنگیاش برو.
لج نکن، یهدنده و مغرور و خودخواه نباش چون ممکنه یه روز اشک بریزی واسه کادوهایی که ندادی، دوستت دارم و قربونت برمهایی که نگفتی و از خودگذشتگیایی که میتونستی و نکردی.
زود دیر میشه. دوست داشتنتو به تعویق ننداز. تو عاشقی صرفه جویی نکن و به هیچ قیمتی دلشو به درد نیار.
اینا رو فقط وقتی میفهمی که از دستش میدی و میبینی نه وان یکاد و اسفند تونستن حافظِ اون خوبیا بشن و نه غرور و لجبازی تونستن جذابت کنن و نگهش دارن واست.
فرصت کمه واسه عاشقی. اگه هست کم نذار واسه دلت. نگو حالا زوده. چون زودتر از اونکه تو فکرشو کنی، دیر میشه.
#مانگ_میرزایی
@maangmirzaei
حواست باشه اگه کم بذاری، اگه بپیچونی، اگه روراست نباشی، اگه دروغ بگی، اگه اولویتت اون که همه چیزته نباشه، اگه به خاطرش پا رو چیزایی که به هم میزیرتش نذاری، خیلی زود اون لبخندا استعدادشو دارن که بشن اشک،
اون خوشبختی خیلی زود میتونه لباسِ حسرت تنش کنه.
همون روزای عاشقی و شیدایی، جای وانیکاد، دستاتو بنداز دور گردنش و یه جوری ببوسش که انگار میخوای طلبتو از دنیا بگیری.
جای اسفند دود کردن از ترسِ چشمزخم حواستو چارچشمی بده بهش و قربونِ همه خوبیا و قشنگیاش برو.
لج نکن، یهدنده و مغرور و خودخواه نباش چون ممکنه یه روز اشک بریزی واسه کادوهایی که ندادی، دوستت دارم و قربونت برمهایی که نگفتی و از خودگذشتگیایی که میتونستی و نکردی.
زود دیر میشه. دوست داشتنتو به تعویق ننداز. تو عاشقی صرفه جویی نکن و به هیچ قیمتی دلشو به درد نیار.
اینا رو فقط وقتی میفهمی که از دستش میدی و میبینی نه وان یکاد و اسفند تونستن حافظِ اون خوبیا بشن و نه غرور و لجبازی تونستن جذابت کنن و نگهش دارن واست.
فرصت کمه واسه عاشقی. اگه هست کم نذار واسه دلت. نگو حالا زوده. چون زودتر از اونکه تو فکرشو کنی، دیر میشه.
#مانگ_میرزایی
@maangmirzaei
من همش اینجوری بودم که خدایا اینا چقد خلن میشینن مافیا بازی میکنن و برنامهشو ضبط میکنن و یه عده خلترن که میشینن اون برنامه رو نگاه میکنن!
بعد یه بار عمهم گفت آره دیشب خوابم میومد اما تا صبح بیدار موندم پدرخوانده دیدم! خیلی هیجان داره!!!
بعد هی تو اینستاام تیکههاشو دیدم تهش گفتم بذار کامل ببینمش ببینم چجوریه؟!
قسمت ۱۳ و ۱۴ پدرخوانده (فینال) رو دانلود کردم که وسط کارام اون ور پلی کنمش!
بعد همون یه ساعت اول اینجوری شد که داشتم میرفتم بیرون تو خیابونم پازش نمیکردم :)))
حالا هیجانش اونقدر نگرفتتم هنوز
ولیییی
برام خیلی جالب شد
چون که انگار هنر توجه تمام و کمال و خوب دیدن و خوب شنیدن و دقیق فکر کردن و برقراری ارتباط و همچنین هنر خوب حرف زدنه!
خلاصه که خوشم اومد منم :)
بعد یه بار عمهم گفت آره دیشب خوابم میومد اما تا صبح بیدار موندم پدرخوانده دیدم! خیلی هیجان داره!!!
بعد هی تو اینستاام تیکههاشو دیدم تهش گفتم بذار کامل ببینمش ببینم چجوریه؟!
قسمت ۱۳ و ۱۴ پدرخوانده (فینال) رو دانلود کردم که وسط کارام اون ور پلی کنمش!
بعد همون یه ساعت اول اینجوری شد که داشتم میرفتم بیرون تو خیابونم پازش نمیکردم :)))
حالا هیجانش اونقدر نگرفتتم هنوز
ولیییی
برام خیلی جالب شد
چون که انگار هنر توجه تمام و کمال و خوب دیدن و خوب شنیدن و دقیق فکر کردن و برقراری ارتباط و همچنین هنر خوب حرف زدنه!
خلاصه که خوشم اومد منم :)
مانگ میرزایی
من همش اینجوری بودم که خدایا اینا چقد خلن میشینن مافیا بازی میکنن و برنامهشو ضبط میکنن و یه عده خلترن که میشینن اون برنامه رو نگاه میکنن! بعد یه بار عمهم گفت آره دیشب خوابم میومد اما تا صبح بیدار موندم پدرخوانده دیدم! خیلی هیجان داره!!! بعد هی تو اینستاام…
صادقانهشو بگم امیرعلی نبویان انگیزه اصلی شد برم ببینم و دارم فکر میکنم تمام مافیاهایی که امیرعلی توش بوده رو دلم میخواد ببینم🙃
هر لحظه نیاز دارم یکی بهم بگه شل کن!
دقیقاً با همون لحن پرستار موقع آمپول زدن :)
دقیقاً با همون لحن پرستار موقع آمپول زدن :)
Ravaq-15
@podchi
پادکست رواق - اپیزود پازدهم :ممکن ها،غیرممکن ها
با این اپیزود بخش «مرگ» کتاب رواندرمانی اگزیستانسیال به پایان میرسه
#رواق
#روانشناسی و #روانکاوی
📓@Khod_Agah
با این اپیزود بخش «مرگ» کتاب رواندرمانی اگزیستانسیال به پایان میرسه
#رواق
#روانشناسی و #روانکاوی
📓@Khod_Agah
امروز داشتم فکر میکردم از عید ۷ روز مونده هنووووز😬
چرا نمیگذره؟😂
باز خوبه چند روزه منم و خودم و مافیا دیدن و بد نمیگذره :)
چرا نمیگذره؟😂
باز خوبه چند روزه منم و خودم و مافیا دیدن و بد نمیگذره :)
فقط کاش این مسخره بازیِ رفت و آمد بین اسم کوچیک و فامیلی و خانم و آقا گفتن و نگفتن و تو و شما خطاب کردن نبود و همه همو به اسم کوچیک و مفرد خطاب میکردن خلاص🤦🏻♀️
هیچ وقت همه چیز اون جوری که ما میخوایم، نیست. که شاید اگر باشه هم جذابیتشو از دست بده اصلاً!
نمیشه و نباید اوضاع رو کنترل کرد.
باید فقط توجه کرد، آگاه شد و پذیرفت.
باید فقط بگردیم مسیر خودمونو از این هزارتو پیدا کنیم.
سردرگم میشیم. گم میشیم. اشتباه میریم و عقبگرد میکنیم.
اما متوقف نمیشیم.
#مانگ_میرزایی
@maangmirzaei
نمیشه و نباید اوضاع رو کنترل کرد.
باید فقط توجه کرد، آگاه شد و پذیرفت.
باید فقط بگردیم مسیر خودمونو از این هزارتو پیدا کنیم.
سردرگم میشیم. گم میشیم. اشتباه میریم و عقبگرد میکنیم.
اما متوقف نمیشیم.
#مانگ_میرزایی
@maangmirzaei