در موهای تو
پرندهای پنهان است
پرندهای که رنگِ آسمان است
تو که نیستی
روی پایم مینشیند
جوری نگاه میکند که نمیداند
جوری نگاه میکنم که نمیدانم
میگذارمش روی تخت
و از پلّهها پایین میروم
کسی در خیابان نیست
و درختها سوختهاند
کجایی؟
@eshghbaazan
#یانیس_ریتسوس
مترجم : محسن عمادی
پرندهای پنهان است
پرندهای که رنگِ آسمان است
تو که نیستی
روی پایم مینشیند
جوری نگاه میکند که نمیداند
جوری نگاه میکنم که نمیدانم
میگذارمش روی تخت
و از پلّهها پایین میروم
کسی در خیابان نیست
و درختها سوختهاند
کجایی؟
@eshghbaazan
#یانیس_ریتسوس
مترجم : محسن عمادی
ما مست از سخنانی هستیم
که هنوز به فریاد در نیاوردهایم
مست از بوسههایی هستیم
که هنوز نگرفتهایم
از روزهایی که هنوز نیامدهاند
از آزادیای که در طلبش بوده ایم
#یانیس_ریتسوس❣
@sayeroshan59❣🌱
که هنوز به فریاد در نیاوردهایم
مست از بوسههایی هستیم
که هنوز نگرفتهایم
از روزهایی که هنوز نیامدهاند
از آزادیای که در طلبش بوده ایم
#یانیس_ریتسوس❣
@sayeroshan59❣🌱
سنگی را
بر سنگی دگر نهاد ...
نه اینکه بخواهد
خانهای بسازد
نه اینکه بخواهد
شعری بسراید
نه!
داشت تنهایی اش را
اندازه میگرفت ...
#یانیس_ریتسوس❣
@sayeroshan59❣🌱
بر سنگی دگر نهاد ...
نه اینکه بخواهد
خانهای بسازد
نه اینکه بخواهد
شعری بسراید
نه!
داشت تنهایی اش را
اندازه میگرفت ...
#یانیس_ریتسوس❣
@sayeroshan59❣🌱
منتظر می مانیم.......
شب به پایان راهش نزدیک میشود
ما را
هرگز خوابی نیست
بیدار می مانیم تا سپیده دمان
منتظر می مانیم......
تا خورشید چکش اش را
بر تارک خانه ها بکوبد
منتظر می مانیم......
تا خورشید
چکش اش را
بر پیشانی های مان بکوبد
بر قلب های مان بکوبد
آن قدر بکوبد
تا صدا شود
آن قدر تا صدا شنیده شود
صدایی دیگر گونه
چرا که سکوت
پر از صدای گلوله هایی ست
که نمی دانیم از کجا شلیک می شوند
#یانیس_ریتسوس❣
@sayeroshan59❣🌱
شب به پایان راهش نزدیک میشود
ما را
هرگز خوابی نیست
بیدار می مانیم تا سپیده دمان
منتظر می مانیم......
تا خورشید چکش اش را
بر تارک خانه ها بکوبد
منتظر می مانیم......
تا خورشید
چکش اش را
بر پیشانی های مان بکوبد
بر قلب های مان بکوبد
آن قدر بکوبد
تا صدا شود
آن قدر تا صدا شنیده شود
صدایی دیگر گونه
چرا که سکوت
پر از صدای گلوله هایی ست
که نمی دانیم از کجا شلیک می شوند
#یانیس_ریتسوس❣
@sayeroshan59❣🌱
در موهای تو
پرندهای پنهان است
پرندهای که رنگِ آسمان است
تو که نیستی
روی پایم مینشیند
جوری نگاه میکند که نمیداند
جوری نگاه میکنم که نمیدانم
میگذارمش روی تخت
و از پلّهها پایین میروم
کسی در خیابان نیست
و درختها سوختهاند
کجایی؟
#یانیس_ریتسوس❣
@sayeroshan59🌸🌴
پرندهای پنهان است
پرندهای که رنگِ آسمان است
تو که نیستی
روی پایم مینشیند
جوری نگاه میکند که نمیداند
جوری نگاه میکنم که نمیدانم
میگذارمش روی تخت
و از پلّهها پایین میروم
کسی در خیابان نیست
و درختها سوختهاند
کجایی؟
#یانیس_ریتسوس❣
@sayeroshan59🌸🌴
در باز شد
بی آنکه کسی آمده باشد
بعدها
زمان یادم داد
که دیگر منتظر هیچ کسی نباید بود.
#یانیس_ریتسوس❣
@sayeroshan59🌸🌴
بی آنکه کسی آمده باشد
بعدها
زمان یادم داد
که دیگر منتظر هیچ کسی نباید بود.
#یانیس_ریتسوس❣
@sayeroshan59🌸🌴
بر روی صندلی خواهم نشست
سیگاری خواهم کشید
به میخ هایی فکر خواهم کرد
که روزی به این دیوار کوبیدیم
و به آن چیزهایی که هرگز به میخ ها نیاویختم
قاب عکسی
که تو در آن باشی
و آینه ای
که من در آن
#یانیس_ریتسوس ❣
@sayeroshan59🌸🌴
سیگاری خواهم کشید
به میخ هایی فکر خواهم کرد
که روزی به این دیوار کوبیدیم
و به آن چیزهایی که هرگز به میخ ها نیاویختم
قاب عکسی
که تو در آن باشی
و آینه ای
که من در آن
#یانیس_ریتسوس ❣
@sayeroshan59🌸🌴
در کنجِ حیاط
در میان حباب های ریزِ آب
چند شاخه گلِ سرخ
در زیر بارِ رایحه ی خوشِ خود خمیده اند
همان گل های سرخی
که هیچ کس آن ها را نبوییده است.
هیچ تنهایی ای
کوچک نیست...
#یانیس_ریتسوس❣
@sayeroshan59🌸🍃
در میان حباب های ریزِ آب
چند شاخه گلِ سرخ
در زیر بارِ رایحه ی خوشِ خود خمیده اند
همان گل های سرخی
که هیچ کس آن ها را نبوییده است.
هیچ تنهایی ای
کوچک نیست...
#یانیس_ریتسوس❣
@sayeroshan59🌸🍃
این سیم خاردارها
در کجا به انتها می رسد؟
حلزون ها بر جامه ی مردگان می خزند
و با این همه ما به این جهان نیامده ایم
که به آسانی بمیریم.
نه در سپیده دمان
که بوی پوست لیمو می آید...
#یانیس_ریتسوس❣
@sayeroshan59🌸🍃
در کجا به انتها می رسد؟
حلزون ها بر جامه ی مردگان می خزند
و با این همه ما به این جهان نیامده ایم
که به آسانی بمیریم.
نه در سپیده دمان
که بوی پوست لیمو می آید...
#یانیس_ریتسوس❣
@sayeroshan59🌸🍃
به من بگو
یک مادر چه می تواند بکند؟
با فانوس خاموشی در دست
با دو فرزند کشته شده در جنگ
و آن یکی که هنوز بر نگشته است...
#یانیس_ریتسوس❣
@sayeroshan59🌸🍃
یک مادر چه می تواند بکند؟
با فانوس خاموشی در دست
با دو فرزند کشته شده در جنگ
و آن یکی که هنوز بر نگشته است...
#یانیس_ریتسوس❣
@sayeroshan59🌸🍃
در پسِ چیزهای ساده پنهان می شوم
تا تو مرا بیابی.
اگر مرا نیافتی،
چیزهای ساده را می یابی
و هر آن چه را که مَن لمس کرده ام،
لمس خواهی کرد،
این گونه،
ردِ دست های مَن و تو
بر هم ترسیم می شود ...
#یانیس_ریتسوس❣
@sayeroshan59🌸🍃
تا تو مرا بیابی.
اگر مرا نیافتی،
چیزهای ساده را می یابی
و هر آن چه را که مَن لمس کرده ام،
لمس خواهی کرد،
این گونه،
ردِ دست های مَن و تو
بر هم ترسیم می شود ...
#یانیس_ریتسوس❣
@sayeroshan59🌸🍃
ما مست از سخنانی هستیم
که هنوز به فریاد در نیاورده ایم
مست از بوسه هایی هستیم
که هنوز نگرفته ایم
#یانیس_ریتسوس
@lighting
که هنوز به فریاد در نیاورده ایم
مست از بوسه هایی هستیم
که هنوز نگرفته ایم
#یانیس_ریتسوس
@lighting
به اطراف خود گام برمیدارم
لمس میکنم
میبویم
میشنوم
در پسِ هر قدمی که برمیدارم
هر ثانیه پژواکِ تنهاییِ من است
#یانیس_ریتسوس
لمس میکنم
میبویم
میشنوم
در پسِ هر قدمی که برمیدارم
هر ثانیه پژواکِ تنهاییِ من است
#یانیس_ریتسوس