برای ماندن در یک مکان
آدم باید دلایلش را هم داشته باشد،
یعنی دوستانی
و مهر و محبت آنها را.
وگرنه، محرکی برای ماندن در یک جا
و نماندن در جای دیگر،
وجود نخواهد داشت.
آدم باید دلایلش را هم داشته باشد،
یعنی دوستانی
و مهر و محبت آنها را.
وگرنه، محرکی برای ماندن در یک جا
و نماندن در جای دیگر،
وجود نخواهد داشت.
و این معجزهیِ ما بود
که بارها چیزهایی را که داشتیم؛
از دست داده بودیم...
و باز توانسته بودیم بخندیم..!
- نسیم مرعشی
که بارها چیزهایی را که داشتیم؛
از دست داده بودیم...
و باز توانسته بودیم بخندیم..!
- نسیم مرعشی
تو هرچه قدر هم به یکیاحترام بذاری در آخر اون اندازه فهمش با تو رفتار می کنه.
هر کسی سزاوارِ یک نفر است
که بتواند به چشمهایش نگاه کند و بگوید:
«تو کافی هستی.»
تو با تمامِ زخمهایت، خوب و کافی هستی.
که بتواند به چشمهایش نگاه کند و بگوید:
«تو کافی هستی.»
تو با تمامِ زخمهایت، خوب و کافی هستی.
لبخندهایِ همیشگی و غمگینت؛
سعی در پنهان کردنِ کدام زخمهایَت دارد عزیزِ من؟
- یلدا سیدی
سعی در پنهان کردنِ کدام زخمهایَت دارد عزیزِ من؟
- یلدا سیدی
گفـتی بخـند، گریـه بمـاند برایِ بعـد؛
در مـن چه اَشـکها که پَساَنـداز مـیشود...
در مـن چه اَشـکها که پَساَنـداز مـیشود...
اِنسان باید از صبحِ الطلوع تا پایانِ شب؛
خود را مشغولِ چیزی سازد،
سرگرم باشد،
کار کند،
جان بِکند،
وگرنه از نشخوارِ فکری میمیرد...
خود را مشغولِ چیزی سازد،
سرگرم باشد،
کار کند،
جان بِکند،
وگرنه از نشخوارِ فکری میمیرد...
بـرایِ چـشمِ تــو؛
بایـد کـتاب و دیـوان گفـت!
نمـیشود که تــو،
یـک بیـتِ مُخـتصر باشـی...
بایـد کـتاب و دیـوان گفـت!
نمـیشود که تــو،
یـک بیـتِ مُخـتصر باشـی...
مهمترین چیزی که یاد گرفتم، اینه که هرکسی ممکنه قلب داشته باشه ولی وجدان نصیب هرکسی نمیشه...!!
یک روز خودم را خواهم بخشید
از آسیبی که به خویش روا داشتم
از آسیبی که اجازه دادم دیگران بر من روا دارند
و چنان محکم خویش را در آغوش خواهم کشید
که هرگز ترک خود نکنم.
از آسیبی که به خویش روا داشتم
از آسیبی که اجازه دادم دیگران بر من روا دارند
و چنان محکم خویش را در آغوش خواهم کشید
که هرگز ترک خود نکنم.
خستگی، وقتی عمیق باشد
نه خواب برطرفش میکند نه اِستراحت؛
فقط یک دلخوشی میخواهد...
- نادر اِبراهیمی
نه خواب برطرفش میکند نه اِستراحت؛
فقط یک دلخوشی میخواهد...
- نادر اِبراهیمی
من فکر میکنم آن چه موجب رنجش آدم ها از یکدیگر میشود
این است که:
غالبا ما آدم ها توقع داریم طرف مقابلمان به تمام وقایع دنیا از زاویه ی دید ما نگاه کند!
در صورتی که درون هر آدمی، دنیای متفاوتی وجود دارد که با پذیرش این تفاوتها، روابط شکل مناسب تری خواهند داشت.
این است که:
غالبا ما آدم ها توقع داریم طرف مقابلمان به تمام وقایع دنیا از زاویه ی دید ما نگاه کند!
در صورتی که درون هر آدمی، دنیای متفاوتی وجود دارد که با پذیرش این تفاوتها، روابط شکل مناسب تری خواهند داشت.