"دم عشق،دمشق"
مزد از کسی نخواست که سرمایه خواستن از خاندان لطف و کرم فرق میکند ✍️ عكس نوشت: شهيد مدافع حرم احمد حاجيوند الياسى 🔘 @labbaykeyazeinab
روايتى از شهيد مدافع حرم احمد حاجيوند الياسى؛
🌷بسم رب الشهداء و الصديقين🌷
"پرچم عباس [ع] تا بالاست در شهر دمشق، سینه چاکانِ حرم آسودهتر میايستند؛ (بخش هجدهم)، خدمت بىمنت در دستگاه امام حسين [عليه السلام]" ...
🔻چایىریز هیئت بود و #نوکری میکرد در دستگاه ابا عبدالله الحسین [علیه السلام].
شیخ نجار سوریه هم که بودیم هر صبح چایی رو احمد درست میکرد و برای صبحانه میآورد.
🔸#بیمنت خدمت میکرد به سپاه حضرت زینب [سلام الله علیها].
🔺خیلی پیگیر برگزاری مراسم بود اونجا و عاقبت #مزد عزاداریها و خدمتش رو گرفت.
صفحه ١٨
ادامه دارد ...
✍️ مجموعه #منش_شهدا
#محرم_با_شهدا
🔘 @labbaykeyazeinab
🌷بسم رب الشهداء و الصديقين🌷
"پرچم عباس [ع] تا بالاست در شهر دمشق، سینه چاکانِ حرم آسودهتر میايستند؛ (بخش هجدهم)، خدمت بىمنت در دستگاه امام حسين [عليه السلام]" ...
🔻چایىریز هیئت بود و #نوکری میکرد در دستگاه ابا عبدالله الحسین [علیه السلام].
شیخ نجار سوریه هم که بودیم هر صبح چایی رو احمد درست میکرد و برای صبحانه میآورد.
🔸#بیمنت خدمت میکرد به سپاه حضرت زینب [سلام الله علیها].
🔺خیلی پیگیر برگزاری مراسم بود اونجا و عاقبت #مزد عزاداریها و خدمتش رو گرفت.
صفحه ١٨
ادامه دارد ...
✍️ مجموعه #منش_شهدا
#محرم_با_شهدا
🔘 @labbaykeyazeinab
"دم عشق،دمشق"
عمریست آیههای جهاد و قیام را در مکتب حسین [ع] ز بَر کردهایم ما از سمت و سوی کرب و بلا چون نسیم صبح هر روز تا به شام گذر کردهایم ما ✍️ عكس نوشت: شهيد مدافع حرم حسين هريرى 🔘 @labbaykeyazeinab
شهيد مدافع حرم حسين هريرى به روايت همسر گرامى شهيد؛
🌷بسم رب الشهداء و الصديقين🌷
"پرچم عباس [ع] تا بالاست در شهر دمشق، سینه چاکانِ حرم آسودهتر میايستند؛ (بخش بيستم)، بىقرار محرم" ...
🔻اين مقام [شهادت] حاصل سالها تلاش و #نوکری در راه اهل بیت [علیهم السلام] بود. سالها #محب ارباب و اهل بیتش [علیهم السلام] بودند. سالها عشق آنها را در دلشان و وجودشان #پرورش دادند. همه و همه دست به دست هم داد تا ایشان فدایی عمه جانمان شود.
🔸یادم هست که در ایام #محرم بیقرار بودند و بسیااار گرفته ...
دهه اول ماه محرم سال ۹۵، اولین و آخرین محرمی که با هم برای سیدالشهداء [علیه السلام] عزاداری کردیم بود که ایشان رو بسیار غمگین و گرفته دیدم.
پرسیدم چرا اینقدر چهرهات ناراحت است؟ با خودم فکر کردم شاید از من دلخور باشد.
اما همسرم در جواب گفتند از #روز_سوم که آب را به روی ارباب بستند حالم اینطوری میشه ...
و سعی میکنم کمتر بخندم، کمتر بخورم و کمتر استراحت کنم. واااقعاً رفتارشون همینطور بود. با اینکه ایشان در طول روز آب بسیار میخوردند اما در این ایام از #آب خوردن اجتناب میکردند.
🔺اصلاً استراحت نداشتند و به یک هیئت و مراسم بسنده نبودند، هیئات مختلف میرفتیم. چرا که ایشان میگفتند باید اینقدر در بزنیم تا ارباب جواب سلاممان را بدهد. در این ایام، مکان ایشان فقط هیئتها، مداحیها، سینهزنیها و حرم رفتنها بود. بدون استثنا سعی میکردند هر شب به #حرم آقاجان بروند. همیشه میگفت باید #رزق طول سال خود را در ماه محرم بگیریم. بلافاصله بعد از برگشت از محل کار برای آماده کردن #هیئت، برای مراسم شب و نوکری به مساجد و حسینیهها میرفتند و بعد از آن دنبال من میآمدند و با هم برای عزاداری میرفتیم و بعد از اینکه چندین هیئت سینه میزدیم، در دل شب به حرم اقا علی بن موسی الرضا [علیه السلام] میرفتیم و تا اذان صبح انجا بودیم. دو سه ساعتی بیشتر #استراحت نمیکردند و باز به محل کار میرفتند. برنامه زندگی ایشان در ایام محرم این بود. استراحت برایش بیمعنا بود. گاهی نگران سلامتیاش میشدم اما باز با خودم میگفتم نوکری برای ارباب، توانش رو هم به انسان میدهد. چه بهتر که در راه نوکری برای اربابمان باشد.
صفحه ٢٠
ادامه دارد ...
✍️ مجموعه #منش_شهدا
#محرم_با_شهدا
🔘 @labbaykeyazeinab
🌷بسم رب الشهداء و الصديقين🌷
"پرچم عباس [ع] تا بالاست در شهر دمشق، سینه چاکانِ حرم آسودهتر میايستند؛ (بخش بيستم)، بىقرار محرم" ...
🔻اين مقام [شهادت] حاصل سالها تلاش و #نوکری در راه اهل بیت [علیهم السلام] بود. سالها #محب ارباب و اهل بیتش [علیهم السلام] بودند. سالها عشق آنها را در دلشان و وجودشان #پرورش دادند. همه و همه دست به دست هم داد تا ایشان فدایی عمه جانمان شود.
🔸یادم هست که در ایام #محرم بیقرار بودند و بسیااار گرفته ...
دهه اول ماه محرم سال ۹۵، اولین و آخرین محرمی که با هم برای سیدالشهداء [علیه السلام] عزاداری کردیم بود که ایشان رو بسیار غمگین و گرفته دیدم.
پرسیدم چرا اینقدر چهرهات ناراحت است؟ با خودم فکر کردم شاید از من دلخور باشد.
اما همسرم در جواب گفتند از #روز_سوم که آب را به روی ارباب بستند حالم اینطوری میشه ...
و سعی میکنم کمتر بخندم، کمتر بخورم و کمتر استراحت کنم. واااقعاً رفتارشون همینطور بود. با اینکه ایشان در طول روز آب بسیار میخوردند اما در این ایام از #آب خوردن اجتناب میکردند.
🔺اصلاً استراحت نداشتند و به یک هیئت و مراسم بسنده نبودند، هیئات مختلف میرفتیم. چرا که ایشان میگفتند باید اینقدر در بزنیم تا ارباب جواب سلاممان را بدهد. در این ایام، مکان ایشان فقط هیئتها، مداحیها، سینهزنیها و حرم رفتنها بود. بدون استثنا سعی میکردند هر شب به #حرم آقاجان بروند. همیشه میگفت باید #رزق طول سال خود را در ماه محرم بگیریم. بلافاصله بعد از برگشت از محل کار برای آماده کردن #هیئت، برای مراسم شب و نوکری به مساجد و حسینیهها میرفتند و بعد از آن دنبال من میآمدند و با هم برای عزاداری میرفتیم و بعد از اینکه چندین هیئت سینه میزدیم، در دل شب به حرم اقا علی بن موسی الرضا [علیه السلام] میرفتیم و تا اذان صبح انجا بودیم. دو سه ساعتی بیشتر #استراحت نمیکردند و باز به محل کار میرفتند. برنامه زندگی ایشان در ایام محرم این بود. استراحت برایش بیمعنا بود. گاهی نگران سلامتیاش میشدم اما باز با خودم میگفتم نوکری برای ارباب، توانش رو هم به انسان میدهد. چه بهتر که در راه نوکری برای اربابمان باشد.
صفحه ٢٠
ادامه دارد ...
✍️ مجموعه #منش_شهدا
#محرم_با_شهدا
🔘 @labbaykeyazeinab
"دم عشق،دمشق"
من گشتهام خادم به درگاه ابالفضل [ع] تو کردهای این را عنایت یا رقیه [س] تو میبری من را حرم پای پیاده من اربعین هستم به یادت یا رقیه [س] ✍️ عكس نوشت: شهيد مدافع حرم حجت اسدى 🔘 @labbaykeyazeinab
روايتى از شهيد مدافع حرم حجت اسدى؛
🌷بسم رب الشهداء و الصديقين🌷
"کنار قدمهای جابر سوی نینوا رهسپاریم، ستونهای این جاده را ما به شوق حرم میشماریم؛ (بخش دوم)، خادم الحسين [عليه السلام]" ...
🔻آقا حجت خیلی به #نوکری اهل بیت [عليهم السلام] #اهمیت میداد، و همه کارها رو به بهترین وجه ممکن انجام میداد.
🔸یادمه پارسال اربعین چون ما دیر رفته بودیم حجم کار خیلی زیاد بود تا ۴ روز نگذاشت ما بریم حرم. گفت بگذارید کارا تموم بشه، اول نوکریتونو کنید، بعداً برید تو حرم لذت ببرید.
🔺خلاصه یه روز یه دسته ایرانی داشتن میرفتن، من چند تا از بچههای خادم دیگه کارو ول کردیم و دویدیم دنبال اون دسته. رفتیم از گیت گذشتیم و از در باب قبله ضریح و دیدیم سلام دادیم و سریع برگشتیم و تو حرم نرفتیم. وقتی برگشتیم آقا حجت لبخندی زد و گفت، آخر کار خودتو کردی.
صفحه ٢
ادامه دارد ...
✍️ مجموعه #منش_شهدا
#اربعين_قدم_به_قدم_با_شهدا
🔘 @labbaykeyazeinab
🌷بسم رب الشهداء و الصديقين🌷
"کنار قدمهای جابر سوی نینوا رهسپاریم، ستونهای این جاده را ما به شوق حرم میشماریم؛ (بخش دوم)، خادم الحسين [عليه السلام]" ...
🔻آقا حجت خیلی به #نوکری اهل بیت [عليهم السلام] #اهمیت میداد، و همه کارها رو به بهترین وجه ممکن انجام میداد.
🔸یادمه پارسال اربعین چون ما دیر رفته بودیم حجم کار خیلی زیاد بود تا ۴ روز نگذاشت ما بریم حرم. گفت بگذارید کارا تموم بشه، اول نوکریتونو کنید، بعداً برید تو حرم لذت ببرید.
🔺خلاصه یه روز یه دسته ایرانی داشتن میرفتن، من چند تا از بچههای خادم دیگه کارو ول کردیم و دویدیم دنبال اون دسته. رفتیم از گیت گذشتیم و از در باب قبله ضریح و دیدیم سلام دادیم و سریع برگشتیم و تو حرم نرفتیم. وقتی برگشتیم آقا حجت لبخندی زد و گفت، آخر کار خودتو کردی.
صفحه ٢
ادامه دارد ...
✍️ مجموعه #منش_شهدا
#اربعين_قدم_به_قدم_با_شهدا
🔘 @labbaykeyazeinab
رهبر معظم انقلاب؛
#نوکری امام حسین و اهلبیت (ع) به معنی واقعی کلمه این است که انسان بتواند افکار اینها را، خط مشی اینها را، جهتگیریهای اینها را در جامعه روزبهروز #گسترش بدهد.
🔘 @labbaykeyazeinab
#نوکری امام حسین و اهلبیت (ع) به معنی واقعی کلمه این است که انسان بتواند افکار اینها را، خط مشی اینها را، جهتگیریهای اینها را در جامعه روزبهروز #گسترش بدهد.
🔘 @labbaykeyazeinab