شعر فوق العاده
درمدح حضرت شهزاده علی اکبر 👇
👏❤️👏❤️👏❤️👏❤️👏
از پیمبر یا خدا درباره ی حیدر بپرس
یعنی از گوهرشناسان قیمت گوهر بپرس
معنی مرد خدارا نیمه شب از نخل ها
معنی شیر خدا را روز از لشکر بپرس
هیچ دیواری نمی شد مانع راه علی
از شکاف کعبه و دروازه ی خیبر بپرس
نه !فرار ازجنگ هرگز درمرام شیر نیست
قصه را از بدر یا احزاب یا خیبر بپرس
در دل تاریخ آوای«سلونی»زنده است
مشکلات سخت را از صاحب منبر بپرس
گاه برترمی شودیک نوکر ازصد پادشاه
این تناقض علتی دارد که از قنبر بپرس
درجهنم با علی یا در بهشت بی علی؟
شوق آتش را از ابراهیم پیغمبر بپرس
جمع خواهد شد محمد با علی در یک بدن؟
ما نمی فهمیم این را از علی اکبر بپرس
#مجتبی_خرسندی
#حضرت_علی_اکبر
#میلاد_حضرت_شهزاده_علی_اکبر_مبارک
#لبیــــــڪ_یــــا_حُسیـــــــن 👇
🍃🌺 @labaykayahosein🌺🍃
درمدح حضرت شهزاده علی اکبر 👇
👏❤️👏❤️👏❤️👏❤️👏
از پیمبر یا خدا درباره ی حیدر بپرس
یعنی از گوهرشناسان قیمت گوهر بپرس
معنی مرد خدارا نیمه شب از نخل ها
معنی شیر خدا را روز از لشکر بپرس
هیچ دیواری نمی شد مانع راه علی
از شکاف کعبه و دروازه ی خیبر بپرس
نه !فرار ازجنگ هرگز درمرام شیر نیست
قصه را از بدر یا احزاب یا خیبر بپرس
در دل تاریخ آوای«سلونی»زنده است
مشکلات سخت را از صاحب منبر بپرس
گاه برترمی شودیک نوکر ازصد پادشاه
این تناقض علتی دارد که از قنبر بپرس
درجهنم با علی یا در بهشت بی علی؟
شوق آتش را از ابراهیم پیغمبر بپرس
جمع خواهد شد محمد با علی در یک بدن؟
ما نمی فهمیم این را از علی اکبر بپرس
#مجتبی_خرسندی
#حضرت_علی_اکبر
#میلاد_حضرت_شهزاده_علی_اکبر_مبارک
#لبیــــــڪ_یــــا_حُسیـــــــن 👇
🍃🌺 @labaykayahosein🌺🍃
#حضرت_علی_اکبر
با سرِ نیزه تنت را چه به هم ریخته اند
ذره ذره بدنت را چه به هم ریخته اند
سنگ ها روی لب خشک تو جا خوش کردند
این عقیق یمنت را چه به هم ریخته اند
وسط معرکه ای رفتی و گیر افتادی
سر فرصت بدنت را چه به هم ریخته اند
تا به حالا نشده بود جوابم ندهی
وای بر من دهنت را چه به هم ریخته اند
چشم من تار شده با چه مداواش کنم
یوسفم پیرهنت را چه به هم ریخته اند
عمه ات آمده تا دست به معجر ببرد
پدر بی کفنت را چه به هم ریخته اند
ابروان تو حسینی ست و چشمت حسنی ست
این حسین و حسنت را چه به هم ریخته اند
#علی_اکبر_لطیفیان
#علی_اکبر
#لبیڪ_یا_حُسین 👇
🍃🌺 @labaykayahosein🌺🍃
با سرِ نیزه تنت را چه به هم ریخته اند
ذره ذره بدنت را چه به هم ریخته اند
سنگ ها روی لب خشک تو جا خوش کردند
این عقیق یمنت را چه به هم ریخته اند
وسط معرکه ای رفتی و گیر افتادی
سر فرصت بدنت را چه به هم ریخته اند
تا به حالا نشده بود جوابم ندهی
وای بر من دهنت را چه به هم ریخته اند
چشم من تار شده با چه مداواش کنم
یوسفم پیرهنت را چه به هم ریخته اند
عمه ات آمده تا دست به معجر ببرد
پدر بی کفنت را چه به هم ریخته اند
ابروان تو حسینی ست و چشمت حسنی ست
این حسین و حسنت را چه به هم ریخته اند
#علی_اکبر_لطیفیان
#علی_اکبر
#لبیڪ_یا_حُسین 👇
🍃🌺 @labaykayahosein🌺🍃