لحظه هایی از امشب هست
که چشم هایم را میبندم
و ناگهان
یلدا گم میشود
میان
سیاهِ بلندِ موهایت
انار ها
طعم لب های تو را
میگیرند
همه ی آواز ها به تو میرسد
و همه ی ساز ها برای تو نواخته میشود
در این لحظه ها
می آیی و
مرا
از جمع میهمان های
گوش تا گوش نشسته
از خودم
از همه چیز... همه چیز
#جدا_میکنی و می بریَم
نزد خودت
در میان آغوشت...
این ها همان چند لحظه اضافه امشب است
که در هیچ شب دیگری نیست...
این فلسفه #یلدا ی من است ...
خلاصه میشود در
تو...
#کیمیا_زراعتی
#یلداتون_مبارک
که چشم هایم را میبندم
و ناگهان
یلدا گم میشود
میان
سیاهِ بلندِ موهایت
انار ها
طعم لب های تو را
میگیرند
همه ی آواز ها به تو میرسد
و همه ی ساز ها برای تو نواخته میشود
در این لحظه ها
می آیی و
مرا
از جمع میهمان های
گوش تا گوش نشسته
از خودم
از همه چیز... همه چیز
#جدا_میکنی و می بریَم
نزد خودت
در میان آغوشت...
این ها همان چند لحظه اضافه امشب است
که در هیچ شب دیگری نیست...
این فلسفه #یلدا ی من است ...
خلاصه میشود در
تو...
#کیمیا_زراعتی
#یلداتون_مبارک