ختم وترحیم خوانی مجمع الذاکرین
3.71K subscribers
477 photos
279 videos
349 files
1.28K links
کانال اشعار ترحیم
https://tttttt.me/joinchat/AAAAAEw6y-kmuMSXvCd9Tg
پندیات ،نصایح و اشعار ترحیم از ابتدا تا انتهای مجلس ختم
با مدیریت ذاکراهلبیت کربلایی محمدمسلمی

@moslemi124

ارتباط با مدیر☝️
Download Telegram
#امام_علی #مرثیه_امام_علی


کیسه های نان و خرما خواب راحت می کنند
دست های پینه دارش استراحت می کنند

نخل ها از غربت و بغض گلو راحت شدند
مردم از دستِ عدالت های او راحت شدند

ای خوارج، بهترین فرصت برای دشمنی ست
شمع بیت المال را روشن کنید، او رفتنی ست

درد را با گریه های بی صدا آزار داد
با لباس نخ نمایش، کوفه را آزار داد

مهربانی نگاهش حیف مشگل ساز بود!
روی مسکین ها درِ دارالخلافه باز بود

دشمنانش درلباسِ دوست بسیارند و او
بندگان کیسه های سرخ دینارند و او

ساده گی سفره اش خاری به چشم شهر بود
مرتضی با زرق و برق زندگی شان قهر بود

نیمه شب ها کوچه ها را عطرآگین می کند
درعوض، درحقِ او هر خانه نفرین می کند

حرص اهل مکر، از بنده نوازیِ علی ست
داستان بچه هاشان بی نمازی علی ست

گام در راهِ فلانی و فلان برداشتند
از اذان ها نام او را مغرضان برداشتند

جرم سنگینی ست، بر لب خنده را برجسته کرد
چاه ها دیدند مولا خستگی را خسته کرد

جُرم سنگینی ست، تیغ ذوالفقاری داشتن
زخم ها از بدر و خیبر یادگاری داشتن

جُرم سنگینی ست،از غم کوله باری داشتن
مثل پیغمبر عبایِ وصله داری داشتن

جُرم سنگینی ست، بر تقدیر حق راضی شدن
با یتیمان روزهای گرم همبازی شدن

جُرم سنگینی ست، جای زر، مقدر خواستن
در دو دنیا خیرخواهیِ برادر خواستن

جُرم سنگینی ست، در دل عشق زهرا داشتن
سال ها در سینه داغ کهنه ای را داشتن

هیچ طوفانی حریف عزم سکانش نبود
تیغ تیز ابن ملجم قاتل جانش نبود

پشت در، آیینه اش را سنگ غافلگیر کرد
زخم بازویی، امیرالمومنین را پیرکرد

مرگ سی سال است بر او، خنجر از رو می کشد
هر چه مولا می کشد، از درد پهلو می کشد

🌑🌑🌑🌑🌑🌑🌑🌑🌑🌑


کانال اشعار ترحیم
https://tttttt.me/joinchat/AAAAAEw6y-l4uNU5CgIkYg

پندیات ،نصایح و اشعار ترحیم از ابتدا تا انتهای مجلس ختم

اشعار درخواستی، انتقادات و پیشنهادات خودتان را به ای دی زیر ارسال بفرمایید👇👇👇 👇
@moslemi124
#کاربردی برای ختم خواهر #مرثیه_حضرت_معصومه

خواهر شدن یعنی،بلا بر جان خریدن
از کودکی نازِ برادر را کشیدن
خواهر شدن یعنی جدائی از تو هرگز
مرگ است یک شب روی دلبر را ندیدن
خواهر شدن یعنی مدینه تا کنارت
با پای دل صحرا به صحرا را دویدن
خواهرشدن یعنی چو شمعی آب گشتن
قطره به قطره پایِ دیدارت چکیدن
خواهر شدن یعنی زهجران پیر گشتن
درکمتر از یک سال دور از تو خمیدن
مشتاق دیدارم رضا جانم کجایی
ای کاش وقت احتضار من بیایی

قم شد مسیر ِ آخرم الحمدلله
زخمی نشد بال و پرم الحمدلله
قم احترامم حفظ کرده تا که دیده
من دخترِ پیغمبرم،الحمدلله
در کوچه ها راهِ عبورم را نبستند
مانند زهرا مادرم الحمدلله
باضربۀ سیلی میانِ کوچه ای تنگ
خونی نشد چشم ترم الحمدلله
بین در ودیوار با داغیِ مسمار
زخمی نگشته پیکرم الحمدلله
دعوا نشد،..برچادر من جایِ پا نیست
خاکی نگشته معجرم الحمدلله
ماخاطراتی تلخ از بازار داریم
باز است هرسو معبرم الحمدلله
تاچند منزل دورِ من نا محرمی نیست
ساکت بُوَد دور و برم الحمدلله
در کوچۀ تنگ یهودی ها نرفتم
آتش نیفتاده سرم الحمدلله
بالای نیزه قاریِ قرآن ندیدم
محمل نگشته منبرم الحمدلله
حرفِ سنان و شمر وخولی نیست اینجا
دارم تمام ِ زیورم الحمدلله
کنج خرابه آبرویم را نبُردند
دشمن نگفته کافرم الحمدلله
دور از مدینه تشییعِ من دیدنی شد
قبرم همان دم شد حرم الحمدلله
مثلِ رقیه بی کفن دفنم نکردند
باشد تنِ من محترم الحمدلله
غسل تنم کاری ندارد چون به پنجه
مویم نپیچیده به هم الحمدلله
تاصبح زینب دورِ پیکر گریه میکرد
همراهِ سر از داغِ دختر گریه میکرد

🔸شاعر:
قاسم نعمتی
@khatm14
🍃🍃🍃

🥀#نوحه فراق مادر ،
🥀#مجالس ختم و ترحیم ،
🥀#مرثیه فراق مادر
#شاعر و مداح اهل بیت (ع)رسول چهارمحالی(ساقی)
🥀#سبک:یارا یارا 
🌾
👌#مداح_ اهل _بیت (ع)
🎤#استاد_ حاج_ پیرزاده
#مادر
#مرثیه_ای_برای_مادر

الا ای مادر خوبم کجایی
ندارم طاقت هجر وجدایی
دلم بی تو پر از اندوه ودرده
ندارد زندگی بی تو صفایی
بیا مادر مادر مادر مادر بیا2
____________
بیا بار دگر مادر کنارم
بیا تا سر بزانویت گذارم
بکش دست نوازش بر سرمن
ببوسم دست تو ای گلعذارم
بیا مادر....
________________
چه شبهایی که بودم زار وبیمار
کنار بسترم بودی تو بیدار
مرا با شهد جانت پروریدی
به دنیا بوده ای معنای ایثار
بیا مادر...
___________________
دلم تنگست برای لای لایت
برای بوسه های جانفزایت
زبعد تو به حیرانی دچارم
دوای درد من باشد دعایت
بیا مادر...
___________________
کنون هستم برای تو عزادار
دلی خون، دیده گریان وتنی زار
نباشد باورم هجر و فراقت
غم بی مادری ام هست دشوار
بیا مادر...

شعر:اسماعیل تقوایی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌کانال اشعار ترحیم
https://tttttt.me/joinchat/AAAAAEw6y-kZ7zDO9lndDg
پندیات ،نصایح و اشعار ترحیم از ابتدا تا انتهای مجلس ختم
با مدیریت ذاکراهلبیت کربلایی محمدمسلمی
مدیر تبادلات👈 @zzz_113
@moslemi124 👈ارتباط با مدیر 🍃 🍃
#مادر
#مرثیه_ای_برای_مادر

الا ای مادر خوبم کجایی
ندارم طاقت هجر وجدایی
دلم بی تو پر از اندوه ودرده
ندارد زندگی بی تو صفایی
بیا مادر مادر مادر مادر بیا2
________________
بیا بار دگر مادر کنارم
بیا تا سر بزانویت گذارم
بکش دست نوازش بر سرمن
ببوسم دست تو ای گلعذارم
بیا مادر....
____________________
چه شبهایی که بودم زار وبیمار
کنار بسترم بودی تو بیدار
مرا با شهد جانت پروریدی
به دنیا بوده ای معنای ایثار
بیا مادر...
_______________________
دلم تنگست برای لای لایت
برای بوسه های جانفزایت
زبعد تو به حیرانی دچارم
دوای درد من باشد دعایت
بیا مادر...
_______________________
کنون هستم برای تو عزادار
دلی خون، دیده گریان وتنی زار
نباشد باورم هجر و فراقت
غم بی مادری ام هست دشوار
بیا مادر...

شعر:اسماعیل تقوایی
#کاربردی برای ختم خواهر #مرثیه_حضرت_معصومه

خواهر شدن یعنی،بلا بر جان خریدن
از کودکی نازِ برادر را کشیدن
خواهر شدن یعنی جدائی از تو هرگز
مرگ است یک شب روی دلبر را ندیدن
خواهر شدن یعنی مدینه تا کنارت
با پای دل صحرا به صحرا را دویدن
خواهرشدن یعنی چو شمعی آب گشتن
قطره به قطره پایِ دیدارت چکیدن
خواهر شدن یعنی زهجران پیر گشتن
درکمتر از یک سال دور از تو خمیدن
مشتاق دیدارم رضا جانم کجایی
ای کاش وقت احتضار من بیایی

قم شد مسیر ِ آخرم الحمدلله
زخمی نشد بال و پرم الحمدلله
قم احترامم حفظ کرده تا که دیده
من دخترِ پیغمبرم،الحمدلله
در کوچه ها راهِ عبورم را نبستند
مانند زهرا مادرم الحمدلله
باضربۀ سیلی میانِ کوچه ای تنگ
خونی نشد چشم ترم الحمدلله
بین در ودیوار با داغیِ مسمار
زخمی نگشته پیکرم الحمدلله
دعوا نشد،..برچادر من جایِ پا نیست
خاکی نگشته معجرم الحمدلله
ماخاطراتی تلخ از بازار داریم
باز است هرسو معبرم الحمدلله
تاچند منزل دورِ من نا محرمی نیست
ساکت بُوَد دور و برم الحمدلله
در کوچۀ تنگ یهودی ها نرفتم
آتش نیفتاده سرم الحمدلله
بالای نیزه قاریِ قرآن ندیدم
محمل نگشته منبرم الحمدلله
حرفِ سنان و شمر وخولی نیست اینجا
دارم تمام ِ زیورم الحمدلله
کنج خرابه آبرویم را نبُردند
دشمن نگفته کافرم الحمدلله
دور از مدینه تشییعِ من دیدنی شد
قبرم همان دم شد حرم الحمدلله
مثلِ رقیه بی کفن دفنم نکردند
باشد تنِ من محترم الحمدلله
غسل تنم کاری ندارد چون به پنجه
مویم نپیچیده به هم الحمدلله
تاصبح زینب دورِ پیکر گریه میکرد
همراهِ سر از داغِ دختر گریه میکرد

🔸شاعر:
قاسم نعمتی