#ترحیم_نامه
#اشعار_در_مقام_مادر
هجران مادر -(خوشا آندم که بودی در بر من )
خوشا آندم که بودی در برمن
گل بی خار عمرم مادر من
زده هجران تو آتش به جانم
نمی گردد فراقت باور من
دلم تنگ است کو آغوش گرمت
بیا بگذار بر زانو سرمن
خوشا آن خاطرات کودکیها
که درهر حال بودی یاور من
خوشا آن نغمه های لای لایت
پرستاری کنار بستر من
دلم خوش بود زیر سایه سارت
کجا رفتی تو ای تاج سر من
غم بی مادری سخت است جانا
بسوزانده همه بال وپر من
بگویم اشک ریزان با مزارت
بود این حرفهای آخرمن
نگهداری نما از این امانت
که بوده او یگانه گوهر من
شاعر: #اسماعیل_تقوایی
#اشعار_در_مقام_مادر
هجران مادر -(خوشا آندم که بودی در بر من )
خوشا آندم که بودی در برمن
گل بی خار عمرم مادر من
زده هجران تو آتش به جانم
نمی گردد فراقت باور من
دلم تنگ است کو آغوش گرمت
بیا بگذار بر زانو سرمن
خوشا آن خاطرات کودکیها
که درهر حال بودی یاور من
خوشا آن نغمه های لای لایت
پرستاری کنار بستر من
دلم خوش بود زیر سایه سارت
کجا رفتی تو ای تاج سر من
غم بی مادری سخت است جانا
بسوزانده همه بال وپر من
بگویم اشک ریزان با مزارت
بود این حرفهای آخرمن
نگهداری نما از این امانت
که بوده او یگانه گوهر من
شاعر: #اسماعیل_تقوایی
#ترحیم_نامه
#اشعار_در_مقام_مادر
هجران مادر -(خوشا آندم که بودی در بر من )
خوشا آندم که بودی در برمن
گل بی خار عمرم مادر من
زده هجران تو آتش به جانم
نمی گردد فراقت باور من
دلم تنگ است کو آغوش گرمت
بیا بگذار بر زانو سرمن
خوشا آن خاطرات کودکیها
که درهر حال بودی یاور من
خوشا آن نغمه های لای لایت
پرستاری کنار بستر من
دلم خوش بود زیر سایه سارت
کجا رفتی تو ای تاج سر من
غم بی مادری سخت است جانا
بسوزانده همه بال وپر من
بگویم اشک ریزان با مزارت
بود این حرفهای آخرمن
نگهداری نما از این امانت
که بوده او یگانه گوهر من
شاعر: #اسماعیل_تقوایی
#اشعار_در_مقام_مادر
هجران مادر -(خوشا آندم که بودی در بر من )
خوشا آندم که بودی در برمن
گل بی خار عمرم مادر من
زده هجران تو آتش به جانم
نمی گردد فراقت باور من
دلم تنگ است کو آغوش گرمت
بیا بگذار بر زانو سرمن
خوشا آن خاطرات کودکیها
که درهر حال بودی یاور من
خوشا آن نغمه های لای لایت
پرستاری کنار بستر من
دلم خوش بود زیر سایه سارت
کجا رفتی تو ای تاج سر من
غم بی مادری سخت است جانا
بسوزانده همه بال وپر من
بگویم اشک ریزان با مزارت
بود این حرفهای آخرمن
نگهداری نما از این امانت
که بوده او یگانه گوهر من
شاعر: #اسماعیل_تقوایی
#ترحیم_نامه
#اشعار_در_مقام_مادر
هجران مادر -(خوشا آندم که بودی در بر من )
خوشا آندم که بودی در برمن
گل بی خار عمرم مادر من
زده هجران تو آتش به جانم
نمی گردد فراقت باور من
دلم تنگ است کو آغوش گرمت
بیا بگذار بر زانو سرمن
خوشا آن خاطرات کودکیها
که درهر حال بودی یاور من
خوشا آن نغمه های لای لایت
پرستاری کنار بستر من
دلم خوش بود زیر سایه سارت
کجا رفتی تو ای تاج سر من
غم بی مادری سخت است جانا
بسوزانده همه بال وپر من
بگویم اشک ریزان با مزارت
بود این حرفهای آخرمن
نگهداری نما از این امانت
که بوده او یگانه گوهر من
شاعر: #اسماعیل_تقوایی
@khatm14
#اشعار_در_مقام_مادر
هجران مادر -(خوشا آندم که بودی در بر من )
خوشا آندم که بودی در برمن
گل بی خار عمرم مادر من
زده هجران تو آتش به جانم
نمی گردد فراقت باور من
دلم تنگ است کو آغوش گرمت
بیا بگذار بر زانو سرمن
خوشا آن خاطرات کودکیها
که درهر حال بودی یاور من
خوشا آن نغمه های لای لایت
پرستاری کنار بستر من
دلم خوش بود زیر سایه سارت
کجا رفتی تو ای تاج سر من
غم بی مادری سخت است جانا
بسوزانده همه بال وپر من
بگویم اشک ریزان با مزارت
بود این حرفهای آخرمن
نگهداری نما از این امانت
که بوده او یگانه گوهر من
شاعر: #اسماعیل_تقوایی
@khatm14
#ترحیم_خوانی
#پدر
تاج سرم بودی و رفتی ز دست
هجر تو بابا کمرم را شکست
خانه بدون تو شده بی ستون
رشته ی این زندگی از هم گسست
بود صفا با تو به کاشانهام
رفتی و غم آمد و بر دل نشست
با تو پدر، خانه پر از نور بود
بی تو مرا تیره بود هرچه هست
بی پدری سخت بود بر یتیم
درد یتیمی دل فرزند خست
داغ تو افکنده به جانم شرر
گر ز فراقت بدهم جان،کم است
از همه کس غیر تو ببریده ام
بر سر قبرت شده ام پای بست
شاعر:
#اسماعیل_تقوایی
#پدر
تاج سرم بودی و رفتی ز دست
هجر تو بابا کمرم را شکست
خانه بدون تو شده بی ستون
رشته ی این زندگی از هم گسست
بود صفا با تو به کاشانهام
رفتی و غم آمد و بر دل نشست
با تو پدر، خانه پر از نور بود
بی تو مرا تیره بود هرچه هست
بی پدری سخت بود بر یتیم
درد یتیمی دل فرزند خست
داغ تو افکنده به جانم شرر
گر ز فراقت بدهم جان،کم است
از همه کس غیر تو ببریده ام
بر سر قبرت شده ام پای بست
شاعر:
#اسماعیل_تقوایی
#ترحیم_نامه
#اشعار_در_مقام_مادر
هجران مادر -(خوشا آندم که بودی در بر من )
خوشا آندم که بودی در برمن
گل بی خار عمرم مادر من
زده هجران تو آتش به جانم
نمی گردد فراقت باور من
دلم تنگ است کو آغوش گرمت
بیا بگذار بر زانو سرمن
خوشا آن خاطرات کودکیها
که درهر حال بودی یاور من
خوشا آن نغمه های لای لایت
پرستاری کنار بستر من
دلم خوش بود زیر سایه سارت
کجا رفتی تو ای تاج سر من
غم بی مادری سخت است جانا
بسوزانده همه بال وپر من
بگویم اشک ریزان با مزارت
بود این حرفهای آخرمن
نگهداری نما از این امانت
که بوده او یگانه گوهر من
@khatm14
شاعر: #اسماعیل_تقوایی
#اشعار_در_مقام_مادر
هجران مادر -(خوشا آندم که بودی در بر من )
خوشا آندم که بودی در برمن
گل بی خار عمرم مادر من
زده هجران تو آتش به جانم
نمی گردد فراقت باور من
دلم تنگ است کو آغوش گرمت
بیا بگذار بر زانو سرمن
خوشا آن خاطرات کودکیها
که درهر حال بودی یاور من
خوشا آن نغمه های لای لایت
پرستاری کنار بستر من
دلم خوش بود زیر سایه سارت
کجا رفتی تو ای تاج سر من
غم بی مادری سخت است جانا
بسوزانده همه بال وپر من
بگویم اشک ریزان با مزارت
بود این حرفهای آخرمن
نگهداری نما از این امانت
که بوده او یگانه گوهر من
@khatm14
شاعر: #اسماعیل_تقوایی
.
#پدر
#ترحیم_خوانی
زمزمه فراق پدران از دست رفته
پدرم رفته.. تاج سرم رفته2
ای خدایا مددی بال وپرم رفته2
بیقرارم خدا.. دل فکارم خدا
گره افتاده در.. بین کارم خدا
ای پدر جان من، ای پدر جان من4
_________
پشت من بودی.. رفته ای از دستم2
برسر خاک توافتاده وپابستم2
باورم نیست پدر..ترک ما کرده ای
رفتی وخانه را.. بی صفا کرده ای
ای پدر جان من...
_________
خانه هر جایش... بوی ترا دارد2
اشک ما هردم... بهر تو می بارد2
چادر زندگی.. بی تو شد بی ستون
غم ما ای پدر... شده از حد فزون
ای پدر جان من...
______
بعد تو فهمم... درد یتیمان را
درد طفلان... بیکس و نالان را
ای خدا صبرمن... کن برایم سپر
تا تحمل کنم... درد هجر پدر
ای پدر جان من..
شاعر:
#اسماعیل_تقوایی
سبک👇👇👇
#پدر
#ترحیم_خوانی
زمزمه فراق پدران از دست رفته
پدرم رفته.. تاج سرم رفته2
ای خدایا مددی بال وپرم رفته2
بیقرارم خدا.. دل فکارم خدا
گره افتاده در.. بین کارم خدا
ای پدر جان من، ای پدر جان من4
_________
پشت من بودی.. رفته ای از دستم2
برسر خاک توافتاده وپابستم2
باورم نیست پدر..ترک ما کرده ای
رفتی وخانه را.. بی صفا کرده ای
ای پدر جان من...
_________
خانه هر جایش... بوی ترا دارد2
اشک ما هردم... بهر تو می بارد2
چادر زندگی.. بی تو شد بی ستون
غم ما ای پدر... شده از حد فزون
ای پدر جان من...
______
بعد تو فهمم... درد یتیمان را
درد طفلان... بیکس و نالان را
ای خدا صبرمن... کن برایم سپر
تا تحمل کنم... درد هجر پدر
ای پدر جان من..
شاعر:
#اسماعیل_تقوایی
سبک👇👇👇
#مادر
#سبک_دامن_کشان_رفتی
مادر تو رفتی و، دلم بیقراره، دلم بیقراره، دلم بیقراره
این خونه بعد از تو، صفایی نداره، صفایی نداره، صفایی نداره
سرم رو روی خاکت میذارم من
الهی دیگه سر بر ندارم من، ندارم من، ندارم من
داغ تو زده شرر، بر این جان من، بر این جان من، بر این جان من
گشته زندگی خزان، بهاران من، بهاران من، بهاران من
____
جز خوبی از تو من، به خاطر ندارم، به خاطر ندارم، به خاطر ندارم
پا شو دوباره سر، به پایت گذارم، به پایت گذارم، به پایت گذارم
دلم تنگ آغوشت شده مادر
چگونه هجرانت را کنم باور، کنم باور، کنم باور
خونه بعداز تو شده، چه تاریک وسرد، چه تاریک وسرد، چه تاریک وسرد
دارم از فراق تو، دلی پر زدرد، دلی پر زدرد، دلی پر زدرد
✍️: #اسماعیل_تقوایی
#ترحیم_خوانی_مجمع_الذاکرین
🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
#سبک_دامن_کشان_رفتی
مادر تو رفتی و، دلم بیقراره، دلم بیقراره، دلم بیقراره
این خونه بعد از تو، صفایی نداره، صفایی نداره، صفایی نداره
سرم رو روی خاکت میذارم من
الهی دیگه سر بر ندارم من، ندارم من، ندارم من
داغ تو زده شرر، بر این جان من، بر این جان من، بر این جان من
گشته زندگی خزان، بهاران من، بهاران من، بهاران من
____
جز خوبی از تو من، به خاطر ندارم، به خاطر ندارم، به خاطر ندارم
پا شو دوباره سر، به پایت گذارم، به پایت گذارم، به پایت گذارم
دلم تنگ آغوشت شده مادر
چگونه هجرانت را کنم باور، کنم باور، کنم باور
خونه بعداز تو شده، چه تاریک وسرد، چه تاریک وسرد، چه تاریک وسرد
دارم از فراق تو، دلی پر زدرد، دلی پر زدرد، دلی پر زدرد
✍️: #اسماعیل_تقوایی
#ترحیم_خوانی_مجمع_الذاکرین
🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤