#ترحیم_نامه
#اشعار_در_مقام_مادر
هجران مادر -(خوشا آندم که بودی در بر من )
خوشا آندم که بودی در برمن
گل بی خار عمرم مادر من
زده هجران تو آتش به جانم
نمی گردد فراقت باور من
دلم تنگ است کو آغوش گرمت
بیا بگذار بر زانو سرمن
خوشا آن خاطرات کودکیها
که درهر حال بودی یاور من
خوشا آن نغمه های لای لایت
پرستاری کنار بستر من
دلم خوش بود زیر سایه سارت
کجا رفتی تو ای تاج سر من
غم بی مادری سخت است جانا
بسوزانده همه بال وپر من
بگویم اشک ریزان با مزارت
بود این حرفهای آخرمن
نگهداری نما از این امانت
که بوده او یگانه گوهر من
شاعر: #اسماعیل_تقوایی
#اشعار_در_مقام_مادر
هجران مادر -(خوشا آندم که بودی در بر من )
خوشا آندم که بودی در برمن
گل بی خار عمرم مادر من
زده هجران تو آتش به جانم
نمی گردد فراقت باور من
دلم تنگ است کو آغوش گرمت
بیا بگذار بر زانو سرمن
خوشا آن خاطرات کودکیها
که درهر حال بودی یاور من
خوشا آن نغمه های لای لایت
پرستاری کنار بستر من
دلم خوش بود زیر سایه سارت
کجا رفتی تو ای تاج سر من
غم بی مادری سخت است جانا
بسوزانده همه بال وپر من
بگویم اشک ریزان با مزارت
بود این حرفهای آخرمن
نگهداری نما از این امانت
که بوده او یگانه گوهر من
شاعر: #اسماعیل_تقوایی
#ترحیم_نامه
#اشعار_در_مقام_مادر
هجران مادر -(خوشا آندم که بودی در بر من )
خوشا آندم که بودی در برمن
گل بی خار عمرم مادر من
زده هجران تو آتش به جانم
نمی گردد فراقت باور من
دلم تنگ است کو آغوش گرمت
بیا بگذار بر زانو سرمن
خوشا آن خاطرات کودکیها
که درهر حال بودی یاور من
خوشا آن نغمه های لای لایت
پرستاری کنار بستر من
دلم خوش بود زیر سایه سارت
کجا رفتی تو ای تاج سر من
غم بی مادری سخت است جانا
بسوزانده همه بال وپر من
بگویم اشک ریزان با مزارت
بود این حرفهای آخرمن
نگهداری نما از این امانت
که بوده او یگانه گوهر من
شاعر: #اسماعیل_تقوایی
#اشعار_در_مقام_مادر
هجران مادر -(خوشا آندم که بودی در بر من )
خوشا آندم که بودی در برمن
گل بی خار عمرم مادر من
زده هجران تو آتش به جانم
نمی گردد فراقت باور من
دلم تنگ است کو آغوش گرمت
بیا بگذار بر زانو سرمن
خوشا آن خاطرات کودکیها
که درهر حال بودی یاور من
خوشا آن نغمه های لای لایت
پرستاری کنار بستر من
دلم خوش بود زیر سایه سارت
کجا رفتی تو ای تاج سر من
غم بی مادری سخت است جانا
بسوزانده همه بال وپر من
بگویم اشک ریزان با مزارت
بود این حرفهای آخرمن
نگهداری نما از این امانت
که بوده او یگانه گوهر من
شاعر: #اسماعیل_تقوایی
#ترحیم_نامه
#اشعار_در_مقام_مادر
شعر برای مقام مادر(آبروی اهل دل از خاک پای مادر است )
آبروی اهل دل از خاک پای مادر است
هر چه دارند این جماعت از دعای مادر است
آن بهشتی را که قرآن می کند توصیف آن
صاحب قرآن بگفتا زیر پای مادر است
آسمان زندگی شد روشن از نور پدر
گلشن هستی مصفا از صفای مادر است
قوت شیر از شیره جان می خوراند طقل را
وین شگفت آید که خون دل غذای مادر است
گرمی آغوش مهرش را ندارد آفتاب
مهربان تر دیگر از مادر خدای مادر است
از دم روح القدس عیسی پدید آمد اگر
باز هم پرورده در ظلّ همای مادر است
اوج گیرد قدر فرزند از دعای خیر او
چون دم عیسی بن مریم در دعای مادر است
قدر و جاهی را که در اسلام دارا شد اُویس
از کمال طاعت و خدمت برای مادر است
امر او را داد رجحان بر ملاقات نبی
چون رضای مصطفی هم در رضای مادر است
بسکه محبوب است مادر داشتن بر هر کسی
مصطفی را دخترش زهرا، به جای مادر است
من که از مهر علی جان و دلم دارد صفا
این صفای باطن من از صفای مادر است
طبع والایم که منت بر نمی دارد ز کس
شرمگین از رحمت بی منتهای مادر است
بهترین منظر به چشم و دل مرا سیمای اوست
خوش ترین آواز در گوشم صدای مادر است
با تضرع چهره بر پایش (موید)سود گفت:
آبروی اهل دل از خاک پای مادر است
شاعر: #استاد_سید_رضا_موید
#اشعار_در_مقام_مادر
شعر برای مقام مادر(آبروی اهل دل از خاک پای مادر است )
آبروی اهل دل از خاک پای مادر است
هر چه دارند این جماعت از دعای مادر است
آن بهشتی را که قرآن می کند توصیف آن
صاحب قرآن بگفتا زیر پای مادر است
آسمان زندگی شد روشن از نور پدر
گلشن هستی مصفا از صفای مادر است
قوت شیر از شیره جان می خوراند طقل را
وین شگفت آید که خون دل غذای مادر است
گرمی آغوش مهرش را ندارد آفتاب
مهربان تر دیگر از مادر خدای مادر است
از دم روح القدس عیسی پدید آمد اگر
باز هم پرورده در ظلّ همای مادر است
اوج گیرد قدر فرزند از دعای خیر او
چون دم عیسی بن مریم در دعای مادر است
قدر و جاهی را که در اسلام دارا شد اُویس
از کمال طاعت و خدمت برای مادر است
امر او را داد رجحان بر ملاقات نبی
چون رضای مصطفی هم در رضای مادر است
بسکه محبوب است مادر داشتن بر هر کسی
مصطفی را دخترش زهرا، به جای مادر است
من که از مهر علی جان و دلم دارد صفا
این صفای باطن من از صفای مادر است
طبع والایم که منت بر نمی دارد ز کس
شرمگین از رحمت بی منتهای مادر است
بهترین منظر به چشم و دل مرا سیمای اوست
خوش ترین آواز در گوشم صدای مادر است
با تضرع چهره بر پایش (موید)سود گفت:
آبروی اهل دل از خاک پای مادر است
شاعر: #استاد_سید_رضا_موید
#ترحیم_نامه
#اشعار_در_مقام_مادر
هجران مادر -(خوشا آندم که بودی در بر من )
خوشا آندم که بودی در برمن
گل بی خار عمرم مادر من
زده هجران تو آتش به جانم
نمی گردد فراقت باور من
دلم تنگ است کو آغوش گرمت
بیا بگذار بر زانو سرمن
خوشا آن خاطرات کودکیها
که درهر حال بودی یاور من
خوشا آن نغمه های لای لایت
پرستاری کنار بستر من
دلم خوش بود زیر سایه سارت
کجا رفتی تو ای تاج سر من
غم بی مادری سخت است جانا
بسوزانده همه بال وپر من
بگویم اشک ریزان با مزارت
بود این حرفهای آخرمن
نگهداری نما از این امانت
که بوده او یگانه گوهر من
شاعر: #اسماعیل_تقوایی
@khatm14
#اشعار_در_مقام_مادر
هجران مادر -(خوشا آندم که بودی در بر من )
خوشا آندم که بودی در برمن
گل بی خار عمرم مادر من
زده هجران تو آتش به جانم
نمی گردد فراقت باور من
دلم تنگ است کو آغوش گرمت
بیا بگذار بر زانو سرمن
خوشا آن خاطرات کودکیها
که درهر حال بودی یاور من
خوشا آن نغمه های لای لایت
پرستاری کنار بستر من
دلم خوش بود زیر سایه سارت
کجا رفتی تو ای تاج سر من
غم بی مادری سخت است جانا
بسوزانده همه بال وپر من
بگویم اشک ریزان با مزارت
بود این حرفهای آخرمن
نگهداری نما از این امانت
که بوده او یگانه گوهر من
شاعر: #اسماعیل_تقوایی
@khatm14
#ترحیم_نامه
#اشعار_در_مقام_مادر
شعر برای مقام مادر(آبروی اهل دل از خاک پای مادر است )
آبروی اهل دل از خاک پای مادر است
هر چه دارند این جماعت از دعای مادر است
آن بهشتی را که قرآن می کند توصیف آن
صاحب قرآن بگفتا زیر پای مادر است
آسمان زندگی شد روشن از نور پدر
گلشن هستی مصفا از صفای مادر است
قوت شیر از شیره جان می خوراند طقل را
وین شگفت آید که خون دل غذای مادر است
گرمی آغوش مهرش را ندارد آفتاب
مهربان تر دیگر از مادر خدای مادر است
از دم روح القدس عیسی پدید آمد اگر
باز هم پرورده در ظلّ همای مادر است
اوج گیرد قدر فرزند از دعای خیر او
چون دم عیسی بن مریم در دعای مادر است
قدر و جاهی را که در اسلام دارا شد اُویس
از کمال طاعت و خدمت برای مادر است
امر او را داد رجحان بر ملاقات نبی
چون رضای مصطفی هم در رضای مادر است
بسکه محبوب است مادر داشتن بر هر کسی
مصطفی را دخترش زهرا، به جای مادر است
من که از مهر علی جان و دلم دارد صفا
این صفای باطن من از صفای مادر است
طبع والایم که منت بر نمی دارد ز کس
شرمگین از رحمت بی منتهای مادر است
بهترین منظر به چشم و دل مرا سیمای اوست
خوش ترین آواز در گوشم صدای مادر است
با تضرع چهره بر پایش (موید)سود گفت:
آبروی اهل دل از خاک پای مادر است
شاعر: #استاد_سید_رضا_موید
@khatm14
#اشعار_در_مقام_مادر
شعر برای مقام مادر(آبروی اهل دل از خاک پای مادر است )
آبروی اهل دل از خاک پای مادر است
هر چه دارند این جماعت از دعای مادر است
آن بهشتی را که قرآن می کند توصیف آن
صاحب قرآن بگفتا زیر پای مادر است
آسمان زندگی شد روشن از نور پدر
گلشن هستی مصفا از صفای مادر است
قوت شیر از شیره جان می خوراند طقل را
وین شگفت آید که خون دل غذای مادر است
گرمی آغوش مهرش را ندارد آفتاب
مهربان تر دیگر از مادر خدای مادر است
از دم روح القدس عیسی پدید آمد اگر
باز هم پرورده در ظلّ همای مادر است
اوج گیرد قدر فرزند از دعای خیر او
چون دم عیسی بن مریم در دعای مادر است
قدر و جاهی را که در اسلام دارا شد اُویس
از کمال طاعت و خدمت برای مادر است
امر او را داد رجحان بر ملاقات نبی
چون رضای مصطفی هم در رضای مادر است
بسکه محبوب است مادر داشتن بر هر کسی
مصطفی را دخترش زهرا، به جای مادر است
من که از مهر علی جان و دلم دارد صفا
این صفای باطن من از صفای مادر است
طبع والایم که منت بر نمی دارد ز کس
شرمگین از رحمت بی منتهای مادر است
بهترین منظر به چشم و دل مرا سیمای اوست
خوش ترین آواز در گوشم صدای مادر است
با تضرع چهره بر پایش (موید)سود گفت:
آبروی اهل دل از خاک پای مادر است
شاعر: #استاد_سید_رضا_موید
@khatm14
#ترحیم_نامه
#اشعار_در_مقام_مادر
مراسم چهلم مادر یا پدر -(شد چهل روز ندیدم گل رویت مادر)
مادر
شد چهل روز ندیدم گل رویت مادر
مرغ دل پرزند هر لحظه بسویت مادر
شد چهل روز که بار غم تو بر دوش است
بی تو ای نور وفا خانۀ ما خاموش است
شد چهل روز مسافر به دل گور شدی
از چه رو این همه از محفل ما دور شدی
شد چهل روز شدم خوندل و محزون گریم
جای خالیِّ تو را مینگرم خون گریم
شد چهل روز که اشک غم من نیسان است
ای امیدم مگر هجران رُخَت آسان است؟
شد چهل روز سیه گشته چه روشن روزم
یاورم رفته و از داغ غمش می سوزم
شد چهل روز که سوز دل من افزون است
خواهر چشم به راهم که دلش پر خون است
پدر
شد چهل روز ندیدم گل رویت بابا
مرغ دل پرزند هر لحظه بسویت بابا
شد چهل روز که بار غم تو بر دوش است
بی تو ای نور وفا خانۀ ما خاموش است
شد چهل روز مسافر به دل گور شدی
از چه رو این همه از محفل ما دور شدی
شد چهل روز شدم خوندل و محزون گریم
جای خالیِّ تو را مینگرم خون گریم
شد چهل روز که اشک غم من نیسان است
ای امیدم مگر هجران رُخَت آسان است؟
شد چهل روز سیه گشته چه روشن روزم
یاورم رفته و از داغ غمش می سوزم
شد چهل روز که سوز دل من افزون است
خواهر چشم به راهم که دلش پر خون است
شاعر: #سیف_الله_آذری
کانال اشعار ترحیم
https://tttttt.me/joinchat/AAAAAEw6y-kZ7zDO9lndDg
پندیات ،نصایح و اشعار ترحیم از ابتدا تا انتهای مجلس ختم
با مدیریت ذاکراهلبیت کربلایی محمدمسلمی
انتقادات و پیشنهادات خودتان را به دو ایدی زیر ارسال بفرمایید
@zs_313👈
@moslemi124 👈
#اشعار_در_مقام_مادر
مراسم چهلم مادر یا پدر -(شد چهل روز ندیدم گل رویت مادر)
مادر
شد چهل روز ندیدم گل رویت مادر
مرغ دل پرزند هر لحظه بسویت مادر
شد چهل روز که بار غم تو بر دوش است
بی تو ای نور وفا خانۀ ما خاموش است
شد چهل روز مسافر به دل گور شدی
از چه رو این همه از محفل ما دور شدی
شد چهل روز شدم خوندل و محزون گریم
جای خالیِّ تو را مینگرم خون گریم
شد چهل روز که اشک غم من نیسان است
ای امیدم مگر هجران رُخَت آسان است؟
شد چهل روز سیه گشته چه روشن روزم
یاورم رفته و از داغ غمش می سوزم
شد چهل روز که سوز دل من افزون است
خواهر چشم به راهم که دلش پر خون است
پدر
شد چهل روز ندیدم گل رویت بابا
مرغ دل پرزند هر لحظه بسویت بابا
شد چهل روز که بار غم تو بر دوش است
بی تو ای نور وفا خانۀ ما خاموش است
شد چهل روز مسافر به دل گور شدی
از چه رو این همه از محفل ما دور شدی
شد چهل روز شدم خوندل و محزون گریم
جای خالیِّ تو را مینگرم خون گریم
شد چهل روز که اشک غم من نیسان است
ای امیدم مگر هجران رُخَت آسان است؟
شد چهل روز سیه گشته چه روشن روزم
یاورم رفته و از داغ غمش می سوزم
شد چهل روز که سوز دل من افزون است
خواهر چشم به راهم که دلش پر خون است
شاعر: #سیف_الله_آذری
کانال اشعار ترحیم
https://tttttt.me/joinchat/AAAAAEw6y-kZ7zDO9lndDg
پندیات ،نصایح و اشعار ترحیم از ابتدا تا انتهای مجلس ختم
با مدیریت ذاکراهلبیت کربلایی محمدمسلمی
انتقادات و پیشنهادات خودتان را به دو ایدی زیر ارسال بفرمایید
@zs_313👈
@moslemi124 👈
#ترحیم_نامه
#اشعار_در_مقام_مادر
هجران مادر -(خوشا آندم که بودی در بر من )
خوشا آندم که بودی در برمن
گل بی خار عمرم مادر من
زده هجران تو آتش به جانم
نمی گردد فراقت باور من
دلم تنگ است کو آغوش گرمت
بیا بگذار بر زانو سرمن
خوشا آن خاطرات کودکیها
که درهر حال بودی یاور من
خوشا آن نغمه های لای لایت
پرستاری کنار بستر من
دلم خوش بود زیر سایه سارت
کجا رفتی تو ای تاج سر من
غم بی مادری سخت است جانا
بسوزانده همه بال وپر من
بگویم اشک ریزان با مزارت
بود این حرفهای آخرمن
نگهداری نما از این امانت
که بوده او یگانه گوهر من
@khatm14
شاعر: #اسماعیل_تقوایی
#اشعار_در_مقام_مادر
هجران مادر -(خوشا آندم که بودی در بر من )
خوشا آندم که بودی در برمن
گل بی خار عمرم مادر من
زده هجران تو آتش به جانم
نمی گردد فراقت باور من
دلم تنگ است کو آغوش گرمت
بیا بگذار بر زانو سرمن
خوشا آن خاطرات کودکیها
که درهر حال بودی یاور من
خوشا آن نغمه های لای لایت
پرستاری کنار بستر من
دلم خوش بود زیر سایه سارت
کجا رفتی تو ای تاج سر من
غم بی مادری سخت است جانا
بسوزانده همه بال وپر من
بگویم اشک ریزان با مزارت
بود این حرفهای آخرمن
نگهداری نما از این امانت
که بوده او یگانه گوهر من
@khatm14
شاعر: #اسماعیل_تقوایی
#ترحیم_نامه
#اشعار_در_مقام_مادر
ترحیم (مادر) -(خدایا مادرم دراین جهان رفته زدستم
سبک خدایا عاشقان را بل غم عشق از افتخاری
خدایا مادرم دراین جهان رفته زدستم
دگرازهجررویش زارو دل افسرده هستم
امان از داغ مادر-شدم دلخون ومضطر
نمیدانم چه سازم-زبعدمرگ مادر
بدست اجل-گلم چیده شد-زخانه پرکشیده
غمم شدفزون-دلم گشته خون -غمم برلب رسیده
__________
الا ای خیل یاران قدرمادر رابدانید
که تا ناگه زهجرروی مادروانمانید
که مادربی قرین است-به بحر دل نگین است
میان اهل عالم-دل اوبهترین است
مبادادمی-دل مادرت زخودآزردا سازی
که همچون گل است-اگربدکنی-دلش آزرده سازی
__________
خداداندکه ازغمها دلی آزرده دارم
به خاک مادرم ازداغ او سرمیگذارم
خدایاغصه دارم-دگرمادرندارم
به دیده داغ مادر-میان گریه دارم
غم مادر-زدآتش بدل-زهجرش بیقرارم
امان ازجهان-زداغ گریان-دگرمادر ندارم
#علی اصغرخواجه_زاده
شاعر: #علی_اصغر_خواجه_زاده
#اشعار_در_مقام_مادر
ترحیم (مادر) -(خدایا مادرم دراین جهان رفته زدستم
سبک خدایا عاشقان را بل غم عشق از افتخاری
خدایا مادرم دراین جهان رفته زدستم
دگرازهجررویش زارو دل افسرده هستم
امان از داغ مادر-شدم دلخون ومضطر
نمیدانم چه سازم-زبعدمرگ مادر
بدست اجل-گلم چیده شد-زخانه پرکشیده
غمم شدفزون-دلم گشته خون -غمم برلب رسیده
__________
الا ای خیل یاران قدرمادر رابدانید
که تا ناگه زهجرروی مادروانمانید
که مادربی قرین است-به بحر دل نگین است
میان اهل عالم-دل اوبهترین است
مبادادمی-دل مادرت زخودآزردا سازی
که همچون گل است-اگربدکنی-دلش آزرده سازی
__________
خداداندکه ازغمها دلی آزرده دارم
به خاک مادرم ازداغ او سرمیگذارم
خدایاغصه دارم-دگرمادرندارم
به دیده داغ مادر-میان گریه دارم
غم مادر-زدآتش بدل-زهجرش بیقرارم
امان ازجهان-زداغ گریان-دگرمادر ندارم
#علی اصغرخواجه_زاده
شاعر: #علی_اصغر_خواجه_زاده
#ترحیم_نامه
#اشعار_در_مقام_مادر
زمزمه سبک ببار ای بارون درفراق،پدر،مادر،ورفتگان... -(ببار ای بارون ببار بر داغ هجر یارم ببار )
زمزمه سبک ببار ای بارون
در فراق عزیزان ،پدر،مادر...
ببار ای بارون ببار
بر داغ هجر یارم ببار
غم توی دلم بیشمار
بااین دله زار و بی قرار
میسوزم از غمه هجر یار
( ای بارون )
_
امان از داغ (مادرم )
خاکه غمش شده بر سرم
خفته در خاک غم دلبرم
بوده تنها یارو یاورم
این منو اشک چشمه ترم
(ای دنیا)
____
ببین میسوزم از غمت
در دلم بنشسته ماتمت
یاد خندیدن هردمت
قربان اشکه چون شبنمت
باورم نمیشه رفتنت
از دنیا
__
ببین چشمم از غم تره
این دیگه وداع آخره
داغ تو دلمو میبره
آتیشه زیر خاکستره
دنیا با داغ تاریک تره
ای یارم
#علی_اصغرخواجه_زاده
شاعر: #علی_اصغر_خواجه_زاده
#اشعار_در_مقام_مادر
زمزمه سبک ببار ای بارون درفراق،پدر،مادر،ورفتگان... -(ببار ای بارون ببار بر داغ هجر یارم ببار )
زمزمه سبک ببار ای بارون
در فراق عزیزان ،پدر،مادر...
ببار ای بارون ببار
بر داغ هجر یارم ببار
غم توی دلم بیشمار
بااین دله زار و بی قرار
میسوزم از غمه هجر یار
( ای بارون )
_
امان از داغ (مادرم )
خاکه غمش شده بر سرم
خفته در خاک غم دلبرم
بوده تنها یارو یاورم
این منو اشک چشمه ترم
(ای دنیا)
____
ببین میسوزم از غمت
در دلم بنشسته ماتمت
یاد خندیدن هردمت
قربان اشکه چون شبنمت
باورم نمیشه رفتنت
از دنیا
__
ببین چشمم از غم تره
این دیگه وداع آخره
داغ تو دلمو میبره
آتیشه زیر خاکستره
دنیا با داغ تاریک تره
ای یارم
#علی_اصغرخواجه_زاده
شاعر: #علی_اصغر_خواجه_زاده
Telegram
attach 📎
#ترحیم_نامه
#اشعار_در_مقام_مادر
مراسم چهلم مادر یا پدر -(شد چهل روز ندیدم گل رویت مادر)
مادر
شد چهل روز ندیدم گل رویت مادر
مرغ دل پرزند هر لحظه بسویت مادر
شد چهل روز که بار غم تو بر دوش است
بی تو ای نور وفا خانۀ ما خاموش است
شد چهل روز مسافر به دل گور شدی
از چه رو این همه از محفل ما دور شدی
شد چهل روز شدم خوندل و محزون گریم
جای خالیِّ تو را مینگرم خون گریم
شد چهل روز که اشک غم من نیسان است
ای امیدم مگر هجران رُخَت آسان است؟
شد چهل روز سیه گشته چه روشن روزم
یاورم رفته و از داغ غمش می سوزم
شد چهل روز که سوز دل من افزون است
خواهر چشم به راهم که دلش پر خون است
پدر
شد چهل روز ندیدم گل رویت بابا
مرغ دل پرزند هر لحظه بسویت بابا
شد چهل روز که بار غم تو بر دوش است
بی تو ای نور وفا خانۀ ما خاموش است
شد چهل روز مسافر به دل گور شدی
از چه رو این همه از محفل ما دور شدی
شد چهل روز شدم خوندل و محزون گریم
جای خالیِّ تو را مینگرم خون گریم
شد چهل روز که اشک غم من نیسان است
ای امیدم مگر هجران رُخَت آسان است؟
شد چهل روز سیه گشته چه روشن روزم
یاورم رفته و از داغ غمش می سوزم
شد چهل روز که سوز دل من افزون است
خواهر چشم به راهم که دلش پر خون است
شاعر سیف الله اذری
🏴
#اشعار_در_مقام_مادر
مراسم چهلم مادر یا پدر -(شد چهل روز ندیدم گل رویت مادر)
مادر
شد چهل روز ندیدم گل رویت مادر
مرغ دل پرزند هر لحظه بسویت مادر
شد چهل روز که بار غم تو بر دوش است
بی تو ای نور وفا خانۀ ما خاموش است
شد چهل روز مسافر به دل گور شدی
از چه رو این همه از محفل ما دور شدی
شد چهل روز شدم خوندل و محزون گریم
جای خالیِّ تو را مینگرم خون گریم
شد چهل روز که اشک غم من نیسان است
ای امیدم مگر هجران رُخَت آسان است؟
شد چهل روز سیه گشته چه روشن روزم
یاورم رفته و از داغ غمش می سوزم
شد چهل روز که سوز دل من افزون است
خواهر چشم به راهم که دلش پر خون است
پدر
شد چهل روز ندیدم گل رویت بابا
مرغ دل پرزند هر لحظه بسویت بابا
شد چهل روز که بار غم تو بر دوش است
بی تو ای نور وفا خانۀ ما خاموش است
شد چهل روز مسافر به دل گور شدی
از چه رو این همه از محفل ما دور شدی
شد چهل روز شدم خوندل و محزون گریم
جای خالیِّ تو را مینگرم خون گریم
شد چهل روز که اشک غم من نیسان است
ای امیدم مگر هجران رُخَت آسان است؟
شد چهل روز سیه گشته چه روشن روزم
یاورم رفته و از داغ غمش می سوزم
شد چهل روز که سوز دل من افزون است
خواهر چشم به راهم که دلش پر خون است
شاعر سیف الله اذری
🏴
#ترحیم_نامه
#اشعار_در_مقام_مادر
مراسم چهلم مادر یا پدر -(شد چهل روز ندیدم گل رویت مادر)
مادر
شد چهل روز ندیدم گل رویت مادر
مرغ دل پرزند هر لحظه بسویت مادر
شد چهل روز که بار غم تو بر دوش است
بی تو ای نور وفا خانۀ ما خاموش است
شد چهل روز مسافر به دل گور شدی
از چه رو این همه از محفل ما دور شدی
شد چهل روز شدم خوندل و محزون گریم
جای خالیِّ تو را مینگرم خون گریم
شد چهل روز که اشک غم من نیسان است
ای امیدم مگر هجران رُخَت آسان است؟
شد چهل روز سیه گشته چه روشن روزم
یاورم رفته و از داغ غمش می سوزم
شد چهل روز که سوز دل من افزون است
خواهر چشم به راهم که دلش پر خون است
پدر
شد چهل روز ندیدم گل رویت بابا
مرغ دل پرزند هر لحظه بسویت بابا
شد چهل روز که بار غم تو بر دوش است
بی تو ای نور وفا خانۀ ما خاموش است
شد چهل روز مسافر به دل گور شدی
از چه رو این همه از محفل ما دور شدی
شد چهل روز شدم خوندل و محزون گریم
جای خالیِّ تو را مینگرم خون گریم
شد چهل روز که اشک غم من نیسان است
ای امیدم مگر هجران رُخَت آسان است؟
شد چهل روز سیه گشته چه روشن روزم
یاورم رفته و از داغ غمش می سوزم
شد چهل روز که سوز دل من افزون است
خواهر چشم به راهم که دلش پر خون است
شاعر سیف الله اذری
#اشعار_در_مقام_مادر
مراسم چهلم مادر یا پدر -(شد چهل روز ندیدم گل رویت مادر)
مادر
شد چهل روز ندیدم گل رویت مادر
مرغ دل پرزند هر لحظه بسویت مادر
شد چهل روز که بار غم تو بر دوش است
بی تو ای نور وفا خانۀ ما خاموش است
شد چهل روز مسافر به دل گور شدی
از چه رو این همه از محفل ما دور شدی
شد چهل روز شدم خوندل و محزون گریم
جای خالیِّ تو را مینگرم خون گریم
شد چهل روز که اشک غم من نیسان است
ای امیدم مگر هجران رُخَت آسان است؟
شد چهل روز سیه گشته چه روشن روزم
یاورم رفته و از داغ غمش می سوزم
شد چهل روز که سوز دل من افزون است
خواهر چشم به راهم که دلش پر خون است
پدر
شد چهل روز ندیدم گل رویت بابا
مرغ دل پرزند هر لحظه بسویت بابا
شد چهل روز که بار غم تو بر دوش است
بی تو ای نور وفا خانۀ ما خاموش است
شد چهل روز مسافر به دل گور شدی
از چه رو این همه از محفل ما دور شدی
شد چهل روز شدم خوندل و محزون گریم
جای خالیِّ تو را مینگرم خون گریم
شد چهل روز که اشک غم من نیسان است
ای امیدم مگر هجران رُخَت آسان است؟
شد چهل روز سیه گشته چه روشن روزم
یاورم رفته و از داغ غمش می سوزم
شد چهل روز که سوز دل من افزون است
خواهر چشم به راهم که دلش پر خون است
شاعر سیف الله اذری
#ترحیم_نامه
#اشعار_در_مقام_مادر
شعر شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) و در سوگ مادر ,(زندگی یعنی نگاه آشنای مادرم)
زندگی یعنی نگاه آشنای مادرم
چشم های خسته اما با صفای مادرم
خاطرات کودکی را لحظه لحظه موبه مو
می شمارم با خیال دلربای مادرم
باد تو شاخه های بید می پیچید ببین
باز هم انگار می آید صدای مادرم
اشک من ،اندوه خواهر ،نان شب
کور کرده بار دیگر اشتهای مادرم
شب دوباره دیر خوابیدم،نمازم شد قضا
باز هم محروم مانده ام از دعای مادرم
جانمازی پهن بود بوی شبنم می گرفت
نیمه شب با گریه های های های مادرم
ای فلک فرصت بده شاید دوباره بشنوم
نغمه های دلنشین لای لای مادرم
عطر مو های سپیدش را به باران داده ام
تا ببارد تا ببارد در هوای مادرم
می روم در کوچه های کوچکی تا بو کنم
از میان خاک جای پای مادرم
کاش می شد حس کنم در سردی شب های تار
زیر کرسی لذت یک جرعه چای مادرم
نیمه جانی در بدن دارم که باید عاقبت
من بمیرم من بمیرم از برای مادرم
هیچ چیزی در جهان هم قیمت مادر نبود
لحظه ای عمر نا قابل فدای مادرم
#اشعار_در_مقام_مادر
شعر شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) و در سوگ مادر ,(زندگی یعنی نگاه آشنای مادرم)
زندگی یعنی نگاه آشنای مادرم
چشم های خسته اما با صفای مادرم
خاطرات کودکی را لحظه لحظه موبه مو
می شمارم با خیال دلربای مادرم
باد تو شاخه های بید می پیچید ببین
باز هم انگار می آید صدای مادرم
اشک من ،اندوه خواهر ،نان شب
کور کرده بار دیگر اشتهای مادرم
شب دوباره دیر خوابیدم،نمازم شد قضا
باز هم محروم مانده ام از دعای مادرم
جانمازی پهن بود بوی شبنم می گرفت
نیمه شب با گریه های های های مادرم
ای فلک فرصت بده شاید دوباره بشنوم
نغمه های دلنشین لای لای مادرم
عطر مو های سپیدش را به باران داده ام
تا ببارد تا ببارد در هوای مادرم
می روم در کوچه های کوچکی تا بو کنم
از میان خاک جای پای مادرم
کاش می شد حس کنم در سردی شب های تار
زیر کرسی لذت یک جرعه چای مادرم
نیمه جانی در بدن دارم که باید عاقبت
من بمیرم من بمیرم از برای مادرم
هیچ چیزی در جهان هم قیمت مادر نبود
لحظه ای عمر نا قابل فدای مادرم
#ترحیم_نامه
#اشعار_در_مقام_مادر
زمزمه سبک ببار ای بارون درفراق،پدر،مادر،ورفتگان... -(ببار ای بارون ببار بر داغ هجر یارم ببار )
زمزمه سبک ببار ای بارون
در فراق عزیزان ،پدر،مادر...
ببار ای بارون ببار
بر داغ هجر یارم ببار
غم توی دلم بیشمار
بااین دله زار و بی قرار
میسوزم از غمه هجر یار
( ای بارون )
_
امان از داغ (مادرم )
خاکه غمش شده بر سرم
خفته در خاک غم دلبرم
بوده تنها یارو یاورم
این منو اشک چشمه ترم
(ای دنیا)
____
ببین میسوزم از غمت
در دلم بنشسته ماتمت
یاد خندیدن هردمت
قربان اشکه چون شبنمت
باورم نمیشه رفتنت
از دنیا
__
ببین چشمم از غم تره
این دیگه وداع آخره
داغ تو دلمو میبره
آتیشه زیر خاکستره
دنیا با داغ تاریک تره
ای یارم
#علی_اصغرخواجه_زاده
شاعر: #علی_اصغر_خواجه_زاده
#اشعار_در_مقام_مادر
زمزمه سبک ببار ای بارون درفراق،پدر،مادر،ورفتگان... -(ببار ای بارون ببار بر داغ هجر یارم ببار )
زمزمه سبک ببار ای بارون
در فراق عزیزان ،پدر،مادر...
ببار ای بارون ببار
بر داغ هجر یارم ببار
غم توی دلم بیشمار
بااین دله زار و بی قرار
میسوزم از غمه هجر یار
( ای بارون )
_
امان از داغ (مادرم )
خاکه غمش شده بر سرم
خفته در خاک غم دلبرم
بوده تنها یارو یاورم
این منو اشک چشمه ترم
(ای دنیا)
____
ببین میسوزم از غمت
در دلم بنشسته ماتمت
یاد خندیدن هردمت
قربان اشکه چون شبنمت
باورم نمیشه رفتنت
از دنیا
__
ببین چشمم از غم تره
این دیگه وداع آخره
داغ تو دلمو میبره
آتیشه زیر خاکستره
دنیا با داغ تاریک تره
ای یارم
#علی_اصغرخواجه_زاده
شاعر: #علی_اصغر_خواجه_زاده
#ترحیم_خوانی #مادر
#اشعار_در_مقام_مادر
مادر -(دلم گرفته زخانه کجایی ای مادر )
دلم گرفته زخانه کجایی ای مادر
که خانه بی تو ندارد صفایی ای مادر
.
چنان به دیدن روی تو آرزو مندم
خدا کند که بخوابم بیایی ای مادر
.
هنوز چشم به راه توام که بازآیی
گره ز کار دل من گشایی ای مادر
.
مرا که طفل نحیف توام بیاد آور
که تو فرشته مهر و وفایی ای مادر
.
بیا بیا به تو گویم حدیث غم ها را
به قصه دل من آشنایی ای مادر
.
بخوابم آمده ای من ز شوق می خواهم
بپایت افتم و ترسم نپایی ای مادر
.
کنار پنجره هر روز چشم می دوزم
از آن رهی که برفتی بیایی ای مادر
.
به جای خالی تو خیره می شود هر روز
چه می کشد دل از این جابجایی ای مادر
.
تو زنده ای و نمیری که درسرای وجود
تو آن بنای بلند بقایی ای مادر
.
پس از خدا که جهانی رهین منت اوست
امید من تو به روز جزایی ای مادر
.
نیازمند دعای تو ام که بنمایی
برای این دل زارم دعایی ای مادر
.
بزرگی تو در این مختصر نمی گنجد
که جلوه ای زجلال خدایی ای مادر
.
به گریه بود دلم خوش که دیگر آنهم نیست
نمانده نای دلم را نوایی ای مادر
.
بهشت زیر قدمهای تست می بخشی
بدون آنکه ستانی بهایی ای مادر
.
خوشا که این قفس تنگ بشکندروزی
که سردهم چوتوشعر رهایی ای مادر
.
شاعر: #علی_شهودی
.
🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
#اشعار_در_مقام_مادر
مادر -(دلم گرفته زخانه کجایی ای مادر )
دلم گرفته زخانه کجایی ای مادر
که خانه بی تو ندارد صفایی ای مادر
.
چنان به دیدن روی تو آرزو مندم
خدا کند که بخوابم بیایی ای مادر
.
هنوز چشم به راه توام که بازآیی
گره ز کار دل من گشایی ای مادر
.
مرا که طفل نحیف توام بیاد آور
که تو فرشته مهر و وفایی ای مادر
.
بیا بیا به تو گویم حدیث غم ها را
به قصه دل من آشنایی ای مادر
.
بخوابم آمده ای من ز شوق می خواهم
بپایت افتم و ترسم نپایی ای مادر
.
کنار پنجره هر روز چشم می دوزم
از آن رهی که برفتی بیایی ای مادر
.
به جای خالی تو خیره می شود هر روز
چه می کشد دل از این جابجایی ای مادر
.
تو زنده ای و نمیری که درسرای وجود
تو آن بنای بلند بقایی ای مادر
.
پس از خدا که جهانی رهین منت اوست
امید من تو به روز جزایی ای مادر
.
نیازمند دعای تو ام که بنمایی
برای این دل زارم دعایی ای مادر
.
بزرگی تو در این مختصر نمی گنجد
که جلوه ای زجلال خدایی ای مادر
.
به گریه بود دلم خوش که دیگر آنهم نیست
نمانده نای دلم را نوایی ای مادر
.
بهشت زیر قدمهای تست می بخشی
بدون آنکه ستانی بهایی ای مادر
.
خوشا که این قفس تنگ بشکندروزی
که سردهم چوتوشعر رهایی ای مادر
.
شاعر: #علی_شهودی
.
🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤