ختم وترحیم خوانی مجمع الذاکرین
3.78K subscribers
473 photos
278 videos
349 files
1.28K links
کانال اشعار ترحیم
https://tttttt.me/joinchat/AAAAAEw6y-kmuMSXvCd9Tg
پندیات ،نصایح و اشعار ترحیم از ابتدا تا انتهای مجلس ختم
با مدیریت ذاکراهلبیت کربلایی محمدمسلمی

@moslemi124

ارتباط با مدیر☝️
Download Telegram

#روضه_ختم_مادر
#مناسب -ختم - مادر




السلام علیک یا فاطمه زهرا(( س ))

در جهان تا زنده ام گویم ثنای فاطمه ،
دست حاجت میبرم ، سوی خدای فاطمه
گر برای ، درد بی درمان مداوا طالبی ،
رایگان درمان کند ، دارو شفای فاطمه

بمیرم اون لحظه ای که بچهای فاطمه از دفن مادر برگشتند چه حالی داشتند

آقا امیرالمومنین دست بچها رو گرفت جلوی در رسیدن

اما چطور بچها میخوان وارد خونه ای بشن که مادر نداره

زبون حالشون رو میخونم تو هم دلت شکست التماس دعا دارم

به یاد همه ی اموات و گذشتگان اونهای که بودن
اما جاشون خالیه
مریض داری گرفتاری درد داری اجالت اولاد داری

خونه و زندگی نداری بگو یا فاطمه
بچه ها اومدن کنار هم نشستن ، سر در گریبان فرو بردند.

ای خوشا آن روزی که ما در خانه مادر داشتیم /دید از دیدار رخسارش منور داشتیم، مادر مادر / هر کسی جسم عزیزش روز بردارد ولی / ما که جسم
مادر خود را به شب برداشتیم


کدام شبو میگن ،همون شبی که بچهای فاطمه مظلومانه بدن مادر تشیح کردن طبق روایات میگن
هشت نفر زیر تابوت فاطمه رو گرفتن

زینب تو کوچها میدوه ،مادر مادر

اما زبون حالش رو بگم تو هم التماس دعا

الا ای مادر پهلو شکسته / فلک دیدی چه خاکی بر سروم کرد /به طفلی رخت ماتم در برم کرد /الهی بشکند دست مغیره میان کوچها بی مادرم کرد /

اما زبان حال امیرالمومنین رو بگم گوش کنو اشک بریز

الا ای چاه و یارم را گرفتن /گلم عشقم بهارم را گرفتن /میان کوچه ها با ضرب سیلی /همه دارو ندارم را گرفتن

صلی الله علیک یا مظلوم یا فاطمه الزهرا (( س ))


تایپ - ناشناس - التماس دعا 🙏

🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
#روضه_ختم_جوان

((روضه حضرت علی اکبر(ع)به جهت ختم جوان))


خبر مرگ تو را تا که شنیدم پسرم 
مرگ را در نظر خویش بدیدم پسرم 
تا که آمد به سر نعش پسر گفت پدر
چون هلال از غم داغ تو خمیدم پسرم

روزی ساربانی به محضر پیغمبر اکرم به آمد؛ جگر شتری را جلوی رسول الله گذاشت! گفت: شتر را نحر کردم، اما نمی دانم چرا جگرش سوراخ است. پیامبر فرمود: بگو ببینم بچه این شتر را جلوش ذبح کردید؟ گفت: بلی، رسول الله فرمود: داغ فرزند جگر را سوراخ کرده است. اما فدای جگر سوخته ات بشویم یا ابا عبدالله نقل می کنند، یکی از بزرگان امام حسین را در عالم رویا زیارت کرد، دید همه زخمها خوب شده، پرسید: روی زخم چه مرهمی گذاشتی که خوب شده است؟ فرمود: اشک محبان و گریه کنانم مرهم زخم های من است. عرض کرد: پس چرا زخمی که روی قلب شما است خوب نشده؟ فرمود: آن زخم، اثر داغ پسرم علی اکبر است که خوب نشده، آن زخم به جگرم خورده است و تا قیامت خوب نمی شود. |
دو جا سراغ داریم که امام حسین و خودش را روی جنازه انداخته است: یکی وقتی که مادرش فاطمه از دنیا رفت. مولا علی بدن فاطمه زهرا را کفن کرد. بند کفن را بست. صدا زد: بچه هایم بیایید یک بار دیگر با بدن مادرتان وداع کنید. امام حسین با خودش را روی بدن مادر انداخت.
یک بار دیگر در کربلا بود. وقتی جوانش علی اکبر صدا زد: «یا ابتاه» ابی عبدالله خودش را رساند کنار بدن قطعه قطعه شده پسرش علی اکبر آمد و صورت بر صورتش نهاد. اما زینب خودش را رساند کنار قتلگاه علی اکبر تا برادرش حسین به کنار جنازه پسر جان ندهد.
علامه امینی می نویسد: زینب دید حسین لب دارد کنار جنازه علی جان می دهد، نفس هایش به شماره افتاده است. اسلام می گوید: اگر جوانی بمیرد، بابا را جلوی جنازه ببرید، بابا پشت سر جنازه نیاید، چون پدر طاقت ندارد جنازه پسرش را ببیند، ابی عبدالله بدن قطعه قطعه شده جوانش را در آغوش گرفت و به سینه چسبانید، دلش آرام نشد، صورت به صورت علی گذاشت، آرام نشد. و فرمود: «قتل الله قوما قتلوك يا بني ..... على الدنيا بعدك العفا».۱

روضه ختم جوان ناکام.سوم.هفتم.چهلم

🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️


#مجلس_ختم_پدر
#روضه
#ترکی

بو دنیانون وفاسی هیچ یوخومیش
یامان گونی خوش گونلردن چوخومیش

آباد ائله قبر ائوینی ای دل غافل
هرقدر که آباد اولا ویراندی بودنیا

آی یالان دنیا....امان امان آی بی وفا دنیا
وفاسی یوخ بودنیانون یالاندی

کهنه دنیا هله...هله قالاندی
عاقبت باشلاری داشه چالان دنیادی

به یاد مهربان آتا....قبر ائوینه سفره ائلین آتا
اما بو رسمیدی آتا سفره گئدنده بالالارون چاغیرار
سسلر آی بالاروم سیزی آللهه تاپشوردوم

اما....امان او ساعتدن کی بالالار
گله لربابانین تابوتین یاپوشا لار

وای اولحظه دن کی بالالار گوره او سفری کی....بابا گئدیر....دای بو سفردن گلمیه جک

به یاد بابای سفرکرده

آتا ائوین چراغیدی
‌‌آتا ائوین دایاقیدی
آتالارا حرمت ائدون
بش اون گونون قوناقیدی

آی آتاسی اولانلار گئدون دولانون آتایزون باشینا

به یاد او ساعتی که بو مهربان بابا ائوده بالالارون چراغیدی

چهل روزه به سر افسر ندارم...آمان آیروقدان ...‌فغان آیروقدان

چهل روزه که تاج سرندارم....قرخ گون اولدی ائویمیزون چراغی سونوب....‌قرخ گوندی بابانین سسی گلمیر

چهل روزه پدر رفته زدستم
قرخ گوندی بابانین یئری ائوده بوش قالوب

اما آتاسیز لیق چتین درد اولار

الا کی قیزی اولسا
قیزه گران درد اولار باباسی ئولسه
بخصوص اگر قیز ائولر ائوینده اولسا

آتا ائوینه گئدنده بیر آیری عالمیلن گئدر آتا ائوینه

آخه مشکله دوشنده ائله دییر کاش بابام گلیدی....کاش قارداشیم گلیدی

اورگیزی ائله بوردان دولاندوراجاقام کربلا چولونه

اوزمانیکی عاشورا گونی قتل وغارت توکندی

او غملی زینب آتا سی ئولن بالالاری

اوغلی ئولن ننه لری ییقدی بیر یاری یانموش خیمیه

بیر باخدی صولا بیر ساغا
ائله بیردن سسلدی یا علی المرتضی آتا جان هاردا سان
مشکلده قاموشام

دئدی بیر قوشا بنزیرم بابا
اوچانمورام سینیب پریم

کیمه دئیوم بودردیمی که تا ائده دوا بابا

لایلای بابا۲
قیز بابانی گوزل اوخشار

#اوخشاما از زبان دختر👇👇

قیزیل گول دن اولدی...‌آچیلدی خرمن اولدی...آیرولوخ مندن اولمادی آی بابا

آیرولوق سندن اولدی

لایلای بابا۲
ای قبره نیسگیلی گئدن لایلای بابا۲

غم غصه لردن دینجلن لایلای بابا۲

سندن اوزولدی ال بابا
بیرده یوخوما گل بابا


#شعر پایان مجلس👇

عاقبت زین دارفانی پرکشیدم یاحسین
عشق تو مهرعلی درسینه دارم یاحسین
من دراین وادی غریبم جان زهرا مادرت
هرشب جمعه گذرکن برمزارم یاحسین

⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️
#ختم جوان پسر(2)🥀
#سوم هفتم چهلم سالگرد🥀
#روضه علی اکبر (ع)🥀



بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن یا رحیم


♦️یاد آن روزی که درمحفل ماجای توبود
♦️خانه روشن همه زآن روی دل آرای توبود
♦️رفتی ای تازه جوانم زچرا دردل خاک
♦️خاک هم عاشق آن قامت رعنای توبود
♦️جای خالی توراتازه جوان چون نگرم
♦️دل ما شاد بر آن قامت رعنای تو بود
♦️یاد آن روزی که چون سرو روان دربرمن
♦️راه میرفتی ودردیده من جای توبود
♦️رفتی وداغ غمت سوخت همه حاصل من
♦️هستیم بودی ودل خوش به تماشای توبود
♦️آمدم برسرقبرت بدو چشمان پرآب
♦️رفتی وداغ غمت کرد مرا خانه خراب

⬅️پسرم برات پدرومادر بمیره آروز داشتیم (مثلا حسین جان) که بزرگ شوی بابا جان دامادت کنم مادرجان پسرم خوبم
🔸کو حجله دامادیت عزیزم
🔸مادرندیده شادیت عزیزم
🔸جوان نامراد من کجای
🔸امان وآه و از این درد جدایی
⬅️چه قدرزودپدرومادر تنها گذاشتی و رفتی برادرن خواهران راتنها گذاشتی رفتی انشاالله هیچ خانواده ای را داغ جوان نشان ندهد اما ای داغ دیدگان جوان از دست دادید پدرومادر (مثلا حسن) شما امید داشتید که این جوان بزرگ بشه ای به قد بالاش نگاه کردی حاضر نبودید کوچکترین صدمه ای بهش برسه ولی تقدیر همین بود که درجوانی سفر کنه آن هم سفری که راه برگشت ندارد اما حرف دل شما را بگم
🔸زداغت روزوشب با دیده خونبار می نالم
🔸به ناکامی توبا آه آتشبار می نالم
پسرخوبم
🔸تماشا می کنم ای نازنین عکس جمالت را
🔸بیادت اشک می ریزم دمادم زار می نالم
⬅️اما خانواده محترم ...پدرو مادر برادارن که درگوشه ای از قبر نشسته ازسوز دل برای عزیزتان ناله می زنید.‌.شما (سه شبانه روز )(چهل روز است جوانی را از دست دادید 😭
همه آشنایان همسایگان فامیل .دوستان واقشارمردم ازشهرهای دور و نزدیک آمدند درکنا شماربودند به شما تسلیت گفتند شما را دلداری دادند
اما عزیزان اگر شما ببینید پدری درکنارجسم بی جان جوانش ناله می زند چکار می کنید حتما اشک😭 چشمانش را پاک می کنید آرامش می کنید ولی بمیرم برای آن پدری که آمد کنار بدن پاره پاره علی اکبرش دید
فرق علی شکافته ،خون لب ودندان علی را گرفته آقا امام حسین خون از
صورت جوانش پاک کرد سرعلی رابه زانو گرفت خم شد صورت به صورت علی نهاد هفت مرتبه از سوز دل صدا زد نوجوانم علی ،هرکاری کرد نتوانست بدن جوانش را به خیمه های حرم ببرد
صدا زد
🔸جوانان بنی هاشم بیاید😭
🔸علی را بر در خیمه رسانید😭
🔸بگوئید مادرش لیلا بیاید
🔸کفن برقامت اکبر نماید
(نوحه)
🔸تازه جوانم علی ،روح روانم علی
🔸ای گل باغ حسین ،اکبر نسرین عذار
🔸دیده زینب بود ، بهر تودر انتظار
🔸ناله کنم ازغمت ، گریه کنم زار زار
🔸داغ توبنموده است ، سیر زجانم علی
🔸تازه جوانم علی ، روح وروانم علی
ختم پدر
#روضه امام علی (ع)
سوم هفتم چهلم وسالگرد


بسم الله الرحمن الرحیم...
یا رحمن و یا رحیم...


🔸بخوان دعای فرج را که یار می آید
🔸به روی دست ملائک بهار می آید
🔸بخوان دعای فرج را که یادگار علی
🔸دوباره با علم و ذوالفقار می آید
هرکجا نشستی.اول مجلس دعای سلامتی امام زمان را باهم زمزمه می کنیم
اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً
یاصاحب الزمان
فلک زین ماتم عظمی عجب شوری به پا کردی
تو شمع محفل مارا زبزم ما جدا کردی
فلک آخر ربودی پدر فرزانه مارا
به خاموشی سپردی محفل وکاشانه مارا
مجلس امشب(امروز) ما به مناسبت سومین روز(هفتم) پدرمهربان و دلسوز بنام.......... بر پا شده است،سه روزه(هفت) که برادران داغ دیده ، پسران ودختران داغ دیده روی ماه بابا رو ندیدن( زبانحال بچه هاش)
سه(هفت )چراغ خونمون خاموشه بابا، دلمون خیلی برات تنگ شده ،بابا وقتی دلمون میگرفت ، میگفتیم بریم خونه پدر عرض ادب کنیم اما الان باید بیایم کنار قبرت بشینیم واشک بریزیم، بابا جون چطور جای خالیتو ببینم، بابا خونه بی تو عزا خونه شده😭😭😭
عزیزان داغدیده، میدونم دلی غمدیده دارید نمیخوام نمک رو زخمتون بپاشم ولی باید بگم پدر ستون خونه و روشنایی خونه ست، پدر پشت و پناه دختره ، پدر تکیه گاه دختره حالا ک دلتون شکست بریم درخونه مولا امام علی برای اولین مظلوم عالم ناله بزن
برای اول مظلوم عالم على اشک بریزیم ( ان شاء الله همه اموات گذشتگان، پدران و مادران خصوصا مجلس به نام از این محفل شاد شوند) وقتی سر مبارک امیر المؤمنین توسط ابن ملجم مرادی شکافته شد فرمود: فزت ورب الكعبه». به خدای کعبه سوگند که رستگار شدم. جبرئیل بین زمین و آسمان فریاد زد: «قتل ابن عم المضطفي: قتل على المرتضى قتله أشقى الأشقياء» پسر عموی مصطفی کشته شد. وصی برگزیده به قتل رسید، على مرتقی کشته شد، او را شقی ترین اشقیا کشت.
امام را به منزل آوردند. تا نزدیک خانه رسید فرمود: من را زمین بگذارید، با پای خودم وارد خانه شوم تا زینب این منظره را نبیند، او طاقت ندارد.
: متن وصیت های خود را به امام حسن به نمود و سپس فرمود:
حسنم، وقتی از دنیا رفتم، خودت غسلم بده، خودت کفنم کن، خودت بر جنازه ام نماز بخوان، حسنم وقتی بدن من را داخل تابوت گذاشتی، تو و برادرت حسین عقب تابوت را بردارید، جلو تابوت خودش حرکت می کند. هر کجا پایین آمد، همان جا تابوت را زمین بگذارید. وقتی مولا به شهادت رسید، فرزندان امیرالمؤمنین بدن مبارک پدر را شبانه و غریبانه و مظلومانه حرکت دادند تا به سرزمین نجف رسیدند، سنگی درخشان یافتند، آن را برداشتند، لوحی پیدا شد که در آن نوشته بود: این قبری است که نوح آن را برای علی بن ابی طالب ذخیره کرده است.
جنازه مولا را به خاک سپردند. از دفن بابا که برگشتند، به خرابهای رسیدند، دیدند از میان خرابه صدای ناله می آید: کجایی ای آقایی که هر روز می آمدی و برای من غذا می آوردی. با من حرف میزدی و با من انس میگرفتی. الان
چند روزی است که نیامده ای. و امام مجتبی سوال کرد: آیا اسمش را می دانی؟ عرضه داشت هر وقت سؤال
میکردم میگفت بنده ای از بندگان خدایم. صدای گریه امام حسن و امام حسین بلند شد: ای پیرمرد او بابای ما على بود. الان از دفنش برگشتیم، صدا زد: آقازاده ها! شما را به خدا مرا کنار قبر علی ببرید. کنار قبر على آوردند آن قدر این پیرمرد سرش را به قبر زد و علی علی گفت تا خود را به علی ملحق
کرد. اول کسی که کنار قبر امام دفن کردند، همین پیرمرد بود. صلى الله عليك يا مظلوم یا امیرالمومنین
لا حول ولا قوة الا بالله العلی العظیم
وَ سَیَعلمُ الذین ظَلمو ای مُنقَلبٍ یَنقلبون بلند صلوات
.#روضه_ختم_مادر

#مادر



اهای مردم همه ی شما شاهد بودید که توی تشییع جنازه مادرشون این فرزندان مادر از دست داده چطور با صدای بلند ناله و ضجه می زدند مادر مادر می گفتند، دوستان این فرزندان هر کدام از بچه های مادر از دست داده رو مراقبت می کردند، همه سرسلامتی می دادند، ولی مدینه توی تشییع جنازه مادر سادات امیر المؤمنین به فرزندان خودش می گفت: فرزندان من؛ مبادا بلند بلند گریه کنید که این مردم مدینه از خواب بیدار شوند و از تشییع جنازه مادرتون خبردار شوند.

چقدر سخته کسی مادر از دست بده و نتونه بلند بلند گریه کنه، ای نانجیب مردم مدینه چکار کرده بودید که زهرا به علی وصیت کرد که یا علی: مرا شبانه غسل بده و کفن کن و به خاک بسپار...

من نمی دونم دیگه فاطمه اذیتی برای مردم مدینه نداشت آی نانجیب مردم مدینه مگه چه هیزم تری فاطمه یا باباش رسول خدا به شما فروخته بودند که حتی نذاشتید توی عزای باباش هم گریه کنه؛ که رفتید به امیر المؤمنین گفتید : به فاطمه بگو یا شب گریه کنه یا روز، خدا لعنتتون کنه آی نانجیب مردم...

فضه کنیز حضرت زهرا می گوید: پس از چند روزی که رسول خدا از دنیا رفته بود، حضرت زهرا شبانه روز گریه می کردند، بزرگان و پیرمردان مدینه نزد امیرالمؤمنین آمدند و گفتند: یا اباالحسن! فاطمه شب و روز گریه می کند، هیچ یک از ما نمی تواند شب ها راحت بخوابد و روزها نیز آسایش در کسب و کار و درآد نداریم، از تو می خواهیم از فاطمه درواست کنی که یا شب گریه کند یا روز.

حضرت فرمودند: ‌بسیار خوب اقدام خواهم کرد، امیر المؤمنین نزد فاطمه آمدند ،حضرت با دیدن امیرالمؤمنین کمی آرام گرفتند، امیر المؤمنین فرمودند: مردم مدینه از من خواسته-اند که از تو بخواهم یا شب گریه کنی یا روز؛ حضرت فاطمه فرمودند: یا علی؛ من مدت زیادی در بین آن ها نخواهم ماند و به همین زودی از بین آن ها خواهم رفت به خدا سوگند که نه شب آرام می گیرم و نه روز تا به پدرم رسول الله ملحق شوم.   

سپس امیر المؤمنین برای فاطمه به دور از شهر مدینه اتاقی به نام بیت الاحزان را بنا کردند و حضرت زهرا همراه با حسن و حسین روز به آن جا می رفتند و به گریه و عزاداری می-پرداختند.  

آری این جا در مدینه امیر المؤمنین برای فاطمه سرپناهی بنا کرد تا بتواند برای پدرش رسول الله گریه کند اما کربلا بدن بی سر و قطعه قطعه و غرق به خون حسین سه روز و سه شب روی خاک گرم کربلاروی زمین بود بدون حتی یک سر پناه و هر کس که می خواست بالای سر او گریه و زاری کند با تازیانه از او دلجویی می شد...


ترجمه فاطمه الزهرا من المهد الی اللحد ، ص ۵۶۹
ترجمه بیت الاحزان، ص ۲۲۴

🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
#ختم شهید 🌹🌹🌹🌹🌹
#رروضه شهید اولین سالگرد
درآستانه سال جدید
#روضه امام حسین (ع)
بسم الله الرحمن الرحیم
یارحمن یا رحیم

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِ اللّهِ، وَ عَلَى الْاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائِکَ، عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللّهِ اَبَدًا ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ، وَ لا جَعَلَهُ اللّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ.
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
♦️ازخدا نام ونشان دارد شهید
♦️افتخار جاودان دارد شهید
♦️گوهری دریای عشق ومعرفت
♦️باخدا سری نهان دارد شهید
♦️پیش رگبار ستم درراه دین
♦️جان خود را ارمغان دارد شهید
♦️بهرحفظ اب و خاک میهنش
♦️برکف خود نقد جان دارد شهید
♦️است نقش سینه اش حب حسین
♦️نام اورا بر زبان دارد شهید
♦️درکنار مصطفی اندر بهشت
♦️ازمحبت آشیان دارد شهید
⬅️ مجلس امروزبه مناسبت اولین سالگرد شهیدعزیزمان (نام شهید) بر گذارشده انشاالله روحش با ارباب بی کفنش امام حسین محشور بشه امروز همه دوستان آشنایان همکاران واقشار مردم آمدند در اولین سالگرد این شهید عزیز شرکت کردند درکنار شما عزیزان بودند و به شما تسلیت گفتند
اما برادران شهید (اسم شهید)
شما برادری مهربانی از دست دادید
فرزندان شهید پدری دلسوز را ازدست دادید اما می خوام روضه را فقط زبان حال بخونم برادران شهید مرگ برادر کمر برادر را می شکنه داغ برادر سنگینه به خاطر چون در درآستانه سال نو قرار داریم همه سال برادران درکنار هم بودید امسال عزیز دل شما (اسم شهید )دیگه دربین شما و خانواده نیست اما یک جمله بگم روح شهید فیض ببرد زمانی امام حسین کنار برادرش عباس رسید چه گفت گفت عباسم. به خدا کمرم شکست امیدم قطع شد انشاالله هیچ برادری را داغ برادر نشان ندهد
اما می خوام زبان حال برادران شهید بگم😭
🔸ای سفر کرده به معراج به یادت هستیم
🔸ای برادر همگی چشم به راهت هستیم
🔸توسفر کردی آسوده شدی از دوران
🔸همه ماتم زده هرلحظه به یادت هستیم😭
چقدر عزیز برادر زود سفرکردی
ماراتنها گذاشتی سال نو نزدیکه چگونه دوری شما برادر تحمل کنیم
اما نمیدانم فرزندان شهید کجا نشسته اند شما یک ساله جای خالی بابا را احساس می کنیدشما هروقت دل تنگ بابا می شدید به عکس بابا نگا می کردی اما امروز آمدی سر قبر پدر شهیدتان نشستید ازداغ بابا ناله می کنید اما عزیزان حاضر درمجلس این بچه ها چه میگن بابای خوبم دلمان برات تنگ شده بابا همیشه به عکست نگاه می کنیم
بابا خوبم چه قدر زود مامان و بچه هات را تنها گذاشتی بابا جان سال نو نزدیکه بابا بی تو چه کنیم باباجان چگونه جای خالی تورا تحمل کنیم اما زبان حال شما رابگم
♦️همی نالم که بابا دربرم نیست
♦️صفای وسایه او برسرم نیست
♦️مراگردولت عالم بخشند
♦️برابر با نگاه پدرم نیست

یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر الخصوص روح شهید از این مجلس ومحفل فیض ببره حالا دلها اماده شد بریم کربلا به یاد ان
لحظه ای که اقا ابا عبدالله
فرمودند خواهرم زینب تازمانی که صدای تکبیر من می یاد بدان من هنوز زنده ام اما یک وقت دیدند صدای اقا به گوش نمی رسد
همه  از خیمه ها بیرون دویدند
ولی سالار زینب را ندیدند
امدند جلوی زلجناح حلقه زدندهر کدام سوالی میکنه یکی سوال میکنه بگو ذوالجناح بابایمان چه شدیکی سوال میکنه  بگو ذوالجناح عمویمان عبا س چه شد یکی سوال میکنه ببینم ذوالجناح برادرمان علی اکبر چه شد یک وقت دیدند سکینه امد عنان ذوالجناح به دست گرفت دختر شهید کجانشستی بگو ببینم ذوالجناح تو که بی وفا نبودی آیا آن لحظه ای که بابایم را شهید کردند آیا بهش آب دادند یا نه    دیدند ذوالجناح سر به زمین می کوبه یعنی بابایتان را با لب تشنه شهیدش کردند یک وقت ذوالجناح به سمت گودال قتلگاه حرکت کرد زینب  وکودکان پشت سر ذوالجناح  ای می دویدند ای به زمین می خوردند بلند می شدند تا رسیدند به تل زینبیه عزیزانی که کربلا رفتند میدوند تل زینبیه نزدیک قتلگاه است
اما زبان حالی دارد بی بی زینب
🔶گلی گم کردم می جویم او را
🔶به هر گل می ریم می بویم او را
🔶گل من یک نشانی در بدن داشت
🔶یکی پیراهن کهنه به تن داشت 😭
اگر بینم گلم در خواب بوده
به آب دیدگان می شویم او را😭
یک وقت زینب دید یک صدای ضعیفی میشنوه  زینبم نیزه شکسته ها را خنجر شکسته ها را کنار بزن زینبم  چه می بیند حلقوم بریده برادرش حسین صدا می زنه انت یا اخی آیا تو برادر منی  آیا تو پسر فا طمه ای  جواب میده گل پژمرده ات خواهر منم من    گل افسردهات خواهر منم من😭
اما خواهر به زیر سم اسبان پیرهن رفت 😭
به زیر سم اسبان منم من
اماجمله اخرم والتماس دعا
🔹اگر کشتند چرا ابت ندادند
🔹ازان دور کم یابت ندادند
🔹اگر کشتند چرا دفنت نکردند
🔹کفن بر قد صدچاکت نکردند
«علی لعنة علی القوم ظالمین
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
#روضه ختم مادر
#روضه ختم مادر سالگرد\ چهلم .
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن یا رحیم...
یا فاطِمَةَ الزَّهْراَّءُ یا بِنْتَ مُحَمَّدٍ یا قُرَّةَ عَیْنِ الرَّسُولِ یا سَیِّدَتَنا وَمَوْلاتَنا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِکِ اِلَى اللّهِ وَقَدَّمْناکِ بَیْنَ یَدَىْ حاجاتِنا یا وَجیهتاً عِنْدَاللّهِ اِشْفَعْی لَنا عِنْدَاللّهِ
🔸قلبم شده رنجور زهجران تومادر
🔸فکرم شده این گونه پریشان تو مادر
🔸هر لحظه کنم ارزوی روی تو افسوس
🔸دستم شد کوتا زدامان تومادر
⬅️امانمی دانم بچه های مرحومه کجای مجلس نشسته اید شما مدت یک سال/ چهل روز......جای خالی مادر احساس می کنید به خدا قسم هیچ کس جای مادر را برای شما نمی گیرد نمی دانم دخترهای مرحومه برای کدام خاطره مادر اشک می ریزید

اما زبان حال شما را بگم

♦️همی نالم که مادر دربرم نیست
♦️صفای وسایه او برسرم نیست
♦️مرا گر دولت عالم ببخشند
♦️برابر با نگاه مادرم نیست
⬅️مادري كه يك عمر نگران بچه هاش بوده...
مادري كه يك عمر دعا گوي بچه هاش بوده...
آي جوني كه مادر داري ، هر موقع گرفتار شدي ، بگو مادرت برات دعا كنه.
دعاي مادر چيه؟؟؟
وقتي نماز ميخونه، همه دعاي مادر براي بچه هاش اينه...
الهي بچه هام سلامت باشن...
الهي بچه هام خوشبخت باشند..
قربون دعا كردنت مادر جان...
قربون دل مهربونت مادر جان...
خانواده محترم ............ تسليت ما رو پذيرا باشيد...
شما داغ مادر ديديد...
داغ هجران مادر سخته..
بگو مادر جان شنيده بودم داغ مادر سخته،اما باور نميكردم اينقدر جانسوز باشه.
هر مادري آرزو داره لحظات آخر يكبار ديگه بچه هاشو ببينه...
نميدونم لحظات جان سپردن مادر كنارش بوديد يا نه؟؟
نگاه كردي ديدي آروم آروم چشماي مادر بسته ميشه..
نگاه كردي ديدي مادر مثل شمع مقابل چشم شما قطره قطره آب ميشه...
قربان نگاه خـسته ات ـ، مادر جان
لبخند به گُل نشسته ات، مادر جان
نميدونم،لحظه هاي آخر ، صدا زدي مادر حلالم كن...
هيچكس مثل مادر نگرانت نميشه...
آخه مادر كسي است كه هر چي برات زحمت بكشه، بر سرت منّت نمي گذاره...
مادر كسي است ، كه هر چه دلشو بشكني بازم برات دعا مي كنه... مادر كسي است كه وقتي از خونه بيرون ميري، منتظرت مي مونه...
انسان باور نميكنه،يه روز از مادر جدا بشه..
انسان باور نميكنه يه روز بياد كه مادر را صدا بزني و جوابتو نده...
ميدوني كجا ديگه مادر جوابتو نميده؟؟؟
وقتي بدنشو غسل و كفن ميكنن، صدا مي زنن، بگيد بچه هاش بيايند، يكبار
ديگه مادر و ببينند...
آمديد ، كنار بدن بي جان مادر، اما هر چه صدا زدي مادر جوابتو نداد...
اجازه بديد اين مجلس رو تبديل به روضه حضرت زهرا(س) كنيم...شب جمعه است شب زیارتی ابا عبدالله شبی که مادرش فاطمه مهمان امام حسین است انشالا همه اموات فیض ببرند الخصوص روح این مادر عزیزمان فیض ببرد و
ثواب اين روضه نثار همه ي مادر هايِ در خاك آرميده...
السلام عليك يا فاطمه الزهرا...
يه شبم تو مدينه امير المونين بدن حضرت فاطمه زهرا(س) رو غسل و كفن كرد...
يه نگاه كرد، ديد بچه ها آرام و قرار ندارند...
فرمود: بياييد ، يك بار ديگه مادر رو ببينيد...
حسنين، خودشو نو انداختند بروي بدن بي جان مادر..😭
يكي ميگفت: مادر جان، من حسنم...
يكي ميگفت: مادر جان من حسينم...

آنقدر با سوزِ دل ناله زدند...
ناگهان صدايي : آمد علي جان اين بچه هارو از روي بدن مادر جدا كن...
آخه ملائكه طاقت ديدن اين صحنه رو ندارن...
آقا جان اينجا شما اين بچه ها رو از بدن بي جان مادر جدا كردي...
اما بميرم براي آن زمانيكه زينب(س) خودشو رسوند كنار بدن زخمي برادرش حسين...
صداي بچه اي بلند شد...
گفتند بابا بلند شو ببين عمه جان ما رو ميزنند...
همه بگيد حسين ...
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
#روضه ختم
#اعضای یک خانواده
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن یا رحیم
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ. وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم

لاحول ولا قوه الا بالله العلی العظیم، حسبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ نِعْمَ الْمَوْلَى‌ وَنِعْمَ النَّصِیر،
أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِي لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ، الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ، ذُو الْجَلاَلِ وَ الْإِكْرَامِ ، و اَتُوبُ اِلَیهِ
اول مجلس دعای سلامتی امام زمان را زمزمه می کنیم
اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً.
یا صاحب الزمان
♦️آهسته زمان رفته و برگشت ندارد
♦️خوب و بدمان رفته و برگشت ندارد
♦️عمری که فقط با غم دنیا سپری شد
♦️چون آب روان رفته و برگشت ندارد
♦️دیگر به سر آمد همه ایام جوانی
♦️سیمای جوان رفته و برگشت ندارد
♦️شد کار دل خسته‌ی ما حسرت این‌که
♦️این رفته و آن رفته و برگشت ندارد
♦️بیهوده نگردید به دنبال خوشی ها
♦️شادی ز جهان رفته و برگشت ندارد
♦️گویی غم هجران عزیزان شده عادت
♦️انگار که جان رفته و برگشت ندارد
⬅️مجلس ختم به مناسبت درگذشت اعضای خانواده با دو فرزندشان که براثر سانحه تصادف از دنیا رفتند برگزار شده...
من به صاحبان عزا مخصوصا خانواده های داغ دیده تسلیت میگم خدا صبرتون بده داغ مصیبت این عزیزان سنگینیه...
مخصوصا برا...خانوادهای این عزیزان

اما میخوام اینو بگم...
خانواده های... (اسم صاحبان عزا (حسینی)
خانواده ی... حسینی و...
پدرومادرها برادران وخواهران داغدار....

شما داغ یک خانواده چهار نفره رو دیدید اما... تا مردم خبردار شدند... همه اومدند به شما تسلیت گفتند ... باهاتون همدردی کردند ...
ببینید امروز علما اومدند... بزرگان اومدند...
فامیل و همسایها دور شما رو گرفتند... نگذاشتند تنها باشید
اماجمله ای بگم روح این عزیزان فیض ببرد
اما ای کاش این مردم کربلا هم بودند وقتی خانم زینب کبری دید شمر روسیاه روی سینه برادرش نشسته خواهرا کجانشسته ای خطاب به لشکر عمر سعد کرد و فرمود:اَما فیکم مسلم...بین شما مسلمان پیدا نمیشه...نگذارده نوهء پیغمبر رو شهید کنند!
ای کاش یک نفر به داد دل خانم زینب میرسید...

بمیرم برات خانم...
روایت میگه اسبها و مَرکبا هم گریه کردند و زمین و زمان در شهادتِ اربابمان خون گریه کردند....

خانواده های مُعزا... الان چطور همه دور شماهستن و بشما تسلای خاطر میدهند.... اهلبیت هم همه ملاحظهء حضرت زینب رو میکردند ...آخه : اهلبیت خیلی خاطرِ زینب س برایشان عزیز بود،پیامبر موقع تولدش ،برای مصائبش گریست، مادرش فاطمه لحظات آخر فرمود:
▪️بیرون برید از خانه زینب را که حاشا
▪️مادر دهد جانُ کند دختر تماشا
یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر الخصوص روح این عزیزان از دست رفته فیض ببرند مجلس ترحیم به خاطر این عزیزان برگذار شده انشاالله روحشان برسر سفره اهل بیت مهمان بشه ا ما عزیزان شما خواهر هم از دست دادید

درسته مرگ پير و جوون نميشناسه...درسته وقتی اجل برسه ، بايد بريم...اما دعای من اينه ،برای این دو خانواده الهی جگر هيچ پدری و مادری به داغ جوان نسوزه مثل گلی پرپر بشه خانواده محترم داغ اولاد دیدین داغ خواهر و برادر دیدن خیلی سخته خدا صبرتون بده این دو خانواده فرزند به همراه نوه ها ازدست دادند
به گمانت نرسد داغ جوان آسان است
خون اگر گریه کنے بهـر جوان جا دارد

❈الهی هيچ خانواده ای چشم انتظار بچه اش نمونه

خدا نكنه هيچ مادری جان دادن بچه اش رو ببينه...اخه داغ دختر جوان خيلی جانسوزه...مادری كه داغ جوان ببينن، ديگه روی لبهاشون گل خنده نمينشينه...😭
وقتی يك جوان از دنيا ميره،پدر ميگه:خدايا عصای پيری از دستم افتاد...برادر ميگه: خدايا كمرم شكست...خواهر برای خواهرش اشك ميريزه...ناله ميزنه... 😭
اما بميرم برا دل مهربون مادر...مادر ميگه:خدايا جگرم ميسوزه...😭
از اين به بعد با اين مادرها داغديده مهربانتر باشيد...
چرا؟؟؟آخه مادريكه داغ عزیز ببينه، دلشكسته ميشه اما جمله آخر التماس دعا.. گریزی هم داشته باشیم به کربلا همه اموات فیض ببرند اما یا ابا عبدالله قربان بدنی برم که سه شبانه روز بر روی خاکهای گرم کربلا افتاده بود کسی نبود غسلش بده کسی نبود کفنش کنه کسی نبود دفنش کنه یا ابا عبدالله قربان آن بدنی که زیر هوای گرم کربلا سوخت

علي لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
🥀🥀🥀🥀🥀🥀
#  مجلس ختم پدر
#روضه پدر سالگرد
ذاکرین اهل بیت
#روضه امام حسین (ع)
گریز امام صادق (ع)
بسم الله الرحمن الرحیم
یارحمن ویا رحیم
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ، وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنآئِکَ، عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ، وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ، وَعَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
♦️زندگی طعم خوشی داشت اگر بابا بود)
♦️دلم زارم چه غمی داشت اگربابابود
♦️باغبان فلک از داغ به خاک دل من
♦️بذراندوه نمیکاشت اگر بابا بود

♦️هیچ غمهای جهان دردل حسرت زده ام
♦️تا ابد پای نمیزاشت اگر بابا بود

♦️خانه تاریک شده بی گل رویش حالا
♦️خانه ام برگ وبری داشت اگر بابابود
♦️بال میزد دل من تا بخدا بانگهش
♦️دل من بال وپری داشت اگر بابابود
چه پدری که طاقت اشکهای من غمدیده را نداشت
♦️طاقت دیدن اشک منه غمدیده نداشت
♦️گریه هایم ثمری داشت اگر بابا بود
⬅️مجلس امروزبه مناسبت درگذشت اولین سالگرد پدری مهربان برادری دلسوزیکی ازمحببان اهل بیت که عمری درخونه اهل بیت بوده عمری برای ائمه روضه خونده اشک ریخته برگذارگردیده انشاالله روحش بر سر سفره امام حسین مهمان بشه اما خانواده محترم شما  یک ساله جای خالی بابا را احساس می کنید یادتان است سال گذشته در چنین روزی بدن نازنین بابا رابه خاک سپردیداما به خدا قسم هیچ کس جای بابا برای شما نمی گیرد  امروزهمه دوستان و آشنایان  همسایگان و اقشار مردم آمدند در کنار شما بودند در سالگرد پدرتان شرکت نمودند به شما تسلیت گفتند اما عزیزان داغ
  پدر برای دخترها خیلی سخت است  چون علاقه زیاد به بابا دارند ومیگن دخترها بابای هستند بچه های مرحوم
امروز شما آمدید کنار قبر بابا نشستید از غم پدرناله زدید اما دختر ابا عبدالله  تااسم پدر رو می گرفت بهش تازیانه می زدند یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر الخصوص روح این پدر ازاین مجلس ومحفل فیض ببرد اما چون سالگرد این پدر مصادف با شب شهادت امام صادق (ع) است
گریزی دراین خصوص داشته باشیم روح این پدر فیض ببرد
من یه سئوال میکنم ازت،یه پیرمرد تو خیابون ببینی،حتی اگه نسبت هم نداشته باشی،
همچین که ببینی که موی سفید داره احترامش میکنی،می ری دستش رو میگیری از خیابون ردش میکنی،مراقبشی،امام صادق ما،امامی که با اون سن بالا ،نمی دونم چه جوری بگم،همین یه جمله میکشه،نانجیب خودش سوار بر اسب،
امام رو پا برهنه و پیاده تو کوچه های مدینه،نذاشت امام لباس بپوشه،بدون عمامه، آی شیعه ها ،امام تون رو با سر برهنه از خونه بردن،میان در خونه ات ببرنت،مراعات میکنی میگی زن و بچه ات نفهمن،بردن امام رو به قصر اون ملعون بی حیا،
همه شنیدید سه بار منصور بی حیا شمشیر بلند کرد،اما هر سه باز شمشیرش رو انداخت زمین،وقتی ازش سئوال کردن چرا نزدی،چرا کار رو تموم نکردی، گفت:هر سه بار پیغمبر رو دیدم،ایستاده جلوم غضب کرده میگه بنداز شمشیرت رو، به دست و پای امام صادق افتاد،

به آقا گفت:هرحاجتی داری،از من طلب کن،پیغمبر یه جوری من رو نگاه کرده من میترسم،گفت:من از تو هیچ چیز نمی خوام،فقط من رو زود برگردون به خونم،آخه زن و بچه ام وحشت کردن،الان منتظر من هستن،آدم حواسش به زن و بچه خودشه اما
عاقبت منصور با انگوری زهرآلود حضرت را به شهادت رساند، امام کاظم بدن بابا را غسل داد و کفن کرد، جمعیت زیادی نماز خواندند و حضرت را تشییع کردند.
گریز: اما لا یوم کیومک یا اباعبدالله، یا امام صادق؛ شما را مظلومانه شهید کردند؛ اما بعد از شهادت کسی با بدن شما کاری نداشت. به قربان اون آقایی که بدنش روی خاک گرم کربلا، ده نفر به اسب‌ها نعل تازه زدند، بر بدن نازنین پسر فاطمه …
علي لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
#روضه پسرجوان
#روزهفتم(کاربرد چهلم و سالگرد)
#روضه علی اکبر(ع)
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن یا رحیم
السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُم
ْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن
♦️گلی بودم نه وقت چیدنم بود
♦️جوان بودم نه وقت مردنم بود
♦️گلی بودم میان شاخه گلها
♦️نه وقت زیر خاک خوابیدنم بود
♦️جوان نازنین در خاک رفتی
♦️از این دنیای غم غمناک رفتی
♦️زدی آتش به جان دوست داران
♦️چو گل پاک آمدی و پاک رفتی
⬅️مجلس امروز به مناسبت هفتمین روز درگذشت فرزندی مهربان برادری دل سوز برگذار گردیده است
خاندان محترم پدرومادر برادران وخواهران شما
حالا مدت هفت روزه جای خالی عزیزتان را احساس می کنید خیلی لحظات سختی است خدا کنه هیچ پدر ومادری را داغ اولاد نشان ندهد اما می خوام اول روضه زبان حال بخونم بعد هم روضه حضرت علی اکبر(ع) پدرومادر این عزیز
شما چقدر به قد وبالای جوانتان نگاه کردید تا بزرگ بشه وزیر تاوت شما را بگیره چقدر آرزو داشتید جوانتان را داماد کنید اما نشد عزیزتان در جوانی پرپر شد اما قربان دل تو مادر که داغ جوان دیدی خیلی سخته آخه داغ جوان قلب پدرو مادر رو می‌شکنه خدا صبرتان بده امروز همه دوستان آشنایان همسایگان واقشار مردم آمدند در مراسم ختم فرزندانتان شرکت نمودند به شما تسلیت گفتند
اما دلتو ببر کربلا اشکاتو آمیخته کن بااشکای امام حسین (ع)
اما جانها به سوزد برآن حسینی که وقتی فریاد علی اکبر را شنیدند با عجله آمدند بربالین جوانش علی اکبر قرارگرفت نشت کنار میوه دلش
یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر الخصوص روح این جوان عزیزمان ازاین مجلس ومحفل فیض ببرد سرعلی را به دامن گرفت دلش ارام نشد سرعلی را به سینه چسپانید دلش تسلی پیدا نکرد
یک وقت خم شد صورت به صورت علی گذاشت فرمودقتل الله قومٵ قتلوک بابا خدا بکشد کشته شدگان تورا علی جان هرکاری کرد نتوانست بدن علی اکبر رابه خیمه ببرد
صدا زد
🔸جوانان بنی هاشم بیاید
🔸علی را بر درخیمه رسانید
🔸خدا داند که من طاقت ندارم
🔸علی را بردرخیمه رسانم

🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
۱۴۰۳/۱/۳۱

🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤