ختم وترحیم خوانی مجمع الذاکرین
3.79K subscribers
473 photos
278 videos
349 files
1.28K links
کانال اشعار ترحیم
https://tttttt.me/joinchat/AAAAAEw6y-kmuMSXvCd9Tg
پندیات ،نصایح و اشعار ترحیم از ابتدا تا انتهای مجلس ختم
با مدیریت ذاکراهلبیت کربلایی محمدمسلمی

@moslemi124

ارتباط با مدیر☝️
Download Telegram
یاحضرت معصومه(س):
⚘﷽⚘

💔#ختم_برادر
🖤#دفتری_برادر

♻️اول به نبی حضرت خاتم صلوات
♻️دوم به علی شیر دو عالم صلوات
♻️سوم به گل وجود پاک زهرا
♻️چهارم به حسن خونجگر غم صلوات
♻️از بهر حسین آن شه کرببلا
♻️وآن تشنهٔ در مقتل ماتم صلوات

((#السلام‌علیک‌یااباعبدالله‌السلام‌علی‌الحسین‌وعلی‌علی‌ابن‌الحسین‌وعلی‌اولادالحسین‌وعلی‌اصحاب‌الحسین‌علیه‌السلام))

مجلس و محفل به یاد یه عزیز برادره...
یاد کنیم همه برادرایی که اسیر خاکها هستند...

🔅تو بودی غمگسارم ای برادر
🔅همیشه در کنارم ای برادر
🔅تو رفتی قامتم از غم شکسته
🔅دگر  یاری ندارم ای برادر
🔅پس از مرگ تو ای امید جانم
🔅سیه شد روزگارم ای برادر
🔅تو بودی یاورو پشت و پناهم
🔅ز هجرت بی قرارم ای برادر

⬅️آی کسی برادر از دست دادی...
آی کسی که داغ برادر دیدی...
داغ برادر سنگینه...
آخه برادر پشت و پناهه خواهره..
همهٔ امید خواهر برادره...
تو داغ برادر اونی که آتیش میگیره خواهره...
الهی خواهری داغ برادر نبینه...
امان امان...3

◀️یا رسول الله2
به پیغمبر خبر دادن.....یا رسول الله، عمه جانت صفیه داره میاد...
میخواد بدن مُثله شده برادرش حمزه سیدالشهدارو ببینه...
پیغمبر فرمود نزارید خواهر جلو بیاد..
نزارید خواهر بدن برادرو ببینه...
آخه خواهره طاقت نمیاره...
پیفمبر اومد عباشو رو بدن حمزه سیدالشهدا کشید...

(میگه صفیه اومد کنار بدن برادر...)

اما بمیرم..
همین که نگاهش به بدن برادر افتاد...
دیدن بی هوش شد رو زمین افتاد...

⬅️(نمیدونم این خواهر چطور با برادر خداحافظی کرد...)
(چی میخوام بگم)
میخوام بگم اونجا صفیه دو تا محرم داشت..
یه طرف پیغمبر، یه طرف امیرالمومنین...
زیر بغلاشو گرفتن...بلندش کردند...دلداریش دادن...احترامش کردند...
(حق صاحب عزاست دیگه)

☑️(..نام صاحب عزا...)نمیدونم اون لحظه ای که خبر فوت برادرتو نو دادن چه حالی داشتی...
همه اونایی که داغ برادر دیدن، میگن وقتی خبر به ما دادن زانوهامون سست شد...
بی اختیار نشستیم...دیگه توان برا حرکت نداشتیم..
انگار دنیا رو سرمون خراب شد..
عالم برا ما تیره و تار شد...
امان امان...

⬅️میخوام یه چیز بگم ....
آی داغ دیده ها...اگه داغ برادر دیدید...
همه اومدن دلداریت دادن...زیر بغلاتو گرفتن...تسلای دلت بودن...باهات عزاداری کردند...

میخوای ناله بزنی دلتو ببرم کربلا....

(سبک عجب رسمیه)
▪️عجب رسمیه رسم زمونه
▪️برادر میره خواهر می مونه
▪️یکی اسیرو یکی شهیده
▪️ای وای حسینم ای وای حسینم

⬅️میخوام بگم ای کاش یه نفرم بود کریلا...زیر بغلای زینبو میگرفت...از کنار بدن برادر بلند میکرد...
اومدند زیر بغل زینب رو گرفتند نه والله...کسی اومد تسلیت بگه نه والله...
🔘اومد گودی قتلگاه...
دیگه نگم ‌چه کردند ...
همین قدر بگم،.یه وقت صدای ناله بی‌بی سکینه بلند شد...
صدا زد... #یا_اَبتا_اُنظر_الی_عَمَتیَ_المَضروبه...
بابا پاشو ببین عمه جانم زینبُ دارن میزنن...

🔻آخ امان از دل زینب...
🔺چه خون شد دل زینب...

🔘الهی نبینی اونچه که زینب دید...
کاری کرده بودن با بدن حسینش....
خواهر بدن برادرو نشناخت...

🔈(نمیدونم این خواهر چطور با برادر وداع کرد)
اما بگم عمه سادات چطور وداع کرد؟؟ ...
یه وقت نگاه کردن دیدن لبها رو گذاشت به رو رگهای بریدهٔ حسین....

🍁گر چه من دیگر نمیبینم گُلِ روی برادر را
🍁خاطراتش را در این غمخانه مهمان میکنم
🍁گوهر یکدانه ای نازنین برادرم
🍁تا ابد نامت درون سینه پنهان میکنم

.... #وسَیعلَمُ‌الّذینَ‌ظَلَموا‌أَی‌مَنقَلَبٍ‌ینقَلِبونَ.....

(⭐️شعرا 227⭐️)

♦️ای شیعه مکن وحشت قبرو سکرات
♦️تا حضرت مرتضی است کشتی نجات
♦️در وقت سؤالشان بگو با دو مَلَک
♦️من شیعهٔ حیدرم به حیدر صلوات

⬇️صلوات حذف نشه لطفا⬇️

🎧هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🎧

@khatm14
#ختم_جوان
#ختم_برادر

السلام علیک یا ابا عبدالله و علی الارواح التی حلت بفنائک علیک منی جمیعا سلام الله ابدا ما بقیت و بقی الیل و النهار ولا جعله الله آخر العهد منی لزیارتکم

السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین

اللهم عجل لولیک الفرج....

یم فاطمی دُرّ سرمدی، گل احمدی، مه هاشمی

ز سرادقات محمدی طلعت ظهور جلالتی

به سما قمر، به نبی ثمر، به فاطمه در ، به علی گهر

به حسن جگر، به حسین پسر چه نجابتی چه اصالتی

به مَلک مَطاع ، به خدا مُطیع ، به مرض شفا به جزا شفیع

چه مقام بندگیش منیع به چه بندگی و اطاعتی

خم زلف او چه شکن شکن به مثال نقره ی خامِ تن

سپری بکتف و کفن به تن، بچه قامتی چه قیامتی

*همه رفتن میدون اما علی اکبر،با یه تشریفاتی فرستاده شد، بعد از اذن میدان از بابا اول جایی که بر ِ، روی عشق و عاطفه، اول جایی که زانو میزنه علی اکبر جلو عمه جانش زینب ِ*

ز جلو نظر سوی قبله گه ، ز قفا نظر سوی خیمه گه

که نمود شه بقدش نگه ، به چه حسرتی و چه حالتی

ز قفا دو زن شده نوحه گر، یکی عمه گفت و یکی پسر

که نما به جانب ما نظر، به اشارتی و نظارتی

شاعر:ناصرالدین شاه

دل کندن از اولاد خیلی سخته،امشب شبِ جووناست،امشب من آروم میگم، تو بلند بلند نوکری کن،امشب باید برا جوان مرده داد بزنی، علی اکبر جوان بوده، از علی اکبر جوان تر،مادرمون بوده،مادرمون هجده ساله بود،بین در و دیوار،هر وقت با عمو عباس حرف میزد،میگفت:عمو کاش من بودم توی کوچه،گردنش رو می شکستم، حالا داره میره میدان میگه:میخوام انتقام سیلی مادرم رو بگیرم،اشبه الناس، خَلقاً و خُلقاً و منطقاً به رسول الله است.نگاهش،افکارش،دیدش مثل پیغمبر ِ، تا دلش می گرفت می گفت:علی اکبرم بیا جلو من راه برو، نمیدونی چقدر کیف داره،آدم ببینه جوونش جلوش راه میره، آی جوونا وقتی جلو باباتون راه میرید،درست راه برید،اگه خسته و مریضی،پات درد می کرد بروت نیار،بابا ببینه زود دلش میگیره،میگه دردت به جونم، دردت به جونم عزیز دلم. پدر محبتش محبت پنهان ِ، مادر دلش تنگ بشه میاد بغلت میکنه، پنجاه سالت هم بشه بغلت میگیره،میگه بچه ی من ِ، ولی تا یه سنی بابا بچه اش رو بغل میگیره، از اون به بعد میگه دیگه روم نمیشه،بچه ام بزرگ شده، آی جوونا نکنه یه وقت با باباتون درشت صحبت کنید، یه وقتی دلش رو شکستی نصف شب میاد بالا سرت میگه پسرم تو خبر نداری هی می بوستت برات دعا میکنه، صبح بلند میشی دوباره درشتی میکنی،اما بابای شما کیف میکنن، همچی که میری خونه می خوابی میاد بالا سرت میگه خدا ممنونتم، بچه ام نوکر حسین شده، بچه ام سینه زن حسین شده،حالا ابی عبدالله علی اکبر تا عرض کرد بابا اجازه میدی برم میدان؟ فرمود:علی جان زود برو، همچی که داشت میرفت حسین رو احساس پدریش یه نگاه کرد گفت علی جان بابا صبر کن، بله بابا جان، علی جان حالا که میخوای بری برو، اما یه مقدار بیا جلوم راه برو، یه مقدار راه برو میخوام خوب قد و بالات رو ببینم.*

پیشِ چشمان پدر تا که مُعَمَم می شد

پیشِ چشم همه پیغمبر اکرم می شد

خَلقاً خُلقاً اگر حضرت خاتم می شد

پیش جبریل علی نیز مجسم می شد

همه دیدند پیمبر نَسَبی غالب را

اشهد ان علی ابن ابی طالب را

باد وقتی که به هم یالِ عقابش می ریخت

چقدر بوسه فرشته به رکابش می ریخت

آتش انگار که از رَدِ شتابش می ریخت

هرچه سر بود همه پیش جنابش می ریخت

لشگر انداخته اینجا سپرش وقتی اوست

ملک الموت شلوغ است سرش وقتی اوست

ناگهان پر بر انداخته و می آید

زلف بر شانه اش انداخته و می آید

مست از خیمه برون تاخته و می آید

تیغ مانند علی آخته و می آید

باز او نادِ علی تیغ به کف می خواند

چند بیتی رجز از شاهِ نجف می خواند

تیغ را روی سپر تا که به هم می کوبد

مُشت بر سینه عمو پیشِ حرم می کوبد


@khatm14
⚘﷽⚘

💔 #ختم_برادر
🖤 #دفتری_برادر
💔#کانال_روضه_دفتری


♻️اول به نبی حضرت خاتم صلوات
♻️دوم به علی شیر دو عالم صلوات
♻️سوم به گل وجود پاک زهرا
♻️چهارم به حسن خونجگر غم صلوات
♻️از بهر حسین آن شه کرببلا
♻️وآن تشنهٔ در مقتل ماتم صلوات

((#السلام‌علیک‌یااباعبدالله‌السلام‌علی‌الحسین‌وعلی‌علی‌ابن‌الحسین‌وعلی‌اولادالحسین‌وعلی‌اصحاب‌الحسین‌علیه‌السلام))



مجلس و محفل به یاد یه عزیز برادره...
یاد کنیم همه برادرایی که اسیر خاکها هستند...

🔅تو بودی غمگسارم ای برادر
🔅همیشه در کنارم ای برادر
🔅تو رفتی قامتم از غم شکسته
🔅دگر  یاری ندارم ای برادر
🔅پس از مرگ تو ای امید جانم
🔅سیه شد روزگارم ای برادر
🔅تو بودی یاورو پشت و پناهم
🔅ز هجرت بی قرارم ای برادر


⬅️آی کسی برادر از دست دادی...
آی کسی که داغ برادر دیدی...
منو ببخشید..
داغ برادر سنگینه...
آخه برادر پشت و پناهه خواهره..
همهٔ امید خواهر برادره...
تو داغ برادر اونی که آتیش میگیره خواهره...
تو داغ برادر اونی که بیشتر از همه میسوزه خواهره...
الهی خواهری داغ برادر نبینه...
امان امان...3

◀️یا رسول الله2
به پیغمبر خبر دادن....یا رسول الله، عمه جانتون صفیه داره میاد...
میخواد بدن مُثله شده برادرش حمزه سیدالشهدارو ببینه...
تا پیغمبر این جمله رو شنید... فرمود نزارید خواهر جلو بیاد..
نزارید خواهر بدن برادرو ببینه...
آخه خواهر طاقت نمیاره...
خواهر طاقت نمیاره
پیفمبر اومد جلو..
(چکار کرد آقا)عباشو رو بدن حمزه سیدالشهدا کشید،، مبادا خواهر اینطور بدن مثله شده برادرو ببینه..
یاالله(2)

(میگه صفیه اومد کنار بدن برادر...)

اما بمیرم..
همین که نگاهش به بدن برادر افتاد...
دیدن این خواهر بی هوش شد رو زمین افتاد...


⬅️(نمیدونم این خواهر چطور با برادر خداحافظی کرد...)
(چی میخوام بگم)
میخوام بگم اونجا صفیه دو تا محرم داشت..
یه طرف پیغمبر، یه طرف امیرالمومنین...
زیر بغلاشو گرفتن،، بلندش کردند...دلداریش دادن...احترامش کردند...
(حق صاحب عزاست دیگه)

☑️(..نام صاحب عزا...)نمیدونم اون لحظه ای که خبر فوت برادرتو نو دادن چه حالی داشتی...
همه اونایی که داغ برادر دیدن، میگن وقتی خبر به ما دادن زانوهامون سست شد...
بی اختیار نشستیم...دیگه توان برا حرکت نداشتیم..
انگار دنیا رو سرمون خراب شد..
عالم برا ما تیره و تار شد...
امان امان...


⬅️میخوام بگم ..
آی داغ دیده ها...اگه داغ برادر دیدید...
همه اومدن دلداریتون دادن...زیر بغلاتونو گرفتن...تسلای دلتون بودن...باهاتون هم ناله شدند..

میخوای ناله بزنی دلتو ببرم کربلا....
💔ای حسین حسین حسین...


(سبک عجب رسمیه)
▪️عجب رسمیه رسم زمونه
▪️برادر میره خواهر می مونه
▪️یکی اسیرو یکی شهیده
▪️ای وای حسینم ای وای حسینم
(همه بگن)


⬆️(اوج)الهی داغ برادر نبینی...

⬅️میخوام بگم ای کاش یه نفرم بود کریلا...زیر بغلای زینبو میگرفت...از کنار بدن برادر بلند میکرد...
اومدند زیر بغل زینب رو گرفتند نه والله...کسی اومد تسلیت بگه نه والله

آی خواهرا ..آی مادرایی که اومدین به خواهر داغ دیده(نام مرحوم) تسلیت بگین.. ای کاش کربلا بودین به عمه سادات زینب دلداری میدادین...
یا الله (2)
🔘اومد گودی قتلگاه...
یا صاحب الزمان آقا جان معذرت میخام آقا..

همین قدر بگم،.یه وقت صدای ناله بی‌بی سکینه بلند شد...
صدا زد... #یا_اَبتا_اُنظر_الی_عَمَتیَ_المَضروبه...
بابا ببین عمه جانم زینبُ دارن میزنن...

🔻آخ امان از دل زینب...
🔺چه خون شد دل زینب...

🔘الهی نبینی اونچه که زینب دید...
کاری کرده بودن با بدن حسینش....
خواهر بدن برادرو نشناخت...

🔈(نمیدونم این خواهر چطور با برادر وداع کرد)
اما بگم عمه سادات چطور وداع کرد؟؟ ...
یه وقت نگاه کردن دیدن لبها رو گذاشت به رو رگهای بریده
✳️آخ حسین....

💠جز من کسی هرگز تن بی سر نبوسید
ای برادر(2)آخ حسین جان
💠بوسیدم آنجایی که پیغمبر نبوسید

🍁گر چه من دیگر نمیبینم گُلِ روی برادر را
🍁خاطراتش را در این غمخانه مهمان میکنم
🍁گوهر یکدانه ای نازنین برادرم
🍁تا ابد نامت درون سینه پنهان میکنم

🕊#و‌سیعلم‌الذین‌ظلمو‌أی‌منقلب‌ینقلبون
(⭐️شعرا 227⭐️)

♦️ای شیعه مکن وحشت قبرو سکرات
♦️تا حضرت مرتضی است کشتی نجات
♦️در وقت سؤالشان بگو با دو مَلَک
♦️من شیعهٔ حیدرم به حیدر صلوات

هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)
Audio
💥#سینه_زنی_حضرت_علی_ع
🔆#ختم_پدر
💥#ختم_برادر

عالم و آدم کند گریه برای علی
حیف که در خاک رفت قد رسای علی

نخل بوَد منتظر چاه بوَد بی‌قرار
حیف که خاموش شد صوت دعای علی

گریه کند صبح و شام اشک فشانَد مدام
تا که عدالت زند بوسه به پای علی

💥یاعلی مولا مدد

زندگی بی‌علی سخت‌تر از مردن است
کاش که ما می‌شدیم کشته به جای علی

دامن محرابِ خون گشته بر او قتلگاه
مسجد کوفه شده کرب و بلای علی

تیغ به دشمن دهد، بذل به قاتل کند
گر ببرد کودکی شیر برای علی

💥یاعلی مولا مدد

مسجدیان یک طرف جمله گشایید صف
تا که یتیمان نهند سر به سرای علی

پیر فقیری زند بر سر و بر سینه‌اش
طفل یتیمی شده نوحه سرای علی

بذل و عنایت ببین لطف و کرامت ببین
قسمت قاتل شده سهم غذای علی

💥یاعلی مولا مدد

می‌دمد از سنگ‌ها نالۀ «یا سیدی»
می‌چکد از نخل‌ها اشک عزای علی

ثروت هر کس همان مال و منالش بوَد
هستی «میثم» بـوَد مهـر و ولای علی

💥یاعلی مولا مدد

💥هدیه محضر خانم حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات) 💥
Audio
💥#سینه_زنی_حضرت_علی_ع
🔆#ختم_پدر
💥#ختم_برادر

عالم و آدم کند گریه برای علی
حیف که در خاک رفت قد رسای علی

نخل بوَد منتظر چاه بوَد بی‌قرار
حیف که خاموش شد صوت دعای علی

گریه کند صبح و شام اشک فشانَد مدام
تا که عدالت زند بوسه به پای علی

💥یاعلی مولا مدد

زندگی بی‌علی سخت‌تر از مردن است
کاش که ما می‌شدیم کشته به جای علی

دامن محرابِ خون گشته بر او قتلگاه
مسجد کوفه شده کرب و بلای علی

تیغ به دشمن دهد، بذل به قاتل کند
گر ببرد کودکی شیر برای علی

💥یاعلی مولا مدد

مسجدیان یک طرف جمله گشایید صف
تا که یتیمان نهند سر به سرای علی

پیر فقیری زند بر سر و بر سینه‌اش
طفل یتیمی شده نوحه سرای علی

بذل و عنایت ببین لطف و کرامت ببین
قسمت قاتل شده سهم غذای علی

💥یاعلی مولا مدد

می‌دمد از سنگ‌ها نالۀ «یا سیدی»
می‌چکد از نخل‌ها اشک عزای علی

ثروت هر کس همان مال و منالش بوَد
هستی «میثم» بـوَد مهـر و ولای علی

💥یاعلی مولا مدد

💥هدیه محضر خانم حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات) 💥
⚘﷽⚘

💔 #ختم_برادر
🖤 #دفتری_برادر


♻️اول به نبی حضرت خاتم صلوات
♻️دوم به علی شیر دو عالم صلوات
♻️سوم به گل وجود پاک زهرا
♻️چهارم به حسن خونجگر غم صلوات
♻️از بهر حسین آن شه کرببلا
♻️وآن تشنهٔ در مقتل ماتم صلوات

((#السلام‌علیک‌یااباعبدالله‌السلام‌علی‌الحسین‌وعلی‌علی‌ابن‌الحسین‌وعلی‌اولادالحسین‌وعلی‌اصحاب‌الحسین‌علیه‌السلام))



مجلس و محفل به یاد یه عزیز برادره...
یاد کنیم همه برادرایی که اسیر خاکها هستند...

🔅تو بودی غمگسارم ای برادر
🔅همیشه در کنارم ای برادر
🔅تو رفتی قامتم از غم شکسته
🔅دگر  یاری ندارم ای برادر
🔅پس از مرگ تو ای امید جانم
🔅سیه شد روزگارم ای برادر
🔅تو بودی یاورو پشت و پناهم
🔅ز هجرت بی قرارم ای برادر


⬅️آی کسی برادر از دست دادی...
آی کسی که داغ برادر دیدی...
منو ببخشید..
داغ برادر سنگینه...
آخه برادر پشت و پناهه خواهره..
همهٔ امید خواهر برادره...
تو داغ برادر اونی که آتیش میگیره خواهره...
تو داغ برادر اونی که بیشتر از همه میسوزه خواهره...
الهی خواهری داغ برادر نبینه...
امان امان...3

◀️یا رسول الله2
به پیغمبر خبر دادن....یا رسول الله، عمه جانتون صفیه داره میاد...
میخواد بدن مُثله شده برادرش حمزه سیدالشهدارو ببینه...
تا پیغمبر این جمله رو شنید... فرمود نزارید خواهر جلو بیاد..
نزارید خواهر بدن برادرو ببینه...
آخه خواهر طاقت نمیاره...
خواهر طاقت نداره...
پیفمبر اومد جلو..
(چکار کرد آقا)عباشو رو بدن حمزه سیدالشهدا کشید،، مبادا خواهر اینطور بدن مثله شده برادرو ببینه..
یاالله(2)

(میگه صفیه اومد کنار بدن برادر...)

اما بمیرم..
همین که نگاهش به بدن برادر افتاد...
دیدن این خواهر بی هوش شد رو زمین افتاد...


⬅️(نمیدونم این خواهر چطور با برادر خداحافظی کرد...)
(چی میخوام بگم)
میخوام بگم اونجا صفیه دو تا محرم داشت..
یه طرف پیغمبر، یه طرف امیرالمومنین...
زیر بغلاشو گرفتن،، بلندش کردند...دلداریش دادن...احترامش کردند...
(حق صاحب عزاست دیگه)

☑️(..نام صاحب عزا...)نمیدونم اون لحظه ای که خبر فوت برادرتو نو دادن چه حالی داشتی...
همه اونایی که داغ برادر دیدن، میگن وقتی خبر به ما دادن زانوهامون سست شد...
بی اختیار نشستیم...دیگه توان برا حرکت نداشتیم..
انگار دنیا رو سرمون خراب شد..
عالم برا ما تیره و تار شد...
امان امان...


⬅️میخوام بگم ..
آی داغ دیده ها...اگه داغ برادر دیدید...
همه اومدن دلداریتون دادن...زیر بغلاتونو گرفتن...تسلای دلتون بودن...باهاتون هم ناله شدند..

میخوای ناله بزنی دلتو ببرم کربلا....
💔ای حسین حسین حسین...


(سبک عجب رسمیه)
▪️عجب رسمیه رسم زمونه
▪️برادر میره خواهر می مونه
▪️یکی اسیرو یکی شهیده
▪️ای وای حسینم ای وای حسینم
(همه بگن)


⬆️(اوج)الهی داغ برادر نبینی...

⬅️میخوام بگم ای کاش یه نفرم بود کریلا...زیر بغلای زینبو میگرفت...از کنار بدن برادر بلند میکرد...
اومدند زیر بغل زینب رو گرفتند نه والله...کسی اومد تسلیت بگه نه والله

آی خواهرا ..آی مادرایی که اومدین به خواهر داغ دیده(نام مرحوم) تسلیت بگین.. ای کاش کربلا بودین به عمه سادات زینب دلداری میدادین...
یا الله (2)
🔘اومد گودی قتلگاه...
یا صاحب الزمان آقا جان معذرت میخام آقا..

همین قدر بگم،.یه وقت صدای ناله بی‌بی سکینه بلند شد...
صدا زد... #یا_اَبتا_اُنظر_الی_عَمَتیَ_المَضروبه...
بابا ببین عمه جانم زینبُ دارن میزنن...

🔻آخ امان از دل زینب...
🔺چه خون شد دل زینب...

🔘الهی نبینی اونچه که زینب دید...
کاری کرده بودن با بدن حسینش....
خواهر بدن برادرو نشناخت...

🔈(نمیدونم این خواهر چطور با برادر وداع کرد)
اما بگم عمه سادات چطور وداع کرد؟؟ ...
یه وقت نگاه کردن دیدن لبها رو گذاشت به رو رگهای بریده
✳️آخ حسین....

💠هرگز کسی جز من تن بی سر نبوسید
ای برادر(2)آخ حسین جان
💠بوسیدم آنجایی که پیغمبر نبوسید

🍁گر چه من دیگر نمیبینم گُلِ روی برادر را
🍁خاطراتش را در این غمخانه مهمان میکنم
🍁گوهر یکدانه ای نازنین برادرم
🍁تا ابد نامت درون سینه پنهان میکنم

🕊#و‌سیعلم‌الذین‌ظلمو‌أی‌منقلب‌ینقلبون
(⭐️شعرا 227⭐️)

♦️ای شیعه مکن وحشت قبرو سکرات
♦️تا حضرت مرتضی است کشتی نجات
♦️در وقت سؤالشان بگو با دو مَلَک
♦️من شیعهٔ حیدرم به حیدر صلوات

هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها
#ختم_برادر


باز داغ دیگری دارم به دل
کشتی صبرم دگرمانده به گِل
باز داغ دیگری جانم گرفت
مرگ باز جان عزیزانم گرفت
من که عمری غم مکرر دیده ام
باز هم داغ برادر دیده ام
باز هم قلبم ز دردی چاک رفت
نازنین دیگری در خاک رفت
داغ جانسوز برادر آه آه
خواهرش رامی کند از غم تباه
آنکه دل به مِهر اودل بست رفت
این برادر هم دگر از دست رفت
داغ خواهر، داغ پدر مادرم
آتشــم زد داغ سه بـــرادرم
گرچه زین غمها بنالم روز وشب
زین مصیبت گرشوم درتاب وتب
لیک داغ من کجا زینب کجا
آنکه جانش آمده بر لب کجا؟
ای خدا از داغ شاه عالمین
با دل غمناک می گویم حسین
آه از مظلومیِ مولا حسین
من چه گویم که چه کردندباحسین
هم زمین در ماتم او سینه زد
آسمان هم از غم او سینه زد
خواهرش درمانده شد در کربلا
بر سرش بارید باران بلا
تا که دیدند کودکان آشفته اند
تسلیت با تازیانه گفته اند
سینه ی«مداح» از داغ حسین
لاله باران است چون باغ حسین
#داغ_برادر _



عجب بوی خوشی دارد برادر
نوای دل کشی دارد برادر
ز جا برخیز و بنگر از فراقت
دل من آتشی دارد برادر

الا ای همدمم ای مهربونُم
الا ای هستی و ای هم زبونُم
تو رفتی ، زیر گِل خفتی عزیزم
غمِ مرگت زده آتیش به جونُم

چرا از پیش ما رفتی برادر
چو شمعی بی صدا رفتی برادر
به آهِ سرد و قلبِ پر غمِ خود
از این دار فنا رفتی برادر

دلی دارم که با غم خو گرفته
ز خوشحالیِ دنیا رو گرفته
ز بس پاشیده چشمم گوهرِ اشک
فضا ، عطر گلِ شب بو گرفته

برادر با دلی آرام رفتی
ز دنیا راحت و خوشنام رفتی
بعالم مرگ حق باشد ، ولیکن
دلم سوزد که تو ناکام رفتی

ببار ای چشم چون ابر بهاری
که گردون می کند ناسازگاری
برادر ، رفتی از پیشم ، ولیکن
بجا مانده ست عکست یادگاری

گُلم را از جفا بُبرید گلچین
عجب رعنا گُلی بُگزید گلچین
چو کردم ناله ای جانسوز ، دیدم
به آهِ سردِ من خندید گلچین

بسوزم از غمت با چشم نمناک
بیایم بر مزارت با دلی چاک
بجا باشد اگر نالم ، عزیزان
گُل عشق و امیدم رفته در خاک

🖤🖤🖤🖤

#ختم_برادر


باز داغ دیگری دارم به دل
کشتی صبرم دگرمانده به گِل
باز داغ دیگری جانم گرفت
مرگ باز جان عزیزانم گرفت
من که عمری غم مکرر دیده ام
باز هم داغ برادر دیده ام
باز هم قلبم ز دردی چاک رفت
نازنین دیگری در خاک رفت
داغ جانسوز برادر آه آه
خواهرش رامی کند از غم تباه
آنکه دل به مِهر اودل بست رفت
این برادر هم دگر از دست رفت
داغ خواهر، داغ پدر مادرم
آتشــم زد داغ سه بـــرادرم
گرچه زین غمها بنالم روز وشب
زین مصیبت گرشوم درتاب وتب
لیک داغ من کجا زینب کجا
آنکه جانش آمده بر لب کجا؟
ای خدا از داغ شاه عالمین
با دل غمناک می گویم حسین
آه از مظلومیِ مولا حسین
من چه گویم که چه کردندباحسین
هم زمین در ماتم او سینه زد
آسمان هم از غم او سینه زد
خواهرش درمانده شد در کربلا
بر سرش بارید باران بلا
تا که دیدند کودکان آشفته اند
تسلیت با تازیانه گفته اند
سینه ی«مداح» از داغ حسین
لاله باران است چون باغ حسین

🖤🖤🖤🖤🖤🖤