🛑 پیام #شادباش_نوروزی انجمن صنفی فرهنگیان خراسان شمالی ۱۴۰۱
بهنام خداوند جان و خرد
چون ابر به نوروز رخ لاله بشست
برخیز و بجام باده کن عزم درست
کاین سبزه که امروز تماشاگه توست
فردا همه از خاک تو برخواهد رست
<خیام>
نوروز آیینی کهن، یادگاری فرهنگی از نیاکان ایرانیان و بهانه ای برای گذار از کهنگی، خطا، اشتباه، کینه و تصمیم و اراده ای تازه برای دگرگونی بهتر میباشد. در وصف اینعید و سنت کهن بسیار شنیده و آیین زیبای بسیار ازان دیده ایم.
انجمنصنفی فرهنگیان خراسان شمالی این عید بزرگ باستانی را به تمامی هموطنان و اقوام ایران زمین و تمامی باورمندان به آن در سراسر گیتی، شادباش میگوید و آرزو دارد که در سال نو و سده ی جدید آرامش و آسایش مژده ی نوروزی باشد برای ایران و جهان.
سالها این نوروزها آمدند و رفتند و نیایشهای نوروزی و آرزوهای قشنگ و امیدواری برای زندگی بهتر و روابط نیکتر همچنان جاریست و چون به پایان سال میرسیم میبینیم که نه تنها خیلی از آرزوهای نیک برآورده نشده است بلکه شرایط جامعه و امید به زندگی بسی تاسف بارتر نیز گشته است.
راه برون رفت ازین وضعیت تنها یکیست و آن راه یک دلیست.
یکدلی گفتار و کردار تمام افراد جامعه بویژه کاربدستانی که گاها با پندارهای غلط,خویش را دلسوز و دیگران را جانسوز تصور میکنند.
تا آزادی و برابری بدیهی ترین حق انسانها و پیش نیاز توسعه اجتماعی و فرهنگی فراهم نگردد دم از توسعه اقتصادی و عمرانی و سیاسی و ... زدن گزاف گویی بیش نیست.
امروزه بهواسطه کج رفتاری خیلی از مسئولان و قانون شکنی بسیاری از کاربدستان و آموزشهای ناکافی دو گوهر مهم همگرایی جامعه یعنی #اعتماد و #اخلاق را نابود کردهایم.
آنگاه که مسئولی قانون گریز و فاسد باشد و دروغ و ریا در جامعه رونق یابد، اعتماد مردم سلب میشود و چون زندگی بر شهروندان سخت آید، اخلاق نیز زیر نقاب تنگدستی رنگ میبازد.
اگر دیر بجنبیم و بر مسیر رفته تاکنون پابفشاریم, تنگدستی، نابرابری، ستم و فاصله طبقاتی اکثریت تهیدست با اقلیت فرادست و بی اعتمادی در زمینه های مختلف، جامعه را به هرج و مرج خواهد کشاند و به جایی خواهد رسید که با زور و سرکوب نیز نتوان از هم گسیختگی ها پیشگیری کرد. هرچند که جبر نه منطقیاست و نه قانونی و نه کارآمد!!
برای نمونه جامعهی فرهنگیان سالیان است که معترض بیعدالتی و برخوردهای قهری در جامعه میباشد.
این گروه فرهیخته جامعه با درک درست شرایط کنشگری کرده است. باوجود تنگناها در دوره جنگ ۸ ساله نه تنها برای مجموعه خویش خواستهای نداشته که با کمکهای بیشمار و حضور میدانی در صحنههای نبرد نهایت فداکاری خویش را بروز دادهاست. با حضور مستقیم درمیدان جنگ، کسری رزمنده و با افزایش ساعات تدریس، کسری آموزگار را جبران کرده است.
در دوران پساجنگ، دوره بازسازی، نیز دندان بر جگر گذاشت و بامید بهبود اوضاع جامعه باز هم همراه و همنوا بود اما گویی این همدلی و اعتماد راه سواستفادهی برخی مسئولین را باز گذاشت و سودجویی برخی افراد تا جایی پیش رفته که حتی از خیانت به ملت و میهن نیز ابایی ندارند.
اگر بهجای خاموش کردن فریاد انتقادی فرهنگیان دهه ی هفتاد و اوایل دهه هشتاد سدهی پیش، پای درد دل آنها مینشستند آیا امروز شاهد پولی شدن و طبقاتی شدن آموزش فرزندان و زیرپاگذاشتن اصول قانون اساسی میبودیم؟
اگر عدالت جاری میشد آیا امروز شاهد اینهمه عنوان برای آموزگاران و دبیران با اختلاف طبقاتی بسیار بودیم ؟
⬅️ادامهی متن در صفحه دوم
بهنام خداوند جان و خرد
چون ابر به نوروز رخ لاله بشست
برخیز و بجام باده کن عزم درست
کاین سبزه که امروز تماشاگه توست
فردا همه از خاک تو برخواهد رست
<خیام>
نوروز آیینی کهن، یادگاری فرهنگی از نیاکان ایرانیان و بهانه ای برای گذار از کهنگی، خطا، اشتباه، کینه و تصمیم و اراده ای تازه برای دگرگونی بهتر میباشد. در وصف اینعید و سنت کهن بسیار شنیده و آیین زیبای بسیار ازان دیده ایم.
انجمنصنفی فرهنگیان خراسان شمالی این عید بزرگ باستانی را به تمامی هموطنان و اقوام ایران زمین و تمامی باورمندان به آن در سراسر گیتی، شادباش میگوید و آرزو دارد که در سال نو و سده ی جدید آرامش و آسایش مژده ی نوروزی باشد برای ایران و جهان.
سالها این نوروزها آمدند و رفتند و نیایشهای نوروزی و آرزوهای قشنگ و امیدواری برای زندگی بهتر و روابط نیکتر همچنان جاریست و چون به پایان سال میرسیم میبینیم که نه تنها خیلی از آرزوهای نیک برآورده نشده است بلکه شرایط جامعه و امید به زندگی بسی تاسف بارتر نیز گشته است.
راه برون رفت ازین وضعیت تنها یکیست و آن راه یک دلیست.
یکدلی گفتار و کردار تمام افراد جامعه بویژه کاربدستانی که گاها با پندارهای غلط,خویش را دلسوز و دیگران را جانسوز تصور میکنند.
تا آزادی و برابری بدیهی ترین حق انسانها و پیش نیاز توسعه اجتماعی و فرهنگی فراهم نگردد دم از توسعه اقتصادی و عمرانی و سیاسی و ... زدن گزاف گویی بیش نیست.
امروزه بهواسطه کج رفتاری خیلی از مسئولان و قانون شکنی بسیاری از کاربدستان و آموزشهای ناکافی دو گوهر مهم همگرایی جامعه یعنی #اعتماد و #اخلاق را نابود کردهایم.
آنگاه که مسئولی قانون گریز و فاسد باشد و دروغ و ریا در جامعه رونق یابد، اعتماد مردم سلب میشود و چون زندگی بر شهروندان سخت آید، اخلاق نیز زیر نقاب تنگدستی رنگ میبازد.
اگر دیر بجنبیم و بر مسیر رفته تاکنون پابفشاریم, تنگدستی، نابرابری، ستم و فاصله طبقاتی اکثریت تهیدست با اقلیت فرادست و بی اعتمادی در زمینه های مختلف، جامعه را به هرج و مرج خواهد کشاند و به جایی خواهد رسید که با زور و سرکوب نیز نتوان از هم گسیختگی ها پیشگیری کرد. هرچند که جبر نه منطقیاست و نه قانونی و نه کارآمد!!
برای نمونه جامعهی فرهنگیان سالیان است که معترض بیعدالتی و برخوردهای قهری در جامعه میباشد.
این گروه فرهیخته جامعه با درک درست شرایط کنشگری کرده است. باوجود تنگناها در دوره جنگ ۸ ساله نه تنها برای مجموعه خویش خواستهای نداشته که با کمکهای بیشمار و حضور میدانی در صحنههای نبرد نهایت فداکاری خویش را بروز دادهاست. با حضور مستقیم درمیدان جنگ، کسری رزمنده و با افزایش ساعات تدریس، کسری آموزگار را جبران کرده است.
در دوران پساجنگ، دوره بازسازی، نیز دندان بر جگر گذاشت و بامید بهبود اوضاع جامعه باز هم همراه و همنوا بود اما گویی این همدلی و اعتماد راه سواستفادهی برخی مسئولین را باز گذاشت و سودجویی برخی افراد تا جایی پیش رفته که حتی از خیانت به ملت و میهن نیز ابایی ندارند.
اگر بهجای خاموش کردن فریاد انتقادی فرهنگیان دهه ی هفتاد و اوایل دهه هشتاد سدهی پیش، پای درد دل آنها مینشستند آیا امروز شاهد پولی شدن و طبقاتی شدن آموزش فرزندان و زیرپاگذاشتن اصول قانون اساسی میبودیم؟
اگر عدالت جاری میشد آیا امروز شاهد اینهمه عنوان برای آموزگاران و دبیران با اختلاف طبقاتی بسیار بودیم ؟
⬅️ادامهی متن در صفحه دوم