🔴 خودسرانه، واهی و بیمورد، مدارس را به تعطیلی نکشانید!
✍🏽 #رضا_الیاسی؛ عضو انجمن صنفی معلمان کوردستان- سنندج
زندهیاد رشدیه، مؤسس مدارس نوین ایران:
“مدارس همیشه باید بهروی دانشآموزان باز باشد. جسدم را در آستانه ورود به مدرسه دفن کنید تا روحم با پاشیدن بذر آگاهی به دانشآموزان شاد شود و آرام گیرد.”
تعطیلی مدارس و ناترازی انرژی؛ بیکفایتی مسئولان و تهدید آینده نظام آموزشی
در سالهای اخیر، بهویژه سال جاری، تعطیلی مدارس به بهانه ناترازی انرژی به معضلی جدی تبدیل شده و این گمان را تقویت میکند که به کام دولتها خوشایند باشد. تعطیلیهای مکرر نهتنها ناشی از سوءمدیریت و بیکفایتی مسئولان در تأمین زیرساختهای مناسب است، بلکه به نظر میرسد در راستای سیاستی نانوشته برای تضعیف سطح آگاهی عمومی و ترویج بیسوادی در جامعه باشد.
آموزش مجازی بدون زیرساخت مناسب
در بستر نرمافزار (شاد)، که جایگزین آموزش حضوری شده است، نهتنها مشکلات را حل نکرده بلکه عاملی برای افزایش شکاف آموزشی و طبقاتی و کاهش کیفیت یادگیری شده است.
ناترازی انرژی، ابزاری برای ایجاد جهالت نرم و تعطیلیهای غیرعقلانی
در حالی که ایران یکی از بزرگترین منابع گاز و انرژی جهان را داراست، هر ساله با بحران کمبود انرژی روبهروست. این بحرانها نتیجه سیاستهای ناکارآمد، سوءمدیریت در توزیع منابع و عدم سرمایهگذاری در زیرساختهای تولید و بهرهوری انرژی است. مسئولان بهجای یافتن راهکارهای پایدار، سادهترین و پرضررترین تصمیم را اتخاذ میکنند: تعطیلی مدارس و مراکز آموزشی!
اما چرا مدارس؟
تعطیلی مدارس برخلاف تعطیلی ادارات یا مراکز صنعتی، کمترین هزینه را برای دولت دارد و بیشترین آسیب را بر دانشآموزان و معلمان وارد میکند. زیرا اگر دانشآموز و معلم در فرآیند آموزشی پویا باشند، شهروندانی نقاد و پرسشگر تربیت میشوند که با رویه جاری سیستم در تضاد است.
با سیاست تعطیلی و به انزوا کشاندن دانش و دانشآموزی، جامعهای کمسواد و ناآگاه پرورش مییابد که اطاعت را بر پرسشگری مقدم میشمارد و کمتر در برابر نابرابریها و ستمهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی واکنش نشان خواهد داد.
این سیاست، تحقیر آموزش، آموزگار و یادگیرنده است. میخواهند غیرمستقیم این نگرش را در خانوادهها ایجاد کنند که بدون دانش هم میتوان زندگی کرد و به عبارتی جایگاه دانش را تنزل داده و دیگر آن را بهعنوان یک فضیلت ننگرند.
آموزش مجازی بدون زیرساخت مناسب، نهتنها فرصت نیست بلکه نوعی بحران و تهدید است. در دوران همهگیری کرونا، تجربه آموزش مجازی نشان داد که این روش بدون زیرساخت مناسب نهتنها کارآمد نیست بلکه سبب افزایش نابرابری آموزشی میشود. بسیاری از دانشآموزان به اینترنت پایدار و گوشی هوشمند یا تبلت مناسب دسترسی ندارند. این مسأله باعث شد که طبقه فرودست از آموزش عقب بماند و عملاً از چرخه تحصیل حذف شود. چه بسیار خانوادههایی که بهدلیل نداشتن امکانات آموزش مجازی داغدار شدند؛ کودکانی که خودکشی کردند یا بهطور کامل از چرخه آموزش حذف شده و ترک تحصیل کردند.
تضعیف آگاهی فراگستر، سیاستی هدفمند برای کنترل جامعه؛
تعطیلی مدارس و تداوم آموزش ضعیف مجازی، تنها به معنای کاهش سطح علمی دانشآموزان نیست، بلکه گامی در راستای تضعیف آگاهی عمومی است. بدیهی است که دولت، آموزش را در پایینترین سطح نگه دارد تا نسلهای آینده کمتر به حقوق خود آشنا شوند و توانایی مطالبهگری نداشته باشند.
نکته قابلتأمل این است که در ایام اعتراضات معلمان در سالهای اخیر، نسبت به وضعیت معیشتی و ناعدالتیهای گسترده در نظام آموزشی، برگزاری تحصنها و تجمعات چندروزه را اخلال در نظم عمومی قلمداد کردند، اما در برابر فلج شدن نظام آموزشی کشور، سخنی برای گفتن ندارند؟!
پیامدهای این وضعیت:
۱- کاهش مشارکت در فعالیتهای مدنی و سیاسی، کاهش توانایی پردازش وضعیت موجود و کاهش توانایی دفاع از حقوق فردی و اجتماعی.
۲- افزایش پذیرش نابرابریها، گسترش فساد اداری و افزایش بزهکاری اجتماعی، که آثار شوم آن بهوضوح برای شهروندان قابل مشاهده است.
اما راهکار چیست؟
الف) پاسخگویی و شفافیت:
مسئولان باید پاسخگوی این تعطیلیهای هدفمند و غیرعقلانی باشند و برنامهای شفاف و سریع برای حل بحران انرژی ارائه دهند.
ب) سرمایهگذاری در آموزش:
آموزش حضوری باید در اولویت باشد و زیرساختهای مناسب برای جلوگیری از تعطیلیهای مکرر در دستور کار قرار گیرد. در صورت نیاز (بهشکل محدود) به آموزش مجازی، باید امکانات آن بهصورت برابر برای معلمان و دانشآموزان فراهم شود.
پ) مطالبهگری مردمی:
خانوادهها، معلمان و دانشآموزان باید با صدای بلند، همسو با انجمنهای صنفی معلمان، به این روند اعتراض کرده و حق آموزش باکیفیت را از مسئولان طلب کنند.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
@kashowranews
✍🏽 #رضا_الیاسی؛ عضو انجمن صنفی معلمان کوردستان- سنندج
زندهیاد رشدیه، مؤسس مدارس نوین ایران:
“مدارس همیشه باید بهروی دانشآموزان باز باشد. جسدم را در آستانه ورود به مدرسه دفن کنید تا روحم با پاشیدن بذر آگاهی به دانشآموزان شاد شود و آرام گیرد.”
تعطیلی مدارس و ناترازی انرژی؛ بیکفایتی مسئولان و تهدید آینده نظام آموزشی
در سالهای اخیر، بهویژه سال جاری، تعطیلی مدارس به بهانه ناترازی انرژی به معضلی جدی تبدیل شده و این گمان را تقویت میکند که به کام دولتها خوشایند باشد. تعطیلیهای مکرر نهتنها ناشی از سوءمدیریت و بیکفایتی مسئولان در تأمین زیرساختهای مناسب است، بلکه به نظر میرسد در راستای سیاستی نانوشته برای تضعیف سطح آگاهی عمومی و ترویج بیسوادی در جامعه باشد.
آموزش مجازی بدون زیرساخت مناسب
در بستر نرمافزار (شاد)، که جایگزین آموزش حضوری شده است، نهتنها مشکلات را حل نکرده بلکه عاملی برای افزایش شکاف آموزشی و طبقاتی و کاهش کیفیت یادگیری شده است.
ناترازی انرژی، ابزاری برای ایجاد جهالت نرم و تعطیلیهای غیرعقلانی
در حالی که ایران یکی از بزرگترین منابع گاز و انرژی جهان را داراست، هر ساله با بحران کمبود انرژی روبهروست. این بحرانها نتیجه سیاستهای ناکارآمد، سوءمدیریت در توزیع منابع و عدم سرمایهگذاری در زیرساختهای تولید و بهرهوری انرژی است. مسئولان بهجای یافتن راهکارهای پایدار، سادهترین و پرضررترین تصمیم را اتخاذ میکنند: تعطیلی مدارس و مراکز آموزشی!
اما چرا مدارس؟
تعطیلی مدارس برخلاف تعطیلی ادارات یا مراکز صنعتی، کمترین هزینه را برای دولت دارد و بیشترین آسیب را بر دانشآموزان و معلمان وارد میکند. زیرا اگر دانشآموز و معلم در فرآیند آموزشی پویا باشند، شهروندانی نقاد و پرسشگر تربیت میشوند که با رویه جاری سیستم در تضاد است.
با سیاست تعطیلی و به انزوا کشاندن دانش و دانشآموزی، جامعهای کمسواد و ناآگاه پرورش مییابد که اطاعت را بر پرسشگری مقدم میشمارد و کمتر در برابر نابرابریها و ستمهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی واکنش نشان خواهد داد.
این سیاست، تحقیر آموزش، آموزگار و یادگیرنده است. میخواهند غیرمستقیم این نگرش را در خانوادهها ایجاد کنند که بدون دانش هم میتوان زندگی کرد و به عبارتی جایگاه دانش را تنزل داده و دیگر آن را بهعنوان یک فضیلت ننگرند.
آموزش مجازی بدون زیرساخت مناسب، نهتنها فرصت نیست بلکه نوعی بحران و تهدید است. در دوران همهگیری کرونا، تجربه آموزش مجازی نشان داد که این روش بدون زیرساخت مناسب نهتنها کارآمد نیست بلکه سبب افزایش نابرابری آموزشی میشود. بسیاری از دانشآموزان به اینترنت پایدار و گوشی هوشمند یا تبلت مناسب دسترسی ندارند. این مسأله باعث شد که طبقه فرودست از آموزش عقب بماند و عملاً از چرخه تحصیل حذف شود. چه بسیار خانوادههایی که بهدلیل نداشتن امکانات آموزش مجازی داغدار شدند؛ کودکانی که خودکشی کردند یا بهطور کامل از چرخه آموزش حذف شده و ترک تحصیل کردند.
تضعیف آگاهی فراگستر، سیاستی هدفمند برای کنترل جامعه؛
تعطیلی مدارس و تداوم آموزش ضعیف مجازی، تنها به معنای کاهش سطح علمی دانشآموزان نیست، بلکه گامی در راستای تضعیف آگاهی عمومی است. بدیهی است که دولت، آموزش را در پایینترین سطح نگه دارد تا نسلهای آینده کمتر به حقوق خود آشنا شوند و توانایی مطالبهگری نداشته باشند.
نکته قابلتأمل این است که در ایام اعتراضات معلمان در سالهای اخیر، نسبت به وضعیت معیشتی و ناعدالتیهای گسترده در نظام آموزشی، برگزاری تحصنها و تجمعات چندروزه را اخلال در نظم عمومی قلمداد کردند، اما در برابر فلج شدن نظام آموزشی کشور، سخنی برای گفتن ندارند؟!
پیامدهای این وضعیت:
۱- کاهش مشارکت در فعالیتهای مدنی و سیاسی، کاهش توانایی پردازش وضعیت موجود و کاهش توانایی دفاع از حقوق فردی و اجتماعی.
۲- افزایش پذیرش نابرابریها، گسترش فساد اداری و افزایش بزهکاری اجتماعی، که آثار شوم آن بهوضوح برای شهروندان قابل مشاهده است.
اما راهکار چیست؟
الف) پاسخگویی و شفافیت:
مسئولان باید پاسخگوی این تعطیلیهای هدفمند و غیرعقلانی باشند و برنامهای شفاف و سریع برای حل بحران انرژی ارائه دهند.
ب) سرمایهگذاری در آموزش:
آموزش حضوری باید در اولویت باشد و زیرساختهای مناسب برای جلوگیری از تعطیلیهای مکرر در دستور کار قرار گیرد. در صورت نیاز (بهشکل محدود) به آموزش مجازی، باید امکانات آن بهصورت برابر برای معلمان و دانشآموزان فراهم شود.
پ) مطالبهگری مردمی:
خانوادهها، معلمان و دانشآموزان باید با صدای بلند، همسو با انجمنهای صنفی معلمان، به این روند اعتراض کرده و حق آموزش باکیفیت را از مسئولان طلب کنند.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
@kashowranews