🔴 اتحادیههای صنفی و جنبشهای اجتماعی
✍️ #آصف_بیات (متن بحث ارائهشده در جلسهی مجازی «کانون صنفی معلمان» بهتاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۳)
🔸تا جایی که به فعالیتهای عینی و صنفی مربوط میشود من بسیار مشتاق هستم که از تجربیات کانون صنفی معلمان بیاموزم، اما با توجه به کارهای فکری و مطالعاتی که در این زمینه و زمینههای مرتبط با آن انجام دادهام، چه در رابطه با ایران و چه در رابطه با دیگر کشورهای خاورمیانه، اجازه بدهید چند نکته را با شما در میان بگذارم. اصولاً تشکلیافتن لازمهی یک جامعهی مدنی پیشرفته و قوی است. جامعهی مدنی اساساً با تشکلیابی تعریف میشود. در ادبیات سیاسی، جامعهی مدنی را بهطور عام انجمن و متشکلشدن زندگی افراد آن جامعه تعریف میکنند، یعنی زندگی سازمانیافته یا تشکلی. اگر قرار است برای دموکراسی مبارزه کنیم و در کنار آن و پیوسته با آن به عدالت اجتماعی برسیم از تقویت جامعهی مدنی گریزی نیست.
🔸اکنون درحالیکه سازمانیابی اساس قدرت جامعهی مدنی است، با توجه به تحولاتی که در یک دههی گذشته صورت گرفته، ما با چالش جدیدی مواجه هستیم، یعنی گسترش سازمانیابی ضعیف یا سازمانیابی با پیوندهای ضعیف که منظور همان سازمانیابیهای موازی ومجازی است که به وسیلهی تکنولوژی جدید در حال گسترش است. البته چنانکه میدانیم کنشگری شبکهای-موازی یا مجازی فواید زیادی دارد و بسیار کمک کرده، ازجمله همین نشستی که الان داریم باهم صحبت میکنیم. ضمن اینکه کنشگری شبکهای نسبتاً آسانتر، کمهزینهتر و سریعتر است، اما کمبودها و مشکلات خودش را دارد و باید به آنها هم فکر کرد. اصولاً این پیوندها ضعیف هستند، و اغلب این شبکهها کمعمق و موقتی هستند، بعد از مدتی از بین میروند و ممکن است دوباره بهوجود بیایند. بعلاوه، در این شبکهها تصمیمگیری مشکل است و پراکندگی زیاد است. دخالت نیروهای مختلف نیز وجود دارد که میتوانند وارد آن شوند و مکانیسمهای تکنیکی آن بهسادگی راه به ایجاد تفرقه از سوی اصحاب قدرت میبرد.
🔸نکتهی دوم این که در حالیکه تشکلهای صنفی بخش بسیار مهمی از جامعهی مدنی است، میان تشکلهای صنفی هم تفاوتهایی وجود دارد. چون گروههای اجتماعی و شغلی که آنها را تشکیل میدهند متفاوت هستند. مثلاً اتحادیههای کارگران ساختمان، پرستاران، رفتگران، معلمان و غیره. هر کدام قدرت اجتماعی خود را دارند. اما برخی توان استراتژیکی بیشتری دارند. مثلاً زمان شاه معروف بود که میگفتند کارگران صنعت نفت در پالایشگاهها از موقعیت استراتژیک بالایی برخوردار بودند که در عمل نیز در انقلاب ۵۷ به اثبات رسید.
🔸سومین نکته در پیوند با بحث قبلی است. اینکه معلمان در این میان نقش و خاستگاه متمایز و ویژهای دارند، نهتنها به لحاظ استراتژیک، بلکه به خاطر موقعیت شغلی و فکری و طبقاتی. به یک تعبیر معلمان کارگر هستند، چون تولید خدمات میکنند، مثل پرستاران که تولید خدمات میکنند. از این دیدگاه، معلمان دانشآموز تربیت میکنند، پس ارزش تولید میکنند. در کنار آن، معلمان موقعیت بهخصوص روشنفکری دارند، چون توزیعکننده و گاه حتی تولیدکنندهی دانش هستند. از این لحاظ معلمان موقعیت خاصی بهخود می گیرند، چون جزو معدود گروههای صنفی هستند که میتوانند میان طبقهی کارگر و طبقهی متوسط پیوند ارگانیک برقرار کنند. شبیه به چیزی که وکلای ردههای پایین کنونی در مصر انجام میدهند. بنابراین، از این حیث، معلمان به عنوان گروه اجتماعی و صنفی حایز اهمیت بسیاری هستند.
🔸بنابراین این گروههای صنفی میتوانند پیونددهنده و میانجی مبارزات گروههای مختلف اجتماعی بشوند. در میان این گروههای صنفی باز معلمان نقش برجستهتری دارند. چون جهان ذهنی و اجتماعی وسیعتری دارند، میتوانند پیونددهندهی مبارزات و خواستههای گروههای مختلف باشند. در حال حاضر معلمان مجبور هستند برای بهبود شرایط کاری و شغلی و دستمزد خود مبارزه کنند، مجبور هستند که برای قراردادهای خودشان، امنیت شغلی و بازنشستگی خودشان دست به کارزار بزنند. از این منظر معلمان با طبقهی کلاسیک کارگر شباهت زیادی دارند و مبارزهی آنها با طبقهی کارگر پیوند میخورد...
📎 متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://is.gd/fEUZHv
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
🔹نشانی ارتباط با کانال:
🆔 @kashowranews
✍️ #آصف_بیات (متن بحث ارائهشده در جلسهی مجازی «کانون صنفی معلمان» بهتاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۳)
🔸تا جایی که به فعالیتهای عینی و صنفی مربوط میشود من بسیار مشتاق هستم که از تجربیات کانون صنفی معلمان بیاموزم، اما با توجه به کارهای فکری و مطالعاتی که در این زمینه و زمینههای مرتبط با آن انجام دادهام، چه در رابطه با ایران و چه در رابطه با دیگر کشورهای خاورمیانه، اجازه بدهید چند نکته را با شما در میان بگذارم. اصولاً تشکلیافتن لازمهی یک جامعهی مدنی پیشرفته و قوی است. جامعهی مدنی اساساً با تشکلیابی تعریف میشود. در ادبیات سیاسی، جامعهی مدنی را بهطور عام انجمن و متشکلشدن زندگی افراد آن جامعه تعریف میکنند، یعنی زندگی سازمانیافته یا تشکلی. اگر قرار است برای دموکراسی مبارزه کنیم و در کنار آن و پیوسته با آن به عدالت اجتماعی برسیم از تقویت جامعهی مدنی گریزی نیست.
🔸اکنون درحالیکه سازمانیابی اساس قدرت جامعهی مدنی است، با توجه به تحولاتی که در یک دههی گذشته صورت گرفته، ما با چالش جدیدی مواجه هستیم، یعنی گسترش سازمانیابی ضعیف یا سازمانیابی با پیوندهای ضعیف که منظور همان سازمانیابیهای موازی ومجازی است که به وسیلهی تکنولوژی جدید در حال گسترش است. البته چنانکه میدانیم کنشگری شبکهای-موازی یا مجازی فواید زیادی دارد و بسیار کمک کرده، ازجمله همین نشستی که الان داریم باهم صحبت میکنیم. ضمن اینکه کنشگری شبکهای نسبتاً آسانتر، کمهزینهتر و سریعتر است، اما کمبودها و مشکلات خودش را دارد و باید به آنها هم فکر کرد. اصولاً این پیوندها ضعیف هستند، و اغلب این شبکهها کمعمق و موقتی هستند، بعد از مدتی از بین میروند و ممکن است دوباره بهوجود بیایند. بعلاوه، در این شبکهها تصمیمگیری مشکل است و پراکندگی زیاد است. دخالت نیروهای مختلف نیز وجود دارد که میتوانند وارد آن شوند و مکانیسمهای تکنیکی آن بهسادگی راه به ایجاد تفرقه از سوی اصحاب قدرت میبرد.
🔸نکتهی دوم این که در حالیکه تشکلهای صنفی بخش بسیار مهمی از جامعهی مدنی است، میان تشکلهای صنفی هم تفاوتهایی وجود دارد. چون گروههای اجتماعی و شغلی که آنها را تشکیل میدهند متفاوت هستند. مثلاً اتحادیههای کارگران ساختمان، پرستاران، رفتگران، معلمان و غیره. هر کدام قدرت اجتماعی خود را دارند. اما برخی توان استراتژیکی بیشتری دارند. مثلاً زمان شاه معروف بود که میگفتند کارگران صنعت نفت در پالایشگاهها از موقعیت استراتژیک بالایی برخوردار بودند که در عمل نیز در انقلاب ۵۷ به اثبات رسید.
🔸سومین نکته در پیوند با بحث قبلی است. اینکه معلمان در این میان نقش و خاستگاه متمایز و ویژهای دارند، نهتنها به لحاظ استراتژیک، بلکه به خاطر موقعیت شغلی و فکری و طبقاتی. به یک تعبیر معلمان کارگر هستند، چون تولید خدمات میکنند، مثل پرستاران که تولید خدمات میکنند. از این دیدگاه، معلمان دانشآموز تربیت میکنند، پس ارزش تولید میکنند. در کنار آن، معلمان موقعیت بهخصوص روشنفکری دارند، چون توزیعکننده و گاه حتی تولیدکنندهی دانش هستند. از این لحاظ معلمان موقعیت خاصی بهخود می گیرند، چون جزو معدود گروههای صنفی هستند که میتوانند میان طبقهی کارگر و طبقهی متوسط پیوند ارگانیک برقرار کنند. شبیه به چیزی که وکلای ردههای پایین کنونی در مصر انجام میدهند. بنابراین، از این حیث، معلمان به عنوان گروه اجتماعی و صنفی حایز اهمیت بسیاری هستند.
🔸بنابراین این گروههای صنفی میتوانند پیونددهنده و میانجی مبارزات گروههای مختلف اجتماعی بشوند. در میان این گروههای صنفی باز معلمان نقش برجستهتری دارند. چون جهان ذهنی و اجتماعی وسیعتری دارند، میتوانند پیونددهندهی مبارزات و خواستههای گروههای مختلف باشند. در حال حاضر معلمان مجبور هستند برای بهبود شرایط کاری و شغلی و دستمزد خود مبارزه کنند، مجبور هستند که برای قراردادهای خودشان، امنیت شغلی و بازنشستگی خودشان دست به کارزار بزنند. از این منظر معلمان با طبقهی کلاسیک کارگر شباهت زیادی دارند و مبارزهی آنها با طبقهی کارگر پیوند میخورد...
📎 متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://is.gd/fEUZHv
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
🔹نشانی ارتباط با کانال:
🆔 @kashowranews
Telegraph
اتحادیههای صنفی و جنبشهای اجتماعی
تا جایی که به فعالیتهای عینی و صنفی مربوط میشود من بسیار مشتاق هستم که از تجربیات کانون صنفی معلمان بیاموزم، اما با توجه به کارهای فکری و مطالعاتی که در این زمینه و زمینههای مرتبط با آن انجام دادهام، چه در رابطه با ایران و چه در رابطه با دیگر کشورهای…