یادداشت #عزیز_قاسم_زاده برای #رسول_بداقی از زندان لاکان رشت
🔴 برای رسول رسولانِ کنشگری صنفی ایران
رسول بداقی را در میان کنشگران صنفی از زوایای گوناگون باید ویژه و مهم ترین شخصیت صنفی ایران نامید. او به لحاظ شجاعت و بی پروایی و تقریر حقیقت و سهولت در پرداخت هزینه بی همتاست. از شروع فعالیتهای صنفی در اواخر دههی هفتاد تا امروز، زندانهای متعدد و طولانی را تجربه کرده، شغلش را از دست داده و بعد از هفت سال زندان بدون مرخصی، با حرارتی تمامتر به ادامهی فعالیت صنفی پرداخته است و بعد از آن نیز از ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۱ تا هم اکنون در زندان به سر میبرد و مهمتر اینکه بدون توجه به چگوگی واکنش دیگران در قبال خدمات و هزینههای او، هرگز نه کمترین شکوهای کرده و نه کوچکترین توقعی از کسی داشته است.
او در عین سرسختی نسبت به ایدهها و نظریاتش، در کار جمعی کوشاتر از هر کسی است و در امر تشکل سازی و کنشگری بیش از هر کسی تلاش کرده، وقت گذاشته و زحمت کشیده است. حتی دورههایی در زمینه تصویربرداری و تدوین را گذرانیده و این همه را بی مزد و منتی در خدمت صنف قرار داده است. آدمی به لحاظ خصایل انسانی طبیعی است که گاهی غمگین شود، گاهی از کسی دلشکسته و دلگیر و گاه خشمگین شود. اما اینکه کسی با چنین کارنامهای در عرصهی صنفی بی کمترین توقعی از کسی، مسیر مبارزه را طی کند و دچار ملال و یاس نشود، میتواند الگو و اسوه برای همگنانش باشد. حقیقت طلبی اقتضا میکند اعتراف کنم دست کم در میان کنشگران صنفی چنین شخصی را نیافتهام که تا این حد در مسیر هزینه و مبارزه، برای خود هیچ هم نخواسته باشد. گمان میکنم سایر دوستان و کنشگران صنفی دربارهی این ادعای من در حق رسول با من هم آوا و هم نظر باشند.
گاندی در کتاب «خدا آنگونه که من میفهمم» میگوید: من بر آن بودم که «خدا حقیقت است» و بعدتر به این نتیجه رسیدم که « حقیقت خداست ». با عنایت به این نکتهی ضروری است آدمی به هر حقیقتی که از ندا و وجدان درون بدو میرسد دست به اعترافی صمیمانه بزند. حال این حقیقت ممکن است خوشایند عدهای نباشد. گاهی آدمیان برای اینکه از ضعفهای خود فرار کنند، قوتهای دیگران آزارشان میدهد و آن را نشانه میگیرند. از همین رو تجربهای که من به مرور در این سالها به ویژه در دوران زندان بیشتر آموختهام این است که از رسول کنشگران صنفی «بی توقعی» را بیشتر و بیشتر بیاموزم. مسیر مبارزه سیاسی و اجتماعی و یا صنفی انتخاب فردی برای پیشبرد مقاصد شخصی نیست بلکه معطوف به یک آرمان جمعی و بشری است. از همین رو هرگونه هوای نفس و معطوف کردن این آرمانها به خویش، نقض غرض محسوب میشود. این انتخاب در درون خود انواع و اقسام ناملایمتیها را دارد. ملامت دشمنان را از یک سو و شماتت دوستان را از سوی دیگر در پی دارد. همراهانی گاه تا پای جان و گاه سست و ناتوان دارد. دوستانی همراه را دارد که به تدریج ممکن است به هر دلیلی دشمن شوند. مسیر مبارزه رهزن دل و دین است. از همین رو چنانچه در یاداشتی دیگر نگاشتهام، برای هر کنشگر صنفی و سیاسی و مدنی ضروری است که با ادبیات عرفانی غنی ما و بزرگان آن بیشتر و بیشتر مانوس باشد تا از دامهای پیش رو مصون بماند. خویشتن شناسی و شلاق بر ناکردهها و کردههای نادرست خود باید چون چراغی روشن، همیشه همراه ما باشد تا راه ضلالت را نپیماییم.
به رغم شکسته شدن حکم رسول بداقی در دیوان عالی و تعیین شعبه، انتظار میرفت او در اواخر اسفند آزاد شود؛ اما همچنان رسول بداقی زندانی است. او برای همهی ما از جان مایه گذاشته است. از کسی هم توقع حمایت و همراهی نداشته است. اما قدرشناسی اقتضایش این است که بیش از همیشه صدای او باشیم و آنقدر از رسول بداقی بگوییم و بنویسیم که هدیهی روز معلم امسال آزادی او باشد. نگارنده در یادداشتی دیگر این دو بیت مولانا را به رسول تقدیم کرده بودم که اکنون هم با این دو بیت این یادداشت را به پایان میبرم:
چو غلام آفتابم هم از آفتاب گویم
نه شبم نه شب پرستم که حدیث خواب گویم
چو رسول آفتابم به طریق ترجمانی
به نهان از او بپرسم به شما جواب گویم
عزیز قاسمزاده
پنجشنبه ۲٣ / ۰۱ / ۱۴۰٣
زندان لاکان - بند میثاق
https://bit.ly/3Jzvd9H
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
🔹نشانی ارتباط با کانال:
🆔 @kashowranews
🔴 برای رسول رسولانِ کنشگری صنفی ایران
رسول بداقی را در میان کنشگران صنفی از زوایای گوناگون باید ویژه و مهم ترین شخصیت صنفی ایران نامید. او به لحاظ شجاعت و بی پروایی و تقریر حقیقت و سهولت در پرداخت هزینه بی همتاست. از شروع فعالیتهای صنفی در اواخر دههی هفتاد تا امروز، زندانهای متعدد و طولانی را تجربه کرده، شغلش را از دست داده و بعد از هفت سال زندان بدون مرخصی، با حرارتی تمامتر به ادامهی فعالیت صنفی پرداخته است و بعد از آن نیز از ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۱ تا هم اکنون در زندان به سر میبرد و مهمتر اینکه بدون توجه به چگوگی واکنش دیگران در قبال خدمات و هزینههای او، هرگز نه کمترین شکوهای کرده و نه کوچکترین توقعی از کسی داشته است.
او در عین سرسختی نسبت به ایدهها و نظریاتش، در کار جمعی کوشاتر از هر کسی است و در امر تشکل سازی و کنشگری بیش از هر کسی تلاش کرده، وقت گذاشته و زحمت کشیده است. حتی دورههایی در زمینه تصویربرداری و تدوین را گذرانیده و این همه را بی مزد و منتی در خدمت صنف قرار داده است. آدمی به لحاظ خصایل انسانی طبیعی است که گاهی غمگین شود، گاهی از کسی دلشکسته و دلگیر و گاه خشمگین شود. اما اینکه کسی با چنین کارنامهای در عرصهی صنفی بی کمترین توقعی از کسی، مسیر مبارزه را طی کند و دچار ملال و یاس نشود، میتواند الگو و اسوه برای همگنانش باشد. حقیقت طلبی اقتضا میکند اعتراف کنم دست کم در میان کنشگران صنفی چنین شخصی را نیافتهام که تا این حد در مسیر هزینه و مبارزه، برای خود هیچ هم نخواسته باشد. گمان میکنم سایر دوستان و کنشگران صنفی دربارهی این ادعای من در حق رسول با من هم آوا و هم نظر باشند.
گاندی در کتاب «خدا آنگونه که من میفهمم» میگوید: من بر آن بودم که «خدا حقیقت است» و بعدتر به این نتیجه رسیدم که « حقیقت خداست ». با عنایت به این نکتهی ضروری است آدمی به هر حقیقتی که از ندا و وجدان درون بدو میرسد دست به اعترافی صمیمانه بزند. حال این حقیقت ممکن است خوشایند عدهای نباشد. گاهی آدمیان برای اینکه از ضعفهای خود فرار کنند، قوتهای دیگران آزارشان میدهد و آن را نشانه میگیرند. از همین رو تجربهای که من به مرور در این سالها به ویژه در دوران زندان بیشتر آموختهام این است که از رسول کنشگران صنفی «بی توقعی» را بیشتر و بیشتر بیاموزم. مسیر مبارزه سیاسی و اجتماعی و یا صنفی انتخاب فردی برای پیشبرد مقاصد شخصی نیست بلکه معطوف به یک آرمان جمعی و بشری است. از همین رو هرگونه هوای نفس و معطوف کردن این آرمانها به خویش، نقض غرض محسوب میشود. این انتخاب در درون خود انواع و اقسام ناملایمتیها را دارد. ملامت دشمنان را از یک سو و شماتت دوستان را از سوی دیگر در پی دارد. همراهانی گاه تا پای جان و گاه سست و ناتوان دارد. دوستانی همراه را دارد که به تدریج ممکن است به هر دلیلی دشمن شوند. مسیر مبارزه رهزن دل و دین است. از همین رو چنانچه در یاداشتی دیگر نگاشتهام، برای هر کنشگر صنفی و سیاسی و مدنی ضروری است که با ادبیات عرفانی غنی ما و بزرگان آن بیشتر و بیشتر مانوس باشد تا از دامهای پیش رو مصون بماند. خویشتن شناسی و شلاق بر ناکردهها و کردههای نادرست خود باید چون چراغی روشن، همیشه همراه ما باشد تا راه ضلالت را نپیماییم.
به رغم شکسته شدن حکم رسول بداقی در دیوان عالی و تعیین شعبه، انتظار میرفت او در اواخر اسفند آزاد شود؛ اما همچنان رسول بداقی زندانی است. او برای همهی ما از جان مایه گذاشته است. از کسی هم توقع حمایت و همراهی نداشته است. اما قدرشناسی اقتضایش این است که بیش از همیشه صدای او باشیم و آنقدر از رسول بداقی بگوییم و بنویسیم که هدیهی روز معلم امسال آزادی او باشد. نگارنده در یادداشتی دیگر این دو بیت مولانا را به رسول تقدیم کرده بودم که اکنون هم با این دو بیت این یادداشت را به پایان میبرم:
چو غلام آفتابم هم از آفتاب گویم
نه شبم نه شب پرستم که حدیث خواب گویم
چو رسول آفتابم به طریق ترجمانی
به نهان از او بپرسم به شما جواب گویم
عزیز قاسمزاده
پنجشنبه ۲٣ / ۰۱ / ۱۴۰٣
زندان لاکان - بند میثاق
https://bit.ly/3Jzvd9H
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
🔹نشانی ارتباط با کانال:
🆔 @kashowranews
Telegraph
برای رسول رسولانِ کنشگری صنفی ایران
رسول بداقی را در میان کنشگران صنفی از زوایای گوناگون باید ویژه و مهم ترین شخصیت صنفی ایران نامید. او به لحاظ شجاعت و بی پروایی و تقریر حقیقت و سهولت در پرداخت هزینه بی همتاست. از شروع فعالیتهای صنفی در اواخر دههی هفتاد تا امروز، زندانهای متعدد و طولانی…
یادداشت #عزیز_قاسم_زاده از زندان لاکان برای #امیرحسین_مرادی و #علی_یونسی
🔴 در طریق عشقبازی امن و آسایش بلاست...
هر گلی کاندر درون بویا بود
آن گل از اسرار کل گویا بود
بوی ایشان رغم اَنف منکِران
گِرد عالم می رود پرده دران
امیر حسین مرادی و علی یونسی دو جوان نخبه المپیادی متولد اواخر دهه هفتاد هستند که ۲۲ فروروردین امسال چهارمین سال حبس و زندان خود را سپری کردند. جوانانی با مدال طلای علمی در حالی که سنشان هنوز به بیست سال نرسیده بود، به ناگهان با انفرادیهای بسیار طولانی و بازجوییهای پی در پی مواجه شدند. آنان در یاداشتی که به مناسبت چهارمین سالروز دستگیریشان منتشر کردهاند، نوشتهاند: «ما در چهارمین سالگرد دستگیریمان تکرار میکنیم انتخاب ما، مقاومت کردن است هرچه قدرهم که این زندان ادامه پیدا کند.» امیر حسین مرادی و علی یونسی در توصیف لحظه دستگیری خود چنین مینویسند: «لحظه دستگیری، لحظه ورود به دنیایی جدید، لحظه انتخاب بود، مقاوت یا تسلیم. انتخابی میان دانشگاه و موفقیت شغلی و تحصیلی و مسیر هموار تا دانشگاههای برتر اروپا و آمریکا و یا زندان و سپری شدن سالهای جوانی و از دست دادن موقعیتهای علمی و تحصیلی. اما چگونه میتوان موقعیت تحصیلی را انتخاب کرد در حالی که هستند کودکانی که بدون آنکه هرگز انتخابی کرده باشند از تحصیل محروم ماندهاند و چگونه میتوان به زندگی در رفاه و شغل پردرآمد فکر کرد در حالی که بسیارند کسانی که درآمدشان کفاف تهیه غذای روزانه را نمیدهد. با نگاه به آنچه که مردم از دست میدهند، آنچه ما از دست میدادیم دیگر بزرگ نبود و غلبه بر شرایط دیگر سخت نبود. زندان بهای این انتخاب و سنگ محک آن است.»
متن پر از دغدغههای انسانی و انتخابگری زندگی فضیلتمندانه این دو جوان به رغم کم سن و سالی درسی بزرگ و معلمانه است که باید صمیمانه و فروتنانه از این دو سرفراز آموخت.
اینک پس از مرارتهای بسیار و انفرادیهای طولانی و چهار سال زندان، نه تنها اثری از خلل و شکست در اراده و ایمان آنها پیدا نشده بلکه استوارتر و محکمتر روی مواضع خود ایستادهاند. امیر حسین مرادی و علی یونسی اکنون ائتلافی از نجابتِ توأم با صلابت و استقامتند. میان کسانی که ناکام از آرزوهای بزرگ به حق یا نا حق، جامعه و مدیریت و سیاست حکومت را مسئول سرنوشت غمبار خود میدانند و ای بسا جز نق زدنی در پستوی خانه، صدایی از آنها شنیده نمیشود، بسیار فرق است با امیر حسین مرادی و علی یونسی که آگاهانه دست به انتخابی از میان محرومیت و ریاضت در راه آرمان متعالی و انسانی و یا نجات زندگی شخصی زدهاند. نه تنها بسیاری از هم سن و سالهای این دو در این سن انواع خیالها در حوصله بحر میپزند و رسیدن به تک تک تعلقات و آرزوهایشان را شماره میکنند که اکثر استادان آنها نیز اغلب میخواهند آکادمیسینی صرف باقی بمانند و نه روشنفکری دردمند و حقیقت خواه از همین رو جز توزیع مفاهیم درسی، هیچ رسالتی و شأنیتی برای خویش قائل نیستند اما امیر حسین مرادی و علی یونسی که هنوز مرز میان دبیرستان و دانشگاه را تازه میپیمودند، کوله باری سنگین و سهمگین از رنج و شکنج را بر شانههای نحیف خود هموار کردند و نه چون خستهای از طلب و بی قوت که رستهای از چنگ تعلقات و هوسها و آرزوهای جوانی، دلیریها و دلبریها کردند و بر آنها مرارتی سخت و شرارتی تلخ چنان بارید که ازنهفتنش دیگ سینه میجوشد. آنان از صورت گذشتهاند و از گلخن جَستهاند و جنّت معنا، گزیدهاند. نقد خویش را دیدهاند که مردانه فسونها و فسانهها را رها کردهاند و خود فسانهای جاودان شدهاند:
گر زصورت بگذرید ای دوستان
جنّتست و گلسِتان در گلسِتان
دزد و قلابست خصم نور کس بس
زین دو ای فریادرس، فریاد رس
هرکِش افسانه بخواند افسانه است
وآنکه دیدش نقد خود، مردانه است
برای این دو جوان دردمند که عافیت طلبی اختیار نکردند و از تیر طعنه و آه گوشه نشینان عافیت طلب حذر نکردند، حافظانه دعا میکنم:
یارب تو آن جوان دلاور نگاه دار
کز تیر آه گوشه نشینان حذر نکرد
عزیز قاسمزاده
سهشنبه ۲٨ /۱ /۱۴۰٣
زندان لاکان رشت – بند میثاق
https://bit.ly/3UkKC3N
🔹🔹🔹
🔹 نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
🔴 در طریق عشقبازی امن و آسایش بلاست...
هر گلی کاندر درون بویا بود
آن گل از اسرار کل گویا بود
بوی ایشان رغم اَنف منکِران
گِرد عالم می رود پرده دران
امیر حسین مرادی و علی یونسی دو جوان نخبه المپیادی متولد اواخر دهه هفتاد هستند که ۲۲ فروروردین امسال چهارمین سال حبس و زندان خود را سپری کردند. جوانانی با مدال طلای علمی در حالی که سنشان هنوز به بیست سال نرسیده بود، به ناگهان با انفرادیهای بسیار طولانی و بازجوییهای پی در پی مواجه شدند. آنان در یاداشتی که به مناسبت چهارمین سالروز دستگیریشان منتشر کردهاند، نوشتهاند: «ما در چهارمین سالگرد دستگیریمان تکرار میکنیم انتخاب ما، مقاومت کردن است هرچه قدرهم که این زندان ادامه پیدا کند.» امیر حسین مرادی و علی یونسی در توصیف لحظه دستگیری خود چنین مینویسند: «لحظه دستگیری، لحظه ورود به دنیایی جدید، لحظه انتخاب بود، مقاوت یا تسلیم. انتخابی میان دانشگاه و موفقیت شغلی و تحصیلی و مسیر هموار تا دانشگاههای برتر اروپا و آمریکا و یا زندان و سپری شدن سالهای جوانی و از دست دادن موقعیتهای علمی و تحصیلی. اما چگونه میتوان موقعیت تحصیلی را انتخاب کرد در حالی که هستند کودکانی که بدون آنکه هرگز انتخابی کرده باشند از تحصیل محروم ماندهاند و چگونه میتوان به زندگی در رفاه و شغل پردرآمد فکر کرد در حالی که بسیارند کسانی که درآمدشان کفاف تهیه غذای روزانه را نمیدهد. با نگاه به آنچه که مردم از دست میدهند، آنچه ما از دست میدادیم دیگر بزرگ نبود و غلبه بر شرایط دیگر سخت نبود. زندان بهای این انتخاب و سنگ محک آن است.»
متن پر از دغدغههای انسانی و انتخابگری زندگی فضیلتمندانه این دو جوان به رغم کم سن و سالی درسی بزرگ و معلمانه است که باید صمیمانه و فروتنانه از این دو سرفراز آموخت.
اینک پس از مرارتهای بسیار و انفرادیهای طولانی و چهار سال زندان، نه تنها اثری از خلل و شکست در اراده و ایمان آنها پیدا نشده بلکه استوارتر و محکمتر روی مواضع خود ایستادهاند. امیر حسین مرادی و علی یونسی اکنون ائتلافی از نجابتِ توأم با صلابت و استقامتند. میان کسانی که ناکام از آرزوهای بزرگ به حق یا نا حق، جامعه و مدیریت و سیاست حکومت را مسئول سرنوشت غمبار خود میدانند و ای بسا جز نق زدنی در پستوی خانه، صدایی از آنها شنیده نمیشود، بسیار فرق است با امیر حسین مرادی و علی یونسی که آگاهانه دست به انتخابی از میان محرومیت و ریاضت در راه آرمان متعالی و انسانی و یا نجات زندگی شخصی زدهاند. نه تنها بسیاری از هم سن و سالهای این دو در این سن انواع خیالها در حوصله بحر میپزند و رسیدن به تک تک تعلقات و آرزوهایشان را شماره میکنند که اکثر استادان آنها نیز اغلب میخواهند آکادمیسینی صرف باقی بمانند و نه روشنفکری دردمند و حقیقت خواه از همین رو جز توزیع مفاهیم درسی، هیچ رسالتی و شأنیتی برای خویش قائل نیستند اما امیر حسین مرادی و علی یونسی که هنوز مرز میان دبیرستان و دانشگاه را تازه میپیمودند، کوله باری سنگین و سهمگین از رنج و شکنج را بر شانههای نحیف خود هموار کردند و نه چون خستهای از طلب و بی قوت که رستهای از چنگ تعلقات و هوسها و آرزوهای جوانی، دلیریها و دلبریها کردند و بر آنها مرارتی سخت و شرارتی تلخ چنان بارید که ازنهفتنش دیگ سینه میجوشد. آنان از صورت گذشتهاند و از گلخن جَستهاند و جنّت معنا، گزیدهاند. نقد خویش را دیدهاند که مردانه فسونها و فسانهها را رها کردهاند و خود فسانهای جاودان شدهاند:
گر زصورت بگذرید ای دوستان
جنّتست و گلسِتان در گلسِتان
دزد و قلابست خصم نور کس بس
زین دو ای فریادرس، فریاد رس
هرکِش افسانه بخواند افسانه است
وآنکه دیدش نقد خود، مردانه است
برای این دو جوان دردمند که عافیت طلبی اختیار نکردند و از تیر طعنه و آه گوشه نشینان عافیت طلب حذر نکردند، حافظانه دعا میکنم:
یارب تو آن جوان دلاور نگاه دار
کز تیر آه گوشه نشینان حذر نکرد
عزیز قاسمزاده
سهشنبه ۲٨ /۱ /۱۴۰٣
زندان لاکان رشت – بند میثاق
https://bit.ly/3UkKC3N
🔹🔹🔹
🔹 نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
Telegraph
در طریق عشقبازی امن و آسایش بلاست... یادداشت عزیز قاسمزاده از زندان لاکان برای امیرحسین مرادی و علی یونسی
هر گلی کاندر درون بویا بودآن گل از اسرار کل گویا بود بوی ایشان رغم اَنف منکِرانگِرد عالم می رود پرده دران امیر حسین مرادی و علی یونسی دو جوان نخبه المپیادی متولد اواخر دهه هفتاد هستند که ۲۲ فروروردین امسال چهارمین سال حبس و زندان خود را سپری کردند. جوانانی…
🔴 خبر فوری:
#عزیز_قاسم_زاده خواننده و معلم زندانی دقایقی پیش، اول اردیبهشت ۱۴۰۳ برای ۱۰ روز به مرخصی درمانی اعزام شد.
🔸 عزیز قاسمزاده به اتهام «تبلیغ علیه نظام» به یک سال زندان محکوم شده بود که علیرغم پایان مدت محکومیت در تاریخ ۷ فروردین ۱۴۰۳ تا کنون آزاد نشده است.
🔸 شایان ذکر است با احتساب ۱۹ روز بازداشت موقت و انجام تجمیع، عزیز قاسمزاده می بایست در تاریخ ۱۷ اسفند ۱۴۰۲ آزاد میشد اما تا این لحظه تجمیع پروندهی این خواننده و معلم زندانی بر اساس قانون مجازات واحد (مجازات اشد) انجام نشده است و با شدت یافتن بیماری پروستات، جان و سلامت وی به خطر افتاده است.
🔸 #شورای_هماهنگی_تشکلهای_صنفی_فرهنگیان_ایران از مسؤلان قضایی انتظار دارد که طبق قانون، با تجمیع پرونده و آزادی همیشگی این معلم هنرمند، شرایطی پیش آورند تا روند درمان او بیرون زندان با آرامش انجام شود.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹 نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
🔹 نشانی ارتباط با کانال:
🆔 @kashowranews
#عزیز_قاسم_زاده خواننده و معلم زندانی دقایقی پیش، اول اردیبهشت ۱۴۰۳ برای ۱۰ روز به مرخصی درمانی اعزام شد.
🔸 عزیز قاسمزاده به اتهام «تبلیغ علیه نظام» به یک سال زندان محکوم شده بود که علیرغم پایان مدت محکومیت در تاریخ ۷ فروردین ۱۴۰۳ تا کنون آزاد نشده است.
🔸 شایان ذکر است با احتساب ۱۹ روز بازداشت موقت و انجام تجمیع، عزیز قاسمزاده می بایست در تاریخ ۱۷ اسفند ۱۴۰۲ آزاد میشد اما تا این لحظه تجمیع پروندهی این خواننده و معلم زندانی بر اساس قانون مجازات واحد (مجازات اشد) انجام نشده است و با شدت یافتن بیماری پروستات، جان و سلامت وی به خطر افتاده است.
🔸 #شورای_هماهنگی_تشکلهای_صنفی_فرهنگیان_ایران از مسؤلان قضایی انتظار دارد که طبق قانون، با تجمیع پرونده و آزادی همیشگی این معلم هنرمند، شرایطی پیش آورند تا روند درمان او بیرون زندان با آرامش انجام شود.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹 نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
🔹 نشانی ارتباط با کانال:
🆔 @kashowranews
🔴 بی اعتنایی به منافع ملی و حکمرانی مطلوب
✍️ اسحاق راستی
🔸با نگاهی گذرا به کشورهای توسعه یافته درمییابیم که حکمرانی مطلوب و توجه به منافع ملی از ویژگی های این کشورهاست. در مقابل به وضوح میتوان دریافت که در کشورهای غیرتوسعهیافته این دو مولفه یعنی حکمرانی مطلوب و توجه به منافع ملی در نقطه مطلوبی قرار ندارد. متاسفانه باید اعتراف نمود که در کشور ما ایران به جهت عدم توسعهیافتگی به این مفاهیم خصوصا در سالهای اخیر توجهی نشده بلکه مسئولان تنها در شعار و در سخنرانی ها به مواردی می پردازند اما در عمل خبری از توجه به این مفاهیم نیست. برای نمونه در بحبوحه شرایط سخت اقتصادی برای مردم ایران و تقابل با کشور اسرائیل؛ بدون توجه به منافع ملی، برخورد با بانوان در خیابان های ایران شدت میگیرد که باعث نگرانی زیادی برای خانواده ها شده است.
🔸بعد از حوادث سال ۱۴۰۰ که باعث شکاف عمیق بین ملت و حاکمیت شد. بسیاری از مسئولین در رسانههای دولتی از برچیده شدن گشت های ارشاد خبر دادند و رئیس جمهور نیز با اشاره به حذف گشتهای ارشاد به جای آن به ایجاد گشتهای ارشاد برای تخلف مسئولین خبر داده بود. اما دوباره آن چه مردم این روزها در خیابان ها مشاهده میکنند راه اندازی گشت های ارشاد و برخورد با بانوان کشورمان بهطور شدید است و این سئوال بین اذهان شکل می گیرد که این برخوردها در این شرایط چه تناسبی با منافع ملی کشورمان دارد؟! این بود وعده هایی که مسئولین در رسانههای خود و صداوسیما به برخوردهای ارشادی و مهربانانه با بانوان سرزمین مان نوید میدادند و برخی از کارشناسان برای نمونه در برنامه شیوه شبکه ۴ صدا و سیما به تئوری پردازی و مناظرههایی دراین خصوص میپرداختند. در این شرایط چه اولویتی برای برخورد با بانوان کشورمان قرار داشت که باعث شد خبرهای این برخورد با بانوان و دخترهای کشورمان در صدر رسانه ها و خبرگزاریهای داخل و خارج و فضای مجازی قرار گیرد؟ و یا برخورد با فعالان سیاسی و صنفی و اجتماعی نمونه دیگری از بی تدبیری ها در این شرایط کشورمان است.
🔸برای نمونه دکتر #سعید_مدنی از پژوهشگران دلسوز درباره مسائل اجتماعی در ایران است که حتی آثار علمی او در زمره کارهای مرجع برای دانشگاهیان و دانشجویان واهل اندیشه و حتی برای کارشناسان و مدیران کشور است. در یک نظام حکمرانی مطلوب که رویکرد کاهش نارضایتی را اتخاذ میکند؛ افرادی نظیر سعید مدنی که با دلسوزی برای مردم و کشورشان با رویکرد علمی و انتقادی به کنشگری علمی میپردازند؛ باید مورد توجه و تکریم قرار گیرند و به نظراتشان در سیاستگذاری و برنامهریزی اهمیت داده شود. متاسفانه چنین شخصیت علمی و آرام کشورمان سال هاست که در زندان به سر میبرد. حبس طولانی مدت امثال سعید مدنی از اعتبار نظام حکمرانی در نزد اهل علم و نظر و در بین بسیاری از مردم می کاهد.
🔸همچنین متاسفانه چنین برخوردی با فعالان سیاسی و فرهنگی در سطح کشور خصوصا برای معلمان و بازنشستگان روی داده که از آن جمله برخورد با برخی از فعالان فرهنگی گیلان بود که آنان را به ۲۰ سال و ۱۰ روز زندان و مجازات های تکمیلی نظیر دو سال پس از اجرای حکم در عضویت احزاب و گروهها و دسته جات سیاسی و اجتماعی منع شده اند. این حکم در حالی برای اینان صادر شده که هنگام اعلام آن، سه نفر از آنان بنام #عزیز_قاسم_زاده، #محمود_صدیقی_پور و #انوش_عادلی برای گذراندن حکم یک سال قبلی خود در زندان بهسر می بردند. ضمن این که #رامین_صفرنیا وکیل، عزیز قاسم زاده خواننده و #معلم_زندانی در مصاحبهای اعلام نموده که حکم یک سال زندان او به اتهام تبلیغ علیه نظام در تاریخ ۷ فروردین ۱۴۰۳ به اتمام رسیده و می بایست ۱۷ اسفند ۱۴۰۲ از زندان آزاد میشد که به دلیل عدم اعمال قانون تجمیع (مجازات اشد یا مجازات واحد) حکم آزادی ایشان اعلام نشده و گویا در روز اول اردیبهشت ۱۴۰۳ به ایشان ده روز مرخصی دادهاند در حالی که باید محکومیت ایشان پایان یافته تلقی میشد. و این در حالی است که طبق نظر و تجویز پزشکان، عزیز قاسم زاده به جهت درمان بیماری خود باید در خارج از زندان حضور داشته باشد...
🔸به هر حال این تنها نمونههایی از برخورد با فعالان مختلف سیاسی؛ فرهنگی و اجتماعی بود که در این یادداشت به آن اشاره شد و این سئوال را در ذهن افراد مطرح می کند که تا چه اندازه این برخوردها ضامن تعالی کشور و توجه به منافع ملی است و باعث حکمرانی مطلوب خواهد شد و یا برعکس؟!
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹 نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
🔹 نشانی ارتباط با کانال:
🆔 @kashowranews
✍️ اسحاق راستی
🔸با نگاهی گذرا به کشورهای توسعه یافته درمییابیم که حکمرانی مطلوب و توجه به منافع ملی از ویژگی های این کشورهاست. در مقابل به وضوح میتوان دریافت که در کشورهای غیرتوسعهیافته این دو مولفه یعنی حکمرانی مطلوب و توجه به منافع ملی در نقطه مطلوبی قرار ندارد. متاسفانه باید اعتراف نمود که در کشور ما ایران به جهت عدم توسعهیافتگی به این مفاهیم خصوصا در سالهای اخیر توجهی نشده بلکه مسئولان تنها در شعار و در سخنرانی ها به مواردی می پردازند اما در عمل خبری از توجه به این مفاهیم نیست. برای نمونه در بحبوحه شرایط سخت اقتصادی برای مردم ایران و تقابل با کشور اسرائیل؛ بدون توجه به منافع ملی، برخورد با بانوان در خیابان های ایران شدت میگیرد که باعث نگرانی زیادی برای خانواده ها شده است.
🔸بعد از حوادث سال ۱۴۰۰ که باعث شکاف عمیق بین ملت و حاکمیت شد. بسیاری از مسئولین در رسانههای دولتی از برچیده شدن گشت های ارشاد خبر دادند و رئیس جمهور نیز با اشاره به حذف گشتهای ارشاد به جای آن به ایجاد گشتهای ارشاد برای تخلف مسئولین خبر داده بود. اما دوباره آن چه مردم این روزها در خیابان ها مشاهده میکنند راه اندازی گشت های ارشاد و برخورد با بانوان کشورمان بهطور شدید است و این سئوال بین اذهان شکل می گیرد که این برخوردها در این شرایط چه تناسبی با منافع ملی کشورمان دارد؟! این بود وعده هایی که مسئولین در رسانههای خود و صداوسیما به برخوردهای ارشادی و مهربانانه با بانوان سرزمین مان نوید میدادند و برخی از کارشناسان برای نمونه در برنامه شیوه شبکه ۴ صدا و سیما به تئوری پردازی و مناظرههایی دراین خصوص میپرداختند. در این شرایط چه اولویتی برای برخورد با بانوان کشورمان قرار داشت که باعث شد خبرهای این برخورد با بانوان و دخترهای کشورمان در صدر رسانه ها و خبرگزاریهای داخل و خارج و فضای مجازی قرار گیرد؟ و یا برخورد با فعالان سیاسی و صنفی و اجتماعی نمونه دیگری از بی تدبیری ها در این شرایط کشورمان است.
🔸برای نمونه دکتر #سعید_مدنی از پژوهشگران دلسوز درباره مسائل اجتماعی در ایران است که حتی آثار علمی او در زمره کارهای مرجع برای دانشگاهیان و دانشجویان واهل اندیشه و حتی برای کارشناسان و مدیران کشور است. در یک نظام حکمرانی مطلوب که رویکرد کاهش نارضایتی را اتخاذ میکند؛ افرادی نظیر سعید مدنی که با دلسوزی برای مردم و کشورشان با رویکرد علمی و انتقادی به کنشگری علمی میپردازند؛ باید مورد توجه و تکریم قرار گیرند و به نظراتشان در سیاستگذاری و برنامهریزی اهمیت داده شود. متاسفانه چنین شخصیت علمی و آرام کشورمان سال هاست که در زندان به سر میبرد. حبس طولانی مدت امثال سعید مدنی از اعتبار نظام حکمرانی در نزد اهل علم و نظر و در بین بسیاری از مردم می کاهد.
🔸همچنین متاسفانه چنین برخوردی با فعالان سیاسی و فرهنگی در سطح کشور خصوصا برای معلمان و بازنشستگان روی داده که از آن جمله برخورد با برخی از فعالان فرهنگی گیلان بود که آنان را به ۲۰ سال و ۱۰ روز زندان و مجازات های تکمیلی نظیر دو سال پس از اجرای حکم در عضویت احزاب و گروهها و دسته جات سیاسی و اجتماعی منع شده اند. این حکم در حالی برای اینان صادر شده که هنگام اعلام آن، سه نفر از آنان بنام #عزیز_قاسم_زاده، #محمود_صدیقی_پور و #انوش_عادلی برای گذراندن حکم یک سال قبلی خود در زندان بهسر می بردند. ضمن این که #رامین_صفرنیا وکیل، عزیز قاسم زاده خواننده و #معلم_زندانی در مصاحبهای اعلام نموده که حکم یک سال زندان او به اتهام تبلیغ علیه نظام در تاریخ ۷ فروردین ۱۴۰۳ به اتمام رسیده و می بایست ۱۷ اسفند ۱۴۰۲ از زندان آزاد میشد که به دلیل عدم اعمال قانون تجمیع (مجازات اشد یا مجازات واحد) حکم آزادی ایشان اعلام نشده و گویا در روز اول اردیبهشت ۱۴۰۳ به ایشان ده روز مرخصی دادهاند در حالی که باید محکومیت ایشان پایان یافته تلقی میشد. و این در حالی است که طبق نظر و تجویز پزشکان، عزیز قاسم زاده به جهت درمان بیماری خود باید در خارج از زندان حضور داشته باشد...
🔸به هر حال این تنها نمونههایی از برخورد با فعالان مختلف سیاسی؛ فرهنگی و اجتماعی بود که در این یادداشت به آن اشاره شد و این سئوال را در ذهن افراد مطرح می کند که تا چه اندازه این برخوردها ضامن تعالی کشور و توجه به منافع ملی است و باعث حکمرانی مطلوب خواهد شد و یا برعکس؟!
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹 نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
🔹 نشانی ارتباط با کانال:
🆔 @kashowranews
🔴 قاضی شهر بین که چون لقمه شبهه میخورد...
✍ یادداشت #عزیز_قاسم_زاده پیرامون صدور حکم اعدام #توماج_صالحی
🔸صدور حکم اعدام برای توماج صالحی نه تنها کمترین خوانشی با معیارهای حقوقی ندارد، بلکه تعارض این حکم از سوی دادگاه انقلاب با رأی پشین دیوان عالی و «ارشادی» خواندنِ نقض حکم اعدام دیوان توسط دادگاه انقلاب، گواهی بر فرو ریختن همهی معیارهای حقوقی در صدور این حکم است.
🔸 اینکه هنرمندی با تولید واژهها و با صدا، کلامی اعتراضی خلق کند و خود در راستای عملیاتی کردن همان مولدات هنریش اقدام کند، با چه معیاری افساد فی الارض است و مجازات اعدام دارد؟ ضمن اینکه توماج همواره در آثار خود، رپی اجتماعی- اعتراضی را با رعایت بهداشت کلامی عرضه کرده است تا عدم رعایت عفت کلام بهانهای برای صدور چنین احکامی نباشد.
🔸 در سال ۱۴۰۰ به دنبال گسترده شدن تجمعات معلمان در سراسر کشور توماج صالحی با خواندن ترانهی «چوپ معلم» حمایت خود را از معلمان اعلام کرد. اکنون قدرشناسی اقتضا می کند معلمان هم به بانگ بلند به دفاع از او برخیزند.
🔸 متأسفانه انتظار حمایت جامعه موسیقی از توماج تقریباً انتظار ناامید کنندهای است. جز تک ستارههایی چون استاد #کیهان_کلهر که از ابتدا تا به امروز از توماج دفاع کرده است و در شرایطی که از لحظهی صدور این حکم موج گستردهی اقشار مختلف جامعه و گرایشات و سلیقههای متکثر و حتی متعارض، در دفاع از توماج صالحی و اعتراض به حکم اعدام او به اتحاد رسیدهاند، متأسفانه صدایی از جامعه موسیقی و متولیان آن به گوش نمیرسد. این سکوت مسلماً قضاوت تاریخ را با خود به همراه دارد.
🔸 درحالی که طیفها و نحلههای فکری گوناگون جامعه از صدور چنین حکمی شوکه شده و نسبت به آن اعتراض کردهاند، اکثریت جامعه هنری به طور عام و اکثریت جامعه موسیقی به طور خاص، نسبت به صدور این حکم بی تفاوت ماندهاند و این نشانهی شکاف حقیقی میان ذهنیت و عینیت آحاد جامعه با اهالی هنری دارد. در این شرایط، ظهور توماج در مقابل غیاب و بی تفاوتی هنری در ژانرهای گوناگون این جامعه نسبت به ناهنجاریها و نابرابریهای حاکم بر جامعه را باید یک اتفاق مبارک در حیات تاریخ هنری در روزگار ما دانست. توماج صالحی با اِلمانی از اعتراض، آثار هنری خود را آذین بست و خیلی زود نفوذ خود را در میان جامعه و به ویژه جوانان پیدا کرد. هنرمندی که هر نوع هزینهای را تا غایت پذیرفته و اگر به همان خواندن ترانه اعتراضی بسنده میکرد، رسالتش را انجام داده بود اما او میخواست بسیار فداکارانهتر و ایثارگرایانهتر رسالت اجتماعی خود را به پیش بَرد.
🔸 حداقل انتظار از دیگرانی که هرگز کمترین اعتراض را، نه در موضع فکری خود و نه در آثار هنری خود داشتهاند، پس از صدور حکم اعدام توماج صالحی، این است که به این حکم اعتراض کنند و اگر به این کمترین هم رضایت نمیدهند و قناعت پیشه میکنند، باید پرسید مردمی که آنها در مصاحبهها و سخنانشان خود را عاشق آنها میدانند و میخوانند، کدام مردمند و در کدام سرزمین زندگی میکنند؟ مردم خیالی آنها کجای این سرزمین هستند که رنج بیشمارشان کوچکترین عاطفهای از آنان را نمیشوراند؟
https://bit.ly/4aPhCXI
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹 نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
🔹 نشانی ارتباط با کانال:
🆔 @kashowranews
✍ یادداشت #عزیز_قاسم_زاده پیرامون صدور حکم اعدام #توماج_صالحی
🔸صدور حکم اعدام برای توماج صالحی نه تنها کمترین خوانشی با معیارهای حقوقی ندارد، بلکه تعارض این حکم از سوی دادگاه انقلاب با رأی پشین دیوان عالی و «ارشادی» خواندنِ نقض حکم اعدام دیوان توسط دادگاه انقلاب، گواهی بر فرو ریختن همهی معیارهای حقوقی در صدور این حکم است.
🔸 اینکه هنرمندی با تولید واژهها و با صدا، کلامی اعتراضی خلق کند و خود در راستای عملیاتی کردن همان مولدات هنریش اقدام کند، با چه معیاری افساد فی الارض است و مجازات اعدام دارد؟ ضمن اینکه توماج همواره در آثار خود، رپی اجتماعی- اعتراضی را با رعایت بهداشت کلامی عرضه کرده است تا عدم رعایت عفت کلام بهانهای برای صدور چنین احکامی نباشد.
🔸 در سال ۱۴۰۰ به دنبال گسترده شدن تجمعات معلمان در سراسر کشور توماج صالحی با خواندن ترانهی «چوپ معلم» حمایت خود را از معلمان اعلام کرد. اکنون قدرشناسی اقتضا می کند معلمان هم به بانگ بلند به دفاع از او برخیزند.
🔸 متأسفانه انتظار حمایت جامعه موسیقی از توماج تقریباً انتظار ناامید کنندهای است. جز تک ستارههایی چون استاد #کیهان_کلهر که از ابتدا تا به امروز از توماج دفاع کرده است و در شرایطی که از لحظهی صدور این حکم موج گستردهی اقشار مختلف جامعه و گرایشات و سلیقههای متکثر و حتی متعارض، در دفاع از توماج صالحی و اعتراض به حکم اعدام او به اتحاد رسیدهاند، متأسفانه صدایی از جامعه موسیقی و متولیان آن به گوش نمیرسد. این سکوت مسلماً قضاوت تاریخ را با خود به همراه دارد.
🔸 درحالی که طیفها و نحلههای فکری گوناگون جامعه از صدور چنین حکمی شوکه شده و نسبت به آن اعتراض کردهاند، اکثریت جامعه هنری به طور عام و اکثریت جامعه موسیقی به طور خاص، نسبت به صدور این حکم بی تفاوت ماندهاند و این نشانهی شکاف حقیقی میان ذهنیت و عینیت آحاد جامعه با اهالی هنری دارد. در این شرایط، ظهور توماج در مقابل غیاب و بی تفاوتی هنری در ژانرهای گوناگون این جامعه نسبت به ناهنجاریها و نابرابریهای حاکم بر جامعه را باید یک اتفاق مبارک در حیات تاریخ هنری در روزگار ما دانست. توماج صالحی با اِلمانی از اعتراض، آثار هنری خود را آذین بست و خیلی زود نفوذ خود را در میان جامعه و به ویژه جوانان پیدا کرد. هنرمندی که هر نوع هزینهای را تا غایت پذیرفته و اگر به همان خواندن ترانه اعتراضی بسنده میکرد، رسالتش را انجام داده بود اما او میخواست بسیار فداکارانهتر و ایثارگرایانهتر رسالت اجتماعی خود را به پیش بَرد.
🔸 حداقل انتظار از دیگرانی که هرگز کمترین اعتراض را، نه در موضع فکری خود و نه در آثار هنری خود داشتهاند، پس از صدور حکم اعدام توماج صالحی، این است که به این حکم اعتراض کنند و اگر به این کمترین هم رضایت نمیدهند و قناعت پیشه میکنند، باید پرسید مردمی که آنها در مصاحبهها و سخنانشان خود را عاشق آنها میدانند و میخوانند، کدام مردمند و در کدام سرزمین زندگی میکنند؟ مردم خیالی آنها کجای این سرزمین هستند که رنج بیشمارشان کوچکترین عاطفهای از آنان را نمیشوراند؟
https://bit.ly/4aPhCXI
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹 نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
🔹 نشانی ارتباط با کانال:
🆔 @kashowranews
Telegraph
قاضی شهر بین که چون لقمه شبهه میخورد... (پیرامون صدور حکم اعدام توماج صالحی)
صدور حکم اعدام برای توماج صالحی نه تنها کمترین خوانشی با معیارهای حقوقی ندارد، بلکه تعارض این حکم از سوی دادگاه انقلاب با رأی پشین دیوان عالی و «ارشادی» خواندنِ نقض حکم اعدام دیوان توسط دادگاه انقلاب، گواهی بر فرو ریختن همهی معیارهای حقوقی در صدور این حکم…
🔴 خبر فوری
با پایان ۱۰ روز مرخصی درمانی #عزیز_قاسم_زاده به زندان لاکان رشت بازگشت
🔸امروز سه شنبه ۱۱ اردیبهشت و با پایان ۱۰ روز مرخصی درمانی عزیز قاسمزاده، این هنرمند و فعال صنفی فرهنگیان گیلان به #زندان_لاکان_رشت بازگشت.
🔸شایان ذکر است زندان این خواننده و معلم در تاریخ ۱۷ اسفند ۱۴۰۲ به پایان رسیده و او به دلیل انجام نشدن قانون تجمیع، علیرغم نیاز به ادامهی درمان، مشغول گذران حبس اضافه میباشد.
🔸🔸 #شورای_هماهنگی_تشکلهای_صنفی_فرهنگیان_ایران از مسؤلان قضایی انتظار دارد که طبق قانون، با تجمیع پرونده و آزادی همیشگی این معلم هنرمند، شرایطی پیش آورند تا روند درمان او بیرون زندان با آرامش انجام شود.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
با پایان ۱۰ روز مرخصی درمانی #عزیز_قاسم_زاده به زندان لاکان رشت بازگشت
🔸امروز سه شنبه ۱۱ اردیبهشت و با پایان ۱۰ روز مرخصی درمانی عزیز قاسمزاده، این هنرمند و فعال صنفی فرهنگیان گیلان به #زندان_لاکان_رشت بازگشت.
🔸شایان ذکر است زندان این خواننده و معلم در تاریخ ۱۷ اسفند ۱۴۰۲ به پایان رسیده و او به دلیل انجام نشدن قانون تجمیع، علیرغم نیاز به ادامهی درمان، مشغول گذران حبس اضافه میباشد.
🔸🔸 #شورای_هماهنگی_تشکلهای_صنفی_فرهنگیان_ایران از مسؤلان قضایی انتظار دارد که طبق قانون، با تجمیع پرونده و آزادی همیشگی این معلم هنرمند، شرایطی پیش آورند تا روند درمان او بیرون زندان با آرامش انجام شود.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
🔴 #خبر_فوری
لحظاتی پیش #عزیز_قاسم_زاده از زندان لاکان رشت به مرخصی درمانی اعزام شد.
قرار است از این معلم و خواننده زندانی، نمونه برداری پروستات برای ادامه درمان او صورت گیرد.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
لحظاتی پیش #عزیز_قاسم_زاده از زندان لاکان رشت به مرخصی درمانی اعزام شد.
قرار است از این معلم و خواننده زندانی، نمونه برداری پروستات برای ادامه درمان او صورت گیرد.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
🔴 بهار زخمیِ این باغ، دلکش است هنوز
اگرچه نغمه به لب خشک شد هزاران را
بهوش باش که خونریزیِ خزان کوشد
که روحِ باغ فرامُش کند بهاران را.
🔺#معلمان_زندانی
#رسول_بداقی
#هاشم_خواستار
#جواد_لعلمحمدی
#محمدحسین_سپهری
#عزیز_قاسم_زاده
#محمود_ملاکی
#اصغر_امیرزادگان
#احمد_علیزاده
#ناهید_شیرپیشه
#زینب_همرنگ
#محمد_صادقی
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
اگرچه نغمه به لب خشک شد هزاران را
بهوش باش که خونریزیِ خزان کوشد
که روحِ باغ فرامُش کند بهاران را.
🔺#معلمان_زندانی
#رسول_بداقی
#هاشم_خواستار
#جواد_لعلمحمدی
#محمدحسین_سپهری
#عزیز_قاسم_زاده
#محمود_ملاکی
#اصغر_امیرزادگان
#احمد_علیزاده
#ناهید_شیرپیشه
#زینب_همرنگ
#محمد_صادقی
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
🔴 #خبر_فوری
صبح امروز سه شنبه ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳ #عزیز_قاسم_زاده خواننده و #معلم_زندانی در بیمارستان آریا رشت مورد عمل نمونه برداری پروستات قرار گرفت و اکنون حال عمومی این خواننده و فعال صنفی معلمان مساعد است.
#شورای_هماهنگی_تشکلهای_صنفی_فرهنگیان_ایران با تاکید بر ضرورت آزادی کامل و همیشگی ایشان که علیرغم پایان مدت محکومیت یک سال حبس، همچنان محقق نشده و با مرخصی درمانی موفق به ادامه درمان خود شدند؛ برای ایشان آرزوی سلامتی و بهبودی دارد.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
صبح امروز سه شنبه ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳ #عزیز_قاسم_زاده خواننده و #معلم_زندانی در بیمارستان آریا رشت مورد عمل نمونه برداری پروستات قرار گرفت و اکنون حال عمومی این خواننده و فعال صنفی معلمان مساعد است.
#شورای_هماهنگی_تشکلهای_صنفی_فرهنگیان_ایران با تاکید بر ضرورت آزادی کامل و همیشگی ایشان که علیرغم پایان مدت محکومیت یک سال حبس، همچنان محقق نشده و با مرخصی درمانی موفق به ادامه درمان خود شدند؛ برای ایشان آرزوی سلامتی و بهبودی دارد.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
🔴 پیرامون تبلیغ علیه نظام، اتهام عمومی اغلب کنشگران صنفی و مدنی و سیاسی
✍ #عزیز_قاسم_زاده
اکثر کسانی که تجربه زندان را داشته اند چه فعال صنفی باشند یا فعال سیاسی و یا فعال مدنی و رسانه ای و.... اگر نگوییم اتهام تبلیغ علیه نظام علیه همه آنها اعمال شده،دست کم به اکثریت آنها این عنوان اتهامی، اطلاق شده است.اما حقیقت این است که کارگزاران و دست اندرکاران نظام آنگونه که خود علیه خود قیام نموده اند و انواع و اقسام تبلیغات را در حق خود روا دانسته اند،اساسا نیاز به تبلیغی علیه خود از سوی مخالفانشان ندارند.فعالان محیط زیست هشدار می دهند که نقطه کوهستان جنوبی مشهد را تخریب نکنید و جاده سازی نکنید اما بدون توجه به این هشدارها به کارشان ادامه دادند و نتیجه سیل دهشتناک دیروز در مشهد بود که جان چند هم وطن ما را همراه تخریب ها و خسارات بسیار گرفت.به مسجدی در اصفهان هجوم می برند که به جای اینکه پشت سر امام جماعت مقبول خودتان نماز بخوانید پشت سر امام جماعتی که ما تعیین می کنیم، نماز بخوانید. یعنی جهش از حجاب اجباری به نماز اجباری. از اولین اختلاسی که صورت گرفت و جامعه انتظار داشت این روند باید به تدریج متوقف شود اما بالعکس شتاب اختلاس ها طی سالهای اخیر هم به لحاظ تنوع و گونه شناسی اختلاس و هم به لحاظ میزان کمی، سیر نجومی را طی کرد.در انتخابات همیشه مرسوم چنین بود که با حذف همه مخالفان نظام، بین خودی ها رقابتی حداقلی صورت بگیرد اما آن هم به تدریج،به امری زایل و زائد تبدیل شد و بالکل تعطیل شد.جانبازان شیمیایی که دنبال عدم تامین داروهای نایاب و گران قیمت،دست به اعتراضی می زنند با ضرب و شتم از آنها پذیرایی می شود.کارگران و معلمان که در گفتمان های رسمی تجلیل می شوند،به محض مطالبه صنفی دارای پرونده امنیتی می شوند یا در خیابان ها سرکوب می شوند.اعتراض در هر قالب قلمی و کلامی حتی حداقلی و در حد مشاوره برای حل مشکلات این نظام از سوی خودی ها هم تحمل نمی شود و به توطئه و خاستگاه دشمن و نفوذ آنها تعبیر می گردد.دختران و زنان را به شکل های مختلف در خیابان می زنند و علی رغم بازخوردهای بسیار منفی آن در جامعه ،در صورت انتشار آن تصاویر،گفته می شود آن مامور خاطی مجازات می شود.اما این رذیله نه تنها متوقف نمی شود، بلکه با شتاب بیشتر ادامه می یابد.در شرایطی که این نظام، انواع و اقسام بحران ها را در حوزه اقتصاد و اجتماع و فرهنگ و محیط زیست تجربه می کند،اساسا نمی پذیرد که با چند نفر کارشناس خبره این حوزه ها گفتگو کند تا از بحران های خود بکاهد،اگر جامعه شناسی تحلیلی علمی از شرایط جامعه ارائه دهد و خبر از وقوع شکاف های قومی،فکری و عقیدتی و فرهنگی در جامعه بر اثر ناکار آمدی سیاست ها دهد، به جای تغییر رویکردها،صاحب اندیشه باید به واسطه صرفا توصیف وضعیت موجود، مجازات شود.اگر خواننده ای با تولید کلام و واژه به مخالفت با سیاست های حکومتی بپردازد، به اعدام محکوم می شود و بعد که جامعه تمام قد در برابر این حکم می ایستد،بالاترین راس قوه قضاییه می گوید: قضات باید ابعاد داخلی و بین الملی احکام را لحاظ کنند.امام جمعه ای بعد از افشای مسئله زمین خواری اول به تمام منکر آن می شود و آن را به توطئه دشمنان نسبت می دهد بعد که اسنادش منتشر می شود موضوع را به سو استفاده نزدیکان خود تقلیل می دهد و بعد در میان این همه بازخوردهای منفی دوباره به نماز جمعه می رود تا راه تقوی و پرهیزکاری و تهجد و قناعت و رضایت را به همگان بیاموزد.هواپیمای اوکراینی ساقط می شود و ۱۷۶ انسان بی گناه قربانی می شوند،از خلبان تا کارشناس های به اصطلاح در این حوزه را به «بنگاه بانگ و رنگ» می آورند تا ثابت کنند،امکان ندارد این هواپیما با موشک ساقط شده باشد.خلبان مورد وثوق که کاپیتان و مهندس پرواز است مدعی می شود آسمان ایران برای تمام خطوط هوایی امن است و سقوط هواپیمای مسافربری اوکراینی هیچ ارتباطی به تنشهای موجود بین ایران و آمریکا ندارد.بنابر شواهد انفجاری در داخل رخ نداده و موتور هواپیما آتش گرفته که احتمالا خلبان نتوانسته آن را کنترل کند چهار روز بعد اطلاعیه رسمی صادر می شود که با خطای انسانی هواپیما اوکراینی ساقط شده است.به راستی چنین نظامی با چنین رویکردی اساسا چه نیازی به تبلیغ علیه خود دارد وقتی با تمام قوا برای تبلیغ علیه خود هر روز برنامه تازه تری دارد؟!
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
✍ #عزیز_قاسم_زاده
اکثر کسانی که تجربه زندان را داشته اند چه فعال صنفی باشند یا فعال سیاسی و یا فعال مدنی و رسانه ای و.... اگر نگوییم اتهام تبلیغ علیه نظام علیه همه آنها اعمال شده،دست کم به اکثریت آنها این عنوان اتهامی، اطلاق شده است.اما حقیقت این است که کارگزاران و دست اندرکاران نظام آنگونه که خود علیه خود قیام نموده اند و انواع و اقسام تبلیغات را در حق خود روا دانسته اند،اساسا نیاز به تبلیغی علیه خود از سوی مخالفانشان ندارند.فعالان محیط زیست هشدار می دهند که نقطه کوهستان جنوبی مشهد را تخریب نکنید و جاده سازی نکنید اما بدون توجه به این هشدارها به کارشان ادامه دادند و نتیجه سیل دهشتناک دیروز در مشهد بود که جان چند هم وطن ما را همراه تخریب ها و خسارات بسیار گرفت.به مسجدی در اصفهان هجوم می برند که به جای اینکه پشت سر امام جماعت مقبول خودتان نماز بخوانید پشت سر امام جماعتی که ما تعیین می کنیم، نماز بخوانید. یعنی جهش از حجاب اجباری به نماز اجباری. از اولین اختلاسی که صورت گرفت و جامعه انتظار داشت این روند باید به تدریج متوقف شود اما بالعکس شتاب اختلاس ها طی سالهای اخیر هم به لحاظ تنوع و گونه شناسی اختلاس و هم به لحاظ میزان کمی، سیر نجومی را طی کرد.در انتخابات همیشه مرسوم چنین بود که با حذف همه مخالفان نظام، بین خودی ها رقابتی حداقلی صورت بگیرد اما آن هم به تدریج،به امری زایل و زائد تبدیل شد و بالکل تعطیل شد.جانبازان شیمیایی که دنبال عدم تامین داروهای نایاب و گران قیمت،دست به اعتراضی می زنند با ضرب و شتم از آنها پذیرایی می شود.کارگران و معلمان که در گفتمان های رسمی تجلیل می شوند،به محض مطالبه صنفی دارای پرونده امنیتی می شوند یا در خیابان ها سرکوب می شوند.اعتراض در هر قالب قلمی و کلامی حتی حداقلی و در حد مشاوره برای حل مشکلات این نظام از سوی خودی ها هم تحمل نمی شود و به توطئه و خاستگاه دشمن و نفوذ آنها تعبیر می گردد.دختران و زنان را به شکل های مختلف در خیابان می زنند و علی رغم بازخوردهای بسیار منفی آن در جامعه ،در صورت انتشار آن تصاویر،گفته می شود آن مامور خاطی مجازات می شود.اما این رذیله نه تنها متوقف نمی شود، بلکه با شتاب بیشتر ادامه می یابد.در شرایطی که این نظام، انواع و اقسام بحران ها را در حوزه اقتصاد و اجتماع و فرهنگ و محیط زیست تجربه می کند،اساسا نمی پذیرد که با چند نفر کارشناس خبره این حوزه ها گفتگو کند تا از بحران های خود بکاهد،اگر جامعه شناسی تحلیلی علمی از شرایط جامعه ارائه دهد و خبر از وقوع شکاف های قومی،فکری و عقیدتی و فرهنگی در جامعه بر اثر ناکار آمدی سیاست ها دهد، به جای تغییر رویکردها،صاحب اندیشه باید به واسطه صرفا توصیف وضعیت موجود، مجازات شود.اگر خواننده ای با تولید کلام و واژه به مخالفت با سیاست های حکومتی بپردازد، به اعدام محکوم می شود و بعد که جامعه تمام قد در برابر این حکم می ایستد،بالاترین راس قوه قضاییه می گوید: قضات باید ابعاد داخلی و بین الملی احکام را لحاظ کنند.امام جمعه ای بعد از افشای مسئله زمین خواری اول به تمام منکر آن می شود و آن را به توطئه دشمنان نسبت می دهد بعد که اسنادش منتشر می شود موضوع را به سو استفاده نزدیکان خود تقلیل می دهد و بعد در میان این همه بازخوردهای منفی دوباره به نماز جمعه می رود تا راه تقوی و پرهیزکاری و تهجد و قناعت و رضایت را به همگان بیاموزد.هواپیمای اوکراینی ساقط می شود و ۱۷۶ انسان بی گناه قربانی می شوند،از خلبان تا کارشناس های به اصطلاح در این حوزه را به «بنگاه بانگ و رنگ» می آورند تا ثابت کنند،امکان ندارد این هواپیما با موشک ساقط شده باشد.خلبان مورد وثوق که کاپیتان و مهندس پرواز است مدعی می شود آسمان ایران برای تمام خطوط هوایی امن است و سقوط هواپیمای مسافربری اوکراینی هیچ ارتباطی به تنشهای موجود بین ایران و آمریکا ندارد.بنابر شواهد انفجاری در داخل رخ نداده و موتور هواپیما آتش گرفته که احتمالا خلبان نتوانسته آن را کنترل کند چهار روز بعد اطلاعیه رسمی صادر می شود که با خطای انسانی هواپیما اوکراینی ساقط شده است.به راستی چنین نظامی با چنین رویکردی اساسا چه نیازی به تبلیغ علیه خود دارد وقتی با تمام قوا برای تبلیغ علیه خود هر روز برنامه تازه تری دارد؟!
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews