بیانیهی #انجمنصنفیفرهنگیان_خراسانشمالی در محکومیت تبعید همکار فرهنگی و عضو هیات مدیره انجمن
@Anjoman_senfi_farhangian_kh_sh
#صفحه۱
« بنام خداوند جان و خرد »
معلمی شغل انبیاست!!
معلم چراغ هدایت است!
معلم چون شمع میسوزد و...!
معلم برای جامعه اسوه و نمونه است!
معلمی شغلی شریف است!
و...!
از همان کودکی بارها و بارها با این جملات زیبا، با مفهوم اغوا کننده گوشمان آشنا شده است و بارها شعارهایی وزین و پرمحتوی ازین دست، بر در و دیوار اماکن فرهنگی، ادارات و مدارس آموزش وپرورش، نشریات و رسانه ها دیده و خوانده ایم.
چه ستایشها در زبان از شغل معلمی در سمینارها و همایشها و نشستها و... که نمیشود و چه بسا خیلی از معلمین فعلی در دوره های آموزشی به طمع کسب درجات علیه معلمی و جایگاه رفیعی در جامعه تمام هم و غم خویش را بر چنین مداری چیده اند تا به شغل شریف معلمی نایل آیند!
در یک کلام از هول حلیم خود را به دیگ افکنده اند!
واقعا بدست کدام بدخواه و دشمن میتوانستیم چنین جایگاه متزلزلی را برای آموزش وپرورش و معلمین و درنتیجه برای کل جامعه رقم بزنیم!؟
جایگاه منزلتی معلم به جایی رسیده که روزی نیست شاهد یا شنونده تهدید و ضرب و جرح معلمی بدست دانش آموزی یا خاندان دانش آموزان نباشیم!
وضعیت معیشتی معلم را تا بدانجا تخربب کرده ایم که هنوز ماه آغاز نشده، چشم براه آخر ماه دیگر است تا شاید روزهای دلهره زودتر سپری شوند و درین میانه کمتر شرمسار خانواده و طلبکار و بانک و.... گردد و آخر ماه بتواند چند تا از وعده های سرخرمن خویش را جوابگو شود!
معلمی که بامید نقشی اولیا گونه ، قدم در چنین مسیری گذاشته، ناچارا برای کمتر کردن شرمساری اش، مجبورست درکنار معلمی، به مشاغلی چون کارگری، مغازه داری، راننندگی، بنگاه داری، پادوی و هر شغلی که برایش ممکن شود، روی آورد تا بلکه از پس گذران و هزینه های زندگی اش برآید.
اندر گرفتاریها و زخمهای معلمی حکایت بسیارست و از توجه به شان و جایگاهش از طرف مسئولین کمترین نشانی نیست، پس بهتر همان که بگذاریم و بگذریم.
مهر و آبان ماه ۱۳۹۷ برای فرهنگیان خراسان شمالی یادآور حکایتهای تلخ و ناگواریست.
در پی اعلام تحصن فرهنگیان از سوی #شورایهماهنگی_تشکلهایصنفی_فرهنگیانایران برای اعتراض و درخواست مطالبات صنفی فرهنگی، هفت نفر از معلمان فعال و عضوانجمن صنفی بازداشت شدند.
نهاد بازداشت کننده اداره اطلاعات استان خراسان شمالی بود ولی بی شک تحریک و تهییج #حراستهایآموزشوپرورش در اداره کل و ادارات شهرستانها در چنین تصمیمی تاثیر بسیاری داشته است!
فقط کافیست سری به اداره رسیدگی به تخلفات کارکنان آموزش وپرورش بزنید و آماری از همکاران فراخوانده به هیات بدوی تخلفات در سال ۱۳۹۶ و ۹۷ بگیرید که با اصرار و شکایت #حراستهایآموزشوپرورش برایشان پرونده سازی شده است. غالب پرونده های این دوره مربوط میشوند به فرهنگیانی که در فضای مجازی یا در میدان اعتراضات صنفی فعال بوده اند.
همگی با یک هدف فراخوانده شده اند، تهدید به اینکه حضور در تجمعات صنفی غیر قانونیست و همکاری با اعضای انجمن صنفی فرهنگیان استان برایتان دردسر ساز میشود و...! البته این شکل برخورد مختص این استان نبوده گرچه از همه جا پر رنگتر بوده است.
باید ازین نظر به #حراست اموزش وپرورش شادباش گفت چرا که با تهدید و فشار انها برای تعدادی از معلمان پیگیرحقوق صنفی و دلسوز،پرونده هایی گشوده شد.
از میان دهها پرونده ای که باشکایت حراستها به هیات تخلفات آموزش و پرورش خراسان شمالی تشکیل شده است، بدون استناد به موارد قانونی و بدون دادن هیچ نسخه ای از محتویات پرونده به متهمین، #محمدرضا_رمضانزاده و #حسینرمضانپور و #سعیدحقپرست از طرف هیات بدوی تخلفات اداری آموزش و پرورش استان حکم محکومیت گرفتهاند.
سعید حقپرست: #توبیخکتبی درج در پرونده!
حسین رمضانپور: #تغییرجغرافیاییمحلخدمت!
محمدرضا رمضانزاده: #بازنشستگیپیشازموعد با کسر #یکگروه!
پس از صدور رای توسط هیات بدوی و مراجعه محکومین برای دلایل و مصادیق جرم چنین احکامی، آنها معترف بودند که حراست مارا تحت فشار دارد و حتی به نوعی مارا متهم به مماشات با فرهنگیان این پرونده ها میکنند.
در زمان مقرر اعتراضیه #حسینرمضانپور و #محمدرضا_رمضانزاده تقدیم هیات تجدید نظر رسیدگی به تخلفات اداری کارکنان آموزش و پرورش گردید.
در مراجعه حضوری #محمدرضا_رمضانزاده، شهریور ۹۸، برای دفاع از اتهامات، بادرخواست کپی و رونوشت از محتویات پرونده،به بهانه محرمانه بودن پرونده، هیات تجدید نظر از ارایه پرونده و کپی مستندات خودداری میکند.
چطور میشود متهمی بدون داشتن حتی یک برگه مستندات داخل پرونده از خود دفاع نماید.
🆔: @kashowra
👇 #ادامهدرصفحه۲ 👇
@Anjoman_senfi_farhangian_kh_sh
#صفحه۱
« بنام خداوند جان و خرد »
معلمی شغل انبیاست!!
معلم چراغ هدایت است!
معلم چون شمع میسوزد و...!
معلم برای جامعه اسوه و نمونه است!
معلمی شغلی شریف است!
و...!
از همان کودکی بارها و بارها با این جملات زیبا، با مفهوم اغوا کننده گوشمان آشنا شده است و بارها شعارهایی وزین و پرمحتوی ازین دست، بر در و دیوار اماکن فرهنگی، ادارات و مدارس آموزش وپرورش، نشریات و رسانه ها دیده و خوانده ایم.
چه ستایشها در زبان از شغل معلمی در سمینارها و همایشها و نشستها و... که نمیشود و چه بسا خیلی از معلمین فعلی در دوره های آموزشی به طمع کسب درجات علیه معلمی و جایگاه رفیعی در جامعه تمام هم و غم خویش را بر چنین مداری چیده اند تا به شغل شریف معلمی نایل آیند!
در یک کلام از هول حلیم خود را به دیگ افکنده اند!
واقعا بدست کدام بدخواه و دشمن میتوانستیم چنین جایگاه متزلزلی را برای آموزش وپرورش و معلمین و درنتیجه برای کل جامعه رقم بزنیم!؟
جایگاه منزلتی معلم به جایی رسیده که روزی نیست شاهد یا شنونده تهدید و ضرب و جرح معلمی بدست دانش آموزی یا خاندان دانش آموزان نباشیم!
وضعیت معیشتی معلم را تا بدانجا تخربب کرده ایم که هنوز ماه آغاز نشده، چشم براه آخر ماه دیگر است تا شاید روزهای دلهره زودتر سپری شوند و درین میانه کمتر شرمسار خانواده و طلبکار و بانک و.... گردد و آخر ماه بتواند چند تا از وعده های سرخرمن خویش را جوابگو شود!
معلمی که بامید نقشی اولیا گونه ، قدم در چنین مسیری گذاشته، ناچارا برای کمتر کردن شرمساری اش، مجبورست درکنار معلمی، به مشاغلی چون کارگری، مغازه داری، راننندگی، بنگاه داری، پادوی و هر شغلی که برایش ممکن شود، روی آورد تا بلکه از پس گذران و هزینه های زندگی اش برآید.
اندر گرفتاریها و زخمهای معلمی حکایت بسیارست و از توجه به شان و جایگاهش از طرف مسئولین کمترین نشانی نیست، پس بهتر همان که بگذاریم و بگذریم.
مهر و آبان ماه ۱۳۹۷ برای فرهنگیان خراسان شمالی یادآور حکایتهای تلخ و ناگواریست.
در پی اعلام تحصن فرهنگیان از سوی #شورایهماهنگی_تشکلهایصنفی_فرهنگیانایران برای اعتراض و درخواست مطالبات صنفی فرهنگی، هفت نفر از معلمان فعال و عضوانجمن صنفی بازداشت شدند.
نهاد بازداشت کننده اداره اطلاعات استان خراسان شمالی بود ولی بی شک تحریک و تهییج #حراستهایآموزشوپرورش در اداره کل و ادارات شهرستانها در چنین تصمیمی تاثیر بسیاری داشته است!
فقط کافیست سری به اداره رسیدگی به تخلفات کارکنان آموزش وپرورش بزنید و آماری از همکاران فراخوانده به هیات بدوی تخلفات در سال ۱۳۹۶ و ۹۷ بگیرید که با اصرار و شکایت #حراستهایآموزشوپرورش برایشان پرونده سازی شده است. غالب پرونده های این دوره مربوط میشوند به فرهنگیانی که در فضای مجازی یا در میدان اعتراضات صنفی فعال بوده اند.
همگی با یک هدف فراخوانده شده اند، تهدید به اینکه حضور در تجمعات صنفی غیر قانونیست و همکاری با اعضای انجمن صنفی فرهنگیان استان برایتان دردسر ساز میشود و...! البته این شکل برخورد مختص این استان نبوده گرچه از همه جا پر رنگتر بوده است.
باید ازین نظر به #حراست اموزش وپرورش شادباش گفت چرا که با تهدید و فشار انها برای تعدادی از معلمان پیگیرحقوق صنفی و دلسوز،پرونده هایی گشوده شد.
از میان دهها پرونده ای که باشکایت حراستها به هیات تخلفات آموزش و پرورش خراسان شمالی تشکیل شده است، بدون استناد به موارد قانونی و بدون دادن هیچ نسخه ای از محتویات پرونده به متهمین، #محمدرضا_رمضانزاده و #حسینرمضانپور و #سعیدحقپرست از طرف هیات بدوی تخلفات اداری آموزش و پرورش استان حکم محکومیت گرفتهاند.
سعید حقپرست: #توبیخکتبی درج در پرونده!
حسین رمضانپور: #تغییرجغرافیاییمحلخدمت!
محمدرضا رمضانزاده: #بازنشستگیپیشازموعد با کسر #یکگروه!
پس از صدور رای توسط هیات بدوی و مراجعه محکومین برای دلایل و مصادیق جرم چنین احکامی، آنها معترف بودند که حراست مارا تحت فشار دارد و حتی به نوعی مارا متهم به مماشات با فرهنگیان این پرونده ها میکنند.
در زمان مقرر اعتراضیه #حسینرمضانپور و #محمدرضا_رمضانزاده تقدیم هیات تجدید نظر رسیدگی به تخلفات اداری کارکنان آموزش و پرورش گردید.
در مراجعه حضوری #محمدرضا_رمضانزاده، شهریور ۹۸، برای دفاع از اتهامات، بادرخواست کپی و رونوشت از محتویات پرونده،به بهانه محرمانه بودن پرونده، هیات تجدید نظر از ارایه پرونده و کپی مستندات خودداری میکند.
چطور میشود متهمی بدون داشتن حتی یک برگه مستندات داخل پرونده از خود دفاع نماید.
🆔: @kashowra
👇 #ادامهدرصفحه۲ 👇
🔊🔊 #دستبردوتغییراتاحکامفرهنگیان_اسفند۹۸ وبیانیه #شورایهماهنگی_تشکلهایصنفی_فرهنگیانایران درین خصوص
از طولانی بودن متن نرنجید وباحوصله بخوانید.
#صفحه۱از۳
به نام خداوند جان و خرد
🔻 کلید واژه و خمیرمایه اصلی قانون اساسی، قوانین بالادستی، قوانین عادی، سخنرانی ها، خطابه ها، خطبه ها، شعارهای تبلیغاتی و انتخاباتی، همه و همه، واژه «عدالت» و مترادفات آن است. نردبان مناصب و اسب راهوار رسیدن به کرسی های مجلس هم همین مفهوم است. دولت، مجلس و سایر ارکان حاکمیتی، مدعی تلاش بی وقفه و فداکارانه برای ترویج عدالت هستند.
🔻گویی در میهن ما همه خلق شده اند تا این مفهوم زیبا و انسانی را عینیت ببخشند. چه بسا اگر به همین گفتن ها و نوشتن ها قناعت می شد، کشور ما ضمن خودکفایی، قادر بود تولیدات خود دراین زمینه را به همه کرات آسمانی صادر نماید. اما آنجا که پای عمل به میدان میآید، کالابرگ آن در هیچ بازاری یافت نمی شود. اینجاست که هرنهادی توپ را به زمین دیگری میاندازد؛ پرتقال فروش ماجرا، مفقودالاثر می گردد؛ مطالبه آن از نگاه نیروهای امنیتی و حوزه قضایی، با تشویش اذهان عمومی و تبلیغ علیه مبانی نظام، مفهومی یکسان پیدا می کند؛ مطالبه گران آن به نشان حبس، داغ تبعید و افتخار بازنشستگی زودرس مفتخر می شوند و ردای همنوایی با دشمن بر دوش سرنوشت خواهندگان آن افکنده می شود. شاهد مثال :
۱. ماده ۲۹ قانون برنامه پنج ساله ششم توسعه با کلماتی که محتاج هیچ گونه استفساریه نیست، دولت را مکلف نموده است : «طی سال اول اجرای قانون برنامه (۱۳۹۶) نسبت به راهاندازی سامانه ثبت حقوق و مزایا اقدام کند و امکان تجمیع کلیه پرداختها به مقامات، رؤسا، مدیران کلیه دستگاهها و ... را فرهم آورد...»
همچنین در️ماده 30 قانون برنامه پنج ساله ششم توسعه آمده است : «دولت مکلف است بررسیهای لازم جهت برقراری عدالت در نظام پرداخت، رفع تبعیض و متناسبسازی دریافتها و برخورداری از امکانات شاغلین، بازنشستگان و مستمریبگیران کشوری و لشکری سنوات مختلف را انجام دهد.»
آیا با میکروسکوب های فوق پیشرفته هم می توان اثری از اجرای حداقلی این دو ماده قانونی پیداکرد؟ وقتی دولت به عنوان مجری قانون به سادگی از اجرای آن چشم می پوشد، ازعامه مردم چه انتظاری می توان داشت؟ آیا استنکاف دولت از این مواد قانونی که شفافیت، عدالت و سالم سازی، هدف اصلی آنهاست، بیانگر آن نیست که به دلیل پاک نبودن حسابش از محاسبه، باک داشته است؟
۲. معاون رئیس جمهور و رییس سازمان مدیریت و برنامه ریزی در تاریخ ۳۰ بهمن ۱۳۹۸ طی بخشنامه شماره 696488 به وزارتخانه ها و نهادهای اجرایی، یادآوری می کند : دستگاه هایی که به دلیل فقدان اعتبار لازم تا کنون نتوانسته اند اقزایش تا ۵۰ درصد موضوع فصل دهم قانون مدیریت خدمات کشوری را در حقوق کارکنان خود اعمال کنند، درصورت وجود امکان مالی در اعتبارات موجود آنها (نه ازطریق بودجه جدید و مختص این طرح) می توانند مانند دستگاه هایی که از سالها پیش به این کار مبادرت ورزیده اند، اقدام نمایند. (نقل به مضمون)
🔻از این دستورالعمل، سه نکته مهم به عنوان سرنخ بی عدالتی های موجود درحقوق کارکنان دولت وبویژه بازنشستگان عزیز نمایان می شود :
الف) وزارتخانه هایی که تمکن مالی داشته اندبه صورت چراغ خاموش وبدون آنکه رسانه ملی حتی یکبار به آنها اشاره کند، از سالها پیش با چراغ سبز دولت و تحت نظارت شعاری نهادهای نظارتی، افزایش ۵۰ درصدی را عملیاتی کرده اند اما وزارتخانه ها و سازمان هایی که در بودجه آنها این قابلیت وجود نداشته است، درطول این سالها از افزایش مزبور، محروم بوده اند. به عبارتی دولت پیشین و کنونی برخلاف تمام شعارهای خود، رسما و آگاهانه سنگ زیربنای این بی عدالتی دولتی و سازمان یافته را بنا نهاده اند و تمام شعارهای آنها در زمینه تلاش برای تحقق عدالت در حقوق و مزایای کارکنان دولت، فریب رسمی و بازی با شعور مردم بوده است.
ب) عدم اجرای این قانون در برخی وزارتخانه ها ضمن ایجاد تفاوت در پایه حقوقی کارکنان ازسالها پیش و تثبیت تبعیض و بی عدالتی رسمی، سبب شده است افزایش حقوق متداول سالیانه نیز همواره تحت الشعاع این اصل بی اصالت و این پایه حقوق متفاوت باشد و فاصله بین دریافتی های کارکنان دولت، پیوسته و سال به سال درحال ترفیع درجه باشد. البته در این گلریزان گزینشی و عدالت سلیقه ای که معاون رییس جمهور و رییس سازمان مدیریت و برنامه ریزی، جناب دکتر نوبخت درآن نقشی بی همتا و اساسی داشته، سهم بازنشستگان فرهنگی همواره خالی تر از پوچ بوده و در دستان عملکرد دولت برای آنها جز فقر تحمیلی، تحفه ای دیگر وجود نداشته است. آنگونه بازنشستگان فرهنگی حتی نسبت همکاران شاغل خود نیز بشدت با تبعیض و تفاوت دریافتی مواجه هستند.
پ) نمایان می شود که رسانه ملی
http://tttttt.me/kashowra
👇👇 #ادامهدرصفحه۲👇👇
از طولانی بودن متن نرنجید وباحوصله بخوانید.
#صفحه۱از۳
به نام خداوند جان و خرد
🔻 کلید واژه و خمیرمایه اصلی قانون اساسی، قوانین بالادستی، قوانین عادی، سخنرانی ها، خطابه ها، خطبه ها، شعارهای تبلیغاتی و انتخاباتی، همه و همه، واژه «عدالت» و مترادفات آن است. نردبان مناصب و اسب راهوار رسیدن به کرسی های مجلس هم همین مفهوم است. دولت، مجلس و سایر ارکان حاکمیتی، مدعی تلاش بی وقفه و فداکارانه برای ترویج عدالت هستند.
🔻گویی در میهن ما همه خلق شده اند تا این مفهوم زیبا و انسانی را عینیت ببخشند. چه بسا اگر به همین گفتن ها و نوشتن ها قناعت می شد، کشور ما ضمن خودکفایی، قادر بود تولیدات خود دراین زمینه را به همه کرات آسمانی صادر نماید. اما آنجا که پای عمل به میدان میآید، کالابرگ آن در هیچ بازاری یافت نمی شود. اینجاست که هرنهادی توپ را به زمین دیگری میاندازد؛ پرتقال فروش ماجرا، مفقودالاثر می گردد؛ مطالبه آن از نگاه نیروهای امنیتی و حوزه قضایی، با تشویش اذهان عمومی و تبلیغ علیه مبانی نظام، مفهومی یکسان پیدا می کند؛ مطالبه گران آن به نشان حبس، داغ تبعید و افتخار بازنشستگی زودرس مفتخر می شوند و ردای همنوایی با دشمن بر دوش سرنوشت خواهندگان آن افکنده می شود. شاهد مثال :
۱. ماده ۲۹ قانون برنامه پنج ساله ششم توسعه با کلماتی که محتاج هیچ گونه استفساریه نیست، دولت را مکلف نموده است : «طی سال اول اجرای قانون برنامه (۱۳۹۶) نسبت به راهاندازی سامانه ثبت حقوق و مزایا اقدام کند و امکان تجمیع کلیه پرداختها به مقامات، رؤسا، مدیران کلیه دستگاهها و ... را فرهم آورد...»
همچنین در️ماده 30 قانون برنامه پنج ساله ششم توسعه آمده است : «دولت مکلف است بررسیهای لازم جهت برقراری عدالت در نظام پرداخت، رفع تبعیض و متناسبسازی دریافتها و برخورداری از امکانات شاغلین، بازنشستگان و مستمریبگیران کشوری و لشکری سنوات مختلف را انجام دهد.»
آیا با میکروسکوب های فوق پیشرفته هم می توان اثری از اجرای حداقلی این دو ماده قانونی پیداکرد؟ وقتی دولت به عنوان مجری قانون به سادگی از اجرای آن چشم می پوشد، ازعامه مردم چه انتظاری می توان داشت؟ آیا استنکاف دولت از این مواد قانونی که شفافیت، عدالت و سالم سازی، هدف اصلی آنهاست، بیانگر آن نیست که به دلیل پاک نبودن حسابش از محاسبه، باک داشته است؟
۲. معاون رئیس جمهور و رییس سازمان مدیریت و برنامه ریزی در تاریخ ۳۰ بهمن ۱۳۹۸ طی بخشنامه شماره 696488 به وزارتخانه ها و نهادهای اجرایی، یادآوری می کند : دستگاه هایی که به دلیل فقدان اعتبار لازم تا کنون نتوانسته اند اقزایش تا ۵۰ درصد موضوع فصل دهم قانون مدیریت خدمات کشوری را در حقوق کارکنان خود اعمال کنند، درصورت وجود امکان مالی در اعتبارات موجود آنها (نه ازطریق بودجه جدید و مختص این طرح) می توانند مانند دستگاه هایی که از سالها پیش به این کار مبادرت ورزیده اند، اقدام نمایند. (نقل به مضمون)
🔻از این دستورالعمل، سه نکته مهم به عنوان سرنخ بی عدالتی های موجود درحقوق کارکنان دولت وبویژه بازنشستگان عزیز نمایان می شود :
الف) وزارتخانه هایی که تمکن مالی داشته اندبه صورت چراغ خاموش وبدون آنکه رسانه ملی حتی یکبار به آنها اشاره کند، از سالها پیش با چراغ سبز دولت و تحت نظارت شعاری نهادهای نظارتی، افزایش ۵۰ درصدی را عملیاتی کرده اند اما وزارتخانه ها و سازمان هایی که در بودجه آنها این قابلیت وجود نداشته است، درطول این سالها از افزایش مزبور، محروم بوده اند. به عبارتی دولت پیشین و کنونی برخلاف تمام شعارهای خود، رسما و آگاهانه سنگ زیربنای این بی عدالتی دولتی و سازمان یافته را بنا نهاده اند و تمام شعارهای آنها در زمینه تلاش برای تحقق عدالت در حقوق و مزایای کارکنان دولت، فریب رسمی و بازی با شعور مردم بوده است.
ب) عدم اجرای این قانون در برخی وزارتخانه ها ضمن ایجاد تفاوت در پایه حقوقی کارکنان ازسالها پیش و تثبیت تبعیض و بی عدالتی رسمی، سبب شده است افزایش حقوق متداول سالیانه نیز همواره تحت الشعاع این اصل بی اصالت و این پایه حقوق متفاوت باشد و فاصله بین دریافتی های کارکنان دولت، پیوسته و سال به سال درحال ترفیع درجه باشد. البته در این گلریزان گزینشی و عدالت سلیقه ای که معاون رییس جمهور و رییس سازمان مدیریت و برنامه ریزی، جناب دکتر نوبخت درآن نقشی بی همتا و اساسی داشته، سهم بازنشستگان فرهنگی همواره خالی تر از پوچ بوده و در دستان عملکرد دولت برای آنها جز فقر تحمیلی، تحفه ای دیگر وجود نداشته است. آنگونه بازنشستگان فرهنگی حتی نسبت همکاران شاغل خود نیز بشدت با تبعیض و تفاوت دریافتی مواجه هستند.
پ) نمایان می شود که رسانه ملی
http://tttttt.me/kashowra
👇👇 #ادامهدرصفحه۲👇👇
Telegram
کانال شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
منبع مستند اطلاعیه ها، بیانیه ها، فراخوانها و نامه های سرگشاده شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، این کانال می باشد. (مقالات ونوشته های افراد، گروهها و احزاب که از این کانال پخش شود، لزومادیدگاه شورا نیست.)